در این قسمت لغات زمین شناسی – جغرافی بخش 3 عرضه شده است.
لغات زمین شناسی – جغرافی صفحه اصلی – کلیک کنید
خرید لغات زمین شناسی – جغرافی / مجموع لغات در کل رشته ها / لغات بر حسب گروه بندی چند رشته
لغات زمین شناسی – جغرافی بخش 3
جنگلهای مخروطی مرکب از درختان پیوسته سبز و مخروطی که دارای برگهای سوزنی و چوبهای نرم تجارتی می باشند. وسیع ترین جنگلهای مخروطی در کانادای شمالی، شمال آسیا و اروپا قرار دارند. | Coniferous forests |
حفاظت- دربوم شناسی، استفاده از منابع طبیعی به طریقی كه از ضایعات غیر لازم یا تباه كردن آنها جلوگیری شود. | conservation |
محافظه کار کسی که از طرفدار سنن و آداب گذشته است و با نوآوری ها و تشکیلات جدید مخالفت می ورزد . | conservator |
صورت فلكی- مجموعه ای از ستارگان كه بر حسب ظاهر شكل خاصی برای آنها قائل شده و هر یك را بر حسب شكل مربوط نامگذاری كرده اند | Constellation |
مجلس مؤسسان هیئت قانگذاری ویژه ای که امور تهیه قانون اساسی را به عهده دارد . | Constituent assembly |
قانون اساسی مجموعه اصول بنیادی یک ملت یا یک جامعه سیاسی که قدرت و وظایف حکومت را معین و حقوقی را برای مردم تضمین میکند . | Constitution |
توپوگرافی ساختمانی، بررسی چگونگی ابعاد ارتفاعی فضای ساخته شده است. | Construction/ building topography |
قاره، یکی از توده های خشکی بزرگتر و غیر منقطع که سطح زمین به آن تقسیم می شود اروپا، آسیا، آمریکای شمالی و آمریکای جنوبی، استرالیا و قاره قطب جنوب | Continent |
آب و هوای قاره ای- آب و هوای درون قاره های بزرگ كه دامنه وسیع تغییرات درجه حرارت از جمله مشخصات آن بوده و به سبب دوری از اقیانوس قابلیت باران زایی آن كم و مختصر به اوایل فصل تابستان است | Continental climate |
اشتقاق خشکی های نظریه رانه قاره ای | Continental drift |
كوی قاره ای- قاره و پایاب های پیرامون آن كه تا لبه سراشیب قاره ای گسترده شده باشد و یا به زبانی دیگر قسمتهای افقی پوسته زمین(اعم از خشكی یا زیرآب) تا لبه گودال های زیرآب | Continental platform |
دریای قاره ای شاخه ای از اقیانوس که بدرون قاره کشیده شده باشد مانند دریای بالتیک، خلیج فارس و خلیج هودسن. | Continental sea |
فلات قاره +ژرفاشیب | Continental shelf |
سراشیب قاره ای- قسمتی از كف دریا و اقیانوس كه از لبه خارجی فلات قاره شروع شده و تا ژرف ترین قسمت گسترش یافته باشد | Continental slope |
انقباض | contraction |
منظومۀ شهری- یك منطقۀ جغرافیایی وسیع كه در برگیرندۀ چند حوزۀ حكومت محلی است كه از حیث اجتماعی- اقتصادی، منطقۀ شهری | conurbation |
انتقال گرما هنگامی که قسمت زیرین یک مایع یا گاز تحت تأثیر گرما قرار گیرد، گرم و منتسط شده و از غلظت آن کاسته می شود و در نتیجه به سوی بالا روان گردیده و در واقع گرما را با خود منتقل می سازد و در مقابل قسمت های سرد بالا جای خود را با قسمت گرم شده عوض کرده و بسوی پائین جریان می یابد. | convection |
باران همرفت که بر اثر عمل انتقال گرما در جو ریزش نماید. | Convection rain |
کنوانسیون(پیمان بین المللی ) موافقتنامه ای که بین چندین دولت منعقد می گردد و پیوستن سایر دول به آن آزاد است مانند کنوانسیون وین و غیره . | Convention |
مس فلزی به رنگ عنابی روشن با علامت شیمیایی cu بسیار نرم با قابلیت هدایت حرارتی و الکتریکی مناسب. کاربرد آن به میزان وسیعی بصورت سیم و مفقول جهت مصارف برقی است . | Copper |
