در این قسمت لغات فیزیک بخش 2 عرضه شده است.
لغات فیزیک صفحه اصلی – کلیک کنید
خرید لغات فیزیک / مجموع لغات در کل رشته ها / لغات بر حسب گروه بندی چند رشته
لغات فیزیک بخش 2
نسبت توزیع – در عمل استخراج از حلال، وقتی فاز آلی با فاز محلول آبی در حالت تعادل هستند، به نسبت غلظت عنصر یا ماده مرکب در فاز آلی به غلظت همان ماده در فاز محلول آبی، گفته میشود و در تبادل یونی به نسبت غلظتها در جذبکننده و محلول | Distribution ratio |
ضریب داپلر – تأثیر دما بر احتمال شکافت در رآکتور. برای کارکرد پایدار لازم است این ضریب منفی باشد | Doppler coefficient |
شاره خروجی – دورریخت مواد زائد بهصورت گاز یا مایع | Effluent |
پرتابگر – وسیلهای برای انتقال ماده، که بر اساس کاهش فشار شاره (معمولاً بخار یا هوای متراکم) هنگام عبور با سرعت زیاد از لوله و نتوری کار میکند | Ejector |
الکترولیز – فرآیندی براساس عبور جریان الکتریکی از الکترولیت رسانا | Electrolysis |
الکترون – ذرهای با جرم یک 1836اُم ِ یکای اتمی (جرم اتم هیدروژن 0079/1 یکای اتمی است) که یک واحد بار منفی دارد. | Electron |
غنیسازی – افزایش مصنوعی نسبت یکی از ایزوتوپهای عنصری خاص (معمولاً اورانیم) با جدا کردن جزئی از این ایزوتوپ از ایزوتوپهای دیگر. در این فرآیند به آنچه باقی میماند ماده زائد (tail) تهیشده گفته میشود. | Enrichment |
سوار کردن – حمل ذرات یا قطرههای ریز مواد اضافی در جریان شاره فرآیند. | Entrainment |
همیشهایمن (در برابر حالت بحرانی) — اندازههایی که باعث میشود تعداد نوترونهایی که میگریزند بیش از آن باشد که امکان بدهد واکنش زنجیرهای شکافت آغاز شود و پایدار بماند. | Ever-safe (against criticality) |
استخراجکننده – جزء مؤثر در عمل استخراج از حلال. | Extractant |
رآکتور زاینده سریع – رآکتوری که عامل پایداری شکافت در آن، نوترونهای تند (پرانرژی) هستند و مقدار مادهی شکافتپذیری که با تبدیل هستههای بارور تولید میکند دستکم بههمان اندازهای است که مصرف میکند. | FBR – fast breeder reactor |
بارور – مادهای که قادر است با جذب نوترون، ماده شکافتپذیر بسازد مثلاً اورانیم 238 که بهاین ترتیب نخست با تبدیل به اورانیم 239 و نپتونیوم 239 که عمر کوتاهی دارند در نهایت به پلوتونیم 239 تبدیل میشود. | Fertile |
ذرات ریز – مادهای که اندازههایش کمتر از حد مطلوب باشد. | Fines |
فرآیش نهایی – تبدیل اورانیم یا پلوتونیم به شکلی که برای بهرهبرداری یا انبارشدن مناسب باشد. | Finishing |
شکافتپذیر – هستههایی که در اثر جذب نوترونهای گرمایی (کمانرژی) میشکافند (در مقایسه با هستههای قابلشکافتن fissionable که شکافت آنها فقط در اثر جذب نوترونهای پرانرژیتر میسر است). | Fissile |
شکافت – تقسیم هسته به دو نیمه بهاضافه چند نوترون و گاهی هستهای سبک مانند تریتیوم. | Fission |
محصولات شکافت – پارههای اصلی حاصل از شکافت هستهای یا محصولات واپاشی آنها چه پرتوزا و چه پایدار. | Fission products |
بهره شکافت – نسبتهای کل محصولات شکافت که برحسب هسته یا دنباله واپاشیهای خاص نمایش داده میشود و بسته به جزئیات مربوط به هر دو هسته حاصل از شکافت و طیف [انرژی] نوترون معمولاً حول عددهای اتمی بهترتیب 90 تا 100 و 130 تا 140 بیشینه میشود. | Fission yield |
فلاسک – ظرفی حفاظدار برای نگهداری مواد بسیار پرتوزا. | Flask |
لخته – تهنشست پرحجم مثلاً فریک هیدروکسید. | Floc |
نمودار جریان – نموداری که طرح کلی دنباله فرآیندها را همراه با میزان موادی که در هر کدام از فرآیندها جریان دارد نشان میدهد اما فاقد جزئیات تأسیسات و واحدهای صنعتی است. | Flowsheet |
