| جرم ایمن |
| كمینة جرم بحرانی تقسیم بر یک ضریب ایمنی بزرگتر از واحد. |
| پادمان |
| تمهیداتی به منظور جلوگیری از انحراف مواد هستهای از کاربردهایی که توسط قانون یا پیمانها مجاز شناخته شدهاند.یادآوری ـ در چارچوب سیاست بینالمللی منع گسترش سلاحهای هستهای، مسئولیت سیستم بازرسی پادمان بر عهدة آژانس بینالمللی انرژی اتمی است. |
| مدار ایمنی |
| مداری منطقی که برای دریافت اطلاعات از مجتمعهای مختلف، ارزیابی وضعیت راكتور هستهای و به کاراندازی عملیات خودكار یك یا چند عضو ایمنی طراحی شده است تا از کارکرد درست راكتور هستهای اطمینان حاصل شود. |
| جزء ایمنی |
| عضو کنترلی كه به صورت منفرد یا در ارتباط با سایر اجزاء، جایگزینی از راكتیویتة منفی را به منظور خاموشسازی اضطراری یک راكتور فراهم میآورد. |
| عضو ایمنی |
| عضو کنترلی كه به صورت منفرد یا در ارتباط با سایر اجزاء، جایگزینی از راكتیویتة منفی را به منظور خاموشسازی اضطراری یک راكتور فراهم میآورد. |
| میلة ایمنی |
| عضو ایمنی به شكل میله. |
| مسمومیت ساماریوم |
| |
| فراوردههای کلوخه شدة آلومینیوم (مخفف) |
| مخلوط كلوخه شدهای از اكسید آلومینیوم و آلومینیوم فلزی كه به عنوان مادة غلاف به كار میرود. |
| اشباع |
| وضعیت یك اتاقك یونش وقتی كه عملاً تمام یونهای ایجاد شده، جمعآوری شوند (بدون رسیدن به فاز تكثیر گاز). |
| فعالیت اشباع |
| بیشینه فعالیت قابل حصول توسط یك نوكلیید، طی فعالسازی یك نمونة خاص تحت چگالی شار ذرات معین. |
| ناپایداری سوسیسی |
| ناپایداری مگنتوهیدرودینامیكی كه میتواند در ستون پلاسمایی حامل جریان محوری قوی، گسترش یابد.یادآوری ـ با افزایش انقباض ستون، میدان مغناطیسی قویتر شده و در نتیجه پلاسما بیشتر منقبض میگردد؛ این امر حتی میتواند منجر به قطع جریان شود. |
| بارگذاری پراکنده |
| روشی برای بارگذاری سوخت كه در آن، نوع خاصی از سوخت (به طور مثال، سوختی با غنا یا فرسایش سوخت ویژة معین) به طور تقریباً یكنواخت (نه لزوماً با الگویی منظم) در قلب راكتور یا منطقهای از آن، توزیع میشود. |
| پراکندگی |
| فرایندی كه در آن، تغییر در جهت یا انرژی ذرة فرودی یا تابش فرودی، در اثر برخورد با ذره یا سیستم ذرات، به وجود میآید. |
| اتاقک پراکندگی |
| اتاقك ابری كه در آن، حالت فوق اشباع بخار از پخش مداوم بخار اشباع شده به دست میآید؛ این پخش ناشی از اختلاف دمای بین دیوارههای اتاقك است. |
| کرنل پراکندگی |
| تابع به كار رفته در انتگرال پراكندگی معادلة ترابرد، بیانگر احتمال آنكه ذرهای با تغییر معینی در انرژی و جهت حركت، پراكنده شود.یادآوری ـ كرنل پراكندگی رابطة نزدیكی با سطح مقطع دیفرانسیلی پراكندگی دارد. |
| قانون پراکندگی |
| |
| سینتیاسکن |
| روشی برای مشاهدة اجزای تشكیل دهندة یك اندام پس از وارد كردن عنصری نشاندار در آن، از طریق اسكن خط به خط اندام تحت بررسی به كمك آشكارساز سوسوزنی كه ورودی آن به طور مناسب باریکسازی شده است. |
| خاموشسازی آنی |
| عمل خاموش کردن ناگهانی راکتور به منظور پیشگیری از وضعیتی خطرناک یا به حداقل رساندن آن. |
| ضایعات |
| ماندة مواد هستهای كه قابل بازیافت نباشد. |
| ناپایداری پیچشی |
| نوعی ناپایداری كه هنگام عبور دادن جریان از میان پلاسمایی با توزیع چگالی مارپیچ كه به طور کامل در یك میدان مغناطیسی قرار گرفته است، رخ میدهد و منجر به تشكیل ابرهای یونی و الكترونی پیچی شكل میگردد كه در امتداد خطوط میدان در جهتهای مخالف حركت كرده و موجب جدایی بار میشوند. این امر به نوبة خود، حركتهای سوقی عرضی، میدانهای الكتریكی و آشفتگیهای فزاینده تولید میكند.یادآوری ـ این نوع ماكروناپایداری الكترواستاتیكی، مدی با مقیاس نسبتاً بزرگ و اعداد موج سمتی كوچك است. |
