تاثیر استانداردهای گزارش دهی مالی بین المللی بر روی مالیات
تاثیر استانداردهای گزارش دهی مالی بین المللی بر روی مالیات – ایران ترجمه – Irantarjomeh
مقالات ترجمه شده آماده گروه حسابداری
مقالات ترجمه شده آماده کل گروه های دانشگاهی
مقالات
قیمت
قیمت این مقاله: 38000 تومان (ایران ترجمه - Irantarjomeh)
توضیح
بخش زیادی از این مقاله بصورت رایگان ذیلا قابل مطالعه می باشد.
شماره | ۶۵ |
کد مقاله | ACC65 |
مترجم | گروه مترجمین ایران ترجمه – irantarjomeh |
نام فارسی | تاثیر استانداردهای گزارش دهی مالی بین المللی بر روی مالیات |
نام انگلیسی | The Impact of International Financial Reporting Standards on Taxation |
تعداد صفحه به فارسی | ۲۴ |
تعداد صفحه به انگلیسی | ۶ |
کلمات کلیدی به فارسی | مالیات, استاندارد گزارش دهی مالی بین المللی, هیئت استانداردهای بین المللی حسابداری, قوانین مالیاتی |
کلمات کلیدی به انگلیسی | Taxation, International Financial Reporting Standard, International Accounting Standards Board, Tax Law |
مرجع به فارسی | ژونال بین المللی علوم تجاری و اجتماعیدپارتمان حسابداری، کالج مطالعات توسعه، دانشگاه کوواناتا، اوتا |
مرجع به انگلیسی | International Journal of Business and Social Science; Department of Accounting; College of Development Studies; Covenant University, Ota |
کشور | نیجریه |
تاثیر استانداردهای گزارش دهی مالی بین المللی بر روی مالیات
چکیده
شکل گیری حسابداری بر مبنای نیروی اقتصادی و سیاسی می باشد. در این ارتباط، یکپارچه سازی فزاینده فرآیندهای بازاری و اصول سیاسی در سطح جهانی (بواسطه کاهش هزینه های ارتباطاتی و هزینه های پردازش اطلاعات) سبب جامعیت بیشتر استانداردهای گزارش دهی مالی و رویه های مربوط به آن شده است. ارتباط بین مالیات و حسابداری به عنوان یک مولفه پیچیده در ابعاد مختلف آن به حساب می آید. یک از ویژگیهای مورد بررسی در این زمینه تغییرات اعمالی در حسابداری برمبنای سطوح بین المللی آن می باشد. این مورد سبب بروز نوعی چالش در ارتباط با قوانین مالیاتی شده است و در این راستا نیاز جهت مشخص سازی مجدد بنیان های تئوریکی و عملی برای کاربرد آنها در حسابداری به عنوان یک نقطه آغازین، جهت مشخص سازی وضعیت مالیات شرکتها، بیش از پیش احساس می شود. استانداردهای گزارش دهی مالی بین المللی (IFRS) به عنوان فرمت استاندارد گزارش دهی مالی، که به سرعت در سراسر جهان گسترش یافته است، به شمار می آید. این استاندارد در آینده نزدیکی به عنوان اصول پذیرفته شده حسابداری (GAAP) بحساب خواهد آمد. هدف این مطالعه، بررسی مقاله های انتشار یافته بین المللی، به منظور به دست آوردن بینشی مشهود در ارتباط با مبانی و قالب های مختلف موجود بین تراکنش های حسابداری و حسابداری مالیات، در ارتباط با استانداردهای گزارش دهی مالی بین المللی، می باشد.
کلمات کلیدی: مالیات، استاندارد گزارش دهی مالی بین المللی، هیئت استانداردهای بین المللی حسابداری، قوانین مالیاتی
تاثیر استانداردهای گزارش دهی مالی بین المللی بر روی مالیات
مقدمه
مبحث حسابداری بین المللی مشخص کننده این موضوع است که کیفیت حسابداری می تواند منجر به بروز پیامدهای اقتصادی، نظیر پیامدهای مرتبط با هزینه های سرمایه (Leuz و Verrecchia، ۲۰۰۰) کارایی تخصیص سرمایه (Bushman، Piotroski و Smith، ۲۰۰۶؛ Sun، ۲۰۰۶) و تحرک بین المللی سرمایه (Young و Guenther، ۲۰۰۲)، شود. با توجه به پدیده جهانی شدگی اقتصاد و آزاد سازی تجارت، موانع تجارت بین المللی تدریجاً از بین می روند. انجام فعالیتهای تجاری در ورای مرزهای مختلف هم اکنون امکان پذیر گردیده و سرمایه گذاران قابلیت سرمایه گذاری در اقصی نقاط جهان را خواهند داشت. با این وجود، به منظور متقاعد نمودن آنها جهت انجام این نوع از سرمایه گذاری ها، صورتحساب های مالی می بایست شفاف، مطمئن و قابل قیاس باشند. قبلاً، انجام یک مقایسه هدفمند، در ارتباط با صورتحسابهای مالی، با توجه به وجود استانداردهای مختلف حسابداری در کشورها، تقریباً غیرممکن بود.
