مطابقت هزینههای نمایندگی، ساختار مالکیت و حاکمیت شرکتی
مطابقت هزینههای نمایندگی، ساختار مالکیت و حاکمیت شرکتی – ایران ترجمه – Irantarjomeh
مقالات ترجمه شده آماده گروه حسابداری
مقالات ترجمه شده آماده کل گروه های دانشگاهی
مقالات
قیمت
قیمت این مقاله: 68000 تومان (ایران ترجمه - Irantarjomeh)
توضیح
بخش زیادی از این مقاله بصورت رایگان ذیلا قابل مطالعه می باشد.
شماره | ۲۷ |
کد مقاله | ACC27 |
مترجم | گروه مترجمین ایران ترجمه – irantarjomeh |
نام فارسی | مطابقت هزینههای نمایندگی، ساختار مالکیت و حاکمیت شرکتی |
نام انگلیسی | Agency costs, ownership structure and corporate governance compliance: A private contracting perspective |
تعداد صفحه به فارسی | ۶۹ |
تعداد صفحه به انگلیسی | ۲۳ |
کلمات کلیدی به فارسی | هزینههای نمایندگی (کارگزاری)، حاکمیت شرکتی، مطابقت شاخص حاکمیت، مالکیت |
کلمات کلیدی به انگلیسی | Agency costs, corporate governance, Governance index compliance, Ownership |
مرجع به فارسی | کالج اقتصاد و امور مالی، دانشگاه تروب |
مرجع به انگلیسی | School of Economics and Finance La Trobe University,Australia |
کشور | استرالیا |
مطابقت هزینههای نمایندگی، ساختار مالکیت و حاکمیت شرکتی
دیدگاهی بر مبنای انعقاد قراردادهای خاص
چکیده
این مقاله نسبت به تشریح این موضوع اقدام مینماید که آیا اتخاذ مضامین کاری خاص حاکمیت شرکتی و علیالخصوص الزام به یک قاعده یا نظام جامع در زمینه بکارگیری شیوههای حاکمیتی در ارتباط با مزیتهای هزینه نمایندگی یا کارگزاری برای شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار استرالیا (ASX) خواهد بود یا خیر. با استفاده از یک مجموعه قرارداد خصوصی یا خاص و اختیاری، مشخص شده است که پذیرش خصیصههای حاکمیت شرکتی فردی دارای هیچگونه تاثیری بر روی هزینههای نمایندگی شرکتی نمیباشد، در حالیکه مطابقت بیشتر با یک متغیر شاخص حاکمیت جامع که بیانگر ضروریات شورای حاکمیت شرکتی ASX است و هم اکنون نافذ بوده و از قوت قانونی برخوردار میباشد، منجر به هزینههای نمایندگی قابل توجه کمتری خواهد شد. تاثیر انتفاعی یا سودمند مطابقت حاکمیت اختیاری بر روی هزینههای نمایندگی نیز بصورت مستقل از ساختار مالکیت شرکتی مشخص شده است. این یافتهها برای شرکتها از طیفی از استلزامها و تبعات هم در استرالیا و هم بصورت جهانی برخوردار است.
کلمات کلیدی : هزینههای نمایندگی (کارگزاری)، حاکمیت شرکتی، مطابقت شاخص حاکمیت، مالکیت
مطابقت هزینههای نمایندگی، ساختار مالکیت و حاکمیت شرکتی
۱- مقدمه
مجموعه فزآیندهای از شواهد و مستندات بینالمللی وجود دارند که موکد وجود همبستگی بین ساختار حاکمیت شرکتی، عملکرد آن و برآیندهای ارزشیابی میباشند. با این وجود، آنچه از این مستندات کمتر مشهود میباشد کانالی است که از طریق آن مکانیزمهای حاکمیتی تاثیرات خود را حاصل میآورند. مطالعات قبلی یکسری از کانالهای بالقوه در زمینه اثرات حاکمیت شرکتی را پیشنهاد نمودهاند، نظیر آنچه از حقوق قویتر سهامداران نشات میگیرد و یا ساز و کارهای حفاظت قانونی که باعث کاهش هزینههای سرمایهای یک سرمایهگذار میشود و یا تاثیرات انگیزه بخش در ارتباط با آسیب پذیری بوجود آمده در خصوص قبضه مالکیت یک شرکت (خرید یک شرکت یا کنترل آن از سوی شرکت یا شرکتهای دیگر).