مرجان جانوران آهکی تراونده ای که معمولاً در آبهای گرم و بصورت دسته جمعی زندگی می کنند. این جانوران به آبهای صافی که سرشار از اکسیژن بوده و مواد غذایی حاصله از موجودات ذره بینی فراوانی را در برداشته باشد نیازمند هستند . | Coral |
جزیره مرجانی صخره مرجانی که دور از ساحل واقع شده و بوسیله گل و لای پوشیده شده باشد. اینگونه جزایر از نظر رشد گیاهان محیط مناسبی بوده و اغلب سبز و خرم هستند. | Coral island |
لجن مرجانی توده ای از خرده های بسیار ریز مرجانی که در ژرفا شیب و پیرامون آبسنگ مرجانی انباشته شده باشد . | Coral mud |
راهرو، دالان، دهلیز- سطحی از زمین بین دو نقطه معین كه در زمینه های ترافیك، توپوگرافی، محیط زیست و اهداف حمل و نقل به كار می رود | Corridor |
کیهانی چیزهایی که با پدیده های خارج از جو زمین بستگی داشته باشد . | Cosmic |
اشعه كیهانی- تشعشعاتی كه دارای انرژی و قابلیت نفوذ زیاد بوده و منشأ آن تاكنون بدرستی شناخته نشده است | Cosmic rays |
کنسولگری واحد اداری که دولتی برای حفظ حقوق و منافع اتباع خود در بندرها و مراکز بازرگانی یک کشور خارجی دایر می کند . | Consulate |
پنبه بوته گیاهی که بطور سالانه در نواحی معتدله و گرم می روید. | Cotton |
پنبه خیز جایی که پنبه بسیاز از آن جا بدست آید. | Cotton belt |
پنبه دانه دانه های موجود در غوزه پنبه که پس از جدا ساختن الیاف باقی می ماند .پنبه دانه دارای چربی فراوان بوده و بصورت مارگارین و روغن های آشپزخانه به مصرف می رسد. | Cottonseed |
کشور | Country |
آبرو- مجرائی كه آب در آن به طور طبیعی جریان داشته و بسوی دریا، دریاچه، كویر، باتلاق و مانند آن روان باشد | Course |
محصول زودرس محصولی که در حد فاصل میان کاشت و برداشت محصول اصلی کشت شود . | Cover-crop |
تراکم ساختمانی / پوششی | Coverage density |
مهد تمدن سرزمینی که تمدن های نخستین در آنجا پدیدار شده و بسایر جاها گسترش یافته باشد. مانند سرزمین بین النهرین . | Cradle – area |
کمر صخره پرشیب ناهموار یا قسمت پیش آمده ای از یک صخره . | Crag |
دهانه آتشفشانی گودال قیف مانندی که بر فراز قله های آتشفشان دیده می شود و محل خروج مواد گداخته و دود وگاز است. | Crater |
خزش،حرکت آهسته و کما بیش مداومی که به علت آغاز دگرشکلی تکتونیکی روی سطح گسل رخ می دهد.گسل هایی که حرکت خزشی دارند زمین لرزه های بزرگی ایجاد نمی کنند. | Creep |
تلماسه هلالی برخان | Crescentic dune |
مناطق بحرانی- نواحی آسیب پذیر | Critical area |
دمای بحرانی حرارتی که از نظر حیات و یا رشد گیاه اهمیت و یا حساسیت داشته باشد. | Critical temperature |
شلوغ، پر ازدحام | Crowded |
پوسته | crust |
پوسته زمین- پوسته خارجی زمین، به ضخامت 16 تا 48 كیلومتر است | Crust of the earth |
حرکت پوسته ای جنبش بخش های خارجی پوسته جامد زمین براثر زمین لرزه و مانند آن. | Crustal movement |
کواستا واژه اسپانیایی بمفهوم رشته کوهی که یک طرف آن دارای شیب کاملاً ملایم و طرف دیگر آن شیب تندی داشته باشد. این عارضه از اختلاف سختی و سستی طبقاتی مانند گچ ونمک که بصورت موازی قرار گرفته باشند، ایجاد می شوند . | Cuesta |
زمین های سخت زره مانند | cuirasses |
