استراتژی مشارکت هیئت علمی توسعه برنامه های درسی
استراتژی مشارکت هیئت علمی توسعه برنامه های درسی – ایران ترجمه – Irantarjomeh
مقالات ترجمه شده آماده گروه آموزش
مقالات ترجمه شده آماده کل گروه های دانشگاهی
مقالات
قیمت
قیمت این مقاله: 25000 تومان
(ایران ترجمه - irantarjomeh)
توضیح
بخش زیادی از این مقاله بصورت رایگان ذیلا قابل مطالعه می باشد.
قیمت
قیمت این مقاله: 25000 تومان (ایران ترجمه - irantarjomeh)
توضیح
بخش زیادی از این مقاله بصورت رایگان ذیلا قابل مطالعه می باشد.
شماره | ۱۹ |
کد مقاله | EDU19 |
مترجم | گروه مترجمین ایران ترجمه – irantarjomeh |
نام فارسی | مهیا سازی برنامه درسی: استراتژی مشارکت موثر اعضای هیئت علمی در توسعه برنامه های درسی |
نام انگلیسی | Curriculum mapping: a strategy for effective participation of faculty members in curriculum development |
تعداد صفحه به فارسی | ۱۴ |
تعداد صفحه به انگلیسی | ۵ |
کلمات کلیدی به فارسی | تهیه برنامه های درسی، مدرسین دانشگاهی، مشارکت، توسعه برنامه درسی |
کلمات کلیدی به انگلیسی | Curriculum Mapping; Instructor; Participation; Curriculum Development |
مرجع به فارسی | علوم اجتماعی و رفتاریدپارتمان زبان انگلیسی، کالج علوم انسانی، دانشگاه کاشان، ایرانالزویر |
مرجع به انگلیسی | Social and Behavioral Sciences, Department of English, Faculty of Humanities ,University of Kashan, Kashan; Elsevier |
کشور | ایران |
مهیا سازی برنامه درسی: استراتژی مشارکت موثر اعضای هیئت علمی در توسعه برنامه های درسی
چکیده
در دنیای توسعه برنامه های درسی، کیفیت آموزش، حرکت واقعی به سمت تمرکز زدایی، و مشارکت حداکثری مدرسین دانشگاهی در برنامه ریزی برنامه درسی بعنوان مولف های اصلی بشمار می آیند که متخصصین امور دانشگاهی به دنبال آن هستند. پس از دهه ۱۹۸۰، فرآیند تهیه برنامه های درسی بعنوان یکی از مهمترین استراتژی ها جهت ارتقاء کیفیت آموزش، فرهنگ مشارکت و همکاری در موسسات آموزشی شناخته شد. این استراتژی قابلیت کمک به عملکرد دانشجویان و ارتقاء کیفیت تحصیلی آنها را خواهد داشت. بعلاوه، محققین نشان دادند که نهاد پذیری فرآیند ترسیم و تهیه برنامه های درسی در موسسات آموزشی دارای تاثیر مثبتی بر روی فرهنگ و فضای سازمانی دارد. در این مقاله، تهیه برنامه های درسی بعنوان یک استراتژی مرتبط با اصول این نتایج مطلوب تشریح می گردد.
کلمات کلیدی: تهیه برنامه های درسی، مدرسین دانشگاهی، مشارکت، توسعه برنامه درسی
استراتژی مشارکت هیئت علمی توسعه برنامه های درسی
۱- مقدمه
توسعه برنامه های درسی تنها در صورتی می تواند موثر واقع شود که مشارکت مدرسین دانشگاهی در فرآیند آموزش و یادگیری را جلب نماید. به عبارت دیگر، کارایی برنامه های درسی بعنوان یک مسئله دشوار در امر توسعه آموزش صرفا بوسیله بسته های برنامه درسی دانشگاهی مشخص نخواهد شد بلکه مشارکت و تعامل مدرسین دانشگاهی نیزدر این امر دخیل است (Lunnenberg و Ornstein 1996). کلیه اندیشمندان و عقلای این رشته عقیده دارند که نمی توان از هیچ یک از مدرسین انتظار داشت تا نسبت به پیاده سازی یک برنامه درسی از قبل طراحی شده و خاص اقدام کنند که خود ممکن است در تعامل با نظرات و ویژگی های افراد دیگری باشد (Fullan، ۱۹۸۲، Fullan و Miles 1992، Connellly و Clandinin 1999). علاوه بر این غالبا در عرصه آموزش عالی دانشگاهیان بر مبنای اعتقادات آموزشی خود اقدام به پیاده سازی بدون تعصبانه برنامه های درسی نمی نمایند. Hawthorne (1990) اظهار می دارد که عقیده های این دانشگاهیان در خصوص فراگیری، آموزش و تدریس و همچنین برنامه درسی دانشگاهی بطور مستقیم نشات گرفته از راهکارهای تدریس آنها می باشد (یعنی مواد و کیفیت آنها). Brown و Mcintyre (1993) عیقده دارند که یکی از دلایل عدم موفقیت فرآیندهای اصلاحی در توسعه برنامه های درسی نادیده گرفتن عقاید مدرسین است.
