مقالات ترجمه شده دانشگاهی ایران

لغات هسته ای – اتمی – بخش 12

در این قسمت  لغات هسته ای – اتمی بخش 12 عرضه شده است.

 

لغات هسته ای – اتمی صفحه اصلی – کلیک کنید

خرید لغات هسته ای – اتمی / مجموع لغات در کل رشته ها / لغات بر حسب گروه بندی چند رشته

 

لغات هسته ای - اتمی - ایران ترجمه - irantarjomeh

لغات هسته ای – اتمی بخش 12
Rabbit Shuttle
ماکوی رابیتی
مهندسی راکتورمحفظه‌ای کوچک که درون لوله‌ای بین آزمایشگاه و مکانی در راکتور هسته‌ای یا دستگاه دیگر، که تابش‌دهی یک نمونه در آن می‌تواند انجام شود، به روش پنوماتیکی یا هیدرولیکی پیش ‌رانده ‌شود.یادآوری ـ این وسیله، به منظور کوتاه کردن زمان تابش‌دهی و به ویژه زمان انتقال به آزمایشگاه طراحی شده است.
Rad
راد
Radial Peaking Factor
ضریب قله­سازی شعاعی
Radiation Chemistry
شیمی تابش
بخشی از شیمی که به اثرات شیمیایی تابش یونساز می‌پردازد.یادآوری ـ معمولاً نور مرئی و فرابنفش مستثنی می‌شوند.
Radiation Damage
آسیب ناشی از تابش
تغییرات زیان‌بخش در خواص فیزیکی یا شیمیایی ماده در اثر پرتوگیری از تابش یونساز.یادآوری ـ این اصطلاح، در مورد سیستم‌های زیست‌شناختی به کار برده نمی‌شود.
Radiation Detector
آشکارساز تابش
دستگاه یا ماده‌ای به منظور تبدیل انرژی تابشی به شکلی از انرژی که برای نمایش و/ یا اندازه‌گیری مناسب است.
Radiation Hygiene
بهداشت تابش
اقداماتی خاص به منظور حفظ سلامتی در برابر خطرات تابش.
Radiation Physics
فیزیک تابش
بخشی از فیزیک که به ویژگی‌ها و اثرات فیزیکی تابش یونساز می‌پردازد.یادآوری ـ معمولاً نور مرئی و فرابنفش مستثنی می‌شوند.
Radiation Protection
حفاظت در برابر تابش
اقداماتی در ارتباط با محدودسازی اثرات مضر تابش یونساز بر مردم، مانند محدودسازی پرتوگیری از تابش خارجی و ورود رادیونوکلییدها به بدن، و محدودسازی پیشگیرانه از آسیب جسمانی در اثر هر کدام از این‌ها.
Radiation Purity
خلوص تابش
درجه‌ای از عدم حضور سایر تابش‌ها در یک تابش معین (که با نوع، انرژی، یا جهت مشخص می‌شود).
Radiation Sickness
بیماری ناشی از تابش
بیماری ناشی از تابش‌دهی بیش از حد تمام یا قسمت عمده‌ای از بدن.
Radiation Source
چشمة تابش
دستگاه یا ماده‌ای که تابش یونساز گسیل می‌کند یا قادر به گسیل آن است
Radiation Source
منبع تابش
دستگاه یا ماده‌ای که تابش یونساز گسیل می‌کند یا قادر به گسیل آن است
Radiation Warning Assembly
هشداردهنده تابش
دستگاهی که هنگام افزایش سطح تابش از حد پیش‌تنظیم آن، هشدار شنیداری یا دیداری می‌دهد.
Radiation Width
پهنای تابش
پهنای جزئی تراز برای گسیل یک فوتون.
Radiative Capture
گیراندازی تابشی
گیراندازی یک ذره توسط هسته که گسیل فوری تابش گاما را به دنبال داشته باشد.
Radiative Inelastic Scattering
پراکندگی غیرکشسان تابشی
پراکندگی غیرکشسانی که در آن، مقداری از انرژی جنبشی ذره فرودی صرف برانگیختگی هسته هدف می‌شود و از طریق گسیل یک یا چند فوتون، وابرانگیختگی بعدی رخ می‌دهد.