| تنگش پیچشی |
| محصورسازی ستون پلاسما به وسیلة میدان مغناطیسی مارپیچ حاصل از یك میدان طولی و یك میدان سمتی كه هر دو از خارج و دومی توسط یك جریان القایی طولی، در پلاسما تولید شدهاند.یادآوری ـ یكی از مشخصات اصلی این آرایش آن است كه ستون پلاسما به وسیلة پلاسمایی با چگالی پایین كه حامل جریانهای ضعیف است، احاطه و در نتیجه پابدار میگردد. |
| شستشو |
| شرایط لازم برای محصورسازی مناسب پلاسمایی با دما و چگالی به قدر كافی بالا، به طوریكه مقدار انرژی قابل ملاحظهای از طریق واكنشهای گداخت آزاد گردد. |
| لاک و مهر (پُلمب) |
| پادمان وسیلهای ضد دستكاری كه طوری به پوشش ایمنی، یك جسم یا مجموعهای از اجسام متصل میشود كه سالم بودن آن نشاندهندة سالم بودن پوشش ایمنی و محتویات آن، جسم یا آرایش اجسام است. این سالم بودن در برگیرندة تمام علائم مشخصة موارد مذكور میباشد.رجوع شود به: Unique Identification |
| چشمة بسته |
| چشمة پرتوزایی كه در محفظهای كاملاً مسدود، یا دارای پوششی محكم است؛ محفظه یا پوشش مزبور به قدری محكم است كه تحت شرایط استفاده و فرسایش، كه برای آنها طراحی انجام شده است، از تماس با مواد پرتوزا و پاشندگی آنها جلوگیری به عمل میآورد. |
| خنککنندة ثانویه |
| خنككنندهای كه برای برداشت گرما از مدار خنككنندة اولیه به كار میرود. |
Secondary Coolant Circuit | |
| مدار خنککنندة ثانویه |
| سیستمی برای به گردش در آوردن خنككنندة ثانویه. |
| ترازمندی دیرپا |
| ترازمندی پرتوزایی كه در آن، نیمه عمر هستة مادر به قدری طولانی است كه میتوان از تغییر در جمعیت هستة مادر در دورة مورد نظر صرف نظر كرد و كلیة اکتیویتهها تقریباً برابر میشوند. |
| راکتور قلبدانهای |
| نوعی راكتور با قلبی حاوی مناطق موضعی (دانهها) از سوخت غنی شده كه در شبكهای از سوخت با غنای كمتر یا مادة بارور توزیع شدهاند. |
| خودجذبی |
| جذب تابش در جسمی كه خود منشأ تولید آن بوده است. |
| فاکتور خودجذبی |
| فاكتوری كه به یك كمیت تابش اعمال میشود تا مقدار آن كمیت را پس از كاهش ناشی از خودجذبی در یک چشمة تابش به دست دهد. |
Self-Powered Neutron Detector | |
| آشکارساز نوترون خودتوان |
| نوعی آشكارساز نوترون كه در آن، جریان الكتریكی بدون به كار بردن منبع تغذیة خارجی و از طریق گسیل ذرات بتا بهوسیلة یك رادیونوكلیید با عمر كوتاه، تولید میشود.یادآوری ـ این رادیونوكلیید با عمر كوتاه، به وسیلة فعالسازی نوترونی در بخشی از آشكارساز به نام گسیلنده، ایجاد میشود. |
| کنترل خودتنظیم |
| گرایش ذاتی یك راكتور به اینكه تحت شرایطی معین، به علت اثر تغییر قدرت بر راكتیویتة آن، با قدرتی ثابت كار كند. |
| خودحفاظی |
| حفاظت بخشهای درونی بدن از طریق جذب تابش در قسمتهای بیرونی آن. |
| فاکتور خودحفاظی |
| فاکتور اعمال شده به كمیت تابشی كه از طریق خودحفاظی كاهش یافته است. |
| واکنش خودنگهداشته |
| واكنش زنجیرهای هستهای كه در آن، شمار واكنشهای حاصل از یك واكنش، به طور متوسط مساوی واحد است. |
Self-Sustaining Nuclear Chain Reaction | |
| واکنش زنجیرهای هستهای خودنگهدار |
| واكنش زنجیرهای هستهای كه در آن، شمار واكنشهای حاصل از یك واكنش، به طور متوسط مساوی واحد است. |
