زنان کارآفرین غلبه بر عدم امید به زندگی

زنان کارآفرین غلبه بر عدم امید به زندگی – ایران ترجمه – Irantarjomeh

مقالات ترجمه شده آماده گروه  مدیریت – بازرگانی

مقالات ترجمه شده آماده کل گروه های دانشگاهی

مقالات

چگونگی سفارش مقاله

الف – پرداخت وجه بحساب وب سایت ایران ترجمه(شماره حساب)ب- اطلاع جزئیات به ایمیل irantarjomeh@gmail.comشامل: مبلغ پرداختی – شماره فیش / ارجاع و تاریخ پرداخت – مقاله مورد نظر --مقالات آماده سفارش داده شده پس از تایید به ایمیل شما ارسال خواهند شد.

زنان کارآفرین و غلبه بر معضلات ناشی از عدم امید به زندگی

True Grit: Entrepreneurial Women Beating the Odds of Life Expectancy

چکیده  ABSTRACT

پژوهشهای تاریخی اخیر این حقیقت مهم را آشکار ساخته است که زندگی زنان کارآفرینی که در خلال سالهای ۱۷۲۰ تا ۱۹۴۰ می‌زیستند بطور چشمگیری تا حد ۹۷% از امید به زندگی بیشتری در مقایسه با زنان معمولی هم عصر خود برخوردار بوده است. مقاله جاری به بررسی این مورد می‌پردازد که آیا پدیده افزایش طول عمر می‌تواند با استفاده از شرایطی که زنان در آن زندگی می‌کردند توضیح داده شود و یا اینکه آیا سایر پژوهشها می‌توانند آگاهی بیشتری در مورد این خصیصه خاص ارائه دهند.  بر این اساس، نتیجه گرفته شد که ساختارهای سرسختی،‌ انعطاف‌پذیری و اتکا به خود علاوه بر نظریه‌های تحقیقاتی مطرح شده در مورد وضعیت فلاکت آمیز  باید مورد تحقیق قرارگرفته تا اینکه مشخص شود کدامیک برای توضیح کامل آنچه بطور واضح باعث بقای زنان کارآفرین می‌شود مناسب ترین است.

زنان کارآفرین غلبه بر عدم امید به زندگی

زنان کارآفرین و غلبه بر معضلات ناشی از عدم امید به زندگی

True Grit: Entrepreneurial Women Beating the Odds of Life Expectancy

پژوهش‌ها‌ی تاریخی اخیر (اوپدیسانو ۲۰۰۰) این حقیقت مهم را آشکار ساخت که زندگی زنان کارآفرینی که در خلال سالهای ۱۷۲۰ تا ۱۹۴۰ می‌زیستند بطور چشمگیری، تا حد ۹۷%، از امید به زندگی  بیشتری در مقایسه با زنان هم عصر خود برخوردار بوده است (به جدول شماره ۱ رجوع شود). مقاله جاری به بررسی این مورد می‌پردازد که آیا پدیده افزایش طول عمر می‌تواند با استفاده از شرایطی که زنان در آن زندگی می‌کردند توضیح داده شود و یا اینکه آیا سایر پژوهشها می‌توانند آگاهی بیشتری در مورد این خصیصه خاص ارائه دهند. بر این اساس، نتیجه گرفته شد که ساختارهای سرسختی،‌ انعطاف‌پذیری و اتکا به خود  علاوه بر نظریه‌ها‌ی تحقیقاتی مطرح شده در مورد وضعیت فلاکت آمیز باید مورد تحقیق قرارگرفته تا اینکه مشخص شود کدامیک برای توضیح کامل آنچه بطور واضح باعث بقای زنان کارآفرین می‌شود مناسب ترین است.

