نوآوری محصول و مدل تجاری: مطالعه موردی گوشی تلفن
نوآوری محصول و مدل تجاری: مطالعه موردی گوشی تلفن – ایران ترجمه – Irantarjomeh
نوآوری محصول و مدل تجاری: مطالعه موردی گوشی تلفن okwap – بخش ۳ کتاب کارآفرینی خلاقانه در آسیا
مقالات ترجمه شده آماده گروه مدیریت – بازرگانی
مقالات ترجمه شده آماده کل گروه های دانشگاهی
مقالات
قیمت
قیمت این مقاله: 38000 تومان (ایران ترجمه - Irantarjomeh)
توضیح
بخش زیادی از این مقاله بصورت رایگان ذیلا قابل مطالعه می باشد.
نوآوری محصول و مدل تجاری: مطالعه موردی گوشی تلفن
شماره | ۶۲ |
کد مقاله | MNG62 |
مترجم | گروه مترجمین ایران ترجمه – irantarjomeh |
نام فارسی | نوآوری محصول و مدل تجاری: مطالعه موردی گوشی تلفن okwap – بخش ۳ کتاب کارآفرینی خلاقانه در آسیا |
نام انگلیسی | PRODUCT INNOVATION AND BUSINESS MODEL: THE CASE OF OKWAP PHONE |
تعداد صفحه به فارسی | ۳۱ |
تعداد صفحه به انگلیسی | ۲۸ |
کلمات کلیدی به فارسی | کارآفرینی خلاقانه ، آسیا |
کلمات کلیدی به انگلیسی | Creative Entrepreneurship , Asia |
مرجع به فارسی | کتاب کارآفرینی خلاقانه در آسیا |
مرجع به انگلیسی | Asian Productivity Organization |
کشور | ژاپن |
نوآوری محصول و مدل تجاری: مطالعه موردی گوشی تلفن
کارآفرینی خلاقانه در آسیا
نوآوری محصول و مدل تجاری: مورد گوشی okwap
PRODUCT INNOVATION AND BUSINESS MODEL THE CASE OF OKWAP PHONE
گاهی اوقات مردم در مورد تفاوت بین «ایده و نوآوری» سردرگم میشوند، گرچه تعریف «نوآوری» را میتوان به سادگی در کتابهای مدیریت پیدا کرد. بطور معمولی ما در فهم خود ایده را بخشی از نوآوری میدانیم. نوآوری فرآیندی است که از سه قسمت مهم تشکیل شده است. ایدههای جالب، روش اجرای ایده و روشی که از طریق آن اجرا به بازار آورده میشود. ایده بخش نخستین نوآوری (یا مرحله مقدماتی) آن است. ایده مثل دانه یک گل است که باید کاشته شود تا به نوآوری واقعی تبدیل گردد. تجارت نمیتواند بدون داشتن ایدههای بزرگ موفق شود ولی بدون اجرا و مراحل بازاریابی میتواند موفق باشد.
علاوه بر این، برای هر ایده بزرگی، باید فرآیند نوآوری محصول (که ایده را اجرا میکند) و مدل تجاری (که اجرا را به بازار میآورد) بسیار متفاوت باشد. لازم است بدانیم که هیچکس نمیتواند تمام ایدهها را به یک فرآیند نوآوری یا مدل تجاری تبدیل کند، و امیدوار باشد که تمام ایدهها همیشه بصورت موفقیتآمیز اجرا و بازاریابی میشوند. بنابراین منطقی است که بگوییم یک «ایده خوب» برای اجرا نیاز به یک «فرآیند نوآوری محصول موثر» و برای وارد کردن نتایج اجراء به بازار نیاز به یک «مدل تجاری موثر» دارد. فرآیند نوآوری محصول و مدل تجاری که برای یک ایده مشخص موثرند، ممکن است برای بقیه ایدهها موثر نباشند.
با توجه به محیط رقابتی و دائماً در حال تغییر امروزه شرکتها باید از طریق نوآوری مستمر ارزشهای جدیدی را برای کاربران و مشتریانشان ایجاد کنند. در این مقاله به توضیح رفتاری میپردازیم که به شرکت Inventec Appliaces از طریق آن نوآوری را بکار برد تا مطمئن شود بین ایدهها، فرآیند نوآوری محصول و مدل تجاری موثرش سازگاری وجود دارد.