از جمله کانالهای پیشنهادی دیگر شامل تحت پوشش قرار دادن بیشتر و اعمال رویههای گزارشگری بوسیله نمایندگیهای ارزیابی، ساختار مدیریتی ارتقا یافته و بهرهگیری از بینشی خاص بسمت پیاده سازی اختیاری یا قانونی کدها و قواعد مرتبط با ساز و کارهای حاکمیتی و قابلیت ارائه و افشای اطلاعات پیشرفته میباشد.
علاوه بر این، تحقیق دیگری نیز در این زمینه وجود دارد که دال بر آن است که عملکرد قبلی یا معاصر یا برآیندهای ارزش گذاری باعث بروز تغییرات در ساختار حاکمیت شرکتی موسسات میشوند. این امر باعث بوجود آمدن مسئله حاکمیت و درونزایی عملکرد (performance endogeneity) (بر حسب علیت معکوس و/یا تابعیت پویا) شده و باعث بوجود آمدن شبهاتی در زمینه اهمیت بنیادین ساختارهای حاکمیت شرکتی و قواعد مرتبط با آن میشود.
مقاله جاری ارتباط حاکمیت شرکتی و هزینه نمایندگی، از دیدگاه یک قرارداد خاص یا خصوصی، را مورد خطاب قرار داده و علاوه بر آن، بجای اتخاذ یک راهکار حاکمیت شرکتی فردی، بعنوان مکانیسم کنترل نمایندگی، یک قاعده کلی در زمینه شیوه حاکمیتی را مد نظر قرار میدهد. بر این مبنا، نکته تمرکز این مبحث بر روی شناسایی تاثیر مورد انتظار اصول حاکمیت شرکتی خوب و بهترین توصیهها در زمینه آیین نامهای میباشد که بوسیله شورای حاکمیت شرکتی ASX در سال ۲۰۰۳ در خصوص تدابیر مرتبط با هزینههای نمایندگی برای شرکتهای پذیرفته شده – ASX ارائه شده است. این مضمون از طریق بوجود آوردن شاخص حاکمیت ساختاری بر مبنای مولفههای قواعد کاربردی- کنونی، در طی دوره قبل از پذیرش آن از سال ۱۹۹۲ الی ۲۰۰۲، حاصل شده است. این اولین تلاش برای ارزیابی تاثیر قاعده عملیاتی در مورد حاکمیت شرکتی ترکیبی، بعنوان یک ابزار تعدیل – نمایندگی خاص، خواهد بود. شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار استرالیا (ASX) نیز فراهم آورنده یک نمونه نوین برای تجزیه و تحلیل در این زمینه میباشند، چرا که ویژگیهای بازاری و موسسهای در بردارنده پتانسیل مرتبط با مشکلات اساسی نمایندگی است.
ادامه این مقاله بشرح ذیل میباشد. بخش ۲ محیط نمایندگی که شالوده عملیات شرکتهای پذیرفته شده استرالیا و خط مشی حاکمیت نمایندگی در استرالیا را تشکیل میدهد را مورد بحث قرار میدهد. بخش ۳ ارائه دهنده فرضیه و تعریف مرتبط با متغیرهای مورد نظر بتفصیل میباشد. بخش ۴ ساخت نمونه و مسایل اطلاعاتی را مشخص نموده و آمار توصیفی و آنالیز همبستگی را ارائه مینماید. بخش ۵ تشریح کننده اسلوب مطالعاتی میباشد و نتایج آنالیز چند متغیره را عرضه میدارد. در نهایت بخش ۶ به نتیجه گیری میپردازد.
