در این قسمت لغات شیمی بخش 2 عرضه شده است.
لغات شیمی صفحه اصلی – کلیک کنید
خرید لغات شیمی / مجموع لغات در کل رشته ها / لغات بر حسب گروه بندی چند رشته
لغات شیمی بخش 2
وابستگی به pH | pH dependent |
سطوح تازه پولیش شده | As-polished surfaces |
سطوح تازه خورده شده، سطوح تحت خوردگی | As-corroded surfaces |
لایه نشانی | sputtering |
محلول 0.5 مولار H2so4 | 0.5 M H2SO4 |
نیم پایدار | metastable |
نقص فرنکل | Frenkel defect |
تخصیص چپ یا راست | Handedness assignment |
گروه های عاملی | functional groups |
کربن شیشه ای | Glassy carbon |
الکترود کربن شیشه ای | Glassy carbon electrode |
نسبت لبه به مساحت | edge-to-area ratio |
لایه برداری | Exfoliation |
فراصوت افکنی | ultrasonication |
واکنش دهنده | reactant |
گرافیت | graphite |
گرافن | graphene |
سانتریفوژ | centrifugation |
نوکلئوبیس | nucleobase |
نوکلئوزید | nucleoside |
سمیت سلولی | cytotoxicity |
پلی استایرن | polystyrene |
تقلیب، مصنوعی سازی | denaturation |
دوپامین | Dopamine |
انتقال دهنده عصبی | neurotransmitter |
خارج سلولی، برون سلولی | extracellular |
اتیلن دیامین | ethylenediamene |
حساسیت متقابل | cross-sensitivity |
فلوئورسان ساز | fluorophore |
بیولومینسانس، لومینسانس زیستی | Bioluminescence |
انتقال انرژی رزونانس فلورسانس | fluorescence resonance energy transfer |
اطفا کننده، تسکین دهنده، خاموشگر | Quencher |
خاموش شدگی فلورسانس | fluorescence quenching |
آنتراسن | anthracene |
بیوتیلینه | biotinylated |
آپتامر | Aptamer |
آپتاسنسور | aptasensor |
ترومبین | thrombin |
فلوئورسئین | Fluorescein |
کیتوزان | chitosan |
اتاق پلاسما | plasma chamber |
پروکسید | peroxide |
کاتدی | cathodic |
لاکاز | laccase |
جذب فیزیکی | physisorption |
تحرک الکترون | electron mobility |
پنجره پتانسیل، محدوده پتانسیل | potential window |
پیک کاهشی | Redox peak |
فیلم / لایه نانو پوسته ای | Nano-flake film |
ریز شکافتگی | Micro-cleaving |
گرافیت بسیار منظم / با نظم بالا | Highly ordered graphite |
اضافه ولتاژ، ابر پتانسیل | Over-potential |
نقص لبه – صفحه | Edge-plane defect |
بزرگی سرعت پویش | Scan rate magnitude |
هم- سوبسترا | Co-substrate |
آمین دار کردن | Aminization |
خاموش کردن | Quench |
آنتراسن بیوتینیلات شده / بیوتینیلیته | Biotinylated anthracene |
فنیل آزوآنیلین | Phenylazoaniline |
فلورسانس رنگ، فلوئورسانس رنگ | Dye fluorescence |
آمیدیت | Amidite |
بی تحرک سازی | Immobilization |
بدون واکنشگر | Reagentless |
ولتاموگرام | Voltammogram |
خط سلولی | cell line |
تشخیص زیستی | biorecognition |
گرافن مهار شده- الکترولیت | electrolyte-gated grapheme |
گروه استخلافى الکترون کشنده | electron withdrawing substituent |
الکترون کشنده | electron withdrawing |
بیس فنول a | bisphenol A |
قسمت در تریلیون | part-per-trillion (PPT) |
چندی سنجی | quantitation |
بی آب | anhydrous |
آبدار | hydrous |
پراکندگی بازگشتی | backscattering |
واچسبندگی، غیرچسبندگی | Decohesion |