Radiative Transition
گذار تابشی
برانگیختگی (یا وابرانگیختگی) یک مولکول، اتم، یون یا هسته، تنها از طریق جذب (یا گسیل) تابش الکترومغناطیسی.
Radioactive Contamination
آلودگی پرتوزا
وجود نامطلوب مادة پرتوزا در یک جسم یا مکان.
Radioactive Dating
سالیابی به روش پرتوزا
تعیین سن یک جسم یا ماده از روی مقادیر نوکلییدهای پرتوزای آن (اورانیوم، کربن- 14، پتاسیم-40 و غیره) و در صورت لزوم، از روی مقادیر محصولات واپاشی آنها.
Radioactive Decay
واپاشی پرتوزا
تبدیل هسته‌ای خود به خود که در آن، ذرات یا تابش گاما گسیل می‌شود، یا تابش ایکس در پی گیراندازی الکترون مداری گسیل شده، یا هسته دستخوش شکافت خود به خود می‌گردد.
Radioactive Equilibrium
ترازمندی پرتوزا
حالتی که در آن، اکتیویتة اعضای یک زنجیره واپاشی، با نیمه عمر هستة پیش‌رو در زنجیره به طور نمایی نسبت به زمان کاهش یابد.یادآوری ـ این ترازمندی پرتوزا تنها هنگامی امکان‌پذیر است که نیمه عمر هستة مادر، طولانی‌تر از نیمه عمر هر عضو دیگر زنجیره باشد.
Radioactive Fall-Out
ریزش پرتوزا
مواد پرتوزای موجود در هوا که بر سطح زمین نشست می‌کنند.
Radioactive Half-Life
نیم‌عمر پرتوزا
زمان لازم برای این که فعالیت از طریق فرایند واپاشی پرتوزای منفرد، به نصف مقدار خود کاهش یابد.
Radioactive Material
مادة پرتوزا
ماده‌ای که یک یا چند جزء تشکیل‌دهندة آن، پرتوزایی را نشان می‌دهد.یادآوری ـ برای منظورهای خاصی مثل وضع مقررات، این اصطلاح ممکن است به مادة پرتوزایی با اکتیویته یا فعالیت ویژه بیشتر از مقدار خاصی محدود شود.
Radioactive Purity
خلوص پرتوزا
نسبت اکتیویتة یک رادیونوکلیید مشخص و محصولات دختر با عمر کوتاه آن، به کل اکتیویتة یک ماده.
Radioactive Series
سری­های پرتوزا
نام چهار سری رادیونوکلیید که در هر کدام هر رادیونوکلیید از طریق فروپاشی هسته‌ای خود به خود رادیونوکلیید قبلی به وجود می‌آید، هر سری با یک هستة مادر (توریوم- 232، نپتونیوم- 237، اورانیوم- 238 و اورانیوم- 235) آغاز و به یک محصول نهایی پایدار منتهی می‌شود.
Radioactive Source
چشمة پرتوزا
ماده‌ای که یک یا چند جزء تشکیل‌دهندة آن، پرتوزایی را نشان می‌دهد.یادآوری ـ برای منظورهای خاصی مثل وضع مقررات، این اصطلاح ممکن است به مادة پرتوزایی با اکتیویته یا فعالیت ویژه بیشتر از مقدار خاصی محدود شود.
Radioactive Tracer
ردیاب پرتوزا
نوعی ردیاب که ویژگی شاخص آن، پرتوزایی است.
Radioactive Waste
پسماند پرتوزا
مواد پرتوزای ناخواسته که در فرابری یا به‌کارگیری مواد پرتوزا به دست می‌آید.
Radioactivity
پرتوزایی
ویژگی نوکلییدهای خاص در گسیل خود به خود ذرات یا تابش گاما، یا گسیل تابش ایکس در پی گیراندازی الکترون مداری، یا شکافت خود به خود.
