در این قسمت لغات منسوجات بخش 21 عرضه شده است.
لغات منسوجات صفحه اصلی – کلیک کنید
خرید لغات منسوجات / مجموع لغات در کل رشته ها / لغات بر حسب گروه بندی چند رشته
لغات منسوجات بخش 21
وسیله کشیدگی افزایشی | Additive tensioner |
وسیله کشیدگی کرک دار در ماکو | Plush brake |
وسیله کشیدگی کرکدار حیوانی در ماکو | Trap brake |
وسیله یا ابزار ذخیره نخ | Yarn storage device |
وصله رفو شده | Darned patch |
وصول مالیات | Tax collection |
وضع، فرم، حالت | State |
وضع مالیات | Taxation |
وضعیت، حالت، چگونگی، مقدار رطوبت الیاف | Condition |
وضعیت استقرار در سکون در نخ کشی | Dead stopgaiting |
وضعیت سطح جسم، حالت سطح جسم | The state of surface |
وضعیت قبلی | Preposition |
وضعیت نوارهای خاردار از نظر تیزی و تمیزی | Condition of clothing |
وضوح، روشنی، نظم و ترتیب، تمیزی | Clarity |
وقت گذران، وقت تلف کن | Time killer |
وقت نگهدار، زمان سنج | Timekeeper |
وقفه، رکود | Stagnation |
ولکانیز کردن | Vulcanizing |
ولکانیزه کردن | Volcanization |
ولکانیزه کردن (اثر دادن گوگرد بر کائوچو) | Vulcanisation |
ویبروتکس ( نوعی ماشین شستشوی پارچه) | Vibrotex |
ویراستار | Editor |
ویزا( نام تجاری پارچه ای از مخلوط 55% داکرون و 45% پشم فاستونی) | Visa |
ویژگیهای فنی | Specifications |
ویژگی، خصوصیت | Characteristic |
ویژگی، کیفیت | Quality |
ویژه، مخصوص | Particular |
ویسکوزیته مخصوص، ویسکوزیته ویژه | Specific viscosity |
ویسکوالاستیک ( حالتی بین سیال نیوتنی و فنر) | Viscoelastic |
ویسکوالاستیکها (الیاف و مسنوجات نیز از این دسته اند) | Viscoelastices |
ویسکوز در لغت آلمانی | Zelwole |
ویسکوزیته، چسبندگی و غلظت یک مایع یا محلول و یا خمیر، سیالیت، گران روی | Viscosity |
ویسکوزیته حد محلول، غلظت حد محلول | Limiting viscosity |
ویسکوزیته نسبی | Relative viscosity |
ویسکوزیته کاهش یافته | Reduced viscosity |
ویسکومتر استوانه ای | Otwald viscometer |
ویسکومتر انگلر، دستگاهی که قادر به اندازه گیری غلظت مایعات در دماهای مختلف است | Engler viscometer |
ویسکومتراوبلاود | Ubbelohde viscometer |
ویسکون، نام تجاری برای پارچه بی بافت | Viskon |
ویشین (نوعی پارچه پنبه ای نازک روکش شده با رزینهای وینیل) | Vysheen |
وینچ تحت فشار | Pressurised winch |
وینیلیت، نام تجاری گروهی از رزینهای ترمو پلاستیک وینیلی از کانادا | Vinylite |
وینیلیدن | Vinylidene |
ویکتوریا، پارچه ابریشمی نازک بافت فرانسه، پارچه چاپ شده پنبه ای انگلیسی، پارچه زنانه سنگین با رنگ مشکی، نژاد گوسفندی در ناحیه ویکتوریای استرالیا | Victoria |
یاتاقان | Bearing |
یاتاقان پارچه ای | Step bearing |
یاتاقان عمودی جانبی | Sliding bearing |
یاتاقان های قابل تنظیم منطقه کشش مربوط به غلتک های زیر ( ماشین فیتیله) | Cap bar |
یارد ( واحد طول برابر با 36 اینچ یا 3 فوت) | Yard |
یارد (معادل 0/91440 متر) | Yd |
یاقوت، یاقوتی رنگ | Ruby |
یدکی، اضافی، زاپاس | Spare |