۲- تهیه برنامه های درسی
هدف اصلی از تهیه برنامه های درسی طراحی یک سند نوشتاری در خصوص آنچه که در طی یک ترم تدریس می شود می باشد. ذکر این نکته ضروری است که یک برنامه درسی در حقیقت برنامه ای است که یک مدرس اقدام به تدریس آن می نماید. اما یک سیستم مرتبط با تهیه برنامه درسی را می توان آن چیزی تصور کرد که حقیقتا آموخته می شود (Clough، James و Witcher، ۱۹۹۶). Jacobs (1997) بر روی این حقیقت که برنامه های مرتبط با تهیه برنامه های درسی هرگز یسکان نیستند تاکید دارد. برنامه های درسی معرف آن چیزی می باشد که مدرسین در جستجوی آن بوده و هرگز معرف یک تصویر حقیقی از آنچه حقیقتا در کلاس درس رخ می دهد نمی باشد. English (1984) عقیده دارد که تهیه برنامه های درسی چیزی نمی باشد بجز ارائه مفاد آموخته شده و زمان سپری شده برای تدریس آن. Uchiyama و Radin (2008) شش مرحله را برای تهیه برنامه های درسی در سطح آموزش عالی پیشنهاد می نمایند:
هر مدرس واحدی اقدام به طراحی نگاشت برنامه درسی در طی یک نیم ترم تحصیلی می نماید.
کلیه مدرسین بر روی برخی از رویه های تهیه برنامه های درسی در یک دوره خاص توافق دارند.
کلیه اعضای هیئت علمی در فرآیند بازنگری برنامه های این مولفه مشارکت دارند. در صورتی که این مشارکت زیاد نباشد، لازم است تا از یک گروه بزرگی جهت مراقبت از این پدیده بهره جست. در این گروه، شخصی بعنوان مسئول جمع آوری داده ها و یافتن موارد مرتبط و اطلاع دادن به همتایان خود انتخاب می گردد.
اعضای هیئت علمی در امر شناسایی مسائل خاص که در خصوص تعدیل های مرتبط، الحاقیه ها و حذف های مربوطه مورد نیاز هستند، دخیل خواهند بود.
در این مرحله، نواحی مشخص شده در مرحله قبلی اولویت بندی می گردند.
قبل از انجام تحلیل کامل رویه های تهیه برنامه های درسی ما می بایست برخی از دستورالعمل های مربوط به گروه برنامه ریزی را مورد بررسی دقیق قرار دهیم.
زمان مناسبی را می بایست در برنامه های دانشگاهی مشخص نمود تا در آن اشخاص مربوطه بتوانند مسئولیت های خود در ارتباط با برنامه ریزی برنامه درسی را انجام دهند.
افراد کلیدی در هر گروه بر مبنای وضعیت دانشگاهی آنها و صلاحدیدهای آموزشی مشخص شده تا قابلیت تسهیل فعالیت های مرتبط وجود داشته باشد.
یک محدوده زمانی خاصی را می بایست جهت آغاز پروژه برنامه ریزی و ترسیم برنامه های درسی مد نظر قرار داد.
لازم است تا نسبت به تعریف نقش های معنی دار و قابل درک برای کلیه همکاران دانشگاهی اقدام شود.
کلیه افراد می بایست در امر فرآیند تهیه برنامه های درسی مشارکت داشته باشند.
مراجعه تحقیقاتی نظیر کتاب ها، مقالات، گزارشات تحقیقاتی، ویدیوها و وب سایت ها را نیز می بایست فراهم ساخت (Jacobs، ۲۰۰۴، صفحه ۷).
