در این قسمت لغات زمین شناسی – جغرافی بخش 14 عرضه شده است.
لغات زمین شناسی – جغرافی صفحه اصلی – کلیک کنید
خرید لغات زمین شناسی – جغرافی / مجموع لغات در کل رشته ها / لغات بر حسب گروه بندی چند رشته
لغات زمین شناسی – جغرافی بخش 14
حاکمیت – قدرت ناشی از آزادی و استقلال یک دولت مستقل | Sovereignty |
سوخوز واژه روسی به مفهوم گونه ای کشاورزی که در آن از نیروی کشاورز اجیرشده استفاده می شود. | Sovkhos |
فضا- عبارتست از در برگیرنده و حامل روابط متقابل اقتصادی- اجتماعی بخشی از جامعه در محیط مشخصی از سرزمین است. | space |
پایگاه فضایی- قمر مصنوعی كه محل برای چند سرنشین داشته باشد. پایگاه فضایی ممكن است حامل چندین تن تجهیزات آزمایشگاهی و غیره باشد | Space station |
طغیان سیلابی شدن و طغیان ناگهانی یک رودخانه بر اثر بارندگی شدید یا آب شدن ناگهانی برف های سرچشمه | Spate |
الگوهایی که در رابطه با چگونگی تخصیص فضا به کارکردهای گوناگون مطرح می شوند. | spatial allocation model |
توسعۀ فضایی- انعكاس اتفاقات و اقدامهای توسعۀ یك جامعه در محیطی فیزیكی مورد عمل آن جامعه | Spatial development |
آمایش (بهسازی) فضایی- به كلیه اقدامهای سازماندهی مجدد و ایجاد هماهنگی بین اجزای فضا اطلاق می شود كه هدف آن، افزایش ظرفیت توسعه پذیری فضا می باشد | Spatial improvement |
ساختار فضایی- عبارتست از آرایش گره گاهها و شبكه ها در فضا در رابطه با یكدیگر | Spatial structure |
چگالی نسبت جرم حجمی یک ماده به جرم همان حجم از ماده مبنای مقایسه. | Specific gravity |
طیف نما دستگاهی که برای تولید و مشاهده طیف ها بکار می رود. | Spectroscope |
طیف مجموعه بسامدهای بین دو حد کمابیش معین و معمولا دور از یکدیگر، که امواج دارای آن بسامدها واجد خاصیت مشترک مشخصی باشد | Spectrum |
بهار- یكی از فصل های چهارگانه سال، كه بین زمستان و تابستان واقع شده و در حدفاصل یكم فروردین تا 31خرداد(برای نیمكره شمالی) و یكم مهرماه تا 30آذر (برای نیمكره جنوبی) قرار گرفته است | spring |
زبانه- باریكه ای از ریگ و شن وماسه كه بصورت دماغه ای از خشكی در دریا پیش رفته باشد | Spit |
یک جریان آب مداوم یا متناوب از زمین، وقتی تشکیل می شود که آب باران در داخل زمین تا نقطه معینی فرو رفته در آنجا تجمع می یابد و سرانجام به خارج فوران می یابدو محل آن بستگی به وضعیت سفره آب، شکل سطح زمین و انواع سنگها دارد | Spring |
باد و بوران- باد شدید ناگهانی كه مدت چند دقیقه به درازا كشیده و دفعتا آرام گیرد | Squall |
جمعیت ثابت، هرگاه در یک جمعیت معین در یک دوره زمانی یا در امکان مرگ در سن معین یا در فرزند آوردن زن تغییری رخ ندهد، این جمعیت سرانجام به حالتی خواهد رسید که در آن با نرخ سالانه ثابتی، افزایش یا کاهش خواهد یافت و نسبت جمعیت هر سنی ثابت خواهد ماند. | Stable population |
کومه ستونی از سنگ که بشکل جزیرک ها ی کوچک و نزدیک بساحل از آب خارج شده باشد. این عارضه معمولاً بر اثر فرسایش حاصله از آب دریا پدید می آید | Stack |
اجرام آسمانی عظیم و به حالت گازی كه با نور خود می درخشد | Stars |