فشار مطلق، فشار نسبت به فشار صفر مطلق | Absolute pressure |
جذب | Absorption |
خراشنده | Abrasive |
موج گیر – ضربه گیر | Absorber |
سیستم آدیاباتیک، سیستمی که تبادل حرارتی با محیط خود ندارد | Adiabatic system |
لزجت ظاهری | Apparent viscosity |
معادله برنولی | Bernoulli equation |
پلاستیک بینگهام | Bingham plastic |
مرز، محدوده | Boundary |
نمودار مشخصه | Characteristic diagram |
تعادل شیمیایی | Chemical Equilibrium |
پمپ های سانتریفوژی (گریز از مرکز) | Centrifugal pumps |
سیستم بسته | Closed system |
ضریب کارآیی | Coefficient of performance (cop) |
سیال تراکم پذیر | Compressible fluid |
مبرد | condenser |
هدایت | conduction |
بقای جرم | Conservation of mass |
معادله پیوستگی | Continuity equation |
معادله ظرفیت | Capacity equation |
همرفت (جابجایی) | Convection |
زمان کاهش اعشاری | Decimal reduction time |
آبزدایی | Dehydration |
دمای نقطه شبنم | Dew Point Temperature |
نفوذ (انتشار) | Diffusivity |
ارتفاع دهش (تخلیه) | Discharge Head |
دمای حباب خشک | Dry Bulb Temperature |
بازده | Efficiency |
بیلان آنتالپی | Enthalpy Balances |
جامد الاستیک | Elastic Solid |
نشر | Emission |
ناحیه ورودی | Entrance Region |
تبخیر کننده | Evaporator |
شیر انبساط | Expansion Valve |
خواص مقداری | Extensive Properties |
سیال | Fluid |
جریان در ناحیه کاملاً توسعه یافته | Fully Developed Flow |
اصطکاک | Friction |
اتصالات | Fittings |
جرم، رسوب | Fouling |
فشار نسبی، فشار نسبت به فشار اتمسفر، فشار سنج | Gauge pressure |
ارتفاع | Head |
مبدل حرارتی | Heat Exchanger |
نسبت رطوبت (محتوای رطوبت) | Humidity Ratio |
سیستم منزوی | Isolated System |
سیستم هم دما | Isothermal system |
خواص شدتی | Intensive properties |
انرژی داخلی | Internal Energy |
انرژی جنبشی | Kinetic Energy |
جریان آرام | Laminar Flow |
افت اصلی | Major Loss |
تعادل مکانیکی | Mechanical Equilibrium |
جداسازی غشایی | Membrane separation |
منحنی بقای میکروبی | Microbial survival curve |
بیلان جرم | Material Balances |
افت فرعی | Minor Loss |
محتوای مرطوب | Moisture Content |
نمودار مودی | Moody Chart |
ارتفاع مکش مثبت خالص | Net positive Suction Head (NPSH) |
تنش نرمال | Normal Stress |
سیستم باز، سیستمی که از مرزهای آن جرم و حرارت می تواند عبورکند | Open System |
ضریب کلی انتقال حرارت | Overall Heat Transfer Coefficient |
مسیر، مسیر طی شده حین یک فرآیند | Pat |
تعادل فازی | Phase Equilibrium |
ماده پلاستیک | Plastic Material |
پمپ جابه جایی مثبت | Positive Displacement Pump |
انرژی پتانسیل | Potential Energy |
مایعات قانون توان | Power Law Liquid |
فرآیند، تغییر در حالت تعادلی سیستم | Process |
خواص سیستم | Properties |
مایعات شبه پلاستیک | Pseudoplastic Liquid |
سایکرومتری، رطوبت سنجی | Psychrometry / Psychrometrics |
مایع اشباع | Saturated Liquid |
بخار اشباع | Saturated Vapor |
گرمای حسی | Sensible Heat |
ضریب شکلی | Shape Factor |
مایعات رقیق شونده با برش | Shear -thinning Liquid |
