مقالات ترجمه شده دانشگاهی ایران

لغات هسته ای – اتمی – بخش 4

در این قسمت  لغات هسته ای – اتمی بخش 4 عرضه شده است.

 

لغات هسته ای – اتمی صفحه اصلی – کلیک کنید

خرید لغات هسته ای – اتمی / مجموع لغات در کل رشته ها / لغات بر حسب گروه بندی چند رشته

 

لغات هسته ای - اتمی - ایران ترجمه - irantarjomeh

لغات هسته ای – اتمی بخش 4

 

Concurrent Centrifuge
سانتریفوژ جریان همسو
سانتریفوژ مورد استفاده برای جداسازی ایزوتوپ‌های مواد گازی، که در آن جریان‌های گاز فقط در یک جهت جدا می‌شوند.
Condensation Pool
استخر چگالش
استخر آب در چاه مرطوب یک راکتور آب جوشان.
Configuration Control
کنترل آرایشی
کنترل راکتور با تنظیم آرایش سوخت، بازتابنده، خنک‌کننده یا کندکننده.
Contact Ionization
یونش تماسی
یونش اتم‌های یک گاز در اثر تماس با سطح فلز وقتی که تابع کار فلز بیشتر از انرژی یونش اتم گاز باشد (اثر لانگمویر مثبت).یادآوری ـ اگر در همین زمان سطح فلز گرم شود تا گسیل ترموالکتریکی ایجاد گردد، الکترون‌هایی گسیل می‌شوند که به همراه یون‌های مثبت داخل گاز ،پلاسمای قویاً یونیده ولی کم انرژی ایجاد خواهند کرد.
Containment
پوشش ایمنی
روش‌ها، تمهیدات و سیستم‌هایی برای جلوگیری از انتقال یا پخش مقادیر غیر قابل قبول مواد پرتوزا از مرزهای مشخص‌ شده حتی در صورت بروز حادثه.
Containment Isolation System
سیستم ایزولاسیون پوشش ایمنی
افزودن وسایلی از قبیل شیرها و قفل‌های هوا، برای مسدود کردن همة مسیرهای ارتباطی ممکن ساختمان پوشش ایمنی راکتور به سمت خارج.
Control Drive
محرکة کنترل
دستگاهی برای حرکت دادن عضو کنترل.
Control Element
جزء کنترل
قطعه‌ای متحرک در راکتور که خود بر راکتیویته اثر می‌گذارد و برای کنترل راکتور به کار می‌رود.
Control Member
عضو کنترل
قطعه‌ای متحرک در راکتور که خود بر راکتیویته اثر می‌گذارد و برای کنترل راکتور به کار می‌رود.
Control Rod
میلة کنترل
عضو کنترل به شکل میله.
Control Rod Gap
محل گذر میلة کنترل
فضای بین مجتمع‌های سوخت در قلب راکتور که برای میله‌های کنترل تعبیه شده است. رجوع شود به: Narrow Gap
Control Rod Pattern
آرایش میلة کنترل
ترتیب میله‌های کنترل در راکتور که طی روزها یا هفته‌ها بدون تغییر باقی می‌ماند.یادآوری ـ در راکتورهای آب جوشان وقتی ‌که قدرت راکتور از طریق تغییرات جریان خنک‌کنندة اصلی کنترل می‌شود، این کار معمول است.
Control Rod Sequence
ترتیب میلة کنترل
مجموعه‌ای از آرایش‌های میلة کنترل.
Control Rod Worth
ارزش میلة کنترل
تغییر راکتیویته ناشی از وارد کردن کامل میلة کنترلی که کاملاً خارج شده، به درون راکتور بحرانی تحت شرایط ویژه.
Controlled Area
ناحیة کنترل­ شده
ناحیه‌ای که در آن، پرتوگیری سرانه کارکنان در معرض تابش کنترل می‌شود؛ این قسمت تحت ‌نظر فرد صلاحیت‌‌داری است که مقررات مناسب حفاظت در برابر تابش را می‌داند و مسئولیت اجرای آنها را بر عهده دارد.
Controlled Disposal Of Radioactive Effluents