بستر شاره شده یا شار بستر – معلق نگهداشتن توده ذرات جامد با جریان روبهبالای گاز یا مایع. | Fluidised bed |
(فرآیند) تبخیرپذیری فلورید- شکلگیری و تقطیر اورانیم (و شاید پلوتونیم) هگزافلورید به منظور جدا کردن آنها از موادی که فلورید فرّار نمیسازند. | Fluoride volatility (process) |
رایگان – دسترسی (به مواد) با هزینه صفر مثلاً بهصورت محصول جانبی عملیاتی که بهمنظور دیگری انجام میشود. | Free-issue |
همجوشی یا گداخت (هستهای) – بههم پیوستن دو هسته سبک، همراه با آزادشدن انرژی (مثلاً ایزوتوپهای هیدروژن که هسته هلیم میسازند)؛ با رمبیدن مواد تشکیلدهنده ستاره در اثر نیروی جاذبه گرانشی و افزایش چگالی و دما به حد لازم، همین فرآیند سرچشمه انرژی ستارگان است. | Fusion (nuclear) |
تابش گاما – تابش الکترومغناطیسی، همانند پرتوهای x ، اما با انرژی بیشتر. | Gamma radiation |
هرزسنگ – مواد بیارزش همراه با کانیهای ارزشمند. | Gangue |
اتاقک دستکش – فضایی بسته که معمولاً تحت فشار کمتر از فشار جو قرار دارد و در آن میتوان با دستکشهای انعطافپذیر بدون ایجاد هیچ رخنهای در فضای بسته مواد را دستکاری کرد. | Glove box |
گرافیت – پایدارترین شکل بلوری کربن تحت شرایط متعارف. | Graphite |
(سایت) میدان سبز- محلی که هیچگاه برای ساختوساز بهکار نمیرود یا هرگز برای ساخت و ساز آماده نخواهد شد. | Green-field (site) |
دوغاب – نیمهشارهای سیمانی که با آن فضاهای خالی را پر میکنند و سپس نیمهشاره در این فضاهای خالی خشک و سخت میشود. | Grout |
گیگاوات – برابر با 109 وات؛ در تعیین توان رآکتور ممکن است از توان الکتریکی (e) و توان گرمایی (th) جداگانه صحبت شود، این دو توان را بازدهی تولید انرژی بههم مربوط میکند و معمولاً توان گرمایی سهبرابر توان الکتریکی است. | GW – gigawatt, 109 watts |
نیمهعمر – مدت زمانی که طی آن نیمی از هر مقدار هستهی پرتوزا وامیپاشد. | Half-life |
سر کارخانه – بخشی از تأسیسات بازفرآوری که سوخت را از پوشش آن جدا میکند و به شکلی در میآورد (معمولاً محلول در نیتریکاسید) که برای جدا کردن شیمیایی مناسب باشد. | Head end |
آب سنگین – دوتریوماکسید، که در آن بهجای هیدروژن آب معمولی، ایزوتوپ سنگینتر آن قرار گرفته است. آب سنگین بهخاطر میزان کم جذب نوترون بهصورت کندکننده بهکار میرود. | Heavy water |
هگز (عامیانه)- اورانیوم هگزافلورید، مادهای فرّار که در غنیسازی ایزوتوپی اورانیم (از راه پخش گاز، یا، فرآیندهای مرکزگریزی) بهکار میرود. | Hex (colloquial) |
زباله با پرتوزایی زیاد – اساساً بخش عمدهی محصولات شکافت با مواد همراه آنها. | HLW – High Level Waste |
پوستهها بخشهایی از پوشش که از آنها سوخت با خیساندن بیرون کشیده میشود. | Hulls |
هیدروکربن – مواد مرکب از فقط هیدروژن و کربن، مثلاً اجزای عمدهی زغال و نفت. محصولات پالایشگاه مثل نفت مصرف خانگی میتواند مخلوطهای پیچیدهای از چند هیدروکربن باشد. | Hydrocarbon |
زمینشناسی آب یا هیدروژئولوژی – رفتار آب بین ساختارهای سنگی. | Hydrogeology |
هیدرولیز – تجزیه آب از راه وارد کردن یونهای هیدروژن و هیدروکسیل. | Hydrolysis |
مسیر خشک یکپارچه – از اورانیم هگزافلورید به اورانیومدیاکسید. | IDR – Integrated Dry Route |
زباله با پرتوزایی میانی – موادی همچون پوشش سوخت که در اثر تماس با سوخت یا نوترونگیری به میزان قابلملاحظهای پرتوزا شدهاند اما گرمای زیاد تولید نمیکنند. | ILW – Intermediate Level Waste |
زبالهسوزی (هستهای) – تبدیل زبالههای هستهای به شکلهایی غیرفعال یا دارای نیمهعمر کوتاه از راه تبدیل هستهای درون رآکتور یا وسیلهای دیگر. | Incineration (nuclear) |