Radioactivity Standard
استاندارد پرتوزایی
چشمه‌ای پرتوزا که ماهیت و فعالیت آن در یک زمان معین، معلوم باشد و بتواند به عنوان مرجع مورد استفاده قرار گیرد.
Radiochemical Purity
خلوص رادیوشیمیایی
درصد یک رادیونوکلیید معین موجود در یک نمونه که شکل شیمیایی خاصی دارد.
Radiochemistry
رادیوشیمی
بخشی از شیمی که به مواد پرتوزا می‌پردازد.یادآوری ـ این بخش تولید رادیونوکلییدها و ترکیبات آنها از طریق فرابری مواد پرتوزای حاصل از تابش‌دهی یا طبیعی، کاربرد تکنیک‌های شیمیایی در مطالعات هسته‌ای و کاربرد پرتوزایی در بررسی مسائل شیمیایی را دربرمی‌گیرد.
Radiocrystallography
پرتو بلورشناسی
تکنیکی براساس پراش پرتوهای ایکس، الکترون‌ها، نوترون‌ها و غیره، به وسیلة یک سیستم جامد که مطالعة ساختار بلوری (به ویژه طرح اتم‌ها در بلور) و نیز شناخت مواد بلوری را امکان‌پذیر می‌سازد.
Radioelement
عنصر پرتوزا
عنصری دارای یک یا چند رادیوایزوتوپ طبیعی.یادآوری ـ این اصطلاح نباید به معنای رادیونوکلیید به کار برده شود.
Radiogenic
پرتوزاد
تشکیل شده از طریق واپاشی پرتوزا.یادآوری ـ این اصطلاح، معمولاً به محصولات طبیعی اشاره می‌کند؛ برای مثال هلیوم پرتوزاد.
Radiograph
پرتونگاشت
تصویر یک شیء که از طریق تابش یونساز پس از بر‌همکنش با شیء یا گسیل از آن ایجاد می‌شود.یادآوری ـ این تصویر می‌تواند با تکنیک‌های گوناگونی به طور دائم یا موقت ثبت شود.
Radioisotope
رادیوایزوتوپ
ایزوتوپ پرتوزای یک عنصر معین.یادآوری ـ این اصطلاح نباید به معنای رادیونوکلیید به کار برده شود.
Radiological Physics
فیزیک پرتوشناختی
بخشی از فیزیک که به کاربردهای پزشکی و صنعتی تابش یونساز می‌پردازد. یادآوری ـ معمولاً نور مرئی و فرابنفش مستثنی می‌شوند.
Radiological Protection
حفاظت پرتوشناختی
اقداماتی در ارتباط با محدودسازی اثرات مضر تابش یونساز بر مردم، مانند محدودسازی پرتوگیری از تابش خارجی و ورود رادیونوکلییدها به بدن، و محدودسازی پیشگیرانه از آسیب جسمانی در اثر هر کدام از این‌ها.
Radiological Survey
بررسی پرتوشناختی
برنامه‌ای روشمند که به ارزیابی خطرات ممکن تابش در ارتباط با مجموعه شرایط مشخص مربوط به تولید، کاربرد، رهاسازی، انبارکردن یا حضور چشمه‌های تابش منجر می‌شود.
Radiometric Analysis
تجزیه و تحلیل با پرتوسنجی
تجزیه و تحلیل شیمیایی کمی بر اساس اندازه‌گیری اکتیویتة یکی از اجزاء سازنده.
Radiometry
پرتوسنجی
تکنیک‌های اندازه‌گیری بر اساس آشکارسازی تابش یونساز.
Radionuclide
رادیونوکلیید
نوکلیید پرتوزا.
Radionuclide Laboratory
آزمایشگاه رادیونوکلیید
آزمایشگاهی که به ویژه برای کار ایمن با چشمه‌های پرتوزا تنظیم شده است.
Radiophotoluminescence
رادیوفوتولومینسانس
فرایندی که به وسیلة آن برخی مواد (برای مثال شیشة فسفات فعال شده با نقره) در صورت پرتوگیری از تابشی با طول موج‌های خاص (تابش فرابنفش برای شیشة فسفات فعال شده با نقره)، تابشی درخشان با طول موج متفاوتی را گسیل می‌کنند که عموماً در بیناب مرئی است و مقدار آن تابعی از انرژی ذخیره شده طی تابش‌دهی قبلی می‌باشد.
