| میلة سوخت معیوب |
| جزء سوخت معیوبی که به محصولات شکافت اجازه گریز میدهد. |
| خود ایمن |
| به یک اصل طراحی اشاره دارد که در آن، اگر هر نقصی در یک قسمت یا سیستم روی دهد، شرایط ایمن برقرار میشود. |
| نمودار فارمر |
| نموداری که اولین بار توسط اف. آر. فارمر پیشنهاد شد و ارتباط بین مقدار ید ـ ۱۳۱ رها شده از یک نیروگاه هستهای و احتمال بروز حوادث منجر به این رهایی را نشان میدهد. |
| ترکیدگی سریع |
| فناوری سوخت بروز نقص خیلی سریع در غلاف یک جزء سوخت. |
| شکافت سریع |
| شکافت به وجود آمده توسط نوترونهای سریع. |
| ضریب شکافت سریع |
| نسبت شمار میانگین نوترونهای تولید شده توسط شکافتهای حاصل از نوترونهای با تمام انرژیها در محیطی نامتناهی، به شمار میانگین نوترونهایی که فقط توسط شکافتهای حرارتی تولید شدهاند. |
| فاكتور شكافت سریع |
| نسبت شمار میانگین نوترونهای تولید شده توسط شکافتهای حاصل از نوترونهای با تمام انرژیها در محیطی نامتناهی، به شمار میانگین نوترونهایی که فقط توسط شکافتهای حرارتی تولید شدهاند. |
| نوترون سریع |
| نوترونی با انرژی جنبشی بیشتر از مقداری مشخص.رجوع شود به: Intermediate Neutron، Slow Neutronیادآوری ـ این مقدار ممکن است در یک گسترة وسیع تغییر کند و به کاربردهایی از قبیل فیزیک راکتور، حفاظگذاری و یا دزسنجی بستگی داشته باشد. در فیزیک راکتور، این مقدارغالباً MeV ۰/۱ انتخاب میشود. |
| راکتور نوترون سریع |
| راکتوری که در آن، شکافت عمدتاً به وسیلة نوترونهای سریع ایجاد میشود. |
| راکتور سریع |
| راکتوری که در آن، شکافت عمدتاً به وسیلة نوترونهای سریع ایجاد میشود. |
| تغذیه |
| جداسازی ایزوتوپها مادة پایهای که به یک آبشار یا واحد جداسازی وارد میشود، تا به کسر غنیشدهای از ماده، جداسازی شود. |
| مخزن تنظیم تغذیه |
| مخزنی که در آن، مرحلة بازفرابری محلول خوراک توسط افزودنیها و یا تغییر در غلظت محلول صورت میگیرد. |
| مؤلفة تغذیه |
| |
| معادلة سن فرمی |
| |
| نظریة سن فرمی |
| نظریة کندشدگی نوترون که فرضهای اساسی آن عبارتند از پیوستگی فرایند کندشدگی و استفاده از نظریة پخش در ترابرد فضایی نوترونها. |
| بارور |
| نوکلیید قابلیت تبدیل مستقیم یا غیرمستقیم به نوکلیید شکافا، توسط گیراندازی نوترون. |
| قانون فیک |
| فیزیک راکتور گزارهای به این مضمون که چگالی جریان نوترون در جهتی معین، با گرادیان منفی چگالی شار نوترون در آن جهت، متناسب است.یادآوری 1- ثابت تناسب برای چگالی شارنوترون، ضریب پخش است.یادآوری 2- نظریة پخش، بر پایة این قانون است. |
| فیفا |
| معیاری برای مصرف سوخت ویژه که برابر است با شمار کل شکافتهای روی داده در جرمی از سوخت، تقسیم بر شمار اتمهای شکافتپذیری که از ابتدا در آن جرم موجود میباشد. رجوع شود به: Burnup Fraction یادآوری ـ از آنجا که انرژی آزاد شده از هر شکافت ممکن است تغییر کند، همخوانی بین فیفا و فرسایش سوخت ویژه، منحصر به فرد نیست. |
| فیلم بج |
| نوعی دزسنج بر مبنای استفاده از امولسیون عکاسی که بستگی انرژی آن میتواند به وسیلة صافیها تعدیل شود. |
| غلیان لایهای |
| پدیدهای که به موجب آن یک خنککننده، در دمای اشباع یا کمتر از آن، لایة نازکی از بخار بر روی غلاف سوخت تشکیل میدهد. |
| حلقة فیلم |