مطابقت هزینههای نمایندگی، ساختار مالکیت و حاکمیت شرکتی
۲- محیط نمایندگی و حاکمیت شرکتی در استرالیا
۱-۲٫ محیط نمایندگی در استرالیا
بازار استرالیا را میتوان بعنوان یک محیط قابل توجه جهت بررسی وجود مشکلات نمایندگی و هزینههای آن و همچنین ارزیابی تاثیر راهکارهای بالقوه کنترل نمایندگی مد نظر دانست. ویژگیهای مرتبط با محیط موثر نمایندگی در استرالیا شامل وجود بازار بورس اوراق بهادار بینالمللی و مقررات و قواعد شرکتی میباشند که خود منجر به عدم تمایز سطوح مرتبط با محافظت از سهامداران در شرکتهای پذیرفته شده استرالیا و همگنی موثر در خصوص آسیب پذیری مرتبط با قبضه مالکیت شرکتی میشود. با این وجود، در تضاد با این ویژگیها، یکسری از خصیصههای موسسهای نیز وجود دارند که از پتانسیل تاثیر گذاری معکوس بر روی پارامترهای نظارتی و محیطی تشویقی که بطور ذاتی در شرکتهای استرالیا وجود دارند برخوردار است که خود باعث بوجود آمدن مشکلات نمایندگی و هزینههای نمایندگی وابسته میشود. این موارد شامل سطوح نسبتا پایین مالکیت سرمایهگذار موسسهای، تمرکز سرمایهگذاری موسسهای در شرکتهای بزرگتر پذیرفته شدهای که بعنوان شاخص بازار بشمار میآیند و همچنین سطوح پایین سررسید بدهی شرکتی، که حداقل بصورت نسبی، بعلت وجود یک سیستم مالیاتی تعیین مقدار سود سهام در استرالیا، میباشد.
۲-۲٫ محیط حاکمیت شرکتی در استرالیا
ویژگیهای سازمانی ذکر شده فوق در بر دارنده این نکته است که بخش شرکتی استرالیا از پتانسیل در معرض قرار گیری مشکلات ذاتی نمایندگی برخوردار میباشد. با توجه به عدم قطعیت در زمینه تاثیر راهکارهای تعدیل مشکلات سنتی نمایندگی، ساختار حاکمیت شرکتی داخلی شرکتهای پذیرفته شده- ASX بنظر نقش بالقوه قابل توجهی در کاهش هزینههای نمایندگی ایفا میکند. نیازهای مربوط به حاکمیت رسمی شرکتی در همین اواخر در استرالیا معرفی شده است، با این حال، لازم بذکر است که شورای حاکمیت شرکتی ASX نسبت با انتشار اصول مرتبط با حاکمیت شرکتی مناسب و بهترین توصیههای مربوط بدان در آوریل ۲۰۰۳ اقدام نموده است که این اصول، برای شرکتهای پذیرفته شده- ASX از دوره گزارشگری سال ۲۰۰۴ به بعد قابل مراعات گردیده است. این مضمون حاوی ۱۰ اصل و ۲۸ توصیه در زمینه اعمال بهترین راهکارها میباشد. البته این قواعد از نظر حقوقی لازمالاجرا نمیباشند و بر مبنای افشای موارد و عباراتی چون «اگر نه، چرا نه» میباشند، که خود حالت عدم قطعیت آن در ارتباط با میزان تبعیت و تاثیر کلی آن بر ساختار شرکتی و تصمیم سازی را نشان میدهد.