مایعات غلیظ شونده با برش | Shear-thickening Liquid |
تنش برشی | Shear Stress |
قرارداد علامت در ترمودینامیک | Sign Convention |
احتمال فساد | Spoilage Probability |
بیانگر حالت تعادلی یک سیستم است | State |
ارتفاع استاتیکی | Static Head |
فشار استاتیکی | Static Pressure |
حالت پایا | Steady State |
بازده اقتصادی بخار | Steam Economy |
کیفیت بخار | Steam Quality |
جدول بخار | Steam Table |
خط جریان | Stream Line |
مایع فوق سرد | Supercooled Liquid |
ارتفاع مکش | Suction Head |
انقباض ناگهانی | Sudden Contraction |
انبساط ناگهانی | Sudden Expansion |
محیط، هر چیزی غیر از سیستم | Superheated Vapor |
ناحیه ای از فضا که با مرزها محدود است، سیستم | System |
زمان مرگ حرارتی | Thermal Death Time |
تعادل حرارتی (یکنواخت بودن دمای کل سیستم) | Thermal Equilibrium |
مقاومت حرارتی | Thermal Resistance |
ثابت مقاومت حرارتی | Thermal Resistance Constant |
ثابت زمانی | Time Constant |
جریان انتقالی | Transitional Flow |
قابلیت انتقال | Transmissibility |
جریان آشفته | Turbulent Flow |
حالت ناپایا | Unsteady State |
بلورسازی با خلاء | Vacuum Crystallization |
خلاء (فشار کمتر از فشار اتمسفر) | Vacuum |
لزجت، ویسکوزیته، گرانروی | Viscosity |
دمای حباب مرطوب | Wet Bulb Temperature |
تنش تسلیم | Yield Stress |
قالب‌گیری تزریقی، قالب‌گیری با فشار | Jet molding |
ماست ژومیل | Jomil (yoghurt) |
کفیر | Kefir |
کنین | Kynin |
برچسب‌زنی | Labeling |
لاک | Lac |
فساد نشتی یا تراوشی | Leakage type spoilage |
عوامل ورآمدن | Leavening agents |
شکر مایع | Liquid sugar |
مجموعه‌ای از محصولات مواد غذایی که در هیچ واحدی بسته بندی نشده‌اند.مثل انبار گندم و فله محصولات دیگر مثل رب | lot |
زمان استراحت خمیر که در طی آن قلیایی می‌شود. | Lye time |
ماگما | Magma |
یک نوع صافی است که توسط آن گوشت و مغز میوه از پوست و دانه آن جدا می‌شود.پالپر اولین دستگاه صافی است و شکل آن به صورت استوانه‌ای بوده در داخل آن یک صافی نسبتا درشت وجود دارد. | Pulper |
فرآیندهای تخریب میکروارگانیسم‌ها توسط اشعه یونیزه‌‌کننده. | Radapertization |
اصطلاحی است که به استریل کردن به وسیله تحت عمل قرار دادن با نور ماورای بنفش (uv) اطلاق می‌شود. | Rentschlerizing |
کنسرو برنج | Retort Pouch rice |
جا افتادن، رسیدن | Ripening |
| Semolina |
بیسکویت های نیمه شیرین | Semi-sweet biscuits |
| Shortening |
طعم‌دهنده دودی | Smoke Flavoring |
| Soft swell |
اصطلاحی است که در صنایع غذایی به خصوص صنایع کنسرو به ویژگی‌های مخصوص از قبیل اندازه، رنگ، حالت فیزیکی، بافت، یکنواختی، شمارش میکروارگانیسم‌ها، نحوه و ظروف بسته‌بندی و غیره مواد اولیه محصول اطلاق می‌شود.در حالت کلی این واژه یک ابزار ارتباط برای تعریف انتظارات مورد نظر است. | Specification |
مواد طبیعی یا شیمیایی که به تثبیت خصوصیات فیزیکی مخلوط‌های هتروژنی کمک می‌کنند.به عنوان مثال آگار، آلبومین تخم‌مرغ، استرهای سلولز ترکیبات به کار رفته برای تثبیت بافت مارینکو و مارش مالو، لستین برای نرمی اجزای نان و محصولات قنادی. | Stabilizer |
