| ماکوی رابیتی |
| مهندسی راکتورمحفظهای کوچک که درون لولهای بین آزمایشگاه و مکانی در راکتور هستهای یا دستگاه دیگر، که تابشدهی یک نمونه در آن میتواند انجام شود، به روش پنوماتیکی یا هیدرولیکی پیش رانده شود.یادآوری ـ این وسیله، به منظور کوتاه کردن زمان تابشدهی و به ویژه زمان انتقال به آزمایشگاه طراحی شده است. |
| راد |
| |
| ضریب قلهسازی شعاعی |
| |
| شیمی تابش |
| بخشی از شیمی که به اثرات شیمیایی تابش یونساز میپردازد.یادآوری ـ معمولاً نور مرئی و فرابنفش مستثنی میشوند. |
| آسیب ناشی از تابش |
| تغییرات زیانبخش در خواص فیزیکی یا شیمیایی ماده در اثر پرتوگیری از تابش یونساز.یادآوری ـ این اصطلاح، در مورد سیستمهای زیستشناختی به کار برده نمیشود. |
| آشکارساز تابش |
| دستگاه یا مادهای به منظور تبدیل انرژی تابشی به شکلی از انرژی که برای نمایش و/ یا اندازهگیری مناسب است. |
| بهداشت تابش |
| اقداماتی خاص به منظور حفظ سلامتی در برابر خطرات تابش. |
| فیزیک تابش |
| بخشی از فیزیک که به ویژگیها و اثرات فیزیکی تابش یونساز میپردازد.یادآوری ـ معمولاً نور مرئی و فرابنفش مستثنی میشوند. |
| حفاظت در برابر تابش |
| اقداماتی در ارتباط با محدودسازی اثرات مضر تابش یونساز بر مردم، مانند محدودسازی پرتوگیری از تابش خارجی و ورود رادیونوکلییدها به بدن، و محدودسازی پیشگیرانه از آسیب جسمانی در اثر هر کدام از اینها. |
| خلوص تابش |
| درجهای از عدم حضور سایر تابشها در یک تابش معین (که با نوع، انرژی، یا جهت مشخص میشود). |
| بیماری ناشی از تابش |
| بیماری ناشی از تابشدهی بیش از حد تمام یا قسمت عمدهای از بدن. |
| چشمة تابش |
| دستگاه یا مادهای که تابش یونساز گسیل میکند یا قادر به گسیل آن است |
| منبع تابش |
| دستگاه یا مادهای که تابش یونساز گسیل میکند یا قادر به گسیل آن است |
Radiation Warning Assembly | |
| هشداردهنده تابش |
| دستگاهی که هنگام افزایش سطح تابش از حد پیشتنظیم آن، هشدار شنیداری یا دیداری میدهد. |
| پهنای تابش |
| پهنای جزئی تراز برای گسیل یک فوتون. |
| گیراندازی تابشی |
| گیراندازی یک ذره توسط هسته که گسیل فوری تابش گاما را به دنبال داشته باشد. |
Radiative Inelastic Scattering | |
| پراکندگی غیرکشسان تابشی |
| پراکندگی غیرکشسانی که در آن، مقداری از انرژی جنبشی ذره فرودی صرف برانگیختگی هسته هدف میشود و از طریق گسیل یک یا چند فوتون، وابرانگیختگی بعدی رخ میدهد. |
| گذار تابشی |
| برانگیختگی (یا وابرانگیختگی) یک مولکول، اتم، یون یا هسته، تنها از طریق جذب (یا گسیل) تابش الکترومغناطیسی. |
Radioactive Contamination | |
| آلودگی پرتوزا |
| وجود نامطلوب مادة پرتوزا در یک جسم یا مکان. |
| سالیابی به روش پرتوزا |
| تعیین سن یک جسم یا ماده از روی مقادیر نوکلییدهای پرتوزای آن (اورانیوم، کربن- 14، پتاسیم-40 و غیره) و در صورت لزوم، از روی مقادیر محصولات واپاشی آنها. |
| واپاشی پرتوزا |
| تبدیل هستهای خود به خود که در آن، ذرات یا تابش گاما گسیل میشود، یا تابش ایکس در پی گیراندازی الکترون مداری گسیل شده، یا هسته دستخوش شکافت خود به خود میگردد. |
