| سانتریفوژ جریان همسو |
| سانتریفوژ مورد استفاده برای جداسازی ایزوتوپهای مواد گازی، که در آن جریانهای گاز فقط در یک جهت جدا میشوند. |
| استخر چگالش |
| استخر آب در چاه مرطوب یک راکتور آب جوشان. |
| کنترل آرایشی |
| کنترل راکتور با تنظیم آرایش سوخت، بازتابنده، خنککننده یا کندکننده. |
| یونش تماسی |
| یونش اتمهای یک گاز در اثر تماس با سطح فلز وقتی که تابع کار فلز بیشتر از انرژی یونش اتم گاز باشد (اثر لانگمویر مثبت).یادآوری ـ اگر در همین زمان سطح فلز گرم شود تا گسیل ترموالکتریکی ایجاد گردد، الکترونهایی گسیل میشوند که به همراه یونهای مثبت داخل گاز ،پلاسمای قویاً یونیده ولی کم انرژی ایجاد خواهند کرد. |
| پوشش ایمنی |
| روشها، تمهیدات و سیستمهایی برای جلوگیری از انتقال یا پخش مقادیر غیر قابل قبول مواد پرتوزا از مرزهای مشخص شده حتی در صورت بروز حادثه. |
Containment Isolation System | |
| سیستم ایزولاسیون پوشش ایمنی |
| افزودن وسایلی از قبیل شیرها و قفلهای هوا، برای مسدود کردن همة مسیرهای ارتباطی ممکن ساختمان پوشش ایمنی راکتور به سمت خارج. |
| محرکة کنترل |
| دستگاهی برای حرکت دادن عضو کنترل. |
| جزء کنترل |
| قطعهای متحرک در راکتور که خود بر راکتیویته اثر میگذارد و برای کنترل راکتور به کار میرود. |
| عضو کنترل |
| قطعهای متحرک در راکتور که خود بر راکتیویته اثر میگذارد و برای کنترل راکتور به کار میرود. |
| میلة کنترل |
| عضو کنترل به شکل میله. |
| محل گذر میلة کنترل |
| فضای بین مجتمعهای سوخت در قلب راکتور که برای میلههای کنترل تعبیه شده است. رجوع شود به: Narrow Gap |
| آرایش میلة کنترل |
| ترتیب میلههای کنترل در راکتور که طی روزها یا هفتهها بدون تغییر باقی میماند.یادآوری ـ در راکتورهای آب جوشان وقتی که قدرت راکتور از طریق تغییرات جریان خنککنندة اصلی کنترل میشود، این کار معمول است. |
| ترتیب میلة کنترل |
| مجموعهای از آرایشهای میلة کنترل. |
| ارزش میلة کنترل |
| تغییر راکتیویته ناشی از وارد کردن کامل میلة کنترلی که کاملاً خارج شده، به درون راکتور بحرانی تحت شرایط ویژه. |
| ناحیة کنترل شده |
| ناحیهای که در آن، پرتوگیری سرانه کارکنان در معرض تابش کنترل میشود؛ این قسمت تحت نظر فرد صلاحیتداری است که مقررات مناسب حفاظت در برابر تابش را میداند و مسئولیت اجرای آنها را بر عهده دارد. |
Controlled Disposal Of Radioactive Effluents | |
| دورهِشت کنترل شدة شارههای خروجی پرتوزا |
| تخلیة شارههای خروجی پرتوزا به هوا و آب در محدودة مجاز رسمی، هنگام کار تأسیسات هستهای (822). |
Controlled Thermonuclear Fusion | |
| گداخت گرماهستهای کنترل شده |
| فرایندی که در آن هستههای خیلی سبک در یک منطقة محصور، تا دمای بالا گرم شده و تحت شرایط کنترل شده، با آزادسازی انرژی، دستخوش واکنشهای گداخت میگردند؛ این انرژی ممکن است برای مقاصد مفید مهار شود. |
Conventional Flux Density | |
| چگالی شار قراردادی |
| چگالی شار پنداری، برابر با حاصلضرب شمار كل نوترونها بر متر مكعب در سرعت 2200 متر بر ثانیة نوترون. |
| واکنش همگرا |
| واکنش زنجیرهای هستهای که در آن تعداد واکنشهای ایجاد شده به وسیلة یک واکنش، به طور میانگین کمتر از واحد است. |
| تبدیل |
