نقش مدل تجاری باز در تجاری سازی فناوری
نقش مدل تجاری باز در تجاری سازی فناوری – ایران ترجمه – Irantarjomeh
مقالات ترجمه شده آماده گروه مدیریت – بازرگانی
مقالات ترجمه شده آماده کل گروه های دانشگاهی
مقالات
قیمت
قیمت این مقاله: 58000 تومان (ایران ترجمه - Irantarjomeh)
توضیح
بخش زیادی از این مقاله بصورت رایگان ذیلا قابل مطالعه می باشد.
نقش مدل تجاری باز در تجاری سازی فناوری
شماره | ۱۹۳ |
کد مقاله | MNG193 |
مترجم | گروه مترجمین ایران ترجمه – irantarjomeh |
نام فارسی | نقش مدل تجاری باز در تجاری سازی فناوری |
نام انگلیسی | The Role of Open Business Model in Technology Commercialization |
تعداد صفحه به فارسی | ۵۰ |
تعداد صفحه به انگلیسی | ۲۰ |
کلمات کلیدی به فارسی | نوآوری باز, مدل تجاری, تجاری سازی فناوری, مدیریت مالکیت معنوی, نوآوری بسته, سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه |
کلمات کلیدی به انگلیسی | Open Innovation, Business Model, Technology Commercialization, Intellectual Property Management, Closed Innovation, R&D Investment |
مرجع به فارسی | دپارتمان مدیریت فناوری، دانشگاه سانگ کوآنگ وان، سووان، کره جنوبیدپارتمان مدیریت راه آهن، کالج ووسانگ، دایجئون کره جنوبیژورنال مدیریت کیفیت اجتماعی کره جنوبی |
مرجع به انگلیسی | J Korean Soc Qual Manag; R&D Strategy Team, Hyundai Steel Company, Dangjin, Korea; Department of Management of Technology, Sungkyunkwan University, Suwon, Korea; Department of Railroad Management, Woosong College, Daejeon, Korea |
کشور | کره جنوبی |
نقش مدل تجاری باز در تجاری سازی فناوری
چکیده
هدف: این مقاله تاثیر مدل تجاری نوآوری باز بر روی تجاری سازی فناوری، با توجه به داده های جمع آوری شده از ۳۰ شرکت تولیدی در کره جنوبی، را مورد بررسی قرار می دهد.
روش ها: یافته ها موکد پشتیبانی از پنج فرضیه مرتبط با توسعه ویژگی های زمانی، مدیریت IP، فروش، اندازه شرکتی و میزان تحقیق و توسعه (R&D) می باشند. به منظور آزمودن این فرضیه ها، داده های مطالعاتی با استفاده از ایمیل و فکس جمع آوری شدند. شرکت های با اندازه کوچک و متوسط (کمتر از ۳۰۰ مستخدم) و همچنین شرکت های بزرگ صنعتی برای این مطالعه در نظر گرفته شدند.
نتایج: نتیجه نشان دهنده آن می باشند که باز بودن محیط مدل تجاری به طور مثبتی در ارتباط با تجاری سازی موفق فناوری می باشد.
نتیجه گیری: یافته های اصلی و ضروریات مطرح شده عبارتند از: در ابتدا، به هنگامی که یک مدل تجاری موافه های بازتری را تجربه می نماید، دوره توسعه فناوری از ویژگی های مطلوب تری برخوردار خواهد بود که در آن قابلیت حصول مزیت علیرغم افزایش هزینه های نوآوری وجود خواهد داشت. دوماً، به هنگامی که مدل تجاری بازتر باشد، سهم بیشتری از فروش بواسطه عرضه محصولات جدید حاصل خواهد شد. بنابراین، مشکل چرخه عمر کوتاه تر محصول در بازار که بر روی بخش بزرگی از درآمد بازاری تاثیرگذار است را می توان با استفاده از مدل تجاری باز حل نمود. سوماً، به طور کلی، میزان تحقیق و توسعه (R&D) اندازه شرکتی و سطح مدیریت IP بر روی تعیین انواع مدل تجاری تاثیرگذار هستند. این یافته ها همچنین موکد این موضوع می باشند که شرکت ها می بایست، به جای تمرکز بر روی پروسه های نوآوری داخلی، به طور فزاینده ای قابلیت بررسی و استفاده از فناوری های خارج از شرکت را داشته باشند.
