مقالات ترجمه شده دانشگاهی ایران

لغات هسته ای – اتمی – بخش 7

در این قسمت  لغات هسته ای – اتمی بخش 7 عرضه شده است.

 

لغات هسته ای – اتمی صفحه اصلی – کلیک کنید

خرید لغات هسته ای – اتمی / مجموع لغات در کل رشته ها / لغات بر حسب گروه بندی چند رشته

 

لغات هسته ای - اتمی - ایران ترجمه - irantarjomeh

لغات هسته ای – اتمی بخش 7
Failed Element
میلة سوخت معیوب
جزء سوخت معیوبی که به محصولات شکافت اجازه گریز می‌دهد.
Fail-Safe
خود ­ایمن
به یک اصل طراحی اشاره دارد که در آن، اگر هر نقصی در یک قسمت یا سیستم روی دهد، شرایط ایمن برقرار می‌شود.
Farmer Diagram
نمودار فارمر
نموداری که اولین بار توسط اف. آر. فارمر پیشنهاد شد و ارتباط بین مقدار ید ـ ۱۳۱ رها شده از یک نیروگاه هسته‌ای و احتمال بروز حوادث منجر به این رهایی را نشان می‌دهد.
Fast Burst
ترکیدگی سریع
فناوری سوخت بروز نقص خیلی سریع در غلاف یک جزء سوخت.
Fast Fission
شکافت سریع
شکافت به وجود آمده توسط نوترون‌های سریع.
Fast Fission Factor
ضریب شکافت سریع
نسبت شمار میانگین نوترون‌های تولید شده توسط شکافت‌های حاصل از نوترون‌های با تمام انرژی‌ها در محیطی نامتناهی، به شمار میانگین نوترون‌هایی که فقط توسط شکافت‌های حرارتی تولید شده‌اند.
Fast Fission Factor
فاكتور شكافت سریع
نسبت شمار میانگین نوترون‌های تولید شده توسط شکافت‌های حاصل از نوترون‌های با تمام انرژی‌ها در محیطی نامتناهی، به شمار میانگین نوترون‌هایی که فقط توسط شکافت‌های حرارتی تولید شده‌اند.
Fast Neutron
نوترون سریع
نوترونی با انرژی جنبشی بیشتر از مقداری مشخص.رجوع شود به: Intermediate Neutron، Slow Neutronیادآوری ـ این مقدار ممکن است در یک گسترة وسیع تغییر کند و به کاربردهایی از قبیل فیزیک راکتور، حفاظ‌گذاری و یا دزسنجی بستگی داشته باشد. در فیزیک راکتور، این مقدارغالباً MeV ۰/۱ انتخاب می‌شود.
Fast Neutron Reactor
راکتور نوترون سریع
راکتوری که در آن، شکافت عمدتاً به وسیلة نوترون‌های سریع ایجاد می‌شود.
Fast Reactor
راکتور سریع
راکتوری که در آن، شکافت عمدتاً به وسیلة نوترون‌های سریع ایجاد می‌شود.
Feed
تغذیه
جداسازی ایزوتوپ‌ها مادة پایه‌ای که به یک آبشار یا واحد جداسازی وارد می‌شود، تا به کسر غنی‌شده‌ای از ماده، جداسازی شود.
Feed Adjustment Tank
مخزن تنظیم تغذیه
مخزنی که در آن، مرحلة بازفرابری محلول خوراک توسط افزودنی‌ها و یا تغییر در غلظت محلول صورت می‌گیرد.
Feed Component
مؤلفة تغذیه
Fermi Age Equation
معادلة سن فرمی
Fermi Age Theory
نظریة سن فرمی
نظریة کندشدگی نوترون که فرض‌های اساسی آن عبارتند از پیوستگی فرایند کندشدگی و استفاده از نظریة پخش در ترابرد فضایی نوترون‌ها.
Fertile
بارور
نوکلیید قابلیت تبدیل مستقیم یا غیرمستقیم به نوکلیید شکافا، توسط گیراندازی نوترون.