Radiophotoluminescence Detector
آشکارساز رادیوفوتولومینسانس
نوعی آشکارساز تابش که از محیط رادیوفوتولومینسان به عنوان وسیله‌ای برای اندازه‌گیری تابش یونساز دریافتی استفاده می‌کند.
Radioresistance
مقاومت پرتوی
قابلیت یک ماده برای حفظ خواص اولیة خود تحت اثر تابش یونساز.
Radiotoxicity
سمیت پرتوی
مشخصة مواد پرتوزای خاص که اگر بلعیده یا استنشاق شوند، خطراتی برای انسان به بار می‌آورند.
Ramp Insertion Of Reactivity
تزریق شیب‌دار راكتیویته
افزایش خطی راکتیویته نسبت به زمان به طور عمدی.
Ratcheting
تغییر شکل
افزایش تدریجی تغییر شکل غلاف در نتیجة انبساط مکرر سوخت هنگام افزایش و کاهش قدرت راکتور.
Rated Power Density
چگالی قدرت اسمی
توان حرارتی تولید شده در واحد حجم قلب راکتور.
RBE
تأثیر زیست­شناختی نسبی (مخفف)
نسبت دز جذبی تابش مرجع، در مورد یك سازوارة زندة خاص یا بخشی از یك سازواره، كه اثر زیست‌شناختی مشخصی را ایجاد می‌كند، به دز جذبی تابش مورد نظری كه همان اثر زیست‌شناختی را به وجود می‌آورد.یادآوری ـ این اصطلاح را باید تنها در زیست‌شناخت پرتوی به كار برد.
Reaction Energy
انرژی واکنش
Reactivity
راکتیویته
Reactivity Balance
توازن راکتیویته
به حساب آوردن اثر‌های مثبت و منفی در راكتیویتة یك راكتور.
Reactivity Coefficient
ضریب راکتیویته
مشتق جزئی راكتیویته نسبت به برخی پارامترهای مشخص.رجوع شود به: Mass Coefficient Of Reactivity، Power Coefficient Of Reactivity، Pressure Coefficient Of Reactivity، Temperature Coefficient Of Reactivity، Void Coefficient Of Reactivity
Reactivity Feedback
پسخور راکتیویته
اثر تغییر برخی پارامترهای راكتور (مانند قدرت، دما، فشار یا كسر خلأ) بر راكتیویتة آن.
Reactor
راکتور
دستگاهی که در آن، یک واکنش زنجیره‌ای شکافت هسته‌ای خودنگهدار بتواند حفظ و کنترل شود (راکتور شکافت). یادآوری ـ این اصطلاح، گاهی در مورد دستگاهی به کار می‌رود که در آن یک واکنش گداخت هسته‌ای بتواند تولید و کنترل شود (راکتور گداخت).
Reactor Cavity
استخر راکتور
فضای بالای دیگ راكتور در انواع خاصی از راكتورها، كه هنگام تعویض سوخت با آب پر می‌شود.
Reactor Containment
پوشش ایمنی راکتور
جلوگیری از رهایی مقادیر غیر قابل قبول مواد پرتوزا به بیرون از ناحیة كنترل شده، حتی تحت شرایط بروز حادثه در راكتور.یادآوری ـ این اصطلاح معمولاً خود سیستم پوشش دهنده را نیز شامل می‌شود.
Reactor Control
کنترل راکتور
تغییر عمدی آهنگ واكنش در یك راكتور هسته‌ای در نتیجة تنظیم راكتیویته برای حصول یا حفظ عملكرد مطلوب.
Reactor Control System
سیستم کنترل راکتور
مجموعه‌ای از تجهیزات، دستگاه‌ها و مواد كه به منظور كنترل راكتور به كار می‌روند.رجوع شود به: Control Drive، Control Member، Control Rod، Control Rod Gap، Control Rod Pattern، Control Rod Worth
Reactor Core
قلب راکتور
ناحیه‌ای از راكتور كه در آن یک واكنش زنجیره‌ای می‌تواند رخ دهد.
