مقالات ترجمه شده دانشگاهی ایران

لغات مکانیک- بخش 5

در این قسمت  لغات مکانیک بخش 5 عرضه شده است.

لغات مکانیک صفحه اصلی – کلیک کنید

خرید لغات مکانیک / مجموع لغات در کل رشته ها / لغات بر حسب گروه بندی چند رشته

 

لغات مکانیک - ایران ترجمه - irantarjomeh

لغات مکانیک بخش 5
مدولاسیون/ تلفیق پهنای پالس
Pulse Width Modulation
کموتاسیون، جابجاگرى
commutation
بخش فشار ضعیف
low side
بخش فشار قوی
high side
دسته کموتاسیون / جابجاگری
commutation handler
جابجاگری کردن، (دربرق ) هدایت و تغییر (یک یا چند جریان براى ایجاد جریان مداوم)
Commutate
نیرویی برق رانی
EMF
نیرویی برق رانی موثر
active emf
نیروی برق وارانی
back-EMF
بار اینرسی
inertial load
قانون نیروی لورنتس
Lorentz’s force
سرعت زاویه ای
angular velocity
تابع انتقال
transfer function
سیستم کنترل تعویض دنده
Shift control unit
خطا
overshoot
فرآیند شکل‌دهی از طریق لغزش هوا- یک فرآیند شکل‌دهی حرارتی است که در طی آن از فشار هوا برای تشکیل یک حباب استفاده شده‌است و سپس از خلاء برای شکل‌دهی پلاستیک‌ها در برابر قالب استفاده می‌شود.
Air Slip Forming
میله‌های راهنما یا میله‌های همراستا کننده- وسایلی که انطباق کامل یا همراستاسازی صحیح حفره را همانطور که قالب بسته می‌شود، تأمین می‌کنند.
Alignment Pins
نوسانات ابعادی مجاز- ایجاد تفاوت‌های ابعادی تعمدی و آگاهانه در ابعاد دو قطعه.
Allowances
کوپلیمر متناوب- نوعی کوپلیمر که در ساختار شیمیایی آن، دو نوع منومر به طور یک در میان در طول زنجیر پلیمری تکرار شده‌اند.
Alternating Copolymer
انیل کردن (حرارت دادن) – فرآیندی که در آن ماده در درجه حرارتی نزدیک به نقطۀ ذوب ولی در زیر آن برای مدتی نگهداشته می‌شود تا تنش درونی به‌‌وجود آمده در اثر عملیات فرآیندی بدون تغییر و انحراف در شکل قطعۀ نهایی رها گردد.
Annealing
ضد تجمع بارهای ساکن- افزودنی که بارهای ساکن را بر روی سطح پلاستیک کاهش می‌دهد.
Antistatic
دانسیته ظاهری- جرم واحد حجم یک ماده که در محاسبۀ آن فضاهای خالی ذاتی موجود در ماده در نظر گرفته می‌شود.
Apparent density
چهار چوب یا اسکلت- زنجیر اصلی یک مولکول پلاستیکی.
Backbone
قالب‌گیری بادی دو محوری- یک فرآیند قالب‌گیری بادی که مادۀ اکسترد شده را در دو جهت می‌کشد.
Biaxial blow molding
عوامل بادکننده- نوعا، عوامل بادکننده مواد شیمیایی هستند که تجزیه می‌شوند تا حباب‌های کوچک نیتروژن یا کربن دی‌اکسید را در پلاستیک‌های مذاب ایجاد کنند. این فرآیند انواع گوناگون فوم‌ها را تولید می‌کند.
Blowing agents
کلندر کردن- فرآیند شکل‌دهی یک ورقۀ پیوسته از طریق فشردن ماده در میان دو یا چند غلتک موازی برای بخشیدن پرداخت نهایی مطلوب به قطعه یا اطمینان از یکنواختی ضخامت آن.