Fick’s Law
قانون فیک
فیزیک راکتور گزاره‌ای به این مضمون که چگالی جریان نوترون در جهتی معین، با گرادیان منفی چگالی شار نوترون در آن جهت، متناسب است.یادآوری 1- ثابت تناسب برای چگالی شارنوترون، ضریب پخش است.یادآوری 2- نظریة پخش، بر پایة این قانون است.
FIFA
فیفا
معیاری برای مصرف سوخت ویژه که برابر است با شمار کل شکافت‌های روی ‌داده در جرمی از سوخت، تقسیم بر شمار اتم‌های شکافت‌پذیری که از ابتدا در آن جرم موجود می‌باشد. رجوع شود به: Burnup Fraction یادآوری ـ از آنجا که انرژی آزاد شده از هر شکافت ممکن است تغییر کند، همخوانی بین فیفا و فرسایش سوخت ویژه، منحصر به فرد نیست.
Film Badge
فیلم بج
نوعی دزسنج بر مبنای استفاده از امولسیون عکاسی که بستگی انرژی آن می‌تواند به وسیلة صافی‌ها تعدیل شود.
Film Boiling
غلیان لایه­ای
پدیده‌ای که به موجب آن یک خنک‌کننده، در دمای اشباع یا کمتر از آن، لایة نازکی از بخار بر روی غلاف سوخت تشکیل می‌دهد.
Film Ring
حلقة فیلم
فیلم بجی به شکل حلقة انگشتر.
FIMA
فیما
معیاری برای فرسایش سوخت ویژه که برابر است با شمار کل شکافت‌های روی‌ داده در جرمی از سوخت، تقسیم بر شمار اتم‌های قابل شکافت که از ابتدا در آن جرم موجود می‌باشد.یادآوری 1- از آنجا که انرژی آزاد شده از هر شکافت ممکن است تغییر کند، همخوانی بین فیما و مصرف سوخت ویژه، منحصر به فرد نیست. یادآوری 2- برای پرهیز از ابهام، این مفهوم را نباید برای سوخت‌های دارای اجزاء تشکیل‌دهندة فلزی غیرقابل‌شکافت، به کار برد.
Fine Control Element
جزء کنترل دقیق
عضو کنترلی که برای تنظیم جزئی و دقیق راکتیویتة یک راکتور به کار می‌رود.
Fine Control Member
عضو کنترل دقیق
عضو کنترلی که برای تنظیم جزئی و دقیق راکتیویتة یک راکتور به کار می‌رود.
Fine Control Rod
میلة کنترل دقیق
عضو کنترل دقیق میله‌ای شکل.
Fine Structure
ساختار ریز
فیزیک راکتور تغییر میکروسکوپی کمیتی از راکتور (مثلاً چگالی شار نوترون) در درون سلول راکتور.
Finite Heat Conductivity Instability
ناپایداری رسانایی گرمایی محدود
ناپایداری الکترواستاتیکی ناشی از رسانایی گرمایی محدود پلاسما در راستای میدان مغناطیسی که توسط گرادیان فشار عرضی، واداشته شده باشد. یادآوری ـ این وضعیت می‌تواند در یک میدان مغناطیسی یکنواخت، در غیاب میدان گرانشی عرضی و میدان الکتریکی طولی بروز کند.
Fire-Hose Instability
ناپایداری لوله خرطومی
میكروناپایداری الكترومغناطیسی ایجاد ‌شده وقتی که انرژی ذرات در راستای میدان مغناطیسی بیشتر از مقدار آن در صفحة عمود بر میدان باشد. این میکروناپایداری درنتیجة نیروی گریز از مركزی است كه روی پلاسمای روان در راستای خطوط خمیدة میدان اثر می‌كند و موجب نوسان کل طرح میدان به جلو یا عقب می‌گردد. یادآوری ـ مد سریعی ناشی از یك ناهمسانگردی بزرگ كه دربرگیرندة تمام پلاسما است و نیز یك ناپایداری موج آلفون كند در ناهمسانگردی‌های كوچك وجود دارند.
First Collision Dose
دز برخورد اول
مقدار انرژی جنبشی ذرات باردار آزاد شده در واحد جرم ماده، در اثر ذرات غیرمستقیماً یونساز.رجوع شود به: Kerma یادآوری ـ این اصطلاح همیشه هم به یک مفهوم به کار نمی‌رفته زیرا شرایط تابش‌دهی (سهم تابش ثانویه، سهم تابش پراکنده، وجود ترازمندی ذرات باردار) همیشه مشخص نمی‌شده است.