انتشار فرهنگی، كسترش(اشاعه فرهنگی)- مرحله ای كه در آن، ویژگی های فرهنگی از جامعه ای به جامعۀ دیگر منتقل می شود. | Cultural diffusion |
فرهنگ عبارت است از مجموعه تجلیات معنوی، هنری،تاریخی،ادبی،مذهبی و احساسی یک قوم یا ملت که در طول تاریخ فراهم آمده و شکل مشخصی گرفته است . | Culture |
جریان الف-حرکت و جابجا شدن آب در یک آبراه یا یک رودخانه ب-حرکت قائم یک توده هوا. | Current |
گمرک واژه پرتقالی بمفهوم مالیات و یا وجهی که دولت برای ورود یا خروج کالا و مال التجاره می گیرد . | Customs |
دوره ،زمان گردش، دوره تناوب، فاصله زمانی بین دو پدیده | cycle |
چرخه منطقه ای که فشار جو آن کم باشد چرخه یا سیکلون نام دارد. | Cyclone |
دَجاجه یا طایر یکی از جالبترین صورت های فلکی نیمکره شمالی است که ستاره های آن صلیب بزرگی را تشکیل می دهند. | Cygnus |
سد،یک ساختمان ساخت دست بشر که به منظور کنترل جریان آب از یک سو به سوی دیگر رودخانه ساخته می شود | Dam |
درمانه تولکه گیاهی دارویی است. این گیاه خیلی تلخ بوده ودر درمان خیلی از ناراحتیهای معده وروده موثر است. اصطلاحی در گریوان مشهور است که چرا روغن زردبخوری (زیادی) که دنبال در مونه تولکی بگردی. | darmanahtolky |
داروینیسم یکی از معروفترین نظریاتی که برای توضیح چگونگی تکامل گیاهان و جانوران بخصوص درباره سازش آن ها با مقتضیات محیط زندگی ارائه شده است. یان نظریه را بجهت اهمیتی که اصل انتخاب طبیعی یا انتخاب در آن دارد نظریه انتخاب طبیعی هم می گویند. | Darwinism |
مبنا نقطه، خط و یا سطح مفروضی که بعنوان مبنای اندازه گیری ها بکار رود . | Datum |
پگاه صبح زود، اول بامداد، هنگام فجر | Dawn |
آبتاز- شكستن و خرد شدن و روان شدن یخ رودخانه ها در فصل بهار و تابستان | Debacle |
دامنه واریز دامنه ثابت كه واریزه های روی آن سطحی آزاد (پایدار) تشكیل می دهند. مراجعه شود به: شیب واریزه (talus slope). | Debris slope |
تمركز زدایی- پراكنش دوبارۀ جمعیت یا كاربری زمین از از نقطه ای با تمركز زیاد به ناحیۀ بزرگتر و یا به مناطق متفاوتی كه از پیش برای آن برنامه ریزی شده است | Decentralization |
کاهش | Decline |
جمعیت رو به کاهش | Decreasing population |
اسناد، قباله ها | deeds |
باد روبش- جاكن شدن و روبیدن شدن موادی مانند خاك و شن و ماسه از سطح زمین بوسیلۀ باد | Deflation |
درجه الف-واحد سنجش گرما، در سیستم های سانتیگراد و فارنهایت ب-واحد اندازه گیری زاویه | Degree |
تحدید حدود، تحدید مساحات و زمینها | Delimit the areas |
تعیین حدود- تعیین خط مرزی دو كشور كه در مرحلۀ تعیین حدود، مسیر خط مرزی را طبق یك معاهده مشخص می كنند و به تصویب دو دولت می رسانند | Delimitation |
دلتا،قطعه زمینی آبرفتی و بادبزنی شکل که در دهانه رودخانه متصل به دریا تشکیل می شود. | delta |
تفکیک حدود،تعیین مرز،مرزبندی | demarcation |
انتقال جمعیتی- فرآیند مرحله ای خروج از نرخهای رشد جمعیتی از یك مرحله ركود اقتصادی | Demographic transition |
انباشتگی، تراكم- توسعه ای كه با تراكم همراه باشد فضای باز اندكی برجای می گذارد. | Density |
تراکم جمعیت | Density of population |
وابستگی در نتیجه تسلط، وضعیتی حاصل می شود که در آن کشورهای در حال توسعه برای انگیختن رشد اقتصادی خود باید به سیاست اقتصادی داخلی و بین المللی کشورهای پیشرفته متکی باشد . | Dependence |