Reactor Excursion
جهش قدرت راکتور
افزایش بسیار سریع قدرت راكتور به بالاتر از سطح عادی بهره‌برداری.رجوع شود به: Runawayیادآوری ـ این افزایش ممكن است عمداً برای مقاصد آزمایشی ایجاد شود، یا اتفاقی باشد.
Reactor Lattice
شبکة راکتور
آرایة سوخت و مواد دیگر كه طبق الگویی منظم چیده شده باشند.
Reactor Loop
مدار راکتور
سیستم لوله‌بندی در راكتور كه شاره‌ای در درون آن، به عنوان بخشی از كار راكتور یا برای مقاصد آزمایشی جریان می‌یابد.یادآوری ـ اگر بخشی از مدار آزمایشی درون قلب باشد، چنین مداری را اغلب مدار درون پیلی می‌گویند. اگر مدار مزبور حاوی مواد قابل شكافت نیز باشد، به مدار فعال (مدار داغ) موسوم است.
Reactor Noise
نوفه راکتور
افت و خیزهای موجود در چگالی شار نوترون و در نتیجه در قدرت یك راكتور هسته‌ای كه ناشی از ماهیت احتمالی فرایند‌های هسته‌ای، یا افت و خیزهای كاتوره‌ای موجود در فرایندهای مكانیكی یا هیدرودینامیكی مؤثر در راكتیویته است.
Reactor Oscillator
نوسانگر راکتور
دستگاهی كه تغییرات تناوبی راكتیویته را به وسیلة حركت نوسانی یك نمونه، ایجاد می‌كند.یادآوری ـ این دستگاه برای اندازه‌گیری خواص راكتور یا سطح مقطع‌های هسته‌ای نمونه به كار می‌رود.
Reactor Period
زمان تناوب راکتور
زمان لازم برای تغییر چگالی شار نوترون با فاکتور E در یک راكتور، در صورتی كه چگالی شار به صورت نمایی افزایش یا كاهش ‌یابد.
Reactor Pressure Vessel
دیگ فشار راکتور
دیگ راكتوری كه جهت تحمل فشار قابل توجه راكتور هنگام بهره‌برداری، طراحی شده است.
Reactor Safety Fuse
فیوز ایمنی راکتور
دستگاهی خودمهاركن، كه به منظور ایجاد عكس‌العمل در برابر دما یا چگالی شار نوترون بیش از اندازه در راكتور، و نیز اقدام به كاهش آهنگ واكنش و رساندن آن به سطحی ایمن، طراحی شده است.یادآوری ـ این دستگاه، می‌تواند برای تسهیل عملكرد خود، دارای انرژی ذخیره شده باشد یا نباشد.
Reactor Self-Regulation
خودتنظیمی راکتور
گرایش ذاتی یك راكتور به اینكه تحت شرایطی معین، به علت اثر تغییر قدرت بر راكتیویتة آن، با قدرتی ثابت كار كند.
Reactor Simulator
شبیه­ساز راکتور
تجهیزات رایانه‌ای، عموماً از نوع قیاسی، كه برای شبیه‌سازی رفتار زمانی سیستم راكتور به كار می‌رود.
Reactor System
سیستم راکتور
مجموعه مشخصه‌های تعریف‌كنندة رده‌ای از راكتورهای هسته‌ای قابل ساخت؛ مثل ماهیت كندكننده، ماهیت سیستم خنك‌سازی و انرژی نوترون‌هایی كه باعث شكافت می‌شوند.یادآوری ـ به طور كلی، این اصطلاح به خانواده‌ای از راكتورها كه این مجموعه مشخصه‌ها را دارند، اطلاق می‌شود.
Reactor Time Constant
ثابت زمانی راکتور
زمان لازم برای تغییر چگالی شار نوترون با فاکتور E در یک راكتور، در صورتی كه چگالی شار به صورت نمایی افزایش یا كاهش ‌یابد.
Reactor Vessel
دیگ راکتور
دیگ اصلی كه قلب راكتور را در بر می‌گیرد.
