نقش حاکمیت بالینی به عنوان استراژی بهبود کیفیت مراقبت های اولیه بهداشتی
نقش حاکمیت بالینی به عنوان استراژی بهبود کیفیت مراقبت های اولیه بهداشتی – ایران ترجمه – Irantarjomeh
مقالات ترجمه شده آماده گروه پزشکی
مقالات ترجمه شده آماده کل گروه های دانشگاهی
مقالات
قیمت
قیمت این مقاله: 25000 تومان (ایران ترجمه - irantarjomeh)
توضیح
بخش زیادی از این مقاله بصورت رایگان ذیلا قابل مطالعه می باشد.
شماره | ۷۷ |
کد مقاله | MDSN77 |
مترجم | گروه مترجمین ایران ترجمه – irantarjomeh |
نام فارسی | نقش حاکمیت بالینی به عنوان استراژی بهبود کیفیت مراقبت های اولیه بهداشتی |
نام انگلیسی | The role of clinical governance as a strategyfor quality improvement in primary care |
تعداد صفحه به فارسی | ۱۹ |
تعداد صفحه به انگلیسی | ۵ |
کلمات کلیدی به فارسی | حاکمیت بالینی, بهبود کیفیت, سازمان مراقبت های بهداشتی اولیه, تیم مراقبت های بهداشتی اولیه |
کلمات کلیدی به انگلیسی | clinical governance, quality improvement, primary care organisation, primary care team |
مرجع به فارسی | ژورنال بریتانیایی پزشکی عمومی، مرکز توسعه و تحقیق مراقبت های اولیه بهداشتی ملی، دانشگاه منچستر |
مرجع به انگلیسی | British Journal of General Practice |
کشور | انگلستان |
نقش حاکمیت بالینی به عنوان استراژیِ بهبودِ کیفیتِ مراقبت های اولیه بهداشتی
چکیده
این مقاله به فرآیند پیاده سازی حاکمیت بالینی در مراقبت های اولیه بهداشتی ، و تاثیرات آن در بهبود کیفیت می پردازد. این مبحث بیانگر وضع چگونگی پیاده سازی حاکمیت بالینی، در هر دو سطح سازمان های مراقبت های اولیه بهداشتی و پزشکی عمومی، و چالش های پیش رو برای پیاده سازی حاکمیت بالینی می باشد. بعلاوه، مقاله جاری مدلی را ارائه می نماید که جهت ارتقاء عواملی که به حاکمیت بالینی، برای بهبود کیفیت مراقبت های اولیه بهداشتی کمک می کنند کارگشا می باشد. تا به امروز، آزمایش پیاده سازی حاکمیت بالینی به طور گسترده ای مثبت بوده است. با اینحال، دولت برای حتمی کردن تغییرات فرهنگی و سازمانی لازم برای بهبود کیفیت مراقبت های بهداشتی، نیازمند ارائه تعهد، برنامه تغییر ده ساله، همراه با جداول زمانبندی واقعی است.
کلمات کلیدی: حاکمیت بالینی، بهبود کیفیت، سازمان مراقبت های بهداشتی اولیه، تیم مراقبت های بهداشتی اولیه.
