تحقیقات کارآفرینی اجتماعی

تحقیقات کارآفرینی اجتماعی – ایران ترجمه – Irantarjomeh

مقالات ترجمه شده آماده گروه  مدیریت – بازرگانی

مقالات ترجمه شده آماده کل گروه های دانشگاهی

مقالات

چگونگی سفارش مقاله

الف – پرداخت وجه بحساب وب سایت ایران ترجمه(شماره حساب)ب- اطلاع جزئیات به ایمیل irantarjomeh@gmail.comشامل: مبلغ پرداختی – شماره فیش / ارجاع و تاریخ پرداخت – مقاله مورد نظر --مقالات آماده سفارش داده شده پس از تایید به ایمیل شما ارسال خواهند شد.

تحقیقات کارآفرینی اجتماعی

تحقیقات کارآفرینی اجتماعی‌

منبعی برای تشریح، آینده نگری و رضامندی

چکیده Abstract

کارآفرینی اجتماعی، بعنوان یک پژوهش و زمینه‌‌ای برای تحقیقات دانشگاهی، فرصت یگانه‌ای را برای به چالش گرفتن، طرح سئوالات و بازنگری مفاهیم و تصورات در زمینه‌‌ها‌ی مختلف پژوهش مدیریت و بازرگانی فراهم می‌‌آورد. این مقاله درحالیکه  بطور اخص منافع مالی  مستقیم یک کسب و کار جدید را در نظر نمی‌‌گیرد، جلوه‌ای از کارآفرینی اجتماعی، بشکل فرآیندی که مدد رسان تحولات اجتماعی بوده و به نیاز‌‌ها‌ی مهم اجتماعی توجه دارد را نشان می‌دهد. کارآفرینی اجتماعی بصورت شکلی متفاوت از سایر اشکال کارآفرینی بنظر می‌‌رسد که بطور نسبی برخلاف ارزش اقتصادی، اولویت بالایی را به ارتقاء ارزشهای اجتماعی و توسعه اختصاص می‌دهد. نویسنده برای تشویق تحقیقات آتی مفهوم «ادغام اجتماعی» را بصورت یک پیوند میان دیدگاههای تئوریک برای تحقیق در کارآفرینی اجتماعی معرفی می‌کند.

تحقیقات کارآفرینی اجتماعی

۱- مقدمه  Introduction

کارآفرینی اجتماعی بصورت اقدامی‌‌که ارزشهای اقتصادی را درکنار ارزشهای اجتماعی ایجاد می‌‌کند دارای سابقه‌ای طولانی و حضوری جهانی است. کوششهای بین المللی آشوکا،‌که توسط بیل درایتون درسال ۱۹۸۰ برای پایه گذاری اولیه کارآفرینان دارنده نظرگاه اجتماعی (www. Ashoka.orh) تاسیس گردید:‌ فعالیت‌‌ها‌ی چندگانه بانک گرامین (Grameen)، که توسط پروفسور محمد یونس در سال ۱۹۷۶ برای از میان برداشتن فقر و ضعف زنان دربنگلادش صورت گرفت (www.grameen-info.org):‌یا کاربرد هنر برای توسعه برنامه‌‌ها‌ی محلی در پیتسبرگ توسط کرافتسمن گیلد منچستر، که توسط بیل استرایکلند در سال ۱۹۸۶ تاسیس شد (www.machesterguild.org) صورت گرفت، همگی نشانه‌‌ها‌ی معاصر یک پدیده هستند که علاوه بر سایر موارد، پیروان تاریخی خود را در ارزشهای لیبرالیسم عصر ویکتوریایی می‌‌یابد.

درحالیکه پدیده کارآفرینی با هدف توسعه اقتصادی مورد توجه خاص علمی ‌‌قرارگرفته بود، کارآفرینی بشکل فرآیندی که حامی ‌‌پیشرفت‌‌ها‌ی اجتماعی است،‌  فقط در طی سالهای اخیر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است (الورد، براون و لتز،‌۲۰۰۴: دیز و الیاس،‌۱۹۹۸). همانند کارآفرینی که در روزهای نخست بصورت زمینه‌ای مورد توجه دانش پژوهان بود، تحقیقات کارآفرینی اجتماعی هنوز عمدتا متکی بر شکل یک عارضه استوار است. عمده پژوهش‌‌ها‌ی موجود در ظاهر برمبنای شواهد گفتاری یا بررسی‌‌ها‌ی موردی شکل گرفته، ‌از طرح‌‌ها‌ و روشهای متنوع تحقیقاتی استفاده کرده،‌ با بکارگیری یافته‌‌ها‌یی از سایر نظامات استفاده می‌‌کند. همانند کارآفرینی، ‌که حتی امروزه فاقد یک نمونه متحد الشکل می‌باشد‌ (شاین و ونکاتارمامان ۲۰۰۰)،‌ اصطلاح «کارآفرینی اجتماعی»‌ برای معانی مختلفی بکار گرفته شده است   (دیز،‌۱۹۹۸).

