لغات مهندسی صنایع – بخش ۴۵
لغات مهندسی صنایع – بخش ۴۵ – ایران ترجمه – irantarjomeh.ir
لغات مهندسی صنایع صفحه اصلی – کلیک کنید
خرید لغات مهندسی صنایع / مجموع لغات در کل رشته ها / لغات بر حسب گروه بندی چند رشته
لغات مهندسی صنایع – بخش ۴۵
Battery terms | اصطلاحات و لغات باتری |
Abrading Test | آزمایش ساییدگی |
Abrupt Charge of Voltage | افزایش ناگهانی ولتاژ |
Absorbed Electrolyte | الکترولیت جذب شده الکترولیتی که به دلیل جذب درسپراتور بدون حرکت مانده است و این سپراتور معمولا از فیبرهای شیشه ای ساخته می شود. |
Absorbent Glass Mat (AGM) | حصیری از الیاف شیشهای کوچک است که برای فیلتر کردن اسید سولفوریک در باتریهای سرب – اسیدی استفاده می شود. |
Absorption Capacity | قابلیت جذب ، ظرفیت جذب |
Absorption Factor | ضریب جذب، قابلیت جذب |
Absorption Power | توان جذب، قدرت جذب |
Ac Ampere Meter | آمپرسنج جریان متناوب |
Acceptance Test | تست عملکرد اولیه |
Accumulation Electrode | الکترود تغذیه |
Acid Density | دانسیته اسید، چگالی اسید |
Acid Level Indicator | نشان دهنده سطح الکترولیت در باتری |
Acid Stratification | زمانی که در حین شارژ سلول های اسید – سربی، اسید چگالی بالا در صفحات تولید شده است. این اسید سنگین در اثر گرانش به بخش پایینتر سلول میچکد. در حالی که اسید چگالی پایین به سمت بالای سلول میرود. این طبقه بندی از اسید می تواند به از دست دادن ظرفیت و / یا شکست باتری می شوند |
Acid Treating | اسید شوئی ، شستشو با اسید |
Acid Vapor Canister | اسک حفاظت در برابر بخار اسید |
Acid-proof | ضد اسید |
Acoustico-Optical Cell | باتری صوتی – نوری |
Action Potential | قدرت اثر ، پتانسیل اثر، پتانسیل کار ، قدرت کنش |
Activated Stand Life | زمان مجازانبارداری مدت زمانی که یک باتری شارژپذیر میتواند در حالت شارژ شده در یک دمای معین نگهداری شود تا ظرفیت آن پائین تر از سطح تعیین شده قرار گیرد |
Activation Over Potential(Polarization) | اضافه پتانسیل جهت فعال سازی ( پدیده پلاریزاسیون ) میزان اضافه ولتاژ مربوط به مرحله مقدماتی واکنش انتقال بار درواکنش کلی الکترود |
Activation-Dry Charged Battery | فعال سازی باتری خشک فرآیند فعال سازی باتری خشک (بدون الکترولیت ) با واردکردن الکترولیت و یا غوطه ور کردن آن در الکترولیت |
Active Corrosion | خورردگی پیشرونده |
Active Material | موادی که درواکنش شارژ و دشارژ الکترودها شرکت می کنند. |
Active Material Utilization | بهره وری مواد فعال بخشی ازموادفعال که درطول دشارژ واکنش می دهد. قبل از آنکه دیگر باتری نتواند جریان ولتاژ مفید را ارائه دهد. |
Activity Coefficient | ضریب فعالیت |
Actual Capacity | ظرفیت واقعی یک باتری مقدار آمپر ساعتی که یک باتری میتواند در شرایط معین( از جمله سرعت تخلیه ، دمای اولیه باتری و ولتاژ نهائی ) تولید کند . |
Aging | فرسودگی کاهش ظرفیت در باتری به علت استفاده مکرر و یادر اثر گذشت زمان |
AGM (Absorbed Glass Mat) | الیاف شیشه ای جاذب رطوبت عایقهای الکتریکی از جنس الیاف شیشه ای متخلخل که به عنوان نگهدارنده الکترولیت در برخی باتریها عمل میکنند و متداول ترین عایق مورداستفاده در باتری سرب اسیدی VRLA می باشند |
Air Oxidized | اکسید شده توسط هوا تخلیه الکتریکی صفحه منفی شارژ شده به علت اکسیداسیون در مجاورت هوا به همراه تولید گرما |
Ampere (Amp, A) | واحد اندازه گیری جریان الکترونی، یا عبور جریان از طریق یک مدار است. |
Ampere Hours (Amp-Hr, AH) | واحد اندازه گیری برای ظرفیت ذخیره سازی برق و باتری است، به دست آمده با ضرب جریان در آمپر های زمان در ساعت تخلیه باشد. (مثال: یک باتری ارائه می شود که ۵ آمپر به مدت ۲۰ ساعت ارائه می شود ۵ آمپر * ۲۰ ساعت = ۱۰۰ آمپر ساعت ظرفیت.) |