Calendering
ریخته‌گری سانتریفوژی- فرآیندی که بدان وسیله نوعا لوله‌ها و تیوپ‌های بزرگ تولید می‌شود.
Centrifugal casting
پلیمریزاسیونرشد زنجیر- نوعی از فرآیند پلیمریزاسیون که در آن زنجیر‌ها از آغاز تاپایان و رسیدن به مرحلۀ تکمیل تقریبا به طور آنی و فوری رشد می‌کنند.
Chain growth polymerization
پلیمریزاسیون تراکمی- نوعی فرآیند پلیمریزاسیون که از طریق انجام یک واکنش شیمیایی به وقوع می‌پیوند و طی این واکنش محصول جانبی نیز تولید می‌شود.
Condensation polymerization
ترک‌دار شدن- ترک‌های کوچکی که در امتداد خطوط تنش از طریق برش حلال (Solvent cutting) به وجود می‌آیند.
Crazing
بلوری شدن- فرآیند یا حالتی فیزیکی در ساختار مولکولی برخی از پلاستیک‌ها که بریکنواختی و فشردگی زنجیرهای مولکولی تشکیل دهندۀ پلیمر دلالت می‌کند. معمولا به تشکیل کریستال‌های جامد دارای یک شکل هندسی معین اطلاق می‌گردد.
Crystallization
عوامل پخت کننده- مواد شیمیایی که موجب می‌شوند تا در میان زنجیرهای پلیمری پلاستیک‌های گرماسخت یا ترموست، اتصالات عرضی تشکیل شوند و یا آنها پخت گردند، عوامل پخت گفته می‌شود.
Curing agents
سیانواکریلات- نوعی چسب ترموپلاستیکی که برپایۀ اکریلیک‌ها ساخته شده‌است.
Cyanoacrylate
میرایی یا جذب ارتعاش- تغییرات در خواص که در نتیجه شرایط بارگذاری دینامیکی (ارتعاشات) نتیجه می‌شود. میرایش مکانیزمی رابرای اتلاف انرژیبدون افزایش درجه حرارت اضافی فراهم می‌سازد و از شکست شکنندۀ زودرس جلوگیری می‌کند و در کارائی خستگی اهمیت دارد.
Damping
مرکب پس دادن یا افست خشک- یک روش چاپ که در آن از جوهر خمیری استفاده می‌شود.
Dry offset
ابونیت- شکل سخت و شکنندای از لاستیک وولکانیزه شده که درصد بالایی گوگرد دارد.
Ebonite
الوتریاسیون- فرآیندی که در طی آن مواد آلوده‌کننده و ذرات نرم از جویباری از مواد پلاستیکی خرد شده به وسیلۀ خروجی‌های کنترل شده جداسازی می‌شوند.
Elutriation
استحکام یا مقاومت در برابر خستگی- بالاترین تنش چرخه‌ای را یک ماده می‌تواند تحمل کند، قبل از اینکه شکست اتفاق بیفتد.
‌Fatigue strength
عمق فرورفتگی- فاصله‌ای را که ابزار برش در هر چرخش به درون قطعه کار فرو می‌رود.
Feed
گیره نگهدارنده یا فیکسچر- یک وسیلۀ به کار رفته برای نگهداری قطعه کار در حین فرآیند نمودن یا ساخت و تولید.
Fixture
به تأخیر اندازهای شعله- ماده‌ای که توانایی یک پلاستیک را برای پشتیبانی از احتراق و سوختن کاهش می‌دهد.
Flame retardant
پلیسه- پلاستیک‌های اضافی متصل شده به قالب را در امتداد خط تقسیم کننده گویند. بایستی این زوائد پلاستیکی اضافی زدوده شود تا یک پرداخت از قطعه نهایی به دست آید.
Flash
گالالیت- یک پلاستیک ساخته شده از طریق سخت کردن کازئین با فرمآلدئید.
Galalith
چاپاز طریق انتقال حرارت- یک روش چاپ که شبیه به استامپ زدن یا نقش‌زنی فویل داغ می‌باشد.
