مقالات ترجمه شده دانشگاهی ایران

لغات زمین شناسی – جغرافی – بخش 23

در این قسمت  لغات زمین شناسی – جغرافی بخش 23 عرضه شده است.

 

لغات زمین شناسی – جغرافی صفحه اصلی – کلیک کنید

خرید لغات زمین شناسی – جغرافی / مجموع لغات در کل رشته ها / لغات بر حسب گروه بندی چند رشته

 

لغات زمین شناسی - جغرافی - ایران ترجمه - irantarjomeh

لغات زمین شناسی – جغرافی بخش 23
 نوعی كانی سنگین
 BARYLITE
 نوعی كج بیل
 BECHE
 نوعی گل سفید كه ذرات فسفات آهك در آن پراكنده گشته است فسفات به عنوان گرهگها و دانه های كوچك است
 BROWN CHALK
 نوعی مرداب نمكی
 BROUAGE
 نهر و جویبارهای مقاوم و پایدار را گویند
 BALKA
 نهشته های سیلابی
 BOUSEAS
 نیزه، شاخه پیپی شكل، آب پخش كن
 BRANCH PIPE NOZLE
 نیمرخ خاكی كه فاقد افقA می باشد
 BC
 واریزه توده های سنگی
 BAROUN
 واریزه های دامنه ای و پایكوهی
 BERROCAL
 واژه وارن، خاك وارن به نوع خاكی گفته می شود كه بخش زیرین آن از خاك های رسی تشكیل یافته است
 BATISSE
 وجود سیلكیس های گرد و مدور در گل سفید
 BUQUANT
 وضع مناسب خاك در بین سایر اقسام خاك دارای ساختمان بهتری بوده و هواگیری خوب انجام می گیرد
 BODENGARE
 ویژگی های ماده بازی را گویند
 BASICITY
 هارموتوم ( اصطلاح كانی شناسی)
 BARIUM HARMOTOME
 هرم های نوك تیز وطبیعی كه به صورت برآمدگی هائی پس از عمل فرسایش در خاك و زمین دیده می شود
 BARRO OUNES
 هره خاكریز، باریكه
 BERM
 یاقوت بوهم
 BOHEMIAN RUBY
 یاقوت پوست پیازی، لعل بدخشان
 BALAS RUBY
 یخ نهشته، توده رسی كه شامل قلوه سنگ وتخته سنگ باشد یكی از فراوان ترین و مشخص ترین رسوبات یخچالی است
 BOULDER CLAY
 یكی از اقسام بیلچه هائی كه دو زائده دارد
 BEDCHON
 یكی از انواع بیل، كج بیل هایی آهنی كه كف انتهائی آن پهن می باشد
 BESOCHE
 یكی از انواع بیلچه های باغبانی و بسیار كوچك است
 BECHELON
 یكی از انواع زمین های رسی و سنگی كه با خاك های حاصلخیر مخلوط می باشد
 BELUSO
 یكی از گونه های مهم باسیل كه نوعی از آن عامل تغییر و دگرسانی سلولزهای بافت نباتی می گردد
 BACILLUS AMYLOBACTER
  كریوپدولوژی، مطالعه خاك هایی كه اشكال آنها به وسیله یخبندان های شدید مشخص می شوند
 CRYOPEDOLOGY