نوآوری محصول و مدل تجاری: مطالعه موردی گوشی تلفن
عملکردهای جهانی شرکت (IAC)
INVENTEC APPLIANCES CORPORATION’S (IAC) GLOBAL OPERATIONS
IAC در هفت شهر نمایندگی دارد به اضافه شش مرکز تسهیلات کلی در تایپه، شانگهای، نانجی و دالاس آمریکا. تقریبا از ۷۰۰۰ کارمند این شرکت ۱۲۰۰ نفر مهندس هستند. منابع مهم این شرکت در چین و تایوان واقع شدهاند. IAC که مدیرانش در تایوان به سر میبرند، برای تولید کنندگان تجهیزات اولیه (OEMS) و تولید کنندگان طرحهای اولیه محصولات شبکه، یکی از مهمترین عرضه کنندگان است. IAC علاوه بر این، گوشیهای تلفن همراه OKWAP را در چین بزرگ توسعه میدهد و بازاریابی میکند.
نوآوری محصول و مدل تجاری: مطالعه موردی گوشی تلفن
در آمد کلی و هدف Consolidated Revenue and Target
درآمد کلی IAC (شامل تایپه، شانگهای، نانجی و دالاس) در سال ۲۰۰۳، ۹۶۰ میلیون دلار بوده است یعنی نسبت به درآمدش در سال ۲۰۰۲ بیش از ۱۰۰% افزایش داشته است. نرخ کلی متوسط سالانه این شرکت از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۴، ۱۰۰ درصد بوده است. هدف IAC میزان درآمد ۱۶۰۰ میلیون دلار در سال ۲۰۰۴ بوده است (درآمد سال ۲۰۰۱، ۲۰۰ میلیون دلار بوده است، IAC براساس درآمدش در سال ۲۰۰۳، در بین ۱۰۰۰ شرکت تایوانی در بخش تولید رتبه ۴۳ را کسب کرد.
نوآوری محصول و مدل تجاری: مطالعه موردی گوشی تلفن
مدلهای تجاری دو جانبه Dual Business Models
بطور سنتی، اکثر شرکتهای تایوانی در بخش تولید کار خود را بعنوان تولید کنندگان محصولات اولیه (OEM) شروع کردند تا به مهارتهای لازم در زمینه تولید دست یابند. بین دهه ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۰، این شرکت برای پیشرفت تجاری تولید کنندگان محصولات اولیه را به همراه طرحهای تجاری یا منطقهای به کار برد. روش تجارت OEM , ODM در تایوان با ویژگیهای منابع سازگار بود: هزینه کمتر نیروی کار، نیروی کار فعالتر و انعطافپذیرتر، و بازارهای داخلی که به جمعیت ۲۳ میلیون نفری محدود شده بود.
بسیاری از شرکتها توانستند با موفقیت تجارت خود را توسعه دهند. اینها که در ابتدا فعالیتهای مختصری داشتند از طریق روابتشان با مشتریان اصلی OEM , ODM در سراسر جهان این کار را کردند. IAC ویژگی شرکتهای تایوانی را هم داشت. جایی که اکثر تجارتها بر مشتریان اصلی OMD متمرکز شده است. IAC مدل تجارت OMD را از طریق منسجم کردن جهان، مهندسی و زنجیره تقاضا به مدل تجارت OMD یکپارچه توسعه داده است. IAC این کار را برای اجرای بهتر تولید زمان به زمان (TTM) و زمان بر مقدار (TTV) انجام داده است. ثابت شده است OMD یکپارچه (IODM) در سه سال اخیر (۲۰۰۱- ۲۰۰۳) در برطرف کردن نیازهای مردم بسیار موثر بوده است. برای رشد IAC و افزایش سطح تکنولوژی در مهندسی IAC، این شرکت ( به همراه مدل تجاری IODM) یک مدل تجاری دیگر نیز به نام «انجمن بازاریابی مالکان نام تجاری» (COBM) بکار برده است که از طریق این مدل محصولات گوشی تلفن همراه را بعنوان منبع اصلی فروش شرکت پذیرفته است.OKWAP، نام تجاری IAC برای گوشیهای COBM میباشد.
تا امروز تقریباً ۸۰% از درآمد IAC از مدل تجاری COBM به دست آمده است. این مدل داری ویژگیهای زیر است: – برای بالا بردن مقیاس تجاری سادهتر است، نسبت به کارآیی و هزینه بسیار حساس است، و بیشتر بر نیاز مشتریان متمرکز شدهاست. مدل تجاری COBM 20% هزینه درآمد باقی مانده IAC را حاصل میکند. این نوع تجارت، سود بیشتر و نیز خطر بیشتری هم دارد، گرچه ثابت شده است که برای همه کارکنان تجربه آموزشی خوبی است و بنابراین تمام سازمان فعالیتی سودمند است. بطور کلی، کارکنان سازمان با به دست آوردن دانش بیشتر در یافتن راه حل مشکلات فعالتر شدهاند.
