در این قسمت لغات هوا فضا بخش 3 عرضه شده است.
لغات هوا فضا صفحه اصلی – کلیک کنید
خرید لغات هوا فضا / مجموع لغات در کل رشته ها / لغات بر حسب گروه بندی چند رشته
لغات هوا فضا بخش 3
کوادروتور، چهار ملخه | Quad-rotor / quadrotor |
سیستم توپ و صفحه | Ball and Plate system |
پس گام | Back-stepping / Backstepping |
مد – لغزشی | sliding-mode |
ناقص عملگر (عدم دستور پذیری یک سیستم مکانیکی جهت دنبال نمودن یک خط سیر) | under actuator / Under-actuated / underactuated |
عملگر | actuator |
عدم دستور پذیری، نقص عملگر | Underactuation |
چرخه حدی | Limit cycle |
گشتاور راکتیو، گشتاور واکنشی | reactive torque |
حرکت چرخشی (حول محور عرضی) | pitch |
زاویه قرارگیری | pitch angle |
یاو، چرخش هواپیما حول محور عمودی | yaw |
محور یاو | Yaw Axis |
سرعت دیفرانسیل | differential speed |
تعیین مسیر خط سیر | trajectory tracking |
تفکیک مقیاس زمانی | time scale separation |
بازیاب پویای ولتاژ | Dynamic Voltage Restorer (DVR) |
محدود کننده جریان خطا | Fault Current Limiter (FCL) |
فروافتادگی ولتاژ، افت ولتاژ | Voltage Sag |
ثبات لیاپونوف | Lyapunov stability |
فیلتر فرمان | Command filtered / command-filtered |
تکنیک پس گام فیلتر شده – فرمان | command-filtered backstepping technique |
حلقه گردابی | vortex ring |
حرکت تیغه هاى گردنده هلیکوپتر حول لولاى افقى | blade flapping |
جریان لغزشی، جریان پسرو (هوایی که توسط ملخ هواپیما به عقب زده میشود) | slip stream |
ممان اینرسی | moment of inertial |
مقاومت هوا | air drag |
جسم ایرودینامیکی، مقطع ایرودینامیکی | Airfoil |
بردار موقعیت فرمان | position commanded vector |
ماتریس دوران | rotation matrix |
پیچ، حرکت دماغه هواپیما به بالا و پایین حول محور عرضی | pitch |
وضعیت پیچ | pitch attitude |
وضعیت رول | roll attitude |
وضعیت یاو | yaw attitude |
زاویه پیچ | Pitch angle |
زاویه رول | Roll angle |
زاویه یاو | yaw angle |
مشتق زمانی | time derivative |
میدان برداری | Vector field |
نظریه اختلال تکین | singular perturbation theory |
تابع بازه ای | interval function |
پروتکل کنترل انتقال مدباس | Modbus Transmission Control Protocol |
فیلتر فرمان | command filter |
فرمان سرعت زاویه ای | angular velocity command |
فرمان خروجی سرعت | velocity command |
تست استواری | Robustness test |
وقتی یك هلیكوپتر یا اتوجایرو در حال حركت به جلو باشد بعضی از پره ها هم جهت با مسیر و بعضی خلاف جهت مسیر پرواز ، حركت میكنندكه آن پره ای كه در جهت مسیر پرواز حركت میكند را پره پیشرو میگویند. | Advancing Blade |
دینامیك سیالات علمی است كه حركت سیالات را مورد مطالعه قرار میدهد و به دو قسمت هیدرودینامیك و آیرو دینامیك تقسیم میشود. هیدرودینامیك که حركت سیالات تراكم ناپذیر( مثلأ مایعات ) و آیرودینامیك که حركت سیالات تراكم پذیر هوا را مورد بررسی قرار میدهد . | Aerodynamics |
جسم ایرودینامیکی، از اشكال مورد پسند آیرودینامیك مانند مقطع بال هواپیما كه اگر در جریان هوا قرار داده شود نیروی برا و متناسب با آن پسا تولید میكند اما مزیت آن نسبت به شكلهای دیگر این است كه نیروی برای زیادی نسبت به پسا ایجاد میكند . | Airfoil |
وسیله پرنده ای است كه همانند هواپیما ، موتورِ پیشرانه داشته اما نیروی برا یا بالا برنده را از چرخش پره هایی كه در بالای آن به طور تقریبأ افقی میچرخند ( همانند هلیكوپتر ) تأمین میكند . | Autogyro |