| فیلم بجی به شکل حلقة انگشتر. |
| فیما |
| معیاری برای فرسایش سوخت ویژه که برابر است با شمار کل شکافتهای روی داده در جرمی از سوخت، تقسیم بر شمار اتمهای قابل شکافت که از ابتدا در آن جرم موجود میباشد.یادآوری 1- از آنجا که انرژی آزاد شده از هر شکافت ممکن است تغییر کند، همخوانی بین فیما و مصرف سوخت ویژه، منحصر به فرد نیست. یادآوری 2- برای پرهیز از ابهام، این مفهوم را نباید برای سوختهای دارای اجزاء تشکیلدهندة فلزی غیرقابلشکافت، به کار برد. |
| جزء کنترل دقیق |
| عضو کنترلی که برای تنظیم جزئی و دقیق راکتیویتة یک راکتور به کار میرود. |
| عضو کنترل دقیق |
| عضو کنترلی که برای تنظیم جزئی و دقیق راکتیویتة یک راکتور به کار میرود. |
| میلة کنترل دقیق |
| عضو کنترل دقیق میلهای شکل. |
| ساختار ریز |
| فیزیک راکتور تغییر میکروسکوپی کمیتی از راکتور (مثلاً چگالی شار نوترون) در درون سلول راکتور. |
Finite Heat Conductivity Instability | |
| ناپایداری رسانایی گرمایی محدود |
| ناپایداری الکترواستاتیکی ناشی از رسانایی گرمایی محدود پلاسما در راستای میدان مغناطیسی که توسط گرادیان فشار عرضی، واداشته شده باشد. یادآوری ـ این وضعیت میتواند در یک میدان مغناطیسی یکنواخت، در غیاب میدان گرانشی عرضی و میدان الکتریکی طولی بروز کند. |
| ناپایداری لوله خرطومی |
| میكروناپایداری الكترومغناطیسی ایجاد شده وقتی که انرژی ذرات در راستای میدان مغناطیسی بیشتر از مقدار آن در صفحة عمود بر میدان باشد. این میکروناپایداری درنتیجة نیروی گریز از مركزی است كه روی پلاسمای روان در راستای خطوط خمیدة میدان اثر میكند و موجب نوسان کل طرح میدان به جلو یا عقب میگردد. یادآوری ـ مد سریعی ناشی از یك ناهمسانگردی بزرگ كه دربرگیرندة تمام پلاسما است و نیز یك ناپایداری موج آلفون كند در ناهمسانگردیهای كوچك وجود دارند. |
| دز برخورد اول |
| مقدار انرژی جنبشی ذرات باردار آزاد شده در واحد جرم ماده، در اثر ذرات غیرمستقیماً یونساز.رجوع شود به: Kerma یادآوری ـ این اصطلاح همیشه هم به یک مفهوم به کار نمیرفته زیرا شرایط تابشدهی (سهم تابش ثانویه، سهم تابش پراکنده، وجود ترازمندی ذرات باردار) همیشه مشخص نمیشده است. |
First Collision Probability | |
| احتمال برخورد اول |
| احتمال این که نوترون پس از شروع از نقطهای معین، نخستین برخورد خود را در ناحیهای مشخص انجام دهد. |
| شکافا |
| نوکلیید قابلیت شکافت از طریق برهمکنش با نوترونهای کند. یادآوری ـ ردهبندی دقیق را میتوان در اسناد نظام ایمنی پیدا کرد. |
| ردة شکافا |
| ردة ایمنی در ارتباط با بستهبندی و حمل بستههای مواد قابل شکافا، به صورتی که از وقوع حالت بحرانی تحت تمام شرایط پیشبینی شدة حمل پیشگیری شود. |
| مادة شکافا |
| مادهای شامل یک یا چند نوکلیید شکافتپذیر (یا به ندرت قابل شکافت، مانند 238Pu) با قابلیت بحرانی شدن تحت شرایط مناسب. |
| نوکلیید شکافا |
| |
| شکافت |
| تقسیم یک هستة سنگین به دو قسمت (یا به ندرت بیشتر) با جرمهایی از مرتبة بزرگی برابر که معمولاً با گسیل نوترونها، تابشگاما و به ندرت با پارههای هستهای باردار کوچک، همراه است. |
| انرژی شکافت |
| انرژی آزاد شده در اثر شکافت یک هسته. |
| پارة شکافت |
| هستة به وجود آمده از شکافت که دارای انرژی جنبشی حاصل از آن شکافت است. |
