مدیریت بحران: کارآفرینی و سرمایه اجتماعی
مدیریت بحران: کارآفرینی و سرمایه اجتماعی – ایران ترجمه – Irantarjomeh
مقالات ترجمه شده آماده گروه مدیریت – بازرگانی
مقالات ترجمه شده آماده کل گروه های دانشگاهی
مقالات
قیمت
قیمت این مقاله: 38000 تومان (ایران ترجمه - Irantarjomeh)
توضیح
بخش زیادی از این مقاله بصورت رایگان ذیلا قابل مطالعه می باشد.
مدیریت بحران: کارآفرینی و سرمایه اجتماعی
شماره | ۱۰ |
کد مقاله | MNG10 |
مترجم | گروه مترجمین ایران ترجمه – irantarjomeh |
نام فارسی | مدیریت بحران: کارآفرینی و سرمایه اجتماعی در جوامع تجاری محلی |
نام انگلیسی | Crisis management: Entrepreneurship and social capital in local business communities |
تعداد صفحه به فارسی | ۳۴ |
تعداد صفحه به انگلیسی | ۱۲ |
کلمات کلیدی به فارسی | مدیریت بحران |
کلمات کلیدی به انگلیسی | Crisis management |
مرجع به فارسی | دپارتمان مطالعات تجاری، دانشگاه اپسالا، سوئد |
مرجع به انگلیسی | Department of Business Studies, Uppsala University, Sweden |
سال | ۲۰۰۳ |
کشور | سوئد |
مدیریت بحران: کارآفرینی و سرمایه اجتماعی
مدیریت بحران : کارآفرینی و سرمایه اجتماعی در جوامع تجاری محلی
چکیده ABSTRACT
احساس وقوع بحران در بین سکنه یک جامعه محلی بصورت معمول منجر به وجود آمدن اتحاد و یکپارچگی و همچنین تاسیس اهداف مشترک میشود. علیرغم آنکه توسعه اهداف یک جامعه بعنوان یک روال خط مقدم در جهت ارتقاء فعالیتهای کارآفرینی مطرح میباشد، ما پیشبینی میکنیم که ساختار اشتغال یک جامعه ممکن است به میزان قابل ملاحظهای بر روی این نتایج تاثیرگذار باشد. در جوامعی که معمولا توسط افراد خاصی تحت کنترل میباشند، سطوح فعالیتهای کارآفرینی اندک خواهد بود، در حالی که در جوامعی که فاقد چنین کنترل و اشرافی هستند، کارآفرینی بصورت یک جامعه تجاری شفاف نمود خواهد یافت. در این مطالعه ما با ۷۵ کارآفرین، حسابدار، بانکدار و مقامات دولتی در سه ناحیه سوئد مصاحبه نمودهایم. دو مورد از این جوامع با بحران حقیقی یا ادراک شده مربوطه دست به گریبان میباشند. البته لازم به ذکر است یکی از این جوامع دارای محدوده گوناگونی از صنایع کوچک و متوسط میباشد (وارنامو) و جامعه دیگر نیز دارای صنایع کاغذسازی بزرگ بوده که اغلب نیروی کار منطقه را بخود اختصاص داده است (هالستاویک). برای مقایسه، ما نسبت به بررسی جامعه سوم که با هیچگونه از بحران اقتصادی حقیقی یا ادراک شده روبرو نبوده و جامعه تجاری آن شامل گروهی از شرکتهای دارای اندازه کوچک و متوسط میباشند (لورتالیج) اقدام نمودیم. نتایج بدست آمده معرف آن است که در شهرهایی که توسط شرکتهای بزرگ در برگرفته شدهاند، جامعه تجاری بصورت اختیاری معمولا در امر توسعه محیط محلی و در تناسب با افراد دخیل شده در این امر دخالت چندانی ندارند. در شهرهایی که دارای صنایع بزرگ حاکم نمیباشند، جامعه تجاری بصورت موثر در روال توسعه جامعه محلی مشارکت داشته و مخصوصا این مشارکت به هنگامی که بحرانها بروز مینمایند بیشتر نمود خواهد یافت.