۳- توسعه فرضیه و تشریح متغیر
۱-۳٫ توسعه فرضیه
مشارکت کلیدی این مقاله در زمینه شناسایی تاثیر آیین نامه شورای حاکمیت شرکتی ASX بر روی سطوح هزینه نمایندگی شرکتهای پذیرفته شده – ASX در یک مجموعه با توجه به انعقاد قراردادهای خصوصی میباشد. این موضوع شامل پیاده سازی مبنایی است که معرف میزان مطابقت شرکتها با اصول شورای حاکمیت شرکتی ASX و بهترین راهکارهای توصیه شده باشد. در خصوص وجود تنوع در زمینه تطابق اختیاری با تعدادی از جانشینهای هزینه نمایندگی این موضوع را پیگیری خواهیم نمود که آیا معرفی بهترین راهکارهای توصیه شده و علیالخصوص مطابقت شرکت با این توصیهها، باعث بوجود آمدن مزیتهای مرتبط با کاهش هزینه نمایندگی خواهد شد یا خیر. فرضیه بنیادین که در این خصوص مورد بررسی قرار گرفته است آن است که آیا مطابقت اختیاری بیشتر با نماد شاخص شورای حاکمیت شرکتی ASX «آیین نامه» در ارتباط با اصول هزینه- نمایندگی کمتر یا بطور موثر انتظار یک ارتباط منفی معنی دار آماری بین مطابقت قاعده حاکمیتی و هزینههای نمایندگی سطح- شرکتی عمل خواهد نمود یا خیر.
۲-۳٫ ویژگیهای بهترین راهکار حاکمیت شرکتی
درپی مطالب فوق، متغیرهای استفاده شده در جهت معرفی ۸ ویژگی حاکمیتی قابل برآورد بشرح ذیل عرضه میشوند (همراه با رجوع به بهترین راهکار عملی توصیه شده و یا اصل حاکمیت مناسب):
استقلال هیئت مدیره (BRDIND) : برآورد شده بعنوان نسبت کل هیات متشکل از مدیران مستقل (نماینده بهترین راهکار توصیه شده ۱-۲).
دوگانگی مدیر عامل – رئیس هیات مدیره (CEOCHAIR) : مشخص شده بوسیله یک متغیر شاخص یا نشانگر، کد ۱ در صورتی که مدیر عامل سمت رئیس هیات مدیره را نیز داشته باشد و در غیر این صورت ۰ (معرف بهترین راهکار توصیه شده ۲-۲ و ۳-۲).
اندازه هیات مدیره (BRDSIZE) : برآورد شده بعنوان لگاریتم طبیعی مجموع کل اعضای هیئت مدیره (معرف اصل حاکمیت خوب ۲).
حقالزحمه یا پاداش هیئت مدیره (BRDREM) : برآورد شده بعنوان الگاریتم طبیعی مجموع کل مزایای سالیانه پرداخت شده به اعضای هیئت (معرف بهترین راهکار توصیه شده ۱-۹ و اصل حاکمیت خوب ۹).
گزینههای صادر شده برای مدیران اجرایی (OPTUSE) : مشخص شده بوسیله یک متغیر شاخص، کد ۱ در صورت وجود گزینههای قابل توجه در این زمینه برای مدیران اجرایی در انتهای سال مالی مربوطه و در غیر این صورت ۰ (عرف بهترین راهکار توصیه شده ۳-۹ و ۴-۹).
وجود یک کمیته ممیزی (AUDITCOM) : تعریف شده بوسیله یک متغیر شاخص با کد ۱ در صورتی که کمیته ممیزی هیئت موسس – بصورت مجزا در طی این دوره در وضعیت عملیاتی قرار داشته باشد و در غیر این صورت کد ۰ (معرف بهترین راهکار توصیه شده ۲-۴).
وجود کمیته پاداش یا حقالزحمه (REMCOM) : تعریف شده بوسیله یک متغیر شاخص با کد ۱ کمیته پاداش هیئت موسس – بصورت مجزا در طی این دوره در وضعیت عملیاتی قرار داشته باشد و در غیر این صورت کد ۰ (معرف بهترین راهکار توصیه شده ۲-۹).