Ampere-Hour Efficiency | بازدهی الکتروشیمیائی باتری (بازدهی الکتروشیمیائی باتری بر اساس نسبت اخذ شده (برحسب وات-ساعت ) از باتری به انرژی داده شده به آن برای شارژ اولیه باتری بر حسب درصد.) |
Ampere-Hour Meter | ظرفیت سنج بر حسب آمپر ساعت، کنتور آمپر ساعت دستگاهی که میزان انرژی الکتریکی را بر حسب ساعت ثبت می کند |
Amperometry | آمپرومتری یک تکنیک الکتروشیمیائی بر اساس اندازه گیری جریان عبوری از الکترود کار دریک سل الکترو شیمیائی |
Anode | آند در یک سل الکتروشیمیائی آند الکترودی است که در آن اکسیداسیون رخ می دهد و در یک سل الکترولیتی آند الکترود مثبت است ، درصورتیکه در سل گالوانیک الکترود منفی می باشد.جهت قراردادی جریان از سوی قطب مثبت به سمت قطب منفی می باشد. |
Anode Drop/Anode Fall | تخریب آند ،ریزش آند |
Anode Slime/Anode Mud | لجن آندی لجن باقیمانده از آند ناخالص فلزی (مانند مس ) به واسطه تخریب آن در مرحله تصفیه به روش الکترولیز. |
Anodizing | آندکار ، آندایزینگ فرآیند تولیدیک فیلم اکسیدی بر روی فلزات و آلیاژها توسط الکترولیز است . فلز مورد نظر باید در یک سل الکترولیتی خواص ویژه سطح مانند مقاومت خوردگی ، مقاومت در برابر ساییدگی سختی ، شکل ظاهری و غیره را بهبود بخشد. |
Anolyte | آنولیت فاز الکترولیتی در تماس باآند |
Anti Corrosion/Anti Corrosive Coating | پوشش ضدخوردگی ، روکش ضد زنگ |
Antilogous Poles | قطبهای غیر همنام |
Antimony/stibium = Sb | آنتیموان فلزی که معمولا برای افزایش قابلیت ریخته گری و استحکام در آلیاژهای شبکه های باتری های سرب اسیدی بکار می رود.افزایش این فلز در شبکه های باتریهای سرب اسیدی معمولا منجر به کاهش آب در الکترولیت باتریها شده به همین دلیل در باتریهائی که نیازبه تعمیر و نگهداری ندارند، از این فلز کمتر استفاده می شود . |
Apparent Density | دانسیته ظاهری |
Aqueous Battery | باتری با الکترولیت حاوی آب |
Assembled Element | دسته صفحه باتری |
Average Discharging Voltage | میانگین ولتاژ تمامی سلهای موجود در یک باتری |
Average Discharging Voltage | میانگین ولتاژ درطول مرحله دشارژ |
Average Specific Gravity | میانگین چگالی ویژه الکترولیت تمامی سلهای موجود درباتری |
Average Temperature | میانگین دمای تمامی سلهای موجود در یک باتری |
Background Current (Density) | جریان اصلی یک دانسیته جریان کم فارادیک که در زمانی که جریان فارادیک صفر در نظر گرفته می شود در الکترود جریان دارد . |
Baffle | بافل یک قطعه غیر رسانا که در بخش فوقانی دسته صفحات پیل منفذ دار تعبیه می شودو به عنوان سطح مبنای الکترولیت مورداستفاده قرار می گیرد . این قطعه غیر رسانا سطح فوقانی صفحات باتری را از اشیائی که ممکن است از طریق منافذ تهویه به داخل باتری نفوذ کند محافظت می نماید |
Barium Sulfate | سولفات باریم بخشی از موادمنبسط کننده در خمیر صفحات منفی |
Bars | میله های شبکه های باتری میله های افقی وعمودی شبکه ها که برای توزیع جریان به کار می رود و مواد فعال را درجای خود نگه می دارد |
Barton Process | بارتون فرایندی است برای ساخت اکسید سرب که در طی آن سرب مذاب بوسیله جریان هوا در درجه حرارت بین ۳۳۰ تا ۴۰۰ درجه سانتی گراد اکسید می شود . |
Battery case | جعبه باتری حاوی بلوک ورق، اتصال و الکترولیت |
Battery charger | واحد تامین انرژی الکتریکی برای یک باتری ثانویه |
Battery Conditioning | شارژ و دشارژ اولیه باتری |
Battery Cradle | نگهدارنده باتری ، کلاف باتری |
Battery Duty Cycle | ظرفیت اسمی باتری، طول عمر باتری باری (برحسب آمپر یا وات ) که انتظار می رود یک باتری درمدت زمان مشخص تولید نماید. |
Battery Efficiency | بازدهی الکتروشیمیائی باتری |
Battery Fluid Level | سطح آب باتری |
Battery Hold Down Clamp | بست باتری |