مدیریت بحران: کارآفرینی و سرمایه اجتماعی
مقدمه Introduction
بدون در نظر گیری یک بحران واقعی نمیتوان پیشبینی نمود که آیا جوامع محلی قادرند تا انگیزههای کافی را بدست آورده و از آن برای ارتقاء فعالیتهای کارآفرینی مورد نیاز خود بهره جویند یا خیر. در یک جامعه دارای سازماندهی مناسب و عملکرد منطقی، معمولا انگیزه کافی برای جوامع تجاری محلی و یا اجتماعی از اشخاص آن جامعه جهت مشارکت در فعالیتهای فوق برنامه به منظور ارتقاء کارآفرینی وجود ندارد. اهداف مشترک و یکپارچگی در بین سکنه این جامعه بظاهر دارای تاثیر مهمی بر روی سطح کلی فعالیتهای کارآفرینی در محیط محلی میباشد. در برخی از موقعیتهای محلی، دستیابی به اهداف اصلی منجر به بروز پدیده اتکا داشتن به یک بازیگر منحصربفرد که قابلیت ایجاد فرصتهای شغلی را دارد میگردد. در حالی که در دیگر جوامع این روالها میتواند منجر به وجود آمدن اختراعات و افزایش فعالیتهای کارآفرینی گردد. به هنگامی که این جوامع با بحرانهای حقیقی و ادراک شده روبرو میگردند، در کلیه موارد سرمایه اجتماعی در حقیقت وابسته به هسته درک شده تعاملات کارآفرینی جامعه محلی خواهد بود.
این امر معمولا مورد توافق کلی میباشد که سرمایه اجتماعی در یک جامعه از اهمیت زیادی در جهت نیل به دموکراسی و توابع مرتبط با آن برخوردار میباشد. علاوه بر این، جوانب دیگری نظیر وضعیت تجاری و همچنین توسعه شرکتها نیز در این روال نقشهای خود را بخوبی ایفا میکنند. محققین دریافتند که سرمایه اجتماعی بعنوان منبع مولد همانند دیگر سرمایهها، نظیر سرمایه مالی یا سرمایه انسانی مطرح میباشد (تسائی و گوشال، ۱۹۹۸). سرمایه اجتماعی معمولا به سه بعد مجزا تقسیم گردیده است: بعد ساختاری، رابطهای و شناختی (نفائید و گوشال، ۱۹۹۸). سرمایه اجتماعی ساختاری را میتوان از طریق دیاگرام بصورت ارتباطاتی بین افراد واحد در چارچوب یک شبکه اجتماعی مورد بررسی قرار داد (گرانو وتر ۱۹۷۳ ، ۱۹۸۵). سرمایه اجتماعی رابطهای از تعاملات شخصی در چارچوب شبکهها نشات میگیرد، همانند اعتماد و دوستی، و از اینرو از طریق ارتباطات میان بازیگران در عرصه اجتماعی مورد ارزیابی قرار میگیرد. در نهایت، سرمایه اجتماعی شناختی بعنوان یک کد به مشارکت گذاشته شده در سیستم اجتماعی شناخته میشود. این خصیصه تشکیل دهنده زیر بنای خود ادراکی اجتماعی میباشد.
اهمیت درک سرمایه اجتماعی از این نظر مطرح می باشد که به ظاهر ارتباطی بین سطح سرمایه اجتماعی در یک جامعه و سطح کارآفرینی وجود دارد (پوتنام ۱۹۹۳ ، ۱۹۹۵). در نواحی که دارای سطوح بالایی از سرمایه اجتماعی میباشند، ارتباطات و اطمینانها بین افراد مختلف آن جامعه بیشتر خواهد بود ، همان گونه که حالتهای مختلف و عقیدههای آن جامعه نیز به صورت مستحکمتر و اشتراکی مد نظر خواهند بود. این فاکتورها ممکن است به عنوان یک مزیت برجسته در رشد و توسعه شرکتها در نظر گرفته شوند، در عین حال، شواهدی دال برتغییر در سرمایه اجتماعی در خلال زمان در تعامل با تغییرات جوامع محلی دیده می شود (پوتنام ۱۹۹۳ ، ۱۹۹۵).