وجود کمیته کاندیدا (NOMCOM) : تعریف شده بوسیله یک متغیر شاخص با کد ۱ کمیته کاندید هیئت موسس – بصورت مجزا در طی این دوره در وضعیت عملیاتی قرار داشته باشد و در غیر این صورت کد ۰ (معرف بهترین راهکار توصیه شده ۴-۲).
از چشم انداز ویژگی حاکمیت فردی، انتظار میرود تا هزینههای سطح- شرکتی بصورت منفی در ارتباط با اندازه هیات و وجود حالت دوگانگی مدیر عامل – رئیس هیات مدیره باشد و همچنین بصورت مثبت در ارتباط با میزان استقلال هیات، سطح حقالزحمه هیات، استفاده از گزینههای انتخابی جهت پاداش به مدیران اجرایی و وجود کمیته ممیزی، حقالزحمه و کاندیدای هیئت موسس – بصورت مجزا باشد. با این حال، این مورد بعنوان یک انتظار قطعی مد نظر نمیباشد، چرا که صفات یا ویژگیهای حاکمیت فردی به میزان قابل توجهی بر روی سطوح هزینه نمایندگی خاص شرکتی تاثیر خواهد داشت و مطالعات قبلی همانند سینگ و دیویدسون (۲۰۰۳) و مکنایت و ویر (۲۰۰۹) بطور معمول این مضمون را در مطالعات خود نیافتند.
۳-۳٫ صفات تعدیل کننده – نمایندگی خارج از سازمانی
علاوه بر این، یکسری از ویژگیهای نظارتی و حاکمیت خارج از سازمانی وجود دارند که از پتانسیل تاثیر گذاری بر هزینههای نمایندگی سطح- شرکتی برخوردار میباشند. این ویژگیها عبارتند از ساختار مالکیت شرکتی و ساختار سرمایه شرکتی ( تامین مالی از محل استقرارض) و خطمشیهای مربوط به سود سهام. سازگار با فرضیه همگرایی منافع جنسن (۱۹۹۳) و فرضیه شرکت مبتنی بر هزینه نمایندگی صفر با مدیر- مالک ۱۰۰% بوسیله انگ، کولی و لین (۲۰۰۰)، مالکیت بیشتر یک مدیر (داخلی) میبایست به میزان بیشتری باعث ایجاد یکپارچگی در منافع مدیران و سهام داران شود. مالکیت کامل شرکتهای پذیرفته شده بوسیله مدیران و یا مدیران کل امکان پذیر نمیباشد، با این وجود، چنین امری باعث بروز این احتمال خواهد شد که صف بندی مدیریتی که در سطح مالکیت ممکن است رخ دهد بسیار کمتر از ۱۰۰% خواهد بود، که منجر به بروز وخامت در هزینههای نمایندگی میشود. سهامداران اساسی خارج از سازمان همچنین دارای انگیزه فزآیندهای در زمینه نظارت بر تصمیمگیریهای هیات مدیره و کادر مدیریتی میباشند تا بدینوسیله ارزش سهام خود را بحداکثر برسانند، با این استثنا که منافع سهامداران بیرونی در حالت یکنواختی نمایندگی میبایست در سطوح مالکیت بالاتر تشدید شود. نظارت موثر بوسیله سرمایهگذاران موسسهای یا سازمانی بطور مشابه بعنوان یک مکانیسم تعدیل- نمایندگی موثر مد نظر قرار گرفته شده است. با این حال، طرح این موضوع که چنین مبحثی در سطوح مالکیت آشکار میباشد هنوز بعنوان یک مضمون تجربی سوال برانگیز است.
