در این قسمت لغات مدیریت – بازرگانی بخش 14 عرضه شده است.
لغات مدیریت – بازرگانی صفحه اصلی – کلیک کنید
خرید لغات مدیریت – بازرگانی/ مجموع لغات در کل رشته ها / لغات بر حسب گروه بندی چند رشته
لغات مدیریت – بازرگانی بخش 14
هدف پروژه، بیان نتیجه روشنی که پروژه باید به آن دست پیدا کند. | project goal |
شروع پروژه، یک جلسه یا رخداد یا جشن برای معرفی پروژه است | project kickoff |
مرکز اطلاعات پروژه، در این اتاق مرکزی مجموعه ایی از مواد و موارد مرتبط با پروژه قرار دارد. | project information center |
دفتر مدیریت پروژه | (project management office) PMO |
نمودار شبکه ایی پروژه، نقشه سیال کاری است که باید انجام شود. | (project network diagram) PND |
فاز طرح ریزی پروژه، سنگ بنای یک پروژه موفق فاز طرح ریزی آن است. | project planning phase |
حامی پروژه، بنیانگذار پروژه، عامل اتصال مستقیم مدیر پروژه با مدیریت سازمان | project sponsor |
چشم انداز پروژه، در اصطلاح مدیریت پروژه توانائی دید روشن نسبت به محصولات پروژه و شناسائی راههای تولید آنهاست | project vision |
بیانیه هدف، بیانیه ایی است که به بیان دلیل تحقیق و انعکاس آن در پروژه پیشنهادی می پردازد. | propose statement |
تقاضای پیشنهاد طرح، تقاضای رسمی از طرف شرکت مشتری به پیمانکار برای ارائه طرحی که در آن، طرح پیشنهادی انجام کار و تخمین هزینه آمده است. | RFP (request for proposal) |
تقاضای لیست قیمت، درخواست خریدار از فروشنده برای ارسال لیست قیمت کالای تولید شده یا خدمات است. | RFQ (request for quote) |
تقویم منابع، در آن تعطیلات، محدودیتهای قرارداد کاری درباره کارها و سایر موارد آورده می شود. | Resource calendar |
مسیر بحرانی، ترتیب رخدادهایی است که تاریخ تکمیل پروژه را تعیین می کنند. | critical path |
روش مسیر بحرانی، یکی از مرسوم ترین راهها برای محاسبه زمان پایان پروژه است. | CPM (critical path method) |
قیود تعیین تاریخ | date constraints |
قیود نیمه انعطافی، این الزامات زمان ضرب العجل همراه خود دارند که لازمه انجام آنها این است که کار در تاریخ تعریف شده شروع و خاتمه یابد. | Semi-flexible constraints |
قیود قابل انعطاف، در این الزامات تاریخ خاصی برای کار تعریف نشده است، بلکه تنها به کارهای قبلی و بعدی خود محدودند. | flexible constraints |
ضرب العجل قابل انعطاف، ضرب العجلی است که تاریخ خاصی را برای زمان خاتمه تعیین نکرده است. | flexible dead line |
شناور. زمان یا کاری است که میتواند بدون آنکه سبب تاخیر زمان تکمیل پروژه گردد، وفقه داشته باشد. | (time or task) float |
کارهایی که رابطه ssدارند میتوانند باهم آغاز شوند ولی لازم نیست با هم تمام شوند. | (start to start) SS |
در کارهایی که رابطه sf دارند که بسیار نادر هم هست، کار اول شروع نمیشود مگر اینکه کار دوم تمام شده باشد. | (start to finish) SF |
به این مفهوم است که شروع کار را به یک تاریخ معین یا بعد از آن تاریخ مکلف کرده اید و زودتر از آن مقدور نیست. یک الزام نیمه انعطافی است | (start no earlier than) SNET |
به این مفهوم است که لازمه آن شروع کار تا درست قبل از تاریخ تعریف شده است و دیرتر از آن مقدور نیست. یک الزام نیمه انعطافی است. | (start no later than) SNLT |
در این موارد لازم است دو کار همزمان با هم و یا با فاصله معین خاتمه یابند. | (finish to finish) FF |
در این موارد کار دوم نمیتواند قبل از پایان کار اول شروع شود و باید با فاصله زمانی مشخص از پایان کار اول و در بهترین حالت بلافاصله بعد از خاتمه کار اول آغاز شود. | (finish to start) FS |
الزام این است که کار در راس یا بعد از تاریخ معین تمام شود و زودتر از آن مقدور نیست | (finish no earlier than) FNET |
الزام این است که کار در راس یا قبل از تاریخ معین تمام شود و دیرتر از آن مقدور نیست. | (finish no later than) NLTF |
فاصله زمانی، زمان بین کارهای پروژه است. | lag |
قانون پارکینسون، بیان میکند که کار تمام ظرف زمانی خود را پر میکند. یعنی هرچه به فعالیت زمان بیشتری اختصاص دهیم آن فعالیت بیشتر طول میکشد. | Law’s Parkinson |
الزامات منابع، هنگامی رخ میدهد که مدیر پروژه بنا به محدودیتهای خاص منابع دو کار را که میتوانند رابطه SS داشته باشند به شکل FS تعریف نماید. | resource constraints |