Battery Life Cycle | چرخه عمر باتری |
Battery Monitor | نمایشگر باتری وسیله ای جهت نمایش پارامترهائی ازقبیل ولتاژ سل ، ولتاژ باتری،دما و غیره |
Battery Nominal Voltage | ولتاژ اسمی باتری |
Battery Plug | درپوش اسید ، آبریز باتری |
Battery Polarity | مثبت یا منفی بودن قطبهای باتری |
Battery Power Loss/Battery Run Down | افت توان باتری |
Battery Rack/Battery Stand | قفسه ای که جهت نگهداری تعدادی از باتریها مورد استفاده قرار می گیرد .متداول ترین ماده مورد استفاده فولاد می باشد با پوششی مقاوم در برابر خوردگی اسید . |
Battery Separators | سپراتور باتری، صفحه عایق باتری |
Battery test | این اصطلاح توصیف آزمون برای تعیین وضعیت شارژ و سطح الکترولیت باتری های سرب با الکترولیت مایع است. وضعیت شارژ با اندازه گیری چگالی اسید مشخص می شود. |
Battery Tray | سینی باتری |
Binding Strip-Plate | نوار پلاستیکی قابل انعطاف u شکل مورد استفاده جهت نگهداری الیاف شیشه ای روی صفحه مثبت و یا جهت جداسازی لبه های صفحه مثبت یا منفی که برای جلوگیری ازاتصال کوتاه بکار می رود |
Bipolar Electrode | الکترودمشترک بین دوسل الکتروشیمیائی که قطب مثبت از یک سل را به قطب منفی سل دیگر ازلحاظ الکتریکی متصل می کند |
Boost Charge | شارژ با سرعت زیاد و کوتاه مدت (شارژ سریع و کوتاه ) شارژ باتری در ماکزیمم ولتاژ مجاز در زمان تعریف شده برای حصول اطمینان از ظرفیت ماکزیمم باتری |
Buffer Battery | باتریی که به منظور کاهش ولتاژ ونوسانات شدید جریان به منبع جریان مستقیم متصل میشود. |
Lead – Acid Battery | باتری سرب – اسیدی |
Cadmium Electrode | الکترود سومی که به عنوان الکترود مرجع برای تعیین ولتاژ(پتانسیل)الکترودهای مثبت/ منفی درسلهای سربی استفاده می شود . |
Capacity | توانایی باتری با شارژ کامل به تحویل مقدار مشخصی از برق (آمپر ساعت، AH) در یک نرخ (آمپر، A) در طی یک دوره محدود از زمان (ساعت). |
Cell | پایه الکتروشیمیایی واحد جریان تولید در یک باتری متشکل از مجموعه ای از صفحات مثبت، صفحات منفی، الکترولیت، جداکننده و پوسته. شش سلول در یک باتری سرب اسید ۱۲ ولت وجود دارد. |
Charge Acceptance | مقدار جریان در آمپر ساعت که باتری می تواند در حالت شارژ تعریف شده ، در درجه حرارت و شارژ ولتاژ مشخص در یک دوره زمانی تعریف شده بپذیرد. |
Charged Volume | آمپر ساعتهای بازگردانده شده به باتری توسط عمل شارژ به آمپر ساعتهای گرفته شده از باتری طی عمل دشارژ بر حسب درصد |
Circuit | مسیر جریان الکترون ها. مدار بسته یک مسیر کامل است. مدار باز یک مسیر شکسته و یا قطع شده است. |
Cold Cranking Rating | میزان آمپری که یک باتری اسید سرب می تواند در دمای ۱۷٫۸- سانتیگراد به مدت ۳۰ ثانیه و حفظ حداقل ۱٫۲ ولت برای هر سلول، تحویل دهد. |
Container | پلی پروپیلن و یا لاستیک سخت نگهدارنده صفحات باتری، تسمه و الکترولیت |
Corrosion | واکنش شیمیایی مخرب از الکترولیت مایع با مواد واکنش پذیر |
Cover | درب برای نگهدارنده |
Current | میزان جریان برق و یا حرکت الکترون ها در طول یک هادی |
Cycle | در یک باتری، یک تخلیه به علاوه یک شارژ برابر است با یک چرخه. |
Cycle Life | تعداد کل دفعات شارژ یا دشارژ یک باتری ، تحت شرایط خاص تا زمانیکه ظرفیت باتری از حداقل تعیین شده ، کمتر نشود. |
Deep Cycle | دشارژی که بیش از ۸۰% ظرفیت اسمی باتری را مصرف می کند.این فرایند سیکل عمیق در خودروهای تفریحی ، ویلچیرها ،خودروهای مخصوص ورزش گلف یا … به کار میرود. |
Deep Discharge | حالتی که در آن یک سلول با استفاده از جریان کم به طور کامل تخلیه شده ، به طوری که ولتاژ کمتر از ولتاژ تخلیه نهایی باشد. |
Deep Discharge | تخلیه ۵۰% یا بیش از ۵۰% ظرفیت اسمی یک سل یا باتری |