۴-۳٫ برآورد هزینه نمایندگی
این مقاله چهار راهکار مختلف که معرف وجود و سطح هزینههای شرکتی میباشند، و عامل جدایی مالکیت از کنترل مدیریت و / یا وجود تصمیم گیری ناکارا یا خود – خدمتی میشود را بکار میگیرد. این راهکارها بشرح ذیل میباشند:
ضریب بهرهبرداری دارایی (ASSETUT) : برآورد شده بعنوان مجموع درآمد سالیانه تقسیم بر مجموع داراییهای سالیانه. این امر فراهم آورنده یک راهکار کمی در خصوص تاثیر تصمیمات سرمایهگذاری شرکتی و قابلیت مدیریت شرکتی در جهت هدایت دارائیها و بهرهگیری آنها به موثرترین روش ممکن میباشد. شرکتهایی که از نرخ بهرهمندی کمتر دارایی برخوردار میباشند تصمیمات سرمایهگذاری غیر بهینهای اتخاذ نموده و یا از بودجه خود برای خرید دارائیهای غیرمولد (سرمایههایی که تولید کننده درآمد نمیباشند) استفاده کردهاند و بدینسان هزینههای نمایندگی را برای سهامداران خود رقم زدهاند. این مورد مشابه با متغیرهای استفاده شده بوسیله انگ، کولی و لین (۲۰۰۰)، سینگ و دیویدسون (۲۰۰۳) و مکنایت و ویر (۲۰۰۹) میباشد.
مطابقت هزینههای نمایندگی، ساختار مالکیت و حاکمیت شرکتی
۴- انتخاب نمونه و تشریح داده
۱-۴٫ انتخاب نمونه و منابع داده
نمونه شرکتی که در این تحلیل بکار گرفته شد از انتخاب تصادفی ۱۲۰ شرکت از بین ۳۰۰ شرکت بر اساس ارزش جاری سرمایه بازار حاصل شده است که در ASX در انتهای ژوئن ۱۹۹۶ پذیرفته شده بودند. شرکتهای امانی سرمایه گذاری و بانکداری همراه با شرکتهای قانونمند یا تحت نظارت عام پذیرفته شده که بترتیب دارای مدیریت و ساختارهای مالی و مالکیتی منحصربفردی میباشند، از این انتخاب کنار گذاشته شدند. دادههای مرتبط برای این شرکتهای نمونه جهت دورههای سالیانه از ۱۹۹۲ الی ۲۰۰۲، در صورت وجود، جمعآوری شدند.
از سال ۱۹۹۲ اقدام به جمعآوری این دادهها گردید، سالی که مترادف با افزایش فزاینده آگاهی و بصیرت در زمینه حاکمیت شرکتی در پی انتشار گزارش کمیته کادبری (Cadbury) در انگلستان بود و در نهایت دوره نمونه در سال ۲۰۰۲ به انتها رسید که علت آنها را میتوان بجای پذیرش بالقوه دیدگاه box-ticking در ارتباط با موارد تخصیص یافته بوسیله شورای حاکمیت شرکتی ASX در سال ۲۰۰۳، در تمایل برای بررسی راهکارهای حاکمیتی توسعه یافته داخلی در پاسخ به محیطهای نمایندگی خاص شرکتی جستجو کرد. این مضمون فراهم آورنده یک نمونه نهایی از ۱۱۲۷ مورد از مشاهدات سالیانه سطح شرکتی بوده است که در آن مشاهدات از دست رفته یا گمشده سال در ارتباط با شرکتهایی میباشد که در ابتدا پس از ۱۹۹۲ در ASX پذیرفته شده یا شرکتهایی که پس از ۱۹۹۶ از ASX کنار گذاشته شدند، که این امر عمدتا بواسط خرید بوده است.