کلمات کلیدی: نوآوری باز، مدل تجاری، تجاری سازی فناوری، مدیریت مالکیت معنوی، نوآوری بسته، سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه
نقش مدل تجاری باز در تجاری سازی فناوری
۱- مقدمه
تجاری سازی فناوری را نمی توان به عنوان یک گزینه صرف در فرایند تحقیق و توسعه (R&D) به منظور تداوم زیست در بازارهای رقابتی امروزه بشمار آورد. ظرفیت فناوری تجاری سازی منوط به سزاواری شرکت ها می باشد، که خود به ویژگی های شرکتی در خصوص کاربرد فناوری ها در محصولات و ارائه آن ها به بازارهای گسترده تر، با توجه به بکارگیری سطح بالاتری از فناوری در امر تولید محصول، و ارسال سریع تر محصول به بازار، اشاره دارد (Nevens و همکاران، ۱۹۹۰). حال سوال مطرح شده آن است که چگونه می بایست چنین مولفه هایی را در نظر داشت؟ فعالیت های نوآوری مشخص کننده این موضوع می باشند که این مورد به عنوان یک جزء کلیدی برای افزایش سهم بازار، ارزش بازاری و همچنین باقی ماندن طولانی مدت و تداوم زیست طولانی شرکت ها در بازار به شمار می آید (Banbury و Mitchell، ۱۹۹۵، Brockhoff، ۱۹۹۷، Brockhoff، ۱۹۹۹). بر مبنای تحقیقات سرمایه گذاری تحقیق و توسعه صنعتی اروپا به سال ۲۰۰۸ که با توجه به داده های جمع آوری شده از ۱۰۰۰ شرکت اروپایی و ۱۰۰۰ شرکت غیر اروپایی بوده است، مشخص شد که کلیه ۲۰۰۰ شرکت مورد بررسی قابلیت افزایش سرمایه گذاری در فرایند توسعه و تحقیق خود به میزان ۹% بین خلال سالیان ۲۰۰۷ الی ۲۰۰۸ را داشته اند، که این خود در مقایسه با ۱۰% در خلال سال گذشته و ۷% سال قبل از آن قابل توجه است. بعلاوه، در ژاپن، مطالعه انجام شده به وسیله دفتر کابینه (۲۰۰۵) مشخص ساخت که کارایی فرایند تحقیق و توسعه بخش خصوصی در طی دهه ۱۹۹۰ کاهش یافته است. این موضوع به نظر می رسد که خروجی کلی سرمایه گذاری در نوآوری بازتاب دهنده مقادیر زیاد ورودی های مرتبط با این عرصه نمی باشد. چرا ؟ در حقیقت، همگی به این موضوع اذعان می دارند که نوآوری به عنوان یک امر مهم تلقی می گردد، اما تقریباً هیچ فردی بر روی بهترین راهکار جهت تحصیل سود از این پروسه اتفاق نظر نداشته و چنین مولفه ای به عنوان نوعی ویژگی پر رمز و راز و کسل کننده برای بسیاری از شرکت ها باقی مانده است.
مطالعه جاری نگاه به این موضوع خواهد بود که چگونه نوآوری باز را می توان در شرکت های کره ای، چه شرکت های بزرگ و چه شرکت های کوچک، اجرا نموده، و دریافت که چگونه فرهنگ ریسک گریزی را می توان با توجه به نوآوری باز تقلیل داد تا در نهایت موجب پرورش تجاری سازی فناوری با استفاده از نوآوری باز شد. دوماً، این مطالعه نسبت به بررسی این موضوع اقدام می نماید که به وسیله Henry Chesbrough مطرح شده است و در آن مشخص می شود که چگونه مدل تجاری باز و بسته می تواند بر روی عملکرد تحقیق و توسعه (R&D) نظیر میزان آن، فروش و مدیریت IP تاثیرگذار باشد. اولین بخش مطالعات قبلی را مورد بررسی قرار داده و فرضیه هایی را در ارتباط با مطالعه جاری ارائه می نماید. متعاقباً، این مقاله نتایج تجربی به منظور تست فرضیه ها را ارائه می نماید. در نهایت، بخش آخر مبحثی را در ارتباط با یافتن و کاربرد تلویحات مدیریتی و پژوهشی ارائه خواهد نمود.