IFRS به عنوان قوانین حسابداری (“استاندارد”) به شمار می آید که به وسیله هیئت استاندارد حسابرسی بین المللی (IASB)، که به عنوان یک سازمان مستقل در لندن، انگلستان به حساب می آید، مشخص و تدوین گردیده است. آنها مجموعه ای از قواعدی را تشکیل می دهند که به صورت ایده آل مشخص کننده ویژگی های یکسان در زمینه گزارش دهی مالی به وسیله موسسات دولتی در سراسر دنیا می باشند. بین سالیان ۱۹۷۳ و ۲۰۰۰، استانداردهای بین المللی به وسیله سازمان سلف IASB، کمیته استانداردهای حسابداری بین المللی (IASC)، که بعنوان تشکیلات تاسیس شده بسال ۱۹۷۳ بوسیله هیئت حسابداران حرفه ای استرالیا، کانادا، فرانسه، آلمان، ژاپن، مکزیکو، هلند، انگلستان و ایرلند و همچنین ایالات متحده بشمار می آمد، تدوین گردیدند.
این مورد سبب ایجاد نوعی چالش برای قوانین مالیاتی گردیده و نیاز جهت بازنگری اساس تئوریکی و عملی برای کاربرد حسابداری، به عنوان یک نقطه آغازین جهت مشخص نمودن وضعیت مالیاتی شرکتها، را مطرح ساخته است. حسابداری مالی و حسابداری مالیاتی دارای اهداف و ضروریات مختلفی هستند. حسابداری شامل مهیا سازی اطلاعات در ارتباط با اهدافی چون کنترل و تصمیم گیری بوده و ممکن است برای آن نیازمند تفسیر و همچنین ثبت اطلاعات حقیقی داشته باشیم. هدف اصلی مالیات غالباً کسب درآمد است، اما این مورد همچنین به عنوان یک ابزار اقتصادی دولتی و سیاست های اجتماعی نیز به کار گرفته می شود. برای آنکه یک سیستم مالیاتی در چارچوب قانون قابلیت عملکرد موفقی را داشته باشد، این سیستم نیازمند درجه ای از قطعیت می باشد که احتمالاً بطور دائمی برای حسابداری مالی و تجاری مناسب نخواهد بود. بعلاوه، ممکن است روشهای جایگزینی برای حسابهای فراهم شده مدنظر قرار گیرند که بطور السویه بر حسب استانداردهای حسابداری قابل پذیرش بوده، اما انتخاب آن ممکن است بطور نادرست بر روی ویژگی های مالیاتی تاثیرگذار باشد.
IFRS و کیفیت اطلاعات حسابداری
عملکرد اصلی اقتصادی استانداردهای حسابداری حصول نوعی “توافق در خصوص میزان اهمیت پیاده سازی تراکنش های تجاری” می باشد (Ball، ۲۰۰۱). اطمینان از کیفیت افشای اطلاعات مالی نیز به عنوان یک مؤلفه اجباری برای کاهش عدم تقارن اطلاعاتی و حل مشکل نمایندگی در بخش شرکتی به شمار می آید. مبحث موجود اقدام به مستند سازی رویه های پیشرفته در خصوص کیفیت حسابداری در پی اتخاذ اختیاری IFRS نموده است (Barth و همکاران، ۲۰۰۶؛ Gassen و Sellhorn، ۲۰۰۶؛ Hung و Subramanyam، ۲۰۰۷؛ Barth و همکاران، ۲۰۰۸) تا قابلیت کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و سهام داران به وجود آید، موردی که می توان آن را بر حسب مدیریت مناسب سود، هزینه پایین تر سرمایه، و قابلیت بالای پیش بینی به وسیله سرمایه گذاران، در خصوص درآمدهای آتی شرکتی، مشخص نمود. Gordon (2008) اقدام به لیست نمودن مزیت های مرتبط با پذیرش IFRS در جهان به شرح ذیل نموده است: (۱) کسب اطلاعات مالی بهتر برای سهام داران، (۲) اطلاعات مالی بهتر برای قانون گذاران و متخصصین تنظیم مقررات، (۳) قابلیت قیاس پیشرفته، (۴) شفافیت ارتقا یافته نتایج، (۵) قابلیت افزایش یافته جهت صول گزارش دهی از آن سوی مرزها، (۶) مدیریت بهتر عملیات جهانی، و (۷) کاهش هزینه سرمایه.