مفهوم کارآفرینی اجتماعی هنوز بطور کامل تعریف نشده و مرزبندی‌‌ها‌ی آن با سایر زمینه‌‌ها‌ی تحقیق نامشخص است. درحالیکه در نظر برخی این مورد بعنوان یک مشکل بشمار می‌آید،‌ ما آن را فرصت یگانه‌ای برای محققان مختلف زمینه‌‌ها‌یی مانند جامعه‌شناسی و تئوری‌‌ها‌ی سازمانی می‌‌دانیم تا بدینوسیله مفاهیم و تصورات مرکزی آن مورد چالش و بازنگری قرار گیرد.

هدف این مقاله آشکار ساختن هسته کارآفرینی اجتماعی بمنظور هدایت تحقیقات آتی است. هدف اصلی این مبحث در صورتی که کارآفرینی اجتماعی قرار است زمینه اصلی یک تحقیق قرار گیرد، باید بر مبنای ‌تلاشی برای مشخص ساختن و تعریف مفاهیم کلیدی و ساختار‌‌ها‌ استوار باشد. برای حصول به این نتیجه،‌ ما نمونه‌ای از کارآفرینی اجتماعی را ترسیم کرده و جزئیات اجزای مهم آن را بدقت مورد شرح قرار می‌دهیم‌.

درحالیکه منظری ازکارآفرینی اجتماعی که در این مقاله مطرح شده است تا تکمیل شدن فاصله زیادی دارد،‌ ما آنرا بعنوان نخستین گام مهم  برای بهبود درک نظری خود از پدیده‌‌ها‌ و کمک به تحقیقات آتی در نظر میگیریم. ما  نظریه وایک (۱۹۹۵ ) بر این اساس که یک نظریه خوب باید شرح داده، پیش بینی کرده و باعث رضایت گردد را به چالش می‌‌گیریم. این مقاله حاکی از تلاشی است برای همسانی تحقیقاتی که به زمینه‌‌ها‌یی می‌‌پردازد که ورای بررسی‌‌ها‌ی توصیفی برای شناسائی هدف کارآفرینی اجتماعی بعنوان منبعی برای تشریح،‌پیش بینی و رضایت است.

این مقاله بصورت ذیل شکل گرفته است. در ابتدا، ‌ما معنی عبارت «اجتماعی»‌ و «‌کارآفرینی»‌ که بوجود آورنده جوهره این پدیده می‌باشند را مورد بررسی قرارمی‌دهیم‌. ما یک تعریف عملی از کارآفرینی اجتماعی ارائه داده و خصوصیات ویژه آنرا بدقت تشریح می‌کنیم. در گام بعدی، ما کارآفرینی اجتماعی را بشکل یک زمینه جالب اجرائئ برای نظریات و ادبیات مختلف به تصویر می‌‌کشیم. بطور مشخص، ما برپایه نظریه‌‌ها‌ی جامعه شناسی و سازمانی شروع کرده و این مورد را که چگونه نظریه ساختاری و نظریات مبتنی بر کارآفرینان بنیادین، ‌سرمایه‌‌ها‌ی اجتماعی و جنبش‌‌ها‌ی اجتماعی  می‌توانند به درک کارآفرینی اجتماعی مدد رسان باشند می‌‌نگریم. در پایان ما با برخی سئوالات برای تحقیقات آتی که می‌تواند آینده کارآفرینی اجتماعی را بعنوان یک زمینه تحقیقاتی در نظر بگیرند به انتها می‌‌رسیم.

تحقیقات کارآفرینی اجتماعی

۲- مفهوم کارآفرینی اجتماعی On the concept of social entrepreneurship

مفهوم کارآفرینی اجتماعی نزد افراد مختلف و محققان معانی مختلفی دارد (دیز۱۹۹۸). گروهی از محققین کارآفرینی اجتماعی را بعنوان یک خصلت غیر انتفاعی که در جستجوی راهبردهای متفاوت تامین مالی‌، یا یک طرح مدیریتی برای خلق ارزش اجتماعی است در نظر می‌گیرند (آستین، استونسن و وی اسکیلر ۲۰۰۳، بوشی  ۱۹۹۸). دسته دوم محققین آنرا بعنوان یک عملکرد مسئولانه اجتماعی اقدامات تجاری دخیل در بخش‌‌ها‌ی مشارکتی بین قسمت‌‌ها‌ می‌‌شناسند (ساکاوا و سیگال ۲۰۰۲،‌وادوک ۱۹۸۸). و دسته سوم کارآفرینی اجتماعی را بصورت وسیله ای برای رفع مشکلات اجتماعی و کمک به تغییر شکل جامعه تصور می‌‌کنند (‌آلورد و دیگران ۲۰۰۴).