| بازده جداسازی |
| جداسازی ایزوتوپها نسبت اختلاف در فراوانی ایزوتوپی ورودی و خروجی یك واحد جداكننده در شرایط كاری معین، به اختلافی كه در مورد همان مقدار فراوانی در ورودی مزبور مشاهده میشد، اگر فاکتور جداسازی دارای مقدار بیشینة نظری خود میبود. |
| انرژی جداسازی |
| انرژی خالص مورد نیاز برای جدا کردن ذرهای از یک سیستم. |
| فاکتور جداسازی |
| جداسازی ایزوتوپها نسبت فراوانی ایزوتوپی یك ایزوتوپ معین به مجموع فراوانیهای ایزوتوپی ایزوتوپهای دیگر بعد از فرایند جداسازی، تقسیم بر همین نسبت قبل از فرایند جداسازی |
| نماد جداسازی |
| جداسازی ایزوتوپها فاکتور جداسازی منهای یك. |
| واحد جداکننده |
| جداسازی ایزوتوپها واحد جداكنندة منفردی كه در آن، فرایند جداسازی ابتدایی انجام میشود. |
| المان جداکننده |
| نظریة جداسازی ایزوتوپها عنصر بینهایت كوچكی از محیط جداساز كه در راستای جریان، یك گرادیان غلظت را در جریان مادة در حال عبور از آن محیط، به وجود میآورد. |
| قدرت جداکنندگی |
| |
| کار جداکنندگی |
| |
| حفاظ سایهای |
| حفاظی كه طوری ترتیب داده شده است تا ضمن مسدود نكردن منبع تابش، عبور آزادانة تابش در جهتهای حائز اهمیت ممكن نباشد. |
| سایهاندازی |
| كاهش موضعی چگالی شار ذرات به علت حضور یك جذبكننده در نزدیكی آن.یادآوری ـ اصطلاح مزبور هرگاه در نظریة راكتور به كار رود، به معنای كاهش جذب نوترون در یک جذبكننده، در نتیجة نزدیكی جذب كنندة دیگر، خواهد بود. |
| برش خطوط نیرو |
| وضعیتی در یك آرایش چنبرهای كه در آن، زاویة تبدیل چرخشی با فاصلة سطوح مغناطیسی از محور مغناطیسی سیستم تغییر میكند.یادآوری ـ این تغییر جهت خطوط میدان در سطوح مغناطیسی متوالی، برای كاهش برخی انواع ناپایداری در پلاسماهای بتا ـ پایین به كار میرود. |
Shear Of Magnetic Field Lines | |
| برش خطوط میدان مغناطیسی |
| وضعیتی در یك آرایش چنبرهای كه در آن، زاویة تبدیل چرخشی با فاصلة سطوح مغناطیسی از محور مغناطیسی سیستم تغییر میكند.یادآوری ـ این تغییر جهت خطوط میدان در سطوح مغناطیسی متوالی، برای كاهش برخی انواع ناپایداری در پلاسماهای بتا ـ پایین به كار میرود. |
| پوشش |
| منطقة گذار بین پلاسمای خنثی و سطح جامد در تماس با آن. |
| حفاظ |
| مادهای به منظور كاهش چگالی شار ذرات ورودی به یك ناحیه. |
| سلول حفاظدار |
| محفظهای با حفاظ قوی برای مواد با پرتوزایی بالا.یادآوری ـ محفظة مزبور میتواند برای بهکارگیری یا فرابری این مواد با ابزارهای از راه دور، یا انبار کردن آنها مورد استفاده قرار گیرد. |
| نوکلیید حفاظدار |
| نوكلییدی با بار Z كه ایزوبارهای با بار 1-Z و 1+Z آن پایدارند.یادآوری ـ چنین نوكلییدی از واپاشی بتا به دست نمیآید و بنابراین تشكیل آن فقط میتواند به صورت محصول اولیة تبدیل هستهای دیگری نظیر شكافت باشد. |
| پنجرة حفاظ |
| بخشی از حفاظ زیستشناختی كه نسبت به نور مرئی شفاف است. |
| جزء جبران |
| عضو كنترلی كه به منظور جبران تغییرات دراز مدت راكتیویته و توزیع چگالی شار نوترون در راكتور به كار میرود. |
| عضو جبران |
| عضو كنترلی كه به منظور جبران تغییرات دراز مدت راكتیویته و توزیع چگالی شار نوترون در راكتور به كار میرود. |
| جبرانسازی |
| جبران تغییرات دراز مدت در راكتیویته و توزیع چگالی شار نوترون. |
Shipper-Receiver Difference | |
| اختلاف فرستنده ـ دریافتکننده |