بیات شدن محصولات پخت (نان) | Staling of cooked product (bread) |
درزبندی با جریان بخار هواگیری با تزریق بخار یکی از روش‌های درزبندی هواگیری در کنسرواسیون است.در این روش بلافاصله بعد از اینکه سر قوطی روی آن قرار گرفت بخار از طریق روزنه‌های اطراف صفحه بالایی ماشین دربندی به داخل سر فضای قوطی تزریق می‌شود. | Steam folon seaming |
تافی یکی از محصولات صنعت قنادی است.اساسا از پراکندگی قطرات ریز چربی در محلول فوق اشباع قند تشکیل می‌شود.اجزای عمده آن چربی، شیر، شکر و شربت قند است.در تولید تافی اجزای متشکله را با یکدیگر می‌جوشانند (پخت) تا درجه حرارت به میزان مورد نیاز برسد.درجه حاصله در فرآیند جوشاندن تا حدود زیادی تعیین‌کننده غلظت تافی تولید شده است. | Toffee |
سترون‌سازی با حرارت پایین و با دفعات تکراری، نوعی روش استریلیزاسیون است که هر بار فرصت رویش اسپورمیکروارگانیسم را داده و با حرارت پایین ۹۰ ـ ۷۰ درجه سانتی‌گراد عمل استریلیزاسیون را انجام می‌دهند. | Tyndallization |
اولترافیلتراسیون | Ultrafiltration |
استریلیزاسیون با دمای بالا ـ روش OHT با دمای ۱۳۵ تا ۱۵۵ درجه سانتی‌گراد به مدت ۲ تا ۶ ثانیه فراورده استریل با حداقل تغییرات شیمیایی و کاهش کیفیت به دست می‌دهد. | – UHTS (Ultra High Temperature Sterilization) |
افزودنی‌های غیرعمومی | Un intentional additives |
عامل بافت‌دهنده برای خامه (Whipping cream) این ماده شامل دو قسمت آهک در ۶ قمست آب اضافه شده به علاوه ۵ قسمت محلول ۱۰ درصد قند است که کل این محلول در نسبت یک به نیم به هر گالن خامه به کار می‌رود. | Viscogen |
روش مطلق | absolute method |
سرعت مطلق واکنش | absolute reaction rate |
شیمی فظایی مطلق | absolute stereochemistry |
جذب کردن | absorb |
جذب | Absorbance |
مقدار جذب | absorbency |
جذب پذیری | absorbency |
ضریب جذب | absorbency index |
جذب سنج | absorptiometer |
تجزیه جذب سنجی | absorptiometric analysis |
ثابت جذب | absorption constant |
لبه جذب | absorption edge |
اسید سیستم حلالی | solvent-system acid |
باز سیستم حلالی | solvent-system base |
ماده آمفی پروتیک | amphiprotic substance |
خنثی کردن/ شدن | neutralization |
آبکافت | hydrolysis |
اثر یون مشترک | common ion effect |
ثابت تفکیکی آب | dissociation constant of water |
ثابت تفکیک اسید | dissociation constant of acid |
ثابت تفکیک باز | dissociation constant of base |
درجه تفکیک | degree of dissociation |
شناساگر اسید- باز | acid –base indicator |
معادله هندرسون – هاسل باخ | Henderson Hasselbalch equation |
منحنی تیتراسیون | Titration Curve |
نقطه پایانی | end point |
نقطه هم‌ارزی | equivalence point |
PH | PH |
PK | PK |
POH | POH |
آمفوتریسم | amphoterism |
اثر نمک | salt effect |
ثابت ناپایداری | instability constant |
حاصلضرب انحلال پذیری | solubility product |
حاصلضرب یونی | Ionic product |
مول | mole |
حلال | solvent |
غلظت | Concentration |
ماده حل شده | solved substance |
محصول | Product |
معادله شیمیایی | Chemical equation |
مولاریته | molarity |
واکنش دهنده | reactant |