توجه به تفاوت‌‌ها‌ی مفهومی ‌‌میان این تعاریف مهم است. تعاریف کارآفرینی اجتماعی بطور مشخص به فرآیند یا رفتار اشاره دارد :‌تعاریف کارآفرینان اجتماعی در عوض برروی موسسین این ابتکار تکیه داشته و تعاریف کسب و کارهای جدید اجتماعی به نتایج ملموس کارآفرینی اجتماعی منعطف شده است. علیرغم شمار زیاد تعاریف،‌ تلاشهای سیستماتیک برای تصویر ابتکارات و تعاریف نادر هستند (‌نگاه کنید به بوشی ۱۹۹۵،‌ وادوک و پوست۱۹۹۵،‌ برای دو استثناء)‌. درحالیکه تعاریف پشتیبانی کننده ضرورتا مانعی برسرراه تحقیق نیستند، ما هنوز تصویر جامعی از پدیده نداشته و فقدان یک درک واضح از اینکه کارآفرینی اجتماعی چگونه باید مورد بررسی قرار گیرد نداریم.

این مقاله تشریح معنای کارآفرینی اجتماعی را بمنظور حمایت از تحقیقات آتی آغاز کرده است. برپایه تحقیقات انجام شده در کارآفرینی و پژوهش‌‌ها‌ی اخیر برروی کارآفرینی اجتماعی، ما یک تعریف عملی از این مفهوم را پیشنهاد می‌کنیم. ما کارآفرینی را بشکل فراگیر ‌بعنوان فرآیندی دخیل در کاربرد نوآورانه و ترکیب منابع برای پیگیری فرصت‌‌ها‌ برای مدد رسانی به تغییرات اجتماعی ویا توجه به نیاز‌‌ها‌ی اجتماعی در نظر می‌‌گیریم.

تعاریف پدیده کارآفرینانه بسختی قادر است پوششی از یک تصویر کلی بدست دهد. تعاریف ارائه شده در این مقاله بدنبال نمایش برخی از فرضیات اساسی ماست. ابتدا، ما کارآفرینی اجتماعی را بعنوان  فرآیندی از ایجاد ارزش‌‌ها‌ توسط ترکیب نوین منابع درنظر می‌گیریم. ثانیا، این ترکیب منابع در ابتدای امر برای کشف و ایجاد فرصت‌‌ها‌ برای خلق ارزش اجتماعی توسط تشویق تغییرات اجتماعی یا دستیابی به نیاز‌‌ها‌ی اجتماعی در نظر گرفته شده است. و ثالثا، اگر بصورت یک فرآیند درنظر گرفته شود،‌ کارآفرینی اجتماعی متضمن ارائه خدمات و محصولات بوده ولی همچنین می‌تواند به خلق یک سازمان جدید بیانجامد. قابل توجه آنکه کارآفرینی اجتماعی  بدان شکل که در این مقاله مورد توجه قرارگرفته شده، می‌تواند به همان شکل بخوبی در یک سازمان جدید یا در سازمانی که قبلا  تاسیس شده است بصورتی که بتوان به آن نام «کارآفرینی اجتماعی» اطلاق نمود بوقوع بپیوندد. همانند کارآفرینی داخلی در بخش بازرگانی،‌کارآفرینی اجتماعی نیز می‌تواند به هر دو بخش خلق کسب و کار جدید یا نوآوری فرآیند کارآفرینانه اطلاق گردد. زمینه سازمانی که کارآفرینی اجتماعی در آن رخ می‌دهد،‌ یا بعبارتی سازمانهای جدید یا فعلی، از سایر ابتکارات نامربوط ساختاری که در تغییرات اجتماعی به آن توجه می‌تواند مانند جنبش‌‌ها‌ی فعالان مجزاست.