| ترازمندی پرتوزا |
| حالتی که در آن، اکتیویتة اعضای یک زنجیره واپاشی، با نیمه عمر هستة پیشرو در زنجیره به طور نمایی نسبت به زمان کاهش یابد.یادآوری ـ این ترازمندی پرتوزا تنها هنگامی امکانپذیر است که نیمه عمر هستة مادر، طولانیتر از نیمه عمر هر عضو دیگر زنجیره باشد. |
| ریزش پرتوزا |
| مواد پرتوزای موجود در هوا که بر سطح زمین نشست میکنند. |
| نیمعمر پرتوزا |
| زمان لازم برای این که فعالیت از طریق فرایند واپاشی پرتوزای منفرد، به نصف مقدار خود کاهش یابد. |
| مادة پرتوزا |
| مادهای که یک یا چند جزء تشکیلدهندة آن، پرتوزایی را نشان میدهد.یادآوری ـ برای منظورهای خاصی مثل وضع مقررات، این اصطلاح ممکن است به مادة پرتوزایی با اکتیویته یا فعالیت ویژه بیشتر از مقدار خاصی محدود شود. |
| خلوص پرتوزا |
| نسبت اکتیویتة یک رادیونوکلیید مشخص و محصولات دختر با عمر کوتاه آن، به کل اکتیویتة یک ماده. |
| سریهای پرتوزا |
| نام چهار سری رادیونوکلیید که در هر کدام هر رادیونوکلیید از طریق فروپاشی هستهای خود به خود رادیونوکلیید قبلی به وجود میآید، هر سری با یک هستة مادر (توریوم- 232، نپتونیوم- 237، اورانیوم- 238 و اورانیوم- 235) آغاز و به یک محصول نهایی پایدار منتهی میشود. |
| چشمة پرتوزا |
| مادهای که یک یا چند جزء تشکیلدهندة آن، پرتوزایی را نشان میدهد.یادآوری ـ برای منظورهای خاصی مثل وضع مقررات، این اصطلاح ممکن است به مادة پرتوزایی با اکتیویته یا فعالیت ویژه بیشتر از مقدار خاصی محدود شود. |
| ردیاب پرتوزا |
| نوعی ردیاب که ویژگی شاخص آن، پرتوزایی است. |
| پسماند پرتوزا |
| مواد پرتوزای ناخواسته که در فرابری یا بهکارگیری مواد پرتوزا به دست میآید. |
| پرتوزایی |
| ویژگی نوکلییدهای خاص در گسیل خود به خود ذرات یا تابش گاما، یا گسیل تابش ایکس در پی گیراندازی الکترون مداری، یا شکافت خود به خود. |
| استاندارد پرتوزایی |
| چشمهای پرتوزا که ماهیت و فعالیت آن در یک زمان معین، معلوم باشد و بتواند به عنوان مرجع مورد استفاده قرار گیرد. |
| خلوص رادیوشیمیایی |
| درصد یک رادیونوکلیید معین موجود در یک نمونه که شکل شیمیایی خاصی دارد. |
| رادیوشیمی |
| بخشی از شیمی که به مواد پرتوزا میپردازد.یادآوری ـ این بخش تولید رادیونوکلییدها و ترکیبات آنها از طریق فرابری مواد پرتوزای حاصل از تابشدهی یا طبیعی، کاربرد تکنیکهای شیمیایی در مطالعات هستهای و کاربرد پرتوزایی در بررسی مسائل شیمیایی را دربرمیگیرد. |
| پرتو بلورشناسی |
| تکنیکی براساس پراش پرتوهای ایکس، الکترونها، نوترونها و غیره، به وسیلة یک سیستم جامد که مطالعة ساختار بلوری (به ویژه طرح اتمها در بلور) و نیز شناخت مواد بلوری را امکانپذیر میسازد. |
| عنصر پرتوزا |
| عنصری دارای یک یا چند رادیوایزوتوپ طبیعی.یادآوری ـ این اصطلاح نباید به معنای رادیونوکلیید به کار برده شود. |
| پرتوزاد |
| تشکیل شده از طریق واپاشی پرتوزا.یادآوری ـ این اصطلاح، معمولاً به محصولات طبیعی اشاره میکند؛ برای مثال هلیوم پرتوزاد. |