نقش مدل تجاری باز در تجاری سازی فناوری
۲- سابقه تئوریکی و فرضیه ها
۲ـ۱٫ مدل تجاری نوآوری باز
در سال ۲۰۰۱، پاکت های نامه آلوده به سم سیاه زخم سبب گسترش آلودگی و مرگ اشخاص با توجه به کاربرد سیستم پستی ایالات متحده شده بود. مدیران اجرایی در این شرکت بدین موضوع پی بردند که تجارت اصلی آنها یعنی نامه رسانی به وسیله این خطر تهدید شده است. بنابراین چنین موردی به عنوان یک مورد پر هرج و مرج برای شرکت ها و خدمات پستی به شمار آمده و می بایست راه حلی برای محافظت اشخاص در برابر این ویروس مرگ آور پیدا می کردند. بنابراین یکی از این شرکت ها که حیطه اصلی تخصصی آن ارائه سیستم های سنجشی امنیتی بود وارد عمل شده تا از این طریق قابلیت محافظت از درآمد شرکت پست را داشته باشد. شرکتی پیشرو در عرصه بازار پستی با درآمدی مشتمل بر ۱/۴ بیلیون دلار در معرض خطر بود و چیز زیادی را نمی توانست جهت محافظت از خطرات بیولوژیکی این ویروس عرضه دارد (Rigby و همکاران، ۲۰۰۲) این شرکت سعی در ارائه ایده ای نمود تا قابلیت پاسخگویی سریع و کارآمد برای این نوع از مشکلات را داشته باشد. با کمک از مخترعین بیرونی، شرکت مربوطه نهایتاً محصولات و خدمات کارآمد جدیدی را جهت تضمین امنیت پستی در مواجهه با تروریست های بیولوژیکی انجام داد (Rigby و همکاران، ۲۰۰۲).
فرضیه ۱٫ میزان باز بودن شرکت در مدل تجاری آن به طور مثبتی بر روی زمان پیشرفت تحقیق و توسعه تأثیرگذار است.
فرضیه ۲٫ میزان باز بودن شرکت در مدل تجاری آن به طور مثبتی بر روی سطح بررسی و کاربرد IP تأثیرگذار است.
نقش مدل تجاری باز در تجاری سازی فناوری
۳- روش
۳ـ۱٫ جمع آوری نمونه و داده ها
در مبحث تحقیقاتی اخیر (Chesbrough، ۲۰۰۶) چارچوب مدل تجاری (BMF) ارائه شده است. Chesbrough شش مدل تجاری در قالب مدل نامتمایز (نوع ۱)، مدل متمایز (نوع ۲)، مدل تفکیک شده (نوع ۳)، مدل بیرون ـ آگاه (نوع ۴)، مدل جامع (نوع ۵) و مدل انطباقی (نوع ۶) را ارائه نموده است که در آن فرایند نوآوری و ویژگی های مدیریت IP در ارتباط با هر کدام از این مدل ها ارائه شده اند (Chesbrough، ۲۰۰۶). مدل تئوریکی و فرضیه ها کلاً بر مبنای بینش های حاصله از تحقیقات قبلی در خصوص نوآوری باز می باشد. با این وجود، هیچگونه تحقیق قبلی در این مبحث اقدام به بررسی رویکرد تأثیرگذاری مدل های تجاری باز بر روی عملکرد تحقیق و توسعه ننموده است.
۳ـ۲٫ دسته بندی ها
با استفاده از تحقیقات نوآوری باز، انواع مختلف مدل های تجاری برای شرکت های کوچک و متوسط و بزرگ صنعتی در کره جنوبی مشخص شدند. جدول ۱ که به وسیله Henry Chesbrough, ارائه شده است مشخص کننده کلیه ۲۰ سئوال برای مشخص سازی انواع مدل های تجاری در ارتباط با شرکت های تولیدی می باشد. از هر شرکت درخواست شد تا نظر خود را بر حسب مقیاس پنج امتیازی در ارتباط با شناسایی هر منبع ذکر نماید. در این تحقیق، سئوالات تحت شش عنوان مختلف گروه بندی شد (نوع ۱: بدون تمایز، نوع ۲: دارای تمایز، نوع ۳: منفک شده، نوع ۴: بیرون ـ آگاه، نوع ۵: جامع، و نوع ۶: انطباقی یا تطبیقی).