Depth of Discharge(DOD) | آن بخش از ظرفیت اسمی یک سل یا باتری که در طی هر سیکل دشارژ تخلیه می شود و بر حسب درصد بیان می شود. |
Dipping | غوطه ورکردن موقت صفحات تازه خمیرمالی شده در اسید سولفوریک رقیق |
Discharge | هنگامی که یک باتری جریان تحویل دهد. |
Dry Cell | باتری یا سلولی که الکترولیت آن حالت سیال نداشته باشد یعنی به شکل خمیر ، ژل باشد و یا در موارد سپراتور متخلخل ریز جذب شده باشد. |
Duty Cycle / Life Cycle | تعداد دفعاتی که باتری در معرض شارژ ، دشارژ ، شارژ بیش از حد وانبارداری قرار می گیرد. |
Electrolyte | در باتری های اسید سرب، الکترولیت اسید سولفوریک رقیق شده با آب است. |
End Point Voltage | ولتاژ نهائی ، ولتاژ پایانی ولتاژ باتری یا پیل در نقطه ای که ظرفیت اسمی دشارژ برابر حد تعیین شده و مشخص انجام شده است. |
Endurance Test | آزمایش دوام ، تست پایداری آزمایشی که در آن طول عمر باتریهای ساخته شده تخمین زده می شود. |
Expanded Metal Grid | شبکه اکسپند ، شبکه باتری که از پانچ و کشش صفحات سرب به دست آید. |
Fading | از دست دادن طولانی مدت ظرفیت، در طول استفاده |
Failure | حالتی که یک باتری کارکرد رضایت بخش ندارد. |
Failure, permanent | حالتی که در آن یک سلول یا باتری نمی تواند به یک سطح رضایت بخش شارژ شود. |
Failure, reversible | یک حالت خرابی که می توان آن را با استفاده از روش های الکتریکی خاص جبران نمود. |
Fast Charge | شارژی که در ولتاژ جریان بالا انجام می شود و ظرفیت باتری را ظرف یک تا پنج ساعت به ۹۵ % وضعیت شارژ می رساند .( در باتری سرب اسیدی) |
Final charging current | جریان شارژ نهایی، آخرین جریان یک عملیات شارژ IU است. |
Final discharging voltage | نشان دهنده پایین ترین سطح ولتاژ مجاز است که یک باتری و یا سلول می تواند تخلیه شود. تخلیه پایین تر این ولتاژ قطع (تخلیه عمیق) باعث صدمه و یا از بین بردن سلول الکتروشیمیایی در انواع باتری های مختلف می شود. |
Flash Drying | از بین بردن رطوبت سطح صفحات تازه خمیر مالی شده |
Forming | شارژ الکتریکی اولیه برای تبدیل توده های فعال به حالت شارژ |
Frame | قسمت های بیرونی تقویت شده از یک شبکه باتری |
Gravity Drop | تغییر در چگالی ویژه الکترولیت در یک باتری سرب اسیدی هنگام دشارژ باتری |
Gravity Spread | اصطلاحی که برای توصیف اختلاف بین بیشترین وکمترین چگالی ویژه بین خانه های باتری استفاده می شود. |
Grid | چارچوب آلیاژ سرب که مواد فعال یک پلیت باتری را نگهداری می کند. |
Ground | پتانسیل مرجع یک مدار است. |
Ground Leakage | نشت جریان الکتریکی از مدار که معمولا موجب کاهش ظرفیت باتری می شود. |
Guntlet | کیسه نگهدارنده صفحات |
Heavy Duty Battery | باتری توانمند برای کار در شرایط سخت |
High current charging | شارژ با یک جریان قوی بیشتر از ۱C |
High current discharging | تخلیه با شدت جریان بیشتر از ۵C |
Hook Up | اتصال باتری به دستگاه شارژ |
Impedance | مقاومت ظاهری مدار متناوب به جریان، متشکل از راکتانس و مقاومت اهمی. |
Industrial battery | یک باتری ذخیره به برای تامین نیروی تجهیزات صنعتی استفاده می شود. |
Initial charge | شارژ اولیه اولین فرآیند شارژ پس از اینکه الکترولیت در یک باتری خشک ریخته می شود. |
Initial temperature | دمای الکترولیت، زمانی که شارژ یا تخلیه آغاز می شود. |
Initial voltage | ولتاژ اولیه، ولتاژ کاری زمان آغاز تخلیه می باشد. |
Inner resistance | مقاومت اهمی یک باتری |
Inner resistance, effective | مقاومت قابل اندازه گیری در برابر جریان در یک باتری که به عنوان یک افت ولتاژ متناسب با جریان تخلیه، بروز می کند. |
Insulation resistance | مقاومت بین باتری و اتصال بدنه خودرو |
Intercell Connections Resistance | مقاومت الکتریکی بین قطب های دو سل که به صورت الکتریکی به هم متصل شده اند. |