| پرتونگاشت |
| تصویر یک شیء که از طریق تابش یونساز پس از برهمکنش با شیء یا گسیل از آن ایجاد میشود.یادآوری ـ این تصویر میتواند با تکنیکهای گوناگونی به طور دائم یا موقت ثبت شود. |
| رادیوایزوتوپ |
| ایزوتوپ پرتوزای یک عنصر معین.یادآوری ـ این اصطلاح نباید به معنای رادیونوکلیید به کار برده شود. |
| فیزیک پرتوشناختی |
| بخشی از فیزیک که به کاربردهای پزشکی و صنعتی تابش یونساز میپردازد. یادآوری ـ معمولاً نور مرئی و فرابنفش مستثنی میشوند. |
| حفاظت پرتوشناختی |
| اقداماتی در ارتباط با محدودسازی اثرات مضر تابش یونساز بر مردم، مانند محدودسازی پرتوگیری از تابش خارجی و ورود رادیونوکلییدها به بدن، و محدودسازی پیشگیرانه از آسیب جسمانی در اثر هر کدام از اینها. |
| بررسی پرتوشناختی |
| برنامهای روشمند که به ارزیابی خطرات ممکن تابش در ارتباط با مجموعه شرایط مشخص مربوط به تولید، کاربرد، رهاسازی، انبارکردن یا حضور چشمههای تابش منجر میشود. |
| تجزیه و تحلیل با پرتوسنجی |
| تجزیه و تحلیل شیمیایی کمی بر اساس اندازهگیری اکتیویتة یکی از اجزاء سازنده. |
| پرتوسنجی |
| تکنیکهای اندازهگیری بر اساس آشکارسازی تابش یونساز. |
| رادیونوکلیید |
| نوکلیید پرتوزا. |
| آزمایشگاه رادیونوکلیید |
| آزمایشگاهی که به ویژه برای کار ایمن با چشمههای پرتوزا تنظیم شده است. |
| رادیوفوتولومینسانس |
| فرایندی که به وسیلة آن برخی مواد (برای مثال شیشة فسفات فعال شده با نقره) در صورت پرتوگیری از تابشی با طول موجهای خاص (تابش فرابنفش برای شیشة فسفات فعال شده با نقره)، تابشی درخشان با طول موج متفاوتی را گسیل میکنند که عموماً در بیناب مرئی است و مقدار آن تابعی از انرژی ذخیره شده طی تابشدهی قبلی میباشد. |
Radiophotoluminescence Detector | |
| آشکارساز رادیوفوتولومینسانس |
| نوعی آشکارساز تابش که از محیط رادیوفوتولومینسان به عنوان وسیلهای برای اندازهگیری تابش یونساز دریافتی استفاده میکند. |
| مقاومت پرتوی |
| قابلیت یک ماده برای حفظ خواص اولیة خود تحت اثر تابش یونساز. |
| سمیت پرتوی |
| مشخصة مواد پرتوزای خاص که اگر بلعیده یا استنشاق شوند، خطراتی برای انسان به بار میآورند. |
Ramp Insertion Of Reactivity | |
| تزریق شیبدار راكتیویته |
| افزایش خطی راکتیویته نسبت به زمان به طور عمدی. |
| تغییر شکل |
| افزایش تدریجی تغییر شکل غلاف در نتیجة انبساط مکرر سوخت هنگام افزایش و کاهش قدرت راکتور. |
| چگالی قدرت اسمی |
| توان حرارتی تولید شده در واحد حجم قلب راکتور. |
| تأثیر زیستشناختی نسبی (مخفف) |
| نسبت دز جذبی تابش مرجع، در مورد یك سازوارة زندة خاص یا بخشی از یك سازواره، كه اثر زیستشناختی مشخصی را ایجاد میكند، به دز جذبی تابش مورد نظری كه همان اثر زیستشناختی را به وجود میآورد.یادآوری ـ این اصطلاح را باید تنها در زیستشناخت پرتوی به كار برد. |
| انرژی واکنش |
| |
| راکتیویته |
| |
| توازن راکتیویته |
| به حساب آوردن اثرهای مثبت و منفی در راكتیویتة یك راكتور. |
| ضریب راکتیویته |