 آب تركیبی، آبی كه در خاك بیشتر تحت تاثیر نیروی شیمیائی تا نیروی فیزیكی نگاهداری می شود
 COMBINED WATER
 آب زندانی
 CONNATE WATER
 آب موئینه ای حاشیه ای كه بالاتر از سطح آب قرار دارد
 CAPILLATUM
 آب های آسمانی
 COSMIC WATER
 آبراه، كانال
 CHANNEL
 آبراه، كانال، ترعه
 CANAL
 آبشار پله ای یا شیب شكن پله ای
 CASCADE FALL
 آبشار پله ای یا شیب شكن پله ای
 CASCADE DROP
 آبكند، آبكند مسیل های خشك
 CADARU
 آبكند، بریدگی، شكاف های فرسایشی، شیار عمیق
 CHABBA
 آبكند فرسایشی آبدار با شیب تند
 CALANCO
 آبكندهای دوباره كنده شده
 CUT OFF
 آبگذر استوانه، آبگذری كه از زیرزمین می گذرد و دارای مجرای استوانه ای بوده و ممكن است یك مجرائی و یا چند مجرائی ساده و مركب باشد
 CULVERT BARREL
 آجر
 CHANTILLE
 آجرپزی، سفالگری
 CARRONIERE
 آراگونیت، آراگونیت كربناتی ناپایدار است ولی در ساختمان پوسته های جانداران آهكی عمومیت دارد
 CARBONATE ROCKS
 آزمایشات تكمیلی
 COMPLETION TESTS
 آشفتگی ته جریان آب را گویند
 CHAUMAS
 آلایش
 CONTAMINATION
 آلپ سفلی
 CAGNARD
 آلتی كه برای شكستن و خرد كردن از آن استفاده می كنند
 CHOPPING TOOL
 آلتی كه بوسیله آن ساقه غلات را قطع می كنند
 CHAUMET
 آلیوس
 CAOUSSANET
 آنچه كه سلول را می خورد، میكرو ارگانیسم های خاك را گویند كه عامل از هم پاشیدگی وتخریب سلولزها و بازمانده های گیاهی را می گردد
 CYTOPHAGE
 آهك
 CALX
 آهك، رس، سیلیس دار
 CALCAREO ARGILLOSILICIOUS
 آهك آمیخته با كانی آهن
 CHAGNOLE
 آهك بلورین
 CALC SPAR
 آهك بلورین، كالسیت خالص و شفاف، اسپات آهكی
 CALCAREOUS SPAR
 آهك پسند گیاهانی كه به مقدار فراوان كلسیم جذب می كنند
 CALCIPHIBE
 آهك پسند گیاهانی كه به مقدار فراوان كلسیم جذب می كنند
 CALCIPHILES
 آهك پسند گیاهانی كه به مقدار فراوان كلسیم جذب می كنند
 CALCICOLES
 آهك دار، خاك های آهك دار
 CALCAREOUS
 آهك سدیم دار
 CALCO SODIC
 آهك سنج دستگاهی كه به وسیله آن مقدار كربنات های موجود در خاك را اندازه می گیرند
 CALCIMETER
 آهك سنجی
 CALCIMETRY
 آهك شیست
 CALCSCHISTE
 آهك گریز
 CALCIPHOBE
 آهك گریز، گیاهانی كه احتیاج آنها به آهك بسیار كم بوده و خاكهایی كه آهك زیاد داشته باشند تحمل نمی كنند.