وابستگی منطقه ای که از نظر طبیعی و سیاسی بوسیله کشور دیگری اداره شود . | Dependency |
بارتكفل- بخشی از كل جمعیت یك كشور كه در گروههای سنی 15-0 سال و 64 سال به بالا قرار دارند كه از لحاظ اقتصادی غیر مولد بوده و در شمار نیروی كار به حساب نمی آیند | Dependency burden |
تقلیل جمعیت | depopulation |
ناحیۀ محروم- ناحیه یا منطقه ای جغرافیایی كه وضعیت اقتصادی آن از كل كشور پایین تر باشد | Depressed area |
گودال هرگونه فرورفتگی در پوسته زمین بویژه پستی هایی که پیرامون آنها را زمینهای بلندی فراگرفته و هیچگونه رهایی از آن خارج نگردد . | Depression |
فروبار سیستم کمفشاری که در طبقات متوسط و بالای جو ایجاد گردد . | Depression/low pressure |
پدیده متلاشی شدن دانه ای – بخش سنگ به صورت دانه های مختلف الاندازه(آرن) از هم جدا می شوند. این پدیده در سنگهایی که دانه های آن مختلف الجنس و مختلف الاندازه باشند صورت می گیرد . | desagregation-granulaire |
نشیب سرازیری – عارضه مقابل فراز-زمین پست . | Descent |
بیابان- منطقه كم باران و كم گیاهی كه تا حدی از ماسه پوشیده شده و غالبا غیر قابل زیست می باشد | Desert |
فلس شدگی – متلاشی شدن به صورت لایه های نازک و تراشه هایی که لبه قطعات آن به سمت داخل برگشته اند . | desquamation |
مقصد | Destination |
جبرگرایی- اصطلاح جبرگرایی به شیوۀ تفكری اشاره می كند كه همۀ اشیاء و حوادث یا همۀ اشیاء و موجودات از نوعی خاص معین شده اند | determinism |
توسعه | development |
اهداف توسعه- هدفهای اقتصادی و اجتماعی كه یك دولت برای رسیدن به آن برای بخش تولید، نظام تولید و یا ناحیۀ بوم شناختی كشاورزی تلاش می كند | Development objectives |
قطب(كانونهای) توسعه- مراكزی كه از جمعیت یا فعالیتها و زیربناهای قابل ملاحظه ای برخوردار بوده و حوذۀ نفوذی فراتر از محدوده های فیزیكی خود دارند و اشاعه دهندۀ توسعه به سایر نقاط است. | Development pole |
شبنم- شبنم یا ژاله عبارت از بخار آب اشباع شده ای است كه با سرد شدن لایه های زیرین هوا بصورت قطره های آب روی برگ گیاهان، و یا اشیاء واقع بر سطح زمین پدیدار می شود | Dew |
نقطه شبنم وضعیتی که هوا را سرد کرده و بخار آب موجود در آن را به حد اشباع برساند . | Dew point |
قطر خط مستقیمی که از مرکز دایره و از دو طرف به محیط دایره یا کره ختم می گردد . | Diameter |
الماس نوعی کرین بلورین که تحت فشار و گرمای فوق العاده بوجود آمده باشد. | Diamond |
لجن دیاتومی نوعی گل و لای و یا لجن سیلیسی که از بقایای گیاهان ذره بینی که در آب های سرد اقیانوس ها رشد ونمو می کنند، بوجود آمده باشد . | Diatom ooze |
دایك، نفوذ ماده مذاب ازداخل درز و شکاف سنگها به سطح زمین که لایه هارابه طورعمودی قطع میکند (حالتی متقاطع بالایه بندی). | dike |
دیوال دیواره قائمی از سنگهای آذرین که از رانده شدن مواد مذاب بسوی پوسته زمین و سرد و سخت شدن آن پدید آمده باشد. | Dike/dyke |
آبادی پراكنده- الگوی آبادیهای روستایی با دهكده های پراكنده. | Dispersed settlement |
پراکندگی،پخشایش میزان گستردگی پدیده ای در یک ناحیه یا پیرامون مکان مرکزی. | dispersion |
جابه جاکردن، جانشین شدن | displace |
فاصله فاصله دونقطه، طول قطعه خط مستقیم واصل میان آنهاست . | Distance |
تقطیر- طریقه ای است برای تصفیه ماده و جدا كردن مواد از یكدیگر یا تفكیك اجزای یك جسم مخلوط كه معمولا با تغییر حالت همراه است | Distillation |