Reduced Neutron Width
پهنای کاهش­­یافتة نوترون
پهنای نوترون یك تشدید، تقسیم بر ریشة دوم انرژی تشدید.یادآوری ـ برای ترازهای تشدید حاصل از گیراندازی نوترون‌های كم انرژی، پهنای كاهش‌یافتة نوترون تقریباً مستقل از انرژی است.
Refabrication
بازساخت
ساخت جزء سوخت یا جزء زاینده از مواد شكافا یا بارورِ حاصل از بازیافت در بازفرابری سوخت.
Reflector
بازتابنده
ماده یا جسم متشکل از آن كه تابش فرودی را باز می‌تاباند.یادآوری ـ در فناوری راكتور هسته‌ای، این اصطلاح، معمولاً تنها به بخشی از راكتور اشاره دارد كه در مجاورت قلب قرار گرفته است تا پاره‌ای از نوترون‌های در حال گریز را به درون قلب پس‌پراكنده سازد.
Reflector Control
کنترل با بازتابنده
كنترل راكتور با تنظیم خواص، مكان یا مقدار بازتابنده.
Reflector Saving
صرفه­جویی بازتابنده
كاهشی در بعد خاصی از قلب یك راكتور برهنه، بدون تغییر راكتیویته، که با افزودن بازتابندة معینی صورت می‌گیرد.یادآوری ـ این اصطلاح می‌تواند در مورد كاهش جرم بحرانی نیز به كار رود.
Reflooding
Renoyage
آب‌اندازی دوباره
خنك‌سازی اضطراری قلب كه از پركردن دوبارة دیگ راكتور با آب حاصل می‌شود.
Refuelling
تعویض سوخت
تعویض سوخت مصرف شده در یك راكتور.
Regulating Element
جزء تنظیم
عضو کنترلی که برای تنظیم جزئی و دقیق راکتیویتة یک راکتور به کار می‌رود.
Regulating Member
عضو تنظیم
Relative Biological Effectiveness
تأثیر زیست­شناختی نسبی
نسبت دز جذبی تابش مرجع، در مورد یك سازوارة زندة خاص یا بخشی از یك سازواره، كه اثر زیست‌شناختی مشخصی را ایجاد می‌كند، به دز جذبی تابش مورد نظری كه همان اثر زیست‌شناختی را به وجود می‌آورد.یادآوری ـ این اصطلاح را باید تنها در زیست‌شناخت پرتوی به كار برد.
Relative Conversion Ratio
نسبت تبدیل نسبی
نسبت تبدیل لحظه‌ای در راكتور، به نسبت تبدیل لحظه‌ای در سوختی با همان تركیب، در بیناب مشخصی از نوترون (اغلب حرارتی).یادآوری ـ برای تعیین تجربی، نسبت تبدیل نسبی مناسبتر از نسبت تبدیل مطلق است.
Relative Importance
اهمیت نسبی
شمار میانگین نوترون‌های با سرعت و موقعیت نوع معین B، كه باید به سیستمی بحرانی افزوده شود تا آهنگ واكنش زنجیره‌ای را پس از برداشتن نوترونی با سرعت و موقعیت نوع معین A، ثابت نگه دارد.
Relaxation Length
طول واهلش
فاصله‌ای كه در طول آن، كمیتی كه به طور نمایی نسبت به فاصله كاهش می‌یابد، با فاکتور E افت پیدا كند.
Relaxation Time
زمان واهلش
زمانی كه در طی آن، كمیتی كه به طور نمایی نسبت به زمان كاهش می‌یابد، با فاکتور E افت پیدا كند.
Reliability
قابلیت اطمینان
احتمال آن كه یك واحد، كار مورد نظری را تحت شرایط معین و در مدت زمانی معلوم انجام دهد.
Rem
رم
Remote Maintenance
نگهداری از دور
نگهداری تجهیزات پرتوزا یا آلوده با استفاده از دستگاه‌هایی كه از دور كنترل می‌شوند.