 CALCIPHOBES
 آهك گریز، گیاهانی كه احتیاج آنها به كلسیم بسیار كم بوده و خاك هائی كه دارای آهك زیاد می باشد تحمل نمی كنند
 CALCIFUGE
 آهك متراكمی را گویند كه در زیربنای ساختمان ها از آن استفاده می كنند
 CHOIN
 آهك های سیلیسی، سخت گره دار
 CAILLEBOTTINE
 آهك هایی كه از اسكلت آهكی زیستمندان ساحلی رسیفی به وجود می آید
 CONSTRUCED CALCAREOUS
 آهك، گل سفید
 CALCAREOUS
 آهك، هوموس دار
 CALCAREO HUMIFEROUS
 آهكی شدن، اشباع خاك از كربنات كلسیم
 CALCIFICATION
 آهكی كه در بخش نسبتا تحتانی خاك قرار داشته و به عنوان كود از آن استفاده می كنند
 CHACRE
 اتاق نقب در معدن، اتاقك حفره ای
 CHAMBERED HOLE
 اثر چرخ درشكه بر سطح خاك
 CACHEU
 اثر چرخه درشكه
 CHARREAU
 اثر لغزش در زمین، پارگی خاك وزمین
 COULINEE
 اثر موئینگی، مویسانی
 CAPILLARITY
 اجسام غاری، غاردار، حفره های موجود در غارها
 CAVERNOUS
 احتراق، اكسیداسیون ماده كربن دار یا هیدروژن دار كه با آزاد شدن حرارت وگاز همراه است
 COMBUSTION
 احداث ترعه و قنات، مجراسازی، هدایت مسیر
 CANALIZATION
 اراضی آهكی، دشت آهكی
 CAUS
 اراضی آیشی، نخستین شخم سالانه
 CASSAILLE
 اراضی بوریادار
 CANE EARTH
 اراضی رس داری كه با ماسه های كوارتزدار مخلوط است
 CHAINASSE
 اراضی رس داری كه متراكم و سخت بوده و شخم كردن در آن مشكل باشد
 CLITRE
 اراضی سرخس دار
 CHARDON
 اراضی سنگریزه دار
 CREIOT
 اراضی سنگریزه دار
 CLAPAREDO
 اراضی سنگریزه دار، خلیج كوچك با كناره های سنگی وشیب تند
 CALANCUDE
 اراضی سنگلاخی
 CRUAS
 اراضی سنگی آهكی
 CRIE
 اراضی سوخته و كشت نشده كه خاك های سازنده آن جز نامرغوب ترین خاك های زراعی محسوب می گردد
 CABOURLE
 اراضی شنی وماسه ای
 CUT GROUXD
 اراضی فقیر، زمین های آهكی، خشك مخلوط یا سنگ
 CALCAREOUS
 اراضی كه پوشیده از قلوه سنگها وسنگ های گرد است
 CODOULIERE
 اراضی كه دارای بوته های خاردار می باشند
 CHAPARRAL
 اراضی گدازه ای، زمین هائی كه دارای گدازه های آتشفشانی می باشند
 CULAZ
 اراضی گرانیتی را گویند كه برای كشت بلوطیان اختصاص یافته است
 CHTAIGNAL
 اراضی گرم و خشكی كه بر روی آهك های دوران سوم و یا بر سطح مواد االیتیكی قرار دارند
 CRIAS
 اراضی گودالی شكل، دره
 CROZE
 اراضی مارنی ورسی
 CANARD
 اراضی ماسه ای سرد
 COLD SAND EARTH
 اراضی محكم واستوار، زمین های بزرگ و وسیع
 CALCABLE EARTH
 اراضی مرطوب
 CABEUSON
 اراضی مسطح وافقی پایكوهی، مزرعه ودشت های زراعتی
 CLOT
 اراضی مسطح و هموار دامنه ای
 CLIU
 اراضی هوموس دار و بارور حاصلخیز
 COURTIL
 ارتباط تركیب اجسام
 CHEMICAL
 ارتفاع سانتریفیوژ
 CENTRIFUGAL HEAD
 از انواع اراضی قیری كه اندكی سخت بوده و رنگ آن بسیار روشن است
 CLOYE