دورهِشت کنترل ­شدة شاره­های خروجی پرتوزا
تخلیة شاره‌های خروجی پرتوزا به هوا و آب در محدودة مجاز رسمی، هنگام کار تأسیسات هسته‌ای (822).
Controlled Thermonuclear Fusion
گداخت گرماهسته­ای کنترل ­شده
فرایندی که در آن هسته‌های خیلی سبک در یک منطقة محصور، تا دمای بالا گرم شده و تحت شرایط کنترل شده، با آزادسازی انرژی، دستخوش واکنش‌های گداخت می‌گردند؛ این انرژی ممکن است برای مقاصد مفید مهار شود.
Conventional Flux Density
چگالی شار قراردادی
چگالی شار پنداری، برابر با حاصل‌ضرب شمار كل نوترون‌ها بر متر مكعب در سرعت 2200 متر بر ثانیة نوترون.
Convergent Reaction
واکنش همگرا
واکنش زنجیره‌ای‌ هسته‌ای که در آن تعداد واکنش‌های ایجاد شده به وسیلة یک واکنش، به طور میانگین ‌کمتر از واحد است.
Conversion
تبدیل
فیزیک راکتورتبدیل هسته‌ای مادة بارور به مادة شکافا.
Conversion Plant
کارخانة تبدیل
کارخانه‌ای (به جز معادن یا کارخانه‌های کانه‌آرایی) که در آن مواد هسته‌ای تابش‌ندیده یا مواد هسته‌ای تابش‌دیده‌ای‌ که محصولات شکافت از آنها جدا شده، فرابری می‌شوند. این کار با اصلاح اشکال فیزیکی یا شیمیایی آنها به منظور سهولت در کاربری یا فرابری بیشتر صورت می‌گیرد.یادآوری ـ این اصطلاح، ساختمان ذخیره‌سازی کارخانه و بخش‌های تجزیه و تحلیل شیمیایی را دربرمی‌گیرد، نه کارخانه‌ای برای جداسازی ایزوتوپ‌های مواد هسته‌ای.
Conversion Ratio
نسبت تبدیل
نسبت شمار هسته‌های شکافای تولید شده به وسیلة تبدیل، به شمار هسته‌های شکافای از بین رفته.یادآوری ـ تعریف مزبور می‌تواند به لحظه یا دوره‌ای از زمان دلالت کند.
Converter
مبدل
جداسازی ایزوتوپ‌ها مجموعة دربرگیرندة واحدهای جداکنندة یک مرحله از آبشار پخش گازی.
Converter Reactor
راکتور مبدل
راکتوری که در آن تبدیل چشمگیری صورت گیرد.یادآوری ـ این تبدیل در برخی کشورها، بازیافت مواد شکافای جدید را دربرمی‌گیرد. در فرانسه اگر میزان مواد شکافت‌پذیر تولید شده برابر مواد مصرف شده باشد، راکتور “بازتولید کننده” نامیده می‌شود.
Coolant Channel
کانال خنک­کننده
کانالی برای خنک‌کننده در قلب راکتور. یادآوری ـ معمولاً این کانال از اطراف به کانال ‌سوخت محدود می‌شود.
Cooling
خنک­سازی
کاهش اکتیویته ماده‌ای با پرتوزایی بالا از طریق واپاشی پرتوزا.
Cooling Tower
برج خنک­کننده
سازه‌‌ای اغلب به شکل برج که در آن، گرمای اضافی نیروگاه به وسیلة هوا یا آب خارج می‌شود.
Core
مغزی
فناوری سوخت بخش داخلی جزء سوخت غلاف‌دار یا قرار ‌گرفته در قوطی که حاوی مواد شکافا است.
Core Grid
شبکة قلب
شبکه‌ای در بالای قلب برای نگهداری جانبی مجتمع‌های سوخت، آشکارسازهای نوترون و چشمه‌های نوترون راه‌انداز از طریق انتهای بالایی آنها.یادآوری ـ ممکن است جذب‌کننده‌های موقت از این شبکه آویخته شوند.
Core Spray System
سیستم افشانة قلب
سیستم خنک‌کننده اضطراری برای تضمین برداشت پس‌گرما، از طریق افشاندن روی قلب راکتور، هنگام بروز نقص در سیستم خنک‌کننده عادی، به طور مثال در حادثة از دست رفتن خنک‌کننده.