| فیزیک راکتورتبدیل هستهای مادة بارور به مادة شکافا. |
| کارخانة تبدیل |
| کارخانهای (به جز معادن یا کارخانههای کانهآرایی) که در آن مواد هستهای تابشندیده یا مواد هستهای تابشدیدهای که محصولات شکافت از آنها جدا شده، فرابری میشوند. این کار با اصلاح اشکال فیزیکی یا شیمیایی آنها به منظور سهولت در کاربری یا فرابری بیشتر صورت میگیرد.یادآوری ـ این اصطلاح، ساختمان ذخیرهسازی کارخانه و بخشهای تجزیه و تحلیل شیمیایی را دربرمیگیرد، نه کارخانهای برای جداسازی ایزوتوپهای مواد هستهای. |
| نسبت تبدیل |
| نسبت شمار هستههای شکافای تولید شده به وسیلة تبدیل، به شمار هستههای شکافای از بین رفته.یادآوری ـ تعریف مزبور میتواند به لحظه یا دورهای از زمان دلالت کند. |
| مبدل |
| جداسازی ایزوتوپها مجموعة دربرگیرندة واحدهای جداکنندة یک مرحله از آبشار پخش گازی. |
| راکتور مبدل |
| راکتوری که در آن تبدیل چشمگیری صورت گیرد.یادآوری ـ این تبدیل در برخی کشورها، بازیافت مواد شکافای جدید را دربرمیگیرد. در فرانسه اگر میزان مواد شکافتپذیر تولید شده برابر مواد مصرف شده باشد، راکتور “بازتولید کننده” نامیده میشود. |
| کانال خنککننده |
| کانالی برای خنککننده در قلب راکتور. یادآوری ـ معمولاً این کانال از اطراف به کانال سوخت محدود میشود. |
| خنکسازی |
| کاهش اکتیویته مادهای با پرتوزایی بالا از طریق واپاشی پرتوزا. |
| برج خنککننده |
| سازهای اغلب به شکل برج که در آن، گرمای اضافی نیروگاه به وسیلة هوا یا آب خارج میشود. |
| مغزی |
| فناوری سوخت بخش داخلی جزء سوخت غلافدار یا قرار گرفته در قوطی که حاوی مواد شکافا است. |
| شبکة قلب |
| شبکهای در بالای قلب برای نگهداری جانبی مجتمعهای سوخت، آشکارسازهای نوترون و چشمههای نوترون راهانداز از طریق انتهای بالایی آنها.یادآوری ـ ممکن است جذبکنندههای موقت از این شبکه آویخته شوند. |
| سیستم افشانة قلب |
| سیستم خنککننده اضطراری برای تضمین برداشت پسگرما، از طریق افشاندن روی قلب راکتور، هنگام بروز نقص در سیستم خنککننده عادی، به طور مثال در حادثة از دست رفتن خنککننده. |
| ناپایداری مارپیچی |
| نوعی ناپایداری كه هنگام عبور دادن جریان از میان پلاسمایی با توزیع چگالی مارپیچ كه به طور کامل در یك میدان مغناطیسی قرار گرفته است، رخ میدهد و منجر به تشكیل ابرهای یونی و الكترونی پیچی شكل میگردد كه در امتداد خطوط میدان در جهتهای مخالف حركت كرده و موجب جدایی بار میشوند. این امر به نوبة خود، حركتهای سوقی عرضی، میدانهای الكتریكی و آشفتگیهای فزاینده تولید میكند.یادآوری ـ این نوع ماكروناپایداری الكترواستاتیكی، مدی با مقیاس نسبتاً بزرگ و اعداد موج سمتی كوچك است. |
| مدل کورونا |
| مدلی برای پلاسمای نازک اپتیکی با چگالی کم که در آن برانگیختگیها و یونشها ناشی از برخورد الکترون هستند، در حالی که واپاشی و بازترکیب به وسیلة تابش انجام میشود. |
| تصحیح |
| پادمان تغییر در سند حسابرسی یا یک گزارش به منظور تصحیح یک اشتباه خاص یا انعکاس اندازهگیری اصلاح شده کمیتی که قبلاً ثبت یا گزارش شده است.یادآوری ـ هر تصحیح، تغییری را که به آن مربوط است، مشخص میکند. |
| سد کولنی |
| ناحیهای پیرامون هسته در نزدیکی بیشینه انرژی پتانسیل ذره باردار مثبت. یادآوری ـ اثرات ترکیبی نیروی کولنی رانشی درازبرد و نیروی هستهای ربایشی کوتاهبرد به ایجاد این بیشینه در انرژی پتانسیل منجر میشود. |