تیتراسیون | titration |
رسوب کردن | precipitate |
محلول استاندارد | Standard solution |
نرمالیته | normality |
نمک | salt |
نمک اسیدی | acidic salt |
نمک خنثی | neutral salt |
وزن هم‌ارز | equivalent weight |
یون هیدرونیوم | Hydronium ion |
بهره نظری | Theoretical yield |
بهره درصدی | percent yield |
بهره واقعی | actual yield |
آنتالپی تشکیل برای یک ماده مرکب معین، تغییر آنتالپی واکنشی که در آن، یک مول ماده مرکب از پایدارترین شکلهای عناصر آن تشکیل می شود، آنتالپی تشکیل می‌نامند. | enthalpy of formation |
قانون هس یا قانون جمعبندی ثابت گرما تغییر آنتالپی واکنش شیمیایی، ثابت است، خواه واکنش در یک مرحله، خواه در دو مرحله انجام گیرد. | Hess law |
قانون نسبتهای معین یک ماده مرکب خالص، عناصر یکسان با نسبتهای جرمی یکسان دارد. | law of definite Proposition |
قانون پایستاری جرم در جریان واکنش شیمیایی، تغییر قابل توجهی نمی‌کند. | Law of conservation of mass |
انرژی ظرفیت انجام دادن کار | Energy |
دما درجه داغی یا سردی، خاصیتی که جهت جریان یافتن خود به خود گرما را معین می‌کند. | temperature |
ظرفیت گرمایی مقدار گرمای لازمی است که دمای جرم معینی را یک درجه سانتی‌گراد بالا می‌برد. | Heat capacity |
گرما شکلی از انرژی است که به‌طور خودبخود از جسمی با دمای زیادتر به جسمی با دمای کمتر جریان می‌یابد. | Heat |
گرماسنج دستگاهی که برای اندازه گیری گرمای انتقال یافته در واکنشهای شیمیایی و تغییرات فیزیکی بکار می‌رود. | Calorimeter |
گرماشیمی مطالعه تغییرات انرژی که همراه با تغییرات شیمایی و فیزیکی است. | thermochemistry |
گرمای ویژه مقدار گرمای لازمی که دمای ۱gr ماده خالص را یک درجه سانتی‌گراد بالا می‌برد. | specific heat |
مقیاس دمای سلسیوس یک مقیاس دمایی براساس تخصیص صفر درجه سانتی‌گراد به نقطه انجماد عادی آب و ْ۱۰۰ سانتی‌گراد به نقطه جوش عادی آب است. | Celsius temperature scale |
مقیاس دمای فارنهایت نوعی مقیاس دمایی است که در آن، نقطه انجماد عادی آب، ۳۲فارنهایت و نقطه جوش عادی آب ْ۲۱۲فارنهایت است | Fahrenheit temperature scale |
مقیاس دمای کلوین یک مقیاس دمایی براساس تخصیص ۲۷۳k به نقطه انجماد عادی آب و ۳۷۳k به نقطه جوش عادی آب | Kelvin temperature scale |
اصل عدم قطعیت تعیین همزمان موقعیت دقیق و حرکت یا تکانه (جرم در سرعت mv) دقیق یک الکترون، ناممکن است. | uncertainty principle |
تابش الکترومغناطیسی انرژی تابشی که با سرعت خاصی (سرعت نور، c) حرکت می‌کند و می‌توان آن را به‌صورت موجی یا کوانتومی توصیف کرد | Electromagnetic radiation |
عدد کوانتومی اصلی عدد کوانتومی که پوسته انرژی الکترون مربوط را نشان می‌دهد.مقادیر n اعداد صحیح مثبت …و۳و۲و۱ است. | main quantum number |
عدد کوانتومی فرعی عدد کوانتومی که نوع پوسته فرعی و شکل اوربیتال الکترونهای مربوط را تعیین می‌کند. | Subsidiary |
عدد کوانتومی مغناطیسی عدد کوانتومی که جهت گیری اوربیتال الکترونی را تعیین می‌کند. | magnetic quantum number |
فوتون یک کوانتوم انرژی تابشی | photon |