یون – اتم یا ترکیبی از اتمها که بهعلت کمبود الکترون و یا داشتن الکترون اضافی، بار الکتریکی دارد. | Ion |
تبادل یونی – فرآیندی که طی آن یونهایی که در اثر جاذبه الکتروستاتیک بهشکل مقید در حالت جامد وجود دارند، در حالت محلول جای خود را با یونهای نوع دیگر عوض میکنند. | Ion exchange |
یونیدن – تبدیل به ذرهی باردار معمولاً از راه بیرون کشیدن الکترون. | Ionise |
وارسی (نوترونی) – تخمین محتوای ماده شکافتپذیر با بررسی پاسخ ماده به شار نوترون. | Interrogation (neutron) |
تابشدهی یا پرتودهی – در حالت کلی، هر نوع قرار دادن در معرض تابش یونساز؛ در مورد سوخت، میزان استفاده در رآکتور که معمولاً براساس انرژی ناخالصی است که از رآکتور بهدست آمده است و برحسب GWd/t (گیگاواتروز بهازای هر تن) اندازه گرفته میشود. | Irradiation |
ایزوتوپ – یکی از شاید چند شکل مختلف یک عنصر که در هسته خود تعداد متفاوتی نوترون دارند. در حالت عام، رفتار همه ایزوتوپهای یک عنصر یکسان است مگر در مواردی که رفتار به جرم هسته بستگی داشته باشد. معدودی عناصر هستند که فقط یک ایزوتوپ آنها در طبیعت یافت میشود مانند فلوئور. | Isotope |
تغییرپذیر – ناپایدار و سریعاً متغیر. | Labile |
لانتانیدها – 14 عنصر نادر خاکی که در جدول تناوبی پس از لانتانوم میآیند و چون پیکربندی الکترونی آنها فقط از نظر یکی از پوستههای داخلی متفاوت است خواص شیمیایی آنها بسیار شبیه بههم است. | Lanthanides |
خیس خوردن یا فروشویی – حل شدن بخشی از مخلوطی از جامد. | Leaching |
خیساندن یا قلیابشویی – خیس خوردن عمدی. | Lixiviation |
زباله با پرتوزایی کم – زباله یا پسماند فرآیند که بهمیزان کم آلوده شده باشد و میتوان آن را با روشهای نسبتاً ساده انبار کرد یا دور ریخت بدون اینکه به محیط زیست آسیبی برسد. | LLW – Low Level Waste |
رآکتور فلز مایع – رآکتوری که با سدیم مذاب یا فلز مذاب دیگری خنک شود؛ اغلب اما نه همیشه این رآکتورها از نوع نوترون سریع هستند. | LMR – liquid metal reactor |
حادثه فقدان خنککننده- که در آن سوخت رآکتور بهعلت تداوم واپاشی محصولات شکافت بیش از حد گرم میشود. | LOCA – loss-of-coolant accident |
رآکتور آب سبک – در این رآکتور آب معمولی هم بهصورت کندکننده و هم بهصورت خنککننده، چه در حالت جوشان و چه تحت فشار، به کار برده میشود. | LWR – Light Water Reactor |
ماگنوکس – آلیاژی که عنصر عمدهی آن منیزیم است و برای پوشش سوخت اورانیم فلزی بهکار برده میشود؛ همچنین به کل سوخت یا رآکتوری که از این نوع سوخت استفاده میکند اطلاق میشود. | Magnox |
عدد جرمی – تعداد پروتونها بهاضافه تعداد نوترونها درون هسته اتم – عدد جرمی معیار تمایز ایزوتوپهای مختلف یک عنصر است. | Mass number |
مستربلند – مخلوط اورانیم اکسید و پلوتونیم اکسید به نسبتی که درصد پلوتونیم اکسید برابر یا بیشتر از مقداری باشد که در نهایت لازم است و بنابراین با اضافه کردن اورانیم اکسید میتواند پاسخگوی همه نوع نیازی باشد. | Masterblend |
بطری چندعنصری – ظرفی که از پراکندهشدن آلودگی سوخت تابشدیده در انبار و یا هنگام حملونقل جلوگیری میکند. | MEB – multi-element bottle |
میکرون – یک میلیونیم متر. | Micron |
پلوتونیوم نظامی – پلوتونیوم 239 با مقدار بسیار کمتری ایزوتوپهای دیگر که در رآکتورهای هستهای تولید میشود. | Military-grade plutonium |
آسیاکاری (سنگ معدن) – فرآیند یا دنباله فرآیندهایی که برای جدا کردن کانیهای ارزشمند از مواد بیارزش انجام میگیرد. | Milling (ore) |
آکتینیدهای جزئی – نپتونیوم و دیگر عناصر فراپلوتونیوم که بهشکل مستقیم یا غیرمستقیم در سوخت هستهای تابشدیده ساخته میشود. | Minor actinides |