تبیین آماری | Statistical explanation |
جامعه آماری،مجموعه ای از آحاد است که دارای حداقل یک صفت مشترک باشند و آن را به وسیله صفت یا صفات مشترک نامگذاری می کنند. | Statistical universe |
بخار گازی که از مواد مرطوب در حال تبخیر جدا شود یا در اثر حرارت از مایعات یا جامدات برخیزد و به هوا رود. | Steam |
پولاد آلیاژی از آهن که با 5/0 تا 5/1 درصد کربن همراه باشد. | Steel |
گسله پله کانی یک سری گسله موازی پلکانی شکل که در یک سراشیب قرار گرفته باشند | Step-fault |
استپ واژه روسی برای علفزاری که در یک منطقه معتدله قرار گرفته و از گیاهان قدکوتاه و درختچه های خاردار، که با فاصله زیاد از هم روئیده اند، پوشیده شده است. | Steppe |
عصرحجر انسانهای این عصر از ابزارهای سنگی استفاده میکرده اند | Stone age |
سنگلاخ- زمین پرسنگ و یا زمینی كه در آن سنگریزه فراوان یافت شود. به آن سنگسان هم می گویند | Stony land |
توفان- باد شدیدی با درجه 11 كه سرعت آن به حدود 59 تا 115 كیلومتر در ساعت برسد | Storm |
روانه- آبی كه در مجرا یا بستری جریان داشته باشد | Stream |
استراتژی- تدابیری كه جامعه برای بسیج و كاربرد كلیۀ منابع موجود و یا قابل حصول به منظور حفظ و تعمیم ارزشهای متعلق به خود اتخاذ می كند، استراتژی نامیده می شود. | strategy |
چینه شناسی- شاخه ای از علم زمین شناسی بنام چینه شناسی كه درباره چگونگی پیدایش، ترتیب توالی، ساختمان، سنگواره و سنگ شناسی لایه ها و چینه های پوسته زمین بررسی می كند | Stratigraphy |
چینه- لایه مشخصی از پوسته زمین مانند لایه ای از سنگهای رسوبی كه ضخامت آن بین چند سانتیمتر تا چند متر باشد | Stratum |
ساخت ترتیب و جایگزینی سنگ های پوسته زمین | Structure |
تنازع بقاء برطبق نظریه داروین آن دسته از گیاهان و جانوران که با محیط سازگارترند باقی مانده و آنهایی که عاجز از سازگاهری باشند از میان می روند. | Struggle for existence |
حومه شهر-حومه نشینی | sub urban |
پدیده زیرراندگی | subduction |
فرونشینی | subsidence |
رزاعت معیشتی، زراعتی که در آ« تولیدقله و ذخیره آن، صرفا\” برای خودمصرفی است. | Subsistence farming |
حومه بخش های پیرامون مناطق مسکونی یک شهر را حومه می گویند. | Suburb |
شهرک حاشیه نشین | Suburban fringe |
سوماترا- بادی مخصوص نواحی تنگه مالاكا بوده و معمولاً با رعد و برق همراه است. این باد شب هنگام و بطور ناگهانی می وزد و باران های سیل آسائی را گاه بهمراه دارد | Sumatra |
تابستان- گرمترین فصل سال را تابستان می گویند. دوران این فصل در نیمكرۀ شمالی، ماههای تیر و مرداد و شهریور و در نیمكرۀ جنوبی، دی و بهمن و اسفند است | Summer |
ییلاق کوهپایه و جای خنک و مطبوع و محل خوش آب و هوا که در فصل تابستان مورد استفاده قرار می گیرد | Summer quarter |
خورشید جرم مرکزی منظومه شمسی که قطر آن 300،392،1 کیلومتر می باشد. | Sun |
طلوع خورشید +سرزدن آفتاب | Sunrise |
غروب خورشید هنگامی که خورشید رد آسمان باختری بتدریج پائین رفته و مرکز آن با سطح افق مماس شود، غروب نام دارد | Sunset |
به معنی : صنعت ورشکسته. | sunset industry |