یش بینی تحلیلی | Analytical forecasting |
یقه انگلیسی | Step collar |
یک استوانه داغ چرب کننده چرم | Stuffing drum |
یک لنگه | Single crank |
یک واحدی | Single head |
یکنواخت بریدن پارچه، صاف بودن لبه بریده شده پارچه، لبه کار ثابت | Steady fell of cloth |
یون | Ion |
یون آسیلیوم | Acylium |
یون آمفوتر | Amphoteric ion |
یون دو قطبی | Dipolar ion |
یون دو قطبی | Dipole ion |
یون دو قطبی | Zwitter ion |
یون دوگانه | Amphypatic |
یون مخالف، یون مقابل | Counter ion |
یون منفی، آنیون | Anion |
یون هیدروژن | Hidro ion |
یون هیدروژن | Hydro ion |
یونی | Ionic |
یونیزاسیون، یونیزه شدن | Ionization |
یونیزه کردن هوای محیط کار با ولتاژ زیاد ( جهت برطرف نمودن الکتریسته ساکن) | High voltage atmosphere ionizing |
یونیزه کننده، یونیزه کردن | Ionising / ionizing |
یک پود در میان | Even twills |
یک پودی | Misdrawn end |
یک تکه | One piece |
یک دست لباس کامل از یک نوع پارچه ( مانند پیراهن و کت و ژاکت) | Costume suit |
یک ظرفیتی | univalent |
یک ظرفیتی، یک ارزشی | Monovalent |
یک فعاله، یک تابعی | Mono functional |
یکدست، یکنواخت، همشکل، متحدالشکل | uniform |
یکرو-یکطرفه | unilateral |
یکسان، همانند | Identical |
یکسان، برابر، برابر ساختن | Equal |
یکسره (بدون وقفه) | Non stop |
یکصدم پویز ( واحد ویسکوزیته در CGS ) | Centipoise |
یکنواخت سازی، عادی سازی | Normalizing |
یکنواخت سازی، یکنواخت کردن | To level |
یکنواخت کنندگی، متعادل کنندگی، یکنواخت کننده | Leveling |
یکنواخت کننده، یکنواخت ساز | Grader |
یکنواخت کننده خودکار الیاف، دستگاه کنترل نایکنواختی فیتیله | Autoleveller |
یکنواختی رنگ، هموار بودن رنگ | Equalising / Equalizing |
یکنواختی رنگ ابتدا و انتها ی پارچه | End to end levelness |
یکنواختی رنگ منسوج رنگ شده، اصطلاحی برای بیان یکنواختی رنگ و یا چاپ در سطح پارچه | Even |
یکنواختی نخ | Evenness |
یکنواختی | Regularity |
یکنواختی رنگ درطول پارچه-یکنواختی رنگ دوسرپارچه | uniformity of shade from end to end |
یکنواختی نخ | Yarn uniformity |
یکی از انواع قالی های ترکمن که رنگهای بسیار سیر و تند آن معروف است | Caraminian carpet |
کائوچو- لاستیک طبیعی | Caoutchouc |
کائولین، خاک چینی (ترکیبات سیلیکات هیدراته آلومینیوم که در تکمیل پنبه و آهار بکاربرده می شود) | Kaolin |
کابل، طناب یا نخ چند لایه که در ماشین چند لاتاب تهیه شده باشد | Cable |
کاپرولاکتام، مونومر نایلون 6 | Caprolactam |
کاپریک اسید | Capric acid |
کات کبود | Blue copperas |
کات کبود، سولفات مس | Blue stone |
کات کبود، سولفات مس | Bluestone |
کات کبود، سولفات مس | Blue vitriol |
کاتالوگ، دفترچه راهنما | Catalogue |
کاتالیزور | Catalyzer |
کاتالیزور، عامل تسریع کننده واکنش، کاتالیست | Catalyst |
کاتالیزور سرعت دهنده | Accelerator catalyst |
کاتالیستی که در حین واکنش تشکیل گردد، کاتالیزور خود به خود ایجاد شونده | Auto catalyst |