First Collision Probability
احتمال برخورد اول
احتمال این که نوترون پس از شروع از نقطه‌ای معین، نخستین برخورد خود را در ناحیه‌ای مشخص انجام دهد.
Fissile
شکافا
نوکلیید قابلیت شکافت از طریق برهمکنش با نوترون‌های کند. یادآوری ـ رده‌بندی دقیق را می‌توان در اسناد نظام ایمنی پیدا کرد.
Fissile Class
ردة شکافا
ردة ایمنی در ارتباط با بسته‌بندی و حمل بسته‌های مواد قابل شکافا، به صورتی‌ که از وقوع حالت بحرانی تحت تمام شرایط پیش‌بینی شدة حمل پیشگیری شود.
Fissile Material
مادة شکافا
ماده‌ای شامل یک یا چند نوکلیید شکافت‌پذیر (یا به ندرت قابل شکافت، مانند 238Pu) با قابلیت بحرانی شدن تحت شرایط مناسب.
Fissile Nuclide
نوکلیید شکافا
Fission
شکافت
تقسیم یک هستة سنگین به دو قسمت (یا به ندرت بیشتر) با جرم‌هایی از مرتبة بزرگی برابر که معمولاً با گسیل نوترون‌ها، تابش‌گاما و به ندرت با پاره‌های هسته‌ای باردار کوچک، همراه است.
Fission Energy
انرژی شکافت
انرژی آزاد شده در اثر شکافت یک هسته.
Fission Fragment
پارة شکافت
هستة به وجود آمده از شکافت که دارای انرژی جنبشی حاصل از آن شکافت است.
Fission Gas
گاز شکافت
محصول شکافت به صورت گاز.
Fission Gas Plenum
پلنوم گاز شکافت
فضای در نظر گرفته شده در میلة سوخت به منظور ذخیرة گازهای شکافت که در مدت تابش‌دهی سوخت رها می‌شوند.یادآوری ـ این حجم طوری انتخاب شده است که افزایش فشار به وجود آمده را در درون غلاف محدود می‌سازد.
Fission Neutron
نوترون شکافت
نوترونی که منشأ آن فرایند شکافت است و انرژی اولیة خود را حفظ کرده است.
Fission Per Initial Fissile Atom
شکافت‌های حاصل از اتم شکافت­پذیر اولیه
معیاری برای مصرف سوخت ویژه که برابر است با شمار کل شکافت‌های روی ‌داده در جرمی از سوخت، تقسیم بر شمار اتم‌های شکافت‌پذیری که از ابتدا در آن جرم موجود می‌باشد. رجوع شود به: Burnup Fraction یادآوری ـ از آنجا که انرژی آزاد شده از هر شکافت ممکن است تغییر کند، همخوانی بین فیفا و فرسایش سوخت ویژه، منحصر به فرد نیست.
Fission Per Initial Metal Atom
شکافت‌های حاصل از اتم فلزی اولیه
معیاری برای فرسایش سوخت ویژه که برابر است با شمار کل شکافت‌های روی‌ داده در جرمی از سوخت، تقسیم بر شمار اتم‌های قابل شکافت که از ابتدا در آن جرم موجود می‌باشد.یادآوری 1- از آنجا که انرژی آزاد شده از هر شکافت ممکن است تغییر کند، همخوانی بین فیما و مصرف سوخت ویژه، منحصر به فرد نیست. یادآوری 2- برای پرهیز از ابهام، این مفهوم را نباید برای سوخت‌های دارای اجزاء تشکیل‌دهندة فلزی غیرقابل‌شکافت، به کار برد.
Fission Poison
سم شکافت
سم هسته‌ای که یک محصول شکافت است.
Fission Product
محصول شکافت
نوکلیید تولید شده توسط شکافت یا واپاشی پرتوزای نوکلییدهایی که متعاقب شکافت به وجود می‌آیند.
Fission Spectrum
بیناب شکافت
توزیع انرژی نوترون‌های آنی گسیل شده از یک نوکلیید قابل شکافت (483) مشخص یادآوری ـ اصطلاح مزبور گاهی به بیناب انرژی تابش گامای آنی گسیل شده از شکافت نیز اشاره می‌کند.