نقش حاکمیت بالینی به عنوان استراژی بهبود کیفیت مراقبت های اولیه بهداشتی
مقدمه
رویکرد های گوناگونی برای بهبود کیفیت مراقبت های بهداشتی در انگلیس و ولز استفاده شده اند. این رویکردها مخصوصا در زمینه حاکمیت بالینی که بخشی از استراتژی سراسری دولت برای بهبود کیفیت در خدمات بهداشتی ملی (NHS) می باشد مورد استفاده قرار گرفته اند. حاکمیت بالینی، بخشی از چارچوب ده ساله است که بواسطه آن سازمان های NHS مسئول بهبود دائم کیفیت سرویس های خود، حفظ استاندارد های عالی، وایجاد محیطی می باشند که در آن حاکمیت بالینی شکوفا پیدا می شود. این مولفه بطور مساوی به مسئولیت در قبال مراقبت های بهداشتی موجود و بهبود مراقبت های بهداشتی آینده توجه می کند. عقیده کلی، ترکیب و تدوین رویکرد های پیشین، برای اندازه گیری و بهبود کیفیت مراقبت های بهداشتی است. بواسطه آن که این چارچوب ارائه دهنده اولین استراتژی منسجم و جامع، جهت بهبود کیفیت در مبحث خدمات بهداشتی ملی می باشد می توان آن را به عنوان مدلی مبتنی بر سیستم های مرتبط و در حقیقت به نوبه خود بی نظیر تلقی نمود.
مدرکی دال بر اینکه پیشرفت های قابل توجهی در زمینه بناکردن زیر ساخت برای حاکمیت بالینی در مراقبت های اولیه بهداشتی است بدست آمده است، وجود دارد. این فرآیند، متاثر از دپارتمان رهنمود های بهداشتی، راهنمایی دفتر منطقه ای، مفاد و راهبرد های سازمان های مراقبت های بهداشتی اولیه PCO ، اهرم هایی از تمامی سطوح، و میل شخصی، است. داشتن پیشرفت به خاطر وجود نیاز به بهبود کارایی، اثر گذاری و امنیت مراقبت از مریض، افزایش پاسخ گویی، و بخاطر وجود مدرکی از اختلافات در مراقبت های بهداشتی، اشتباهات پزشکی و مراقبت های بهداشتی نا مناسب، مهم است.
این مقاله همچنین به فرآیند پیاده سازی حاکمیت بالینی در مراقبت بهداشتی اولیه، و اثراتش بر بهبود کیفیت توجه می کند. همچنین مدلی را برای ارتقاء عواملی که به حاکمیت بالینی برای بهبود کیفیت مراقبت های بهداشتی کمک می کنند، می دهد.
نقش حاکمیت بالینی به عنوان استراژی بهبود کیفیت مراقبت های اولیه بهداشتی
موثر ترین استراتژی های بهبود کیفیت کدامند؟
بسیاری از تحقیقات قبلی بر جزء های منحصر به فرد بهبود کیفیت، مانند ممیزی کردن وقایع مهم (SEA) ، ممیزی کردن رایج، و پسخورد بیمار، متمرکز بودند. با اینحال، استراتژی های چند سطحی تغییر، که تحصیل مداوم، ممیزی کردن، تحقیق و اثر بخشی بالینی را در استراتژی های تحصیلی چند حرفه ایه متحد ترکیب می کنند، به تغییراتی در رفتار، که بهبود کیفیت را افزایش می دهند، منتهی می شوند. بنابر این، رویکرد های توسعه ای مورد استفاده سازمان های مراقبت های بهداشتی اولیه فعلی، که متمرکز بر یادگیری تیم و شرکت اند، بر بنیانی سالم بنا شده اند. برای مثال، ساخت تیم و مدیریت/رهبری موفقیت آمیز، تقویت کننده های بهبود کیفیت مهمی در محل های PMS نخستین، می باشند.
پیاده سازی موفق حاکمیت بالینی به درکِ نیاز، به رویکرد های چند سطحی برای تغییر در فرد (مثل پزشک عمومی)، سازمان سرتاسری (مثل PCO ) ، و سیستم بزرگتر (مثل NHS ) ، که در آن ها افراد و سازمان ها قرار دارند، دارد. استراتژی های بهبود کیفیت، استقلال هر سطح را به رسمیت شناخته و همراهش باید وابستگی متقابل سطوح گوناگون را ، در نظر بگیرند.