| مشتق جزئی راكتیویته نسبت به برخی پارامترهای مشخص.رجوع شود به: Mass Coefficient Of Reactivity، Power Coefficient Of Reactivity، Pressure Coefficient Of Reactivity، Temperature Coefficient Of Reactivity، Void Coefficient Of Reactivity |
| پسخور راکتیویته |
| اثر تغییر برخی پارامترهای راكتور (مانند قدرت، دما، فشار یا كسر خلأ) بر راكتیویتة آن. |
| راکتور |
| دستگاهی که در آن، یک واکنش زنجیرهای شکافت هستهای خودنگهدار بتواند حفظ و کنترل شود (راکتور شکافت). یادآوری ـ این اصطلاح، گاهی در مورد دستگاهی به کار میرود که در آن یک واکنش گداخت هستهای بتواند تولید و کنترل شود (راکتور گداخت). |
| استخر راکتور |
| فضای بالای دیگ راكتور در انواع خاصی از راكتورها، كه هنگام تعویض سوخت با آب پر میشود. |
| پوشش ایمنی راکتور |
| جلوگیری از رهایی مقادیر غیر قابل قبول مواد پرتوزا به بیرون از ناحیة كنترل شده، حتی تحت شرایط بروز حادثه در راكتور.یادآوری ـ این اصطلاح معمولاً خود سیستم پوشش دهنده را نیز شامل میشود. |
| کنترل راکتور |
| تغییر عمدی آهنگ واكنش در یك راكتور هستهای در نتیجة تنظیم راكتیویته برای حصول یا حفظ عملكرد مطلوب. |
| سیستم کنترل راکتور |
| مجموعهای از تجهیزات، دستگاهها و مواد كه به منظور كنترل راكتور به كار میروند.رجوع شود به: Control Drive، Control Member، Control Rod، Control Rod Gap، Control Rod Pattern، Control Rod Worth |
| قلب راکتور |
| ناحیهای از راكتور كه در آن یک واكنش زنجیرهای میتواند رخ دهد. |
| جهش قدرت راکتور |
| افزایش بسیار سریع قدرت راكتور به بالاتر از سطح عادی بهرهبرداری.رجوع شود به: Runawayیادآوری ـ این افزایش ممكن است عمداً برای مقاصد آزمایشی ایجاد شود، یا اتفاقی باشد. |
| شبکة راکتور |
| آرایة سوخت و مواد دیگر كه طبق الگویی منظم چیده شده باشند. |
| مدار راکتور |
| سیستم لولهبندی در راكتور كه شارهای در درون آن، به عنوان بخشی از كار راكتور یا برای مقاصد آزمایشی جریان مییابد.یادآوری ـ اگر بخشی از مدار آزمایشی درون قلب باشد، چنین مداری را اغلب مدار درون پیلی میگویند. اگر مدار مزبور حاوی مواد قابل شكافت نیز باشد، به مدار فعال (مدار داغ) موسوم است. |
| نوفه راکتور |
| افت و خیزهای موجود در چگالی شار نوترون و در نتیجه در قدرت یك راكتور هستهای كه ناشی از ماهیت احتمالی فرایندهای هستهای، یا افت و خیزهای كاتورهای موجود در فرایندهای مكانیكی یا هیدرودینامیكی مؤثر در راكتیویته است. |
| نوسانگر راکتور |
| دستگاهی كه تغییرات تناوبی راكتیویته را به وسیلة حركت نوسانی یك نمونه، ایجاد میكند.یادآوری ـ این دستگاه برای اندازهگیری خواص راكتور یا سطح مقطعهای هستهای نمونه به كار میرود. |
| زمان تناوب راکتور |
| زمان لازم برای تغییر چگالی شار نوترون با فاکتور E در یک راكتور، در صورتی كه چگالی شار به صورت نمایی افزایش یا كاهش یابد. |
| دیگ فشار راکتور |
| دیگ راكتوری كه جهت تحمل فشار قابل توجه راكتور هنگام بهرهبرداری، طراحی شده است. |
| فیوز ایمنی راکتور |