سوخت مخلوط اکسیدی – سوختی که بهجای غنیشدن در اورانیم 235، حاوی پلوتونیم است و پلوتونیوم مادهی شکافتپذیر اصلی است. | Mixed oxide fuel (MOX) |
مخلوطکن ساکنکننده – تجهیزات استخراج از حلال که در آن دو فاز (که در وضعیت ایدهآل به حالت تعادل رسیدهاند ولی در شرایط کار عملاً به حالت تعادل بسیار نزدیک هستند) با هم مخلوط میشوند و به آنها در هر مرحله پیش از گذار به مرحله بعد فرصت داده میشود ، به حالت سکون برسند. | Mixer-settler |
کندکننده – مادهای برای کند کردن نوترون در اثر برخوردهای کشسان؛ عدد جرمی و سطح مقطع جذب برای کندکننده باید در حد سازگاری با ملزومات دیگر رآکتور کم باشد. | Moderator |
اصلاحگر – مادهای که به سیستم استخراج از حلال اضافه میشود تا مثلاً از جدا شدن گونه استخراجشده از رقیقکننده جلوگیری کند. | Modifier |
مُونازیت – سنگ معدن توریم و عناصر نادر خاکی. | Monazite |
مونل – آلیاژی که در برابر خوردگی مقاوم است. | Monel |
خبرگیری – وارسی برای وجود آلودگی و میزان آن. | Monitoring |
ماکس – سوخت مخلوط اکسیدی (اورانیم و پلوتونیوم). | MOX – Mixed Oxide fuel |
تن متریک فلز سنگین – (اورانیم به اضافه پلوتونیم، محتوای عنصری بدون توجه به شکل شیمیایی). | MTHM – Metric Ton of Heavy Metal |
نپتونیوم – اولین عنصر فرااورانیومی با عدد اتمی 93. | Neptunium |
نوترون – ذرهای خنثی با جرم 008665ر1 یکای اتمی که بهشکل منفرد ناپایدار است و با نیمهعمر 4ر10 دقیقه به پروتون و ذره بتا وامیپاشد. | Neutron |
وارسی نوترونی – بررسی محتوای شکافتپذیر براساس پاسخ به چشمه نوترون. | Neutron interrogation |
طیف نوترون – توزیع انرژی شار نوترون رآکتور. | Neutron spectrum |
گازهای نجیب – هلیم، نئون، آرگون، کریپتون، زنون، و رادون به این نام معروف هستند زیرا اعضای این گروه بهویژه اعضای سبکتر این گروه در برابر ترکیب شیمیایی مقاوم هستند. | Noble gases |
نوکلئون – هر یک از اجزای هسته اتم. | Nucleon |
نوکلید – ایزوتوپی خاص. | Nuclide |
کسر پکیدگی – نوعی معیار برای جرمی که در اثر تبدیل نوکلئونها به هسته از دست میرود. | Packing fraction |
پارافین – دستهای از هیدروکربنها که زنجیره اتمهای کربن آنها کاملاً هیدروژنه است. | Paraffin |
پدر یا مادر – به تعریف “دختر” مراجعه کنید. | Parent |
تفکیک – جدا کردن؛ معمولاً در مورد جدا کردن پلوتونیوم از اورانیم، یا، اکتینیدهای جزئی از زباله بسیار پرتوزا بهکار میرود. | Partition |
ضریب تفکیک – نسبت غلظت گونهی مولکولی خاصی در حلال به غلظت آن در فاز آبی در حالت تعادل (مقایسه کنید با نسبت توزیع که در مورد همه شکلهای عنصر بدون توجه به ترکیب آن عنصر بهکار میرود). | Partition coefficient |
منفعل کردن – تشکیل پوشش اکسید روی فلز که مانع واکنش بیشتر میشود. | Passivation |
ایمنی منفعل – وضعیتی که هرگونه تغییر در جهت شرایط غیر ایمن بدون دخالت اپراتور یا دستگاههای مهندسی، خودبهخود تصحیح میشود. | Passive safety |
لایه آبخیز مرتفع – سنگهای متخلخل حاوی آب که در ارتفاع بیشتر از سفره زیرزمینی آب ولی روی لایهای ناتراوا قرار گرفته باشند. | Perched aquifer |
جدول تناوبی – جدولی برای عناصر شیمیایی که دنبالههای افقی آن برحسب عدد اتمی و گروههای عمودی آن برحسب خواص شیمیایی عناصر مرتب شده است (معمولاً، بهاستثنای لانتانیدها و آکتینیدها، که نمیتوان بهراحتی آنها را بهاین صورت در جدول قرار داد و جداگانه فهرست میشوند). | Periodic table |
پهاش – معیار اسیدی یا قلیایی بودن، تعریف صوری آن لگاریتم عادی میزان فعالیت یون هیدروژن است. پهاش 7 نماینده خنثی بودن و مقدار کمتر از 7 نشانه اسیدی بودن و مقدار بیشتر از 7 نشانه قلیایی بودن محیط است. | pH |
