در این قسمت لغات هوا فضا بخش 6 عرضه شده است.
لغات هوا فضا صفحه اصلی – کلیک کنید
خرید لغات هوا فضا / مجموع لغات در کل رشته ها / لغات بر حسب گروه بندی چند رشته
لغات هوا فضا بخش 6
Navigation | ناوبری |
Inertial Navigation | ناوبری اینرسی |
Inertial Sensors | سنسورهای اینرسی |
Inertial Guidance | هدایت اینرسی |
Accelerometers | شتاب سنج |
Inertial Platform | پایه ثبات اینرسی |
Local Navigation Frame | دستگاه مرجع ناوبری محلی |
Body Frame | دستگاه مرجع متصل به بدنه |
Roll Axis | محور رول |
Pitch Axis | محور پیچ |
Yaw axis | محور یاو |
Earth frame | دستگاه مختصات متصل به زمین |
Tow Degree Of Freedom Grro (2DF Gyro) | جایروسکپ دو درجه آزادی |
Two Axis Gyro –TAG | جایرو دو محوره |
Tree Frame Gyro | جایرو سه بدنه ای |
Gimbaled Gyro | جایروهای طوقه ای |
Free-Rotor Gyro | جایروی روتور آزاد |
Position or Displacement Gyro | جایروی جابجائی |
Free Gyro | جایروی آزاد |
Single Degree of Freedom Gyro – SDF gyro | جایروهای یک درجه آزادی |
Single Axis Gyro | جایروی تک محوره |
Two Frame Gyro | جایروی دو بدنه ای |
Rate Gyro | جایروهای سرعتی |
Integrating Gyro | جایروهای انتگرالی |
Unrestrained Gyro | جایروهای نا مقید |
SDF Displacement Gyro | جایروی یک درجه آزادی از نوع جابجائی |
Strap Down Gyro | جایروهای متصل به بدنه |
Stable PlatForm Mounted Gyro | جایروهای نصب شده بر روی پایه ثابت |
Guidance and Navigation | جایروهای هدایت و ناوبری |
Stabilization and Control | جایروهای كنترل و پایداری |
Tracking and Pointing | جایروهای ردگیری و هدف یابی |
Flight Data Analysis | جایروهای آنالیز اطلاعات پروازی |
Floated Gyroscopes | جایروسكپ های شناور |
Fluid Suspension Gyro | جایرو با تعلیق سیالی |
Electrostatic Gyro | جایروسكپ با تعلیق الكترواستاتیكی |
Aviation Turbine Fuels | سوخت برای هواپیمای توربینی |
Aviation Gasoline | سوخت برای هواپیمایی پیستونی |
Tanker | تانکر |
Hydrant | سیستم لوله کشی |
Mobile Apron Tanker | تانکر سوخت سیار |
over wing or under wing | روی بال و زیر بال |
single-point or under wing | زیر بال |
jet fuel | سوخت جت |
Fuel tanks | مخازن سوخت هواپیما |
Rigid tanks | تانکهای غیر قابل انعطاف یا تانکهای محکم و سفت |
Integral tanks | مخازن اصلی |
Flexible tanks | مخازن قابل انعطاف |
Auxiliary tanks | مخازن سوخت کمکی |
Fire risk | آتش سوزی |
static electricity | الكتریسیته ساكن |
bonded | باندینگ كردن |
ground earthing points | نقاط اتصال زمین |
browser | تانكرهای سوخت رسانی |
fire extinguishers | وسایل اطفاء حریق |
Fueling vehicles | وسایل نقلیه سوختگیری |
ARFF Department | واحد ایمنی |
Movement Area | منطقه مانور فرودگاه |
Rod | میله برق گیر |
refueling trucks | وسایل موتوری سوخت گیری |
FUEL DUMPING | تخلیه عمدی سوخت در پرواز |
vertical separation | جدایی عمودی |
FUEL SIPHONING | تخلیه غیر عمدی سوخت |
Upward | بالا برنده |
Downward | به سمت پایین |
Forward | جلو برنده |