کوانتوم مقدار کوچک و معین انرژی تابشی.نظریه پلانک براین اساس است که انرژی تابش، در این مقادیر جذب یا نشر می شود.انرژی یک کوانتوم، E، مستقیما با فرکانس تابش، v، متناسب است و ثابت تناسب، h، ثابت پلانک است. | quantum |
آنتالپی تصعید تغییر آنتالپی مربوط به فرآیندی که در آن، یک جامد مستقیما به گاز تبدیل می‌شود. | Enthalpy of sublimation |
چرخه بورن هابر روش تحلیلی برای تغییرات آنتالپی یک فرآیند.H∆ کل فرآیند را با جمع جبری مقادیر H∆ مجموعه مراحلی که به همان نوع تغییر می‌انجامد، برابر می‌گیرند. | Born-Haber cycle |
اتمسفر واحد فشار که به صورت ۱۰۱۳۲۵Pa بیان می‌شود. | atmosphere |
اصل آووگادرو حجمهای مساوی از تمام گازها، در دما و فشار یکسان، دارای عده مولکولهای مساوی‌اند. | Avogadro’s principle |
پاسکال واحد فشار در دستگاه SI و آن برابر با نیرویی است که یک نیوتن (یا ۱kg.m.s۲) بر سطح یک متر مربع وارد می‌کند. | Pascal |
تور واحد فشار که هم‌ارز با فشاری است که ستونی از جیوه را در ارتفاع ۱mm نگه می‌دارد.یک تور برابر ۷۶۰.۱ اتمسفر است. | torr |
توزیع ماکسول- بولتسمان نحوه توزیع انرژی جنبشی یا سرعت مولکولی بین مولکولهای یک گاز | Maxwell- Boltzmann |
ثابت گازهای ایده‌آل ضریب تناسب در معادله حالت یک گار ایده‌آل و یکی از مقادیر ۰.۰۸۲۰۵۶L.atm/K.md است. | Ideal gas constant |
جذر میانگین مجذور سرعت جذر میانگین مجذور سرعتهای مولکولی | root-mean-square speed |
حجم مولی استاندارد حجم یک مول از گاز در دما و فشار استاندار که ۲۲.۴۱۴L است. | standard molecular volume |
دمای بحرانی دمایی است که بالاتر از آن، هرچند هم که فشار زیاد شود، مایع شدن گاز ناهمگن است. | Critical temperature |
ضریب تراکم پذیری PV/RT که در آن، P فشار گاز، V حجم گاز، R ثابت گازهای ایده آل و T دمای مطلق است.ضریب تراکم پذیری برای یک مول از گاز ایده‌آل همواره برابر واحد است. | Conversion factor |
فشار نیرویی است که بر واحد سطح وارد می‌شود. | Pressure |
فشار بحرانی فشار لازم برای مایع شدن یک گاز در دمای بحرانی آن | Critical pressure |
فشار جزیی فشاری که یک جزء از یک مخلوط گازی اگر به تنهایی در حجم مورد نظر می‌بود، اعمال می‌کرد. | Partial pressure |
قانون آمونتون فشار یک گاز، در حجم ثابت، به‌طور مستقیم با دما تغییر می‌کند. | Amonton’s Law |
قانون بویل حجم یک گاز در دمای ثابت به نسبت عکس فشار تغییر می‌کند. | Boyle’s law |
قانون ترکیب حجمی گیلوساک حجم گازهای مصرف شده یا تولید شده در یک واکنش شیمیایی، اگر در دما و فشار ثابت اندازه گیری شده باشند، با نسبتهای اعداد صحیح کوچک بیان می‌شود. | Gay-Lussac’s low of combining |
قانون شارل حجم یک گاز، در فشار ثابت، به‌طور مستقیم با دمای مطلق تغییر می‌کند. | Charles Law |
قانون فشارهای جزیی دالتون فشار کل مخلوطی از گازها برابر مجموع فشارهای جزیی هر یک از گازها است. | Dalton’s Law of partial pressure |
قانون نفوذ گراهام سرعت نفوذ یک گاز با جذر چگالی یا جذر وزن مولکول آن گاز نسبت معکوس دارد. | Graham’s Law of effusion |
کسر مولی نسبت تعداد مولهای یک جزء در یک مخلوط به تعداد کل مولها در آن مخلوط | mole fraction |
مسافت آزاد میانگین فاصله میانگینی است که یک مولکول بین برخوردهای خود با سایر مولکولهای گاز طی می‌کند. | mean free path |