میله (سوخت) – لولهی پر از قرصهای سوخت، که معمولاً بهصورت گروهی بهکار میروند. این گروهها ممکن است از صد میله تشکیل شده باشند و نامهای مختلف خوشه، عنصر، زیرمجموعه، غیره به آنها اطلاق میشود. | Pin (fuel) |
ستون – الگوی پراکندگی شارهی خروجی از نقطهی بیرونریزی. | Plume |
پلوتونیوم – دومین عنصر فرااورانیمی با عدد اتمی 94. | Plutonium |
چرخه پلوتونیوم – شکافتی که در آن نوترون تولید میشود و اورانیم 238 را به پلوتونیوم تبدیل میکند که جزء شکافتپذیر دور بعدی سوخت است. | Plutonium cycle |
سم (در تبادل یون) – مادهای که با اشغال برگشتناپذیر مکانهای جذب، ظرفیت را کاهش میدهد. | Poison (ion-exchange) |
سم (نوترون) – جاذبی بهویژه قوی برای نوترون. این سم را ممکن است بهعمد وارد تجهیزات کرد تا از وقوع حالت بحرانی بهشکل تصادفی جلوگیری شود، یا وارد سوخت کرد تا از میزان واکنشپذیری اولیه سوخت و در نتیجه گسترهی کنترل طی حضور سوخت در رآکتور کاسته شود (که در این صورت سم را سوختنی انتخاب میکنند یعنی در اثر جذب نوترون تبدیل به هستهای میشود که قابلیت جذب آن برای نوترون کم است)؛ از طرف دیگر سم ممکن است محصول جانبی و نامطلوب فرآیندهای دیگر باشد. | Poison (neutron) |
پُولیساخارید – ترکیبی که از پیوند مولکولهای شکر شکل بگیرد مثلاً نشاسته یا سلولز. | Polysaccharide |
استخر – تأسیساتی برای انبارکردن سوخت هستهای تابشدیده. | Pond |
پوزیترون – پادذره الکترون با جرمی برابر با جرم الکترون اما بار مخالف. | Positron |
(بحرانی شدن) آنی – زنجیره شکافتی که فقط با نوترونهای سریع پایدار میماند و در نتیجه قابلکنترل نیست. | Prompt (criticality) |
(نوترونهای) آنی – نوترونهایی که آناً از فرآیند شکافت گسیل میشوند (بخش کوچکی از آنها با کمی تأخیر گسیل میشوند). | Prompt (neutrons) |
پروتون – هسته هیدروژن معمولی با جرم 0072765ر1 یکای اتمی و یک واحد بار مثبت که همراه با نوترون، هسته همه اتمهای دیگر را میسازد. | Proton |
خمیر – سنگ معدنی بسیار آسیاشده بهمنظور استخراج اجزای باارزش. | Pulp |
ستون تپشی – تجهیزاتی برای استخراج از حلال که در آن فازهای مختلف در دو جهت مخالف از ستونی عمودی عبور میکنند. تپ تناوبی فشار آنها را از صفحات عرضیمشبک عبور میدهد تا پراکندگی هر فاز حفظ شود. | Pulsed column |
پیورِکس – فرآیند فعلاً معمول استخراج از حلال برای جدا کردن اورانیم، پلوتونیوم، و زباله هستهای از سوخت تخلیهشده. | Purex |
تصفیه – جایگزین کردن کامل یا بخشی از شاره آلوده (مثلاً آب استخر خنککننده) با شارهی پاکیزه. | Purging |
رآکتور آب تحت فشار – رآکتوری که با آبی خنک میشود که بهمنظور جلوگیری از جوشیدن تحت فشار نگه داشته میشود و گرمای رآکتور را به مدار دیگری منتقل میکند که در آن بخار آب جریان دارد. | PWR – Pressurized Water Reactor |
آذرهیدرولیز یا پیروهیدرولیز– هیدرولیز در دمای زیاد. | Pyrohydrolysis |
پیرولیز – تجزیه در اثر گرما (معمولاً گرمای شدید). | Pyrolysis |
پرتوزایی – تجزیهی خودبهخود هستهی اتم همراه با گسیل تابش یونساز (به “تابش آلفا”، “تابش بتا”، و “تابش گاما” مراجعه کنید). پرتوزایی میتواند طبیعی باشد یا القا شود. | Radioactivity |
پرتونگاری – کاربرد تابش پرانرژی برای ساخت تصویر ناپیوستگیهای درونی جسمی کدر. | Radiography |
پرتوشناسی – دانش آثار تابش. | Radiology |
رادیونوکلید – نوكلید پرتوزا. | Radionuclide |