بر این اساس، فرضیه ما این گونه است که یک جامعه محلی که دارای اهداف مشرکی میباشد، ممکن است بر حسب فاکتورهای کارآفرینی و مرتبط با ساختارهای اشتغال در آن نتایج مختلف و متمایزی را از خود بروز دهد. در جوامعی که هدف اصلی بر اساس ارتباطات یک بازیگر حاکم پیریزی شده باشد، نظیر یک کارفرمای سنتی، بازیگران دیگر حاضر در این عرصه ممکن است از نظر اجتماعی، همانند بازیگر مشرف بر کلیه امور، نقش خود را ایفا نمایند. در جوامعی که اهداف مشترک مطرح بوده و در آن بازیگر مشرف یا حاکمی وجود ندارد، راهکارهای مربوطه میتوانند از طریق بازیگران بسیاری، که در چارچوب جامعه به ایفای نقش میپردازند، حاصل آید. در نتیجه تحقق چنین حالتی در جامعه میتواند به سطوح بالایی از کارآفرینی بیانجامد. با این وجود، در هر دو نوع جوامع یک حالت بحران اقتصادی بالقوه برای به وجود آوردن اهداف مشترک مورد نیاز می باشد.
به منظور تست این فرضیه ما این امر را که چگونه بازیگران محلی در سه جامعه مختلف در سوئد با هم تاّمل دارند را مورد بررسی قرار داده ایم. در ابتدا، جامعه ای که در آن یک بازیگر فعال حضور دارد – یک صنعت بزرگ دارای تاّثیر نافذ بر روی محیط تجاری محلی – جائیکه اجماع اجتماعی بر این اصل استوار است که در صورتی که آن شرکت یا کارخانه با شکست مواجه گردد کل جامعه نیزشکست خواهد خورد، مورد بررسی قرار میگیرد . در وهله دوم، جامعهای بررسی میشود که در آن اجماع کلی بر این اساس است که بدون وجود یک شرایط کارآفرینی آشکار و روشن آن جامعه نمیتواند نسبت به تامین اجتماعی و پشتیبانی از سکنه خود اقدام نماید. در نهایت جامعه مورد بررسی دارای هیچگونه هدف مشترک آشکاری نبوده ، جائیکه سکنه آن در زمینه چشم اندازهای آتی خود به عنوان یک جامعه محلی رضایت خاطر دارند. از این نظر ما پیش بینی میکنیم که نوع تاملات این سه جامعه به طور مستقیم تحت تاثیر ادراکات سکنه آنها میباشد.
مدیریت بحران: کارآفرینی و سرمایه اجتماعی
مبدا تئوریکی Theoretical points of departure
توجه فزآیندهای جذب تحقیقات سرمایه اجتماعی شده است (اسروم و آن ، ۲۰۰۳) که بسیاری از این تحقیقات مرتبط با پژوهشهای به عمل آمده توسط روبرت پوتنام میباشد (پوتنام ، ۱۹۹۳، ۱۹۹۵). یکی از پیشنهادات اساسی در زمینه تئوری سرمایه اجتماعی آن است که یک شبکه دسترسی به منابع را فراهم میآورد. از اینرو، بودجه سرمایههای اقتصادی متهورانه معمولاّ منوط به اطلاعات زمانی از شبکههای به هم فشرده ساخته شده از طریق سرمایه اجتماعی میباشد (فیت ، ۱۹۹۶). این شبکه ها دارای تاثیر مثبتی بر روی رشد شرکتهای کوچک و متوسط میباشند (دولکز و لمبرچت ،۱۹۹۵)، نرخ نوآوری بین شرکت ها در بخش بیوتکنولوژی (شان ،واکر و کات، ۱۹۹۴) نیز از جمله این موارد به شمار میآید. نمادهای آشکاری وجود دارند که نشان میدهند که چنین شبکههایی که به صورت اساسی بر روی ایدههای متناسب و مشترک بنا گردیدهاند، میبایست نسبت به پرورش کارآفرینی اقدام نمایند. این شبکه ها را میتوان از سه نقطه نظر به خوبی درک نمود : نقطه نظر ساختاری ، رابطهای و شناختی(ناهاپیت و گوشال ، ۱۹۹۸) .