Corkscrew Instability
ناپایداری مارپیچی
نوعی ناپایداری كه هنگام عبور دادن جریان از میان پلاسمایی با توزیع چگالی مارپیچ كه به طور کامل در یك میدان مغناطیسی قرار گرفته است، رخ می‌دهد و منجر به تشكیل ابرهای یونی و الكترونی پیچی شكل می‌گردد كه در امتداد خطوط میدان در جهت‌های مخالف حركت كرده و موجب جدایی بار می‌شوند. این امر به نوبة خود، حركت‌های سوقی عرضی، میدان‌های الكتریكی و آشفتگی‌های فزاینده تولید می‌كند.یادآوری ـ این نوع ماكروناپایداری الكترواستاتیكی، مدی با مقیاس نسبتاً بزرگ و اعداد موج سمتی كوچك است.
Corona Model
مدل کورونا
مدلی برای پلاسمای نازک اپتیکی با چگالی کم که در آن برانگیختگی‌ها و یونش‌ها ناشی از برخورد الکترون هستند، در حالی که واپاشی و بازترکیب به وسیلة تابش انجام می‌شود.
Correction
تصحیح
پادمان تغییر در سند حسابرسی یا یک گزارش به منظور تصحیح یک اشتباه خاص یا انعکاس اندازه‌گیری اصلاح شده کمیتی که قبلاً ثبت یا گزارش شده است.یادآوری ـ هر تصحیح، تغییری را که به آن مربوط است، مشخص می‌کند.
Coulomb Barrier
سد کولنی
ناحیه‌ای پیرامون هسته در نزدیکی بیشینه انرژی پتانسیل ذره باردار مثبت. یادآوری ـ اثرات ترکیبی نیروی کولنی رانشی درازبرد و نیروی هسته‌ای ربایشی کوتاه‌برد به ایجاد این بیشینه در انرژی پتانسیل منجر می‌شود.
Coulomb Excitation
برانگیختگی کولنی
برانگیختگی هسته به وسیلة میدان الکترومغناطیسی ذره باردار عبوری.
Counter Range
گسترة شمارنده
گسترة قدرت راکتور که در محدودة آن، از یک شمارنده ذرات برای اندازه‌گیری مناسب چگالی شار نوترون استفاده می‌شود.
Counter-Current Centrifuge
سانتریفوژ جریان ناهمسو
سانتریفوژ مورد استفاده برای جداسازی ایزوتوپ‌های مواد گازی، که در آن یک گردش همرفته یا واداشته با گردش ایجاد شده به وسیله خود سانتریفوژ، برهم نهاده می‌شوند و به این ترتیب جمع‌آوری فراورده‌های جدا شده‌ای که از محور دوران به یک فاصله هستند میسر می‌گردد.
CPE
ترازمندی ذرات باردار (مخفف)
وضعیت موجود در یک نقطه در درون محیط تحت تابش‌دهی که هرگاه هر ذره بارداری از یک عنصر حجمی حاوی آن نقطه خارج شود، ذرة باردار دیگری از همان نوع و با همان انرژی وارد آن گردد.
Critical
بحرانی
محیط واکنش‌دهندة زنجیره‌ای هسته‌ای دارای ضریب تکثیر مؤثری مساوی واحد. رجوع شود به: Prompt Critical ، Delayed Critical
Critical Assembly
مجتمع بحرانی
مجتمعی از مواد با قابلیت رسیدن به حالت بحرانی که برای آزمایش‌های بحرانی مورد استفاده قرار می‌گیرند.
Critical Equation
معادلة بحرانی
معادله‌ای که پارامترهای یک مجموعه را به هم ربط دهد و برقراری آن برای بحرانی شدن مجموعه لازم باشد.
Critical Experiment
آزمایش بحرانی
آزمایش یا رشته آزمایش‌هایی که به منظور تعیین مشخصه‌های هسته‌ای راکتور، با مجموعه‌ای از مواد راکتور که می‌توانند به تدریج به حالت بحرانی برسند، انجام می‌شود.یادآوری ـ این آزمایش معمولاً در توان خیلی پایین صورت می‌گیرد.