تاثیر استانداردهای گزارش دهی مالی بین المللی بر روی مالیات
اهداف حسابداری و مالیات
فراهم آوردن اطلاعات مورد نیاز برای متقاضیان مربوطه در ارتباط با فرآیند های مباشرتی، کنترلی و تصمیم گیری بعنوان هدف حسابداری می باشد. طرف های ذینفع ممکن است مدیران داخلی یا خارجی (یا سهام داران، بستانکاران، مسئولین مالیاتی) باشند. مشخصات متعاقب مفاهیم مرتبط با ایجاد استانداردهای حسابداری را می بایست در ارتباط با چارچوب آماده سازی و ارائه صورت حساب های مالی انتشار یافته به وسیله کمیته استانداردهای حسابداری بین المللی (IASC) دنبال نمود. این مورد بطور مثال به وسیله Nobes و Parker (2002) خلاصه شده است. همان گونه که آن ها خاطرنشان ساخته اند، این چارچوب مشخص می سازد که هدف اصلی صورت حساب های مالی فراهم آوردن اطلاعات برای کاربران مختلف جهت ارتقاء توان تصمیم گیری مالی آن ها می باشد. ضروریات مربوط به سیستم مالیاتی را می توان کاملا متفاوت دانست. چنین موردی بطور مثال در مباحث مطرح شده قبل از رای دادگاه عالی ایالات متحده، مرتبط با دعوای شرکت Thor Power در برابر ۵۸L Ed (1979) کاملا روشن بیان شده است. این دعوا در ارتباط با رویه های حسابداری انبار و اندوخته های مشکوک الوصول و این موضوع بوده است که حسابداران می بایست در ارتباط با دلایل تجاری، با توجه به مواردی که برای ارزیابی مالیاتی مناسب تلقی می شوند، کاملا محافظه کار عمل نمایند. بر این مبنا مورد ذیل مد نظر قرار می گیرد:
هدف اصلی حسابداری مالی فراهم آوردن اطلاعات مفید برای مدیران، سهام داران، بستانکاران و دیگر طرف های ذینفع می باشد. مسئولیت اصلی حسابداران محافظت از این طرف ها در ارتباط با حصول یک راهکار مناسب و درست می باشد. هدف اصلی سیستم مالیات بر درآمد، در مقابل، جمع آوری عادلانه درآمد می باشد. مسئولیت اصلی بخش سرویس درآمدهای داخلی محافظت، نگهداری و گسترش منابع درآمدی برای بودجه دولتی می باشد. بطور سازگار با این اهداف و مسئولیت ها، حسابداری مالی دارای اصول و ویژگی های محافظه کارانه ای برمبنای چنین هدفی است که “خطاهای احتمالی در براورد می بایست در مسیر ارائه گزارش کمتر از واقع، به جای ارائه بیش از واقع درآمد خالص و دارایی های خالص باشند”.
در ارتباط با نگرش وزارت خزانه داری می توان اهداف و مسئولیت های کاملا متمایز را مشخص ساخت که برمبنای آن درآمدهایی که کمتر از میزان واقع ارزیابی شده اند ارزش چندانی نخواهند داشت. با توجه به این گوناگونی، حتی ویژگی ضد و نقیض اهداف، هر گونه تعادل فرضی بین حسابداری مالیاتی و حسابداری مالی غیرقابل قبول خواهد بود.
تاثیر استانداردهای گزارش دهی مالی بین المللی بر روی مالیات
تأثیرات استانداردهای حسابداری مالی بر روی حسابداری مالیاتی
میزان ارتباط IFRS از یک دیدگاه مالیاتی منوط به سه مورد می باشد. با فرض آن که هیچ گونه تغییری در قوانین مالیاتی یک کشور به وجود نیامده است می توان این موارد را در نظر گرفت. در ابتدا، تا چه میزانی حسابداری مالی متصل به حسابداری مالیاتی در یک کشور خاص می باشد. دوماً آیا یک کشور استفاده از گزینه “IFRS کامل” برای حساب های سالیانه شرکت های خود را بر می گزیند. سوماً، تا چه میزان مسئولین پیاده سازی استاندارد حسابداری ملی IFRS را به هنگام استقرار استانداردها در راهکارهای حسابداری پذیرفته شده عمومی (GAAP) به حساب می آورند و شرکت ها کدام یک از اصول حسابداری را در محدوده GAAP ملی بر می گزینند. در کشورهایی که هیچ گونه ارتباطی بین حسابداری مالیاتی و حسابداری مالی وجود ندارد، هیچ گونه تأثیر IFRS بر روی حسابداری مالیاتی نیز وجود نخواهد داشت. در کشورهایی که میزان مشخصی از ارتباط بین حسابداری مالی و حسابداری مالیاتی وجود دارد شاهد تعدادی از نتایج جایگزین هستیم. در صورتی که “IFRS کامل” برای حساب های سالیانه الزامی تلقی می شود، این مورد بر روی حسابداری مالیاتی در نواحی مرتبط مؤثر خواهد بود (اما چنین موردی کاملاً نادر است). در صورتی که شرکت دارای گزینه ای جهت بکارگیری هر کدام از “IFRS کامل” یا GAAP ملی باشند چنین تأثیری منوط به انتخاب شرکت بوده و همچنین آنکه آیا قانون مالیاتی اقدام به شناسایی IFRS به عنوان مبنای مالیاتی نموده است یا خیر. اما در اصل، تأثیرات IFRS منوط به میزانی است که بر مبنای آن GAAP ملی در تعامل با اصول حسابداری IFRS عمل می نماید.