| برانگیختگی کولنی |
| برانگیختگی هسته به وسیلة میدان الکترومغناطیسی ذره باردار عبوری. |
| گسترة شمارنده |
| گسترة قدرت راکتور که در محدودة آن، از یک شمارنده ذرات برای اندازهگیری مناسب چگالی شار نوترون استفاده میشود. |
Counter-Current Centrifuge | |
| سانتریفوژ جریان ناهمسو |
| سانتریفوژ مورد استفاده برای جداسازی ایزوتوپهای مواد گازی، که در آن یک گردش همرفته یا واداشته با گردش ایجاد شده به وسیله خود سانتریفوژ، برهم نهاده میشوند و به این ترتیب جمعآوری فراوردههای جدا شدهای که از محور دوران به یک فاصله هستند میسر میگردد. |
| ترازمندی ذرات باردار (مخفف) |
| وضعیت موجود در یک نقطه در درون محیط تحت تابشدهی که هرگاه هر ذره بارداری از یک عنصر حجمی حاوی آن نقطه خارج شود، ذرة باردار دیگری از همان نوع و با همان انرژی وارد آن گردد. |
| بحرانی |
| محیط واکنشدهندة زنجیرهای هستهای دارای ضریب تکثیر مؤثری مساوی واحد. رجوع شود به: Prompt Critical ، Delayed Critical |
| مجتمع بحرانی |
| مجتمعی از مواد با قابلیت رسیدن به حالت بحرانی که برای آزمایشهای بحرانی مورد استفاده قرار میگیرند. |
| معادلة بحرانی |
| معادلهای که پارامترهای یک مجموعه را به هم ربط دهد و برقراری آن برای بحرانی شدن مجموعه لازم باشد. |
| آزمایش بحرانی |
| آزمایش یا رشته آزمایشهایی که به منظور تعیین مشخصههای هستهای راکتور، با مجموعهای از مواد راکتور که میتوانند به تدریج به حالت بحرانی برسند، انجام میشود.یادآوری ـ این آزمایش معمولاً در توان خیلی پایین صورت میگیرد. |
| تجهیزات بحرانی |
| تجهیزاتی که بتوان در آن واکنش زنجیرهای شکافت هستهای خودنگهدار کنترل شده را حفظ کرد؛ این وسایل برای کار در سطوح خیلی پایین توان طراحی میشوند.یادآوری ـ در حوزة پادمان، این اصطلاح ممکن است تجهیزات ذخیرهسازی مربوطه را هم شامل شود. |
| شار گرمایی بحرانی |
| چگالی شار گرمایی موضعی بین یک سطح و مایع خنککننده که بیشینهای را در منحنی چگالی شار گرمایی نسبت به اختلاف دما به دست میدهد؛ این بیشینه، به تغییر از نطفه جوش به غلیان لایهای ارتباط دارد. |
| جرم بحرانی |
| کمینه جرم ماده شکافا که بتواند با ترتیب هندسی و ترکیب معینی از مواد، بحرانی شود. |
| اندام بحرانی |
| اندامی در سیستم زیستشناختی که برای آن پیامدهای پرتوگیری از تابشی خاص یا تشکیل یک رادیونوکلیید معین، بسیار خطرناک باشد. |
| اندازة بحرانی |
| کمینه ابعاد فیزیکی قلب راکتور یا یک مجتمع که بتواند با ترتیب هندسی و ترکیب مادی معینی، بحرانی شود. |
| زمان بحرانی |
| پادمان کوتاهترین زمان لازم برای تبدیل یک ماده هستهای خاص به جزء سازندة یک سلاح هستهای.یادآوری ـ این زمان تابعی است از شکل فیزیکی و شیمیایی، ترکیب ایزوتوپی مواد و موقعیت و کاربرد آن. |
| حجم بحرانی |
| حجم مربوط به اندازة بحرانی. |
| حالت بحرانی |
| حالت محیطی که بحرانی است، یعنی ضریب تکثیر مؤثر نوترونی برابر با یك دارد. |
| حادثة بحرانی شدن |
| حالت بحرانی غیرعمدی وابسته به مواد شکافا. |
| گذار حالت بحرانی |
| گذار از حالت زیربحرانی به فوق بحرانی. |
| سطح مقطع |