Fission Spike
تیزة شکافت
آسیب ناشی از تابش تیزة جابجایی ایجاد شده توسط یک پارة شکافت.
Fission Width
پهنای شکافت
پهنای جزئی تراز برای واپاشی از طریق شکافت.
Fission Yield
بهرة شکافت
کسر شکافت‌هایی که به محصولات شکافت از یک نوع معین منجر می‌شود.
Fissionable
قابل شکافت
نوکلیید دارای قابلیت شکافت تحت هر فرایند.
Fissium
فیسیوم
مخلوطی مصنوعی از عناصر طبیعی یافت شده در محصولات شکافت به منظور شبیه‌سازی ترکیب شیمیایی مادة حاصل از شکافت.یادآوری ـ ترکیب این مخلوط به مادة تابش‌دیده و شرایط تابش‌دهی که باید شبیه‌سازی شود، بستگی دارد.
Flask
فلاسک
ظرفی حفاظ‌دار جهت نگهداری یا ترابری مواد پرتوزا.
Flip Instability
ناپایداری وارونه
ماکروناپایداری الکترومغناطیسی که در یک تنگش تتا با میدان تله افتادة معکوس بروز می‌کند، به طوری که گشتاور مغناطیسی جریان پلاسمای متناظر در جهت مخالف گشتاور مغناطیسی سیم‌پیچ‌های محصورکننده است و در نتیجه اگر پلاسما از صفحة میانی دستگاه عبور کند، انرژی مغناطیسی آزاد می‌شود.
Fluence
شاریدگی
شمار ذرات فرودی بر کرة به قدر کافی کوچک و به مرکز نقطه‌ای مفروض در فضا طی فاصلة زمانی معین، تقسیم بر سطح مقطع کره.یادآوری ـ این اصطلاح با انتگرال زمانی چگالی شار ذرات برابر است.
Fluence Rate
آهنگ شاریدگی
Fluid Instability
ناپایداری شاره­ای
ناپایداری که با تقریب نسبتاً خوبی به وسیلة مدل پلاسما متشکل از یک یا چند شاره و دارای فشارهای نرده‌ای، توصیف می‌گردد.
Fluid-Poison Control
کنترل سم ـ شاره­ای
کنترل راکتور توسط تنظیم موقعیت یا کمیت سم هسته‌ای شاره‌ای.یادآوری ـ سم شاره‌ای می‌تواند به صورت مواد شیمیایی قابل حل یا ذرات معلق در یک مایع باشد.
Flute Instability
ناپایداری فلوتی
ناپایداری مگنتوهیدرودینامیکی که درآن، پلاسما مکانش را با میدان مغناطیسی مبادله می‌کند.یادآوری ـ ناپایداری فوق، ناپایداری فلوت‌گونه نیز نامیده می‌شود، به دلیل این که انتظار می‌رود فصل مشترک بین پلاسما و میدان مغناطیسی به شکل فلوت در آید.
Flux
شار
Flux Flattening
تسطیح شار
دستیابی به چگالی شار نوترون تقریباً یکنواخت در قلب راکتور؛ به عنوان مثال با افزودن جذب‌کننده‌های نوترون یا سوخت هسته‌ای با شکافایی پایین.
Flux Peaking Factor
ضریب قله­سازی شار
نسبت مقدار موضعی بیشینة چگالی شار نوترون به مقدار میانگین آن در قلب راکتور.
Flux Trap
تلة شار
ناحیه‌ای از مادة کندکننده در درون قلب راکتور (معمولاً کم‌ کندشده) که موجب افزایش موضعی چگالی شار نوترون حرارتی می‌شود.
Fokker-Plank Equation
معادلة فوکر ـ پلانک
معادله‌ای که رفتار مجموعه‌ای از ذرات آزاد را در فضای سرعت بیان می‌کند.یادآوری ـ این معادله را می‌توان برای پلاسماها، در مواقعی که اثر انباشتة انحرافات ضعیف حاصل‌ از مواجهه‌های نسبتاً دور مهم‌تر از اثر انحرافات بزرگ غیرمعمول است، به کار برد.
