مقالات ترجمه شده دانشگاهی ایران

لغات زمین شناسی – جغرافی – بخش 18

در این قسمت  لغات زمین شناسی – جغرافی بخش 18 عرضه شده است.

 

لغات زمین شناسی – جغرافی صفحه اصلی – کلیک کنید

خرید لغات زمین شناسی – جغرافی / مجموع لغات در کل رشته ها / لغات بر حسب گروه بندی چند رشته

 

لغات زمین شناسی - جغرافی - ایران ترجمه - irantarjomeh

لغات زمین شناسی – جغرافی بخش 18
نهشتگی راسی مخروط افکنه
Fanhead Deposition
بین مخروطی
Interfan
فرا انباشتی
Aggradational
یخ فرا انباشتی
Aggradational ice
دیرینه خاک
Paleosoil
مدل سازی زمین شناسی
chronostratigraphically
ابردوران
Supereon
دوران ها
Eras
دوره ها
Periods
دورها
Epochs
آشکوب ها
Stages
فوقانی، بالایی
Upper
میانی، وسطی، اواسط
Middle
اواخر
Late
تحتانی، زیرین
Lower
پلیستوسن تحتانی
Lower  Pleistocene
اوایل
Early
ژوراسیک فوقانی
Upper Jurassic
کامبرین میانه
Middle Cambrian
ماسه سنگ ژوراسیک فوقانی
Upper Jurassic sandstone
سنگواره های اوایل دوره ژوراسیک
fossils of Early Jurassic age
ابردوران فانروزوئیک
Phanerozoic Eon
پالئوزوئیک
Paleozoic
مزوزوئیک
Mesozoic
سنوزوئیک
Cenozoic
هادیئن
Hadean
آرکیئن
Archean
پروتروزوئیک
Proterozoic
مارن
Marl
تورتونین
Tortonian
رخنمون
Outcrop
ریخت چینه شناسی
Morphostratigraphic
سرچشمه، آب فرادست
headwater
آبرو، نهر
Watercourse
رسوب پادگانه ای، نهشته پادگانه ای
terrace deposit
پرشدگی آبرفتی
Alluvial fill
خط تراز
contour line
نقشه مسطحاتی
planimetric
کلسیمتر برنارد
Bernard calcimeter
اغراق قائم، اغراق ارتفاعی
Vertical exaggeration
شیب ظاهری
apparent slope
فاصله ارتفاعی
Elevation interval
رخساره های رسوبی
Sedimentary Facies
سنگ آواری، پارآوار
clast
سنگ آوار
Lithoclast
آذر آواری
pyroclastic
آتشفشان آواری
volcaniclastic
آب آوار
hydroclast
برجا آوار
autoclast
تنش آواری
cataclastic
درشت آوار
phenoclast
زیست آوار
bioclast
شیشه آواری
Vitroclastic
جریان سفره ای
Sheetflood / Sheet-flood
خاکشناسی
Pedological
ادامه فراسو
Upward continuation
سنگ کربناته
Carbonate rock
کانال تغذیه کننده
feeder channel
کالکولیتیک
Chalcolithic
کوهپایه
Foot Hill / foothill
جریان گل و لای
Mud flow
جریان رود با انشعابات متعدد، رود گیسووار
Braided stream flow
کانال جریان
channel flow
فصل تابستان
rabi season
سنگ شناسی
Lithology
ناحیه هوازدگی
WEATHERING ZONE
خاک برون منطقه ای
Azonal soil
خاک منطقه ای
zonal soil
خاک بین منطقه ای
Interzonal soil
دیرینه کانال
Paleochannel
دست ساخته
Artefact
هولوسین
Holocene
هرسینیایی
Hercynian
کوهزایی واریسکی
Variscan orogeny
متر بالاتر از سطح دریا
m.a.s.l. / MASL (meters above sea level)
مربوط به دوران پیدایش انسان
anthropic
تبدیل به قطب
reduction to the pole
از انواع خاك های گچی
ALBIL SOIL
از انواع خاك های گچی
ALBUS EARTH
از پالمان خاك شناسی سوئیسی
AMPHIPERCOLATE
از نئوسیلیكات ها در سیستم تریكلینیك متبلور می شود
AMPHIBOLOID
اسید آسپاراتیك
ACID ASPARATIC
اسید اوگزالیك
ACID OXALIC
اسید پارافینیك
ACID PARAFFINIC
اسید پالماتیك
ACID PALMATIC
اسید پیكولین كربونیك