 از انواع خاك رس
 CHAMISO
 از انواع رس كه خاصیت انعقاد و قابض را دارد
 CIMOLED EARTH
 از تریلوبیت های كامبرین میانی
 CONOCORYPHE
 از جانوران پر سلولی متعلق به خارپوستان اكینودرماتا كه در كرتاسه بالائی زندگی می كرده است
 CONULUS
 از جانوران پرسلولی دریائی كه فقط به صورت فسیل تا حال شناخته شده اند
 CONULAIRE
 از خاك های درون منطقه ای غنی از كلسیم
 CALOMORPHIC
 از نومولیت ها
 CYCLOOLYPEUS
 استخوان سینه، در یك سطح برجستگی های كوچك وطولی را گویند
 COAST
 استوانه ای، به سطحی گفته می شود كه احتمال دارد به وسیله یك حركت راستگرد به وجود آید
 CYLINDRIC
 استوانه قارچی شكل
 CHAMPIGNONNAGE
 استوانه و لوله كلوخ شكنی كه از دو سری دیسك با قطرهای متفاوت تشكیل یافته است
 CRODKILL
 اسلوب كشاورزی، روش كشاورزی، شخم وشیار
 CULTURAL MAKING
 اسید سیتریك
 CITRIC ACID
 اسیر، ربایش
 CAPTURE
 اشتاق قاره ها، تغییر مكان قاره ها
 CONTINENTAL DRIFT
 اصطلاح آلپ
 CANNAIE
 اصطلاح آلپ سفلی، قله كوه
 COGOL
 اصطلاح بولونی، غلطك زدن برروی گل ولای
 CHOLER
 اصطلاح پرتغالی، خاكهای آهكی
 CALICO
 اصطلاح روسیون، سنگلاخ
 CAROL
 اصطلاح ژئوتكنیك، كاهش عناصر و مواد زاویه دار در اثر عمل شكستن و یا خرد كردن و یا برخورد مواد با یكدیگر كه تبدیل به شن و ماسه می شوند
 CRUSHED
 اصطلاح ژئوتكنیك، قسمتی از تراكمی كه خاك از دست می دهد
 COMPRESSION
 اصطلاح سن تونژ، خاكهای گل سفید دار
 CHAPLE
 اصطلاح فنی، ضربه های متوالی ومنظم برنمونه خاك را گویند
 CASAGRANDE OF AP APPARATUS
 اصطلاح كاتانی پناهگاه كوچك، خلیج تنگ وباریك
 CALELLA
 اصطلاح لهستانی خاك های مرطوب وسیاه
 CEPUCHY
 اصطلاح محلی پرووانس، لایه های رسی شیستی اراضی لیگنیت دار كه حاوی انواع صدف های فسیلی است.
 CLOVISSOI
 اصطلاح وانده
 CHIFFE
 اصطلاح، بهبود، عمل اصلاح
 CORRECTION
 اصلاح خاك به وسیله افزایش كود
 COMPOSTER
 اضافه كردن كلسیم بر روی خاك های آهكی، مارنی، آهك های غباری
 CALCIC AMENDEMENT
 افت بحرانی، افقی كه بدهی بحرانی را ایجاد می كند
 CRITICAL HEAD
 افق C، علامت سنگ مادر كه در زیر خاك قرار داشته
 C
 افق خاكی كه ساختمان منشوری داشته، دارای مجاری باریك با خاك های سیالیتیكی می باشد
 CANUTILLO
 افق رنگارنگ
 COLOURED HORIZON
 اقلیم
 CLIMATE
 اقلیم خاك، نوع خاك جدید وجوانی كه در حالت نرمال تحت تاثیر اقلیم مشخص قرار دارد
 CLIMATIC SOIL
 اقلیم سرد
 COLD CLIMATE
 اقلیمی، تقسیم نردبانی به ویژه در طول سال های زندگی مشخص
 CLIMATICAL
 انباشته، توده شده، مجتمع
 COACERVATION
 انجماد، ماسیدگی، تغییر حالت یك ماده از مایع به جامد است
 CONGELATION
 اندود خاك های رسی چسبنده بر دیواره ها وته یك مخزن برای اطمینان یافتن از نداشتن سوراخ و منفذ در مخزن