نقش حاکمیت بالینی به عنوان استراژی بهبود کیفیت مراقبت های اولیه بهداشتی
چگونه حاکمیت بالینی در سطح PCO ، در حال پیاده سازی شدن است؟
رویکرد های بیشماری برای پیاده سازی حاکمیت بالینی استفاده شدند، از جمله، ممیزی کردن (رویکرد اصلی بهبود کیفیت در دهه گذشته)، SEA ، رویداد های آموزشی و آموزش تیمی، به اشتراک گذاری داده های مقایسه ای، برنامه های یادگیری شخصی و طرز کار، تنظیم و بازرسی استاندارد ها، و استفاده از نمایانگر های کیفیت. بطور مخصوصی فرآیند های تسهیل گر، پشتیبانی و توسعه ای، توسط تیم های بسیاری از حاکمیت بالینی سازمان های مراقبت های بهداشتی اولیه ، برای پرورش حس مالکیت، اعتماد و اشتغال داوطلبانه کارکنان پیشه، حمایت می شوند. حاکمیت بالینی بر خلاف اصلاحات سریع، به عنوان پیاده سازی آرام و طولانی مدت ، که از پایه همه چیز را مرتب می کند، در نظر گرفته می شود.
سازمان های مراقبت های بهداشتی اولیه، حامی یادگیری شرکتی و تعاونی (تمام پیشه ها با هم یاد می گیرند) و یادگیری تیمی ( تمامی کارکنان یک حرفه با هم یاد می گیرند). هستند. درخواست کردن از پزشکان مستقل قراردادی مراقبت های اولیه بهداشتی، برای کار در چارچوب شرکتی، چیز بسیار متفاوتی از سیاست های قبلی است و دولت نمی تواند به راحتی اعمالش کند. رویکرد های مرسوم شامل ابتکار توسعه تیم کیفیت RCGP ، که پیشه ها را ترغیب به تعیین اولویت هایشان برای بهبود می کند، می باشد. چنین استراتژی هایی، که عقیده سازمان های کارورز را مورد توجه قرار می دهند ، مناسب هستند، چون بهبود کیفیت، نیازمند تغییرات اساسی در فرهنگ های رفتاری (حرفه ای) و سازمانی، که بسیار نادرست بوده و نیاز به زمان زیادی برای دست یابی دارند، می باشد.
پرورش حس مالکیت و اشتغال در میان کارکنان بهداشت مهم است چون، خیلی ها که ترسیده از پیشنهاد ارزیابی و تصدیق دوباره GP می باشند، از اینکه حاکمیت بالینی، برای بازرسی عملکرد ضعیف و نه پرورش بهبود کیفیت استفاده می شود، با خبرند. بسیاری از حرفه اییان بهداشت، چون فکر می کنند برنامه بهبود کیفیت تحمیل شده و برای پشتیبانی از بهبود کیفیت نیست، خودشان را درگیرش نکردند.
تنها ۳% از رهبران حاکمیت بالینی، منابع را از مجریان ضعیف پس گرفتند و فقط ۹% از آنها رویه های انضباطی ایجاد کردند. در زمانی که گروه های مراقبت های بهداشتی اولیه (PCGs) تبدیل به تیم های مراقبت های بهداشتی اولیه (PCTs) می شوند – و به خاطر عزل اخیر اولیای امور- سازمان های مراقبت اولیه بهداشتی مجبور به رسیدگی به مجریان ضعیف خواهند شد. طبیعتا، چون حاکمیت بالینی از سیستم ها هم، برای مطمئن شدن از حداقل استاندارد ها استفاده می کند، سازمان های مراقبت های اولیه بهداشتی نیز برای رویارویی با مجریان ضعیف، در مکانیزم های توسعه بخش مشغول اند، اما هنوز بخوبی پرورش یافته نیستند. در اوایل فرآیند توسعه حاکمیت بالینی، کارکنان حاکمیت بالینی مراقبت های اولیه بهداشتی، از نفع و ضررهای موجود، جهت نظارت و بهبود کیفیت مراقبت های بهداشتی ، بر حسب تعیین و رویارویی با رویداد های زیراستانداردی مراقبت های بهداشتی و در ترغیب همکاران مقاومشان برای پیش بری فرآیند موجود، مطمئن نبودند. بسیاری از رهبران حاکمیت بالینی فاقد شفافیت، در باب اهرم هایی (از قبیل، مشوق های مالی، انتشار جداول لیگ (آمار عملکرد ها) ) که اجازه به کاربردنشان را دارند، بودند، اما این نا شفافیت ها با تبدیل شدن گروه های مراقبت های اولیه بهداشتی به تیم های مراقبت های اولیه بهداشتی، برطرف شد. بدین ترتیب بعضی ها به نیت درست همکاران پیمانکار خود برای پیشبری فرآیند تکیه کردند. از آنجا که بار کاری و کمبود زمان محافظت شده بدین معنی بود که نمی شد اعضای حرفه را به طور مداوم نظارت کرد، گاهی اوقات، رویکرد های آسان ساز و توسعه بخش، تنها گزینه موجود در دسترس رهبران PCO (سازمان مراقبت های اولیه بهداشتی) بودند.