وقتی هوا از روی پره های یك اتو جایرو حركت میكند باعث چرخش پره ها میشود و چون پره ها از موتور نیرو نمیگیرد این چرخش را چرخش خودكار میگویند در هلیكوپترها مخصوصأ هلیكوپترهای مدل نیز هنگام از كار افتادن موتور از این حالت برای جلوگیری از سانحه و یا كم كردن خسارت استفاده میشود . | Autorotation |
بارپره روتور، عبارت است از نسبت وزن اتو جایرو یا هلیكوپتر به مجموع مساحت پره های موتور. ( در رابطه بار پره روتور مساحت دیسك پره ملاك نیست بلكه بایستی مساحت یك پره از نمای بالا ضربدر تعداد پره در رابطه قرار داده شود ) | Blade Loading |
بالانس یعنی بر قرار كردن تعادل. در وسایل پرنده دو نوع بالانس مطرح است. | Balance |
قسمتی از پرواز كه یك وسیله پرنده به یك طرف میچرخد و گردش انجام میدهد . | Bank |
ارتفاع یا سقف پرواز یك وسیله پرنده است كه به دلایلی از جمله كم شدن فشار هوا و محدودیتها ی موتور نمیتوان ازآن ارتفاع بالاتر رفت. | Ceiling |
مركز ثقل یك جسم است و برایند نیروهای جاذبه به تك تك مولكولهای آن جسم در آن نقطه اعمال میشود. تعیین CG در یك وسیله پرنده یكی از الزامات بالانس وزنی میباشد. | Center of Gravity |
نیروی گریز از مركز؛ هنگام چرخش پره ها نیروی گریز از مركز به پره ها وارد میشود كه همگی به نگهدارنده پره ها انتقال داده میشود و نگهدارنده و لولاها بایستی این مقاومت را داشته باشند كه پره را نگهدارند و از رها شدن پره جلوگیری كنند . | Centrifugal Force |
وتر ایرفویل پره یا خطی كه لبه حمله ایرفویل را به لبه فرارآن متصل میكند . | Chord |
بالانس پره در جهت وتر ایرفویل آن | Chord wise Balance |
هنگامی كه سرعت نوك پره به سرعت صوت نزدیك میشود نیرویی بر آن اعمال میشود كه ناشی ازتراكم پذیری هوا در سرعتهای نزدیك صوت است . | Compressibility |
وقتی پره ها در حال ایجاد برا هستند تمایل دارند به سمت بالا خم شوند و زاویه بگیرند، این حالت را Coning گویند . | Coning |
سرعتی است كه در آن مصرف سوخت نسبت به مسافت و زمان پرواز اقتصادی است و معمولأ در این حالت قدرت موتور در محدوده مینیمم منحنی توان کل است . | Cruise Speed |
دایره ای است كه نوك پره ها برآن منطبقند . | Rotor Disc |
عبارت است از نسبت وزن اتوجایرو به مساحت دیسك ملخ . هرچه Disk loadingبیشتر شود شیب سرش بیشتر میشود | Disc Loading |
نیروی برای نامتقارن، چون ملخ پیشرو نیروی برای بیشتری نسبت به در حال عقب نشینی، تولید میكند. | Dissymmetry of Lift |
ایجاد رول بر روی زمین به علت عدم فلپینگ پره. پره ها بایستی بتوانند حول محور لولای خود تا زوایای محدوده آزادانه حركت كنند و این حالت به هنگام پروازكمك میكندكه ممان غلطشی دیسك ملخ به بدنه منتقل نشود. | Dynamic Roll Over |
حركت همجهت باد، كه در نزدیكی زمین میتواند خطرناك باشد. | Downwind |
ماكزیمم زمانی كه با یك تانك سوخت پر میتوان پرواز كرد. | Endurance |
حركت به بالا و پایین پره های روتورحول لولا | Flapping |
مانوری است هنگام نشستن هواپیما یا اتوجایرو كه باعث میشود كمترین ضربه به ارابه های فرود وارد شود و بدین صورت است كه اتوجایرو با یك شیب ثابت به زمین نزدیك میشود و در یك ارتفاع خیلی كم دماغه بالا میرود و در همین ارتفاع ثابت میماند تا سرعتش كم شده و به نرمی ارابه های فرود را بر روی زمین میگذارد. | Flare |
حركت ارتعاشی نا منظم كه ممكن است در پره ها یا كل هلیکوپتر و اتوجایر پدید آید . | Flutter |
هوای روی سطح زمین هنگام نشستن هواپیما همانند بالشتكی عمل میكند كه از نشستن هواپیما ممانعت میكند كه آن را تأثیر زمین میگویند . این تأثیر در مورد اتوجایروها و هلیکوپترها وقتیحس میشود كه ارتفاع آن از سطح زمین كمتر از شعاع دیسك ملخ باشد . | Ground Effect |
از خانواده اتوجایرو؛ وسیله پرنده ای است كه نیروی برای خود را از یك پره چرخنده هرز گرد همانند هلیكوپتر و یك بال كوچك تأمین میكند . | Gyroplane |