| معیاری از احتمال برهمکنشی مشخص بین تابش فرودی و ذره هدف یا سیستمی از ذرات که به آهنگ واکنش هر ذره هدف برای فرایندی خاص تقسیم بر چگالی شار تابش فرودی دلالت دارد (سطح مقطع میکروسکوپی).یادآوری 1- در فیزیک راکتور، گاهی این اصطلاح در مورد گروه معینی از ذرات هدف به کار میرود؛ به طور مثال، ذرات در واحد حجم (سطح مقطع ماکروسکوپی) یا در واحد جرم یا در جسمی مشخص.یادآوری 2- به جز موارد فوق، اصطلاح “سطح مقطع” به معنی سطح مقطع میکروسکوپی هم هست. یادآوری 3- برای مشاهدة نمودار رابطة بین سطح مقطعهای گوناگون، به شکل 1 مراجعه کنید. |
| ناخالصی |
| ناخالصیها محصولات خوردگی ایجاد شده در راکتورهای هستهای، که ممکن است موجب تشکیل رسوبات روی سوخت و دیگر سطوح در تماس با خنککننده شود. |
| دز جذبی انباشته |
| مجموع دزهای جذبی دریافتی به وسیلة سیستم مورد نظر، صرفنظر از اینكه به طور پیوسته یا ناپیوسته در معرض تابش قرار گرفته باشد. |
| بهرة شکافت انباشته |
| کسر شکافتهایی که تا یک مقطع زمانی مشخص، به تولید مستقیم یا غیر مستقیم یک نوکلیید معین منجرشدهاند.یادآوری ـ اگر زمانی مشخص نشده باشد، بهرة مزبور برابر مقدار مجانبی منظور میشود. |
| کوری |
| |
| هندسة کوههای |
| آرایش مغناطیسی به شکل کوهه، طوری که تحدب خطوط نیروی مغناطیسی در همه جای آن به طرف مرکز این آرایش باشد.یادآوری ـ چنین آرایشی در محصورسازی پلاسما مورد توجه خاص قرار میگیرد، چون در برابر گسترش ناپایداریهای هیدرومغناطیسی پایدار است. |
| برش |
| جداسازی ایزوتوپها نسبت جریان مادة غنیشده از یک واحد جداکننده به جریان ورودی آن واحد. |
| انرژی قطع |
| فیزیک راکتور مقدار انرژی تعیین شده در شرایطی که اگر به جای پوشش جذبی معینی که یک آشکارساز را در آرایش یک آزمایش معین احاطه کرده، یک پوشش فرضی قرار داده شود که برای نوترونهای با انرژی کمتر از این مقدار کدر و بیشتر از آن شفاف است، پاسخ مشاهده شدة آشکارساز تغییر نکند. |
| شتابدهندة چرخهای |
| شتابدهندهای که در آن، انرژی ذرات باردار ازطریق شتابهای مکرر ناشی از اعمال میدانهای الکترومغناطیسی تأمین میشود. رجوع شود به: Betatron ، Cyclotron ، Synchrocyclotron ، Synchrotron یادآوری ـ شتابدهندههای چرخهای ممکن است خطی یا دایرهای باشند. |
| سیکلوترون |
| شتابدهنده تپی ذرات باردار که در آن، یک میدان الکتریکی با بسامد ثابت به این ذرات که در حال حرکت مارپیچی در یک میدان مغناطیسی هدایتکننده ثابت هستند، شتابهای مکرر و همزمان میدهد. |
| بسامد سیکلوترونی |
| |
| ناپایداری سیکلوترونی |
| میکروناپایداری الکترواستاتیکی در یک پلاسمای ناهمسانگرد همگن به واسطة جفت شدگی بین حرکت سیکلوترونی ذرات و یک موج الکترواستاتیکی وابسته به نوسان پلاسما که با حرکت طولی ذرات جفت میشود یادآوری ـ دو نوع ناپایداری سیکلوترونی وجود دارد: نوع A : ذرات حرکت قابل ملاحظهای در عرض میدان مغناطیسی دارند و یک توزیع کوهانی ذرات با بیشینهای در انرژی غیر صفر ضروری است.نوع B : توزیع کوهانی وجود ندارد ولی حرکت ذرات در راستای میدان ضروری است. |
| تابش سیکلوترونی |
| تابش گسیل شده به وسیلة ذرات باردار در نتیجه حرکت چرخشی طبیعی آنها در یک میدان مغناطیسی.یادآوری 1- ذرات با بسامد سیکلوترونی میچرخند. یادآوری 2- اصطلاح تابش سینکروترونی به ویژه برای ذرات خیلی سریع به کار میرود. |