| پادمان اختلاف میان اظهارات ناحیة موازنة مواد ارسالی و اندازهگیریهای ناحیة موازنة مواد دریافتی، در مورد مقدار مواد هستهای موجود در یك دسته. |
| محفظة ارسال |
| ظرف حفاظداری با قابلیت استفادة مجدد جهت ترابری مواد پرتوزا. |
| گرمسازی ضربهای |
| گرمسازی پلاسما از طریق تشكیل و انتشار یك موج ضربه.یادآوری ـ سازوكار گرمسازی اساساً برگشت ناپذیر بوده و انرژی داده شده به پلاسما همواره از انرژی قابل حصول توسط تراكم بیدررویی با همان دامنه، بیشتر است. |
| موج ضربهای |
| انتشار سطح ناپیوستگی با سرعتی بیشتر از سرعت آلفون نسبت به پلاسمایی كه هنوز تحت نفوذ آن قرار نگرفته است. یادآوری 1- این سطح ناپیوستگی، دو ناحیه با سرعتها، فشارها، شارهای مغناطیسی، چگالیها و دماهای مختلف را از هم جدا میكند.یادآوری 2- بین موج شوك مگنتوهیدرودینامیك و موج ضربهای بدون برخورد، میتوان به وسیلة ماهیت فرایندهای اتلاف انرژی در جبهة موج، تمایز قائل شد. |
| گرمسازی با موج ضربهای |
| گرمسازی پلاسما از طریق تشكیل و انتشار یك موج ضربه.یادآوری ـ سازوكار گرمسازی اساساً برگشت ناپذیر بوده و انرژی داده شده به پلاسما همواره از انرژی قابل حصول توسط تراكم بیدررویی با همان دامنه، بیشتر است. |
| استتار |
| اقدامی حفاظتی با به كارگیری سدی فیزیكی به منظور جلوگیری از دسترسی به مناطقی كه در آنها عملیاتی انجام میشود یا كارخانههایی قرار گرفتهاند كه از اهمیت تجاری خاص برخوردارند و بازرسان پادمان به آنها دسترسی مستقیم ندارند. |
| بازآرایی |
| مرتب كردن دوبارة مجتمعهای سوخت به منظور حصول یكنواختی بیشتر در مصرف سوخت یا توزیع چگالی توان در سراسر قلب.رجوع شود به:push Through |
| خاموشی |
| حالت یك راكتور در وضعیت کاملاً زیربحرانی. |
| خاموشسازی |
| اقدامات لازم برای زیربحرانی كردن کامل یك راكتور. |
| سیورت |
| |
| آبشار ساده |
| جداسازی ایزوتوپها آبشاری كه در آن، كسر غنی شده به مرحلة بعدی و كسر فقیر شده به مرحلة قبلی خورانده میشود. |
Sintered Aluminium Products | |
| فراوردههای کلوخه شدة آلومینیوم |
| مخلوط كلوخه شدهای از اكسید آلومینیوم و آلومینیوم فلزی كه به عنوان مادة غلاف به كار میرود. |
| معیار انتخاب محل |
| معیاری برای قضاوت در مورد مناسب بودن یك محل برای تأسیسات هستهای، به ویژه از نظر ایمنی هستهای. |
| تابش آسمانی |
| تابش یونسازی كه از طریق پراكندگی در هوا، از چشمه به جسم میرسد.یادآوری 1- اصطلاح مزبور نوعاً برای توصیف پراكندگی از بالای دیوارة محافظ به كار میرود.یادآوری 2- این اصطلاح گاهی تابش پراكنده شده از ساختارهای مجاور را نیز شامل میشود. |
| نوترون کند |
| نوترونی با انرژی جنبشی كمتر از یک مقدار مشخص.رجوع شود به: Fast Neutron، Intermediate Neutronیادآوری ـ این مقدار ممكن است در یك گسترة وسیع تغییر كند و به كاربردهایی از قبیل فیزیك راكتور، حفاظگذاری یا دزسنجی بستگی دارد. مقدار مزبور، در فیزیك راكتور غالباً یك الكترون ولت و در دزسنجی، قطع مؤثر كادمیوم انتخاب میشود. |
| سطح کندشدگی |
| یك ششم میانگین مربع جابجایی نوترونها، در یك محیط همگن نامتناهی، از نقاط مبدأ آنها به نقاطی كه در آنجا تا یك انرژی معین كند شدهاند. |
| چگالی کندشدگی |
| شمار نوترونهای موجود در واحد حجم و واحد زمان که تا پایینتر از یك انرژی معین، كند شوند. |
| کرنل کندشدگی |
| تابعی كه در یك محیط همگن، احتمال رفتن یك نوترون از موقعیتی مشخص به موقعیتی دیگر را در واحد حجم، در حالی كه نوترون مزبور در گسترة انرژی معینی كند میشود، به دست میدهد. |