توزیع، پراكندگی- در علم جغرافیا، مترادف \”پراكنش مكانی\” است | Distribution |
نقشه پراکندگی، پراکندگی مکنی یا پخش یک نشانه فرهنگ را نشان می دهد. | Distribution map |
بخش،حوزه،ناحیه،منطقه،بلوک . | district |
سیلابکند شکافها وشیارهایی که به سبب جاری شدن سیل در روی زمین پدید آید. | Donga |
آتشفشان خاموش آتشفشانی که در دوره های ماقبل تاریخ فعال بوده و بعد از آن بخاموشی گرائیده است. | Dormant volcano |
شهرک خوابگاهی | Dormitory town |
زهكشی- بیرون كشیدن آب اضافی یك منطقه بطور طبیعی و یا مصنوعی | Drainage |
لایروبی پاک کردن گل و لای . | Dredging |
سطوح صیقل خورده ریگها در اثر سایش بادی | dreikanter |
نرمه باران باران ریز دنباله داری که اندازه قطره های آن کمتر از 5/0 میلیمتر بوده و بویژه با یک جبهه هوای گرم همراه باشد . | drizzle |
خشکی، خشکسالی، فقدان بارندگی،یک دوره آب وهوایی خشک ممتد :خشکی فوق العاده ناشی از فقدان باران است | Drought |
کشاورزی دیم شیوه ای در کشاورزی مناطق خشک که در آن از رطوبت موجود در خاک استفاده شده و بدون بهره گیری از آبیاری به کشاورزی پرداخته شود . | Dry farming |
خشكرود- دره آهكی و یا گچی كه در آن آب بطور دائم جریان نداشته باشد | Dry valley |
تلماسه- تپه یا رشته ارتفاعات شنی كه بر اثر وزش باد و جابجا شدن شن پدید آمده باشد | Dune |
غبار ذرات کوچک ذره بینی مواد جامد موجود در هوا یا جو زمین که در حال تعلیق یا در حال فرونشستن آرام هستند . | Dust |
زیستگاه، هر ساختمان یا بخشی از ساختمان که در بردارنده امکنات زندگی از قبیل امکاناتی برای خوابیدن، خوردن، پختن و بهداشت است. | Dwelling unit |
دینامیک بخشی از علم مکانیک که در آن از حرکت دستگاهها و ذرات و اجسام تحت تأثیر نیروها گفتگو می شود. | Dynamic |
قشرزمین + زمین و پوسته زمین | Earth crust |
زمین لرزه- جنبش سریع و محسوسی كه نتیجه جابجایی و یا جایگیری تخته سنگهای زیر پوستۀ زمین پدید می آید | Earth quake |
زلزله، زمین لرزه ،حرکت یا لرزش پوسته زمین که بطور طبیعی و در زیر سطح زمین منشاء می گیرد, و باعث یک تغییر دائمی در سطح زمین می شود | Earthquake |
خاور ←چهارجهت اصلی – شرق | East |
پس نشینی- پس روی آب دریا پس از مرحله بركشند(مد) | Ebb channel |
واریزه های آزاد ( چون در فضای بین دانه ها، مواد ریز دانه وجود ندارد) | eboulis libres |
غلیان تبخیری که بسرعت و همراه با تولید حباب های فراوان در داخل مایع انجام می گیرد . | Ebullition |
پژواک تکرار صوت به سبب انعکاس امواج صوتی و یا صوت مکرری که از صوت اصلی متمایز باشد. | Echo |
خسوفتیرگی نور ماه وقتی که زمین، در حال عبور بین خورشید و ماه، سایه خود را روی ماه می اندزد، ماه گرفتگی، | Eclipse Lunar |
خسوف ←ماه گرفتگی | Eclipse of the moon |
خورشید گرفتگی یا کسوف عبارت از وضعیتی که کره ماه میان زمین و خورشید قرار گرفته و خورشید را از دید زمین پنهان سازد. | Eclipse of the sun |
دایرة البروج- مسیری كه خورشید در حركت ظاهری سالانه خود به دور زمین بر كره آسمان می پیماید | Ecliptic |
بوم شناسی- بررسی علمی گیاهان و جانوران از نظر شرایط محیطی آنها مانند: دما، خاك، روشنایی، باد و رطوبت | Ecology |
توسعه اقتصادی | Economic development |
رشد اقتصادی | Economic growth |