Heat-transfer printing
همو‌پلیمر- پلیمر متشکل از منومرهای یکسان.
Homo-polymer / Homopolymer
نقش‌زنی ورقۀ داغ- عملیات تزئین کردن برای نشانه‌گذاری پلاستیک‌ها که در آن یک ورقه یا رنگ فلزی با دایهای فلزی حرارت داده شده برروی سطح پلاستیک استامپ شده‌است. کامپاندهای جوهری را نیز می‌توان مورد استفاده قرار داد.
Hot-leaf stamping
هیدرولیک- شاخه‌ای از علم که با مایعات و سیالات در حال حرکت، انتقال، کنترل، جریان انرژی از طریق مایعات سروکار دارد.
Hydraulics
استحکام در برابر ضربه- توانایی یک ماده برای تحمل شوک ناشی از بارگذاری.
Impact strength
پیوند الحاقی- استفاده از امواج فراصوت یا اولتراسونیک برای قرار دادن اتصالات فلزی در درون پلاستیک‌ها.
Insertion bonding
ایزوتوپ- گروهی از اتم‌ها یا نوکلیدها که دارای عدد اتمی یکسان ولی جرم اتمی متفاوت می‌باشند.
Isotope
جیگ- وسیله‌ای برای هدایت صحیح و قرار دادن ابزارها بر روی …
Jig
کرف- شکاف یا بریدگی ایجاد شده از طریق یک اره یا ابزار برش
Kerf
ماندرل- شکل قالبی که دور آن الیاف پیچیده شده و ساختارهای کامپوزیتی پالترود شده شکل‌دهی می‌شوند.
Mandrel
برگۀ داده‌های مربوط به ایمنی مواد- منبع اطلاعات دربارۀ خطرات سلامتی که از طریق مواد شیمیایی صنعتی ایجاد شده‌است.
Material Safety Data Sheet) MSDS(
یا ضایعات یا تلفات جامد شهری؛ این اصطلاح برای توصیف زباله‌ها و مواد اتلافی که از خانه‌ها یا کارخانجات و صنایع جمع‌آوری شده‌اند مورد استفاده قرار می‌گیرد. MSW را به درون مکان‌هایی برای دفن کردن هدایت می‌کنند مگر انکه برنامه‌های بازیافت مواد مفید را از زباله‌ها و مسیر‌ها یا جویبار‌های اتلافی خارج سازند.
Municipal Solid Waste (MSW)
پاریسون- لولۀ پلاستیکی توخالی که از آن یک قطعه یا محصول بصورت بادی قالبگیری شده‌است.
Parison
خطوط تقسیم کننده یا جدا کننده- به علائم یا نشانه‌های روی قالب یا فلز ریخته‌گری شده در جایی که دو نیمۀ قالب در حین بسته شدن به یکدیگر می‌رسند، گویند.
Parting lines
فنولیک- یک رزین سنتتیک که از طریق تراکم یک الکل‌آروماتیک بایک آلدئید بویژه فنل با فرمآلدئید تهیه و تولید شده‌است.
Phenolic
عملیات پلاسمایی- قرار دادن پلاستیک‌ها در معرض تخلیۀ الکتریکی در یک محفظۀ بسته تحت خلاء.
Plasma treating
پنیوماتیک- دستگاه‌هایی که از طریق هوای کمپرس شده یا فشرده شده، فعال شده و کار می‌کنند.
Pneumatics
پلیمریزاسیون- فرآیند رشد مولکول‌های بزرگ از مولکول‌های کوچکتر.
Polymerization
پالفورمینگ- شکل دهی کششی، شکل اصلاح شده و تغییر یافتۀ پالتروژن، در پالفورمینگ از قالب‌ها برای شکل‌دهی شکل‌هایی با “سطح مقطع‌های عرضی گوناگون” استفاده می‌شود.