کاتلینگ، از عملیات تکمیلی پارچه پشمی، عمل تا کردن پارچه های پشمی لابه لای مقواهای مخصوص و پرس کردن برای جلا دادن به سطح پارچه و باز یافتن نرمی آن به مقدار کافی و زیر دست مناسب در مورد پارچه های عالی | Cuttling |
کاتیون، یون مثبت | Kathion |
کاتیونی | Cationic |
کار، تکلیف | Task |
کار، کوشش- کارگر، نیروی کار، تاثیر | Labor |
کار آمد، پر بازده | Efficient |
کار تقلبی، این اصطلاح بطور زیاد در مورد کپی کردن کار و تقلب در رنگ و تقلید ناشیانه از یک چاپ در صنایع نساجی و رنگرزی به کار برده می شود | Bast liquor |
کار سوزن دوزی | Needle tapestry work |
کار هنری با سوزن و نخ روی پارچه تور | openwork |
کار کردن ماشین بافندگی با ماسوره خالی، با ماسوره خالی کار کردن ماشین بافندگی | Run out |
کارآموز | Trainee |
کارآموزی اصولی | Systematic training |
کارایی، بهره وری، قابلیت تولید | Productivity |
کاربامات ( نمک کاربامین اسید) | Carbamate |
کاربرد، مورد استعمال، درخواست، تقاضا نامه، مداومت، پشتکار، کاربری | Application |
کاربرد املاح معدنی جهت سنگین کردن پارچه | weighting |
کاربردن پارچه میانی به عنوان تار و پود مخفی | Center fabric as wadding |
کاربردی، عملی | Applied |
کارت رنگ | Colour card |
کارت رنگرزی، کارتی که فرمول رنگرزی روی آن نوشته می شود | Dye card |
کارت ژاکارد | Jacquard card |
کارت نمونه، کارت رنگ بندی، نمونه رنگی، کاغذ نقشه رنگ بندی پودی | Pattern card |
کارخانه SACM | SACM |
کارخانه ابرشم تابی، ابریشم کشی، ابریشم پیچی، نخ کشی، کلاف پیچی | Filature |
کارخانه اصلی، کارخانه مرکزی | Head plant |
کارخانه اینگلشتات | Ingolstadt |
کارخانه پنبه پاک کنی | Ginnery |
کارخانه تولیدی | Production plant |
کارخانه تکمیل، سالن تکمیل | Finishing mill |
کارخانه تکمیل پارچه، کارخانه ای که عملیات بعد از بافت تا مرحله دسته بندی پارچه را بر عهده دارد | Converting mill |
کارخانه چاپ، چاپخانه | Printing house |
کارخانه چیت بافی | Print works |
کارخانه رنگرزی، سالن رنگرزی، قسمت رنگرزی، خانه رنگ، محلی که مواد رنگی قبل از فروش در آن تحت آزمایشات مختلفی از نظر کاربرد قرار می گیرد | Dye house |
کارخانه رنگسازی | Dye works |
کارخانه زیسنر | Zinser |
کارخانه ساکولوئل، سیستم سه برچهارساکولوئل، سیستم جدید کشش در ماشین فیتله | Saco lowell |
کارخانه طناب سازی، طناب بافی | Ropery |
کارخانه نخ ریسی پنبه ای | Cotton mill |
کارخانه نساجی، چرخ، قسمتهای ریسندگی و بافندگی یک کارخانه نساجی، نمدی کردن پارچه، فرز کردن، ماشین چله پیچی بخشی | Mill |
کارد ( تیغ) | Knife |
کارد بدون بالش تغذیه، نوعی ماشین کاردینگ پنبه و الیاف مصنوعی که الیاف بصورت باز توسط لوله تغذیه میشود | Flock feed card |
کارد گرد | Circular knife |
کارد متصل، کارد پی در پی | Tandem card |
کاردینگ ضعیف، بازشدن غیر کامل الیاف | Poor carding |
کاردینگ میانی- کادرینگ دوم ( در ریسندگی پشم) | Intermediate card |
کارگاه | Founding |