لکه های خورشیدی لکه هایی در خورشید که بدلیل اختلاف درجه حرارت در سطح کره مزبور بصورت نسبتاً سیاهی بنظر می رسند | Sunspots |
ابرنواختران- ستارگانی هستند از گونه نواختران با درخشندگی حدود 10،000 برابر نواختران عادی | Super nova |
امواج سطحی- این امواج كه پس از امواج ثانویه بوسیلۀ لرزه نگار ثبت می گردند پیچیده تر از امواج دیگر یعنی امواج اولیه و ثانویه بوده. این امواج بجای اینكه از درون اشیاء عبور كنند از سطح آن ها می گذرند و خرابی های زمین لرزه بیشتر مربوط به همین امواج است | Surface waves |
توسعۀ پایدار- توسعه ای را پایدار می گویند كه نیازهای نسل حاضر را برآورده نماید بدون اینكه توانایی نسلهای آتی را برای رفع نیازهای خود به مخاطره اندازد | Sustainable development |
آب گستری- پهناور شدن دریا بر اثر بالا آمدن سطح دریا | Transgression |
عبور گذستن یک نقطه یا جرم آسمانی از میدان دید تلسکوپ-گذشتن یک جرم فلکی از برابر قرص جرم بزرگتر دیگر. | Transit |
تحویل- اصطلاحی است در نجوم به معنی انتقال نقطه ای از یك موضع به موضع دیگر | Transition |
تعرق- جذب آب از طریق ریشه گیاهان و پس دادن و تبخیر آن در فضا از طریق برگهای گیاه | transpiration |
حمل ونقل ←ترابری | Transportation |
مثلث شکل هندسی سه گوشه و یا سطحی که به سه خط مستقیم محدود بوده و از سه زاویه ترکیب یافته باشد . | Triangle |
تریاسیک نخستین دوره زمین شناسی از دوران میان زیوی | Triassic |
عشایر-به جماعتی از مردم اطلاق می گردد كه دارای سازمان اجتماعی مبتنی بر گروههای خویشاوندی بوده و افراد آن، ضمن احساس تعلق به سازمان، عموما جایگاه خویش را در آن می دانند | Tribe |
مثلثات بخشی از علم ریاضی که درباره روابط بین اضلاع و زوایای یک مثلث گفتگو می کند . | Trigonometry |
تری لوبیت جانوری از بندپایاین نخستین که فراوان ترین و عمده ترین ساکنان دریاهای دوران دیرین زیوی(پالئوزوئیک) بوده اند. | Trilobite |
سفر- حركت یا جابجایی یك طرفه شخصی كه توسط یك یا چند وسیلۀ حمل و نقل صورت می گیرد | trip |
ترومب- گردبادی است با محور عمودی كه با بادهایی دارای سرعت زیاد همراه می باشد | Trombe |
مدار رأس السرطان مدار 23 درجه و 27 دقیقه عرض شمالی . | Tropic of cancer |
مدار رأس الجدی مدار 23 درجه و 27 دقیقه عرض جنوبی. | Tropic of Capricorn |
اقلیم بیابانی حاره ای بیشتر در کمربندهای پرفشار عرضهای متوسط قرار دارد. | Tropical desert climate |
مداران دو مدار عرض جغرافیایی کره زمین، عرض شمالی را مدار رأس السرطان و عرض جنوبی را مدار رأس الجدی می نامند . | Tropics |
تراست در اصطلاح مالی و اقتصادی، سازمانی است که سیاست بازرگانی چندین مؤسسه مستقل را تحت نظارت خود در آورد و یکی از مظاهر رژیم سرمایه داری است که بوسیله آن سرمایه داران کوچک از بین برده می شوند. | Trust |
قیمومت نظام نظارت سازمان ملل متحد بر سرزمینهایی که دارای استقلال نیستند . | Trusteeship |
آبلرزه- امواج بزرگی از آب كه بر اثر وقوع زلزله در كف اقیانوس یا دریا پدید آید | tsunami |