| گاز شکافت |
| محصول شکافت به صورت گاز. |
| پلنوم گاز شکافت |
| فضای در نظر گرفته شده در میلة سوخت به منظور ذخیرة گازهای شکافت که در مدت تابشدهی سوخت رها میشوند.یادآوری ـ این حجم طوری انتخاب شده است که افزایش فشار به وجود آمده را در درون غلاف محدود میسازد. |
| نوترون شکافت |
| نوترونی که منشأ آن فرایند شکافت است و انرژی اولیة خود را حفظ کرده است. |
Fission Per Initial Fissile Atom | |
| شکافتهای حاصل از اتم شکافتپذیر اولیه |
| معیاری برای مصرف سوخت ویژه که برابر است با شمار کل شکافتهای روی داده در جرمی از سوخت، تقسیم بر شمار اتمهای شکافتپذیری که از ابتدا در آن جرم موجود میباشد. رجوع شود به: Burnup Fraction یادآوری ـ از آنجا که انرژی آزاد شده از هر شکافت ممکن است تغییر کند، همخوانی بین فیفا و فرسایش سوخت ویژه، منحصر به فرد نیست. |
Fission Per Initial Metal Atom | |
| شکافتهای حاصل از اتم فلزی اولیه |
| معیاری برای فرسایش سوخت ویژه که برابر است با شمار کل شکافتهای روی داده در جرمی از سوخت، تقسیم بر شمار اتمهای قابل شکافت که از ابتدا در آن جرم موجود میباشد.یادآوری 1- از آنجا که انرژی آزاد شده از هر شکافت ممکن است تغییر کند، همخوانی بین فیما و مصرف سوخت ویژه، منحصر به فرد نیست. یادآوری 2- برای پرهیز از ابهام، این مفهوم را نباید برای سوختهای دارای اجزاء تشکیلدهندة فلزی غیرقابلشکافت، به کار برد. |
| سم شکافت |
| سم هستهای که یک محصول شکافت است. |
| محصول شکافت |
| نوکلیید تولید شده توسط شکافت یا واپاشی پرتوزای نوکلییدهایی که متعاقب شکافت به وجود میآیند. |
| بیناب شکافت |
| توزیع انرژی نوترونهای آنی گسیل شده از یک نوکلیید قابل شکافت (483) مشخص یادآوری ـ اصطلاح مزبور گاهی به بیناب انرژی تابش گامای آنی گسیل شده از شکافت نیز اشاره میکند. |
| تیزة شکافت |
| آسیب ناشی از تابش تیزة جابجایی ایجاد شده توسط یک پارة شکافت. |
| پهنای شکافت |
| پهنای جزئی تراز برای واپاشی از طریق شکافت. |
| بهرة شکافت |
| کسر شکافتهایی که به محصولات شکافت از یک نوع معین منجر میشود. |
| قابل شکافت |
| نوکلیید دارای قابلیت شکافت تحت هر فرایند. |
| فیسیوم |
| مخلوطی مصنوعی از عناصر طبیعی یافت شده در محصولات شکافت به منظور شبیهسازی ترکیب شیمیایی مادة حاصل از شکافت.یادآوری ـ ترکیب این مخلوط به مادة تابشدیده و شرایط تابشدهی که باید شبیهسازی شود، بستگی دارد. |
| فلاسک |
| ظرفی حفاظدار جهت نگهداری یا ترابری مواد پرتوزا. |
| ناپایداری وارونه |
| ماکروناپایداری الکترومغناطیسی که در یک تنگش تتا با میدان تله افتادة معکوس بروز میکند، به طوری که گشتاور مغناطیسی جریان پلاسمای متناظر در جهت مخالف گشتاور مغناطیسی سیمپیچهای محصورکننده است و در نتیجه اگر پلاسما از صفحة میانی دستگاه عبور کند، انرژی مغناطیسی آزاد میشود. |
| شاریدگی |
| شمار ذرات فرودی بر کرة به قدر کافی کوچک و به مرکز نقطهای مفروض در فضا طی فاصلة زمانی معین، تقسیم بر سطح مقطع کره.یادآوری ـ این اصطلاح با انتگرال زمانی چگالی شار ذرات برابر است. |
| آهنگ شاریدگی |
| |
| ناپایداری شارهای |
| ناپایداری که با تقریب نسبتاً خوبی به وسیلة مدل پلاسما متشکل از یک یا چند شاره و دارای فشارهای نردهای، توصیف میگردد. |