تغییرات در قوانین مالیاتی
از مبحث فوق این موضوع فرض می شود که تغییراتی به واسطه IFRS در قواعد مالیاتی اعمال شده است. سؤال اساسی بر این مبنا به شرح ذیل می باشد: چگونه سیستم های مالیاتی قابلیت تغییر از یک رویکرد تراکنش مبنا به سمت یک رویکرد ارزش بنیان در حسابداری مالی از نقطه نظر ویژگی های مالیاتی را خواهند داشت؟ آیا می توان بر روی سودهای تحقق نیافته مالیات بست یا آن که کاهش زیان های تحقق نیافته مجاز خواهد بود؟ آیا با مطرح نمودن این سؤال بر مبنای یک سطح تئوریکی بیشتر می توان عنوان داشت که آیا حسابداری مالیاتی از یک رویکرد تراکنش مبنا (بر مبنای تئوری “حسابداری قدیمی”) به سمت یک رویکرد ارزش مبنا (بر مبنای “تئوری حسابداری جدید”) حرکت خواهد نمود؟ البته مباحثی بر له و علیه اظهارات مطرح شده اند. مبحث اصلی بر له این موضوع آن است که کاربرد IFRS به عنوان یک مبنای مالیتی سبب می شود تا حسابداری مالیاتی به سمت وضعیت “حقیقی درآمد اقتصادی” شرکت ها حرکت نماید. مباحث مطرح شده بر خلاف این موضوع نیز بیشمار هستند. (۱) حسابداری ارزش متعارف کاملاً ذهنی می باشد. قابلیت کنترل آسان اهداف مالیاتی وجود ندارد. (۲) مبحث دیگر آن است که استفاده IFRS منجر به موقعیتی می شود که در آن بر روی درآمد (تحقق نیافته) مالیات وضع می گردد، که خود در مقابل بر روی نقدینگی شرکت ها تأثیرگذار خواهد بود. (۳) استانداردهای تأثیرگزار پیچیده بوده و درک آنها مشکل می باشد. (۴) پیچیدگی استانداردها و تعداد بیشتر قضاوت های ذهنیتی که می بایست مشخص شوند سبب افزایش ریسک مباحث مالیاتی خواهد شد. (به Knutsson، ۲۰۰۵ رجوع شود).
پیاده سازی غیر یکنواخت
در حضور عوامل سیاسی و اقتصادی محلی که تأثیر قابل توجه ای بر روی رویه های گزارش دهی مالی محلی دارند، و در غیاب یک مکانیزم اعمال پیاده سازی مؤثر جهانی، معنای کامل اتخاذ IFRS و ضروریات مربوط به آن چندان آشکار و شفاف نمی باشد. پیاده سازی غیر یکنواخت IFRS به نظر به عنوان یک مورد الزامی در این راستا به شمار می آید. حسابداری اقلام تعهدی (و حسابداری ارزش متعارف در عمل) شامل قضاوت هایی در خصوص گردش وجوه آتی بوده و بنابراین فراهم آورنده نوعی انحراف در زمینه پیاده سازی IFRS می باشد. نیروهای قدرتمند اقتصادی و سیاسی محلی مشخص کننده این موضوع می باشند که چگونه مدیران، حسابرسان، متخصصین قضاوت، و متخصصین تنظیم مقررات قابلیت پاسخگویی به این مشکل را خواهند داشت. پیاده سازی غیر یکنواخت این موضوع سبب کاهش توانایی استانداردهای یک پارچه جهت کاهش هزینه های اطلاعات و ریسک اطلاعات می شود.
تاثیر استانداردهای گزارش دهی مالی بین المللی بر روی مالیات