| طول کندشدگی |
| ریشة دوم سطح كند شدگی. |
| قدرت کندکنندگی |
| حاصلضرب میانگین كاهیدگی لگاریتمی انرژی و سطح مقطع پراكندگی ماكروسکوپی در یك محیط معین. |
| آزمون نمونهبرداری |
| آزمایشی در مورد آلودگی پرتوزای احتمالی سطوح، به طور مثال در محلهای كار یا روی چشمههای تابش، از طریق كشیدن پارچة متخلخل نمدار یا چیزی مشابه آن بر سطح مورد آزمون و اندازهگیری اكتیویتة حاصل. |
| روش SN |
| روش SN |
| تلة سرد سدیم |
| دستگاهی برای جداكردن ناخالصیها، كه اغلب اكسید سدیم میباشد، از سدیم در گردش، از طریق كاهش موضعی دمای آن تا نقطهای كه ناخالصیها رسوب كنند. |
| تلة داغ سدیم |
| دستگاهی برای جداكردن ناخالصیها، كه اغلب اكسید سدیم میباشد، از سدیم در گردش، از طریق افزایش دما تا نقطهای كه در آن، ناخالصیها با مادة جامدِ در تماس با سدیم واكنش دهند. |
| راکتور با خنککنندة سدیم |
| راكتوری كه با سدیم به عنوان خنككننده كار میكند. |
| جامدسازی |
| تبدیل پسماندهای پرتوزا (گاز یا مایع) به جامدات خشك پایدار. |
| استخراج با حلال |
| بازفرابری سوخت فرایندی كه در آن، یك ماده به طور انتخابی به وسیلة یك حلال آلی مخلوط نشدنی، از محیطی آبی استخراج میشود.یادآوری ـ این اصطلاح گاهی به مفهوم چرخة استخراج تعمیم داده میشود. |
Somatic Effect Of Radiation | |
| اثر بدنی تابش |
| اثر تابش كه در زمان حیات موجود پرتودیده ظاهر میشود.رجوع شود به: Genetic Effect Of Radiation |
| دادههای مبنا |
| |
| چگالی چشمه |
| شمار ذراتی از یك نوع، با یك انرژی و در یك جهت معین كه در واحد زمان و واحد حجم تولید میشوند. |
| کارایی چشمه |
| فاكتوری كه به یك كمیت تابش اعمال میشود تا مقدار آن كمیت را پس از كاهش ناشی از خودجذبی در یک چشمة تابش به دست دهد. |
| مادة چشمه |
| مادهای حاوی بیش از یك غلظت مشخص اورانیوم یا توریم با هر شكل فیزیكی یا شیمیایی؛ به جز مواردی كه مادة مزبور به عنوان مادة هستهای ویژه مشخص شده باشد.یادآوری ـ این اصطلاح را آژانسهای نظارتی به كار میبرند. |
| گسترة چشمه |
| گسترة قدرت راكتور كه در محدودة آن، یك چشمة نوترون اضافی برای تسهیل اندازهگیری چگالی شار نوترون، لازم است. |
| نمایشگر گسترة چشمه |
| نمایشگر توان راكتور در گسترة چشمه. |
| راکتور چشمه |
| راكتوری كه مخصوص تولید شاری پایدار از نوترونهای با بیناب انرژی كاملاً مشخص، طراحی میشود و اساساً برای اجرای آزمایشهای حفاظگذاری یا آزمایشهای نمایی و یا سنجهبندی آشكارسازها به كار میرود. |
| تلاشی |
| واكنش هستهای یك هسته و ذرهای فرودی با انرژی بالا به حدی كه چندین نوكلئون از هستة هدف به بیرون پرتاب شده و در نتیجه عدد جرمی و عدد اتمی، چند واحد كاهش مییابند. |
Special Fissionable Material | |
| مادة قابل شکافت ویژه |
| پلوتونیـوم- 239، اورانیوم- 233، اورانیوم غنی شده با اورانیوم- 235 یا 233 و هر مـادة حاوی یك یا چند ایزوتوپ یاد شده، سایر مواد شكافایی كه ممكن است توسط شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی مشخص شوند یا در مورد جوامع اروپایی، توسط شورای جوامع اروپایی با یک اکثریت واجد شرایط و بر پایة توصیههای کمیسیون، تعیین گردند، لیکن به جز مواد چشمه، کانیها یا پسماند کانی.رجوع شود به: Special Nuclear Materialیادآوری 1- این تعریف از مادة قابل شکافت ویژه بر پایة اساسنامة آژانس بینالمللی انرژی اتمی و تحت نظام نامة شمارة 76/3227 کمیسیون جوامع اروپایی است. یادآوری 2- در هر دو حالت، اصطلاح “اورانیوم غنی شده با ایزوتوپهای 235 یا 233” به معنای اورانیوم حاوی ایزوتوپهای 235 یا 233 یا هردوی آنهاست، به طوریكه نسبت فراوانی مجموع این ایزوتوپها به ایزوتوپ 238، بزرگتر از نسبت ایزوتوپ 235 به ایزوتوپ 238 موجود در طبیعت است. |