Pulforming
كنترل فعال حركت بدنه
ABC : Active Body Control
دیفرانسیل قفل شونده خودكار
ABD : Automatic Brake Differential
سامانه ضد بلوكه (قفل شدن) ترمز
ABS : Antilock Brake System
سامانه فعال كنترل سرعت پیمایش
ACC : Active Cruise Control System
انجمن خودروسازان اروپا
ACEA : European Automakers Association
سیستم فعال روشنایی پیچ ها بوسیله چراغ های جلو
ACHS : Active Cornering Head Lamp
تنظیم خودكار چراغ های جلو
AHA: Automatic Headlight Arrangement
كنترل اتوماتیك عملكرد موتور (جلوگیری از ضربه)
APC : Automatic Performance Control
سامانه صوتی كمكی برای پارك كردن
APS : Acoustic Parking System
سامانه ضد لغزش
ASR : Anti Spin Regulation
سامانه سرویس فعال خودرو (اطلاع دهنده سرویس لازم برای موتور)
ASSYST : Active Service System
سامانه چهار چرخ متحرك دائمی، محرک تمام چرخ ها
AWD :All Wheel Drive
سامانه كمكی ترمز كه در مواقع ترمزگیری حداكثر فشار را به ترمزها وارد می آورد
BAS :Brake Assist Control
واحد اسب بخار
BHP :Break Horse Power
سامانه ای برای بالاتر بردن كارایی ترمزها در پیچ های تند
CBC :Cornering Brake Control
قطعات باز شده یا منفصل یك محصول
CKD :Completely Knocked Down
گاز طبیعی فشرده شده
CNG :Compressed Natural Gas
سامانه راداری ضد تصادف
CRS :Collision Reduction System
جعبه دنده با تعویض پیوسته
CVT :Continuously Variable Transmission
میل سوپاپ دوتایی از بالا
DOHC :Double Over Head Camshaft
كنترل سواری پویا (برای فنربندی های جدید)
DRC :Dynamic Ride Control
كنترل ثبات پویا (با كمك ترمز)
DSC :Dynamic Stability Control
سامانه سوخت رسانی الكترونیكی خودروهای دیزل
EDC :Electronic Diesel Control
توزیع نیروی ترمز به صورت الكترونیكی
EBD :Electronic Brake force Distribution
واحد كنترل الكترونیكی
ECU :Electrical Control Unit
كنترل تزریق سوخت الكترونیكی
EFI :Electronic Fuel Injection
چرخش دوباره گازهای اگزوز (با ورود مقداری از گازهای اگزوز به هوای ورودی دمای ویژه احتراق بالا می رود)
EGR :Exhaust Gas Recirculation
تعویض دنده بادی با كنترل الكترونیكی
EPS :Electronic Pneumatic Shift
برنامه ثبات الكترونیك (ایجاد پایداری مناسب در پیچ های تند و لغزنده)
ESP :Electronic Stability Program
كنترل كشش الكترونیك (كه در سرعت بالای 40 كیلومتر وارد عمل شده و با قفل دیفرانسیل در ارتباط است)
ETC :Electronic Traction Control
فدراسیون جهانی اتومبیل رانی (عبارت فرانسوی)
FIA :Federation Inrenationale de L’Automobile & quot
سیستم چرخ متحرك جلو
FWD :Front Wheel Drive
سیستم سوخت پاش مستقیم (بنزینی)
GDI :Gasoline Direct Injection
كمپانی جنرال موتورز
GMC :General Motor Corporation
سامانه مكان یابی جهانی
GPS :Global Positioning System
خودرویی كه در كلاس خود بالاترین قدرت موتور و عملكرد را دارد
GT : grand touring car
كنترل نزول از سراشیبی (با كاهش سرعت)
HDC :Hill Descent Control
سامانه هوشمند حمل و نقل
ITS :Intelligent Transportation System
تزریق سوخت گازوئیل فشار بالا (در این سیستم سوخت گازوئیل با فشار بسیار بالا به درون سیلندر تزریق می گردد تا بطور كامل پودر شده و احتراق به بهترین شكل ممكن انجام گیرد)
HDI :High Pressure Diesel Injection
سازمان بین المللی استاندارد