کارگاه تولیدی | Production shop |
کارگر | Temder |
کارگر | Laborer |
کارگر بازکننده پارچه از ماشین بافندگی | Cloth doffer |
کارگر بوبین آور رینگ | Roving hauler |
کارگر پاک کننده ماسوره پود | Quill stripper |
کارگر پر کننده خشاب ماشین بافندگی از ماسوره پر | Battery tender |
کارگر چله بند | Warp fitter |
کارگر ساده | Detail labourer |
کارگر سربند، کارگر گره زن | Tying in hands |
کارگر عدل شکن، کارگر تغذیه کننده ماشین حلاجی با دست، ماشین خوراک دهنده عدل شکن، ماشینی که به طور اتوماتیک ماشین عدل شکن انباری را تغذیه می کند | Cotton picker |
کارگر قسمت کنترل و تمیز کردن و رفع عیوب جزئی پارچه | Burler |
کارگر متخصص، کارگر ماهر | Operating cost |
کارگر متراژ، ماشین متراژ | Folder |
کارگر متفکر، کارگر خلاق | Brain worker |
کارگر نخ جور کن | Yarn man |
کارگر نخ کش، کارگر جلوی دستگاه طراحی که قلاب را وارد سوراخ لامل و میل میلک می کند | Deawer in |
کارگری که ماسوره های نخ را جهت تثبیت تاب نخ وارد دستگاه بخار می کند ، کارگر تثبیت کننده تاب نخ با مرطوب کردن آنها | Quill conditioner |
کارمند، مستخدم، کارگر | Employee |
کارور جلو در خیاطی | Chest |
کاستن، به کار نبردن تعدادی از قلابهای ریسمان های هر تکرار ژاکارد | Casting out |
کاستن، خلاص کردن | Relief |
کاستن، کم کردن- کسر کردن | Detract |
کاستن فعالیت، کم کردن فعالیت شمیایی | Inactivating |
کاسه فلزی ته مهره ماسوره | Base shield |
کاسه فلزی مهره ماسوره | Bobbin head |
کاسه فلزی نوک ماسوره بافندگی | Top shield |
کاشتنی | Tufted |
کاغذ آزمایش ( که در شرایط مختلف شیمیایی رنگ خاصی به خود می گیرد مثل کاغذ تورنسل) | Test paper |
کاغذ پارشمنت- کاغذی که با اسید سولفوریک سرد عمل شده است | Parchment paper |
کاغذ تست رنگینه های خمی | Vat test paper |
کاغذ تورنسل | Litmus paper |
کاغذ دیواری | Paper hangings |
کاغذ زرد کالدون، کاغذ آزمایشگاهی که با رنگ زرد کالدون آغشته و خشک شده و جهت اندازه گیری مقدار سود و احیاء کننده در تمام رنگهای خمی به کار می رود | Caledon yellow paper |
کاغذ سنباده | Emery paper |
کاغذ صافی | Filter paper |
کاغذ طراحی | Design paper |
کاغذ طراحی | Point paper |
کاغذ طرح، کاغذ نقشه | Draughting paper |
کاغذ لعاب دار لائی پارچه | Cloth paper |
کاغذ نقشه، کاغذی با جذب رطوبت پایین | Policart |
کاغذ نقشه، کاغذی با یک طرف روکش پلی استر شده | Policart M |
کاغذ نقشه، کاغذی دوطرف روکش پلی استر شده | Politrix |
کالا، جنس | Commodity |
کالا، کالای نساجی | Goods |
کالای تکمیل شده | Finished yield |
کالای عمل نشده(درمعرض هواونور) | unexposed |
کالای غیر منسوج | Non textile |
کالای نساجی ضد آب | water repellency |
کالای نساجی مصنوعی، منسوج مصنوعی | Synthetic textile |
کالای نیمه پشمی | union wool article |
کالای کاملا عمل شده | Fully exposed |
کالدینو، از الیاف گیاهی که از تنه و ساقه گیاهان گرفته می شود | Caldilo |
کالریندکس، کتاب مرجع رنگ، شاخص رنگ | Colour index |