JIS Code | باتری ها با توجه به استاندارد JIS تست می شوند. |
Lamp black | کربن بسیار ریز که از سوزاندن روغن یا گاز در شرایط کنترل شده، بدست می آید. |
Layout | شکل قرار گرفتن ترمینالها ، آرایش ترمینالها |
Lead (Pb) | فلز نرم ، سنگین و چکش خوار با رنگ نقره ای مایل به آبی . به صورت ماده اولیه در ساخت باتری های سرب- اسیدی به کار می رود با نشانه Pb |
Lead battery | یک باتری که در آن الکترودها از سرب تشکیل شده در حالی که الکترولیت شامل اسید سولفوریک رقیق است. |
Lead Dioxide | دی اکسید سرب |
Lead Grey Oxide | اکسید خاکستری سرب |
Lead oxide | اکسید سرب |
Lead Paste Reclaim | بازیابی خمیر در باتری های سرب اسیدی |
Lead Peroxide | اکیسد قهوه ای رنگ سرب که ماده فعال موجود در صفحات مثبت کاملا شکل گرفته است با فرمول pbO2 |
Lead sulfate | ترکیب کریستالی سفید ناشی از واکنش بین اسید سولفوریک و ترکیبات سرب ، ماده تشکیل شده در هردو صفحات مثبت و منفی باتری سرب- اسید در هنگام دشارژ |
Lead sulfate, tetrabase | فرمول شیمیایی ۳ PbO |
Lead, free (Pbmetallic) | سرب اکسید نشده و باقیمانده در صفحات پس از فرایند کیورینگ |
Lead-calcium alloy | آلیاژ سرب – کلسیم |
Lead-coated part | بخش فلزی با پوشش نازک از سرب فلزی است که در سطح های گالوانیزه استفاده می شود |
Level Lines | خطوط افقی برروی دیواره های جانبی یک باتری که حداکثر و حداقل سطح الکترولیت را نشان می دهد. |
Leveling | تنظیم کردن سطح الکترولیت یک باتری تا ارتفاع مشخص |
Life Cycle | مدت زمان عملکرد مفید که بر حسب سال و یا تعداد سیکل های شارژ و دشارژ محاسبه می شود. |
Lifting Eye | زائده ای بر روی دیواره سینی باتری که سوراخی در آن تعبیه شده و بدان وسیله می توان باتری را بلند نمود. |
Lignin | اصطلاح کلی برای مولفه های چوبی غیر سلولز |
Load | بار |
Local Action | تخلیه خود به خودی یک باتری ناشی از تشکیل پیل موضعی |
Loss of Charge | افت ظرفیتی که در یک سل یا باتری در مدار باز ناشی از کنش موضعی رخ می دهد. |
Low current charging | شارژ با جریان کم |
Low current discharging | دشارژ با جریان کم |
Low Maintenance Battery | باتریهائی که نیاز به مقدار کمی مراقبت دارند |
Lug | پرچم شبکه باتری |
Machine casting | ماشین ریخته گری شبکه ها و قطعات ریختگی باتری |
Maintained capacity | نگهداری باتری در یک وضعیت شارژ کامل به وسیله شارژ کننده با ولتاژ پائین شارژ کننده |
Maintenance | مراحل لازم برای نگهداری یک باتری در شرایط مناسب ، مانند افزودن آب به الکترولیت جهت جبران کاهش آب باتری |
Maintenance-free battery | باتری که نیاز به افزودن آب و یا شارژ مجدد جهت جبران شارژ خودبه خودی ندارد و در باتری های سرب اسیدی معمولا شبکه های این باتریها را با آلیاژهای کم آنتیموان و یا بدون آنتیموان می سازند و از در پوشهای ویژه ای جهت میعان آب تبخیر شده استفاده می کنند. |
Mass, active | جرم فعال |
Mechanical Recharging | شارژ مجدد یک باتری با جایگزینی فیزیکی مواد فعال دشارژ شده |
Mid-Point Voltage | ولتاژ باتری بین وضعیت شارژ کامل و دشارژ کامل |
Mixing | فرآیندی که در آن آب ، اسید سولفوریک ، اکسید سرب منبسط کننده ها ( در صورت وجود خمیر منفی ) با هم ترکیب می شوند تا خمیر باتری تشکیل گردد. |
Mold, casting | قالب ریخته گری |
Moss Reaction | پدیده ای حاصل از سرب اسفنجی تشکیل شده در اطراف صفحه منفی که توسط شارژ ودشارژ مداوم یک باتری ایجاد می شود. |
Mud | خمیر باتری |
Negative electrode | الکترود منفی |
Negative terminal | قطب منفی |
Nominal voltage | ولتاژ تقریبی مدار باز یک سل یا باتری . برای مثال ولتاژ اسمی یک باتری سرب- اسیدی دو ولت در هر سل می باشد اما ولتاژ واقعی بالاتر و تابعی از چگالی ویژه الکترولیت می باشد. |