ISO :International Standard Organization
گاز طبیعی مایع شده
LNG :Liquefied Natural Gas
گاز نفت مایع شده
LPG :Liquefied Petroleum Gas
دیفرانسیل با لغزش محدود
LSD :Limited Slip Differential
سیستم سوخت رسانی چند نقطه ای
MPFI :Multi Point Fuel Injection
خودروی چند منظوره (دارای اتاقی كوچكتر از ون و مختص سرنشین)
MPV :Multi-purpose Vehicle
خودرویی برای تمام سطوح
MTV :Most Terrain Vehicle
انجمن ملی رقابت خودروهای تقویت شده
NASCAR :National Association For Stock Auto Racing
سوپاپ در بالای موتور (سرسیلندر)
OHV :Over Head Valve
مدیریت ارتباطات پورشه با شش سیستم پیشرفته
PCM :Porsche Communication Management
مدیریت ثبات پورشه (سیستم م عبور كه با كم كردن گاز و یا ترمز كردن ، از چرخش و چپ شدن هودرو جلوگیری میكند ، اولین بار در پورشه توربو
PSM :Porsche Stability Management
دور در دقیقه
RPM :Revolutions Per Minute
سامانه چرخ متحرك عقب
RWD :Rear Wheel Drive
انجمن مهندسین خودرو (آمریكا
SAE :Society of Automotive Engineers
كنترل ترمز سنسوترونیك (كه با احساس شرایط ترمز كردن ، قدرت وارده را تنظیم میكند)
SBC : Sensotronic Brake Control
سامانه حفاظت ضربه جانبی (شامل میله ها و تمهیداتی در درون درها)
SIPS :Side Impact Protection System
جعبه دنده دستی با تعویض متوالی (در خودروهای سوپر اسپرت و خودروهای مسابقات رالی)
SMG :Sequential Manual Gearbox
وجود یك میل سوپاپ در بالای سیلندر
SOHC :Single Over Head Camshaft(OHC
سامانه ممانعت تكمیلی برای بالش های هوا
SRS :Supplementary Restraining System
خودرویی با قابلیت های اسپرت (اتومبیل بیابانی با قابلیت استفاده روزمره در شهر)
SUV :Sport Utility Vehicle
سامانه كنترل كشش
TCS :Traction Control System
سامانه حفظ كنترل چسیندگی و لغزش در شرایط لغزنده
TSC :Traction Stability Control
خودرو با آلایندگی بسیار كم
ULEV :Ultra Low Emission Vehicle
در بعضی از خودروها كه موتور آنها در وسط اتومبیل قرار دارد برای سیستم خنك كاری طرفین قسمت عقب این خودروها دو دریچه هواگیری طراحی میكنند كه سیستم مذكرو وظیفه دارد این دریچه ها را بسته به دمای آب خنك كننده موتور در دورهای گوناگون باز كرده و باعث خنك شدن موتور شود
VACS :Variable Air Cooling System
نوعی ترمز كمكی است كه با رگولاتور فشار دود اگزوز عمل میكند و برای اولین بار در خودروهای سنگین ولوو به كار رفته است
VEB :Volvo Engine Brake
توربین با هندسه متغیر برای دستیابی به بهترین بازده محموعه پرخوران
VTG: Variable Turbine Geometry
سیستم سوپاپ متغیر بالیستیك كه در این سیستم از میل سوپاپ استفاده شده و برجستگی های بر روی آن به گونه ای است كه در دورهای بسیار بالا عملكرد سوپاپ ها به صورت كاملا مستقل انجام می شود
VVB :Variable Valve Ballistic
سیستم زمان بندی متغیر هوشمند سوپاپ ها
VVTI :Variable Valve Timing Intelligent
این سیستم معمولا در صندلی های جلو بكار می رود و عملكرد آن به این صورت است كه بلافاصله پس از دریافت ضربه تصادف از پشت ، پشتی صندلی های جلو را به طرف عقب خوابانده و بدین وسیله مانع از وارد آمدن ضربات ناگهانی (شلاقی) به ناحیه گردن و ستون فقرات میشود
WIL: Whiplash Injury Lessening
میل‌لنگ: مهمترین عضو گردانده داخل موتور كارتر كه درون حركت چرخشی داشته و از طریق قسمت‌های پله‌ای شكل خود به شاتون‌ها متصل است.