Critical Facility
تجهیزات بحرانی
تجهیزاتی که بتوان در آن واکنش زنجیره‌ای شکافت هسته‌ای خودنگهدار کنترل شده را حفظ کرد؛ این وسایل برای کار در سطوح خیلی پایین توان طراحی می‌شوند.یادآوری ـ در حوزة پادمان، این اصطلاح ممکن است تجهیزات ذخیره‌سازی مربوطه را هم شامل شود.
Critical Heat Flux
شار گرمایی بحرانی
چگالی شار گرمایی موضعی بین یک سطح و مایع خنک‌کننده که بیشینه‌ای را در منحنی چگالی شار گرمایی نسبت به اختلاف دما به دست می‌دهد؛ این بیشینه، به تغییر از نطفه جوش به غلیان لایه‌ای ارتباط دارد.
Critical Mass
جرم بحرانی
کمینه جرم ماده شکافا که بتواند با ترتیب هندسی و ترکیب معینی از مواد، بحرانی شود.
Critical Organ
اندام بحرانی
اندامی در سیستم زیست‌شناختی که برای آن پیامدهای پرتوگیری از تابشی خاص یا تشکیل یک رادیونوکلیید معین، بسیار خطرناک باشد.
Critical Size
اندازة بحرانی
کمینه ابعاد فیزیکی قلب راکتور یا یک مجتمع که بتواند با ترتیب هندسی و ترکیب مادی معینی، بحرانی شود.
Critical Time
زمان بحرانی
پادمان کوتاهترین زمان لازم برای تبدیل یک ماده هسته‌ای خاص به جزء سازندة یک سلاح هسته‌ای.یادآوری ـ این زمان تابعی است از شکل فیزیکی و شیمیایی، ترکیب ایزوتوپی مواد و موقعیت و کاربرد آن.
Critical Volume
حجم بحرانی
حجم مربوط به اندازة بحرانی.
Criticality
حالت بحرانی
حالت محیطی که بحرانی است، یعنی ضریب تکثیر مؤثر نوترونی برابر با یك دارد.
Criticality Accident
حادثة بحرانی­ شدن
حالت بحرانی غیرعمدی وابسته به مواد شکافا.
Criticality Transition
گذار حالت بحرانی
گذار از حالت زیربحرانی به فوق ‌بحرانی.
Cross-Section
سطح مقطع
معیاری از احتمال برهمکنشی مشخص بین تابش فرودی و ذره هدف یا سیستمی از ذرات که به آهنگ واکنش هر ذره هدف برای فرایندی خاص تقسیم بر چگالی شار تابش فرودی دلالت دارد (سطح مقطع میکروسکوپی).یادآوری 1- در فیزیک راکتور، گاهی این اصطلاح در مورد گروه معینی از ذرات هدف به کار می‌رود؛ به طور مثال، ذرات در واحد حجم (سطح مقطع ماکروسکوپی) یا در واحد جرم یا در جسمی مشخص.یادآوری 2- به جز موارد فوق، اصطلاح “سطح مقطع” به معنی سطح مقطع میکروسکوپی هم هست. یادآوری 3- برای مشاهدة نمودار رابطة بین سطح مقطع‌های گوناگون، به شکل 1 مراجعه کنید.
Crud
ناخالصی
ناخالصی‌ها محصولات خوردگی ایجاد شده در راکتورهای هسته‌ای، که ممکن است موجب تشکیل رسوبات روی سوخت و دیگر سطوح در تماس با خنک‌کننده شود.
Cumulative Absorbed Dose
دز جذبی انباشته
مجموع دزهای جذبی دریافتی به وسیلة سیستم مورد نظر، صرف‌نظر از اینكه به طور پیوسته یا ناپیوسته در معرض تابش قرار گرفته باشد.
Cumulative Fission Yield
بهرة شکافت انباشته
کسر شکافت‌هایی که تا یک مقطع زمانی مشخص، به تولید مستقیم یا غیر مستقیم یک نوکلیید معین منجرشده‌اند.یادآوری ـ اگر زمانی مشخص نشده باشد، بهرة مزبور برابر مقدار مجانبی منظور می‌شود.