Non Rechargeable Battery | باتری یک بار مصرف ، باتری غیر قابل شارژ مجدد |
Ohm | یک واحد برای اندازه گیری مقاومت الکتریکی یا امپدانس در یک مدار الکتریکی. |
Open Battery Rack | قفسه باتری |
Opportunity Charging | ارژ مجدد نسبی باتری ، خصوصا باتری های ساکن ، در زمان مناسبی از روز که باتری مورد استفاده نمی باشد. |
Output Voltage | ادامه شارژ باتری پس از آنکه باتری به بالاترین حد شارژ خود رسیده باشد. |
Over Discharge | ادامه شارژ یک باتری تا ولتاژی کمتر از میزان دشارژ توصیه شده |
Parallel Connection | اتصال موازی چند باتری به یکدیگر |
Paste | مخلوطی از ترکیبات مختلف ( به طور مثال اکسید سرب و آب ، اسید سولفوریک ) که برای پوشش دهی شبکه های مثبت و منفی سرب مورد استفاده قرار میگیرد . این خمیر پس از طی مراحل بعدی مانند کیورینگ و فرماسیون به موادفعال مثبت ومنفی تبدیل میشود. |
Pasted Plate , Faure Plate | صفحه باتری |
Peak Load / Peak Power | حداکثر توانی که می توان از یک باتری به طور متناوب و در یک فاصله زمانی معین گرفت بدون آنکه به باتری صدمه جدی وارد آید. |
Perforated Retainer | یک صفحه نازک پلاستیکی که به منظور جلوگیری از ریزش خمیر روی صفحات مثبت یا منفی کشیده می شود. |
Performance Test | آزمایش تست ظرفیت باتری در یک جریان ثابت |
Peroxide Voltage | ولتاژی که یک باتری با شارژ کامل در لحظات اولیه از خود نشان دهد. این ولتاژ به طور معمول بالاتر از ولتاژ اسمی باتری می باشد. |
Pickle | غوطه ورکردن صفحات باتری در اسید سولفوریک رقیق. |
Plate | صفحه باتری شامل شبکه و مواد فعال |
Plate Block | شامل صفحات مثبت و منفی مونتاژ شده یک خانه باتری است . |
Plate Pasting | خمیر مالی صفحات باتری |
Plate – Negative | صفحه منفی باتری |
Plate – Positive | الکترودی که هنگام شارژ باتری جریان بار الکتریکی از آن به مدار خارجی منتقل می شود. |
Plug | پیچ باتری |
Polarity | نشان دهنده مثبت و منفی بودن الکترود است. |
Positive Terminal | قطبی که در آن جریان بار الکتریکی مثبت ( جریان قراردادی) از مقدار خارجی به سمت قطب منفی و در هنگامی که سل تحت دشارژ قرار می گیرد ، به سمت قطب منفی منتقل می شود. |
Post | قطعه ای که دسته صفحه های انتهایی باتری را به قطب های مثبت و یا منفی متصل می کند. |
Purified Water | آب مقطر |
Quick Charge | معمولا باتری ها در حالت عادی با جریانی برابر ۲% ظرفیت اسمی شارژ می شوند در شارژ سریع جریان شارژ بین ۲/۰ تا ۵/۰ ظرفیت مذکور است |
Raw Plate | صفحه باتری قبل از عملیات فرماسیون |
Remaining charge | شارژ باقیمانده |
Remaining capacity | ظرفیت باقی مانده بعد از دشارژ |
Reconditioning | فرایندی است که به منظور متعادل ساختن شارژ صفحات باتری انجام می شود. این عدم توازن شارژ می تواند هنگام استفاده از باتری رخ دهد. فرایند مذکور شامل دشارژ آهسته ، عمیق باتری و شارژ مجدد آن با یک جریان ثابت و با حدود ۳۰ درصد شارژ اضافی می باشد. |
Reaction, reversible | واکنش شیمیایی است که می تواند در هر دو جهت انجام شود. (اکسیداسیون یا کاهش) |
Rated Capacity | میزان آمپر ساعت هایی که یک باتری در شرایط شارژ کامل با یک سرعت دشارژ معین تا رسیدگی به یک ولتاژ نهایی مشخص تولید می کند. |
Residual Voltage | ولتاژ باقی مانده |
Recharging | شارژ مجدد |
Reserve Capacity Rating | در باتریهای سرب اسیدی به زمانی ( به دقیقه ) که باتری می تواند در ۸۰ درجه فارنهایت با جریان ثابت ۲۵ آمپر از حالت شارژ کامل تا ولتاژ نهائی ۵/۱۰ ولت تخلیه گردد اطلاق گردد این زمان معرف ذخیره باتری است . |
Sediment | لجن سربی ناشی از ریزش صفحات در قسمت تحتانی باتری های سرب- اسیدی |
Sediment space | فضای خالی ته جلد باتری برای انباشته شدن لجن ناشی از ریزش مواد فعال صفحات به منظور جلوگیری از اتصال کوتاه. |