Crank Shaft
گیره سوسماری: گیره‌ای انبر مانند با دهانه‌های دندانه‌دار برای برقراری اتصالات موقت الكتریكی.
Crocodile Clip
كد عیب‌یابی- كد شناسایی: كدهایی كه با اتصال كامپیوتر برنامه‌ریزی شده برای تشخیص عیب موتور به موتور، می‌توان به آنها دست یافت. این كدها، نمایانگر محل دارای مشكل در موتور هستند.
Diagnostic Code
ترمز دیسكی: نوعی سیستم ترمز كه در آن با سایش لنت‌ها بر روی یك صفحه دیسك متصل به چرخ، عمل ترمزگیری انجام می‌شود.
Disk Brake
میل سوپاپ دوتایی: میل سوپاپ برخی موتورها دارای دو میل سوپاپ هستند كه یكی برای سوپاپ‌های هوا و یكی برای سوپاپ‌های خروج دود تعبیه شده‌اند.
Double – Overhead Cam (DOHC)
تسمه: نواری از جنس لاستیك كه برای به حركت در آوردن دینام، پمپ آب، پمپ هیدرولیك فرمان، كمپرسور كولر و نظایر آن، با استفاده از نیروی پولی میل‌لنگ به‌كار می‌رود.
Drive belt
شافت محرك – پلوس: هرگونه شافتی كه برای انتقال حركت   به كار می‌رود. از این واژه غالباً برای اشاره به شافت پلوس استفاده می‌شود.
Drive shaft
ترمز كاسه‌ای: نوعی ترمز كه از استوانه فلزی كاسه‌ای شكلی استفاده می‌كند كه به سطح داخلی چرخ متصل شده است. هنگامی كه پدال ترمز فشرده می‌شود، لنت‌های منحنی شكل به دیواره داخلی كاسه چرخ ساییده شده و باعث ایجاد حالت ترمز در چرخ‌ها می‌شوند.
Drum brake
دریچه‌ای كه برای وارد كردن گازهای خشك خروجی از موتور به مسیر جریان هوای ورودی به موتور تعبیه شده است.
EGR Valve
واحد كنترل الكترونیكی: كامپیوتری كه سیستم‌های جرقه‌زنی و تزریق سوخت یا سیستم ضدقفل ترمز و مانند آنها را كنترل و هدایت می‌كند.
)ECU) Electronic Control Unit
سامانه كنترل كشش
(EFI) Electronic Fuel Injection
تزریق سوخت الكترونیكی: نوعی سیستم سوخت‌رسانی كامپیوتری كه سوخت را از طریق انژكتورها به محفظه احتراق می‌رساند.
(EFI) Electronic Fuel Injection
ترمز اضطراری یا دستی: نوعی سیستم ترمز مستقل از ترمز هیدرولیكی اصلی كه می‌تواند در صورت بروز اشكال در ترمزهای اصلی برای كاهش سرعت یا متوقف كردن خودرو مورد استفاده قرار گیرد. این وسیله، بدون فشردن پدال ترمز باعث ساكن ماندن وسیله نقلیه می‌شود. ترمز دستی، شامل یك اهرم دستی است كه به صورت مكانیكی از طریق یكسری كابل و اتصالات، ترمزهای جلو یا عقب را به كار می‌اندازد. ترمز اضطراری به ترمز دستی یا ترمز پارك نیز معروف است.
