تسریع دانش جدید در خصوص اسکیزوفرنی یا جنون جوانی
تسریع دانش جدید در خصوص اسکیزوفرنی یا جنون جوانی – ایران ترجمه – Irantarjomeh
مقالات ترجمه شده آماده گروه پزشکی
مقالات ترجمه شده آماده کل گروه های دانشگاهی
مقالات
قیمت
قیمت این مقاله: 15000 تومان (ایران ترجمه - irantarjomeh)
توضیح
بخش زیادی از این مقاله بصورت رایگان ذیلا قابل مطالعه می باشد.
شماره | ۳۳ |
کد مقاله | MDSN33 |
مترجم | گروه مترجمین ایران ترجمه – irantarjomeh |
نام فارسی | تسریع دانش جدید در خصوص اسکیزوفرنی یا جنون جوانی |
نام انگلیسی | Accelerating New Knowledge in Schizophrenia |
تعداد صفحه به فارسی | ۸ |
تعداد صفحه به انگلیسی | ۴ |
کلمات کلیدی به فارسی | اسکیزوفرنی |
کلمات کلیدی به انگلیسی | Schizophrenia |
مرجع به فارسی | ژورنال روانپزشکی آمریکا |
مرجع به انگلیسی | The American Journal of Psychiatry |
کشور | ایالات متحده |
تسریع دانش جدید در خصوص اسکیزوفرنی یا جنون جوانی
مطالعه محتوای این موضوع _ که ویژگیهای تحقیق جدید در اسکیزوفرنی و مقالههای مربوط بدان را به تصویر کشیده است این مضمون را مورد پشتیبانی قرار میدهد که دانش قابل توجه در خصوص مکانیسمهای عصبی در مبحث جنون جوانی در حال حاصل شدن میباشد. در طول چند دهه اخیر بطور متمایز دانستهها در خصوص ارتباط مغز با اسکیزوفرنی افزایش یافته است. در ابتدا رشته علوم عصبی پایه بطور گستردهای رشد یافته است که چارچوبی را برای کاوش در پاتوسایکولوژی ایجاد میکند. بر اساس دانستههای وسیع در خصوص آناتومی مغز پستانداران، شیمی عصب یا نروشیمی، فیزیولوژی و عملکرد سیستمها، میتوان پایه و مبنایی را برای یافتههای بنیادین در خصوص بیماریهای مغز شکل داد. از آنجاییکه مغز یک اندام حفاظت شده است و از آنجاییکه عملکرد آن از حالت ظاهری آن قابل مشاهده نیست و بدون ابزار پیچیده نمیتوان آن را مشاهده کرد، درک این مطلب که مغز چگونه کار میکند تا هنگام رشد تکنولوژیهای خاص به تاخیر افتاد. با این وجود رشته علوم عصبی یکی از فعالترین رشتهها در بین علوم پایه است که توجه عموم و دانشجویان را به خود جلب کرده و یافتههای بسیار مهمی را برای درک بیماری ذهنی ایجاد نموده است. هر یک از مقالات مرتبط با اسکیزوفرنی در این خصوص از ساختارها، دانستهها و مدلهای علوم عصبی پایه برای الگوسازی آزمایشات و تفسیر یافتهها استفاده میکنند. برای مثال اکتشافات مولکولی و ویژگیهای دریافت کنندههای انتقال دهندههای عصبی در مغز و ارتباطات دارویی، مطالعه اشغال دریافت کننده در شرایط طبیعی در مقاله گراندر و همکاران را امکانپذیر ساخته است. پیشرفت در آناتومی مغز انسان در مطالعات الیسون ـ رایت و فرایدمن مطرح شده است و پیشرفتهای حاصل در سیستمهای علوم عصبی مبنای مناسبی برای مطالعات تصویرسازی و عملکردهای مربوطه و همچنین EEG را بوسیله فرارلی و یون ایجاد نموده و فارماکولوژی کولینرژیک پایه نیز مبنای مناسبی را برای مطالعات شخار و همکارانش ایجاد کرده و فریدمن نیز به مطالعه در خصوص دردهای کولینرژیک در شناخت اسکیزوفرنی پرداخته است. علوم عصبی پایه هنوز رشته نوپایی است و به رشد و مشارکت بیشتر در درک ما نسبت به بیماریهای مغز در طول زمان نیاز خواهد داشت. به علاوه، این نکته از اهمیت برخوردار است که به خاطر داشته باشیم که مسیر بین علوم عصبی پایه و تحقیقات بالینی در هر سو ادامه دارد، بدینگونه که مباحث مرتبط با علوم عصبی پایه با استفاده از مشاهدات بالینی و مفاهیم بالینی آن هدایت و تشویق میشود.