| دستگاهی خودمهاركن، كه به منظور ایجاد عكسالعمل در برابر دما یا چگالی شار نوترون بیش از اندازه در راكتور، و نیز اقدام به كاهش آهنگ واكنش و رساندن آن به سطحی ایمن، طراحی شده است.یادآوری ـ این دستگاه، میتواند برای تسهیل عملكرد خود، دارای انرژی ذخیره شده باشد یا نباشد. |
| خودتنظیمی راکتور |
| گرایش ذاتی یك راكتور به اینكه تحت شرایطی معین، به علت اثر تغییر قدرت بر راكتیویتة آن، با قدرتی ثابت كار كند. |
| شبیهساز راکتور |
| تجهیزات رایانهای، عموماً از نوع قیاسی، كه برای شبیهسازی رفتار زمانی سیستم راكتور به كار میرود. |
| سیستم راکتور |
| مجموعه مشخصههای تعریفكنندة ردهای از راكتورهای هستهای قابل ساخت؛ مثل ماهیت كندكننده، ماهیت سیستم خنكسازی و انرژی نوترونهایی كه باعث شكافت میشوند.یادآوری ـ به طور كلی، این اصطلاح به خانوادهای از راكتورها كه این مجموعه مشخصهها را دارند، اطلاق میشود. |
| ثابت زمانی راکتور |
| زمان لازم برای تغییر چگالی شار نوترون با فاکتور E در یک راكتور، در صورتی كه چگالی شار به صورت نمایی افزایش یا كاهش یابد. |
| دیگ راکتور |
| دیگ اصلی كه قلب راكتور را در بر میگیرد. |
| پهنای کاهشیافتة نوترون |
| پهنای نوترون یك تشدید، تقسیم بر ریشة دوم انرژی تشدید.یادآوری ـ برای ترازهای تشدید حاصل از گیراندازی نوترونهای كم انرژی، پهنای كاهشیافتة نوترون تقریباً مستقل از انرژی است. |
| بازساخت |
| ساخت جزء سوخت یا جزء زاینده از مواد شكافا یا بارورِ حاصل از بازیافت در بازفرابری سوخت. |
| بازتابنده |
| ماده یا جسم متشکل از آن كه تابش فرودی را باز میتاباند.یادآوری ـ در فناوری راكتور هستهای، این اصطلاح، معمولاً تنها به بخشی از راكتور اشاره دارد كه در مجاورت قلب قرار گرفته است تا پارهای از نوترونهای در حال گریز را به درون قلب پسپراكنده سازد. |
| کنترل با بازتابنده |
| كنترل راكتور با تنظیم خواص، مكان یا مقدار بازتابنده. |
| صرفهجویی بازتابنده |
| كاهشی در بعد خاصی از قلب یك راكتور برهنه، بدون تغییر راكتیویته، که با افزودن بازتابندة معینی صورت میگیرد.یادآوری ـ این اصطلاح میتواند در مورد كاهش جرم بحرانی نیز به كار رود. |
| آباندازی دوباره |
| خنكسازی اضطراری قلب كه از پركردن دوبارة دیگ راكتور با آب حاصل میشود. |
| تعویض سوخت |
| تعویض سوخت مصرف شده در یك راكتور. |
| جزء تنظیم |
| عضو کنترلی که برای تنظیم جزئی و دقیق راکتیویتة یک راکتور به کار میرود. |
| عضو تنظیم |
| |
Relative Biological Effectiveness | |
| تأثیر زیستشناختی نسبی |
| نسبت دز جذبی تابش مرجع، در مورد یك سازوارة زندة خاص یا بخشی از یك سازواره، كه اثر زیستشناختی مشخصی را ایجاد میكند، به دز جذبی تابش مورد نظری كه همان اثر زیستشناختی را به وجود میآورد.یادآوری ـ این اصطلاح را باید تنها در زیستشناخت پرتوی به كار برد. |
Relative Conversion Ratio | |
| نسبت تبدیل نسبی |
| نسبت تبدیل لحظهای در راكتور، به نسبت تبدیل لحظهای در سوختی با همان تركیب، در بیناب مشخصی از نوترون (اغلب حرارتی).یادآوری ـ برای تعیین تجربی، نسبت تبدیل نسبی مناسبتر از نسبت تبدیل مطلق است. |
| اهمیت نسبی |