 CORROI
 انسان شانسلاد
 CHANCELADE MAN
 انسان كرومانیون
 CROMAGNON HUMAN
 اواولیت های كانابین اوالویت هایی كه به علت داشت رنگ حنائی بدین نام موسوم گشته اند
 CANNABINES O OLITES
 اوپال معمولی
 COMMON OPAL
 باعث نگهداری آهك می شود
 CALCONITRE
 باغچه
 COTILOT
 بافت آواری، یافت تخریبی
 CLASTIC TEXTURE
 بتون كنترل شده
 CONTROLLED CONRETE
 بتون مخلوط مصالح سنگی شامل ماسه با سیمان وآب با آهك
 CONCRETE
 برجستگی های شاخك شكل موجود در خاك را گویند
 CORNU
 برجستگی هماهنگ، برآمدگی های یكنواخت
 CONFORMABLE RELIFE
 برخی از آنها را یون های مبادله ای گویند ومی توانند یا محلول عناصر یاد شده در خاك جابجا شوند بعضی دیگر غیر قابل انتقال بوده و عمل مبادله صورت نمی گیرد
 CATION
 برخی از بخش های بستر رودخانه كه به هنگام طغیان آب آن را فرا می گیرد
 COUARDE
 برش آهكی
 CALCAREOUS BRECCIA
 برگردانیدن وزیرو رو كردن خاك پای بوته ها را گویند
 CHAUSSAGE
 برندگی، خراشیدگی
 CORRASION
 برهنه سازی شیمیایی
 CHEMIC DENUDATION
 برهنه، لخت، خالی
 CALVERO
 بستن
 CLOSE
 بشكل پوسته ای و قشری كه بصورت افقی گسترده شده اند
 CRUSTIFORME
 بلورین، ماده ای كه به بلور شباهت دارد، جسمی كه ویژگی های بلور را دارد
 CRYSTALLINE
 بوم دو كانادا، تربانتین كانادا
 CANADA BALSAM
 بوم دو كانادا، تربانتین كانادا
 CANADA BALZAM
 به آهكی گفته می شود محتوی ذرات ماسه بوده و به صورت واریزه دیده می شود
 CRAON
 به باند زمینی گفته می شود
 CRETION
 به خاك های اطلاق می گردد كه از سنگ اصلی ناشی شده است
 C SOIL
 به خاك های باتلاقی گفته می شود كه در كنار نهرها دیده می شود
 CAOULOS
 به خاك هایی گفته می شود كه محتوی ذرات آهك است
 CRANETTE
 به خلیچ كوچكی گفته می شود كه پهنای آن 3 كیلومتر و درازای آن 4 كیلومتر یا بیشتر است
 CALA
 به زمین های فقیری گفته می شود كه محتوی مواد خاكستری است
 CINDER ASHES
 به سیستمی كه فرود آمدن هواپیما را در روی جایگاه یا كشتی های هواپیما بر كنترل می كند، اتلاق می شود
 CARRIER CONTROLLED APPROACH
 به گونه ای از خاك های چرب چسبنده گفته می شود كه پس از خشك شدن تبدیل به كلوخه های كوچك و متراكم می شوند.
 CASSI
 به گونه ای از خاك های پودزولی گفته می شود كه در نتیجه تخریب و دگرسانی سنگ های كربنات دار می باشند
 CALCAREOUS PODZOL
 به نوعی آهك گفته می شود كه از قطعات ریز تشكیل یافته است
 CRAYE
 به نوعی توف اطلاق می گردد كه بر سطح خاك ها، سخت و سنگریزه دار قرار گرفته است
 CRAN
 بهره برداری از مزارع كشاورزی، زمین قابل كشت، مزرعه
 COLONGE
 بهم چسبیدن، تركیب كردن
 CONGLUTINATE
 بهم خوردگی، بهم خوردن
 COLLISION
 بهم فشردگی، تراكم