نقش حاکمیت بالینی به عنوان استراژی بهبود کیفیت مراقبت های اولیه بهداشتی
چگونگی پیاده سازی حاکمیت بالینی
باکس ۱٫ فرآیند پیاده سازی حاکمیت بالینی، حمایت شده توسط PCO ها
در سطح عملی؟
مدارک دال بر این هستند که بسیاری از کارکنان در سطح پیشه ای از دانش خوبی در مورد حاکمیت بالینی برخوردارند، با اینحال تمرکزشان از آنچه که رهنمود های حاکمیت بالینی در سطح PCO نشان می دهند، دقیقتر است. در سطح پیشه ای، حاکمیت بالینی، بصورت سه بخشی دیده می شود: فرهنگ، جوابگویی، و ابزار درون رویکردِ سراسریِ بهبودِ کیفیتِ بیمار محورِ تمام تیمی. و در حال جاگرفتن در زندگی های کاری روزانه افراد این پیشه، به عنوان فعالیت تیمی چند تخصصی مشترک مثبت است. برای مثال، بسیاری از پیشه ها شروع کار با ممیزی های مبتنی بر چارچوب، سرویس ملی، SEA ، سیستم های شکایت، نقشه های شخصی آموزشی، نقشه های توسعه پیشه ای، ارزیابی ها، و روز های دور از حرفه (تعطیلات) ، کرده اند.
یک سری سختی هایی در حاکمیت بالینی در سطح پیشه ای وجود دارد: علی الخصوص: فقدان زمان و پشتیبانی (مدیریتی، تکنولوژی اطلاعات) و مشکلات لجستیکی. با ظهور PCO های بزرگ، بعضی از کارکنان مراقبت های اولیه بهداشتی گزارش کردند که احساس جدا شدگی از سازمان را می کنند. پیشه های دست تنها احساس آسیب پذیری و بی حفاظی به خاطر اندازه های بزرگتر داده هایی که توسط پیشه های بزرگتر تولید می شود می کنند، و گمان می برند که امکان افشا و کژتابی برای داده هایشان وجود داشت. بعضی از کارکنان پیشه احساس می کنند که امکان تبدیل شدن حاکمیت بالینی به تمرین ورقه ای با گزینه های پرکردنی و حداقل کار انجام دادنی وجود داشت. سه جزء از حاکمیت بالینی مشکلات خاصی را در پیشه ها به وجود آوردند: رویارویی با کم عملکردی جزئی، ارزیابی GP ، و مشارکت معقول بیمار.