| کنترل سم ـ شارهای |
| کنترل راکتور توسط تنظیم موقعیت یا کمیت سم هستهای شارهای.یادآوری ـ سم شارهای میتواند به صورت مواد شیمیایی قابل حل یا ذرات معلق در یک مایع باشد. |
| ناپایداری فلوتی |
| ناپایداری مگنتوهیدرودینامیکی که درآن، پلاسما مکانش را با میدان مغناطیسی مبادله میکند.یادآوری ـ ناپایداری فوق، ناپایداری فلوتگونه نیز نامیده میشود، به دلیل این که انتظار میرود فصل مشترک بین پلاسما و میدان مغناطیسی به شکل فلوت در آید. |
| شار |
| |
| تسطیح شار |
| دستیابی به چگالی شار نوترون تقریباً یکنواخت در قلب راکتور؛ به عنوان مثال با افزودن جذبکنندههای نوترون یا سوخت هستهای با شکافایی پایین. |
| ضریب قلهسازی شار |
| نسبت مقدار موضعی بیشینة چگالی شار نوترون به مقدار میانگین آن در قلب راکتور. |
| تلة شار |
| ناحیهای از مادة کندکننده در درون قلب راکتور (معمولاً کم کندشده) که موجب افزایش موضعی چگالی شار نوترون حرارتی میشود. |
| معادلة فوکر ـ پلانک |
| معادلهای که رفتار مجموعهای از ذرات آزاد را در فضای سرعت بیان میکند.یادآوری ـ این معادله را میتوان برای پلاسماها، در مواقعی که اثر انباشتة انحرافات ضعیف حاصل از مواجهههای نسبتاً دور مهمتر از اثر انحرافات بزرگ غیرمعمول است، به کار برد. |
| دنبالگر |
| فناوری راکتور دنبالة طولی عضو کنترل که به این منظور در نظر گرفته شده است تا هنگام بیرون کشیدن عضو مزبور، جای آن را بگیرد.یادآوری ـ این دنباله میتواند حاوی سوخت هستهای باشد. |
| سطح مقطع تشکیل |
| سطح مقطع تشکیل یک نوکلیید معین یا هستة مرکب. یادآوری ـ این اصطلاح وقتی به کار میرود که نوکلییدهای مختلفی از طریق واکنشهای هستهای متفاوت، از یک نوکلیید به وجود آیند. |
| تشکیل رسوب |
| فناوری راکتور تشکیل رسوبات جامد بر روی جزء سوخت یا سطوح انتقال گرما. |
| فرمول چهار فاكتوری |
| |
| سطح مقطع اتم آزاد |
| سطح مقطع نوترونهای پراکنده شده توسط هستة اتمی که بتوان از انرژی بستگی و انرژی جنبشی آن در یک مولکول یا شبکة بلوری، در مقایسه با انرژی جنبشی نوترونهای فرودی صرفنظر کرد. رجوع شود به :Bound-Atom Cross-Section |
| مدل گاز آزاد |
| فرض روش ویگنر ـ ویلکینز که برطبق آن نوترونها توسط یک گاز از اتمهای هیدروژن آزاد، کند میشوند. |
| غلاف آزاد |
| نوعی قوطی که بدون پشتیبانی سوخت، در برابر فشار خنککننده مقاومت کند. رجوع شود به : Collapsible Cladding |
| میدان مغناطیسی منجمد |
| میدان مغناطیسی تغییر شکل یافته همراه با حرکت یک شاره با رسانایی نامحدود در حضور میدان که گویی خطوط نیرو منجمد شده و همراه آن حمل میشوند. |
| مجتمع سوخت |
| اجزاء سوخت گروهبندیشده که هنگام بارگذاری و تخلیة قلب راکتور، از یکدیگر جدا نمیشوند. |
| دستة سوخت |
| گروهی از اجزاء سوخت به شکل میله یا میلههای نازک که معمولاً به حالت موازی با هم نصب میشوند. |
| سوختگی موضعی |
| فناوری راکتور آسیب موضعی شدید جزء سوخت ناشی از نقص خنککننده در انتقال تمام گرمای تولید شده در آن جزء. |
| کانال سوخت |
| مجرای طراحیشده در راکتور که یک یا چند مجتمع سوخت را در بر میگیرد و خنککننده در آن گردش میکند. |
| سوخت بارگذاری شده |
| سوخت قرار داده شده در راکتور. |
| بهای سوخت |
| اقتصاد کرایة سوخت هستهای. |