| مادة هستهای ویژه |
| پلوتونیوم، اورانیوم 233، اورانیوم غنی شده با ایزوتوپهای اورانیوم 233 یا 235، هر مادة حاوی موارد یاد شده، یا هر مادة دیگری با قابلیت آزادسازی مقادیر قابل توجه انرژی هستهای كه ممکن است هر چند وقت یكبار انتخاب گردد.یادآوری ـ این اصطلاح را آژانسهای قانونی یا نظارتی به كار میبرند. |
| فعالیت ویژه |
| اكتیویتة یك مادة معین تقسیم بر جرم آن. |
| فرسایش سوخت ویژه |
| انرژی كل آزاد شده در واحد جرم سوخت هستهای.یادآوری ـ این کمیت معمولاً بر حسب مگاوات ـ روز بر تُن بیان میشود. |
Specific Gamma-Ray Constant | |
| ثابت ویژة پرتو گاما |
| حاصلضرب آهنگ پرتودهی در فاصلهای معین از چشمة نقطهای نوكلیید گسیلندة تابش گاما در توان دوم آن فاصله، تقسیم بر اكتیویتة چشمة مزبور، بدون در نظر گرفتن تضعیف. |
| قدرت ویژه |
| توان ایجاد شده در واحد جرم سوخت در قلب راكتور. |
| سطح مقطع بینابی |
| سطح مقطع دیفرانسیلی نسبت به انرژی. |
| سختگردانی بینابی |
| افزایش انرژی میانگین ذرات به علت اتلاف ترجیحی آنها در انرژیهای پایینتر از طریق جذب، نشت یا پراكندگی. |
Spectral Particle Flux Density | |
| چگالی بینابی شار ذرات |
| چگالی شار ذرات دیفرانسیلی نسبت به انرژی. |
| کنترل با جابجایی بینابی |
| نوع خاصی از كنترل با كندكننده كه در آن، بیناب نوترون عمداً تغییر داده میشود.رجوع شود به: Spectral Shift Reactor |
| راکتور جابجایی بینابی |
| راكتوری كه در آن، بتوان بیناب نوترون را برای كنترل یا به منظورهای دیگر، با تغییر خواص یا مقدار كندكننده تنظیم كرد. |
| سوخت مصرف شده |
| سوخت هستهای كه پس از تابشدهی از راكتور برداشته میشود و دیگر در آن قابل استفاده نیست. |
| انبار سوخت مصرف شده |
| مخزن و یا سلولی بزرگ که معمولاً با آب پر شده و سوخت هستهای مصرف شده در آن قرار میگیرد تا زمانی که اکتیویتة آن به سطح مطلوب کاهش یابد. |
Spherical Harmonics Method | |
| روش هماهنگهای کروی |
| |
| تیزه |
| آسیب ناشی از تابش ناحیهای كه به علت انتقال انرژی بالا در طول مسیر پیمایش یك ذرة مستقیم یونساز در جامد یا مایع، تغییرات ساختاری پیدا میكند. |
| تیزهسازی |
| وارد كردن سوخت غنیشده در برخی مجتمعهای سوخت. |
| شکافت خود به خود |
| شكافت هستهای كه بدون افزودن ذرات یا انرژی به هسته، صورت میگیرد. |
Spontaneous Nuclear Reaction | |
| واکنش هستهای خود به خود |
| واكنش هستهای كه در ابتدا فقط یك هسته یا نوكلئون در آن درگیر است.رجوع شود به: Radioactive Decay |
| خنکسازی افشانهای |
| سیستمی افشانهای برای استفاده در مواقع اضطراری كه به منظور كاهش غلظت محصولات شكافت غیر فرار در فضای پوشش ایمنی و پایین آوردن دما و فشار در ساختمان آن، طراحی شده است. |
| خاموشسازی نابهنگام |
| خاموشسازی راكتور به علت یك رویداد پیشبینی نشده كه ارتباطی به وضعیت غیر عادی راكتور ندارد. |
| پراکنش |
| بیروناندازی اتمها از سطح هدفی جامد در نتیجة برخورد یونهای مثبت پلاسما. |
| آبشار مربعی |
| جداسازی ایزوتوپها آبشاری كه در آن، جریان جرمی مرحلهای در هر مرحله یكسان است. |
| اختلاف فرستنده ـ دریافتکننده (مخفف) |