تسریع دانش جدید در خصوص اسکیزوفرنی یا جنون جوانی
دوم اینکه در مطالعات مرتبط به این بخش از روشهای تحقیقاتی بالینی پیچیدهای استفاده شده است تا آنکه دستاوردهای بالینی منحصر بفردی ایجاد گردد. روشهای مرتبط با مغز انسان نسبت به روزهای نخستین پیشرفتهای شایانی داشته است، بطور مثال از وقتی که سطوح پرولاکتین پلاسما به عنوان پنجرهای در مغز مورد ارزیابی قرار گرفت. اکنون تصاویر طبیعی مغز، الکتروفیزیولوژی پوست سر و ارزیابیهای بالینی پیشرفته در بین دیگران، همه و همه دانستههای لازم را برای حمایت از کشف علمی در بیماریها در جاهایی که استفاده از مدلهای جانوری مشکل است را فراهم میکنند. بر این مبنا، علوم عصبی تبدیلی / انتقالی به همراه روشهای مطلوب و الگوهای مناسب ظهور کردند و اکنون نتایجی را ارائه میکنند که در اطلاع رسانی برای تحقیقات اسکیزوفرنی کاربرد دارند. دامنه بهرهوری تحقیقات بالینی تبدیلی بسیار زیاد است و درک مکانیکی سندروم اسکیزوفرنی کاملا قابل فهم است. تنها دادههای بالینی پیچیده در خصوص انسان، که در مقوله علوم عصبی پایه مطرح شده است، دستاوردهای مهمی در درک بیماری روانی همانند اسکیزوفرنی حاصل شده است و معرف وجود پیشرفت در این زمینه است. با این حال، درک مشترک یا الگوی فعلی برای این بیماری هنوز وجود نداشته و تمایل به فرضیه پردازی، گردآوری و تفسیر دادههای بالینی بصورت تجربی با استفاده از روشهای تحقیقاتی بالینی بسیار پیشرفته، در حالیکه اهداف محتمل دنبال میشود، وجود دارد. ما بحث مرتبط با پاتو فیزیولوژی اسکیزوفرنی را از ساختارهای روانشناسانه تئوریکی به مکانیزمهای عینی مغز کشاندهایم.
تسریع دانش جدید در خصوص اسکیزوفرنی یا جنون جوانی
سوم اینکه تغییراتی در مقولههای بیماری در روان درمانی، بخصوص در اسکیزوفرنی در حال شکلگیری است. این کار از مضامین و اهداف علمی برای تشخیصهای رسمی برخوردار نیست، بلکه هدف آن بیشتر تحقیقاتی بوده تا مشخص شود که کدام دسته از ویژگیهای بیماری هماهنگترین گروهها را برای تعریف ویژگیهای ژنتیک و بیولوژیک ایجاد میکنند. رویکرد تحقیقاتی حاضر به ساختارهای ابعادی به جای بکارگیری معیارهای شناختی سنتی در بررسی پاتو فیزیولوژی، دلیل شناسی بیماری و درمان تشخیصهایی همانند اسکیزوفرنی میپردازد. تلاشهای صورت گرفته در مشخص کردن یک مکانیزم واحد که بتواند تمامی جنبههای بیماری را به خوبی توصیف کند در عمل با هیچ موفقیتی مواجه نشده است. تعریفی که اغلب ارائه میشود این است که بیماری یک سندرم است که در برگیرنده بیماریهای پاتو فیزیولوژیک و اتیولوژیک است. اسکیزوفرنی میتواند تشخیص همانند ایست قلبی داشته باشد تا بیماری پارکینسون. پاسخ اخیر به این نوع تفکر به ارائه مقولههای مختصر در زمینه بیماری منجر شده است.
مشارکت اساسی MATRICS در این زمینه درگیر کردن سازمان غذا و داروی ایالات متحده در روند به نمایش گذاشتن این مطلب بود که پاتو فیزیولوژیهای متمایز (و از اینرو درمانها) برای نارساییهای شناختی و روحی وجود داشته و توسعه دارویی در اجزاء بیماری را به سبب شده و فعالیت بسیار زیادی در شناسایی داروهای مناسب با نارساییهای شناختی را در بر داشته است که دو مقاله مطرح شده در این خصوص نشان دهنده این مطالب هستند. روند بخشبندی پدیدار شناسی هنوز یک مقوله جدید است و احتمالا با شگفتیهای زیادی همراه خواهد بود و نیاز به بازنگری الگوها خواهد داشت. اما این نظر که اسکیزوفرنی تنها یک بیماری نیست که قبلا در این خصوص فرضیهپردازی شده است، اکنون با تحقیقات مستقیم به عینیت پیوسته است. درست به همانگونهای که توسعه درمانهای متمایز برای ناراحتیهای عضوی منطقی است. فرضیههای پاتو فیزیولوژی، فنوتیپ متوسط و حتی ریشه شناسی بیماریها نیازمند متمایز شدن هستند، درست به همانگونهای که مدلهای جانوری میبایست چنین باشند.
راه ما بکدام سمت است؟ پاسخ واقعگرایانه این است که: یک راه طولانی در خصوص ساختارهای زیر بنایی مکانیزمهای بیماری و دلیل شناسی بیماری که در بروز اسکیزوفرنی نقش دارند. چگونه مغز نسبت به تصویر برداری اشتباه، تخیل و حافظه مختل یا توجه ناکافی یا هدایت شده بصورت نادرست اقدام میکند؟ با توجه به غنای علوم عصبی پایه، روشهای تحقیقاتی بالینی نیرومند موجود و ساختاری فکری جدید در تعریف اجزای اسکیزوفرنی، این رشته میبایست پیشرفتهایی را در شناسایی اجزای مکانیزمهای مربوطه حاصل نماید.
تسریع دانش جدید در خصوص اسکیزوفرنی یا جنون جوانی