شرکتهایی که دو مدل تجاری دارند در مقایسه با شرکتهایی که نه فقط دارای یک مدل تجاری میباشند بطور طبیعی عملکردهای پیچیدهتری دارند. حفظ کردن تعادل بین این دو مدل تجاری مشکلاتی را به همراه دارد به ویژه در زمینه تخصیص منابع و اولویتبندی استراتژیها. با این وجود تجربه و دانایی که از طریق مدل تجاری COBM از بازار به دست میآید مزیت بسیار بزرگی است که رقیبان ODM خالص در انجام تجارت خود با مشتریان IODM از آن برخوردار نیستند. با این حال کارآیی عملکردی که به وسیله مشتریان IODM حاصل میشود مزیت بزرگی است بر تجارت COBM.
نوآوری محصول و مدل تجاری: مطالعه موردی گوشی تلفن
گستره محصول و گوشی اسمارت (smart) Product Ranges and Smart Phone
گستره محصول IAC گوشی اسمارت و ابزارهای شبکه است. اگر نگاهی اجمالی به نقشه صنعت الکترونیک بیندازیم متوجه میشویم که تحت چتر تکنولوژی اینترنت، کل صنعت میتواند به قسمت عمده برنامههای صنعت مربوط به کامپیوتر، صنعت مربوط به ارتباطات و صنعت مربوط به شبکه تقسیم شود. دیده میشود که صنعت مربوط به کامپیوتر و ارتباطات در دو طرف نقشه و صنعت مربوط به شبکه بین آنها واقع شده است. بعد دیگری نیز وجود دارد که ما آنرا «مشتری» مینامیم- مشتری از نظر فیزیکی مستقل از این سه صنعت نیست بلکه با آنها تداخل دارد. چون اثر مشتری بر محصولات الکترونیکی واضحتر از قبل است، میتوان مشتری را در انتهای نقشه صنعت قرار داد.
گوشی اسمارت و ابزارهای شبکه محصولاتی هستند که در سالهای گذشته از مفهوم کاربرد واقعی بیرون آمدهاند. اینها محصول یکپارچگی صنایع کامپیوتر، ارتباطات و شبکه میباشند، و انواع بسیاری از تکنولوژیها را از صنعت خود پذیرفتهاند. برای مثال توانایی فنآوری اطلاعات از صحت کامپیوتر، توانایی ارتباطات بیسیم از صنعت ارتباطات و توانایی اتصال شبکه یا اینترنت از صنعت شبکه بیرون آمده است. یکی از ویژگیهای مهم محصولات یکپارچه این است که همه آنها توانایی اتصالی دارند که صرفنظر از تکنولوژی کامپیوتر، ارتباطات یا شبکه، تبادل اطلاعات با ابزارهای دیگر را ممکن میسازد. IAC این نوع محصولات را «پایانههای دست یابی» مینامند- یعنی پایانههایی که قادر به دستیابی و تبادل اطلاعات با ابزارهای دیگر هستند. گوشیهای اسمارت ظاهر کوچکتری دارند و برای قابلیت جابجایی نیروی کمتری مصرف میکنند.
IAC برای ایجاد تجارت COBM یک تصمیم منطقی و استراتژیک گرفت که در مراحل اولیه به فهرست محصول «گوشی اسمارت» وابسته بود. انتخاب این فهرست بطور عمده با این نگرانی همراه بود: جلوگیری از روبرو شدن محصول و تکنولوژی با مشتریهای اصلی IODM که همه آنها در زمینههای PDA، یا موسیقی یا ابزارهای شبکه جایگاههایی قوی دارند. انتخاب ارزش افزوده به این فهرست نیز نتیجه طبیعی تلاشهای IAC در زمینه نرمافزر و عملکردهای وابسته به فرهنگ چینی است. بازار هدف مدل تجاری COBM، چین بزرگ است یعنی جایی که تقاضای مشتری برای گوشهای اسمارت و دیگر ابزار دیگر بیشتر میباشد.
نوآوری محصول و مدل تجاری: مطالعه موردی گوشی تلفن
ترکیب ایده، فرآیند نوآوری و مدل تجاری
CONFIGURATION OF IDEA, INNOVATION PROCESS AND BUSINESS MODEL
برای هر سازمانی موجود بودن یک فرآیند نوآوری خوب به منظور ایجاد، جمعآوری و پالایش ایدهها و تبدیل آنها به محصول مناسب مدنظر مشتریان به منظور رشد کار ضرروی است. کارآیی عملکرد این فرآیند نقشی اساسی در تعیین اجرای یک کار یا سازمان داشته و بر این اساس یک موسسه ممکن است روشهای متفاوتی را به کار برد تا زمینهساز ایجاد ایدهها از داخل یا بیرون سازمان باشد. ایدهها نیز قبل از تبدیل شدن به فرآیند نوآوری باید بر اساس هدف پروژه جمع آوری و پالایش شوند.