Follower
دنبال­گر
فناوری راکتور دنبالة طولی عضو کنترل که به این منظور در نظر گرفته شده است تا هنگام بیرون کشیدن عضو مزبور، جای آن را بگیرد.یادآوری ـ این دنباله می‌تواند حاوی سوخت هسته‌ای باشد.
Formation Cross-Section
سطح مقطع تشکیل
سطح مقطع تشکیل یک نوکلیید معین یا هستة مرکب. یادآوری ـ این اصطلاح وقتی به کار می‌رود که نوکلییدهای مختلفی از طریق واکنش‌های ‌هسته‌ای متفاوت، از یک نوکلیید به وجود آیند.
Fouling
تشکیل رسوب
فناوری راکتور تشکیل رسوبات جامد بر روی جزء سوخت یا سطوح انتقال گرما.
Four-Factor Formula
فرمول چهار فاكتوری
Free-Atom Cross-Section
سطح مقطع اتم آزاد
سطح مقطع نوترون‌های پراکنده شده توسط هستة اتمی که بتوان از انرژی بستگی و انرژی جنبشی آن در یک مولکول یا شبکة بلوری، در مقایسه با انرژی جنبشی نوترون‌های فرودی صرف‌نظر کرد. رجوع شود به :Bound-Atom Cross-Section
Free-Gas Model
مدل گاز آزاد
فرض روش ویگنر ـ ویلکینز که برطبق آن نوترون‌ها توسط یک گاز از اتم‌های هیدروژن آزاد، کند می‌شوند.
Free-Standing Cladding
غلاف آزاد
نوعی قوطی که بدون پشتیبانی سوخت، در برابر فشار خنک‌کننده مقاومت کند. رجوع شود به : Collapsible Cladding
Frozen-In Magnetic Field
میدان مغناطیسی منجمد
میدان مغناطیسی تغییر شکل یافته همراه با حرکت یک شاره با رسانایی نامحدود در حضور میدان که گویی خطوط نیرو منجمد شده و همراه آن حمل می‌شوند.
Fuel Assembly
مجتمع سوخت
اجزاء سوخت گروه‌بندی‌شده که هنگام بارگذاری و تخلیة قلب راکتور، از یکدیگر جدا نمی‌شوند.
Fuel Bundle
دستة سوخت
گروهی از اجزاء سوخت به شکل میله یا میله‌های نازک که معمولاً به حالت موازی با هم نصب می‌شوند.
Fuel Burnout
سوختگی موضعی
فناوری راکتور آسیب موضعی شدید جزء سوخت ناشی از نقص خنک‌کننده در انتقال تمام گرمای تولید شده در آن جزء.
Fuel Channel
کانال سوخت
مجرای طراحی‌شده در راکتور که یک یا چند مجتمع سوخت را در بر می‌گیرد و خنک‌کننده در آن گردش می‌کند.
Fuel Charge
سوخت بارگذاری شده
سوخت قرار داده شده در راکتور.
Fuel Charge
بهای سوخت
اقتصاد کرایة سوخت هسته‌ای.
Fuel Cluster
خوشة سوخت
گروهی از اجزاء سوخت به شکل میله یا میله‌های نازک که معمولاً به حالت موازی با هم نصب می‌شوند.
Fuel Consumption Charge
بهای سوخت مصرفی
اقتصاد بهای سوخت شامل مصرف سوخت، اتلاف در فرابری سوخت هسته‌ای و کاهش ارزش سوخت ناشی از تغییر در ترکیب ایزوتوپی آن (شامل ارزش پلوتونیوم).
Fuel Control
کنترل با سوخت
کنترل راکتور به وسیلة تنظیم خواص، مکان یا مقدار سوخت.
Fuel Cycle
چرخة سوخت
عملیات صنعتی پی‌در‌پی که سوخت هسته‌ای ممکن است از آنها بگذرد؛ مانند معدن‌کاری، استخراج، تبدیل، غنی‌سازی، ساخت، استفاده، بازفرابری، بازساخت و دورهشت پسماند پرتوزا.
Fuel Cycle Costs
هزینه­های چرخة سوخت
اقتصاد هزینه‌های یک چرخة سوخت که معمولاً شامل هزینه‌های دیگر نظیر جابجایی سوخت و دورهِشت پسماند نیز می‌شود.