در ابتدا هر مدرس اقدام به طراحی برنامه های خاص خود می نماید (Severino، S.، و Messina، R.2010). این مدرسین می بایست برنامه های درسی خود را ۵ دقیقه قبل از انتهای کلاس آماده نمایند. در صورتی که یک مدرس دوره ای را برای چندین بار در طی یک هفته ارائه می نماید، یک نقشه کافی خواهد بود. بسیار مهم است تا گزارشات پس از انجام فرآیند فراگیری و آموزش ثبت شوند. البته الزامی وجود ندارد تا مدرس بصورت دقیق اقدام به مدیریت زمان نماید، البته چنین مدیریتی می تواند موثر و کمک کننده باشد. Clough، James و Witcher (1996) عقیده دارند که با وجود آنکه فرآیند ایجاد نقشه های مرتبط بصورت روزمره یا هر جلسه الزامی است، گزارشات ماهیانه می توانند کفایت داشته باشند. بعلاوه، تنوع نقشه ها ممکن است سبب ایجاد مواردی ناخوشایند گردد که ممکن است در نهایت سبب ممانعت از اجرای فرآیند ترسیم برنامه های درسی گردد. در هر برنامه حداقل باید سه عنصر حضور داشته باشند که عبارتند از محتوا، مهارت ها و ارزیابی. پس از تکمیل این کار، مقامات اقدام به توزیع پیش نویس نهایی کلیه نقشه های مربوطه در بین مدرسین می نمایند. هر شخص که اقدام به خواندن این نقشه ها می نماید می تواند درک مناسبی در زمینه محتوا، مهارت ها و ارزیابی های آن حاصل آورد. به اشتراک گذاری این نقشه ها فرصت کافی را برای مدرسین در زمینه فراگیری بیشتر و مشخص نمودن موارد تکراری، موارد اختلاف و نواحی و آن دسته از نواحی یا مواردی که می توان آنها را ارتقاء داد اقدام کنند (Tuncay، N. و Uzunboylu، H. 2010). پس از آن مدرسین برخی از گروه های می توانند به مقایسه این نقشه ها دست زنند. در آموزش عالی قابلیت مقایسه برنامه های درسی یک ترم بصورت افقی و عمودی وجود دارد. متعاقبا آنها موارد حذفی و یا الحاقی را مشخص نموده که می تواند سبب به هم پیوستن این برنامه شود. نتیجه فوری چنین برنامه ای در گزارش Uchiyama و Radin’s report (2008) به شرح ذیل مشخص شده است:
در نیم ترم اول، از اساتید دانشگاهی درخواست شد تا نسبت به تکمیل این برنامه بصورت مستقل اقدام نمایند. در اولین ماه پیگیری برنامه های آنها جمع آوری و فرآیند بررسی آنچه در طی این دوره عرضه شده بود آغاز گردید. بقیه نیم ترم دوم نیز در ارتباط با مباحثی سپری شد که منجر به برنامه ریزی یک نقشه جامعه در زمینه مفاد تدریس در نیم ترم های گذشته گردید. نشست ها در اتاق کنفرانس برگزار شد که حقیقتا راحت بوده و در آن مدرسین به کامپیوتر نیز دسترسی داشته که قابلیت دیدن داده ها بر روی صفحه نمایش را فراهم ساخته است. در طی این نشست ها مزیت ها، معایب و بخش های همپوشانی مشخص گردیده و تصمیماتی در زمینه سوالات ذیل گرفته شد:
۱- کدام یک از مضامین و محتویات را می بایست حفظ نمود؟
۲- کدام یک از محتویات را باید حذف کرد؟
۳- کدام یک از محتویات را می بایست اضافه نمود؟
بطور مثال در این نشست ها مشخص شد که مباحث مکفی در زمینه تئوری یادگیری ارائه شده است، بنابراین چنین مبحثی از نیم ترم دوم حذف شد (صفحه ۱۵).
لازم است تا خاطر نشان شود که استاتید دانشگاهی می بایست اقدام به فراهم آوردن یک نقشه سالیانه برای هر یک از دوره های واحد نمایند. این نقشه شامل سه عنصر محتوا، مهارت و ارزیابی می باشد. Koppang (2004) عقیده دارد که یک مدرس قابلیت طراحی نقشه محتوای درسی هر دوره برای کل سال در یک حیطه زمانی ۳۰ الی ۴۵ دقیقه ای را خواهد داشت. پس از آن وی می تواند مهارت های اساسی را تعیین کند. لیست مهارت ها بطور معنی داری طولانی تر از این مفاد خواهد بود. در نتیجه، چنین مهارت هایی از زمانبری بیشتری برخوردار هستند. فرآیند ارزیابی نیز در حدود ۳۰ الی ۴۵ دقیقه برای هر دوره در یک سال زمان می برد. برخی از استاتید ترجیح می دهند که فرآیند طراحی برنامه درسی را در طی سال انجام داده و بنابراین این مورد در حدود ۱۵ الی ۲۰ دقیقه زمان می برد.