Self-discharging | تخلیه آهسته باتری بدون اتصال به یک مصرف کننده خارجی |
Separator | یک لایه عایق الکتریکی که به صورت فیزیکی دو الکترود با قطبیت مخالف را از هم جدا می سازد. عایق باید برای یونهای الکترولیت قابل عبور بوده در بعضی موارد خاصیت ذخیره کردن الکترولیت را داشته باشد ونسبت به الکترولیت فعال نباشد. |
Series Connection | ترتیب قرار گرفتن سلهای درون باتری که در آن قطب مثبت هر سل به قطب منفی سل مجاور متصل باشد.بنابراین ولتاژ نهایی باتری مجموع ولتاژهای تمام سلها است . |
Service Life | مقیاسی که در طول آن باتری تحت شرایط برنامه ریزی شده به طور رضایت بخش کار کند .این مقیاس معمولا بر حسب واحد زمان و یا تعداد دفعات شارژ و دشارژ باتری بیان می شود. |
Service life, cyclical | طول عمر باتری بر حسب تعداد دفعات شارژ و دشارژ |
Service life, useful | طول عمر باتری بر حسب زمان |
Shelf life | مدت زمانی که میتوان باتری را بدون نیاز به شارژ مجدد نگهداری نمود. |
Shims | قطعه ای که به منظور فیکس کردن دسته صفحه داخل خانه باتری به کار می رود. در مواردی به منظور سبک بودن این قطعات متخلخل ساخته می شوند. |
Shipping vent | حفره هایی که به منظور سهولت در حمل و بر روی جلد تعبیه می شوند. |
Shock-resistant | ضد ضربه |
Short Circuit | اتصال کوتاه |
Short,intermittent | شرایطی که در آن ولتاژ باز یک باتری در هنگام ضربه مکانیکی ناپایدار می شود.مقاومت این اتصال کوتاه موردی می تواند کم یا زیاد باشد. |
SLI | به باتری هایی گفته می شود که به منظور استارت ، روشنائی و تولید جرقه در وسایل نقلیه بکار می رود. |
Slow charge | شارژ مجدد باتری با شدت جریان کم |
SOC/state of charge | میزان شارژ الکتریکی در باتری که به عنوان درصدی از تفاوت بین وضعیت شارژ کامل و دشارژ کامل نشان داده می شود. |
Specific capacity | نسبت ظرفیت به وزن یک باتری بر حسب آمپر ساعت بر کیلوگرم |
Specific Energy /Gravimetric energy | نسبت انرژی به وزن باتری بر حسب وات ساعت بر کیلوگرم |
Standard charging | شارژ استاندارد |
Standby charge / Trickle charge | اضافه شارژ اندک باتری با جریانی در حدود %۳-%۱ ظرفیت اسمی به منظور نگهداری دایمی باتری در حال شارژ |
State of Charge (SOC) /Health (SOH) | حالت شارژ |
Sulphuric acid | ماده فعال الکترولیت در باتری سرب اسیدی |
Tab | نوعی قطب باتری که اغلب شامل سوراخی برای اتصال سیم می باشد. |
Taper charge | شارژی که در آن جریان ولتاژ در زمان شارژ مجدد کاهش می یابد. |
Temperature cell | میانگین دمای اجزای باتری |
Temperature coefficient of capacity | غییرات ظرفیت اسمی یک باتری نسبت به درجه حرارت ( در مقایسه با درجه حرارت مرجع ) |
Temperature coefficient of voltage | تغییرات ولتاژ مدار باز یک باتری نسبت به درجه حرارت ( در مقایسه با درجه حرارت مرجع ) |
Temperature cut – off(TCO) | روشی که از طریق یک مدار کنترل کننده در شارژ ( که متناسب با درجه حرارت باتری عمل می نماید) جریان شارژ باتری را از شارژ سریع کاهش داده و به شارژ ملایم تغییر می دهد. |
Temperature, nominal | دمای تعریف شده الکترولیت جهت انجام تستهای ظرفیت باتری |
Temperature,ambient | میانگین دمای محیط اطراف باتری |
Terminal | قطب باتری ، ترمینال |
Theoretical capacity | ظرفیت محاسبه شده یک باتری با فرض آنکه مواد فعال باتری ۱۰۰% در واکنشها شرکت کنند.معمولا در باتری های سرب اسیدی ظرفیت واقعی بین ۴۰ تا ۶۰ درصد ظرفیت تئوری می باشد. |
Theoretical specific energy | انرژی مخصوص محاسبه شده یک باتری با فرض آن که مواد فعال باتری ۱۰۰% در واکنش شرکت کنند. معمولا در باتری های سرب اسیدی ظرفیت واقعی بین ۴۰ تا ۶۰ درصد ظرفیت تئوری می باشد. |