۱-۲٫ عامل اجتماعی در تعریف The social element in the definition

احتمالا، عمده ترین چالش در درک کارآفرینی اجتماعی در تعریف مرزبندی‌‌ها‌ی آنچه ما برای آن واژه « ‌اجتماعی» ‌را اطلاق می‌کنیم نهفته است. در نگاه نخست،‌ کارآفرینی اجتماعی ممکن است از کارآفرینی در بخش بازرگانی متفاوت بنظر برسد زیرا مورد اخیر وابسته به انگیزش‌‌ها‌ی منفعت طلبانه است، درحالیکه کارآفرینی اجتماعی  تظاهری از بشردوستی است. ما بدو دلیل در مقابل این خط دوگانه بحث می‌کنیم. اول، گرچه کارآفرینی اجتماعی غالبا برمبنای انگیزش قومی‌‌و مسئولیت اجتماعی قراردارد، انگیزش‌‌ها‌ برای کارآفرینی اجتماعی هم می‌تواند شامل دلایل کمتربشر دوستانه مانند ارضاء شخصی باشد. ثانیا و مهمتر از آن،‌کارآفرینی در بخش بازرگانی همچنین دارای وجهه ای اجتماعی است. همانگونه که ونکاترامان می‌‌گوید” ‌کارآفرینی از دیدگاه تامین اجتماعی زمانی که در فرآیند تعقیب آن خودخواهی به پایان می‌‌رسد بطور مشخصی سازنده است،‌ کارآفرینان همچنین با ایجاد بازار‌‌ها‌ی جدید،‌صنایع جدید،‌ فن آوری‌‌ها‌ی جدید، شکلهای جدید موسسات،‌مشاغل جدید و افزایش نرخ خالص تولید باعث افزایش دارائی‌‌ها‌ی اجتماعی می‌‌شوند” (۱۹۹۷: ۱۳۳). در حالیکه انگیزش منفعت طلبانه ممکن است “‌ موتور محرکه مرکزی “‌یک کارآفرینی باشد،  مانع سایر انگیزش‌‌ها‌ نخواهد بود.  شین،‌لاک و کالینز (۲۰۰۳)،‌بعنوان مثال،‌ اهمیت انگیزش را برروی مطالعات کارآفرینی نشان داده اند.

۲/۲٫ عنصر کارآفرینانه در تعریف

The entrepreneurial element in the definition

در حالیکه مطالعات اولیه برروی آنکه چگونه شخصیت یا سابقه یک کارآفرین رفتار کارآفرینانه را شکل می‌دهد متمرکز شده بود، ‌امروزه  بطور گسترده مشخص شده که تمرکز تحقیقات کارآفرینی باید فرآیند یا رفتار کارآفرینانه باشد. شمار روبه افزایشی از محققان در حال مطالعه فرآیند‌‌ها‌ی کارآفرینانه خارج از بخش بازرگانی و نقش کارآفرینی در جامعه هستند. نهایتا،‌ گرچه این زمینه هنوز بوسیله نمونه‌‌ها‌ی چندگانه مشخص گردیده،‌ نظریه فرصت‌‌ها‌ بطور گسترده ای بعنوان یک عنصر تعریف کننده کارآفرینی مورد قبول قرارگرفته شده است.  

۳-۲٫  ویژگی‌‌ها‌ی شاخص کارآفرینی اجتماعی

Distinctive features of social entrepreneurship

شماری از مولفین خصلت غیر انتفاعی فعالیت‌‌ها‌ی کارآفرینانه اجتماعی را بعنوان یک ویژگی شاخص کارآفرینی اجتماعی بر شمرده اند.  نظر ما اینستکه کارآفرینی اجتماعی به همان خوبی می‌تواند بر مبنای یک فعالیت سود آور قرار داشته باشد.  آزمون‌‌ها‌ی ما از راهکارهای متعدد  سود آور و غیر انتفاعی حاکی از آنست که  انتخاب شکل گیری بطور معمول توسط طبیعت نیاز‌‌ها‌ی اجتماعی مورد نظر،  میزان منابع مورد نیاز،‌ ساختار گردآوری سرمایه و توانایت دستیابی به ارزش اقتصادی  تعیین می‌‌گردد. نمونه‌‌ها‌ی ذیل این الگو را به تصویر می‌‌کشد.

تحقیقات کارآفرینی اجتماعی

۳- چشم اندازهایی  برای کارآفرینی اجتماعی

Distinctive features of social entrepreneurship

خصوصیت متنوع و حالات چند گانه کارآفرینی اجتماعی آنرا بصورت یک زمینه جذاب برای چشم اندازها و نوشته‌‌ها‌ی مختلف در آورده است. یک خصوصیت مشترک از زمینه‌‌ها‌ی ناشی از تحقیقات فقدان مرزهای مشخص علمی‌‌و نیاز به ائتلاف اندیشه‌‌ها‌ از سایر نظامات است.  بی شک، این موضوع مستلزم این خطر است که کارآفرینی اجتماعی ”  احتمالا هیچگاه به اجماع عمومی‌‌و اعتباری که اندیشمندان بدنبال آن هستند نرسیده و ممکن است صرفا بصورت یک حوزه که سایر چشم اندازهای نظامات را میتوان در آن مورد آزمون قرارداد نگریسته شود”  (بوزنیتس و دیگران ۲۰۰۳). اگرچه،ما اعتقاد داریم که آگاهی از کارآفرینی اجتماعی فقط توسط کاربرد شماری از درشت نمایی‌‌ها‌ی علمی‌‌و مجموعه ای از روش‌‌ها‌ی تحقیقاتی مختلف  می‌تواند بهبود یابد. بیش از ارائه یک لیست از چشم اندازها، ما اعتقاد داریم که کارآفرینی اجتماعی اشکال مختلف و متنوعی را براساس محیط فرهنگی و اجتماعی اقتصادی داراست. با عنایت به کارآفرینی اجتماعی بصورت یک جریان منتج از تعامل دائمی‌‌میان کارآفرینان اجتماعی و زمینه ای که آنها و  فعالیت‌‌ها‌یشان   را پوشش می‌دهد،‌ ما آگاهی‌‌ها‌یی را از جامعه شناسی، علوم سیاسی و نظریه‌‌ها‌ی سازمانی را برای غنی کردن درک علمی‌‌خود از موضوع گرد می‌آوریم.