کالندر اصطکاکی | Friction calender |
کالندر بر جسته | Embossing calender |
کالندر نمدی | Felt calender |
کالندر کردن- اتو زدن پارچه توسط غلتکهای داغ در کارخانه | Calendering |
کالندریونیورسال(دارای غلتکهای باسرعت برابر) | universal calender |
کامبرله ( الیاف بهم جوش خورنده ساخت شرکت I.C.I ) | Cambrelle |
کاملا خشک، بدون رطوبت، هوای کاملا خشک | Air dry |
کاملا طبیعی، طبیعی خالص | Naturally pure |
“کاملا”” مصنوعی، تهیه شده به روش سنتزی“ | Synthosised |
کاموا | Hand knitting yarn |
کانال خروج گرد و غبار ( در شوت فید) | Dust extraction duct |
کاه مصنوعی، لیفی شبیه رایون با این تفاوت که بصورت مونوفیلامنت های بزرگی شبیه کاه می باشد | Artificial straw |
کاهش، نزول، افت | Diminution |
کاهش، نقصان | Decrease |
کاهش ارزش پول | Devaluation |
کاهش انبساط الیاف | Reduced supercontraction |
کاهش سختی آب با اسید | Acidinoculation |
کاهش غیر مطلوب شفافیت الیاف در اثر شستشو و رنگرزی | Blinding |
کاهش فشار سطحی | Inter facial tension |
کاهنده فعالیت، غیر فعال ساز | Deactivator |
کاهنده ویسکوزیته، کاهنده غلظت | Viscosity reducer |
کاکائویی رنگ | Cocoa |
کبود | Livid |
کپک | Mildew |
کپک، کپک زدن | Mold |
کت، پوشش، روکش، اندود | Coat |
کت بارانی، پالتو بارانی | Rain coat |
کت نیم تنه جلوباز | Eton coat jacket |
کت و شلوار پسرانه، نوعی بلوز پشمی یا ابریشمی | Blazer |
کت کوتاه مردانه ( برای کار یا استفائه غیر رسمی و خصوصی) | Sack coat |
کتاب راهنما، کتاب مرجع | Hand book |
کتان | Bnin |
کتان، بزرک، بوته کتان، پارچه کتانی | Flax |
کتان، جنس پنبه ای، جنس کتانی | Bombast |
“کتان فرانسوی کاملا”” سفید شده“ | Lavander |
کتان نازک و ظریف، نوعی پارچه پنبه ای سفید شده خیلی سبک و لطیف جهت زیرپوش و لباس زنانه و بچه گانه | Lawn |
کتانژانت، از روابط مثلثاتی | Cotangent |
کتانی، کتانی رنگ | Flaxen |
کتانی بلژیکی سفید و طویل و نرم | Flander flax |
کتانی رنگ، کنف رنگ، بادام زمینی | Peanut |
کتانی- مثل کتان | Flaxy |
کتن، ستن ( از مواد شیمیایی) | Ketone |
کتون، اصطلاح آلمانی برای پارچه چلوار | Kattun |
کتیرا | Dragon gum |
کتیرا | Gum tragant |
کتیرا | Tragacanth |
کثافات محلول در آب ( موجود در کالای نساجی) | water soluble soils |
کثیف، چرکی | Purulent |
کج | Inclined |
کج، انحناء، کجی، خمیدگی | Incruve |
کج، مایل، منحریف، مورب، اریب | Oblique |
کج افتادن ماکو حین حرکت روی دفتین، به پهلو گشتن ماکو حین حرکت روی دفتین | Rolling |
کدر، تیره، تار، مات | Athermanous |
کدر، تیره، مات، شیری رنگ، کدری، ماتی | Opalescent |
کدر، مات، تار ( در مقابل نور)، پشت پوش که صفتی برای پارچه های غیر بدن نما می باشد، لبه کلاه | Opaque |
کدر شدن، تاری، تیرگی | Tarnishing |
کدر شدن، تیره شدن، مات شدن | Tarnish |
کدری، تاری، ماتی | Opacity |
کدری، ماتی، تاری | Turbidity |
کدری و از بین رفتن شفافیت لیف پس از عمل رنگرزی | Chalkiness |