معادله واندروالس معادله حالت گازها.نوعی از معادله حالت گاز ایده‌آل که نیروهای جاذبه بین مولکولی و حجم اشغال شده توسط مولکولهای گاز را به حساب می‌آورد. | Vander wool’s equation |
نظریه جنبشی گازها مدلی است در سطح مولکولی که می‌توان آن را برای توضیح قوانین گازها بکار برد و معادله گاز ایده آل را بدست آورد. | Kinetic theory of gases |
آنتالپی تبخیر انرژی لازم برای تبخیر مقدار معینی مایع (معمولا یک مول یا یک گرم) در دمای معین | Enthalpy of vaporization |
آنتالپی تبلور تغییر آنتالپی در تبدیل مقدار معینی مایع (معمولا یک مول یا یک گرم) به جامد در دمای معین | Enthalpy of crystallization |
آنتالپی ذوب انرژی لازم برای ذوب کردن مقدار معینی جامد (معمولا یک مول یا یک گرم) بر جامد در دمای معین | Enthalpy of fusion |
آنتالپی میعان تغییر آنتالپی در تبدیل مقدار معینی گاز (معمولا یک مول یا یک گرم) در دمای معین | Enthalpy of condensation |
تبخیر فرآیند تبدیل مایع به گاز | Vaporization |
تصعید فرآیند تبدیل مستقیم جامد به گاز بدون عبور از حالت مایع | Sublimation |
تعادل شرایطی که در آن، سرعت دو تمایل مخالف برابر می‌شوند. | equilibrium |
فشار بخار فشار بخار در حالت تعادل با مایع خالص یا جامد خالص در دمای معین | vapor pressure |
معادله کلازیوس- کلاپیرون معادله ای است که فشار بخار یک مایع در دو دمای مختلف را با یکدیگر و با آنتالپی تبخیر آن مایع مرتبط می‌سازد | Clausius- Clapeyron equation |
نقطه انجماد دمایی که در آن، فازهای جامد و مایع با یکدیگر در حال تعادلند.اگر فشار کل، ۱atm باشد، این مقدار را انجماد عادی می‌نامیم. | Solidify point |
نقطه جوش نقطه جوش یک مایع، عبارت از دمایی است که در آن، فشار بخار مایع با فشار بیرونی برابر می‌شود و نقطه جوش عادی یک مایع، دمایی است که در آن، فشار بخار مایع برابر ۱atm است. | boiling point |
نقطه ذوب مراجعه کنید به نقطه انجماد | melting point |
نقطه سه گانه دما و فشاری که در آن، حالات جامد، مایع و گاز یک ماده در عین حال با یکدیگر در حال تعادل‌اند. | triple point |
آبپوشی فرایندی است که آن، مولکولهای آب به سوی ذرات ماده حل شده جذب می‌شوند و آنها را احاطه می‌کنند. | Hydration |
آزیوتروپ محلولی است که فشار بخار آن، بالاتر یا پایین‌تر از فشار بخار هر یک از اجرای خالص است.اگر فشار بخار بالاتر باشد، آن محلول، آزیوتروپ با نقطه جوش مینیمم و اگر پایین‌تر باشد، آزیوتروپ با نقطه جوش ماکزیمم است. | Azeotrope |
آنتالپی آبپوشی تغییر آنتالپی مربوط به فرآیند آبپوشی یونهای گازی از مقدار معینی (معمولا یک مول) از یک ماده حل شده است | Enthalpy of hydration |
آنتالپی انحلال تغییر آنتالپی مربوط به فرآیند انحلال مقدار معینی (معمولا یک مول) از یک حل شونده در یک حلال است.مقدار این آنتالپی به دما و غلظت نهایی محلول بستگی دارد. | Enthalpy of solution |
اسمز فرآیند عبور مولکولهای حلال از غشای نیم‌تراوایی است که دو محلول را از یکدیگر جدا می‌کند.جهت عبور این مولکولها به سوی محلول غلیظتر است. | Osmosis |
اصل لوشاتلیه هر سیستم در حالت تعادل نسبت به تغییر شرایط، عکس‌العمل نشان داده، در جهت مقابله با آن عمل می‌کند. | Le,chatelier’s principle |