مدیریت بحران: کارآفرینی و سرمایه اجتماعی
ابعاد ساختاری Structural dimension
این مورد تشریح کننده ساختار فیزیکی ارتباطات بین مردم در شبکهها میباشد. به عبارت دیگر، این امر بدان معناست که به چه کسی دسترسی مییابیم و این دسترسی چگونه میباشد. این ارتباطات میتواند به صورت ضعیف یا قوی باشند، همچنین این ارتباطات دارای درجات خاصی از انطباق بین اشخاص در یک شبکه، که به صورت مثبت دارای همبستگی از نظر استحکام روابط خود میباشند، خواهد بود (گرنویتر ،۱۹۷۳). ارتباطات ضعیف معمولا در بردارنده ارتباط بین شبکههای مختلف میباشد. از طریق ارتباطات ضعیف، خانوادهها، دوستان و اعضای شبکه قابلیت دسترسی به اطلاعات و فرصتهایی را خواهند داشت (ناهاف پیت و گوشال، ۱۹۹۸).
ابعاد رابطهای Relational dimension
ارتباطات شخصی از طریق تاریخچهای ازتعاملات با اعضای یک شبکه، که براساس آن دوستی و اعتماد متقابل توسعه یافته و در نتیجه بر روی رفتار اعضا نیز تاثیر میگذارد، برقرار شده و پیاده میشود. این ابعاد ارتباطی (نهاپیت و وشال، ۱۹۹۸) در مدل اتمی نئوکلاسیک غایب میباشد، اما در زندگی حقیقی انگیزههایی نظیر مقبولیت توسط همتایان و همچنین مسئولیتهای اجتماعی ممکن است به وسیله اعضای شبکه به عنوان یک عنصر مهم فراتر از مسئله سود دهی مد نظر قرار داشته باشد. داشتن روابط با دیگر افراد در یک شبکه بسته ممکن است باعث شود تا اشخاص دارای یک هویت خاص گردیده و همچنین احساس ارتباط و شناسایی با دیگران را نیز در آنها برانگیزد. شناسایی توسط یک گروه به معنای آن است که یک فرد خاص دارای مفهوم و خودباوری و مقبولیت بین دیگران میباشد، در حالی که ممکن است همین شخص، افراد دیگر خارج از گروه را در محدوده مقبولیت خود نگنجاند. اطمینان، همانگونه که مرتبط با توابع شبکه میباشد، میتواند بصورت اطمینان کلی در دیگران و همچنین اطمینان بر اشخاص خاص نمود یابد (پوتنام ۱۹۹۵). اطمینان کلی به عنوان یک عقیده در رفتار مناسب دیگران مطرح بوده و بعنوان پیش نیاز برای برقراری روابط متقابل بدون داشتن تاریخچه قبلی از شناسایی مطرح میباشد. بدون داشتن این مهم، دنبال نمودن اهداف مشترک برای اشخاص مشکل خواهد بود. داشتن اطمینان در خصوص اعضای گروه شبکه معمولاً نتیجه تعدادی از تعاملات انجام شده در بین این افراد میباشد. از اینرو، این روال ممکن است بعنوان یک فرآیند طولانی مدت مدنظر باشد که در نهایت میتواند منجر به وجود آمدن اعتماد لازم در بین اعضای یک جامعه گردد.