 COMPACTION
 بی نظم، آشفتگی
 CHAOS
 پابرسران، سفالوپودا، سرپایان
 CEPHALOPODA
 پاره سنگ
 CAYE
 پاره سنگ های شكسته وزاویه دار واستخوانی شكل كه در سطح تحتانی شیست ها وجود دارد كه در اثر بهره برداری از شیست ها تولید شده است
 CHEBIURE
 پاكی، پاك كردن
 CLEANSING
 پایداری
 CONSISTENCE
 پبچ نردبانی
 CORKS CREW STAIRS
 پتانسیل بحرانی
 CRITICAL POTENTIAL
 پتانسیل موئین
 CAPILLARY POTENTIAL
 پرتگاه صخره، سراشیبی كناره دریا
 CLIFF
 پرتو افشانی ضعیف سنگ
 CLAPOUN
 پرتوافشانی سنگ
 CLAPPA
 پروانه آبی، دستگاهی است كه بوسیله آن تندی آب را در هر نقطه اندازه می گیرند
 CURRENT METER
 پستانكی
 COURONNE
 پشته های بزرگ سنگی در مزرعه
 CHINON
 پلاتفرم مرجانی
 CORALLINE PLATFROM
 پودری كه شامل ذرات درشت و زبر بوده و به عنوان مواد منفجره مورد استفاده قرار می گیرد
 COARSE GRAINED POWDER
 پوزولان های رسی- شیستی
 CLAYS AND SHALES POZZOLANS
 پوست كروكودیلی
 CROCODILE SKIN
 پوسته زمین، قشر، لایه، بخش سختی كه در اثر سخت شدن لایه نرم سطحی پدید می آید
 CRSUT
 پوشش، لفافه
 COVER
 پوشش، لفافه
 CONCEAL
 پوشش گیاهی، كشت پوشش
 COVER CROPS
 پوشش لفافه، مجموعه زمین های رسوبی یا آتشفشانی را گویند
 COVERING
 پوشش نباتی را گویند كه قسمت زیرین آنرا ریگ و ماسه تشكیل می دهد
 CHIF
 پولك، تیغه، فلس
 CHIP
 تبادل كاتیونی
 CATION EXCHANGE
 تبدیل، تقارب، همگرایی
 CONVERGENCE
 تبلور، بلورسازی، انجماد و تبلور كند و آرام مایعی كه موجب پیدایش تركیب شیمیائی یكی یا چند كانی های فراوان می شود
 CRYSTALLIZATION
 تپه كوچك
 COS
 تثبیت، سخت
 CONSOLIDATION
 تخت سنگ گل سفید
 CREUSAUX
 تخته سنگ هائی كه از سنگریزه های گرد و مدور تشكیل یافته
 CORREE
 تخته سنگ های جدا شده از كوه را گویند
 CARRON
 تخته سنگ های سنگریزه دار
 CHALY
 تخلخل كلوخه ای
 CLUMPY POROSITY
 تخلخل موئینه ای، نسبت خلل و فرج موئینه ای به حجم كل سنگ یا خاك را گویند
 CAPILLARY POROSITY
 تراس در امتداد خطوط تراز
 CONTOUR TERRACE
 تراكم
 COMPACTAGE
 تراكم سنگ های صاف
 CLAPS
 تراكم سولفات كلسیم در افق خاك
 CS
 تراكم، پدیده های خودبه خودی وطبیعی
 COMPACTION
 ترجمه از واژه kalk factor سویس، نسبت مقدار اكسیدهای آهك و منیزیوم را گویند
 CALCIS FACTOR
 ترك ها، درزه ها
 CRACKS
 تركیب بنیان، تركیب رادیكال
 COMPOUND RADICAL
 تركیب ساختمانی
 COMPOUND STRUCTURE
 تركیب شیمیائی خاك ها
 CHEMICAL COMPOSITION OF SOILS
 تركیب های اصلی خاك مانند واریزه های سنگی و موادی كه از آن حاصل شده است
 COMPOSANT
 تشكلات مجتمعی، تبادل یك عنصر در ساختمان مولكولی بخشی از مواد آلی ومعدنی خاك كه سطح فعالی برای تبادل كاتیونی دارا می باشد