تقطیر | Distillation |
خواص غلظتی خواصی از یک محلول است که به غلظت ذرات، نه به ماهیت این ذرات، بستگی دارند.این خواص، عبارتند از کاهش بخار، نزول نقطه انجماد، صعود نقطه جوش و فشار اسمزی | Colligative properties |
ضریب وانت- هوف عبارت از نسبت مقدار خاصیت غلظتی اندازه گیری شده یک محلول به مقدار محاسبه شده آن خاصیت است، به فرض اینکه ماده حل شده غیر الکترولیت باشد. | Van’t Hoff factor |
قانون رایول فشار جزیی هر جزء از یک محلول ایده آل در بخار آن محلول برابر با حاصلضرب فشار بخار آن جزء به صورت خالص در کسر مولی آن جزء در محلول است. | Rault’s Law |
قانون هنری وقتی که یک گاز در یک مایع بدون واکنش شیمیایی حل می‌شود، مقدار گاز حل شده در مقدار معینی از مایع با فشار جزیی آن گاز در بالای محلول نسبت مستقیم دارد. | Hanry’s Law |
محلول ایده آل محلولی است که از قانون رایول پیروی می‌کند.یک محلول دو جزیی متشکل از B,A وقتی ایده آل است که در آن، نیروهای بین مولکولی مولکولهای B,A و مولکولهای A,A و مولکولهای B,B اساسا یکسانند. | Ideal solution |
واكنش زنجیری یاهسته‌ای | chain reaction |
شیمیایی، كیمیایی | chemical |
شیمیایی، كیمیایی | chemical |
واکنش شیمیایى | chemical reaction |
شیمی دان، داروساز | chemist |
علم شیمی | chemistry |
اغشته كردن باكلر، با كلر تركیب شدن | chlorinate |
اسیدسیتریك، جوهرلیموترش | citric acid |
سوختن، احتراق | combustion |
نوکلئیک اسید | nucleic acid |
هسته | nucleus |
ماده مغذى | nutrient |
شیمى الى | organic chemistry |
اسمز | osmosis |
با اکسیژن ترکیب کردن، زنگ زدن، اكسید كردن | oxidize |
| oxyacetylene |
ازن، نوعى اکسیژن ابى کمرنگ گازى و تغییر گراى | ozone |
كاغذ تورنسل، كاغذی كه بماده (litmus) اغشته است | litmus paper |
تست قلیایی و اسیدی سنجی با تورنسل | litmus test |
متان4CH | methane |
مخلوط | mixture |
مولکول | molecule |
نئون | neon |
خنثى کردن | neutralize |
نوترون | neutron |
اسید نیتریک | nitric acid |
منو اتانل آمین | Mono Ethanol Amine (MEA) |
ان متیل پیرولیدون | n-Methyl pyrrolidone (nmp) |
بنزین سنگین تقطیر مستقیم | Direct Distillation of Naphtha (HSRG) |
متیل ترشیییری بوتیل اتر | Methyl Tertiary Butyl Ether(MTBE ) |
دی اتانل آمین | Ethanol Amine (DEA) DEY |
دی گلیکول آمین | Di Glycol Amine (DGA) |
استالدئید اکسیم | Acetaldehyde Oxime (AAO) |
اتوکسی اتیل | Ethoxy Ethyl (EE) |
اینو ثانویه جرم طیف سنجی | secondary ino mass spectroscopy(SIMS) |
انجمن مهندسان مکانیک آمریکا | American Society of Mechanical Engineering(A.S.M.E) |
زمان حل و فصل طیف سنجی انتشار | time-resolved emission spectroscopy (TRES) |
نیتروژن اوره خون | blood urea nitrogen (BUN) |
سیال تراکم ناپذیر | Incompressible Fluid |
گرمای نهان | Latent Heat |
گرمای حسی (محسوس) | Sensible Heat |
خواص مقداری | Extensive Properties |
تخلخل | porosity |
طغیان | Flooding |
ماندگی (ماندگی مایع در گاز) | Entrainment |
جریان همسو | Co-Current |
جریان نا همسو | Counter-Current |
جریان متقاطع | Cross-Current |
تبخیر | Evaporation |