کراتین | Keratine |
کراتین، پروتئین اصلی پشم | Keratin |
کراتینیزه، سخت شدن الیاف پشم | Keratinise |
کراکینگ نفت خام، شکستن مولکولهای نفت خام | Petroleum cracking |
کرباس، بافت ساده پنبه ای یا کتانی، برزنت، بافت ساده بسیار محکم برای مصارف ارتشی و غیره | Canvas |
کرباس، پارچه کتانی یا پنبه ای- پارچه بوم نقاشی | Canvass |
کربن | Carbon |
کربن سوخته، زغال، زغال استخوان | Charcoal |
کربن نوع آلفا | Alpha carbon |
کربنات | Carbonate |
کربنات آمونیوم | Ammonium carbonate |
کربنات دو سود | Lime soda |
کربنات دو سود سبک | Light soda ash |
کربنات سدیم، کربنات دوسود، نمک قلیا | Carbonate of soda |
کربنات هیدروژن آمونیوم، کربنات اسید آمونیوم | NH4HCO3 |
کربنات کلسیم | Calcium carbonate |
کربونایزینگ خشک، استفاده از بخار اسید جهت زدودن ناخالصی های گیاهی پشم | Dry carbonizing |
کربونیزاسیون | Carbonization |
کربونیزاسیون، عملیاتی تکمیلی جهت جذف مواد سلولزی از الیاف پشم | Carbonisation |
کربونیزه کردن پارچه | Piece carbonizing |
کربونیزه کردن پشم | Carbonising of wool |
کربونیزه کردن پشم، پشم کربونیزه شده | Carbonized wool |
کربونیزه کردن پشم جهت حذف ضایعات گیاهی آن | Carbonize |
کربوهیدرات | Carbohydrate |
کربوکسی متیل سلولز | C.M.C |
کربوکسیلاسیون | Carboxylation |
کرپ با بافتی خشن تر و ضخیم تر از کرپ معمولی | Crimed fabric |
کرپ دشین، پارچه ابریشمی با بافت کرپ که با نخ های ابریشمی صمغ دار بافته شده و سپس صمغ شویی می شود | Crepe dechine |
کرپ ژرژت، پارچه کرپ ابریشمی | Georgett crepe |
کرپ ژورژت، پارچه کرپی که هم تار و هم پودش از نخ کرپ است | Crepe georgette |
کرپ لاوابل، نوعی پارچه کرپ که فقط تار آن از نخ کرپ است | Crepe lavable |
کرپ ماروکین، پارچه کرپی که فقط نخ پودش از نخ کرپ است | Crepe marocain |
کرپ متئور، نوعی پارچه کرپ ابریشمی براق با سطح ظریف سرژه جهت لباس زنانه | Crepe meteor |
کرپ متعادل، کرپ متوازن | Balanced crepe |
کرپن، نوعی کرپ که بافتی ضخیم تر و خشن تر از کرپ معمولی دارد | Crepon |
کرزه ( پارچه ابریشمی زبر و زمخت، سرژه 2 در 2، پارچه نمدی تو پر سنگین با پرزهای براق از پشم با بافت سرژه 2 در 2) | Kersey |
کرست، پستان بند، سینه بند | Bra |
کرست، سینه بند | Brassieres |
کرست، سینه بند، پستان بند، کمربند پهن | Bodice |
کرست تناسب اندام، لباس کم پوشش خیلی چسبان بندی، کرست، سینه بند | Corset |
کرم ابریشم | Caterpillar |
کرم ابریشم اهلی | Bombix mori |
کرم بید | Moth larva |
کرم دو تار تر، درد شراب، پتاسیم هیدروژن تارتارات (نمک اسیدی جهت دندانه دادن) | Cream of tartar |
کرنجی، توده لیف گسیختگی، نخ بریده بریده | Crackers |
کروم، مخفف بی کرومات سدیم یا پتاسیم | Chrome |
کروما تو گرافی تبادل یونی | Ion exchange chromatography |
کرومات | Chromate |
کروماتو گرافی ستونی | Column chromatography |
کروماتوگرافی، رنگ نگاری، یک نوع روش تجزیه شیمیایی | Chromatography |