آپاندیسیت تیپ : تلویحات و مدیریت بالینی
آپاندیسیت تیپ : تلویحات و مدیریت بالینی – ایران ترجمه – Irantarjomeh
مقالات ترجمه شده آماده گروه پزشکی
مقالات ترجمه شده آماده کل گروه های دانشگاهی
مقالات
قیمت
قیمت این مقاله: 25000 تومان (ایران ترجمه - irantarjomeh)
توضیح
بخش زیادی از این مقاله بصورت رایگان ذیلا قابل مطالعه می باشد.
شماره | ۳۱ |
کد مقاله | MDSN31 |
مترجم | گروه مترجمین ایران ترجمه – irantarjomeh |
نام فارسی | آپاندیسیت تیپ : تلویحات و مدیریت بالینی |
نام انگلیسی | Tip appendicitis: clinical implications and management |
تعداد صفحه به فارسی | ۲۰ |
تعداد صفحه به انگلیسی | ۵ |
کلمات کلیدی به فارسی | آپاندیسیت تیپ |
کلمات کلیدی به انگلیسی | Tip appendicitis |
مرجع به فارسی | ژورنال جراحی آمریکا |
مرجع به انگلیسی | The American Journal of Surgery |
کشور | ایالات متحده |
آپاندیسیت تیپ : تلویحات و مدیریت بالینی
چکیده
سوابق: آپاندیسیتت تیپ تشریح کننده یک وضعیت نادر شامل تغییرات التهابی زائد دیستال میباشد. ما اهمیت و مدیریت این موضوع را در پی مشخص شدن آن بوسیله تصویر برداری توموگرافی محاسبه شده (CT) مورد بررسی قرار میدهیم.
روشها: سیتیاسکن در بین سالهای ۲۰۰۳ و ۲۰۰۷ موارد مرتبط با این عارضه را نشان داده است. بیماران به دو دسته تقسیم شده، که بر مبنای یافتههای مربوط به این بیماری بوسیله هیستوپاتولوژی مشخص گردید. یافتههای رادیولوژیکی و دورههای بالینی هر دو گروه با استفاده از آنالیز تک متغیره مستندسازی و مقایسه گردیدند.
نتایج: در بین ۱۸ بیمار که بر اساس یافتههای CT از این بیماری رنج میبرند، آپاندیسیتت تیپ در نهایت در بین ۳۹% از آنها تایید شد. بیماران این گروه دارای نرخ بالاتری از تندرنس یک چهارم راست پایینی (۱۰۰% در برابر ۵۵%، p=.04)، لوکوسیتوز (۲/۱۴ در برابر ۵/۱۰، p=.03)، و ظن بالینی در زمینه آپاندیسیت حاد (۴۳% در برابر ۰%، p=.02) میباشند. هیچگونه عوارض یا پذیرش مجدد بیماران وجود نداشت.
نتیجهگیری: یافتههای CT در زمینه آپاندیسیتت تیپ را میتوان بصورت محافظهکارانه در زیر مجموعهای از بیماران با ظن بالینی اندک برای بیماری حاد آپاندیسیت مدیریت نمود.
در سال ۱۸۸۶، فردی به نام ریگنالد فیتز واژه «آپاندیسیت» را اختراع نموده و پیشنهاد نمود که داشتن جراحی زود هنگام در زمینه مداوای این بیماری الزامی میباشد. پیش از ۱۰۰ سال بعد، آپاندیسیت حاد هنوز نیز یکی از دلایل اصلی دردهای شکمی حاد بشمار میآید که جراحی برای آن الزامی خواهد بود.
بطور کلی، در صورتی که بیماران دارای علائم معمولی و عارضههای درد یک چهارم راست پایینی (RLQ) و تندرنس، تهوع، استفراغ و کم اشتهایی همراه با تب و لوکوسیتوز، مخصوصا با شیفت به چپ، باشند، تصمیمگیری در خصوص عمل قابل مشاجره نخواهد بود. از طرف دیگر، با توجه به موارد مبهم بالینی در زمینه این عارضه، توموگرافی محاسباتی (CT) در حال حاضر بعنوان یک ابزار تشخیصی ترجیحی در افراد بالغ توصیه میشود. یافتههای CT کلاسیک در خصوص آپاندیسیت حاد شامل اتساع زائده آپاندیس همراه با یافتههای تصویربرداری مرتبط در رابطه با تغییرات التهابی قبل از بروز آپاندیس / rlq، رشته شدگی چربی (fat stranding) و حضور اپندوکولیس (appendicolith) میباشد.
با این وجود، نمونههایی وجود دارند که در آنها حالت التهاب بصورت کانونی محدود به بخش دیستال زائده آپاندیس میشود، مضمونی که تحت عنوان آپاندیسیتت تیپ نامیده میشود. در آپاندیس حاد، انسداد در دهانه ناحیه زائده آپاندیس بخوبی بعنوان یک عامل تهنشین شونده برای آبشار التهابی (inflammatory cascade)، در نهایت باعث بروز مجموعهای از رخدادهای آشنا میشود که تشکیل دهنده فرآیند این بیماری میباشند.