شرایط زندگی زنان کارآفرین مورد نظر 

Life Circumstances of Profiled Women Entrepreneurs

افزایش طول عمر: عوامل معمول شناخته شده که بر روی عمر تاثیر گذارند عبارتند از مسائل ارثی،‌ نحوه زیست، موقعیت‌های سلامتی و حفظ سلامتی،‌ توانایی مالی،‌ ازدواج،‌ مدیریت فشارهای روانی و شخصیت. تاثیر نژاد و شخصیت از دایره این تحقیق خارج است زیرا بیشتر این زنان درگذشته‌اند، اگرچه، ‌شرایط زیست آنان از طریق منابع تحقیق تاریخی دیگر قابل مشاهده خواهد بود. برای مثال،‌ زنانی که در سالهای ۱۷۰۰ تا ۱۸۰۰ متولد شده‌اند در اصل زنان مهاجر ” پیشگامی‌”‌ بوده‌اند که در کنار همه نوع خطراتی که وجود داشته می‌زیسته‌اند. آنان شامل آنلی، ‌ماری دونوهو، ‌ابیگل داناوی و فردا اهمان بودند. سایرین مادران یا فرزندان برده داران بشمار می‌آمدند مانند مادام سی جی واکر،‌لوسی لانسی، کلارا براون، ‌الیزابت‌ککلی و ماری الن پلیزانت. علاوه برآن، ‌حتی زنانی که با مزیتهایی موروثی بدنیا آمده‌اند،‌ مانند‌ها‌نریت دلیله،‌جولیت لاو،‌ جین آدامز،‌لوسی اسکریبنر و کاترین درکسل پول خود را از دست داده و در مورد دلیله،‌آدامز و درکسل  برای ادامه ماموریت خود زندگی در فقر را انتخاب کردند.

زنان کارآفرین غلبه بر عدم امید به زندگی

عوامل تاریخی معرفی شده که در کاهش امید به زندگی مشارکت داشته‌اند

Historical Factors Contributing to Diminished Life Expectancy

در مورد دو قرن اولیه‌ای که در این داده‌ها‌ مورد بررسی قرار گرفته، باید بیاد داشته باشیم که بسیاری از زنان بعلت سیستم خدمات پزشکی در آن زمان از دنیا رفته‌اند،‌ برای مثال مرگ در زمان تولد فرزند، تشخیص نادرست پرشکی بخاطر “تظاهر به تبعیت از عصر ویکتوریا‌” (‌مرحله، ۱۹۷۹،‌۷۸)،‌ یا از پای درآمدن درمقابل بیماری‌ها‌ی عفونی در زمان پیش از کشف آنتی بیوتیک. بنابراین، زمانی که ما شرایط زندگی این زنان را بررسی می‌کنیم،‌ ممکن است از اینکه چرا آنها علیرغم همه چیز‌ها‌یی که برعلیه آنها در زمینه خدمات بهداشتی وجود داشت نمرده‌اند متعجب می‌شویم. این مورد را با عامل بعدی در مورد این زنان در کنار هم تصور کنید:‌

۱ – بچه دار شدن برای زنان در قرون هفدهم و هجدهم تجربه‌ای خطرناک و تهدید کننده حیات بود. اگر چه،‌آنلی (۱۷۳۶-۱۷۸۴)،‌ موسس جنبش شاکر چهار فرزند بدنیا آورد. لیدیا پینکام (۱۸۱۹-۱۸۷۳)،‌ بینانگذار شرکت پزشکی لیدیا پینکام چهار فرزند داشت. کلارا براون (۱۸۰۳-۱۸۸۵)، یک برده سابق که مالک شماری از شرکت‌ها‌ی رختشویی و معدنی شد،‌ چهار فرزند بدنیا آورد. ماری دونوهو (۱۸۰۷-۱۸۸۰)، مالک هتل دونوهو شش فرزند :‌ ابیگل دونیوی (۱۸۳۴-۱۹۱۵)،‌ موسس/ ناشر روزنامه نیو نورث وست شش فرزند و نینی بیرد (۱۸۶۹-۱۹۶۱)،‌ پایه گذار نانوایی‌ها‌ی بیرد هشت فرزند داشتند.