ابعاد شناختی Cognitive dimension
ابعاد شناختی سرمایه اجتماعی به منابعی اشاره دارد که ارائه دهنده نمادهای مشترک، تفسیرها و سیستمی از معانی بین گروههای مختلف میباشد (نهاپیت و وشال ۱۹۹۸). این امر را میتوان در کدهای به اشتراک گذاشته و زبان موجود در بین شبکهای از افراد بازیگر در این عرصه یافت. علاوه بر این، روایتهای به اشتراک گذاشته شده و تاریخچههای مرتبط موجب ارتقای فهم ما بین اعضا شده و بازخوردی را در خصوص کدها و زبان استفاده شده فراهم سازد. این امر پس از آن باعث استحکام عناصر داخل شبکه میگردد.
مدیریت بحران: کارآفرینی و سرمایه اجتماعی
اسلوب شناسی / روش Methodology
آنالیزهای تجربی بر پایه مصاحبههایی است که در سه جامعه محلی سوئد برگزار شده است، این جوامع عبارتند از: هارستاویک، وارنامو و نورتالیج. این جوامع به عنوان نمادی از سه خصیصه کارآفرینی محیطی در سوئد مطرح میباشند (البته شهرهای مهم را میبایست مستثنی دانست). منطقه هارستاویک معرف یک جامعهای است که در آن یک بازیگر حاکم یا اصلی وجود دارد. در این حالت این بازیگر اصلی کارخانه سازنده کاغذ میباشد. در این جامعه، هدف اصلی در حقیقت محافظت از کارفرمای اصلی شهر است که خود میتواند به ایجاد رفاه جامعه بیانجامد. منطقه وارنامو معرف جامعهای است که در آن شرکتهای زیادی وجود دارند که دارای اندازه کوچک و متوسط میباشند و هدف مشترک این منطقه همانا نیاز به وجود فعالیتهای سطح بالای کارآفرینی به منظور حفظ بقای منطقه میباشد. منطقه نورتالیجی مشابه با منطقه وارنامو است و در آن شرکتهای کوچک بیشماری وجود دارند که دارای ساختارهای اشتغال متمایز و گوناگونی هستند، اما به نظر میرسد که این جامعه از یک عرف و قاعده مشترک که میبایست منجر به ارتقای کارآفرینی در جامعه شود، بیبهره میباشد.
مدیریت بحران: کارآفرینی و سرمایه اجتماعی
نتایج و مباحث Results and Discussion
صنعت حاکم منحصربفرد در منطقه هارستاویک
Hallstavik – single, dominating industry
صنعت اصلی در هارستاویک کارخانه کاغذسازی میباشد. در اینجا این کارخانه به عنوان نقطه تمرکز بر روی مباحث مرتبط با کارآفرینی و اغلب مباحث آتی این جامعه مطرح میباشد.
علیرغم آنکه مدیر این کارخانه به عنوان یک کارمند تحت استخدام این شرکت میباشد و به عنوان یک مدیر شرکت چندملیتی فعالیت مینماید، وی دارای نقش بسیار مهمی در شکلدهی جامعه میباشد. تقریبا کلیه راهکارهای تجاری محلی تحت نفوذ و سلایق شخصی مدیر این کارخانه قرار داشته و حتی حکومت محلی و مسئولان آن نیز نقش وی را مهم میدانند. اهمیت این کارخانه بواسطه این حقیقت مورد تاکید قرار میگیرد که شخص دوم مهم این منطقه همانگونه که توسط مقامات تجاری محلی اعلام شده است در حقیقت همانا مسئول این شرکت است.
مدیریت بحران: کارآفرینی و سرمایه اجتماعی
نتیجه گیری Conclusions
سه جامعه مورد مطالعه در بحث ما به میزان قابل توجهی دارای خصیصههای متمایز از هم میباشند. در هاستاویک و ورنامو احساس قوی در خصوص مشارکت اجتماعی و دسترسی به یک هدف مشترک وجود دارد. با این وجود، از آنجا که این اهداف بسیار مختلف میباشند، معمولاً نتایج متفاوتی را برای جامعه به بار میآورند.