Emergency Brake
میزان حركت طولی بین دو قطعه. مثلاً، در مورد میل‌لنگ، فاصله‌ای كه میل‌لنگ در امتداد سیلندر به جلو و عقب حركت می‌كند را دامنه حركت آن می‌گویند.
End Float
سیستم برنامه‌ریزی موتور: نوعی سیستم كامپیوتری كه سیستم تزریق سوخت و سیستم احتراق را از طریق برنامه‌ریزی جامع، هماهنگ می‌كند.
(EMS) Engine Management System
منیفولد اگزوز: قطعه‌ای با گذرگاه‌های متعدد كه گازهای خروجی از موتور از طریق آن، محفظه احتراق موتور را ترك كرده و وارد لوله اگزوز می‌شوند.
Exhaust Manifold
كلاچ فن موتور: نوعی وسیله اتصال‌دهنده  (كلاچ) كه حاوی مایعی لزج است و سرعت‌های متغیری را برای فن موتور به نسبت سرعت موتور تأمین می‌كند.
Fan Clutch
تیغه فیلر: ابزاری با یك نوار تیغه‌ای نازك از جنس فولاد سخت با ضخامت‌های مشخص و دقیق كه برای بررسی و یا اندازه‌گیری فاصله‌های كوچك بین قطعات، مورد استفاده قرار می‌گیرد.
Feeler Blade
زمان‌بندی احتراق: زمان‌بندی مربوط به احتراق و جرقه‌زنی سیلندرها كه از سیلندر شماره یك آغاز می‌شود.
Firing order
فلایویل- چرخ طیار: نوعی چرخ دوار سنگین كه انرژی جنبشی را جذب و ذخیره می‌كند. وظیفه فلایویل كه به سر میل‌لنگ متصل می‌شود، تعدیل لرزش‌ها و ضربات ناشی از احتراق سیلندرها و یكنواخت كردن گردش شافت خروجی موتور است.
Fly Wheel
خلاصی: میزان حركت و یا لقی یك اتصال یا مجموعه‌ای از قطعات كه باعث ایجاد وقفه بین اعمال نیرو و حركت عملی می‌شود. مثلاً، میزان حركت پدال ترمز قبل از فعال شدن پیستون‌ها، در سیلندرهای ترمز.
Free Play
فیوز: قطعه‌ای الكتریكی كه از یك مدار، در مقابل بار بیش از حد محافظت می‌كند. فیوز، حاوی قطعه‌ای فلزی و نرم است كه برای عبور جریانی مشخص، تنظیم شده و در صورت عبور جریان بیش از مقدار تعیین شده، مدار را قطع می‌كند.
Fuse ،
اتصال فیوزی: وسیله‌ای محافظتی برای مدار كه شامل فلزی هادی است و توسط عایقی مقاوم در برابر حرارت، احاطه شده است. فلز هادی، از سیمی كه تحت محافظت آن قرار دارد، نازك‌تر است و به همین دلیل، ضعیف‌ترین نقطه مدار است.
Fusible Link
دهانه شمع: فاصله‌ای كه جرقه باید در جهش از الكترود مركزی به الكترود جانبی نوك شمع، طی كند. همچنین، این واژه به فاصله بین پلاتین و یا به فاصله بین روتور و كوئل نیز گفته می‌شود.
GAP
واشر: قطعه‌ای نازك و نرم كه معمولاً از جنس نمد، فایبرگلاس، فیبر یا فلز نرم ساخته می‌شود و برای اطمینان از عدم نشتی بین دو سطح فلزی نصب می‌شود. مثلاً، واشر سرسیلندر، اتصال بین بلوك سیلندر و سرسیلندر را عایق‌بندی (آببندی) می‌كند.
Gasket

 

لغات مکانیک بخش 5
Irantarjomeh
لطفا به جای کپی مقالات با خرید آنها به قیمتی بسیار متناسب مشخص شده ما را در ارانه هر چه بیشتر مقالات و مضامین ترجمه شده علمی و بهبود محتویات سایت ایران ترجمه یاری دهید.