روش دلفی، یک روش پرس و جو از افراد خبره بدون ذکر نام و نشان افراد برای یافتن ریسک موجود در پروژه. | delphi technique |
طرح امکان سنجی، سند توضیحی و حاصل تحقیقی است که انجام داده اید. این طرح جهت تعیین اعتبار پروژه تدوین میشود. | feasibility plan |
پیش بینی، یک تخمین علمی از زمان تکمیل پروژه که میتواند معرف تعیین میزان هزینه انجام پروژه هم باشد. | forecasting |
نمودار گانت، تداخل کارها در انجام کار تکمیل پروژه را نشان میدهد. همینطور نمایانگر درصد پیشرفت فعالیتها و کل پروژه است. | gant chart |
گرت، تکنیک بررسی و برآورد گرافیکی، موفقیتهای شرطی، شاخه شاخه شدن و در حلقه افتادن کارها بنابر برآوردهای آماری است. | graphical evaluation and review) GERT technique) |
پرت، تکنیک بررسی و برآورد برنامه، یک ابزار زمانبندی شده است که از وزن متوسط برای پیش بینی طول مدت کارهای پروژه استفاده میکند. | PERT (program evaluation and review) technique |
نمودار تاثیر، این نمودار مشکلات تصمیم را آشکار میکند. تمامی اجزای متغیرها، تصمیمات و اهداف و تاثیر هر کدام را بر دیگری تعریف میکند. | influence diagram |
اهداف کوتاه مدت، رسیدن به این اهداف واسط نشان دهنده اتمام کاری بخصوص و بر طبق جدول زمانبندی است. | milestones |
تیم پیشاهنگ، یک دسته از افراد که قابلیت عملیاتی کردن محصول قبل از اینکه در دسترس همه سازمان قرار بگیرد را دارند و این فرصت را به مدیر پروژه میدهند که مطابقت محصول با هدف پروژه را ارزیابی نماید. | pilot team |
ممیزی پس از پروژه، هدف از این ممیزی تحلیل پروژه تکمیل شده، اثربخشی تیم پروژه، موفقیت پروژه، ارزش محصولات پروژه و تائید کل پروژه توسط مشتری است | final project report |
قیود قابل انعطاف، در این الزامات تاریخ خاصی برای کار تعریف نشده است، بلکه تنها به کارهای قبلی و بعدی خود محدودند. | post – project audit |
پذیرفتن | Accept |
پذیرش | Acceptance |
معیار پذیرش | Acceptance criteria |
پاسخگویی | Accountability |
دقت | Accuracy |
فعالیت | Activity |
ویژگی فعالیت | Activity attribute |
کد فعالیت | Activity code |
تعریف فعالیت | Activity definition |
شرح فعالیت | Activity description |
مدت زمان فعالیت | Activity duration |
تخمین مدت زمان فعالیت | Activity duration estimating |
شاخص فعالیت | Activity identifier |
لیست فعالیت | Activity list |
توالی فعالیت | Activities Sequencing |
فعالیت بر روی بردار (مربوط به شبکه های برداری که فعالیت را بر روی بردار نشان میدهند) | Activity-on-arrow (AOA) |
فعالیت بر روی گره (مربوطه به شبکه های گرهی که فعالیت را بر روی گره نشان میدهند) | Activity-on-node (AON) |
تخمین منابع فعالیت | Activities Resource Estimating |
هزینه تمام شده | Actual cost |
هزینه تمام شده کار انجام شده | Actual Cost of Work Performed (ACWP) |
مدت زمان اتمام کار | Actual duration |
تاریخ شروع واقعی | Actual start day |
تاریخ پایان واقعی | Actual Finish Date (AF) |
برنامه ریزی ارتباط | Communication planning |
حوزه کاربرد | Application area |
تلاش توزیع شده | Apportioned effort |
درخواست تغییر تایید شده | Approved change request |
بردار | Arrow |
روش نمودار سازی پیکانی | Arrow diagramming method |
تاریخ بررسی وضعیت | As-of date |
اختیار | Authority |
ماتریس انسوف | Ansoff Matrix |
تایید کردن | Approve |
مفروضات | Assumptions |
دیاگرام وابستگی | Affinity Diagram |
تحلیل فرضیه | Assumption analysis |
سازمان ماتریسی متعادل | Balanced Matrix Organization |
نمودار میله ای | Bar chart |
مبنا | Baseline |
طرح مبنا | Baseline Plan |
تاریخ پایان خط مبنا | Baseline finish date |
تاریخ شروع خط مبنا | Baseline start date |
عقب تر از برنامه | Behind Schedule |
طوفان مغزی | Brainstorming |
تخمین پایین به بالا | Bottom-up Estimating |
بودجه در پایان کار | Budget at Completion (BAC) |
ریسک بودجه | Budget Risk |
هزینه کار انجام شده | Budgeted Cost of Work Performed (BCWP) |
بودجه مورد نیاز برای کار برنامه ریزی شده | Budgeted Cost of Work Scheduled (BCWS) |
بوروکراسی یا دیوانسالاری | Bureaucracy |
اندوخته | Buffer |
خریدار | Buyer |