| شمار میانگین نوترونهای با سرعت و موقعیت نوع معین B، كه باید به سیستمی بحرانی افزوده شود تا آهنگ واكنش زنجیرهای را پس از برداشتن نوترونی با سرعت و موقعیت نوع معین A، ثابت نگه دارد. |
| طول واهلش |
| فاصلهای كه در طول آن، كمیتی كه به طور نمایی نسبت به فاصله كاهش مییابد، با فاکتور E افت پیدا كند. |
| زمان واهلش |
| زمانی كه در طی آن، كمیتی كه به طور نمایی نسبت به زمان كاهش مییابد، با فاکتور E افت پیدا كند. |
| قابلیت اطمینان |
| احتمال آن كه یك واحد، كار مورد نظری را تحت شرایط معین و در مدت زمانی معلوم انجام دهد. |
| رم |
| |
| نگهداری از دور |
| نگهداری تجهیزات پرتوزا یا آلوده با استفاده از دستگاههایی كه از دور كنترل میشوند. |
| سطح مقطع برداشت |
| سطح مقطع مؤثر منسوب به مادهای که بین چشمة نوترون شكافت و محیط هیدروژندار ضخیم قرار گرفته است.رجوع شود به: Group Removal Cross-Sectionیادآوری ـ این سطح مقطع در محاسبة طول واهلش چگالی شار نوترون سریع در یك حفاظ ضخیم به كار میرود. |
| نظریه پخش ـ برداشت |
| نظریهای برای محاسبة تضعیف نوترون در مواد مشخصی که به عنوان حفاظ در برابر تابش، از طریق اجرای فرایند تضعیف در دو مرحله به کار میروند: در ابتدا، چشمهای از نوترونهای اولین برخورد به وسیلة سطح مقطعهای برداشت مشخص میشود؛ سپس، چگالی شار نوترون حاصل با نظریة پخش محاسبه میگردد. |
| رِپ |
| یكای دز جذبی.یادآوری ـ رِپ دیگر متداول نیست. |
| نمونة نماینده |
| نمونة گرفته شده از یک فرایند که نمایندة ماده یا مقدار آن در فرایند است. |
| کارخانة بازفرابری |
| كارخانهای كه در آن مواد بارور و شكافا، برای استفادة دوباره، از سوخت مصرف شده بازیافت میشوند. |
| راکتور پژوهشی |
| راكتوری با هر سطح قدرت كه عمدتاً به عنوان ابزاری پژوهشی برای تحقیقات پایه یا كاربردی، به كار میرود.یادآوری ـ راكتورهای موجود در این رده، شامل موارد زیر میشوند:الف) راكتور پژوهشی با شار پایینب) راكتور پژوهشی با شار بالاج) راكتور تپید) راكتور آزمایش مواده) راكتور صفر قدرت (كه ممكن است راكتور تجربی نیز باشد) |
| ماندهها |
| بخشهایی از مواد هستهای فرابری شده در یك كارخانه یا قسمتی از آن كه به طور موقت به مرحلة بعدی فرابری منتقل نمیشوند و پسماند هم نیستند. |
| ناپایداری مقاومتی |
| ناپایداری ناشی از رسانایی الكتریكی محدود پلاسما. |
Resonance Absorption Of Neutrons | |
| جذب تشدیدی نوترونها |
| جذب نوترون در گسترة انرژی تشدید. |
Resonance Capture Of Neutrons | |
| گیراندازی تشدیدی نوترونها |
| گیراندازی تابشی نوترونها در گسترة انرژی تشدید. |
| آشکارساز تشدیدی |
| آشكارساز فعالسازی كه سطح مقطع نوترون آن از روی تشدیدهای بزرگ مشخص میشود.یادآوری ـ به این ترتیب، آشكارساز مزبور اطلاعاتی را دربارة چگالی شار نوترون در انرژیهای تشدید خود، به دست میدهد. |
| انرژی تشدید |
| انرژی جنبشی یک ذرة فرودی (در سیستم آزمایشگاهی) كه تراز انرژی را در هستهای مركب برمیانگیزد. |
Resonance Escape Probability | |
| احتمال فرار از تشدید |