Thermal management | عملیات و روشهایی که توسط آن باتری را در طول دوره شارژ و دشارژ در یک محدوده مشخص حرارتی نگه می دارند. |
Thermal runaway | با افزایش دما در باتری و متعاقب آن افزایش سرعت واکنشها، جریان الکتریکی بیشتری تولید خواهد شد . این افزایش جریان نیز افزایش دما را در پی خواهد داشت و با ادامه این دور دمای باتری تا حد غیر قابل کنترل بالا خواهد رفت که می تواند منجر به پدیده هائی از جمله از کار افتادگی باتری ، انفجار و … گردد. |
Throughput | مجموع کل انرژی که باتری در طول عمر خودتولید می کند. |
Top lead | تمام قطعات سربی مورد استفاده در سل باتری که خارج از سیستم الکتروشیمیائی آن قراردارند. |
Topping charge | شارژی با سرعت کم که شارژ یک سل را بدون آسیب رساندن به آن کامل می کند. |
Trickle charging | روش شارژی که در آن باتری به طور دائم و یا تناوبی به یک منبع جریان ثابت متصل است تا بدین وسیله باتری در شرایط کاملا شارژ باقی بماند . |
Useful acid | حداقل اسید موردنیاز برای غوطه وری صفحات باتری و شرکت واکنشهای دشارژ. |
Useful life | عمر مفید باتری |
Valve | شیر ، دریچه ، سوپاپ ، سرپوش |
Valve regulated lead acid | باتری سرب اسیدی مجهز به سوپاپ تنظیم |
Valve Regulated Lead Acid (VRLA) Battery | باتری سرب اسیدی مجهز به سوپاپ تنظیم |
Vent cap / vent plug | پیچ درب باتری |
Venting valve, recloseable | وپاپ اطمینان در سلول که در صورت فشار زائد باز و زمانی که فشار به حالت طبیعی بازگشت، به صورت خودکار بسته می شود. |
Volt | واحد اندازه گیری ولتاژ الکتریکی |
Voltage and temperature dependent cutoff (VTCO) | وش انتقال جریان شارژ به باتری از شارژ سریع تا شارژ ملایم با کنترل مدار در شارژ که بوسیله دما یا ولتاژ باتری فعال می شود. |
Voltage delay | فاصله زمانی در ابتدای دشارژ یک باتری که در طی آن ولتاژ کاری یک باتری پایین تر از حد ثابت آن باشد.این پدیده معمولا به علت وجود یک لایه عایق غیر فعال برروی الکترود منفی بوجود می آید. |
Voltage depression | افت غیر طبیعی میزان ولتاژ در طول مرحله دشارژ باتری |
Voltage dip | افت لحظه ای ولتاژ زمانی که تخلیه جریان بالا استفاده می شود. |
Voltage drop | ولتاژ ایجاد شده در دو سر عنصر یا رسانا در اثر عبور جریان از مقاومت یا امپدانس آن عنصر یا رسانا. |
Voltage plateau | کاهش تدریجی در ولتاژ پس از یک زمان طولانی مشخصه ای که در بسیاری از دشارژهای سیلد استفاده می شود. |
Voltage range | اختلاف بین حداقل و حداکثر ولتاژ سل که در یک باتری یا یک رشته از باتری ها وجود دارد . زمانیکه سلها در حال شارژ یا دشارژ می باشند. |
Voltage reversal | غییر در قطبیت طبیعی باتری بر اثر دشارژ بیش از حد |
Voltage, nominal | متوسط ولتاژ باتری در هنگام تخلیه با شدت جریان کم است. |
Voltmetric energy density | نسبت انرژی خروجی از یک سل یا باتری به حجم آن |
Voltmetric power density | دانسیته توان باتری |
Water,purified | آب مقطر ، آب خالص |
Watt | واحد توان الکتریکی معادل یک ژول بر ثانیه. |
Welding | جوش ، جوش دادن |
Wet charged stand | مدت زمانی که یک باتری می تواند در شرایط شارژ تر باقی بماند. |
Wet formed discharge | دشارژ باتری بعد از فرماسیون |
Wet shelf life | مدت زمانی که یک باتری می تواند در شرایط دشارژ مرطوب قرارگیرد قبل از آنکه ظرفیت شارژ از بین برود. |
Working capacity (energy) | ظرفیت باتری |
Working voltage | ولتاژ باتری هنگامی که یک مصرف کننده الکتریکی به آن متصل می گردد. این ولتاژ از ولتاژ اسمی باتری قدری کمتر می باشد. |
X-hour rate | میزان دشارژ باتری را معمولا به صورت تعداد ساعتی که یک باتری جریان تولید می کند ، بیان می کند. |
Yield | انرژی خروجی از باتری |
لغات مهندسی صنایع – بخش ۴۵