نقش مدل تجاری باز در تجاری سازی فناوری
۴- برآوردها
جهت اطمینان از پایایی این ساختارها، تحلیل پایایی انجام شد. شش نوع از مدل تجاری، همانگونه که در بخش قبلی دسته بندی شده اند، جهت تمایز تأثیر تجاری سازی فناوری در ارتباط با مدل های تجاری مورد بررسی قرار گرفتند.
۴ـ۱٫ متغیرهای مستقل
شش نوع از مدل تجاری را می توان به دو گروه تقسیم نمود. نوع ۱، نوع ۲، و نوع ۳ در رده مدل تجاری بسته قرار می گیرند در حالی که رده مدل تجاری باز شامل انواع نوع ۴، نوع ۵ و نوع ۶ هستند. نوع ۱ مدل تجاری (نامتمایز) دارای یک مقیاس چهار رتبه ای (آلفای کرنباخ= ۷۷/) می باشد که در آن اقدام به ارزیابی مدل تجاری مناسب بر مبنای نظر پاسخ دهندگان شده است. این چهار قلم متشکل از مقیاس پنج امتیازی بازتاب دهنده میزانی می باشد که بر مبنای آن شرکت ها قابلیت ایجاد تمایز بین مشاغل خود از رقبا را خواهند داشت و می توانند اینگونه استدلال نمایند که چرا مشتریان اقدام به خرید از آنها نموده و یا آنکه خرید را از آنها انجام نمی دهند و به علاوه می توانند این موضوع را فرا گیرند که چه ویژگی های کنترلی را می بایست در خلال مسیر آتی فرایند تجاری خود مدنظر قرار دهند.
تحلیل عوامل توصیفی صرفاً از یک عامل پشتیبانی نموده و بر این مبنا مطالعه جاری اقدام به مشخص نمودن سطح متوسط چهار قلم به عنوان یک برآورد ارزیابی کلی نوع ۱ نموده است. نوع ۲ مدل تجاری (نامتمایز) دارای سه قلم پنج امتیازی (آلفای کرنباخ = ۶۶/) می باشد که معرف میزانی است که بر مبنای آن شرکت ها قابلیت کسب درآمد حداکثری برای محصولات یا خدمات خود را داشته و ویژگی های متمایز خود در خلال زمان را به صورت پایدار در نظر گرفته و بر این مبنا قابلیت ارائه مؤلفه های جدید به صورت موفقیت آمیزی را خواهند داشت. تحلیل عوامل توصیفی صرفاً یک فاکتور را پشتیبانی نموده و بنابراین این مطالعه قابلیت مشخص نمودن میانگین سه قلم به عنوان برآورد ارزیابی کلی نوع ۲ را خواهند داشت. نوع ۳ (مدل تجاری منفک شده یا مجزا شده) دارای چهار قلم پنج امتیازی (آلفای کرنباخ = ۵۳/) می باشد که معرف میزانی می باشد که بر مبنای آن شرکت ها قابلیت ایجاد بخش های بازاری جدید و گسترش بازار خود را خواهند داشت. میزان مسئولیت مرتبط با متغیر نوع ۳ مدل تجاری (α=۰٫۵۳) به میزان اندکی کمتر از ۷/۰ می باشد اما در عین حال هنوز قابل پذیرش است (Hair و همکاران، ۱۹۹۸).