Curie
کوری
Cusped Geometry
هندسة کوهه­ای
آرایش مغناطیسی به شکل کوهه، طوری که تحدب خطوط نیروی مغناطیسی در همه جای آن به طرف مرکز این آرایش باشد.یادآوری ـ چنین آرایشی در محصورسازی پلاسما مورد توجه خاص قرار می‌‌گیرد، چون در برابر گسترش ناپایداری‌های هیدرومغناطیسی پایدار است.
Cut
برش
جداسازی ایزوتوپ‌ها نسبت جریان مادة غنی‌شده از یک واحد جداکننده به جریان ورودی آن واحد.
Cutoff Energy
انرژی قطع
فیزیک راکتور مقدار انرژی تعیین شده در شرایطی که اگر به جای پوشش جذبی معینی که یک آشکارساز را در آرایش یک آزمایش معین احاطه کرده، یک پوشش فرضی قرار داده شود که برای نوترون‌های با انرژی کمتر از این مقدار کدر و بیشتر از آن شفاف است، پاسخ مشاهده شدة آشکارساز تغییر نکند.
Cyclic Accelerator
شتابدهندة چرخه­ای
شتابدهنده‌ای که در آن، انرژی ذرات باردار ازطریق شتاب‌های مکرر ناشی ‌از اعمال میدان‌های الکترومغناطیسی تأمین می‌شود. رجوع شود به: Betatron ، Cyclotron ، Synchrocyclotron ، Synchrotron یادآوری ـ شتابدهنده‌های چرخه‌ای ممکن است خطی یا دایره‌ای باشند.
Cyclotron
سیکلوترون
شتابدهنده تپی ذرات باردار که در آن، یک میدان الکتریکی با بسامد ثابت به این ذرات که در حال حرکت مارپیچی در یک میدان مغناطیسی هدایت‌کننده ثابت هستند، شتاب‌های مکرر و همزمان می‌دهد.
Cyclotron Frequency
بسامد سیکلوترونی
Cyclotron Instability
ناپایداری سیکلوترونی
میکروناپایداری الکترواستاتیکی در یک پلاسمای ناهمسانگرد همگن به واسطة جفت‌ ‌شدگی بین حرکت سیکلوترونی ذرات و یک موج الکترواستاتیکی وابسته به نوسان پلاسما که با حرکت طولی ذرات جفت می‌شود یادآوری ـ دو نوع ناپایداری سیکلوترونی وجود دارد: نوع A : ذرات حرکت قابل ملاحظه‌ای در عرض میدان مغناطیسی دارند و یک توزیع کوهانی ذرات با بیشینه‌ای در انرژی غیر صفر ضروری است.نوع B : توزیع کوهانی وجود ندارد ولی حرکت ذرات در راستای میدان ضروری است.
Cyclotron Radiation
تابش سیکلوترونی
تابش گسیل شده به وسیلة ذرات باردار در نتیجه حرکت چرخشی طبیعی آنها در یک میدان مغناطیسی.یادآوری 1- ذرات با بسامد سیکلوترونی می‌چرخند. یادآوری 2- اصطلاح تابش سینکروترونی به ویژه برای ذرات خیلی سریع به کار می‌رود.
Cyclotron Resonance Heating
گرم­سازی تشدید سیکلوترونی
گرم‌سازی پلاسمای محبوس با بسامد رادیویی از طریق ایجاد امواجی با بسامدهایی که با بسامد سیکلوترونی یون‌ها (ICRH) یا الکترون‌ها (ECRH) در تشدید باشند.
Dancoff Correction
تصحیح دانکوف
تصحیحی که در محاسبات تراز نوترون در سلول راکتور روی انتگرال تشدید یک جزء سوخت یا مجتمع سوخت منزوی اعمال می‌شود تا انتگرال تشدید همان میله یا مجتمع سوخت در حالتی که نزدیک میله‌ها یا مجتمع‌های سوخت دیگر قرار می‌گیرد، به دست آید.
Daughter Product
محصول دختر
نوکلییدی که از یک رادیونوکلیید معین در زنجیرة واپاشی به وجود آید
DBA
حادثة مبنای طراحی (مخفف)