۱-۳٫ نظریه ساختارسازی Structuration theory

مفهوم جایگزینی حاکی از آن است که  عامل(کارآفرین اجتماعی) را از ساختار(محل، اجتماع و غیره) منفک کنیم. یکی از این مسائل که در دهه‌‌ها‌ی اخیر در نوشته‌‌ها‌ی جامعه شناسی بیشتر از همه مورد توجه قرار گرفته شده، دوگانگی نمایندگی از ساختار و یک پارچگی آنهاست(بوردیو، ۱۹۷۷:‌گیدنو ۱۹۷۹،‌۱۹۸۴).

مثال بیمارستان چشم پزشکی آراویند در هندوستان یا سیکیم  در کشور مصر این دوگانگی نمایندگی و ساختار را به تصویر می‌‌کشد.  در حالیکه زمینه (ساختار) دکتر ونکاتساوامی‌‌و دکتر ابولیش (نمایندگان ) را قادر میسازد که اقدام کنند، اقدامات آنها زمینه اجتماعی اقتصادی (ساختار)‌ را دگر گون می‌‌سازند. در پاسخ به این دوگانگی و پویایی پیوسته، نظریه ساختار سازی گیدن (۱۹۷۹-۱۹۸۴) تلاشی برای تعریف مفصل یک نظریه مبتنی بر جریان است که ساختار را به هر دو صورت یک محصول و هم یک محدودیت در اقدامات انسان بحساب می‌‌آید. نظریه گیدن می‌تواند با هدایت کردن توجه ما به یک واحد اساسی تحلیل‌‌ها‌:‌برخورد میان کارآفرین اجتماعی و زمینه- برای درک بهتری ازاینکه کارآفرینان اجتماعی چگونه بوجودمی‌‌آیندبه ما کمک کند. این برخورد برای درک جریان کارآفرینی به نهایت حیاتی است. بنابراین،‌ نظریه ساختار سازی یک درشت نمایی مهم را برای آزمون آنکه چگونه زمینه تظاهر کارآفرینی اجتماعی را ایجاد کرده و آنرا محدود می‌‌کند و اینکه چگونه تغییر اجتماعی رخ می‌دهد ارائه می‌دهد.

۲-۳٫  کارآفرینی رسمی‌‌Institutional entrepreneurship

دی ماژیو (۱۹۸۸) اندیشه کارآفرینی رسمی‌‌را بصورت تلاشی برای تشریح چگونگی ظهور یا تغییر موسسات  معرفی کرد. کارآفرینان رسمی ‌‌بازیگرانی هستند که به تغییر ساختار رسمی ‌‌یا ایجاد انواع جدید آن علاقمندند. آنان منابع را برای ایجاد تشکیلات جدید یا تغییر انواع موجود بکار می‌‌گیرند(فلینگشتاین ۱۹۹۷).

۳-۳٫  سرمایه اجتماعی  Social capital

سرمایه اجتماعی بطور گسترده توسط محققان بصورت دارائی‌‌ها‌ی واقعی و بالقوه  احاطه شده در روابطی میان افراد،‌ گروهها، ‌ شبکه‌‌ها‌ و جوامع  تعریف شده است      (برت ۱۹۹۷- قوشالو ناهاپیت  ۱۹۹۸).  جامعه شناسان و نظریه پردازان سازمانی سه بعد بسیار وابسته بهم سرمایه اجتماعی را شرح داده اند:  سرمایه ساختاری- ساختار شبکه سراسری روابط (برت ۱۹۹۲): سرمایه ارتباطی – نوع و کیفیت روابط شخصی یک اقدام کننده (گرانووتر ۱۹۹۲) : ‌و سرمایه ادراکی – میزانی که فرد یک برنامه و سیستم معنایی را در یک گروه به اشتراک میگذارد (ناهاپیت و قوشال ۱۹۹۸).  سومین مورد،‌یا بعدادراکی، نیز به اینکه چگونه نیروهای هنجاری و تقلیدی رفتاری را شکل داده و کاربردآن براین اساس در راستای مباحث قبلی مامی‌باشد‌ می‌‌پردازد. درآنچه پس از این ارائه می‌‌گردد ما این نکته را بررسی می‌کنیم که چگونه دو بعد اولیه ممکن است به تحقیق در کارآفرینی اجتماعی کمک کنند.