Backward | رو به عقب |
For every action there is an equal and opposite reaction | هر عملی را عکس العملی است مساوی و در خلاف جهت |
Airfoil | سطحی همچون بال هواپیما |
Parasite Drag | مقاومت مزاحم |
Induced Drag | مقاومت القایی |
PITCH | پیچ |
Horizontal Stabilizer | ثابت کننده افقی |
AERO DYNAMIC | آیروداینامیک |
Venturi | لوله ونتوری |
STATIC | فشار ایستایی |
Relative Wind | باد نسبی |
Pitot Static | پیتواستاتیک |
Pitot Dynamic | پیتوت دینامیک |
Altimeter Indicator | ارتفاعسنج |
Air Speed Indicator | سرعتسنج |
Vertical Speed Indicator | سرعتسنج عمودی |
Air Speed | سرعتسنج هواپیما |
Indicator Air Speed | سرعت نشاندهنده |
True Air Speed | سرعت واقعی هواپیما |
Round Speed | سرعت زمینی هواپیما |
Thrust | نیروی رانش |
Drag | نیروی مقاومت (پسا) |
Lift | نیروی برا |
Gravity | نیروی وزن (جاذبه) |
Stall | نقطه واماندگی |
Induce Drag | نیروی مقاومت بوجود آمده |
Skin Fraction Drag | نیروی مقاومت بوجود آمده در اثر اصطکاک با هواپیما |
Longitudinal Axis | محور طولی |
Horizontal Axis | محور عرضی |
Vertical Axis | محور عمودی |
Center of Gravity – C/G | مرکز ثقل هواپیما |
YAW | گرایش |
Primary Flight Control | سطوح فرامین پروازی اولیه |
Secondary Flight Control | سطوح فرامین پروازی ثانویه |
Ailerons | شهپرها |
Elevator | سکان افقی |
Rudder | سکان عمودی |
Stabilizer | ثباتدهندهها |
Flap | فلپها |
mono plane | هواپیماهای تک بال |
BI plane | هواپیماهای دو بال |
single engine | تک موتوره |
velocity | افزایش سرعت |
Inter-pressure | فشار داخلی |
leading edge | لبه ی حمله |
trailing edge | لبه ی فرار |
chord line | وتر بال |
camber | انحنا |
Relative wind | باد نسبی |
Angle of attack | زاویه حمله |
plan form | شکل ظاهری بال |
aspect ratio | نسبت منظری |
wing area | مسافت بال |
Types of wing | انواع بال |
Straight | مستطیل شکل |
Elliptical | بیضی شکل |
Tapered | مخروطی |
sweptback – delta | متمایل به عقب |
drag | نیروی پسا |
Aeroplane, airplane | هواپیما |
Vortex | جریانات حلقوی سر بال |
Lift | نیروی برآ |
level flight | حالت افقی |
continuity | پیوستگی |
venturi tubes | لوله های ونتوری |
Lift | نیروی بالابر |
Weight | نیروی جاذبه زمین (وزن) |
Longitudinal Stability | پایداری طولی |
Directional Stability | پایداری جانبی |
Anhedral | زاویه هفتی |
Roll control | سیستم کنترل غلت |
Thrust | کشش |
Reaction Engines | موتورهای عکس العملی |
ROTOR CRAFT | هواگرد بال چرخان |
Stall | واماندگی یا استال |
Flapping | حرکتها و تکانها |
Horizontal | افقی |
Lift | نیروی بالا برندگی یا همان نیروی برا |
Flapping | بال زدن |
Saver | بالهای خود مهار |
Cierva Autogiro Company | اتو جایرو سیروا |
Gross Weight | وزن كلی هواپیما |
Basic Empty Weight | وزن هواپیما قبل از بارگیری و سوختگیری و سوار شدن مسافر |
Payload | وزن اقتصادی |
Usefulload | وزنی را كه شامل وزن مسافر و سوخت و بار باشد |
Zero Fuel Weight | وزن هواپیما به همراه بار و مسافر بدون سوخت |