در حقیقت، بخش پراکسیمال یا نزدیک که از نکته نظر رادیولوژی نرمال میباشد بعنوان یک معیار مستثنی مدنظر خواهد بود. در مقابل، پدیده روانبیماری شناسی یا پاتوفیزیولوژی در مبحث آپاندیسیتت تیپ از وضوح و شفافیت بسیار کمتری برخوردار است. شیوع درست چنین مبحثی دقیقا محرز نمیباشد، اما برخی از گزارشات مشخص ساختند که شیوع تشخیص بالینی و پاتولوژی، که تصدیق کننده عارضه آپاندیسیت تیپ میباشد، به میزان ۵% است.
بواسطه کمیابی این پدیده، تنها موارد محدودی از این مضامین در مقالههای جراحی تشریح شدهاند و اهمیت بالینی این تشخیص میبایست بصورت روشن و آشکاری مورد بحث قرار گیرد. آیا هر یک از نمونههای آپاندیسیت تیپ تشخیص داده شده بوسیله CT نیاز به جراحی خواهند داشت تا مداوای قطعی برای آنها حاصل شود و یا آنکه انتظار توام با مراقبت برای برخی از موارد مناسب است؟ با استفاده از تجربه ما در خصوص ۱۸ مورد تشخیص آپاندیسیت تیپ که بوسیله CT حاصل آمده است، سعی خواهیم نمود تا موارد توصیه شده برای مدیریت آپاندیسیت تیپ را برای متخصصین بالینی تشریح نماییم.
آپاندیسیت تیپ : تلویحات و مدیریت بالینی
روشها
پس از کسب مجوز مطالعاتی از هیئت کالج پزشکی Mount Sinai، بررسی کلیه گزارشات رادیولوژی در زمینه اسکنهای CT شکمی / لگن خاصره از ژانویه ۲۰۰۳ الی ژوئن ۲۰۰۷، شامل بیماران امراض کودکان، با استفاده از کلمات کلیدی tip یا distal همراه با آپاندیسیت، انجام پذیرفت.
گزارشات CT و تصاویر مربوطه توسط کادر رادیولوژی مورد بررسی قرار گرفت. دادههای خاص از تصاویر با توجه به خصیصههای زائده آپاندیس پراکسیمال و دیستال، تغییرات بافت اطراف، لنفاد نوپاتی RLQ و حضور یا غیاب اپندوکولیس جمعآوری شد. بیماران در صورتی که تیپ زائده آپاندیس شناسایی نشده باشد و یا آنکه تشخیص رادیولوژیکی بر مبنای زائده آپاندیس پرفوریتد (perforated) در کار باشد، از این مطالعه کنار گذاشته شدهاند. برای اهداف مرتبط با این مطالعه، معیار استاندارد ۶ میلیمتری بعنوان قطر داخلی معمولی برای زائده آپاندیس در نظر گرفته شد. تشخیص آپاندیسهای تیپ یا دیستال برحسب معیارهای ارائه شده در جدول ۱ برای بیماران بکار گرفته شد.
آپاندیسیت تیپ : تلویحات و مدیریت بالینی
آنالیز آماری
به منظور مشخص نمودن تفاوتهای بین گروههای تیپ آپاندیسیت حاد و گروههایی که از وضعیت حادی در این زمینه برخوردار نمیباشند، آنالیز تک متغیره، با استفاده از آزمون مجذور کای (chi square) و یا در صورت تناسب آزمون t، جهت مقایسه گروهها از نکته نظر پارامترهای جمعیتشناختی، عوارض و معیارهای پس از عمل، مورد استفاده قرار گرفت. محاسبات آماری با استفاده از نرمافزار آماری SPSS نگارش ۵/۱۱ انجام پذیرفت و ارزش p کوچکتر از .۰۵ بعنوان شاخص معنیدار آماری برای کلیه مقایسهها مد نظر قرار گرفت.
آپاندیسیت تیپ : تلویحات و مدیریت بالینی
نتایج
مجموع ۲۶ بیمار بطور اولیه از طریق جستجوی بانک اطلاعات مشخص شد. از این گروه، تنها ۱۸ مورد با معیارهای مرتبط مطابقت داشتند. چهار مورد نیز بواسطه شاخصهای رادیولوژیکی و بعلت کمبود شواهد مرتبط با وجود آپاندیست بطور کامل کنار گذاشته شدند. علاوه بر این، ۴ مورد نیز بواسطه داشتن آپاندیسیت پرفوریتد کنار گذاشته شدند. میانگین سنی کلیه بیماران ۳۸ سال (در محدوده ۵ الی ۷۹ سال) برآورد شده و نسبت مرد به زن نیز ۱ به ۲ تعیین شد.
