سیستم تولید ناب در شرکتهای کوچک و متوسط
سیستم تولید ناب در شرکتهای کوچک و متوسط – ایران ترجمه – Irantarjomeh
مقالات ترجمه شده آماده گروه مهندسی صنایع
مقالات ترجمه شده آماده کل گروه های دانشگاهی
مقالات
قیمت
قیمت این مقاله: 38000 تومان (ایران ترجمه - Irantarjomeh)
توضیح
بخش زیادی از این مقاله بصورت رایگان ذیلا قابل مطالعه می باشد.
شماره | ۱ |
کد مقاله | IND01 |
مترجم | گروه مترجمین ایران ترجمه – irantarjomeh |
نام فارسی | چارچوبی برای پیاده سازی سیستم تولید ناب در شرکتهای کوچک و متوسط |
نام انگلیسی | A FRAMEWORK FOR IMPLEMENTING LEAN MANUFACTURING SYSTEM IN SMALL AND MEDIUM ENTERPRISES |
تعداد صفحه به فارسی | ۲۳ |
تعداد صفحه به انگلیسی | ۸ |
کلمات کلیدی به فارسی | شرکتهای کوچک و متوسط (SMEs )، تولید ناب، محیط تولید کارگاهی |
کلمات کلیدی به انگلیسی | Small and Medium Enterprises (SMEs), Lean Manufacturing, Job Shop Environment |
مرجع به فارسی | دپارتمان مهندسی صنایعکالج مهندسی دانشگاه چیانگ مائی، تایلند |
مرجع به انگلیسی | Department of Industrial Engineering; Faculty of Engineering Chiang Mai University, Chiang Mai, Thailand |
کشور | تایلند |
چارچوبی برای پیاده سازی سیستم تولید ناب در شرکتهای کوچک و متوسط
چکیده
در این مقاله، یک چارچوب مفهومی جهت به کارگیری فن آوری های فراوان به منظور پیاده سازی تکنیک ناب، در محیطی که از ویژگی تنوع- بالا- حجم- پایین (HVLV) برخوردار است، ارائه میگردد. تولید ناب به طور فزاینده ای به عنوان یک راه حل بالقوه برای بسیاری از سازمان ها اجرا شده است. با این حال، فرمول ناب تنها بطور مستقیم در حرفه های ساخت برای انبار / ساخت برای انبار کردن (make-to-stock) کاربرد دارد، اما محیط محصول “ساخت طبق سفارش” (MTO) نیز باید اصول تولید ناب را مد نظر قرار دهد. این مقاله از یک چارچوب کمی دو مرحلهای جهت تبدیل شرکتهای کوچک و متوسط (SMEs) به سیستم ناب برخوردار میباشد. مرحله اول دارای سه مؤلفه وابسته به هم است : (۱) مهندسی مجدد یک سازمان با استفاده از قدرت شبیه سازی کامپیوتر در ترکیب با فرآیند تجاری. (۲) طراحی جریان ارزش (VSM) جهت به وجود آوردن یک طرح دربردارنده هر دو عامل ارزش و ضایعات یا موارد اتلافی در یک فرآیند خاص. این ابزار همچنین دارای یک نقص اصلی برای تجهیز تولید کارگاهی میباشد چرا که بسیاری از جریانهای ارزش متشکل از صدها قطعه و محصول صنعتی میباشند. (۳) ارتباط جامع با تامین کننده به عنوان یکی از مهمترین عوامل حیاتی جهت حفظ مزیت در سلسله مراتب صعودی رقابت مطرح میباشد. مضمون دوم در این ارتباط اعمال یک برنامه زمانبندی تولید به هنگام (JIT) با استفاده از تکنیک بهینهسازی کلنی در تعامل با یک ابزار شبیهسازی می باشد. هدف از این مقاله توسعه یک سیستم تولید ناب متناسب برای شرکتهای کوچک و متوسط است. این چارچوب مدل سازی نیز همچنین جهت مطالعه عملکرد چنین سیستمی برای ارتقای میزان کارایی به کار گرفته شده است. مقاله جاری این موضوع را مورد خطاب قرار می دهد که چگونه مفهوم ناب را با شبیه سازی روش بهینه سازی، مرحله ای از این چارچوب جهت حصول راه حل بهینه سازی، ترکیب نمود.