Removal Cross-Section
سطح مقطع برداشت
سطح مقطع مؤثر منسوب به ماده‌ای که بین چشمة نوترون شكافت و محیط هیدروژن‌دار ضخیم قرار گرفته است.رجوع شود به: Group Removal Cross-Sectionیادآوری ـ این سطح مقطع در محاسبة طول واهلش چگالی شار نوترون سریع در یك حفاظ ضخیم به كار می‌رود.
Removal-Diffusion Theory
نظریه پخش ـ برداشت
نظریه‌ای برای محاسبة تضعیف نوترون در مواد مشخصی که به عنوان حفاظ در برابر تابش، از طریق اجرای فرایند تضعیف در دو مرحله به کار می‌روند: در ابتدا، چشمه‌ای از نوترون‌های اولین برخورد به وسیلة سطح مقطع‌های برداشت مشخص می‌شود؛ سپس، چگالی شار نوترون حاصل با نظریة پخش محاسبه می‌گردد.
Rep
رِپ
یكای دز جذبی.یادآوری ـ رِپ دیگر متداول نیست.
Representative Sample
نمونة نماینده
نمونة گرفته شده از یک فرایند که نمایندة ماده یا مقدار آن در فرایند است.
Reprocessing Plant
کارخانة بازفرابری
كارخانه‌ای كه در آن مواد بارور و شكافا، برای استفادة دوباره، از سوخت مصرف شده بازیافت می‌شوند.
Research Reactor
راکتور پژوهشی
راكتوری با هر سطح قدرت كه عمدتاً به عنوان ابزاری پژوهشی برای تحقیقات پایه یا كاربردی، به كار می‌رود.یادآوری ـ راكتورهای موجود در این رده، شامل موارد زیر می‌شوند:الف) راكتور پژوهشی با شار پایینب) راكتور پژوهشی با شار بالاج) راكتور تپید) راكتور آزمایش مواده) راكتور صفر قدرت (كه ممكن است راكتور تجربی نیز باشد)
Residues
مانده­ها
بخش‌هایی از مواد هسته‌ای فرابری شده در یك كارخانه یا قسمتی از آن كه به طور موقت به مرحلة بعدی فرابری منتقل نمی‌شوند و پسماند هم نیستند.
Resistive Instability
ناپایداری مقاومتی
ناپایداری ناشی از رسانایی الكتریكی محدود پلاسما.
Resonance Absorption Of Neutrons
جذب تشدیدی نوترونها
جذب نوترون در گسترة انرژی تشدید.
Resonance Capture Of Neutrons
گیراندازی تشدیدی نوترونها
گیراندازی تابشی نوترون‌ها در گسترة انرژی تشدید.
Resonance Detector
آشکارساز تشدیدی
آشكارساز فعال‌سازی كه سطح مقطع نوترون آن از روی تشدید‌های بزرگ مشخص می‌شود.یادآوری ـ به این ترتیب، آشكارساز مزبور اطلاعاتی را دربارة چگالی شار نوترون در انرژی‌های تشدید خود، به دست می‌دهد.
Resonance Energy
انرژی تشدید
انرژی جنبشی یک ذرة فرودی (در سیستم آزمایشگاهی) كه تراز انرژی را در هسته‌ای مركب برمی‌انگیزد.
Resonance Escape Probability
احتمال فرار از تشدید
احتمال اینكه یك نوترون در حال كند شدن در یك محیط نامتناهی، تمام یا بخش مشخصی از گسترة انرژی‌های تشدید را بدون جذب شدن، بپیماید.
Resonance Integral
انتگرال تشدید
Resonance Neutron
نوترون تشدید
نوترونی که انرژی جنبشی آن در گسترة انرژی تشدید قرار دارد.
Resonance Parameter
پارامتر تشدید
هر یك از كمیت‌های مختلفی مانند پهنای تراز و پهنای نوترون كه در فرمول برایت- ویگنر ظاهر می‌شوند.
Resonance Region
منطقة تشدید
منطقة انرژی نوترون كه در آن، سطح مقطع نوترونی یك نوكلیید، بیشینه‌های ناشی از ترازهای انرژی تشدید را نشان می‌دهد.