| پادمان اختلاف میان اظهارات ناحیة موازنة مواد ارسالی و اندازهگیریهای ناحیة موازنة مواد دریافتی، در مورد مقدار مواد هستهای موجود در یك دسته. |
| ردیاب پایدار |
| ردیابی كه پرتوزا نیست. |
| مرحله |
| جداسازی ایزوتوپها بخشی از آبشار كه در آن، تمامی واحدها به موازات هم روی مواد با تركیب ایزوتوپی یكسان، عمل میكنند. |
| پیل استاندارد |
| حجمی از مادة كندكننده، معمولاً گرافیت، كه حاوی چشمة نوترون است و چگالی شار نوترون در مواضع مشخص آن، به دقت تعیین شده و به عنوان استاندارد قابل استفاده است. |
| عیار استاندارد پسمان |
| جداسازی ایزوتوپها مقدار طراحی شدة عیار پسمانة آبشار كه در تعیین عملكرد و اقتصاد كارخانة جداسازی ایزوتوپها به كار میرود. |
| موجودی آغازی |
| پادمان مقدار مواد موجود در ناحیهای معین در آغاز یک دورة زمانی مشخص. |
| چشمة نوترون راهانداز |
| چشمة نوترونی كه در راكتور زیربحرانی قرار میگیرد تا چگالی شار نوترون را افزایش دهد و به این ترتیب باعث سهولت اندازهگیری طی زمان نزدیك شدن به حالت بحرانی گردد. |
| آستر فولادی |
| دیوارهای از فولاد نرم كه به منظور حصول اطمینان از ضد نشت بودن پوشش ایمنی (به طور مثال، دیگ فشاری از جنس بتن پیشتنیده)، بر سطح داخلی آن كشیده میشود. |
| استلاراتور |
| دستگاه طراحی شده برای محصورسازی پلاسما در داخل لولهای كه بر روی خودش بسته میشود؛ محصورسازی با به كارگیری تركیبی از یك میدان مغناطیسی محوری و یك میدان قطبی اضافی صورت میگیرد.یادآوری ـ آرایشهای استلاراتور، در خود تبدیل چرخشی ایجاد كرده و محصورسازی را در غیاب جریان محوری در پلاسما، ممكن میسازند. |
Step Insertion Of Reactivity | |
| تزریق پلهای راكتیویته |
| افزایش عمدی راكتیویته به صورت پلهای. |
| گرمسازی تصادفی |
| گرمسازی پلاسمای بدون برخورد در میدان مغناطیسی محصوركنندة غیر یكنواخت به وسیلة یك میدان الكتریكی كه در هر نقطه بر میدان مغناطیسی عمود بوده و همانند نویز زمینه، به طور کترهای نسبت به زمان تغییر میكند.یادآوری ـ این نوع گرمسازی توسط تشدید سیكلوترونی ایجاد میشود؛ هرگاه میدان الكتریكی به یكی از بسامدهای سیكلوترونی ذرات یا یكی از هماهنگهای آن برسد. |
| انرژی ذخیره شده |
| انرژی داخلی اضافی در یك جامد به علت پرتوگیری (435) از تابش یونساز. |
| نقطة راهبردی |
| پادمان مكان انتخاب شده در حین بررسی اطلاعات طراحی كه در آن، تحت شرایط عادی و وقتی این اطلاعات با كل اطلاعات حاصل از تمام نقاط استراتژیك دیگر تركیب شود، اطلاعات لازم و كافی برای اجرای اقدامات پادمان، حاصل و تأیید گردد.یادآوری ـ نقطة استراتژیك ممكن است شامل هر مكانی شود كه در آن، اندازهگیریهای كلیدی مرتبط با حسابرسی موازنة مواد و اقدامات پوشش ایمنی و مراقبت به عمل میآید. |
| جاری شدن |
| تراگسیل افزایش یافتة تابش از داخل یك محیط كه در اثر وجود خلأهای گسترده یا نواحی با تضعیف اندك دیگر رخ میدهد. |
| تابع قوت |
| میانگین پهنای كاهشیافتة نوترون یك تشدید، تقسیم بر فاصلة تراز میانگین در مورد ترازهای تشدید برانگیخته شده به وسیلة نوترونها در یك نوكلیید معین. |
| گسترش دورة بهرهبرداری |
| طولانی كردن بهرهبرداری از یك راكتور هستهای، فراتر از عمر تعیین شدة قلب آن، با تغییر شرایط بهرهبرداری. |
| کَنِش |
| واكنشی هستهای كه در آن، نوكلئونی از هستة بمبارانكننده، توسط هستة هدف گیر میافتد.یادآوری ـ نوكلئون گیرافتاده در هستة هدف ادغام میشود و باقیماندة هستة بمبارانكننده عملاً در جهت اولیة خود به حركت ادامه میدهد. |