۲- خدمات پزشکی در خلال دوره‌های نخستین این ملت در مراحل اولیه پیشرفت علمی‌بود: لوازم جراحی گندزدایی نمی‌شد،‌ حجامت رایج بود و دکتر‌ها‌ (‌عمدتا از میان مردان) مجاز نبودند به بدن برهنه زنان نگاه کنند. جولیت لو (۱۸۶۹-۱۹۲۷) دچار عفونت گوش شده بود که به ناشنوایی او منجر شد ولی گروه پیشاهنگان دختر آمریکا را بنیاد گذاشت. جولیا مورگان (۱۸۷۲-۱۹۵۷) که برای شصت و پنج سال شرکت ساختمانی خود را هدایت کرد بعلت ابتلا به عفونت استخوان پشت گوش خود دچار  ” تغییر حالت”‌ صورت شده بود. سوزان لا فلشه پیکوت (۱۸۶۵-۱۹۱۵)اولین زن پزشک آمریکایی، ‌ناشنوا شده و پس از جدالی طولانی با سرطان درگذشت. بیمارستان والت‌هیل که وی در نبراسکا بنیان گذاشت به افتخار او بنام بیمارستان مموریال پیکوت نامیده شد.

۳- عفونت‌ها‌ ایجاد شده و به سرعت شایع می‌شد زیرا برای کسانی  که در قرون هفده و هجده و اوایل قرن بیستم می‌زیستند آنتی بیوتیک وجود نداشت و روشهای بهداشتی بطور گسترده رعایت نمی‌شد. ‌ها‌نریت‌دلیله (۱۸۱۳-۱۸۶۲)، بنیانگذار نظام خواهران خانواده مقدس،‌ یک جامعه مذهبی برای زنان رنگین پوست و همچنین مدرسه، بیمارستان، خانه‌ای برای بیماران،‌ سالخوردگان و فقرا،‌ سراسر عمر خود دچار ذات الجنب بود. دکتر سوزان آندرسون (۱۸۶۰-۱۹۶۰)،‌ بخاطر آنکه از سل رنج می‌برد به کلورادو نقل مکان کرد. در آنجا او  یک کار پزشکی پیشرو را شروع کرد ودر حالی که تا زمانی که هشتاد و چهار ساله شد در سراسر  این  ایالت جدید التاسیس خدمات خود را به بیماران ارائه می‌داد، از بلایایی مانند شیوع دیفتری، سقوط بهمن،‌ رعد و برق و شیر‌ها‌ی کوهی نجات یافت. دکتر الیزابت بلک ول (۱۸۲۱-۱۹۱۲) اولین پزشک زن در ایالات متحده و دستیار بنیانگذار درمانگاه زنان و کودکان نیویورک بود. او می‌خواست جراح شود ولی بیماری چشمی‌ که وی از سوی یک بیمار در زمان اقامت خود در فرانسه به آن مبتلا شد باعث نابینایی یک چشم او شد. اگرچه برخی از مواجه شدن با این موانع نگران می‌شوند، ‌هیچ یک از این عوامل باعث محدود شدن امید به زندگی آنچه این زنان در پی آن بودند نشد:‌ در برخی از واقع این کارکردهای منفی را می‌توان بعنوان “‌ وقایع ایجاد کننده”‌ که  منجر به تشدید ماجراجویی این زنان شد در نظر گرفت.

عوامل اجتماعی. علاوه بر مخاطرات مادی و پزشکی که در بالا ذکر شد،‌ تعدادی از زنان در این پایگاه داده‌ها‌ از تبعیضات نژادی،‌ محدودیت‌ها‌ی قانونی و انتظارات رایج از تبعض جنسی رنج می‌بردند.