| خوشة سوخت |
| گروهی از اجزاء سوخت به شکل میله یا میلههای نازک که معمولاً به حالت موازی با هم نصب میشوند. |
| بهای سوخت مصرفی |
| اقتصاد بهای سوخت شامل مصرف سوخت، اتلاف در فرابری سوخت هستهای و کاهش ارزش سوخت ناشی از تغییر در ترکیب ایزوتوپی آن (شامل ارزش پلوتونیوم). |
| کنترل با سوخت |
| کنترل راکتور به وسیلة تنظیم خواص، مکان یا مقدار سوخت. |
| چرخة سوخت |
| عملیات صنعتی پیدرپی که سوخت هستهای ممکن است از آنها بگذرد؛ مانند معدنکاری، استخراج، تبدیل، غنیسازی، ساخت، استفاده، بازفرابری، بازساخت و دورهشت پسماند پرتوزا. |
| هزینههای چرخة سوخت |
| اقتصاد هزینههای یک چرخة سوخت که معمولاً شامل هزینههای دیگر نظیر جابجایی سوخت و دورهِشت پسماند نیز میشود. |
| چگالیدگی سوخت |
| افزایش چگالی (و در نتیجه کاهش حجم) سوخت سرامیکی به علت بهرهبرداری از راکتور در دمای بالا. |
| جزء سوخت |
| کوچکترین جزء یک راکتور که از لحاظ ساختاری گسسته است و سوخت، قسمت اصلی آن را تشکیل میدهد. |
| کارخانة ساخت سوخت |
| کارخانهای برای ساخت اجزاء سوخت یا قطعات دیگر شامل مواد هستهای.یادآوری ـ درحوزة پادمان، این اصطلاح میتواند دربرگیرندة تأسیسات ذخیرهسازی و بخشهای تجزیه و تحلیل شیمیایی کارخانه نیز باشد. |
| موجودی سوخت |
| مقدار کل سوخت هستهای نهاده شده در یک راکتور، یک گروه راکتور یا یک چرخة سوخت کامل. |
| سطح تابشدهی سوخت |
| انرژی كل آزاد شده در واحد جرم سوخت هستهای.یادآوری ـ این کمیت معمولاً بر حسب مگاوات ـ روز بر تُن بیان میشود. |
| مدیریت سوخت |
| برنامهریزی و پیادهسازی اقداماتی برای اطمینان از دسترسی به سوخت، استفاده از آن در راکتور به بهترین نحو و مراحل ذخیرهسازی و بازفرابری بعدی آن. |
| قرص سوخت |
| بخش کوچکی ازسوخت، اغلب به شکل استوانه، که به گونهای طراحی شده تا با روی هم قرار گرفتن در یک قوطی، جزء سوخت را تشکیل دهد. |
| توان ویژة سوخت |
| حاصل تقسیم توان حرارتی کل راکتور بر جرم اولیة نوکلییدهای شکافتپذیر و بارور. رجوع شود به: Specific Power یادآوری 1- در این نسبت گاهی از جرم بار اولیه استفاده میشود. یادآوری 2- نسبت مزبور معمولاً برحسب مگا وات بر تن بیان میگردد. |
| بازفرابری سوخت |
| فرابری سوخت هستهای بعد از استفادة آن در یک راکتور، به منظور زدودن محصولات شکافت و بازیافت مواد شکافا و بارور. |
| میلة سوخت |
| جزء سوخت میلهای شکل. |
| بهای مصرف سوخت |
| اقتصاد کرایة سوخت هستهای. |
| ماشین بارگذاری سوخت |
| مکانیسمی با کنترل از راه دور مربوط به تجهیزات راکتور که برای بارگذاری مجتمعهای سوخت به کار میرود. رجوع شود به: Fuel-Discharging Machine |
Fuel-Cooling Installation | |
| تأسیسات خنکسازی سوخت |
| مخزن و یا سلولی بزرگ که معمولاً با آب پر شده و سوخت هستهای مصرف شده در آن قرار میگیرد تا زمانی که اکتیویتة آن به سطح مطلوب کاهش یابد. |
| ماشین تخلیة سوخت |
| مکانیسمی با کنترل از راه دور مربوط به تجهیزات راکتور که برای تخلیة مجتمعهای سوخت به کار میرود. رجوع شود به: Fuel-Charging Machine |
| سوختگذاری |
| بارگذاری عملیات وارد کردن سوخت هستهای به درون قلب راکتور. رجوع شود به: |
| گداخت |
| فرایندی که در آن، هستهها دستخوش واکنشهای گداخت هستهای میشوند. |