| تهیسازی |
| بازفرابری سوخت فرایند برداشت ناخالصی از طریق انتقال آن به فاز دیگر، پس از استخراج با حلال یا تهیسازی (1191). |
| نوترون زیرکادمیوم |
| نوترونی با انرژی جنبشی كمتر از قطع مؤثر كادمیوم. |
| تجزیه زیركانال |
| تقسیم قراردادی كانال سوخت به زیركانالها در محاسبات ترموهیدرولیكی راكتور كه برای آن، معادلات ترازمندی مجزا بر حسب جرم، تكانه و انرژی فرمولبندی میشوند.یادآوری ـ برهمكنش بین زیركانالها تا حدی در نظر گرفته میشود. |
| غلیان زیرسرد |
| غلیان، وقتی كه دمای خنكسازی در نزدیكی سطح داغ به نقطة جوش میرسد، لیكن در اكثر نواحی كانال خنككننده از این مقدار كمتر است؛ حبابهای بخار فقط در نزدیكی سطح داغ پدید میآیند.رجوع شود به: Nucleate Boiling |
| زیربحرانی |
| راكتور دارای ضریب تكثیر مؤثر كمتر از واحد.رجوع شود به: Critical، Nuclear Chain Reaction |
| مجتمع زیربحرانی |
| مجتمعی شامل یك محیط تکثیرساز زیربحرانی كه عموماً همراه با یك چشمة نوترون مستقل، برای تعیین مشخصههای نوترون محیط تکثیرساز، به كار میرود. |
Subcritical Multiplication Factor | |
| ضریب تکثیر زیربحرانی |
| نسبت ترازمندی شمار کل نوترونهای حاصل از شكافت و چشمة نوترون در یك مجموعة زیربحرانی، به شمار كل نوترونهای موجود در مجموعه كه فقط از چشمه حاصل شدهاند. |
| هیدرید شدن |
| هجوم مواد هیدروژنی به غلاف زیركالوی كه منجر به تفكیك موضعی هیدرید زیركونیوم میشود. |
| ابر سلول |
| بخشی از شبكة راكتور كه شامل چندین جزء مربوط به قلب است؛ به عنوان مثال، میلة كنترل و دستههای سوخت در برگیرندة آن در راكتور آب جوشان. |
| فوق بحرانی |
| راكتور دارای ضریب تكثیر مؤثر بزرگتر از واحد.رجوع شود به: Critical، Nuclear Chain Reaction |
| فوق گرمایی |
| مقدار گرمای اضافه بر گرمای اشباع (كه برای تبخیر آنی یك مایع مورد نیاز است). |
| راکتور فوق گرمایی |
| راكتوری كه در آن، خنككننده در داخل یا خارج قلب راكتور با گرمای حاصل از راكتور، فوقگرم شده است. |
| فوق گرمسازی |
| افزایش دمای یك مایع به بالاتر از نقطة جوش آن كه منجر به تبخیر آنی میشود. |
| چگالی سطحی |
| جرم یك لایه از ماده در واحد سطح.یادآوری ـ این كمیت معیاری از ضخامت لایه است. |
| چگالی قدرت سطحی |
| توان حرارتی تولید شده در جزء سوخت یا مجتمع سوخت، تقسیم بر مساحت سطح خنك شدة آن. |
| مراقبت |
| پادمان نظارت مداوم یا دورهای قسمتهای یک مجتمع به منظور حفظ موازنة مواد. |
| تورم |
| افزایش حجم مادة تابشدیده در نتیجة تابشدهی. |
| راکتور استخری |
| راکتوری که اجزاء سوخت آن در استخر آبی که به عنوان کندکننده، خنککننده و حفاظ زیستشناختی عمل میکند، غوطهور است. |
| سینکروسیکلوترون |
| شتابدهندة ذرات سنگین كه از یك میدان هدایتكنندة ثابت و یك میدان الكتریكی با بسامد متغیر استفاده میكند.یادآوری ـ ساختار این شتابدهنده شبیه به سیكلوترون است. |
| سینکروترون |
| شتابدهندهای كه ساختار آن عموماً حلقوی است و مسیر ذرات حین شتابگیری در آن، از طریق مدولهسازی همزمان میدان مغناطیسی با سرعت ذرات، ثابت نگه داشته میشود. |
| تابش سینکروترونی |
| تابش گسیل شده به وسیلة ذرات باردار در نتیجه حرکت چرخشی طبیعی آنها در یک میدان مغناطیسی.یادآوری 1- ذرات با بسامد سیکلوترونی میچرخند. یادآوری 2- اصطلاح تابش سینکروترونی به ویژه برای ذرات خیلی سریع به کار میرود. |