توف- سنگی كه از تراكم و بهم چسبیدن خاكستر و غبارهای آتشفشانی پدید آمده باشد | Tuff |
توفسنگ- خاكسترها و غبارهای آتشفشانی هنگاهی كه به دریا و یا دریاچه وار د می شوند همراه با ذرات ماسه در كف آب ته نشین گردیده و با گذشت زمان و فشارهای وارده از لایه های بالا به توفسنگ دگرگون می شوند | Tuffisite |
توندرا- اراضی بی درختی كه در نواحی شمالی آمریكای شمالی و هم چنین در سراسر مناطق شمالی قاره اروپا و آسیا واقع شده و به دلیل دارا بودن آب و هوای قطبی، اغلب از برف و یخ پوشیده شده باشد | Tundra |
تونل- گذرگاه زیرزمینی كمابیش افقی كه در دل كوه یا زیر رودخانه ها و امثال آن حفر شده باشد و برای عبور دادن جاده، خط آهن، كانال و فاضلاب و غیره ساخته شود | Tunnel |
فیروزه یکی از سنگ های آذرین که از فسفات ئیدراته آلومینیم طبیعی تشکیل یافته است . | Turquoise |
دره U شکل،دره ای که در مقطع به شکل U است، همراه با یک کف نسبتاً مسطح و جوانب پرشیب، عموماً به عنوان فراورده فرسایش یخچالی در نظر گرفته شده است | U-Shaped Valley |
پرتو های ماوراء بنفش آن قسمت از نور خورشید که بعد از طیف رنگ آبی قرار دارد. | Ultraviolet rays |
دگرشیبی- این واژه برای یك سطح فرسایش یا سطحی كه در آن رسوبگذاری برای مدتی متوقف بوده بكار برده می شود | unconformity |
جهان از نظر کیهان شناخت جهان به معنی همه منظومه کیهانی است. | Universe |
بی ثباتی | un-stability |
بایر زمین خراب و غیرقابل رزاعت | Unutilized land |
اراضی بایر شهری، زمینهایی که سابقه عمران و احیاء داشته و بتدریج به حالت موات برگشته است اعم از شخصی یا غیرشخصی. | unutilized urban lands |
سربالا آنچه رو به بالا باشد – مقابل سرازیر- محلی که رو به بالا برود. | Up hill |
اورانوگرافی- دانشی كه آسمان ها و جرم های آسمانی را توصیف می كند و با ساختن نقشه های آسمانی سر و كار دارد | uranography |
كاداستر شهری- عبارتست از تعیین موقعیت منازل، خیابانها و كوچه ها كه البته در كنار آن، اطلاعات مناسب دیگر ممكن است ضبط و ارائه شود. | Urban cadastre |
تمركز شهری- انباشتگی جمعیت در حوزه های شهری | Urban centralization |
دوگانگی شهری، تبین افزایش قطبی شده جامعه شهری میان طبقه پردرآمد و کم درآ»د شهرها | Urban contradiction |
بحران شهرنشینی- بحران ناشی از جابجایی و نقل مكان تدریجی(ولی مداوم) میلیونها نفر از مردم كشورهای جهان سوم از سكونتگاههای روستایی به شهرهای بزرگ | Urban crisis |
تراكم شهری- عبارتست از تراكم جمعیت شهرنشین در هر هكتار از مساحت شهر | Urban density |
طراحی شهری- عبارتست از ابزار مطلوب سازی محیط زیست برای مصرف كنندگان آن، ارتقای روحیۀ زندگی و فعالیت انسانی در فضا، ساماندهی و ارتقای كیفیتهای محیطی در فضای شهری | Urban design |
اقتصاد شهری- شاخه ای از علم اقتصاد كه اصول و شیوه های استدلال اقتصادی را در تجزیه و تحلیل فعالیتهای اقتصادی شهر و مسائل اقتصادی آن به كار می گیرد. | Urban economics |
بافت شهر،چگونگی ترکیب و طرز قرارگرفتن اجزاء و عناصر شهر را بیان میکند ،فضای کالبدی شهر یعنی فضاهای خالی و پر و نسبت آنها به یکدیگر | urban fabric |