کلمات کلیدی : شرکتهای کوچک و متوسط (SMEs )، تولید ناب، محیط تولید کارگاهی
سیستم تولید ناب در شرکتهای کوچک و متوسط
مقدمه
اصطلاح ناب بر مبنای عبارت فرا گرفته شده از شرکت تویوتا میباشد که با بهره گیری از آن اقدام به گسترش سهم بازاری خود از طریق ارتقای فرآیندهای خود، عمدتا در صحن کارخانه، و همچنین فرآیندهای طراحی و توسعه، نمود (Parry و همکاران، ۲۰۱۰). تولید ناب به طور فزایندهای در حال پیاده شدن به عنوان یک راه حل بالقوه برای بسیاری از سازمانها میباشد. (Shah و Ward، ۲۰۰۷) تولید ناب را به عنوان یک سیستم اجتماعی – فنی جامع تعریف نمودند که هدف اصلی آن حذف ضایعات / اتلاف از طریق کاهش یا به حداقل رسانی همزمان پارامترهای مربوطه به تغییر پذیری داخلی، تامین کنندگان و مشتریان میباشد. عملکرد فرآیندهای تولید ناب سبب ارتقای بهره وری از طریق کاهش زمان انتظار / زمان تدارک، هزینه های مواد و کارکنان، افزایش کیفیت و غیره میشود.
با این وجود، فرمول ناب تنها به طور مستقیم برای مشاغل ساخت برای انبار کاربرد دارد، اما اصول تولید ناب نیز باید تدریجا در محیط محصول “ساخت طبق سفارش” (MTO)، همانند تولید کارگاهی، نیز بکار گرفته شوند (Chitturi و همکاران، ۲۰۰۷). مشکل اصلی که یک سازمان با خصیصه تنوع بالا- حجم پائین (HVLV) با آن روبرو میباشد آن است که چنین سازمانی دارای یک سیستم تولیدی است که از آشفتگی بیشتری در مقایسه با سیستم تولید متعارف ناب برخوردار است. یکی از این عوامل عللی آشفتگی را میتوان در زمان بندی / برنامه زمانی مشخص نمود (Jina و همکاران، ۱۹۹۷). تولید کارگاهی به عنوان ویژگی بسیاری از شرکتهای کوچک و متوسط در داخل بخش MTO به شمار میآید. به علاوه برنامه ریزی زمانی تولید کارگاهی را میتوان در زمینه فرآیند تولید به کار گرفت که به طور حقیقی بر روی زمان تولید تاثیر داشته و علاوه بر این بر هزینه تولید و تحویل به موقع یک کارخانه نیز تاثیرگذار خواهد بود.
سیستم تولید ناب در شرکتهای کوچک و متوسط
بررسی مبحث
این بخش اقدام به ارائه یک نگاه اجمالی به مباحث مرتبط با این تحقیق مینماید. چنین امری شامل مسایل بسیار در ارتباط با مؤلفه ها و اهداف اصلی مطالعاتی میباشد که به طور اختصار و به شرح ذیل ارائه میگردد.
سیستم تولید ناب
بسیاری از شرکت های واقع شده در گوشه و کنار جهان اقدام به تغییر دیدگاه سنتی خود به مفهوم ناب به عنوان یک سیستم تولید انبوه نمودهاند. مفهوم کلی قرار گرفته در ورای تولید ناب کاهش ضایعات و حصول زمان ایده ال میباشد. اتلاف / ضایعات به عنوان هرگونه فعالیت انسانی تلقی میشود که سبب جذب منابع شده ولی در عین حال هیچگونه ارزشی را ایجاد نمی نماید. بنابر این، زمان یکی از این ضایعات محسوب خواهد شد. مزیت زمان انتظار کاهش یافته آن است که چنین سیستمی سبب ارتقای بازخورد مشتری شده و به تولید کننده نیز اجازه خواهد داد تا به صورت فوری مسایل کیفی و موارد مشخصه را مد نظر قرار دهد. با توجه بدانکه کاهش زمان انتظار خود موجب تقلیل زمان فرآوری میشود، چنین موردی سبب خواهد شد تا شرکت بتواند به صورت رضایت بخشی نیازها و خواستههای در حال تغییر مشتریان را تحت پوشش قرار دهد.
فرآیند تجاری
افزایش فزاینده محبوبیت فرآیند تجاری و جهتگیری آن سبب حصول تعدادی از روشهای سریع الرشد و تکنیکهای مدلسازی و ابزارهایی جهت پشتیبانی از آنها شده است. فرآیند انتخاب تکنیک و ادوات مناسب به عنوان یک ویژگی بسیار مهم در زمینه توسعه مدل سازی تجاری مطرح می باشد. بر این مبنا مدل ساز میبایست هدف مدلی که میبایست نسبت به ایجاد آن اقدام کند را مشخص نموده و آن را به خوبی درک نماید (Phalp،۱۹۹۸).
سیستم تولید ناب در شرکتهای کوچک و متوسط
تصمیمگیری چند معیاره (MCDM)
تصمیمگیری با توجه به مسایل زیاد آن و تلویحات تصادفی آتی آن شامل بازیگران متعددی میباشد. واقعیت یک گروهی که اقدام به ایجاد این تصمیم های سطح بالا مینمایند خود مشخص کننده ضروریتی برای ایجاد لینک های ارتباطی بین اعضای گروه تصمیم ساز با یک درک مربوط به دستورالعمل و درک معنایی مسایل بنیادین میباشد.