۴ـ۲٫ متغیرهای وابسته
به منظور حاصل آوردن تأثیر نوآوری باز شرکتی در داخل هر نوع از مدل های تجاری، دو متغیر، دوره توسعه (دوره پیشرفت) و درصد فروش از محصولات (فروش به علاوه محصول < چهار سال) مورد استفاده قرار می گیرد. متعاقباً مبحث (Buzzell و Gale، ۱۹۸۷) اقدام به برگزاری تحقیقاتی نموده و از مدیران این سئوال را مطرح می نماید که “به هنگامی که شرکت شما اقدام به ایجاد یک محصول جدید نمود، به طور میانگین تا چه زمانی طول خواهد کشید تا شرکت قابلیت ارائه آن محصول را به بازار داشته باشد؟” در حقیقت، برای دوره توسعه، به واسطه محرمانگی اطلاعات در غالب شرکت ها، چنین دوره ای در شش رده بندی ذیل مدنظر خواهد بود:
۴ـ۳٫ متغیرهای کنترلی
به علاوه، ما اقدام به اضافه نمودن متغیرهای کنترلی برای چندین عامل دیگر نمودیم که ممکن است بر روی نتایج ارزیابی تاثیرگذار باشند. ارتباط بین اندازه شرکت و قابلیت نوآوری به عنوان یک مبحث طویل المدت در مقاله های نوآوری مطرح می باشد (Freeman و Soete، ۱۹۹۷). غالب مطالعات تجربی عملکرد شرکتی شامل اندازه شرکت به عنوان یک متغیر کنترلی یا یک متغیر مستقل می باشد. به علاوه، شرکت ها ممکن است از الزامات مربوط به اندازه یا کوچکی خود در رنج باشند. بنابراین، شرکت های کوچک و متوسط (SMEها) و شرکت های بزرگ بر حسب تعداد مستخدمین تمام وقت شاغل در آن شرکت شناسایی می شوند. به علاوه، به واسطه پتانسیل تجاری سازی بیشتر، میزان تحقیق و توسعه، یعنی هزینه های تحقیق و توسعه با توجه به درصد فروش، به عنوان یک متغیر کنترلی دیگر مدنظر قرار گرفته که قابلیت بازتاب دادن اندازه پورت فولیوی فناوری شرکتی را خواهد داشت.
نقش مدل تجاری باز در تجاری سازی فناوری
۵- تأثیر نوآوری باز
ضریب همبستگی حاصل ضرب ـ گشتاور پیرسون (که در برخی از موارد تحت عنوان MCV یا PMCC خوانده می شود و غالباً به وسیله r مشخص می گردد) جهت تحلیل تأثیر نوآوری باز بکار گرفته شده است. ضریب همبستگی پیرسون (که بر مبنای نام Karl Pearson، ۱۸۵۷ ـ ۱۹۳۶ خوانده شده است) به عنوان عددی بین ۱ـ به شمار می آید که قابلیت برآورد استحکام ارتباط خطی بین دو متغیر پیوسته را خواهد داشت. چنین موردی به عنوان یک برآورد کلی همبستگی (وابستگی خطی) بین دو متغیر X و Y به حساب می آید. با این وجود، با توجه به وجود موارد دور افتاده حاد، یا وجود یک ارتباط غیرخطی، r پیرسون قابلیت تشخیص یک همبستگی معنی دار را نخواهد داشت.
۵ـ۱٫ تأثیر متقاطع نوآوری باز بر روی متغیرها
جدول ۴ نشان دهنده همبستگی ها، میانه ها و انحراف معیارها برای متغیرهای مورد بررسی می باشد. این مطالعه سعی در درک نقش مدل تجاری باز در فرایند تجاری سازی تکنولوژی دارد. جدول ۴ ارائه دهنده همبستگی بین متغیرهای وابسته و مستقل به صورت سازگار با انتظارات مورد نظر است. داده ها نشان دهنده همبستگی های معنی دار مثبت و منفی بین مدل های تجاری و بین تقریباً کلیه متغیرها می باشند. تحلیل ها نشان دهنده آن هستند که مدل تجاری به صورت منفی و معنی داری در ارتباط با زمان توسعه (p < 0.01) فناوری است، که به معنای آن خواهد بود که بازی بیشتر در مدل تجاری سبب کاهش زمان توسعه خواهد شد.
۵ـ۲٫ تأثیر زمان های توسعه و فروش بر روی نوآوری باز
همانگونه که در بخش مقدمه در ارتباط با مسایل کلیدی در خصوص ممانعت از شرکت ها از حاصل آوردن بازده های بالاتر ذکر شد، که خود ناشی از تحقیق نوآوری BCG به سال ۲۰۰۸ می باشد، مدیران اجرایی عمدتاً زمان بیش از حد توسعه را به عنوان یکی از ویژگی های این کار ذکر نموده اند. با توجه به چنین مشکلی، ما خواستار مشاهده این موضوع می باشیم که چگونه این شش مدل مختلف تجاری می توانند بهترین مزیت را از این ویژگی حاصل آورند.