رادون – از نظر شیمیایی آخرین گاز نجیب؛ ایزوتوپ اصلی آن رادن 222 (که با نیمهعمر 8235/3 روز تابش آلفا گسیل میکند) هستهی دختر رادیوم 226 است و از شکافهای زمین نشت میکند و عامل اصلی بخش عمدهی پرتوزایی در محیطهای بسته است. | Radon |
محصول تصفیه – در فرآیند استخراج از حلال آنچه پس از بیرون کشیدن اجزای باارزش باقی میماند. | Raffinate |
نادر خاکی – لانتانیدها را ببینید. | Rare earth |
توان – توان گرمایی را ببینید. | Rating |
رآکتور RMBK – رآکتوری با طراحی روسی که کندکنندهی آن گرافیت و خنککنندهی آن آب است (مانند رآکتور چرنوبیل). چون در این رآکتور امکان دارد خنککننده از دست برود درحالیکه عمل کند کردن [نوترونها] ادامه دارد، تمایلی ذاتی در این رآکتور به ناپایداری وجود دارد که با استانداردهای معمول ایمنی سازگار نیست. | RMBK reactor |
رآکتور (هستهای) – مجموعه تجهیزاتی که واکنش زنجیرهای شکافت را پایدار نگه میدارد و کنترل میکند. رآکتورها به دو طبقهی عمده تقسیم میشوند. راکتورهای گرمایی- معمولاً شار نوترون این رآکتورها با بخش درونی رآکتور کموبیش در حالت تعادل است؛ رآکتور سریع – طیف نوترون این رآکتورها بسیار پرانرژیتر است؛ رآکتور زاینده – با تبدیل هستهای ایزوتوپهای بارور مثل اورانیم 238 به همان میزان سوختی که مصرف میکند سوخت هم تولید میکند. انواع رآکتورها جداگانه فهرست شدهاند (این فهرست جامع نیست). | Reactor (nuclear( |
پتانسیل اکسایش و احیاء – معیاری برای شرایط اکسایش یا احیاء. | Redox potential |
بازساخت – ساخت سوخت جدید از سوخت تخلیهشدهی رآکتور. | Refabrication |
بازفرآوری – جدا کردن مواد بالقوه مفید و ضایعات از سوخت تخلیه شده. | Reprocessing |
تشدید – افزایش احتمال برهمکنش بین بعضی هستهها ونوترون بهازای انرژی خاص. | Resonance |
شارشناسی – دانش خواص شار. | Rheology |
مقرارت ایمنی– مقررات اداری برای جلوگیری از کاربرد ماده شکافتپذیر تأسیسات غیرنظامی برای مقاصد نظامی. | Safeguards |
(فرآیند) بدون نمک – فرآیندی که هیچ نوع پسماند غیرفرّار یا نابودیناپذیر در محلول باقی نمیگذارد (چنین فرآیندی برای کاستن از حجم زبالههایی که باید انبار مناسبی برایشان پیدا شود بسیار مطلوب است). | Salt-free (process) |
سابش – در استخراج از حلال، برقراری تماس بین مادهی استخراجشده جدیداً بارگذاریشده با بخش پاکیزهی فاز چشمه برای حذف آلودگیهای نامطلوب؛ در گاز حذف ناخالصیها از راه تماس نزدیک با جریان آبی. | Scrubbing |
حفاظگذاری – مادهای که پیش از آنکه تابش آسیب جانی و مالی برساند آن را جذب میکند. | Shielding |
سیورت (Sv) – یکای SI برای دز تابش. دز تابش از منابع طبیعی در انگلستان بهطور میانگین حدود یک 500اُم سیورت (2 میلیسیورت) است اما از برای جاهای مختلف تفاوت زیاد دارد. | Sievert (Sv) |
تفجوش – گرمادهی بهمیزانی که ذرات بههم ملحق میشوند بدون اینکه ذوب شوند. | Sintering |
حاصلضرب انحلالپذیری – در محلول اشباعشده مادهای یونی، حاصلضرب غلظت اجزای یونی محلول (برحسب یکای مولی). | Solubility product |
استخراج از حلال – فرآیند جدا کردن که در آن یک جزء یا اجزائی از مخلوطی خاص از یک حلال به حلال دیگری منتقل میشود که اساساً با حلال اول مخلوط نمیشود (معمولاً از محلول آبی به روغن آلی و بالعکس). | Solvent extraction |
استوکیومتری – رابطه عددی بین موادی که در واکنشی شیمیایی شرکت دارند یا بین اتمهای عناصر مختلف مادهای مرکب؛ اگر در مورد اخیر استوکیومتری بهشکلی پیوسته درگسترهی خاصی تغییر کند در حالیکه خواص ماده تغییر تدریجی کند ماده مرکب را غیراستوکیومتریک میخوانند. | Stoicheiometry |
پله – حفرهای که در اثر استخراج کانیها در معدن بهوجود میآید. | Stope |