فرم شهر- فرم شهر بر اساس عملكردهای درونی شهر شكل می گیرد و میزان پراكندگی افراد و روابط بر آن تاثیر دارد | Urban form |
كاربری تجهیزات شهری-مكانهایی كه برای تخلیۀ زباله و ایستگاههای آتش نشانی در نظر گرفته می شوند. | Urban furniture uses |
جغرافیای شهری- بر نظام فضایی و موقعیت شهر تاكید دارد و مانند دیگر شاخه های علم شاخه های علم جغرافیا، علل پراكندگی مكانهای شهری و تشابهات و تناقضات اجتماعی- اقتصادی میان آنها را با توجه به شرایط مكانی مطالعه می كند | Urban geography |
فضای سبز شهری- به مجموعۀ فضاهای آزاد سبز كه در داخل محیط شهری با اهدافی مشخص و عملكردهای معینی بر عهدۀ آنها نهاده شده باشد فضای سبز شهری می گویند. | Urban green space |
رشد شهری- رشد جمعیت در مناطق شهری | Urban growth |
تاریخ شهری- شاخه ای سنتی از تاریخ محلی است | Urban history |
امكانات زیربنایی شهری-واژه ای كه به صورت گسترده دربرنامه ریزی به كار گرفته می شود ونشاندهندۀ خدمات و تسهیلاتی است كه از بخشهای تكمیلی زندگی درجامعۀ شهری به شمار می رود. ای\” | Urban infrastructure |
كاربری تاسیسات شهری- مكانهایی كه شامل منابع آب، پستهای برق و مخابرات می باشند. | Urban installation uses |
اراضی شهری، آندسته اراضی که در محدوده قانونی و حریم استحفاظی شهرها و شهرکها قرار دارند. | urban lands |
برنامه ریزی شهری | urban planning |
نوسازی شهری- بازسازی یا تجهیز مجدد مناطق فرسودۀ شهری از طریق سیاستهای برنامه ریزی و تامین امور مالی از طریق حكومت یا شهرداری | Urban renewal |
انقلاب شهری- این اصطلاح در خاورمیانه برای توصیف پیدایش مراكز شهری به كار برده می شود | Urban revolution |
اندازۀ شهر- اندازه، وسعت فیزیكی شهر و جمعیت شهر می باشد | Urban size |
آستانه ی اندازه ی شهری- نظریه ای كه از سوی \” تامپسون\” بر پایه ی مشاهدات شخصی در خصوص شهرهای كوچك و رو به زوال ارائه شد. | Urban size ratchet |
ساخت شهر، استخوان بندی اساسی کالبد شهر محورهای اصلی و تعیین کننده، مراکز اصلی و فرعی و بخشهای مختلف است. | Urban structure |
سیستم های شهری- تحلیل ویژگیهای تشكیل دهندۀ مجموعۀ شهرهایی كه تاثیرات متقابلی بین آنها وجود دارد | Urban systems |
حوزه بندی (منطقه بندی) شهری- حوزه بندی عبارتست از تقسیم شهر به حوزه ها یا نواحی بر طبق كاربری حاضر بالقوۀ آنها به منظور كنترل و جهت دهی به كاربری و استفاده از زمینها | Urban zoning |
شهرسازی، کنترل رشد و توسعه یک شهر و ترتیب راهها، ساختمانها و غیره به وسیله یک قدرت محلی آمده است. | urbanism |
شهرنشینی | urbanization |
میزان شهرنشینی- این نسبت از تقسیم تعداد جمعیت شهری به كل جمعیت، ضربدر 100 به دست می آید | Urbanization ratio |
دب اکبر ←خرس بزرگ | Ursa major |
دب اصغر ←خرس کوچک | Ursa minor |
تغییر كاربری- عبارتست از تعیین و تصویب كاربری جدید برای زمینی كه در طرحهای مصوب شهری، كاربری دیگری دارد یا كاربری ندارد | Use conversion |
تجهیزات، هر آنچه در زندگی و رفاه ساکنان یک واحد مسکونی ضروری است، مانند : آب، برق، تلفن و غیره. | Utilities |