چه چالش هایی برای حاکمیت بالینی در مراقبت های اولیه بهداشتی وجود دارد؟
دلایلی برای امیدوار بودن به اینکه حاکمیت بالینی منتهی به بهبود های معقولی در مراقبت های اولیه بهداشتی می شود وجود دارد، مثل: وقت گذاری کارکنان، رهبری بالینی پدیدار ، رویکرد های توسعه ای مبتنی بر مدرک از PCO ها، این حقیقت که مناطق اولویت دار بالینی ملی (مثل بیماری قلبی) همتراز شدند تا حرفه ای های بهداشت و سلامت دارای اولویت شوند، و تاکید بر استراتژی مبتنی بر سیستم. بعلاوه، بهبود های واقعی از عوض کردن سیستم ها بدست می آیند، که رویکرد فعلی دولت نسبت به NHS است.
نقش حاکمیت بالینی به عنوان استراژی بهبود کیفیت مراقبت های اولیه بهداشتی
عوامل تاثیرگذار در حاکمیت بالینی، برای بهبود بخشی کیفیت مراقبت های بهداشتی ؟
سه دسته از مسائل روی هم افتاده وجود دارند که اگر به طور موفق آدرس دهی شوند، باعث افزایش پیاده سازی موفق نظارت بالینه در مراقبت های بهداشتی ، می شوند (باکس های ۳،۴ و ۵):
معمار های حاکمیت بالینی و زمینه ای که تحت آن، در حال پیاده سازی می باشد( محیط تغییر)،
مردم مسئول پیاده سازی حاکمیت بالینی (رهبران تغییر)، و
مردمی که حاکمیت بالینی را بخشی از کار عادی روزانه خود می کنند (پیاده ساز ها و کاربران تغییر).
همه کارکنان بهداشت و درمان نمی توانند یا نیاز ندارند رهبر تغییر و حاکمیت بالینی شوند. با اینحال، تمامی کارکنان باید کاربران حاکمیت بالینی بوده و تمام بیماران باید بهره برداران فرآیند باشند. نهایتا، ما باید به زمان اجازه دهیم تا فرآیند را جاسازی و فرهنگ جدید را، توسعه دهد.
حاکمیت بالینی بدنبال پرورش محیطی است که در آن بتوان به برتری دست یافت. با اینحال، استاندارد ها و اهداف (برای هر دوی سازمان ها و افراد کارورز) باید واقعی و تخصصی باشد، که نشان دهنده اینست که دوام بهسازی پایدار (و جنبی) چیزیست که سال به سال به حساب می آید. بعلاوه، حاکمیت بالینی، به درستی بیشترین تاکید را بر بهبود کیفیت توسعه ای و پشتیبان می گذارد. در واقع، انگار زمانه بیش از حد در جهت بررسی و عدم اعتماد به حرفه ای های سلامت و بهداشت، چرخیده است. رهبران حاکمیت بالینی باید، مراقبت های بهداشتی ضعیف را شناسایی کرده و با آن ها مقابله کنند و نسبت به آنانی که علی رغم پشتیبانی مناسب ، عرضه بهبود کیفیت را ندارند، اقدامات شایسته را به عمل بیاورند. دریافت کننده های حاکمیت بالینی (بیماران و مراقبت کننده گان) همچنین تمامی کاربران حاکمیت بالینی در سرویس بهداشت، نباید از بکار رفتن مجازات ها (شامل جاهایی که تعلیق یا فسخ قرارداد ها اعمال می شود) احساس تهدید کنند، بلکه باید در جاهایی که مجوز داده شده، از آن حمایت کنند. عدم بهبود دائمی در سرویس بهداشت ملی نباید تحمل شود. بعلاوه، سیستمی که به مراقبت های بهداشتی کیفیت بالا جایزه می دهد، باید جای سیستمی که بر پایه سرشماری ها جایزه نقدی می دهد، جایگزین شود. امید است که این امر با معرفی قرار داد اصلی جدید، تسهیل شود.
نقش حاکمیت بالینی به عنوان استراژی بهبود کیفیت مراقبت های اولیه بهداشتی