۲-۴٫ آمارهای توصیفی
جدول ۱ معرف آمارهای توصیفی برای چهار متغیر وابسته جانشین نمایندگی و متغیرهای تشریحی برای مجموع دوره ۱۱ ساله از ۱۹۹۲ الی ۲۰۰۲ و آمارهای میانگین برای سالهای واحد در این دوره میباشد. در بین مشاهدات شرکتی، میانگین نسبت بهرهمندی دارایی ۰٫۸۶۴۹ بوده است که در آن شرکت میانه، در خلال دوره عملیاتی، در یک سطح از کارایی ۰٫۱۹ کمتر از این سطح متوسط قرار داشته است. این ارقام را میتوان با نسبتهای میانگین (میانه) بهرهگیری یا مطلوبیت دارایی ۱٫۴۳ (۱٫۲۴) برای شرکتهای آمریکایی پذیرفته شده درمباحث سینگ و دیویدسون (۲۰۰۳) و ۶۹/۲ (۱۶/۲) مشاغل کوچک پذیرفته نشده در مباحث فلمینگ، هینی و مککاسکر (۲۰۰۵) مورد مقایسه قرار داد. نسبت میانگین (میانه) هزینه اختیاری برای مشاهدات شرکت نمونه در خلال این دوره ۰٫۳۶۹۱ (۰٫۳۲۱۵) میباشد، که به میزان قابل توجهی بیشتر از میانگین (میانه) فروش، هزینه عمومی و اداری (SG&A) در برابر نسبت فروش ۰٫۲۷۹۲ (۰٫۱۹۵۰) گزارش شده برای شرکتهای پذیرفته شده آمریکایی بوسیله سینگ و دیویدسون (۲۰۰۳) بوده است.
۳-۴٫ ارتباطات بین متغیرهای توضیحی
جدول ۲ ضرایب همبستگی دو به دو برای متغیرهای مستقل جهت کل دوره نمونه را عرضه مینماید. همبستگیهای مورد انتظار که بطور مشهودی مشخص میباشند شامل ارتباط مثبت بین اندازه شرکت و اندازه هیات مدیره و پاداش آن میباشند، که بر این مبنا اینگونه تصور میشود که شرکتهای بزرگتر دارای شاخص بزرگتری از مجموع هیات مدیره بوده و قابلیت عرضه حقوق و مزایای بیشتری برای اعضای هیات مدیره خود برخوردارند. بطور مشابه، این موضوع تعجب برانگیز نخواهد بود که دریابیم مجموع حقوق و مزایا یا پاداشهای پرداختی به هیات مدیره بطور مثبتی دارای همبستگی با اندازه هیات مدیره خواهد بود.
مطابقت هزینههای نمایندگی، ساختار مالکیت و حاکمیت شرکتی
۵- روش شناسی تحقیقاتی و نتایج تجربی
۱-۵٫ درون زایی ساختار حاکمیت شرکتی
مسئله پتانسیل درون زایی ساختار حاکمیت شرکتی بطور مستقیم در غیاب هر گونه ضروریات حاکمیت شرکتی رسمی در استرالیا در طی دوره نمونه از ۱۹۹۲ الی ۲۰۰۲ مطرح گردید که در آن پتانسیل قابل توجهی وجود دارد تا هویتهای مربوطه به محیطهای نمایندگی شرکتی بتوانند بر روی توسعه روال حاکمیت شرکتی خود تاثیر گذار باشند. آزمون اکید برون زایی برای دادههای پانلی که بوسیله ولدریج (۲۰۰۲) پیشنهاد گردید بدین منظور مورد استفاده قرار گرفته است که بر مبنای برآورد مدل اثرات ثابت ذیل است:
۲-۵٫ روش شناسی برآورد رگرسیون و نتایج آن
دو مدل اثر ثابت متغیرهای ابزاری ذیل، با استفاده از ارزشهای تاخیری یکساله متغیرهای توضیحی درون زاد بعنوان ابزارها، مورد ارزیابی قرار میگیرند:
مطابقت هزینههای نمایندگی، ساختار مالکیت و حاکمیت شرکتی