حادثة پذیره‌ای (فرضی مسلم) که مشخصة سیستم منبع بخار هسته‌ای یا تأسیسات انرژی هسته‌ای می‌باشد و به صورت کاملاً روشن از نقطه نظر پیامدهای پرتوشناختی روی کارکنان و جمعیت همسایه در نظر گرفته می‌شود.
Debye Length
طول دبای
فیزیک پلاسما طول مشخصه در پلاسما، متناظر با فاصله‌ای که در آن یک الکترون تحت تأثیر میدان الکتریکی حاصل از یک یون مثبت معین قرار می‌گیرد.یادآوری ـ این طول معیاری از فاصله‌ای است که در آن چگالی بار الکترون می‌تواند به مقدار قابل ملاحظه‌ای با چگالی بار یون متفاوت باشد.
Decay Chain
زنجیرة واپاشی
یک سری از نوکلییدها که هر عضو آن در طی واپاشی پرتوزا (بدون شکافت خود به خود) به عضو بعدی تبدیل می‌شود تا زمانی که یک نوکلیید پایدار تشکیل گردد.
Decay Constant
ثابت واپاشی
Decay Curve
منحنی واپاشی
نمودار اکتیویتة یک نمونه، یا اجزاء متشکلة انتخابی یک نمونه، به صورت تابعی از زمان.
Decay Power
قدرت واپاشی
قدرت تولید شده در یک راکتور پس از خاموش‌سازی.رجوع شود به: After-Power
Decay Scheme
شمای واپاشی
شرح تفصیلی واپاشی یک رادیونوکلیید به صورت نمودار، با نمایشی از سطوح انرژی، تابش گسیلی، نیمه ‌عمر و غیره.
Decontaminability
قابلیت رفع آلودگی
قابلیت رفع آلودگی سطح یک مادة معین.
Decontamination
رفع آلودگی
رفع یا کاهش آلودگی پرتوزا.
Decontamination Factor
ضریب رفع آلودگی
نسبت غلظت اولیه ماده پرتوزای آلاینده، به غلظت نهایی حاصل از فرایند رفع آلودگی.یادآوری ـ این اصطلاح می‌تواند برای یک نوکلیید معین یا، پرتوزایی کلی قابل اندازه‌گیری به کار رود.
Decontamination Index
شاخص رفع آلودگی
لگاریتم نسبت اکتیویته ویژه یک ماده، قبل و بعد از فرایند رفع آلودگی.
Deficit Reactivity
کسری راکتیویته
راکتیویتة یک محیط تکثیرساز هنگامی که منفی باشد.
Degenerate Configuration
آرایش تبهگن
آرایش مغناطیسی بسته که از تبهگنی خطوط میدان تشکیل می‌شود، یعنی هر خط میدان پس از عبور از اطراف این آرایش دقیقاً روی خود بسته می‌شود.
Degree Of Enrichment
درجة غنی­سازی
ضریب غنی‌سازی منهای یک.
Delay System
سیستم تأخیر
جزء یا سیستم طراحی‌ شده برای به تأخیر انداختن گذر مواد پرتوزا به نحوی که وقوع واپاشی درهمان جزء یا سیستم میسر شود.
Delay Tank
مخزن تأخیر
مخزن یا منبعی برای انباشت موقت شاره‌های پرتوزا تا فعالیت آنها کاهش یابد.
Delayed Critical
حالت بحرانی تأخیری
حالت بحرانی که در آن، وجود نوترون‌های تأخیری برای رسیدن به وضعیت بحرانی لازم است.
Delayed Neutron
نوترون تأخیری
نوترون گسیلی از محصولات برانگیختة شکافت که به وسیلة واپاشی بتا ایجاد شده‌اند. یادآوری ـ گسیل خود نوترون‌ها آنی است و تأخیر مشاهده شده به دلیل مقدم بودن گسیل یا گسیل‌های بتا می‌باشد.

 

لغات هسته ای – اتمی بخش 4
Irantarjomeh
لطفا به جای کپی مقالات با خرید آنها به قیمتی بسیار متناسب مشخص شده ما را در ارانه هر چه بیشتر مقالات و مضامین ترجمه شده علمی و بهبود محتویات سایت ایران ترجمه یاری دهید.