تبعیض نژادی: ‌‌ها‌نریت دلیله (۱۸۱۳-۱۸۶۲) یک دورگه بود،‌ یعنی زنی از خون‌ها‌ی مختلف بود که اجازه یافت سفید پوست “‌ قلمداد ” شود. او به پول و تحصیلات و امثالهم دست یافت. اگرچه بخاطر آنکه قصدداشت “‌ سیاه پوستان “‌ را آموزش دهد،‌ نه فقط خود را در معرض زندانی شدن قرار داد بلکه باعث رسوایی خانواده معتبرخود شد زیرا قانون آموزش افراد برده را منع کرده بود و در واقع خانواده‌اش بخاطر ماموریتی که انتخاب کرده بود اورا طرد کردند. کلارا براون که پیش از این نام برده شد تا زمانی که مالک او در سن پنجاه و پنج سالگی او را آزاد کرد یک برده بود. او به کلرادو نقل مکان کرد زیرا کاملا آگاه بود که وضعیت اخیر او بخاطر ” دلالان برده” که اسناد قانونی برده‌ها‌ی سابق را می‌دزدیدند و آنها را بعنوان برده‌ها‌ی فراری دو باره بفروش می‌رساندند مخاطره آمیز است. اگرچه،‌ وقتی از راه کسب و کار‌ها‌ی متعدد و متفاوت خود پول کافی بدست آورد به کنتاکی بازگشت. کلارا براون زندگی خود را در موقعیتهای زیادی برای بازگرداندن سیاهان آزاد شده به غرب و کمک کردن به آنها برای اسکان و شغل آنها به خطر انداخت. ماری‌مک‌لئود بثونی (۱۸۷۵-۱۹۵۵) بچه پانزدهم از هفده فرزند خانواه خود بود و اولین فرزندی بود که آزاد بدنیا آمد.

…

عوامل کارآفرینی. در زمان تحلیل عوامل زندگی این زنان،‌ ما همینطور باید پویاشناسی مرتبط با کسب و کار کارآفرینانه را در نظر بگیریم.  براساس اولین تعاریف کارآفرینی، این اقدامات جسورانه با خصوصیات زیر همراه بوده است: شروع خلق یک کار، ریسک پذیری (انسانی،‌ مادی و مالی) و دربرداشتن تاثیر اقتصادی (کانتیلون در آبجو سازی ۱۹۹۲). مطمئنا چنین تعهداتی باعث ایجاد نگرانی‌ها‌ی شده که برروی بدن، فکر و روح این کارآفرینان اثر گذار است. برای افرادی که داوطلب برعهده گرفتن این مسئولیت بودند، ‌این انتخاب می‌توانست تاثیر منفی برکل امید به زندگی داشته باشد. دیگربار،‌ درهر صورت بنظر میرسد زنان کارآفرین  برخلاف این تصورات عمل کردند. برخی از این زنان اقدامات جسورانه خود را زمانی که از سنین “میانسالی” عبور کرده بودند شروع نمودند،‌ بدین معنی که زمانی که آنها در پنجاه سالگی و بعد از آن بودند. کلارا براون ( که پیش از این به او اشاره شد)،‌ تا سن تقریبی شصت سالگی برده بود با این حال او یک معدنکار برجسته،‌ بشر دوست و عضو منتخب جامعه پیشگامان کلرادو گردید. در سن پنجاه و هشت سالگی، فریدا‌اهمان (۱۸۹۳-۱۹۳۲)، بیوه شد و بخاطر سرمایه گذاری کشاوزی رویا گونه پسرش بشدت دچار قرض شد. با اینحال بدون پیش زمینه تحصیلی،‌ او به اختراع فرآیند نگهداری زیتون که به نام شرکت زیتون اهمان نامیده شد پرداخت و بعدها بعنوان “‌مادر”‌ صنعت زیتون پرورده کالیفرنیا معروف شد. ماری‌بیکرادی کلیسای مسیح را بنیان گذاری کرد، در سال ۱۸۹۷‌وقتی که او پنجاه و هشت ساله بود دانشمند شده بود و وقتی در سن هشتاد و نه سالگی در گذشت مایملکی به ارزش ۵/۲ میلیون دلار از خود بجا گذاشت.  کلیسای بین المللی او و شرکت‌ها‌ی مربوطه آن هنوز در حال پیشرفت هستند. درسال ۱۸۹۰،  اماندا تئودیسیا جونز (۱۸۳۵-۱۹۱۴)،  پنجاه و پنج ساله و دارنده بیش از شش حق امتیاز، شرکت کنسرو خلاء زنان ایالات متحده آمریکا را راه انداخت. کلارا هیل (۱۹۰۵-۱۹۹۲) زمانی که شصت و پنج ساله بود  نسبت به راه‌اندازی خانه هیل، یک مرکز نگهداری و بازپروری بچه‌ها‌ی معتاد، اقدام نمود و پاتریشیا بیلینگز (۱۹۲۶) شرکت جئو باند،‌ یک شرکت تحقیقاتی را در حالیکه که درآستانه هفتاد سالگی بود راه انداخت.