نسبت وزن خالص به قدرت موتور بر حسب اسب بخار | Horsepower Loading |
سرعت القایی جریان هوایی كه از روی پره های اتوجایرو حركت میكند و میتواند اثرات مهمی بر كارآیی پره ها بگذارد . | Induced Velocity |
جریان آرام | Laminar Flow |
جریان مغشوش | Turbulent Flow |
پره های صیغلی معمولا از جنس فایبرگلاس یا فایبر کربن هستند كه هنگام چرخش نیروی درگ خیلی كمی ایجاد میكنند و هوا از روی سطح آنها به صورت كاملأ آرام عبور میكند. | Laminar Flow Blades |
هواپیما، وسائل پرنده جوی | Aircraft |
فضاپیماها، وسائل پرنده غیر جوی | Spacecraft |
هواپیماهای مادون صوت | Subsonic Aircraft |
هواپیماهای نزدیك سرعت صوت | Transonic Aircraft |
هواپیماهای مافوق صوت | Supersonic Aircraft |
هواپیماهای ماوراء صوت | Hypersonic Aircraft |
هواپیما با بال ثابت | Fixed wing Aircraft |
هواپیما با بال چرخنده | Rotary wing Aircraft |
هواپیماهای با سرنشین | Manned Aircraft |
هواپیماهای بدون سرنشین | Unmanned Aircraft |
هواپیما یا وسیله پرنده كنترل از راه دور | Remote Piloted Vehicle (RPV) |
هواپیماهای سنگین تر از هوا | Heavier than Air Aircraft |
هواپیماهای سبك تر از هوا | Lighter than Air Aircraft |
هواپیماهای غیر مانوری | Normal (Non-Aerobatic) Aircraft |
هواپیماهای نیمه مانوری | Utility (Semi-Aerobatic) Aircraft |
هواپیماهای مانوری | Aerobatic Aircraft |
هواپیماهای بسیار مانوری | High Maneuverability Aircraft |
هواپیماهای نظامی | Military Aircraft |
هواپیماهای سیویل | Civil Aircraft |
به چرخ های هواپیمایی گفته می شود که قابلیت جمع شدن و باز شدن را داشته باشد | Retract |
تیغه سکان ،سکان عقب هواپیما سکان هواپیما که به صورت عمودی می باشد. | Rudder |
قسمت متحرک بال های هواپیما | Aileron |
سکانی که به صورت افقی نصب شده و در قسمت عقب هواپیماست و عمل بالا بردن و پایین آوردن هواپیما را انجام می دهد ( عملش مثل الاکلنگ می مونه که وقتی به یک طرف فشار بیاد طرف دیگه می ره بالا) | Elevator |
اهرم گاز هستش که با باز و بسته کردن آن دریچه کاربراتور موتور باز و بسته شده و دور موتور رو کم و زیاد میکند. | Throttle |
به گردن آویز گفته می شه که یک سرش هم به قلاب وصل شده جهت نگه داشتن رادیو. | strap |
وسیله ای که به روی سروو بسته می شه تا توسط آن سیم های سخت را که بالچه ها و گاز موتور و غیره وصل شده اند را به حرکت در آورد. | Servo Arm |
ملخ یا پروانه هواپیماهای ملخی که پروپلر گفته می شود | Propeller |
وسیله است که در موتور های نایترو اگر به علت طراحی خاص دسترسی به شمع نداشته باشید. این وسیله بر روی شمع وصل می شود و توسط سیم به یک سوکت در بدنه وصل می شود و شما به راحتی میتوانید موتور را استارت بزنید. | Remote glow plug |
کابین خلبان یا اتاقک خلبان | Cockpit |
دماغه به شکل دوک هست که روی ملخ هواپیما نصب می شه | Spinner |
این اصطلاح در هواپیماهای دو موتوره به کار برده می شود که به معنی دو تایی هست | Twin |
دو موتوره | twin engine |
دو زمانه | 2 Stroke |
چهار زمانه مخفف سیكل چهار زمانه است | 4 Stroke |
حروف اول كلمات Aluminum (آلومینیوم) و Brass (برنج) و Chrome (كروم) است. این كلمه به موتورهائی اطلاق میشود كه از پیستون آلومینیومی و سیلندر برنجی كه روكش كرومی دارد ساخته شده اند. این موتورها از راندمان بالاتری برخوردارند. | ABC |
حروف اول كلمات Aluminum (آلومینیوم) و Brass (برنج) و Nickel (نیكل) است. این كلمه به موتورهائی اطلاق میشود كه از پیستون آلومینیومی و سیلندر برنجی كه روكش نیكلی دارد ساخته شده اند. این موتورها از راندمان بالاتری برخوردارند. | ABN |