| احتمال اینكه یك نوترون در حال كند شدن در یك محیط نامتناهی، تمام یا بخش مشخصی از گسترة انرژیهای تشدید را بدون جذب شدن، بپیماید. |
| انتگرال تشدید |
| |
| نوترون تشدید |
| نوترونی که انرژی جنبشی آن در گسترة انرژی تشدید قرار دارد. |
| پارامتر تشدید |
| هر یك از كمیتهای مختلفی مانند پهنای تراز و پهنای نوترون كه در فرمول برایت- ویگنر ظاهر میشوند. |
| منطقة تشدید |
| منطقة انرژی نوترون كه در آن، سطح مقطع نوترونی یك نوكلیید، بیشینههای ناشی از ترازهای انرژی تشدید را نشان میدهد. |
| پراکندگی تشدید |
| پراكندگی كشسان ذرات در گسترة انرژی تشدید. |
| پهنای تشدید |
| پهنای تراز فقط در مورد حالت هستهای. |
| سلول اصلاح |
| بازفرابری سوخت تأسیساتی برای تنظیم خواص محصولات پرتوزای یك فرایند شیمیایی، مانند غلظت یا مقدار PH، كه ویژگیهای لازم را ندارند. |
| رو 28 |
| |
| رنتگن |
| |
| سیمپیچ روگوسکی |
| نوع خاصی از ترانسفورماتور جریان كه برای اندازهگیری جریان تخلیه یا مشتق زمانی آن، به كار میرود.یادآوری ـ سیمپیچ مزبور، در اطراف رسانایی كه جریان را به سمت پلاسما هدایت میكند یا در اطراف پلاسما قرار داده میشود. |
| حلقة روگوسکی |
| نوع خاصی از ترانسفورماتور جریان كه برای اندازهگیری جریان تخلیه یا مشتق زمانی آن، به كار میرود.یادآوری ـ سیمپیچ مزبور، در اطراف رسانایی كه جریان را به سمت پلاسما هدایت میكند یا در اطراف پلاسما قرار داده میشود. |
| آلفای رُسی |
| معكوس ثابت زمانی راكتور در صورتی كه نوترونهای تأخیری گسیل نشوند. |
| روش آلفای رُسی |
| روش تعیین آلفای رُسی از طریق اندازهگیری توزیع آماری بازههای زمانی بین تپهای متوالی آشكارساز نوترون در راكتوری كه با قدرتی بسیار پایین كار میکند. |
| تبدیل چرخشی |
| ویژگی خاص میدان مغناطیسی محصوركننده در اغلب آرایشهای چنبرهای، به گونهای كه هر خط میدان با امتداد نامحدود، كاملاً بر روی خودش بسته نمیشود، لیكن با چرخش حول محور مغناطیسی آرایش، تحت زاویة ثابت به ازای هر چرخش (كه به زاویة تبدیل چرخشی موسوم است)، یك سطح مغناطیسی چنبرهای تولید میكند.یادآوری ـ سطوح مغناطیسی چنبرهای متفاوت، حول محور مغناطیسی تودرتو جای گرفتهاند. |
| گریزان |
| راكتور افزایشی در قدرت یا راكتیویته كه نتوان آن را با سیستم معمول كنترل راكتور، مهار كرد؛ گرچه این پدیده را میتوان تا حد امکان با سیستم خاموشسازی اضطراری، به طور ایمن پایان داد. |
| الکترونهای گریزان |
| الكترونهایی در پلاسما كه برای آنها، آهنگ دریافت انرژی از میدان الكتریكی اعمال شده، سریعتر از آهنگ اتلاف انرژی از طریق برخوردها است.یادآوری ـ به علت کاهش سطح مقطع برخورد با افزایش سرعت، این الکترونهای انرژیدار تمایل دارند که از مابقی پلاسما “بگریزند”. |
| دورة به کاراندازی |
| اقتصاد دورة زمانی بین اولین بحرانی شدن یک راكتور قدرت و زمانی كه راکتور به چرخة ترازمند خود میرسد. |
| دورة از کاراندازی |
| اقتصاد دورهای در انتهای عمر نیروگاه هستهای، وقتی آخرین سوخت بارگذاری شده، مصرف گردیده و راكتور برای خاموشسازی نهایی آماده میشود. |