زنان کارآفرین غلبه بر عدم امید به زندگی

تحقیقات مربوط به “فائق آمدن بر مشکلات”  

Relevant Research for “Beating the Odds”

بدلیل آنکه ۹۷% از زنان کارآفرینی که در خلال سالهای ۱۷۲۰ تا ۱۹۴۰ بدنیا آمده‌اند موارد بیشتری را در زندگی در مقایسه با هم عصران خود تجربه نموده‌اند،‌ که شامل موفقیت در مقابل سختی‌ها‌ی عظیم بوده است،‌ ما تصور می‌کنیم این حقیقت غیر منتظره  به شخصیت ذاتی آنها بستگی داشته باشد. بطور یقین این امر آشکار شده است که بجای مغلوب شدن یا شکست خوردن در مقابل سختی‌ها‌،‌ این زنان موقعیت‌ها‌ی سرشار از پریشانی و مشکل را به موقعیت‌ها‌ و امکانات تغییر دهنده زندگی برای توسعه شخصی خود و اطرافیانشان تبدیل کرده‌اند. ما گذشته از آن ادعا داریم که این سرسختی،‌ انعطاف، اتکا بخود و  نتایج حاصل از مشکلات، چهار جریان اصلی است که ممکن است دربرگیرنده عمده ترین امکان برای کمک به تشریح این امر باشد که چرا این زنان کارآفرین در طول تاریخ دارای امید به زندگی بیشتری بوده‌اند.

سرسختی. تحقیقات در خصوص مفهوم سرسختی در ده ۱۹۷۰ بوسیله سالواتوره مادی‌دی شرکت تلفن بل ایالت ایلینویز انجام گرفت. خانم سوزان کوباسا، روانشناس کار خود را برروی شناسایی سرسختی‌ها‌ی روانشناسانه بعنوان یک عامل مهم در سلامت فردی توسعه داد. در حقیقت، “شخصیت سرسختانه”‌ بعنوان منبعی از مقاومت در مقابل اثرات منفی برروی سلامت زندگی بحساب می‌آید که در آن شخص با اتفاقات اضطراب زا  روبرو شده و بر این اساس وی توانایی می‌یابد که نه تنها بر آن مشکلات فائق آید بلکه در مقابل اضطرابات ناشی از وقایع ناگوار نیز کامیاب شود.  این شخصیت‌ها‌ی “‌سرسخت”  قادرند که وضعیت‌ها‌ی تغییر دهنده زندگی را به تجربیات مثبت و انتقالی در زندگی خود تبدیل کنند. کوباسا (۱۹۷۹) پیشنهاد می‌کند، سرسختی یک مجموعه از خصوصیات شخصی است که بعنوان یک منبع مقاومت در برابر وقایع اضطراب آور زندگی عمل می‌کند.  سرشت شخصیتی که نشانگر سرسختی است عبارتست از :‌ تعهد، ‌کنترل و چالش. تعهد بیشتر از آنکه بعنوان تجربیاتی بیگانه از آنچه انسانها انجام می‌دهند یا برعهده می‌گیرند باشد، بعنوان گرایش افراد به درگیر کردن خود است.

انعطاف. انعطاف توانایی افراد برای بقا و پیشرفت علیرغم شرایط منفی است            (گارمزی، ‌ماستین و تله گن ۱۹۸۴،‌ هولیستر- واگنر،‌فوشی و جاکسون ۲۰۰۱). بواسطه آنکه انعطاف‌پذیری از طریق نتایج تحصیل شده مناسب مشخص می‌گردد، علیرغم تهدیدات جدی در انطباق یا توسعه فردی،‌ تحقیقات انعطاف پذیری سعی بر فهم فرآیندهایی دارد که منجر به بروز چنین نتایج مثبتی می‌شود. (ماستن ۲۰۰۱).