بطور طبیعی در فرآیند نوآوری چندین مرحله وجود دارد: مرحله استراتژی و برنامهریزی، ارجاع و بکارگیری. در مرحله استراتژی و برنامهریزی، تصمیمگیریهای استراتژیک در مورد مسیر محصول، تعریف محصول و برنامهریزی پروژه بعد از جمعآوری و پالایش ایدهها فعالیتهای مهم هستند. در مرحله اجرا، تعهد و تنظیم منابع برای شروع کردن طرح و اجرای محصول مهمترین فعالیتها هستند، در حالیکه رسیدگی داخلی و ارزیابی خارجی برای تضمین کیفیت نتایج حاصله ضروری است. بعد از مرحله اجرا محصولات توسعه مییابند. در مرحله بکارگیری، محصول آزاد شده بعنوان آماده سازی تولید انبوه برای شروع تولید و فروش محصول در بازار استفاده میشود. برای اینکه بطور مستمر و موثر شهرت محصول را افزایش دهیم و چرخه عمر آن را در بازار بالا ببریم باید فعالیتهایی اضافی انجام دهیم. در این مرحله خدمات و کنترل نوآوری باید مطابق با چرخه عمر محصول انجام شود.
برای موفقیت محصولی که وارد بازار میشود باید یک مدل تجاری خوب وجود داشته باشد که منابع و حمایتها را به یکدیگر پیوند دهد. مدل تجاری بطور کلی نه تنها فرآیند نوآوری محصول بلکه فرآیندهای حمایتی دیگر را نیز باید به همراه داشته باشد. ممکن است مدل تجاری به روش کار سازمان مربوط باشد. گرچه یک مدل تجاری مناسب برای محصولی مشخص و به ویژه مبتکرانه ممکن است که موقعیت بکار بردن مدل تجاری موجود را بشناسد و یا برای برطرف کردن نیازهای محصول جدید، مدلی دیگر که وجود ندارد ایجاد کند. ممکن است مدل تجاری سنتی در سازمان موفقیت همه محصولات جدید را تضمین نکند. ساختن و پذیرفتن یک مدل تجاری جدید، مطمئناً میزان خطر و تعهد منابع را برای سازمان، حداقل در مراحل اولیه، بالا میبرد.
…
نوآوری محصول و مدل تجاری: مطالعه موردی گوشی تلفن
خلاصه SUMMARY
نوآوری محصول یکپارچگی پیچیده، پویا و منظم منابع و فرآیند استفاده است. گرچه انجام دادن موثر این فرآیند ساده نیست. اغلب سازمانها به دلایل متعددی نمیتوانند مدلهای تجاری را که برای نوآوری محصول لازم است، ایجاد کنند. منابع موجود در سازمان که فاقد یک مدل تجاری جدید، هستند، بیشتر برای تجارت مرکزی و مشتریهای اصلی ترتیب داده میشوند و علاقمند به نوآوری محصول جدید نیستند. گرچه در بسیاری از موارد، نوآوری مدل تجاربی به منظور بیمه کردن بیشتر منابع مورد نیاز، برای نوآوریهای محصول بسیار ضروری است.
IAC، گوشی اسمارت OKWAP را بعنوان فهرست محصولی میشناسد که در بازار منحصر بفرد بوده است. بنابراین IAC تصمیم به ایجاد یک پکیج فرآیند جدید گرفته تا منابع داخلی و خارجی را مدیریت و منسجم کند و عملکردهای این منابع را با هم هماهنگ سازد. از این رو عمل OKWAP مثال خوبی از فرآیند نوآوری محصول و مدل تجاری است که به طرزی موتور ایدهها را به محصولات تبدیل میکند و بطوری موفقیتآمیز محصولات رادر بازار ارتقا میبخشد.
برای هر شرکتی ایجاد ارزش از طریق نوآوری به اهمیت کاهش هزینه از طریق پیشبرد کارآیی است. مطمئناً بهتر است که هم در زمینه نوآوری برای ایجاد ارزش و هم کارآیی برای کاهش قیمت رقابت داشته باشیم تا صرفا در زمینه یکی از آنها فعالیت داشته باشیم.
نوآوری محصول و مدل تجاری: مطالعه موردی گوشی تلفن