خلاء قسمتی از فضا که بکلی خالی از ماده باشد. | Vacuum |
وادی مسیل تنگ و معمولاً خشکی که در یک ناحیه کویری واقع شده و فقط هنگام بارندگی های شدید در آن آب جاری می شود . | Vadi |
زون هواده: ناحیه اى است درون زمین بین سطح ایستابى که در آن حفرات توسط آب پر نشده است. این منطقه همچنین منطقه غیر اشباع نیز خوانده مى شود. | Vadose Zone |
دره،چاله باریک و درازی در سطح زمین، معمولاً با یک شیب بالنسبه منظم به سمت پایین رودخانه یا نهری در آن جریان دارد که با تخریب سنگهای سطح زمین دره مربوط را بوجود آورده است | Valley |
کمربند وان آلن محدوده هایی از میدان مغناطیسی زمین که تشعشعات کیهانی زا درون خویش محبوس ساخته و از برخورد آنها به سطح زمین جلوگیری می کنند . | Van allen belt |
روئیدنی ها- جاندارنی به نام گیاه كه قسمت بزرگی از پوستۀ زمین را پوشانیده اند | vegetation |
شکاف یا گسل عمودى یا تقریبا عمودى در سنگ که با کانى پر مى شود . | Vein |
بادهای آلیزه بادهای بسامان، که از مناطق نیمه استوائی پرفشار بسوی منطق استوائی کم فشار وی وزد. | Vents Alizes |
ناهید یا زهره-دومین سیاره منظومه شمسی. | Venus |
ورنیه درجه بندی خاصی که بصورت اضافی در کنار لبه پاره ای خط کشها، بارومترها و تئودولیت ها و غیره نصب شده و برای قرائت اعشار کوچکترین تقسیمات اصلی بکار می رود . | Vernier |
قائم خطی که برصفحه ای افقی، عمود باشد . | Vertical |
عکس هوایى گرفته شده با محور نورى دوربین عمود بر سطح مبناى کره زمین. | Vertical Aerial Photograph |
کوچ ارتفاعی، حرکت و جابجایی بین دو محل جغرافیایی دشت و کوهستان انجام می شود. | Vertical migration |
بازالت حفره دار: حفرات و یا سایر بازشدگیها در جریان بازالتى است که در اثر حبابهاب گازهاى به دام افتاده بوجود آمده اند. حفرات معمولا بعدها توسط مواد مختلفى از قبیل کوارتز، آگات، زئولیت و بسیارى از بلورهاى دیگر پر مى شود. | Vesicular Basalt |
وتو به معنای جلوگیری از عمل است و حق وتو حق یا توانایی جلوگیری از انجام کاری است. در این مورد حق وتو به معنای حق یک عضو دائمی شورای امنیت (آمریکا-شوروی-چین-فرانسه و انگلستان ) برای جلوگیری از عمل تصویب شده به وسیله اعضای دیگر است . | Veto |
روستا- مجموعه ای از زیستگاههای روستایی یا املاك كشاورزی كه در حد تشكیل یك واحد اداری، بزرگ باشد و یا دست كم، وجود مستقلی داشته باشد | village |
سنبله یا عذرا ششمین صورت فلکی در منطقه البروج. در این صورت بیش از پانصد ابری کشف گردیده و در سال 1936 ابرنواختری در آن ظاهر گردیده است. | Virgo/ virgin |
یک اصطلاح عمومى براى فضاى خالى یا شکافهاى دیگر ایجاد شده در سنگ. علاوه بر فضاهاى خالى، این اصطلاح شامل حفره ها، حفره هاى حاصل از انحلال یا هر باز شدگى اولیه یا ثانویه مى شود . | Void |
منجلاب آب بدبوی و گندیده که در یک جا جمع شود و یا جاییکه آبهای کثیف و بدبو جمع شده باشد . | Voidance water |
مواد فرار: عناصرى که در اثر افزایش فشار و حرارت قابل حل در ماگما بوده و در خلال صعود ماگما بصورت گاز مانند از ماگما خارج شده و به سطح زمین مى رسند. این مواد شامل سولفور، آب، دى اکسید کربن، کلر و فلوئور است. | Volatile |