شبیهسازی
مدل سازی شبیه سازی به عنوان یک الگوی شایع برای آنالیز سیستم های پیچیده به شمار میآید. این الگو یک شاخص ساده شده ای از یک سیستم تحت بررسی را ایجاد مینماید. سپس این الگو رویه خود را به سمت موارد آزمایشی آن سیستم تعمیم داده که بوسیله مجموعهای از اهداف مشخص میگردد، نظیر طراحی یک سیستم ارتقا یافته، تحلیل هزینه و سود / سود و زیان، حساسیت در زمینه پارامترهای طراحی و غیره. این آزمایشات شامل ایجاد تاریخچه های سیستمی و ملاحظه رفتار سیستم در خلال زمان همراه با مسایل آماری آن میباشد (Altiok و Melamed، ۲۰۰۷).
مشکل زمان بندی تولید کارگاهی
مشکل برنامه زمان بندی تولید کارگاهی به عنوان یک شاخص مناسب حوزه عمومی به شمار آمده و به عنوان مسئلهای که حل آن مشکل به نظر میرسد شهرت یافته است. احتمالا این موضوع مناسبترین مورد را تشکیل داده و به عنوان یک مدل توسعه یافته خوب در تئوری برنامه ریزی زمان بندی قطعی مورد استفاده قرار میگیرد و به عنوان یک بستر آزمایشی مقایسهای برای تکنیکهای راه حل مختلف، چه جدید و چه قدیمی، مورد ارزیابی قرار گرفته و بعلاوه این پارامتر کاملا نشات گرفته از ضروریات عملی که درک آن کاملا با ارزش میباشد می باشد.
بهینهسازی کلنی مورچگان (ACO)
اولین مشکل بهینه سازی ترکیبی که به وسیله ACO حل گردید مشکل حرکت / سیر فروشنده (TSP) میباشد. (Dorigo و Gambardella، ۱۹۹۷) مفهوم یک کلنی مورچگان مصنوعی را جهت حل این مشکل تشریح نموده است. نکته کلیدی برای این رویه ACO مشخص نمودن یک شاخص متناسب برای این مشکل (تا آنکه بتوان آن را به عنوان یک گراف یا نمودار جستجو شده بوسیله بسیاری از مورچههای مصنوعی مورد شناسایی قرار داد) و تعیین یک الگوریم ابتکاری مناسب است که نسبت به تعریف فاصله بین هر دو گره نمودار اقدام مینماید. پس از آن، تعامل احتمالی بین مورچههای مصنوعی با استفاده از ویژگی فرومون (pheromone) است که در لبههای نمودار جای می گیرند.
سیستم تولید ناب در شرکتهای کوچک و متوسط
شبیه سازی های فرآیند تجاری
این تحقیق تصمیم به استفاده از محبوب ترین مدل پردازشی، IDEF0 نموده است. مدلهای IDEF0 حاوی سلسله مراتبی از نمودارهای مرتبط میباشند. هر نمودار بر مبنای یک ردیف موربی از جعبههای متصل شده به وسیله شبکهای از پیکانها به یکدیگر متصل شدهاند. این جعبهها معرف فعالیت هایی میباشند که بوسیله یک عبارت فعلی فعال که در داخل آن جعبه موجود میباشد تشریح شدهاند. پیکانها نیز معرف ارتباط بین فعالیتها برحسب اطلاعات یا آبجکتهای استفاده شده هستند، که بوسیله فعالیتها مورد نیاز خواهند بود (Colquhoun و همکاران، ۱۹۹۳). این ساختار پیکانی در شکل ۲ نشان داده شده است. هر نمودار به وسیله «شماره گره» آن مشخص میگردد که خود تعیین کننده جائی است که آن نمودار در سلسه مراتب چنین مدلی، همانگونه که در شکل ۳ نشان داده شده است، حضور دارد.