Cyclotron Resonance Heating | |
| گرمسازی تشدید سیکلوترونی |
| گرمسازی پلاسمای محبوس با بسامد رادیویی از طریق ایجاد امواجی با بسامدهایی که با بسامد سیکلوترونی یونها (ICRH) یا الکترونها (ECRH) در تشدید باشند. |
| تصحیح دانکوف |
| تصحیحی که در محاسبات تراز نوترون در سلول راکتور روی انتگرال تشدید یک جزء سوخت یا مجتمع سوخت منزوی اعمال میشود تا انتگرال تشدید همان میله یا مجتمع سوخت در حالتی که نزدیک میلهها یا مجتمعهای سوخت دیگر قرار میگیرد، به دست آید. |
| محصول دختر |
| نوکلییدی که از یک رادیونوکلیید معین در زنجیرة واپاشی به وجود آید |
| حادثة مبنای طراحی (مخفف) |
| حادثة پذیرهای (فرضی مسلم) که مشخصة سیستم منبع بخار هستهای یا تأسیسات انرژی هستهای میباشد و به صورت کاملاً روشن از نقطه نظر پیامدهای پرتوشناختی روی کارکنان و جمعیت همسایه در نظر گرفته میشود. |
| طول دبای |
| فیزیک پلاسما طول مشخصه در پلاسما، متناظر با فاصلهای که در آن یک الکترون تحت تأثیر میدان الکتریکی حاصل از یک یون مثبت معین قرار میگیرد.یادآوری ـ این طول معیاری از فاصلهای است که در آن چگالی بار الکترون میتواند به مقدار قابل ملاحظهای با چگالی بار یون متفاوت باشد. |
| زنجیرة واپاشی |
| یک سری از نوکلییدها که هر عضو آن در طی واپاشی پرتوزا (بدون شکافت خود به خود) به عضو بعدی تبدیل میشود تا زمانی که یک نوکلیید پایدار تشکیل گردد. |
| ثابت واپاشی |
| |
| منحنی واپاشی |
| نمودار اکتیویتة یک نمونه، یا اجزاء متشکلة انتخابی یک نمونه، به صورت تابعی از زمان. |
| قدرت واپاشی |
| قدرت تولید شده در یک راکتور پس از خاموشسازی.رجوع شود به: After-Power |
| شمای واپاشی |
| شرح تفصیلی واپاشی یک رادیونوکلیید به صورت نمودار، با نمایشی از سطوح انرژی، تابش گسیلی، نیمه عمر و غیره. |
| قابلیت رفع آلودگی |
| قابلیت رفع آلودگی سطح یک مادة معین. |
| رفع آلودگی |
| رفع یا کاهش آلودگی پرتوزا. |
| ضریب رفع آلودگی |
| نسبت غلظت اولیه ماده پرتوزای آلاینده، به غلظت نهایی حاصل از فرایند رفع آلودگی.یادآوری ـ این اصطلاح میتواند برای یک نوکلیید معین یا، پرتوزایی کلی قابل اندازهگیری به کار رود. |
| شاخص رفع آلودگی |
| لگاریتم نسبت اکتیویته ویژه یک ماده، قبل و بعد از فرایند رفع آلودگی. |
| کسری راکتیویته |
| راکتیویتة یک محیط تکثیرساز هنگامی که منفی باشد. |
| آرایش تبهگن |
| آرایش مغناطیسی بسته که از تبهگنی خطوط میدان تشکیل میشود، یعنی هر خط میدان پس از عبور از اطراف این آرایش دقیقاً روی خود بسته میشود. |
| درجة غنیسازی |
| ضریب غنیسازی منهای یک. |
| سیستم تأخیر |
| جزء یا سیستم طراحی شده برای به تأخیر انداختن گذر مواد پرتوزا به نحوی که وقوع واپاشی درهمان جزء یا سیستم میسر شود. |
| مخزن تأخیر |
| مخزن یا منبعی برای انباشت موقت شارههای پرتوزا تا فعالیت آنها کاهش یابد. |
| حالت بحرانی تأخیری |
| حالت بحرانی که در آن، وجود نوترونهای تأخیری برای رسیدن به وضعیت بحرانی لازم است. |
| نوترون تأخیری |
| نوترون گسیلی از محصولات برانگیختة شکافت که به وسیلة واپاشی بتا ایجاد شدهاند. یادآوری ـ گسیل خود نوترونها آنی است و تأخیر مشاهده شده به دلیل مقدم بودن گسیل یا گسیلهای بتا میباشد. |