ROLL | حرکت چرخش |
AILERONS | بالهای هواپیما |
YAW | حرکت حول محور عمودی |
RUDDER | سکان متحرک عمودی دم هواپیما |
PITCH | حرکت حول محور عرضی |
G | نیروهای مثبت و منفی جاذبه |
STALL | وضعیت واماندگی |
Flight Control | سطوح محترک هدایت هواپیما |
Nose Wheel Steering | چرخش چرخ جلو |
Gross Weight | به وزن کلی هواپیما گفته میشود |
Basic Empty Weight | وزن هواپیما قبل از بارگیری و سوختگیری و سوار شدن مسافر |
Licensed Empty Weight | در هواپیماهای قدیمی تر این وزن به کار میرفته که شامل B.E.W ی است که وزن روغن موتور هواپیما از آن کم شده باشد که باید در زمان پرواز با چنین هواپیمایی دقت کرد که وزن روغن را جداگانه در محاسبات لحاظ گردد |
Payload | اصطلاحا به این وزن وزن اقتصادی میگویند به این معنی که وزن آیتمهای سود آور پرواز هستند که شامل مسافر و بار میباشد |
Usefulload | وزنی را که شامل وزن مسافر و سوخت و بار باشد را میگویند که به بیان دیگر همان اختلافT.O.W با B.E.W میباشد . |
Usable Fuel | مقدار سوختی که بر اساس Flight Plan پروازی در هواپیما موجود میباشد که معمولا قانون Fueling هواپیما چه برای هواپیماهای Propeller و چه برای هواپیماهای Jet در Annex 6 تعریف شده است |
Unusable Fuel | مقدار سوخت باقی مانده داخل هواپیما بعد از آنکه یک Run-Out-Test تکمیل گردد را گویند . این تست معمولا توسط سازنده هواپیما انجام میشود و مقدار سوخت باقی مانده همان Unusable Fuel میباشد که در POH هر هواپیما وجود دارد . |
Zero Fuel Weight | وزن هواپیما به همراه بار و مسافر بدون سوخت |
Ramp Weight | وزن هواپیما به همراه بار و مسافر و سوخت |
Take Off Weight | اگر وزن سوخت مصرفی برای روشن کردن موتور و سوخت مصرفی برای رسیدن هواپیما تا سر باند را از Ramp Weight هواپیما کم کنیم این وزن حاصل میشود |
Landing Weight | وزن هواپیما هنگامی که سوخت مصرفی پرواز را از T.O.W کم کنیم . |
Basic Operation Weight | مبدا اندازه گیری محاسبات وزنی در هواپیماهای سبک Basic Empty Weight می باشد که در این وزن وزن Crew پروازی همراه با وزن مسافرین محاسبه میگردد |
Datum Line | خطی فرضی است که معیار محاسبه مسائل وزن و تعادل است این خط معیار محاسبه گشتاور هر وزن داخل هواپیما میباشد . این خط همیشه از طرف سازنده تعریف میشود که معمولا جلوی هواپیما فرض میشود . |
Arm | فاصله هر جسم تا Datum Line را Arm میگویند |
Moment | حاصل ضرب وزن یک جسم را در Arm آن Moment یا گشتاور می نامند |
Speed Brake | سرعت شکن |
Spoiler | کاهنده برا |
Fixed Spoiler | کاهنده برا از نوع ثابت |
Drag Parachute | چتر ترمز |
Reverse Thrust | معکوس کردن نیروی رانش موتور |
Reverse Pitch | معکوس کردن گام ملخ |
Flap | بر افزاها |
Ramp | محوطه پارک، بارگیری، تخلیه بار، سوختگیری و سوار و پیاده کردن مسافر و خدمه هواگردها در فرودگاه است. |
facilities | تاسیسات |
equipment | تجهیزات |
Safety Management System | سامانه مدیریت ایمنی فرودگاه |
Runway | باند فرودگاه، منطقه ای مستطیل شکل در فرودگاه که برای نشست و برخاست هواپیما و وسایل پرنده تعیین شده است. |