نقش مدل تجاری باز در تجاری سازی فناوری
۶- مباحث و ضروریات
۶ـ۱٫ یافته های اصلی
این تحقیق نسبت به بررسی تأثیر مدل تجاری نوآوری باز در فرایند تجاری سازی فناوری بر مبنای بکارگیری داده های حاصله از ۳۰ شرکت تولیدی کره جنوبی اقدام نموده است. این یافته ها پشتیبانی قابل توجهی را برای پنج فرضیه مرتبط با زمان توسعه، مدیریت IP، فروش، اندازه شرکتی و میزان تحقیق و توسعه حاصل آورده است. این نتایج نشان دهنده آن می باشند که بازی در مدل تجاری به طور مثبتی در ارتباط با تجاری سازی توأم با موفقیت فناوری می باشد. یافته های اصلی و ضروریات مرتبط به شرح ذیل ارائه می شوند: در ابتدا، نتایج تحلیل رگرسیون معرف آن هستند که به طور کلی به هنگامی که مدل تجاری بیشتر باز می گردد، دوره توسعه فناوری نیز مطلوبتر خواهد شد که خود سبب تحصیل سود از افزایش هزینه های نوآوری می گردد.
۶ـ۲٫ ضروریات تئوریکی و مدیریتی
مبحث مدیریت فناوری نشان دهنده آن است که شرکت ها دارای مشکل بزرگی در ارتباط با مدیریت نوآوری می باشند که خارج از تجربه های قبلی آنها می باشد و به علاوه این مسئله خارج از اعتقادات شخصی ابتدایی و راهکارهای اولیه آنها است (Chesbrough، ۲۰۰۲ ب). حال زمان تغییر فرا رسیده است و بر مبنای آن مدل های تجاری جدید می بایست قابلیت مدیریت نوآوری به صورت یک ویژگی الزامی را داشته باشند. این مقاله ضروریات مشخصی را برای جستجوی اهمیت استفاده از مدل های تجاری باز در ارتباط با رویه تجاری سازی توأم با موفقیت فناوری دنبال نموده است، علی الخصوص، که در این راستا می توان تحقیق جاری را عنوان داشت.
۶ـ۳٫ محدودیت ها و تحقیقات آتی
این تحقیق از مجموعه ای از اطلاعات شرکت های تولیدی در کره جنوبی استفاده نموده است. با این وجود، کلیه مطالعات دارای محدودیت هایی مخصوصاً در ارتباط با ویژگی های کمی می باشند که با استفاده از آنها قابلیت ارائه فرصت های مورد نظر برای تحقیقات آتی را خواهند داشت. در ابتدا، نتایج ما محدود به کشور کره است. به علاوه، این مطالعه کلیه صنایع تولیدی کره را تحت پوشش قرار نداده است و نتایج را احتمالاً نمی توان برای کلیه بخش های اقتصادی بکار گرفت. مطالعه مقایسه ای از کشورهای توسعه یافته و همچنین در حال توسعه با توجه به مؤسسات مختلف و هنجارهای فرهنگی متفاوت می تواند بینش جدید و باارزشی را برای ما فراهم آورد. به علاوه، تحقیقات آتی در ارتباط با فرایندهای نوآوری باز همچنان ضروری تلقی شده و بر حسب روش های مربوطه برای ایجاد فرایندهای نوآوری که قابلیت ایجاد تعاملات و مشارکت های سطح بالایی را داشته باشد همچنان مدنظر می باشد. بنابراین، حاصل آوردن یا جستجوی دانش خارجی به عنوان بخش مهمی از فرایند نوآوری تلقی می شود، اما لازم است تا قابلیت بررسی شرکت های دیگر که با ویژگی های توأم با موفقیت یا حتی شکست رو به رو شده اند را در نظر گرفت تا از این طریق بتوان نسبت به درک ویژگی های فعال کننده و همچنین موانع پیش روی در این عرصه اقدام کرد.
نقش مدل تجاری باز در تجاری سازی فناوری