بعد ساختاری به الگوی سراسری ارتباط میان کارگزاران- یعنی  آنانی که به نتایج دست می‌‌یابند  اشاره دارد۰ برت ۱۹۹۲). نویسندگان متعددی برروی اهمیت شبکه‌‌ها‌ برای کارآفرینی اجتماعی تاکید کرده اند. سرمایه ساختاری نیروهای بالقوه یا امکاناتی که کارآفرین اجتماعی در اختیار داشته تا به اطلاعات، منابع و حمایت دست یابی پیدا کند توضیح می‌دهد. درک  نکاتی شامل بعد ساختاری سرمایه اجتماعی، چگونگی ایجاد، افزایش و مهم تر از همه تداوم می‌‌یابند مهم است زیرا یکی از عواملی است که تعیین کننده آنست که  کارآفرینان اجتماعی آیا و تا چه میزان توانایی دارند که به حل مشکلات اجتماعی پرداخته، آنها را تخفیف داده و آنها را به قلمرو عمومی‌‌ارتقاء دهد. 

۴-۳٫ جنبش‌‌ها‌ی اجتماعی Social movements

محققان جنبش‌‌ها‌ی اجتماعی مساعی خود را بروی چهار زمینه اصلی متمرکز ساخته‌اند:‌ موقعیت‌‌ها‌ی سیاسی و تهدید‌‌ها: ‌(۲) ساختارهای متحرک ساز منابع و تناسب زمینه‌‌ها‌ برای تحرک: ‌(۳) چارچوبهای اقدامات جمعی و شکل‌گیری هویت: ‌و (۴) فهرست‌‌ها‌ی آماده شده درگیری و اقدامات نوآورانه توسط شرکت کنندگان و اعضای مخالف (مک آدام، تارو و تیلی ۲۰۰۱).

دریافت‌‌ها‌ی متعددی از نوشته‌‌ها‌ی مربوط به جنبش‌‌ها‌ی اجتماعی در این  تحقیق در مورد کارآفرین اجتماعی بکارگرفته شده است. هر دو مقوله جنبش‌‌ها‌ی اجتماعی و کارآفرینی اجتماعی به تحول اجتماعی نظر دارند. تلاشهای انجام شده توسط اساتیدی که برای درک انگیزش‌‌ها‌ی پشت تمایل به ایجاد تغییرات اجتماعی به نهایت به پژوهش کارآفرینی اجتماعی مربوط هستند. به همین گونه،‌ شناخت روشهای مختلف بکارگرفته شده توسط جنبش‌‌ها‌ی اجتماعی- برای مثال به حرکت در آوردن مردم،  اعتراض، مذاکره و غیره (آندروز ۲۰۰۱) ممکن است برای تحقیق و عملکرد کارآفرینی اجتماعی مفید باشد. در پایان، نوشته‌‌ها‌ی مربوط به جنبش‌‌ها‌ی اجتماعی در مورد ارزیابی انحصاری بصورت موفقیت یا شکست هشدار می‌‌دهند. آندروز می‌‌گوید “‌موفقیت به موارد دستیابی به اهداف مشخص و بسیار مشترک اطلاق می‌شود، ولی اهداف بیشتر جنبش‌‌ها‌ی اجتماعی، در میان شرکت کنندگان و ناظران، مورد اختلاف است. اهداف همینطور در خلال جنبش تغییر می‌‌کنند (۲۰۰۱). در بکارگیری این بینش‌‌ها‌ برای ارزیابی نتایج یا کیفیت عملکرد کارآفرینی اجتماعی، فرد می‌تواند استدلال کند که بجای تمرکز برروی موفقیت یا شکست یک برنامه یا ابتکار،‌ بهتر خواهد بود که به اندازه گیری میزان موفقیت یا شکست پرداخته،‌ همیشه نتایج خواسته و ناخواسته  ابتکار را در در نظر بگیرد. این مورد به ما این اجازه را می‌دهد که به بررسی این مورد بپردازیم که آیا  و تا چه میزان در خلال فرآیند یادگیری رخ داده است و دریابیم چگونه کارآفرینان اجتماعی مشکلات و اشتباهات را تشخیص داده و به آن پرداخته و مهم تر از آن، آیا آنها از شکست‌‌ها‌ی خود درس گرفته و رفتار خود را به تناسب آن تغییر می‌‌دهند یا خیر.