چینهنگاری – الگوی لایههای تهنشستی زمینشناختی. | Stratigraphy |
بیرونکشی – بازپسگیری ماده پس از عمل استخراج از حلال. | Stripping |
تصعید – تبخیر مستقیم از حالت جامد. | Sublimation |
حالت فوقبحرانی – واکنش زنجیرهای شتابگیرنده شکافت که در آن از هر شکافت بیش ازیک نوترون برای راهاندازی شکافت بعدی آزاد میشود. | Super-criticality |
ابرنواختر – انفجار ستاره با دماهایی چنان زیاد و شار نوترون چنان شدید که برای ساخته شدن عناصر سنگین کفایت میکند. | Supernova |
براده – قطعاتی از پوشش (ماگنوکس) که از عناصر سوخت ورآمدهاند. | Swarf |
آخال (معدنکاری یا آسیاکاری) – آنچه پس از جدا کردن اجزای باارزش سنگ معدنی بهجا میماند. | Tailings (mining or milling) |
زوائد (غنیسازی) – محصول جانبی که از ایزوتوپ باارزشتر تهی شده است. | Tails (enrichment) |
تری-n-بوتیل-فسفات – حلالی که در تأسیسات بازفرآوری بهکار میرود و معمولاً با هیدروکربنی خنثی رقیق میشود. | TBP – tri-n-butyl phosphate |
(نوترون) گرمایی – نوترونی که با محیط اطرافش از لحاظ انرژی در حالت تعادل باشد. | Thermal (neutron) |
(رآکتور) گرمایی – رآکتوری که طیف نوترونی آن هنگام کار عمدتاً گرمایی است. | Thermal (reactor) |
توان گرمایی (سوخت یا رآکتور) – خروجی حرارتی کل در تمایز با ظرفیت تولید برق، که معمولاً بهعلت محدودیتهای ذاتی ترمودینامیکی برای بازدهی، (بسته به دمای بخار آب) حدود یکسوم توان گرمایی است. | Thermal rating (of fuel or reactor) |
ترمیت – واکنش بین اکسید فلزی و فلز بسیار الکتروپوزیتیو (معمولاً آلومینیم) که گرمای شدید تولید میکند. | Thermite |
فاز سوم – گاهی در استخراج از حلال، هنگامی شکل میگیرد که غلظت گونهی استخراجشونده از میزان انحلالپذیری در مادهی رقیقکننده بیشتر میشود؛ ممکن است باعث بیتأثیر شدن یا غیرعملی شدن فرآیند شود. | Third phase |
تیکسوتروپیک – مادهای که تا زمانی که در اثر نیروهای برشی شاره نشده است، ژلمانند است. | Thixotropic |
توریم – عنصر با عدد اتمی 90. با اینکه توریم آکتینید است رفتار شیمیایی آن شبیه به عناصر گروه چهارم است. | Thorium |
چرخه توریم – تبدیل توریم 232 به اورانیم 233 که جزء شکافتپذیر دُور بعدی سوخت میشود. | Thorium cycle |
تأسیسات بازفرآوری گرمایی اکسید انگلستان – در سلافیلد کامبریا. | THORP – the British Thermal Oxide Reprocessing Plant |
تن – تن متریک برابر با 1000 کیلوگرم یا 2200 پوند، مقایسه کنید با تن سلطنتی برابر با 2240 پوند. | Tonne |
تبدیل – تبدیل یک عنصر به عنصر دیگر مثلاً در اثر جذب نوترون و گسیلیدن ذرهی بتا که عدد اتمی را یک عدد زیادتر میکند. | Transmutation |
عناصر فرااورانیم – عناصری که در جدول تناوبی پس از اورانیم (عنصر 92) میآیند و اساساً عناصری مصنوعی هستند گرچه مقادیر بسیار کم پلوتونیوم (عنصر 94) در طبیعت یافت میشود. | Transuranic elements |
تریتیوم – ایزوتوپ هیدروژن با عدد جرمی 3 (دارای دو نوترون در هسته)، که با نیمهعمر 3/12 سال با گسیل ذرهی بتا وامیپاشد. | Tritium |
تیآریو – (زباله) حاوی عناصر فرااورانیمی. | TRU |
ناهمخوانی (زمین شناختی) – گسیختگی در دنباله رسوبات زمینشناختی. | Unconformity (geological) |
اورانیم – سنگینترین عنصری که بهمقدار قابلملاحظه در طبیعت یافت میشود؛ عدد اتمی 92. | Uranium |
یون اورانیل- گروه که در بسیاری از فرآیندهای شیمیایی بدون تغییر باقی میماند؛ شکل عام اورانیم ششظرفیتی U(VI) در محلول. | Uranyl ion |
ظرفیت شیمیایی- توان ترکیب عنصر شیمیایی مثلاً تعداد اتمهای هیدروژن یا کلر که میتوانند با آن عنصر شیمیایی، مولکول خنثی بسازند. در بسیاری از عناصر، این ظرفیت بسته به حالت اکسایش یا احیا عددی متغیر است. | Valency |