اتکا بخود. اعتقاد یک فرد به خود در مورد توانایی‌اش برای انجام یک امر مشخص بعنوان اتکا بخود نامیده می‌شود (باندورا،‌۱۹۷۷، هولمز و ماسودا ۱۹۷۴) تحقیقات برروی اتکا بخود این واقعیت را نشان می‌دهد که این عامل کاربرد مهمی‌را در انگیزش کاری دارد. بخاطر آنکه احساس اتکا به  خود  ضرورتا برروی سخت بودن هدف‌ها‌ی انتخاب شده توسط افراد تاثیر گذار است،‌ هدف‌ها‌یی که بیشتر  سخت و چالش آور است توسط افرادی که اتکا بخود بیشتری دارند انتخاب می‌شود. 

مقابله با مشقات. اخیرا مارکمن،‌ بارون و بالکین (۲۰۰۱) مفهوم اعتقاد بخود را با تعهد مرتبط دانسته و یک ابزار اندازه گیری برای مطالعه کارآفرینان – مقابله با مشقات  – را بوجود آورده‌اند. آنها پیشنهاد می‌کنند که توانایی کارآفرین برای استقامت در مقابل مشقات یک عامل تعیین کننده در موفقیت وی بصورت پایدار است و بر این اساس این عامل قابل ارزیابی است. 

زنان کارآفرین غلبه بر عدم امید به زندگی

تحقیقات پیشنهادی برای آینده

Suggestions for Future Research

از آنجا که این نوشتار یک تحلیل محدود از زنان کارآفرینی که در خلال سالهای ۱۷۲۰ لغایت ۱۹۴۰ بدنیا آمده و در تحقیق اوپودسانو ذکر شده‌اند می‌باشد،‌ ما مایلیم که تحقیقات بیشتری، که در نتیجه ممکن است آگاهی بیشتری در روشن کردن عوامل طول عمر فراهم کند، را پیشنهاد کنیم. بر اساس پیشنهادات اوپودیسانو و ماستن (۲۰۰۱)، زنان کارآفرین/ منعطف ممکن است خصوصیات منحصر بفردی را در نوع خود داشته باشند، پس  آنها چگونه اند و چگونه قابل شناخت می‌باشند؟ این موضوع نیازمند یک بررسی قیاسی-تاریخی از مردان کارآفرین برای انجام تحلیل‌ها‌ و مقایسه‌های مرتبط با این موارد است. ما همچنان علاقمندیم که تحقیقات طول عمر را هم در مورد مردان و هم زنان متولد سالهای ۱۹۴۰ الی ۱۹۸۰ شاهد باشیم، افرادی که  دارای خصوصیات شخصیتی اشاره شده فوق می‌باشند- شامل سرسختی، انعطاف و اتکا بخود. علاوه برآن، استفاده از اندازه‌گیری مقابله‌ای با مشقات مرتبط در این خصوص، در صورت امکان، می‌تواند برای اهداف ما مفید باشد. این ساختاری است که باید مورد آزمون قرار گیرد تا مشخص شود که چه چیزی در تشریح آنچه واقعا پایداری کارآفرینانه زنان می‌باشد مناسب است.

اینگونه که ما زندگی چنین زنان کارآفرین برگزیده‌ای را بررسی کردیم، چاره‌ای نداریم مگر آنکه به اصرار آنها در مواجه با مشقات روزمره و دشواریهای زندگی اذعان کنیم. زندگی آنها گواه قدرت روح و روان انسان است، قدرتی که شاید بخشی از آنرا با اکتشاف بکارگیری سرسختی،‌ انعطاف و مقابله با مشقات  زندگی بتوان تشریح نمود. امید ما برآن است که چالشهای مرتبط با این تحقیق بگونه‌ای جدی گرفته شود تا از این طریق ما توان دسترسی به ویژگی‌ها‌ی زنان کارآفرین بیشتری را داشته باشیم.

واژه نامه Vocabulary