 COMPLEXATION
 تغییر شكل دائمی و تدریجی حاصل از اثر تنش ها در اجسام صلب و یا مصالح متشكل از دانه ها كه بعد از برداشتن اثر تنش به حالت اولیه بر نمی گردد
 CREEP
 تغییر شكل سطحی یك لایه وچینه و یا طبقه شیستوزیته به وسیله چین های كوچك و بهم فشرده كه با همدیگر موازی بوده و اغلب نوك تیز می باشند
 CRENULATION
 تفاله آهن، تراكم وانباشتگی تركیبات آهن و منیزیوم در خاك
 CLINKER
 تفاله های سائیده آهن كه اغلب در ساختن بتون های رسی مورد استفاده قرار می گیرد
 CINDERY
 تقویم
 CALENDER
 تكتونیك پوششی مجموعه تغییر شكل های حاصله بوسیله یك پوشش رسوبی را گویند كه از پی سنگ اصلی خود جدا شده است
 COVERING TECTONIC
 تكلیس، عمل تبدیل فلزات به اكسید ها بوسیله حرارت دادن در هوا
 CALCINATION
 تكه پاره های آهك
 CASTILLE
 تل سنگ
 CANTAREL
 تل سنگ بر فراز قله توده انباشته
 CAIRN
 تلفات آبرسانی
 CONVEYANCE LOSSES
 تنش، كشش، فشار كششی
 CONTRAINTE TENSION
 تنش تراكمی، تنش فشاری، تنش فشارنده
 COMPRESSIVE STRESS
 توان زرد شدن، قدرت زردگرائی
 CHLOROSANT POWER
 توان سلولی خاك
 CELLULOLYTIC POWER THE EARTH
 توپاز ساختگی، كوارتز زردرنگ
 CITRINE QUARTZ
 توده، انباشته، كپه
 CONGERE
 توده سنگ، دانه های ناهمگن
 CLAPIAR
 توده سنگریزه
 CASCAJE
 توده های بزرگ سنگی
 CHIART
 توده های متراكم پاره سنگها وسنگها
 COMPAYER
 تورب اقلیمی، توربی كه در شرایط اقلیم معتدل مرطوب و بدون وجود سفره فرآتیك تشكیل می گردد
 CLIMATIC PEAT
 تورب زار طنابی شكل، تورب زار سیمانی
 CORDED PEATERY
 تورب مخلوط، كود مخلوط تورب دار
 COMPOSTED PEAT
 توف آهكی
 CALC TUFA
 توف آهكی، سنگ رسوبی آهك با منشاء شیمیائی كه بوسیله عمل رسوبگذاری در آب های شیرین و ملایم تشكیل می شود
 CALCAREOUS TUFA
 توف بلورین، نوعی توف را گویند كه چندین سطوح كوچك در آن دیده می شود
 CRYSTALINE TUFF
 توف رس دار در كف دره ها خاك های ریگ وشن دار آهكی، قشر عمیق بخش فوقانی افقC را بوجود می آورد
 CLAYEY TUFF
 توف سینریت
 CINEREOUS TUFF
 توف ولكانیكی را گویند كه از خاكسترهای آتشفشانی سخت و صلب تشكیل یافته است
 CINERITIC TUFF
 تیغه تكتونیكی، پولك زمین ساختی، به مجموعه رویهم رفتگی های تیغه ای شكل گویند
 CHIP TECTONIC
 جایگاه، حفره، چاله
 CORRIE COMB BOWL
 جایگزینی پوششی
 COVERING CUBSTITUTION
 جدول جریان، جدولی كه می توان از آن برای پیش بینی زمان و سرعت جریان های جزر و مدی استفاده كرد
 CURRENT TABLE

 

لغات زمین شناسی – جغرافی بخش 23
Irantarjomeh
لطفا به جای کپی مقالات با خرید آنها به قیمتی بسیار متناسب مشخص شده ما را در ارانه هر چه بیشتر مقالات و مضامین ترجمه شده علمی و بهبود محتویات سایت ایران ترجمه یاری دهید.