Fuel Densification
چگالیدگی سوخت
افزایش چگالی (و در نتیجه کاهش حجم) سوخت سرامیکی به علت بهره‌برداری از راکتور در دمای بالا.
Fuel Element
جزء سوخت
کوچک‌ترین جزء یک راکتور که از لحاظ ساختاری گسسته است و سوخت، قسمت اصلی آن را تشکیل می‌دهد.
Fuel Fabrication Plant
کارخانة ساخت سوخت
کارخانه‌ای برای ساخت اجزاء سوخت یا قطعات دیگر شامل مواد هسته‌ای.یادآوری ـ درحوزة پادمان، این اصطلاح می‌تواند دربرگیرندة تأسیسات ذخیره‌سازی و بخش‌های تجزیه و تحلیل شیمیایی کارخانه نیز باشد.
Fuel Inventory
موجودی سوخت
مقدار کل سوخت هسته‌ای نهاده شده در یک راکتور، یک گروه راکتور یا یک چرخة سوخت کامل.
Fuel Irradiation Level
سطح تابش­دهی سوخت
انرژی كل آزاد شده در واحد جرم سوخت هسته‌ای.یادآوری ـ این کمیت معمولاً بر حسب مگاوات ـ روز بر تُن بیان می‌شود.
Fuel Management
مدیریت سوخت
برنامه‌ریزی و پیاده‌سازی اقداماتی برای اطمینان از دسترسی به سوخت، استفاده از آن در راکتور به بهترین نحو و مراحل ذخیره‌سازی و بازفرابری بعدی آن.
Fuel Pellet
قرص سوخت
بخش کوچکی ازسوخت، اغلب به شکل استوانه، که به گونه‌ای طراحی شده تا با روی هم قرار گرفتن در یک قوطی، جزء سوخت را تشکیل دهد.
Fuel Rating
توان ویژة سوخت
حاصل تقسیم توان حرارتی کل راکتور بر جرم اولیة نوکلییدهای شکافت‌پذیر و بارور. رجوع شود به: Specific Power یادآوری 1- در این نسبت گاهی از جرم بار اولیه استفاده می‌شود. یادآوری 2- نسبت مزبور معمولاً برحسب مگا وات بر تن بیان می‌گردد.
Fuel Reprocessing
بازفرابری سوخت
فرابری سوخت هسته‌ای بعد از استفادة آن در یک راکتور، به منظور زدودن محصولات شکافت و بازیافت مواد شکافا و بارور.
Fuel Rod
میلة سوخت
جزء سوخت میله‌ای شکل.
Fuel Use Charge
بهای مصرف سوخت
اقتصاد کرایة سوخت هسته‌ای.
Fuel-Charging Machine
ماشین بارگذاری سوخت
مکانیسمی با کنترل از راه دور مربوط به تجهیزات راکتور که برای بارگذاری مجتمع‌های سوخت به کار می‌رود. رجوع شود به: Fuel-Discharging Machine
Fuel-Cooling Installation
تأسیسات خنک­سازی سوخت
مخزن و یا سلولی بزرگ که معمولاً با آب پر شده و سوخت هسته‌ای مصرف شده در آن قرار می‌گیرد تا زمانی که اکتیویتة آن به سطح مطلوب کاهش یابد.
Fuel-Discharging Machine
ماشین تخلیة سوخت
مکانیسمی با کنترل از راه دور مربوط به تجهیزات راکتور که برای تخلیة مجتمع‌های سوخت به کار می‌رود. رجوع شود به: Fuel-Charging Machine
Fueling
سوخت­گذاری
بارگذاری عملیات وارد کردن سوخت هسته‌ای به درون قلب راکتور. رجوع شود به:
Fusion
گداخت
فرایندی که در آن، هسته‌ها دستخوش واکنش‌های گداخت هسته‌ای می‌شوند.
لغات هسته ای – اتمی بخش 7
Irantarjomeh
لطفا به جای کپی مقالات با خرید آنها به قیمتی بسیار متناسب مشخص شده ما را در ارانه هر چه بیشتر مقالات و مضامین ترجمه شده علمی و بهبود محتویات سایت ایران ترجمه یاری دهید.