در هاستاویک اغلب سکنه این امر را پذیرفتهاند که بازیگر اصلی و حاکم در حقیقت همان شرکت تولید کننده کاغذ میباشد که تعیین کننده خط مشیهای آتی این جامعه است. نتیجه تحصیل شده از این مورد آن است که سکنه محلی هیچگونه مسئولیتی را در جهت توسعه جامعه تقبل نمینمایند و بر این اساس بر روی توان مدیریت کارخانه کاغذسازی جهت اعمال رویههای مدیریتی و نقش آن در جامعه تکیه دارند. از آنجایی که تصمیم گیری نهایی برای آینده صنایع کاغذسازی منطقه معمولاً خارج از محیط آن جامعه اتخاذ میشود، سکنه محلی معمولاً امید چندانی به چشم انداز آتی جامعه خود ندارند. بر این اساس این کارخانه بعنوان بدنهای از حکومت محلی در منطقه عمل مینماید و معمولاً این شرکت در اغلب تصمیمگیریهای مهم منطقهای دخیل میباشد. سکنه محلی دارای اطمینان به این شرکت بوده، براین اساس مدیریت شرکت را ترغیب میکنند که نقش خود را بعنوان یک انحصارگر منطقهای ایفا نماید. این نقش معمولاً در بین مدیرانی که تازه به شرکت میپیوندند و یا مدیرانی که این شرکت را ترک میکنند در حال رد و بدل شدن میباشد. بر این اساس یک رویه تاسیس شده در جامعه محلی وجود دارد که شرکت تولید کننده کاغذ را در راس سلسله مراتب شبکه قدرت قرار داده است.
در وارنامو، صاحبان مشاغل این دستورالعمل را برای خود در نظر گرفتهاند تا نسبت به توسعه جامعه محلی اقدام نمایند. با تحمیل خواستههای خود بر روی دولت محلی، همراه با پشتیبانی جامعه، آنها قادرند تا نسبت به تغییر منافع و منابع مدنظر به سمت فعالیتهای کارآفرینی اقدام نمایند. صاحبان مشاغل محلی نسبت به اعمال راهکارهای خاص خود به منظور ارتقای موقعیت کارآفرینان اقدام نموده و براین نقطه واقفند که با اعمال چنین سیاستهایی میتوانند سودمندی را عاید خود سازند. بر این اساس یک وحدت محلی قدرتمند مبنی بر این ادراک شکل گرفته است که اینگونه میپندارد که، «دنیای بیرون دارای ارزش اندکی در موفقیت جامعه تجاری است». فعالیتهای کارآفرینی میتوانند بصورت فعالیتهای در سطح بالا مطرح باشند چرا که ادارک کلی بر این اساس خواستار بالا بودن سطح اینگونه فعالیتها میباشد. همچنین تعداد موسسات اندکی وجود دارند که مالکان آنها اهدافی به جز در آنچه در بالا ذکر شد را دنبال میکنند. بر این اساس هیچگونه رهبریت قابل شناسایی و مشخصی در چارچوب جامعه تجاری وجود ندارد. صاحبان مشاغل تجاری فعالیتهای یکدیگر را پذیرفته و بر این اساس به سمت دستیابی به اهداف مشترک جامعه در حرکت میباشند.