Resonance Scattering
پراکندگی تشدید
پراكندگی كشسان ذرات در گسترة انرژی تشدید.
Resonance Width
پهنای تشدید
پهنای تراز فقط در مورد حالت هسته‌ای.
Rework Cell
سلول اصلاح
بازفرابری سوخت تأسیساتی برای تنظیم خواص محصولات پرتوزای یك فرایند شیمیایی، مانند غلظت یا مقدار PH، كه ویژگی‌های لازم را ندارند.
Rho 28
رو 28
Roentgen
رنتگن
Rogowski Coil
سیم­پیچ روگوسکی
نوع خاصی از ترانسفورماتور جریان كه برای اندازه‌گیری جریان تخلیه یا مشتق زمانی آن، به كار می‌رود.یادآوری ـ سیم‌پیچ مزبور، در اطراف رسانایی كه جریان را به سمت پلاسما هدایت می‌كند یا در اطراف پلاسما قرار داده می‌شود.
Rogowski Loop
حلقة روگوسکی
نوع خاصی از ترانسفورماتور جریان كه برای اندازه‌گیری جریان تخلیه یا مشتق زمانی آن، به كار می‌رود.یادآوری ـ سیم‌پیچ مزبور، در اطراف رسانایی كه جریان را به سمت پلاسما هدایت می‌كند یا در اطراف پلاسما قرار داده می‌شود.
Rossi Alpha
آلفای رُسی
معكوس ثابت زمانی راكتور در صورتی كه نوترون‌های تأخیری گسیل نشوند.
Rossi-Alpha Method
روش آلفای رُسی
روش تعیین آلفای رُسی از طریق اندازه‌گیری توزیع آماری بازه‌های زمانی بین تپ‌های متوالی آشكارساز نوترون در راكتوری كه با قدرتی بسیار پایین كار می‌کند.
Rotational Transform
تبدیل چرخشی
ویژگی خاص میدان مغناطیسی محصور‌كننده در اغلب آرایش‌های چنبره‌ای، به گونه‌ای كه هر خط میدان با امتداد نامحدود، كاملاً بر روی خودش بسته نمی‌شود، لیكن با چرخش حول محور مغناطیسی آرایش، تحت زاویة ثابت به ازای هر چرخش (كه به زاویة تبدیل چرخشی موسوم است)، یك سطح مغناطیسی چنبره‌ای تولید می‌كند.یادآوری ـ سطوح مغناطیسی چنبره‌ای متفاوت، حول محور مغناطیسی تودرتو جای گرفته‌اند.
Runaway
گریزان
راكتور افزایشی در قدرت یا راكتیویته كه نتوان آن را با سیستم معمول كنترل راكتور، مهار كرد؛ گرچه این پدیده را می‌توان تا حد امکان با سیستم خاموش‌سازی اضطراری، به طور ایمن پایان داد.
Runaway Electrons
الکترون‌های گریزان
الكترون‌هایی در پلاسما كه برای آنها، آهنگ دریافت انرژی از میدان الكتریكی اعمال شده، سریعتر از آهنگ اتلاف انرژی از طریق برخوردها است.یادآوری ـ به علت کاهش سطح مقطع برخورد با افزایش سرعت، این الکترون‌های انرژی‌دار تمایل دارند که از مابقی پلاسما “بگریزند”.
Running-In Period
دورة به کاراندازی
اقتصاد دورة زمانی بین اولین بحرانی شدن یک راكتور قدرت و زمانی كه راکتور به چرخة ترازمند خود می‌رسد.
Running-Out Period
دورة از کاراندازی
اقتصاد دوره‌ای در انتهای عمر نیروگاه هسته‌ای، وقتی آخرین سوخت بارگذاری شده، مصرف گردیده و راكتور برای خاموش‌سازی نهایی آماده می‌شود.

 

لغات هسته ای – اتمی بخش 12
Irantarjomeh
لطفا به جای کپی مقالات با خرید آنها به قیمتی بسیار متناسب مشخص شده ما را در ارانه هر چه بیشتر مقالات و مضامین ترجمه شده علمی و بهبود محتویات سایت ایران ترجمه یاری دهید.