شیشهای کردن – تبدیل زبالههای هستهای به شکلی شیشهای برای دورریزی دائمی. | Vitrification |
ویویایآر – نوع روسی رآکتور آب تحت فشار. | VVER |
کیک زرد (اکسید اورانیم تغلیظشده) – اکسید اورانیم غیره… که عمدتاً در محل معدن خالص شده باشد. | Yellowcake (uranium ore concentrate, UOC) |
زئولیت – مادهای معدنی که هم بهشکل طبیعی یافت میشود و هم شکل مصنوعی آن ساخته میشود و مخلوط آلومینیماکسید و سیلیسیوماکسید است و ساختاری دارد که ویژگیاش کانالهای باز در مقیاس مولکولیست؛ انواع مختلف زئولیت بهصورت کاتالیزور در واکنشهای گازی و تبادل یونی در محلول آبی بهکار میروند. | Zeolite |
زیرکالوی – آلیاژی که عمدتاً حاوی زیركونیم است و بهخاطر مقاوم بودن در برابر خوردگی و میزان کم جذب نوترون برای پوشش سوخت به كار میرود. | Zircaloy |
یکای واحد جرم اتمی | Unified Atomic Mass Unit |
مکانیک کوانتومی شاخهای بنیادی از فیزیک نظری است که در مقیاس اتمی و زیراتمی به جای مکانیک کلاسیک و الکترومغناطیس کلاسیک به کار میرود. مکانیک کوانتومی بنیادیتر از مکانیک نیوتنی و الکترومغناطیس کلاسیک است، زیرا در مقیاسهای اتمی و زیراتمی که این نظریهها با شکست مواجه میشوند، میتواند با دقت زیادی بسیاری از پدیدهها را توصیف کند. مکانیک کوانتومی به همراه نسبیت عام پایههای فیزیک جدید را تشکیل میدهند. | Quantum Mechanics |
طیفسنجی جذب اتمی | Atomic Adsorption Spectroscopy |
میکروسکوپ نیروی مغناطیسی (MFM) نوعی میکروسکوپ توسعه یافته از ایده میکروسکوپ نیروی اتمی است. این میکروسکوپ از تغییرات فضایی نیروی مغناطیسی بین سطح نمونه و نوک کانتی لیور برای تصویرسازی استفاده میکند. | Magnetic Force Microscope |
میکروسکوپ نیروی اتمی یا میکروسکوپ نیروی پویشی در سال ۱۹۸۶ توسط کوئِیْت، بنینگ و گربر اختراع شد. مانند تمام میکروسکوپهای پراب پویشی دیگر، از یک پراب (probe) تیز که بر روی سطح نمونه تحت بررسی حرکت میکند، استفاده میکند. | Atomic Force Microscope |
طیفسنجی جرمی (MS) یکی از روشهای طیفسنجی است که شامل جداسازی یونهای یک یا چند اتمی بر پایه نسبت جرم به بار (m/z) و اندازهگیری m/z و فراوانی یونها در فاز گازی است. به عبارت دقیقتر طیفسنجی جرمی به بررسی نسبت جرم به بار مولکولها با استفاده از میدانهای الکتریکی و مغناطیسی میپردازد. | Mass Spectroscopy |
تشدید مغناطیسی هسته (NMR) یک پدیده فیزیکی بر اساس مکانیک کوانتمی است. در حضور یک میدان مغناطیسی قوی، انرژی هستههای عناصر مشخصی به علت خواص مغناطیسی این ذرات به دو یا چند تراز کوانتیده شکافته میشوند. الکترونها نیز به طریقی مشابه هسته عمل میکنند. انتقالات میان ترازهای انرژی القاشده مغناطیسی حاصل میتواند با جذب تابش الکترومغناطیسی با بسامد مناسب انجام شود. درست شبیه انتقالات الکترونی که با جذب تابش فرابنفش یا مرئی صورت میپذیرد. اختلاف انرژی بین ترازهای کوانتومی مغناطیسی برای هستههای اتمی به مقداری است که با تابش در گسترهای از ۰٫۱ تا ۱۰۰MHz مطابقت دارد. طیفبینی NMR هم به منظور کارهای کمّی و هم به منظور شناسایی کیفی مولکولها مورد استفاده قرار میگیرد. هر چند که قدرت اصلی این دستگاه در شناسایی کیفی ترکیبات آلی و زیستی بسیار پیچیدهاست. | Nuclear Magnetic Resonance |
کمسیون انرژی اتمی ایالات متحده آمریکا (AEC) یک سازمان دولتی در آمریکا بود که بین سالهای ۱۹۴۷ تا ۱۹۷۴ مسئولیت کنترل و توسعه انرژی هستهای در ایالات متحده آمریکا را داشت. این سازمان توسط کمیسیون قانونگذاری هسته ای جایگزین شد. | Atomic Energy Commission |