در نورتارلیج سکنه محلی به نظر دارای علاقه چندانی به کارآفرینی نمیباشند. حتی با وجود آنکه تعداد زیادی از صاحبان مشاغل کوچک تشکیل دهنده جامعه تجاری هستند، آنها به ظاهر مخالف چنین ایدهای هستند. مقامات رسمی دولت محلی وصاحبان مشاغل کوچک اعتماد چندانی به یکدیگر نداشته و صاحبان مشاغل کوچک اینگونه تصور میکنند که دولت محلی نیازهای مرتبط با کارآفرینان را به بوته فراموشی سپرده است. فعالیت کارآفرینی در اینجا بیشتر از هاستاویک به چشم میخورد و دلیل آن بسادگی بدین علت است که سکنه نورتالیج اینگونه تصور نمیکنند که کار کردن برای یک شرکت و یا برای هر شرکت دیگری میتواند به عنوان تنها راهکار موجود در نظر باشد. به هنگامی که یک شغل جدید آغاز میشود، به ظاهر یک چشم انداز آشکار برای آن وجود دارد. البته این روال به اندازه وارنامو دارای اهمیت نمیباشد بر این اساس روشهای دیگری برای ادامه حیات وجود دارند که جدای از چیزهایی است که نیازهای یک جامعه را تشکیل میدهند. در جدول شماره ۱ برخی از تفاوتهای این سه ناحیه بیان شده است:
سرمایه اجتماعی به طور کلی در این سه جامعه با هم متفاوت میباشد. در حالی که ابعاد ساختاری به ظاهر نسبتاً مشابه میباشد، ابعاد رابطهای در هارستاویک متفاوت است. کارخانه کاغذسازی نقطه تمرکز جامعه تجاری میباشد و تا هنگامی که این کارخانه در محل مورد نظر برقرار باشد دلایل اندکی برای شرکتهای دیگر در جهت اعمال نقطه نظرات یا انجام تعاملات خود موجود میباشد. ابعاد شناختی، نورتالیج را از هارستاویک و وارنامو جدا میسازد، جائیکه سکنه به نظر دارای یک عقیده کلی هستند که برخی از موارد آتی در جامعه محلی با بحران روبرو خواهد گردید. در مقابل، سکنه نورتالیج از چشماندازهای جامعه خود رضایت داشته و بصورت کلی از آینده خود نگرانی ندارند. از اینرو دادههای به دست آمده از هاستاویک و وارنامو اینگونه عنوان میدارند که به هنگامی که اهداف مشترک اکتساب شده یا بدست میآید، عامل مهمی منجر به پرورش فعالیتهای کارآفرینی میگردد و بر این اساس مبدأ این اهداف میتواند از اهمیت بیشتری برخودار باشد. از جمله فاکتورهای دیگری که ممکن است بر روی فعالیتهای کارآفرینی تاثیر گذارند، نظیر پر نمودن فاصله بین دولت محلی و کارآفرینان و درک نمودن دشمن مشترک، موجب خواهد شد تا وحدت در جامعه تجاری شکل گرفته و از این طریق ارتباطات و اهداف مد نظر شناسایی و تسهیل گردیده و در نهایت توسعه یابند. از اینرو به نظر میرسد که به وجود آوردن شبکههای تجاری و مفید بودن آنها برای مشاغل محلی بر اساس تاریخچه محلی بعنوان یک پدیده مشروط و محتمل الوقوع مد نظر میباشد. بر این اساس، پدیدههای مرتبط با موارد رابطهای و شناختی مد نظر است. از اینرو، صاحبان مشاغل محلی در صورتی که خواستار تغییر در وضعیت محلی خود باشند، میبایست در راهکارهای مربوط به توسعه مشاغل خود مشارکت داشته باشند.
واژه نامه Vocabulary
مدیریت بحران | Crisis Management |
جامعه محلی | Local Community |
اهداف مشترک | Common Goals |
نتیجه | Outcome |
شرکت دارای اندازه کوچک و متوسط | SME |
خود ادراکی | Self-Perception |
تعاملات | Interactions |
ابعاد ساختاری | Structural dimensions |
رفتار | Behavior |
موفقیت و شکست | Success and failure |
سرمایه اجتماعی | Social Capital |
راهکارها | Initiatives |
ارتباطات | Communication |
اشتغال | Employment |
زیستپذیری یا قابلیت دوام اقتصادی | Econiomic Viability |
مدیریت بحران: کارآفرینی و سرمایه اجتماعی