تحقیقات کارآفرینی اجتماعی

۴- ملاحضات نهایی Final remarks

مقصود از این مقاله جلب کنجکاوی علمی ‌‌برای کارآفرینی اجتماعی است. ما کارآفرینی اجتماعی را بعنوان یک سرفصل بسیار جذاب و مفید شمرده و امید ما بر آن است که این مقاله ما را برای اعتبار و اهمیت بخش کارآفرینی اجتماعی بعنوان وسیله‌ای برای خلف ارزش اجتماعی و اقتصادی و زمینه‌ای برای پژوهش یک گام رو به جلو ببرد.

هدف این است که تعریف عملی کارآفرینی اجتماعی ارائه شده در این مقاله کمک کند تا آزمون دقیق‌تری از اجزای کارآفرینی اجتماعی،‌ خصوصا عنصر اجتماعی و عنصر کارآفرینی فراهم آید. ما نظر داریم که ضروری است پژوهش‌‌ها‌ی عملی و مفهومی ‌‌بیشتری برای تصویر بخشی دقیق کارآفرینی اجتماعی انجام گیرد.

بسیاری از موضوعات که در این مقاله به آن پرداختیم بطور معمول ناشی از کلیه  زمینه‌‌ها‌ی پیش روی تحقیق است: ‌نیاز به ترسیم مرزبندی که منظر و نظم و ترتیب موضوع را  تعیین کرده و بر این اساس بدین مطلب می‌پردازد که آیا چنین مقوله‌ای در واقع یک زمینه مستقل تحقیق بحساب می‌‌آید یا خیر، ‌و آیا نیاز به شناسائی سطوح مختلف تحلیل‌‌ها‌، نظامات و نوشته‌‌ها وجود خواهد داشت یا خیر‌. برای نتیجه گیری،‌ ما بدقت سرفصل‌‌ها‌ و موضوعاتی که برایمان مهم بنظر می‌رسد را به منظور پیشبرد آگاهیمان از کارآفرینی اجتماعی مورد مداقه قرار می‌دهیم‌:‌ کارآفرینی اجتماعی به مثابه یک زمینه مستقل پژوهش، ارزیابی تاثیر و کیفیت اجتماعی و تشریح نقش ترکیبات‌ اجتماعی‌‌ می‌باشد.

گمان می‌رود یکی از پر مناقشه‌ترین موضوعات آن است که آیا کارآفرینی اجتماعی یک زمینه مستقل تحقیق بشمار می‌‌آید یا خیر. بسیاری از پژوهش‌‌ها‌ی انجام شده برروی کارآفرینی اجتماعی مفاهیم و واژه شناسی که در ادبیات کارآفرینانه بکار می‌‌رود  را بکارگرفته است. آیا این موضوع بدان معنی است که کارآفرینی اجتماعی زیر شاخه‌ای از کارآفرینی است که در آن زمینه اجتماعی یک ترتیب نوین و غیر معمول را برای مطالعه و آزمون پدیده‌‌ها‌ی کارآفرینانه فراهم می‌‌آورد؟  در این مقاله، سعی کردیم تا دامنه مشخص کارآفرینی اجتماعی را شناسائی کنیم. به این بحث پرداختیم که کارآفرینی اجتماعی از سایر اشکال کارآفرینی بعلت آنکه اولویت بالاتری را به خلق ارزش اجتماعی می‌دهد- بوسیله تسهیل تغییرات اجتماعی و یا مدد رسانی به نیاز‌‌ها‌ی اجتماعی – تا گردآوری ارزش متفاوت است.  معتقدیم که کارآفرینی اجتماعی مستحق توجه بسیاری بعنوان یک زمینه تحقیق است. توان عظیمی ‌‌برای اطلاع رسانی و بهبود زمینه کارآفرینی دارد زیرا فرصت ویژه‌ای را برای به چالش کشاندن و بازنگری مفاهیم و فرضیات محوری فراروی می‌گذارد.

ارزیابی کارآفرینی اجتماعی و تاثیر آن از بزرگترین چالش‌‌ها‌ برای مجریان و پژوهشگران در زمینه کارآفرینی اجتماعی است. مسئله اصلی ممکن است نفس اندازه گیری نباشد، بلکه در این نکته نهفته است که چگونه معیار‌‌ها‌ را می‌توان برای “‌ قابل اندازه‌گیری ‌ نمودن”  کیفیت و تاثیر کارآفرینی اجتماعی بکارگرفت. بسیاری اگرنه غیر ممکن،‌ آنرا مشکل می‌‌پندارند که تاثیرات اقتصادی اجتماعی،‌ محیطی و اجتماعی را قابل اندازه‌گیری نمود. آن گونه که امرسون اشاره دارد، “‌برای بسیاری از آنانکه که در بخش اجتماعی فعال هستند،‌ این موضوع بصورت یک فرض تلقی شده که بیشتر عناصر ارزش اجتمای ورای اندازه گیری و قابلیت مقدار پذیری واقع شده اند”‌(۲۰۰۳).  همچنان ضروری است که که مساعی عمده‌ای در این راستا بعمل آمده تا معیار‌‌ها‌یی که نشانگر تاثیر کارآفرینی اجتماعی بوده و حاکی از مقاصد مورد تعقیب باشد ایجاد گردد. بطور واضح، پژوهش‌‌ها‌ و اقدامات مدیریتی بیشتری بمنظور درنظر گرفتن تاثیر اجتماعی بعنوان یک بعد ضروری ارزیابی عملکرد مورد نیاز است.