Threshold | آستانه باند، قسمت شروع باند که قابل نشستن برای هواپیما وسایل پرنده می باشد. |
Runway Strip | حریم باند، ناحیه ای مستطیل شکل شامل باند و منطقه شتاب گیر که به منظور کاهش خطر آسیب دیدن وسایل پرنده ای که از باند خارج می شوند و محافظت از وسایل پرنده در هنگام عملیات نشست و یا برخاست هواپیما به کار می رود. |
Taxiway | تاکسی وی، مسیر خزش، مسیر تعیین شده برای خزش وسایل پرنده در فرودگاه برای ارتباط بین قسمت های مربوط فرودگاه. |
Access Road | مسیر دسترسی، مسیر مخصوص وسایل نقلیه در منطقه محوطه جابجایی. |
Apron | اپرون، پارکینگ وسایل پرنده، بخشی از فرودگاه که عملیات سوار و پیاده کردن مسافران، بارگیری و تخلیه بار و محموله های پستی، سوختگیری، توقف و تعمیر و نگهداری وسایل پرنده بر اساس مقررات در آن انجام می گیرد. |
Aircraft stand | استند هواپیما، محوطه ای از پیش تعیین شده در یک اپرون که به منظور پارک یک هواپیما استفاده می شود. |
Maneuvering Area | سطوح پروازی، محوطه مانور پروازی، بخشی از فرودگاه (به غیر از محوطه پارکینگ) که برای نشست، برخاست و خزش وسایل پرنده استفاده می شود. |
Movement Area | مناطق عملیاتی، محوطه جابجایی، بخشی از فرودگاه (شامل محوطه مانور پروازی و پارکینگ وسایل پرنده) که برای نشست و برخاست و خزش وسایل پرنده به کار می رود. |
Airside | ایرساید، منطقه هوایی، محدوده ای تحت کنترل در فرودگاه از قبیل باند پرواز، مسیرهای خزش، پارکینگ وسایل پرنده، راه های دسترسی و ساختمان های و تجهیزات مربوطه می باشد. |
Landside | لندساید، منطقه زمینی، کلیه محوطه ها و اماکن موجود در حریم زمینی فرودگاه به جز منطقه هوایی را گویند. |
Visual Navaids | دستگاه های کمک ناوبری بصری، کلیه چراغ ها، علائم نقاشی سطحی (مارکینگ)، مارکر، علائم راهنمایی و بادنمای مربوط به باند، مسیرهای خزش و توقف گاه را شامل میشود. |
Marker | مارکر، علائم عمودی، علامت هایی است که بالای سطح زمین که به صورت عمود به سطح زمین قرار گرفته و به منظور نشان دادن یک مانع یا یک محدوده مورد استفاده قرار می گیرد. |
Marking | مارکینگ، علائم نقاشی سطحی، علائمی است که بر روی سطح محوطه جابجایی وسایل پرنده به منظور ارائه اطلاعات هوانوردی ایجاد می شود. |
Signing | علائم راهنما، علائمی است که بیانگر پیام یا پیام هایی (به صورت متغیر یا ثابت) به منظور راهنمایی می باشد. |
Obstacles | موانع، کلیه اشیا متحرک و ثابت (دائمی یا موقف) و یا بخشی از آنها که در محوطه ای قرار گرفته اند که برای جابجایی وسایل پرنده در سطح زمین در نظر گرفته شده است یا بالاتر از سطح ی قرار دارند که برای محافظت از پرواز تعیین شده است و یا خارج از سطوح تعیین شده است که برای ناوبری هوایی مخاطره آمیز باشد. |
Obstacle limitation surfaces (OLS) | سطوح محدودیت مانع، مجموعه ای از سطوح در داخل و یا اطراف باندهای پروازی است که به منظور حصول اطمینان از ایمنی پرواز، باید از ایجاد موانع در بالای سطوح مذکور خودداری نمود. |
Obstacle free zone (OFZ) | ناحیه بدون مانع، محوطه ای از فضا بالای سطح تقرب داخلی، سطح گذر داخلی یا سطح فرود یکپارچه که در آن هیچ مانع ثابتی وجود ندارد. |