هوامیز آتشفشانى: ذرات یا قطرات بسیار ریز (به قطر کمتر از یک میکرون) که عمدتا مرکب از اسید سولفوریک و آب است و از طریق تبدیل گازى به ذره اى گاز SO2 به ذرات اسید سولفوریک درون زبانه فورانى أتشفشان تولید مى شوند. | Volcanic Aerosol |
قوس آتشفشانى: قوسى زنجیره اى از آتشفشانهایى که بالاى ورقهفرورانده تشکیل شده اند. | Volcanic Arc |
ریزش خاکستر آتشفشانى: نهشته اى از خاکستر آتشفشانى که در جائى که توسط فوران و باد سقوط مى کنند، باقى مى مانند. | Volcanic Ash Fall |
قطعه آتشفشانى: قطعه سنگ آذرآوارى است با ابعادى بین اندازه یک مشت تا یک ماشین. | Volcanic Block |
بمب آتشفشانى: قطعه سنگ آذرآوارى است که اثرات سردشدگى در هوا بر روى سطح قشر نانى یا خط جریان آن دیده مى شود. | Volcanic Bomb |
مخروط آتشفشانى: توده اى شامل مواد گدازه اى و آذرآوارى که نزدیک مجراى مرکزى آتشفشان قرار دارند. | Volcanic Cone |
گنبد آتشفشانى: توده اى گنبدى شکل از گدازه منجمد شده در اطراف مجراى آتشفشانى که داراى گرانروى بالائى بوده و نمى تواند جریان یابد (گدازه ریولیتى(. | Volcanic Dome |
پوشش فرافکند آتشفشانى: اصطلاحى فراگیر براى تمامى سنگهاى آذرآوارى نهشته شده در کنار آتشفشان بویژه از طریق یک انفجار آتشفشانی. | Volcanic Ejecta Blanket |
بخارهاى آتشفشانى: گازها، بخصوص بخار آب که از مجراى آتشفشانى خارج و یا اینکه از درون گدازه رها مى شوند. | Volcanic Emanations |
زون طویل شده با بیشترین فعالیت آتشفشانى که قوس ماگمایى اصلى را تشکیل مى دهد. | Volcanic Front |
جزیرۀ آتشفشانی- جزیره ای كه نزدیك ساحل یك قاره بوده و از نظر ساختمان شباهت تامی با قاره مزبور داشته باشد. مانند جزیره قشم كه به سرزمین اصلی خود یعنی ایران شباهت دارد و در واقع به آن پیوسته است | Volcanic island |
گردن آتشفشانى: گدازه منجمد شده اى است که مجراى آتشفشان را پر مى کند(plug) . | Volcanic Neck |
تنوره آتشفشانى: حجره اى عمودى است که از درون آن ماگما و گازها به سطح زمین مى رسند. همچنین نوعى ساخت سنگ آذرینى است که پس از سردشدگى و هوازدگى آتشفشان، این ساخت باقى مى ماند. | Volcanic Pipe |
آتشفشان- كوه یا قله ای معمولا مخروطی شكل كه بر اثر روی هم انباشته شدن مواد گداخته ای كه از روزنه ای به نام دهانه آتشفشان خارج گردیده است پدید آمده باشد | Volcano |
جبهه گرم- حد میان یك توده هوای سرد و یك توده هوای گرم كه تحت شیب ملایمی بر فراز توده هوای سرد قرار گرفته باشد. در چنین وضعیتی انبوهی از انواع ابرها تسكیل گردیده و بارندگی نسبتا كمی را به همراه خواهد داشت | Warm front |
آب بردگی- از میان رفتن عوارض كنار یك رودخانه(مانند پل و تاسیسات مشابه) بدلیل ریزش باران شدید و طغیان رودخانه | Washout |
آب- جسمی است كه از تركیب اكسیژن و وهیدروژن پدید می آید | Water |
چرخه آب: به چرخش آب در یک منبع بزرگ موقتى آب گفته مى شود. این منابع شامل اقیانوس، رودخانه ها و نهرها، یخچالها، آبهاى زیرزمینى و آتمسفر مى باشد. | Water Cycle |