زاویه اكرمن. این زاویه كه بنام رودولف اكرمن نامیده شده است، عبارتست از كه باید چرخهای متحرك داشته باشند تا بطور موثری دور زدن انجام گیرد. در دورهای استاندارد، چرخی كه به درون پیچ نزدیكتر است باید یك خط منحنی شدیدتری را نسبت به چرخ بیرونی دنبال كند. با تنظیم بازوهای فرمان میتوان زاویه پیچش را بخوبی طوری تنظیم نمود كه چرخ داخلی با زاویه بزرگتری نسبت به چرخ بیرونی دور بزند. این كار باعث بهتر باقی ماندن ماشین در مسیر پیچ میشود. | Ackerman Angle |
توانائی یك گیرنده رادیو برای حذف كردن فركانسهائی كه بالاتر یا پائینتر از فركانس كاری كریستالش هستند را میگویند | Adjacent Channel |
به الران پائینی گفته میشود كه نیروی پسای بیشتری ایجاد میكند و هواپیما را به جهت : مخالف جهت مورد انتظار میكشاند. مثلا با دادن دسته به سمت چپ، الران سمت راستی پائین می آید و دماغه هواپیما بسمت راست منحرف میشود مگر اینكه رادر صحیح داده شود. یك مثال خوب برای این مسئله، هواپیمای Cub است. برای تصحیح این مسئله، اكثر رادیوهای كامپیوتری امروزی به كاربر این امكان را میدهند كه رادیو را طوری برنامه ریزی كنید كه الران را به سمت بالا بیشتر از پائین حركت دهد. | Adverse Yaw |
بخش یا سطحی مانند بال، ملخ هواپیما، ملخ هلیكوپتر یا رادر كه شكل و جهت آن، پایداری، جهت، : نیروی بالا برندگی، تراست یا نیروی پیش برندگی را كنترل میكند. | Air Foil |
ارتفاع | Altitude – ALT |
این اصطلاح بیانگر میزان لقی و فاصله بین دو چرخ دنده است. لقی زیاد بین چرخ دنده ها موجب : سر خوردن آنها بر روی هم و شكستن لبه آنها میشود و سفتی بیش از حد آنها هم موجب سایش شدید و خوردگی سریع دندانه ها خواهد شد. فاصله چرخ دنده ها بطور معمول باید به اندازه ضخامت دو ورق كاغذ باشد. | Backlash |
باد كرده، متورم این اصطلاح اشاره به باتریهای لیتیوم-پلیمری دارد كه بیش از حد شارژ شده یا: بیش از حد زیر فشار قرار گرفته اند و بخاطر ایجاد گاز در درون سلولهای آن، متورم شده است. اینگونه باتریها باید بدرستی معدوم شوند و هیچگاه نباید مورد استفاده مجدد قرار بگیرند. | Ballooned |
اگر به یك هواپیمای با نسبت لیفت بالا (مانند یك هواپیمای ترینر یا آموزشی) اجازه داده شود : كه سرعت زیادی بگیرد (مانند شیرجه یا فرود با زاویه زیاد)، و آنگاه به حالت افقی قرار داده شود، سرعت اضافی به نیروی بالا برنده تبدیل خواهد شد كه باعث بالا رفتن هواپیما خواهد شد كه به آن Ballooning میگویند. | Ballooning |
بالسا- چوب سبك وزنی كه برای ساخت هواپیماهای مدل و سایر سرگرمیها بكار میرود. این چوب ارزان بوده و كار با آن بسیار آسان است. | Balsa |
یك آنتن كوتاه شلاقی بطول حدود شش اینچ كه بجای آنتن درازی كه بر روی: گیرنده ها نصب است، بكار میرود | Base Load Antenna |
اصلاح و تغییر یك كیت هواپیما برای ساختن یك مدل دیگر یا ورژن دیگری از آن هواپیما | Bash |
مداری است كه باعث میشود بتوان از باتری مورد استفاده برای راه : اندازی موتور، برای راه اندازی گیرنده و سروو ها نیز استفاده نموده و بدین شكل نیاز به استفاده از یك باتری مجزا برای گیرنده و سرووها را ازبین میبرد. | Battery Eliminator Circuitry |
به موقعی میگویند كه پیستون در پائینترین نقطه حركتش در درون سیلندر قرار دارد. | Bottom Dead Center BDC |
یك حالت بد در سرووها كه در آن تنظیمات لینكهای سروو نمیتوانند به اندازه حركت بازوی سروو: حركت كنند. این كار باعث تحمیل بار بسیار زیادی بر روی سروو میشود و میتواند سروو را در مدت كوتاهی نابود كند. | Binding |
هواپیمای دوباله | Bipe Biplane |
بدنه | Fuselage |
بال | Wing |
فاصله دو نقطه انتهایی بال از یکدیگر | Wing Span |
شهپرها (دو بالچه کوچک در انتهای دو بال هواپیما که در جهت عکس هم حرکت می کنند) | Aileron |
سکان افقی متحرک | Elevator |