استراتژی مشارکت هیئت علمی توسعه برنامه های درسی
۳- مشارکت دانشگاه ها و تهیه برنامه درسی
استقلال و خودمختاری جزء هنجارهای آشکار دانشگاه ها در خلال این ایام بشمار می آید. اساتید جوانتر در خصوص هویت های منفک خود بعنوان دلیل اصلی آنکه چرا آنها اقدام به ترک موسسات آموزشی خود می نمایند نموده (Barnes و همکاران، ۱۹۹۸). Fogg (2006) نیز عقیده دارد که «وسواس فکری اصلی اعضای هیئت علمی استقلال در محل کار خود می باشد». در تضاد با موسسات آموزشی، تغییر فرهنگ از حالت استقلال و خودمختاری به یک حالت تعاملی و مشارکتی در سازمانهای مختلف وجود دارد. بطور مثال، وزارت کار ایالات متحده (۱۹۹۸) بیان داشته است که برخی از مهارت ها و صلاحیت ها در محل کار الزامی می باشند که دو مورد از آنها را می توان همکاری و مهارت های اجتماعی دانست.
Massy و Wilger (1994) دریافتند که برنامه ریزی درسی سبب افزایش علاقه مدرسین و مشارکت آنها در تیم های فراگیری و مواد تدریس می شود. علاوه بر این این مورد نقش مهمی را در ارتقاء و به روز رسانی مهارت های آنها در زمینه رشته درسی خاص و برآورده سازی نیازهای دانشجویان بهعده دارد. Hale (2008) به مستندات تحقیقاتی مختلف اشاره داشته و اذعان می دارد که به کارگیری دیدگاه های مرتبط با ترسیم برنامه درسی می تواند منجر به یک رفتار مشارکتی در بین همکاران یک مجموعه آموزشی شود. وی رفتار کاری مدرسین را به چهار دسته طبقه بندی نموده است. از نظر وی حتی شناسایی صرف چنین دسته بندی هایی می تواند سبب ارتقاء فرهنگ مشارکتی و اصلاح هنجارهای حاکم بر گروه های آموزشی شود. چهار مفهوم «بازی موازی»، «حالت رقابتی»، «تجانس روحی یا هم صلیقگی» و «موارد مرتبط با دانشگاه» در بردارنده دسته بندی های مرتبط با مدرسین و تعاملات آنها می باشد.
۴- مباحث و نتیجه گیری
تهیه برنامه های درسی بعنوان یک ابزار جهت ارتقاء ارتباط بین مدرسین دانشگاهی با توجه به مضامین و محتویات، مهارت ها و ارزیابی های دوره های آموزشی مطرح می باشد. در برخی از مناطق، تهیه برنامه های درسی بعنوان استراتژی اصلی جهت ارتقای عملکرد آموزشی دانشجویان بشمار می آید (دپارتمان آموزش ایالت اوهایو، ۲۰۰۱). در امر ترسیم و تهیه برنامه درسی، چنین برنامه ای را می توان از دو نکته نظر مورد برسی قرار داد: یکی فراگیری برنامه ریزی شده و دیگری برنامه های کاربردی سازمانی. مورد اولی ممکن است به خودی خود محقق شود اما مورد آخری معرفی موقعیت های آموزشی است که می بایست آنها را بوجود آورد. موفقیت فرآیند نگاشت برنامه های درسی بوسیله درک شخصی و یک درک کلی و مشارکتی در بین اعضای گروه های دانشگاهی مشخص خواهد شد. بنابراین، این اعضا می بایست پیچیدگی های ترسیم برنامه های درسی جهت افزایش درک شخصی خود را بخوبی درک نمایند. چنین نقشه هایی به روشی طراحی می شوند تا در آن سازمان ها تصویر بهتری از رویه فراگیری دانشجویان خود داشته باشند (Jacobs، ۱۹۹۷). این احتمال وجود دارد که نگاشت برنامه درسی ممکن است سبب شود تا مدرسین خود را از برنامه ریزی درسی معاف پندارند. در انتها، لازم است تا مشخص شود که نگاشت برنامه های درسی را نمی توان بعنوان روشی جهت ارزیابی اساتید دانشگاهی بشمار آورد بلکه روشی جهت ارزیابی برنامه های درسی می باشد.
استراتژی مشارکت هیئت علمی توسعه برنامه های درسی