ما بدفعات تاکیدکرده‌ایم که کارآفرینی اجتماعی  بسته به شرایط اقتصادی اجتماعی و فرهنگی اشکال چندگانه‌ای بخود می‌گیرد. سوای آن،‌ ما به اهمیت مفهوم ترکیبات‌ اجتماعی‌‌ در بررسی کاآفرینی اجتماعی اشاره کرده‌ایم. یک حیطه تحقیق نوید بخش  در آزمون تاثیرات توانا کننده و یا محدود کننده ترکیبات‌ اجتماعی‌‌ واقع شده است. میزان زیاد ترکیبات‌ اجتماعی‌‌  ممکن است باعث جلوگیری از ظهور ابتکاراتی که با هدف تغییر اجتماعی هستند شده – خصوصا زمانی که این ابتکارات متضمن تغییر قوانین بازی شوند.  این مورد نشانگر یک سئوال جالب دیگر است:‌ با فرض آنکه کارآفرینی اجتماعی دارای مراحل متعددی است،‌ برای مثال مرحله شکل گیری تصمیم،‌ مرحله راه اندازی،‌مرحله رشد،‌مرحله استحکام و غیره. ترکیبات‌ اجتماعی‌‌  چگونه در هریکی از این مراحل برروی کارآفرینی اجتماعی تاثیر گذار است؟‌ ممکن است این بحث عنوان شود که ترکیبات‌ اجتماعی‌‌  تاثیر مثبتی برروی توانایی کارآفرینان برای دستیابی و حصول اطمینان از دسترسی به منابع حیاتی داشته وبنابراین درمراحل راه اندازی، توسعه و پیشرفت مهم است. از سوی دیگر،‌ می‌تواند تاثیر منفی در خلال شکل گیری تصمیم داشته باشد، بعبارت دیگر مرحله‌ای  که در آن کارآفرین تصمیم می‌گیرد که آیا این چالش را شروع کند یا خیر.

توجه به این نکته مهم است که با فرض مرحله اولیه زمینه،‌ تنوع گسترده مسائل تحقیق محتاج توجه بیشتری است. کارآفرینی اجتماعی زمینه جذابی را برای طرح تحقیق از چشم اندازها و نوشته‌‌ها‌ی مختلف فراهم می‌‌کند. ما با فهرستی از سئوالاتی که تنها یک تصویر از موضوعات را نشان می‌دهد به نتیجه می‌‌رسیم. اگر زمینه و ترکیبات‌ اجتماعی‌‌  چنین مهم است، ‌تا چه حد امکان دارد که اقدامات را واگذار کرده و ابتکارات را در مرزهای جغرافیایی و محلی اندازه‌گیری کرد؟‌ آیا برخی از اشکال سازماندهی برای کارآفرینی اجتماعی برای توجه به نیاز‌‌ها‌ی مشخص مناسب‌تر از بقیه هستند؟‌ کارآفرینی اجتماعی در کشور‌‌ها‌ی توسعه یافته و درحال توسعه چقدر متفاوت است؟ آیا ما بخش‌‌ها‌ی جغرافیایی را با سطح بالاتری از فعالیت کارآفرینی شاهد خواهیم بود،‌ بعنوان مثال هندوستان و بنگالادش یا برزیل و اکوادر؟‌ اگر چنین است،‌ دلیل ظهور این بخش‌‌ها‌ چیست؟‌ آیا نیروهای همشکلی در درون یا میان بخش‌‌ها‌ قرار دارد؟‌ چه عوامل تشکیلاتی ظهور کارآفرینی اجتماعی را توجیه می‌‌کند و چه بزرگنمایی علمی ‌‌می‌تواند به ما کمک کند تا این عوامل را بشناسیم؟‌ ارتباط میان کارآفرینی اجتماعی و توسعه پایدار چیست و کارآفرینی اجتماعی چگونه می‌تواند به توسعه پایدار مدد رسان باشد؟‌

امید ما بر آن است که پاسخ به این سئوالات و سوالات و پاسخ به آنهایی که بعدا ایجاد می‌تواند به تحکیم کارآفرینی اجتماعی بعنوان منبعی زاینده توضیحات،‌ پیش بینی آینده و رضامندی کمک کند. 

واژه نامه Vocabulary

تحقیقات کارآفرینی اجتماعی