جریان ارزش برای شرکتهای کوچک و متوسط (SMEs)
این عبارت در بردارنده ۸ مرحله در جهت مدیریت جریان ارزش میباشد که بوسیله Tapping پیشنهاد شده است. مدیریت جریان ارزش به عنوان فرآیندی جهت برنامه ریزی و ارتباط راهکارهای ناب از طریق کسب دادههای سیستماتیکی و تحلیل آنها بشمار می آید (Tapping و همکاران، ۲۰۰۲). در هر حال، برای مرحله ۴ و ۶، در محیط تولید کارگاهی نمیتوان از طرح جریان ارزش استاندارد استفاده نمود، چرا که تولید کارگاهی یکسری از محصولات مختلف را تولید مینماید و الزاما تولید کننده همان محصول به صورت مجدد نخواهد بود و زمان انتظار تولید محصولات نیز کوتاه هستند، احتمالا در ظرف یک روز. بنابراین، برای مشخص نمودن جریان ارزش، لازم است تا طرح جدیدی از این جریان ارزش را برای هر یک از سفارشات جدید ترسیم نمود. (Alves و همکاران، ۲۰۰۵). همانگونه که در مباحث فوق مطرح شد، این تحقیق اقدام به بهرهگیری از یک دیدگاه پیشنهادی مینماید که تحت عنوان دیدگاه طراحی جریان ارزش جدید برای سیستم های تولید پیچیده خوانده می شود. چنین امری از طریق تجمیع دیدگاه VSM استاندارد با مجموعهای از ادوات اضافه حاصل آمده است که این ادوات از نواحی مهندسی تولیدی اخذ شدهاند (Braglia و همکاران، ۲۰۰۶). علیالخصوص، این چارچوب جهت بررسی شاخه های مختلف مجموع جریان ارزش، تنها در صورت نیاز، و در پی یک سفارش بهینه شده، مد نظر می باشد.
سیستم تولید ناب در شرکتهای کوچک و متوسط
انتخاب تامین کننده از طریق AHP فازی: یک دیدگاه تصادفی
رویه انتخاب تامین کننده با استفاده از تکنیک MCDM به بخشهای ذیل تقسیم میگردد:
بخش ۱ : فرآیند سلسله مراتبی تحلیلی فازی
AHP یک ابزار تصمیمگیری چند معیاره میباشد که بوسیله Saaty ارائه شد. این ابزار یک دیدگاه ویژه در زمینه انجام مقایسات ذهنی برای هر جفت از صفات یا جایگزینها، با استفاده از یک مقیاس نسبی، می باشد. به منظور فائق آمدن براین نقصها، اصل منطق فازی در AHP برای MCDM به کار گرفته شده است (Cheng و Mon، ۱۹۹۴). این امر سبب میشود تا قابلیت بکارگیری AHP در محیطی وجود داشته باشد که در آن اطلاعات ورودی یا ارتباط بین معیارها و جایگزینها نامشخص یا غیر دقیق میباشد.
بخش ۲ : فرآیند سلسله مراتبی تحلیلی: یک دیدگاه تصادفی
در AHP، عدم قطعیت در یک سلسه مراتب توزیع شده و منجر به مقادیر نامشخصی برای وزن های AHP کلی جایگزینهای تصمیم گیری گردیده است. این موضوع آشکار میباشد که چنین عدم قطعیتی که در ارتباط با خطا های قضاوت ذهنی این مورد نامشخص در ارتباط با خطاهای قضاوت عینی خواهد بود، ممکن است بر روی مرتبه رتبه جایگزینهای تصمیم تاثیرگذار باشند و در نتیجه سبب کاهش اطمینان تصمیمگیری در زمینه حصول نتایج مطمئن در AHP می گردد (Eskandari و Rabelo،۲۰۰۷). (Wanitwattanakosol و همکاران، ۲۰۰۹)، شکاف AHP فازی و دیدگاه تصادفی را پر نموده تا بدین وسیله قابلیت تعیین بهترین جایگزین مرکز لجستیک بار را داشته باشند. (Wanitwattanakosol و همکاران، ۲۰۱۰) نیز این دیدگاه را با استفاده از داده کاوی ارتقا دادند تا آنکه صرفا معیار قابل توجه و معناداری را انتخاب کنند تا بدین وسیله سبب کاهش هزینه ناشی از فرآیند جمعآوری دادهها شوند.
ACO و شبیه سازی روش بهینه سازی برای مشکل برنامه زمان بندی تولید کارگاهی
مشکل زمانبندی تولید کارگاهی هنوز به عنوان مسئله NP – سخت مطرح میباشد که حل آن در عمل مشکل خواهد بود.این تحقیق یک دیدگاه فرا ابتکاری را پیشنهاد مینماید که تحت عنوان دیدگاه بهینه سازی کولنی مورچگان ACO)) خوانده شده، تا بدین وسیله بتواند بر این مشکل فایق آید. از اینرو، از یک طرف، این تحقیق اقدام به بهرهگیری از ACO برای سیستم ایدهآل نموده است و از طرف دیگر، درک چنین سیستمی با استفاده از شبیه سازی روش بهینه سازی میسر میباشد که متشکل از ACO و تکنیک شبیه سازی خواهد بود. نتایج حاصله از موقعیت ایدهآل و اداکی مورد مقایسه قرار گرفتند. در یک سیستم ایدهآل این موضوع فرض شده است که فرآیند تجاری به صورت یک جریان و به صورت ثابت خواهد بود. اما در سیستم ادراکی / واقعی، رخداد تصادفی همیشه در این سیستم رخ میدهد.
سیستم تولید ناب در شرکتهای کوچک و متوسط