برنامه راهبردی کسب و کار | Business Strategic Plan |
کمیته کنترل تغییر | Chang control board |
سیستم کنترل تغییر | Chang control |
جدول تغییر | Change Log |
مدیریت تغییر | Change Management |
تقاضای تغییر | Change Request |
جدول حساب ها | Chart of accounts |
کد حساب ها | Code of account |
منشور | Charter |
ارتباطات | Communications |
سازمان مرکب | Composite Organization |
غرامت | Compensation |
سیستم مدیریت پیکربندی | Configuration management system |
اجزا | Component |
مفهوم | Concept |
اداره قرارداد | Contract administration |
خاتمه قرار داد | Contract closure |
برنامه مدیریت قرارداد | Contract management plan |
بیانیه قرارداد کار | Contract statement of work |
ساختار شکست کار قرار داد | Contract work breakdown structure |
کنترل حساب | Control account |
نمودار کنترل | Control chart |
حدود کنترل | Control limit |
اقدام اصلاحی | Corrective action |
معیار سیستم های کنترل هزینه و زمان بندی | Cost/ Schedule Control Systems Criteria |
خط مبنای هزینه | Cost baseline |
بودجه هزینه | Cost management plan |
کنترل هزینه | Cost control |
بودجه ریزی هزینه | Cost budgeting |
چک لیست | Check list |
ادعا | Claim |
گزارش پایان پروژه | Close-out Report |
خاتمه پروژه | Close project |
گروه فرآیند پایانی | Closing Process Group |
هم مکانی | Co-location |
دلیل مشترک | Common cause |
برنامه مدیریت ارتباطات | Communications management plan |
هزینه کیفیت | Cost of quality |
شاخص عملكرد هزینه | Cost performance index |
هزینه بعلاوه سود | Cost-plus-fee |
قراداد هزینه بعلاوه سود ثابت | Cost-plus-fixed-fee |
قرارداد هزینه بعلاوه سود و مشوق | Cost-plus-incentive-fee |
هزینه بعلاوه درصدی از هزینه | Cost-plus-percentage of cost |
قرارداد با بازپرداخت هزینه | Cost-reimbursable contract |
ساختار شكست هزینه | Cost Breakdown Structure |
برآورد هزینه | Cost Estimating |
ریسك هزینه | Cost Risk |
تراکم | Crashing |
انحراف هزینه | Cost Variance |
اقدام متقابل | Countermeasure |
معیارها | Criteria |
مسیر بحرانی | Critical path |
فعالیت بحرانی | Critical activity |
روش زنجیره بحرانی | Critical chain methods |
معیار رضایت مندی مشتری | Customer Acceptance Criteria (CAC) |
ارزیابی مشتری | Customer Evaluation |
نیازهای مشتری | Customer Needs |
تحلیل درخت تصمیم | Decision tree analysis |
تجزیه كردن | Decompose |
تجزیه | Decomposition |
تعمیر عیب | Defect repair |
عیب | Defect |
بازنگری طراحی | design review |
توسعه منشور پروژه | Develop project charter |
توسعه برنامه مدیریت پروژه | Develop project management plan |
توسعه تیم پروژه | Develop project team |
تهیه بیانیه محدوده پروژه | Develop project scope statement |
هدایت و مدیریت اجرای پروژه | Direct& manage project execution |
انضباط | Discipline |
تلاش مجزا | Discrete effort |
سند | Document |
رویه مستند شده | documented procedure |
برنامه راهبردی پویا | Dynamic Strategic Plan |
سررسید | Deadline |
محصول (اقلام قابل تحویل) | Deliverable |
زمان بندی محصولات | Deliverables Schedule |
تاریخ تحویل | Delivery Date |
وابستگی ها | Dependencies |
زمان بندی تفصیلی | Detailed Schedule (DS) |
هزینه های مستقیم | Direct Costs |
فعالیت مجازی | dummy activity |
مدیریت پروژه انحصاری | Directive Project Management |
زمان سربسر | break-even time / break even time |
سر به سر شدن ، صاف شدن ، یر به یر شدن | Breakeven |
استراتژیهای یکنواخت | even strategy |
تولید سفارشی انبوه | mass customization |
زمینه – آگاه، مفهوم – آگاه | context-aware / context aware |
وابستگی به مدت (یک فرآیند) | Duration dependence |
رژیم صعودی / نزولی | bull/bear regime |
بازار صعودی | Bull Market |
بازار نزولی | Bear Market |
خط میانگین متحرک | moving average line |
سازمان ماتریسی | Matrix Organization |
همراه بودن | Accompany |
انجام دادن | Accomplish |
اکتساب | Acquisition |
در مقابل | Across |
اقدام پژوهی | Action research |
خاص، مختص، فی البداهه | Ad hoc |