نکته نظرات
آپاندیسیتت حاد شایعترین مورد اورژانسی جراحی در ایالات متحده بشمار میآید. هر ساله، بیش از ۲۵۰۰۰۰ مورد آپاندیسیتت حاد تشخیص داده میشود. بیش از ۷% از مجموع جمعیت دارای آپاندیسیتت در مرحلهای از طول مدت عمر خود میباشند که پیک آن در بین ۱۰ الی ۳۰ سالگی است. مداوای قطعی برای آپاندیسیتت حاد عمل جراحی میباشد و با توجه به خطرات وابسته به درمانهای تعویقی، بسیاری از جراحان قضاوت اشتباهی در مورد عمل داشته و میزان تلرانس بررسیها و کنکاشهای منفی در این خصوص ۲۰% الی ۳۰% میباشد. با این وجود، حتی انجام عمل جراحی علیرغم فراوانی و شیوع آن بدون عوارض ذاتی نخواهد بود. بر این مبنا، این امر تعجب برانگیز نخواهد بود که متخصصین در جستجوی روشها و راهکارهای جدیدتری در زمینه تشخیص آپاندیسیتت حاد باشند و بدینسان رهنمودهای بسیاری تصویب شده است که هدف از آنها طبقهبندی بیماران در گروه میانجی و گروه شاهد بوده است تا آنکه از انجام جراحیهای غیرضروری پرهیز شود. در دوران استفاده آزادانه از سیستمهای تصویربرداری (مخصوصا سیتیاسکن)، میزان جراحیهای برداشت زائده آپاندیس منفی از ۲۳% به ۵/۲% تنزل داشته است. با این وجود، میزان افت در مقابل با افزایش ذاتی در یافتههای رایولوژیکی نادر همراه بوده است.
شناسایی این نکته مهم میباشد که با وجود آنکه آپاندیسیتت تیپ حاد در حقیقت یک پدیده نادر میباشد، وضعیت ظاهری آن بدون شک با افزایش و استفاده گسترده از تصویربرداری CT تعمیم و گسترش خواهد یافت. با توجه بدانکه چنین موضوعی در بردارنده برخی از فرآیندهای یکسانی میباشد که مضمون التهابی کلی آپاندیس را بعنوان یک بیماری گول زننده جلوه میدهد، آپاندیسیتت تیپ از پتانسیل بوجود آوردن میزان یکسانی از موارد بیمارگونگی و از کار افتادگی یا معلولیت برخوردار است و بر این مبنا تلویحات بالینی قابل توجهی را باید در باره آن مد نظر قرار داد.
متاسفانه، بواسطه آنکه آپاندیسیتت تیپ جزء موارد نادر بشمار میآید، رهنمودهای مشخص شدهای هنوز برای مدیریت این عرضه وجود ندارد و بر این مبنا مقاله جاری محدود به مطالعات تشریحی میباشد. لیم و همکاران این تجربه را با ۲۰ بیمار آپاندیسیتت فوکال که به نوع تیپ محدود شده بود گزارش نمودند. آنها در طی ۴ سال مجموع ۴۴۳ مورد از آپاندیسیتت (شیوع ۵/۴%) را گزارش دادند. بطور مشابه، رائو و همکاران ۱۴ مورد از آپاندیسیتت تیپ از بین ۱۸۰ آپاندیسیتت حاد با استفاده از CT در یک دوره ۱۷ ماهه را گزارش نمودند. با این وجود، هر دوی این مطالعات، از دیدگاههای بالینی و جراحی بیبهره بوده و محدود به تشریحات رادیولوژیکی میباشند.
در بررسیهای ما، تجربه حاصل شده با ۱۸ بیمار آپاندیسیتت تیپ حاد مورد کنکاش قرار گرفته است که از این تعداد ۷ مورد (۳۹%) تحت عمل جراحی قرار گرفتند که مشخص شد که از عارضه آپاندیسیتت حاد در آخرین هسیتوپاتولوژی خود رنج میبرند. همچنین مشخص شده که یکی از بیمارنی که به اتاق جراحی برده شد دارای آپاندیس عادی و آنفاکتوس اومنتوم در RLQ بوده است. ۱۰ بیمار باقیمانده، که در بیمارستان معاینه شده و یا از بخش اورژانس ترخیص شده بودند به مدیریت عمل نیاز نداشته و همچنین از علایم عود کننده نیز در امان بودند و همچنین در پیگیریهای بعدی نیز نیازی برای مدیریت عمل احساس نشد.
بطور قابل توجه، در کلیه موارد، یافتههای رادیولوژیکی بین ۲ گروه بصورت دوپهلو و مبهمی بوده است و قابلیت تشخیص نهایی برای آنها وجود نداشته است. بنابر این، تصمیم به عمل بر مبنای ظن بالینی با توجه به مجموع علایم و شواهد موجود در بیماران اتخاذ شد.
سوالی که ما سعی داریم آن را در حال حاضر مورد خطاب قرار دهیم چگونگی مدیریت بیماری است که از شواهد رادیولوژیکی آپاندیسیتت دیستال برخوردار است. در این بررسی، تنها ۳۸% از بیماران، با وجود آنکه همگی آنها از نظر شواهد رادیولوژیکی از بیماری حاد در رنج بودند، از نظر هسیتولوژیکی دارای آپاندیسیتت بودهاند. این موضوع
آپاندیسیت تیپ : تلویحات و مدیریت بالینی