ACID PICOLIN CARBONIC
اسید دوست
ACIDOPHILE
اسید سازی خاك
ACIDIFICATION DU SOL
اسید شویی مصنوعی
ARTIFICIAL ACIDIFICATION
اسید ضعیف
ACIDOID
اسید فسفریك به فرمول PO4H3
ACID PHOSPHORIC
اسید فعال
ACTIVE ACIDITY
اسید كربونیك
ACID CARBONIC
اسید كرنیك
ACID CRENIC
اسید واقعی
ACTUAL ACIDITY
اسیدهائی كه امكان دارد در كانسارهای سیلیكات موجود باشد
ALUMOSILICEOUS ACID
اصطلاح بورگونی جنوبی ،شخم كردن،استعمال گاوآهن،كشت وزرع
ARIR
اصطلاح پتروگرافی (سنگ آمفیبولیت)
AMPHIOBOLITE
اصطلاح پتروگرافی آندزیت
ANDESYTE
اصطلاح جغرافیایی گیاهی در لغت به معنی پاد اوج
ANTICLIMAX
اصطلاح جغرافیایی نواحی اطراف آلپ
ADRET
اصطلاح خاك
AMENDER
اصطلاح زارعتی ماده ای كه رس دارد
ARGILO
اصطلاح زمین شناسی ،گرانیت آناتكسی
ANATEXIE GRANITE
اصطلاح زیست شناسی ،تضاد بین دو موجو زنده كوچك كه بیش از یكی از آنها در محیط باقی نمی ماند
ANTIBIOSIS
اصطلاح شیمی
AMINO
اصطلاح شیمی آمید ،موادی كه از مواد آمونیاك دار مشتق می شوند
AMID
اصطلاح شیمیایی
AMINOCETIC ACID
اصطلاح شیمیایی عمل آمید ها را گویند
AMIDO
اصطلاح شیمیایی محلولی كه هادی جریان الكتریسیته است
ANAPHORESE
اصطلاح كارتوگرافی
AR
اصطلاح كانی شناسی
ALLEVARDITE
اصطلاح كانی شناسی ،آنوكسیت
ANAUXITE
اصطلاح كانی شناسی،آپاتیت
APATITE
اصطلاح كانی شناسی،آنتیگوریت
ANTIGORITE
اصطلاح كانی شناسی،آندالوزیت
ANDALUSITE
اصطلاح كانی شناسی،آندزین
ANDESINE
اصطلاح كانی شناسی، این كانی یكی از اقسام چند شكلی روتیل است
ANATASE
اصطلاح كشاورزی ،كودبخشی
AMENDMENT
اصطلاح ناحیه آنژو جائی در مزرعه كه آب می چكد
APURE
اصطلاح ناحیه اوزن ،خاك های رسی،ولیموئی
ARGILLOOS
اصطلاحی است كه به لس گفته می شود
ARGILLYTE
اصطلاحی است كه به لس گفته می شود
ARGILLITE
اصلاح خاك
AMELIORATION SOIL
اصلاح خاك
AMENDMENT
اصلاح خاك، بهسازی خاك
AMELIORATION
اصلاح شیمی آلكالمید
ALCALAMIDE
اصلاح كانی شناسی (آمفیبول)
AMPHIOBOLE
اصلاح كانی شناسی آلوفان
ALLOPHANE
افق زیرین خاك
Ae
اقلیم شناسی كشاورزی
AGROCLIMATOLOGY
اكتینولیت (اصطلاح كانی شناسی)
ACTINOLITE
اكسید آلومینیوم
AL2O3
الا بردن سطح خاك جهت جلوگیری از عمل فرسایش كه اغلب در دامنه ها شیب هائی كه به كشت مو اختصاص دارد انجام می دهند
ASCENT OF A EARTH
اوبل ،اثر عمیق وچرخ های درشكه در سطح راه ها را گویند
AUBEL
اوتونین ،از اشكوب های تحتانی دوره پرمین
AUTINIAN
اوتیژن،موادی كه در یك نقطه متمركز شده و وجود آن به زیان كانسارها و مواد آلی تمام می شود
AUTHIGENE
اوریس مبریدیوم ،در سیستم مكعبی متبلور می شود سختی آن 4تا 4/5 چگالی 4/13
AUROSMIRIDIUM
اوریكالیست
AURICHALCITE
اورینیاسین
AURIGNACIAN
اوژلیت در سیستم مونوكلینیك متبلور می شود.درجه سختی آن 4/5 تا 5 چگالی 2/7 می باشد
AUGELITE
اوژیت ،سیلیكاتی است طبیعی از دسته پروكسن ها در دستگاه كج لوژی متبلور می شود
AUGITE
اولاكوژن
AULACOGENESIS
اونیكس الجزایری
ALGERIAN ONYX
اوورسیون ، بخش تحتانی ائوسن فوقانی دوران سوم در حوزه پاریس
AUVERSIAN
باتلاق -لجن زار-دریاچه شور
AINTZIRA
باتلاق كوچك
ACROLIS
باتلاق لجن زار
ALIGAS
باتلاق ولجن زاری كه دارای گل ولای فراوان بوده وبسیار متخلل است
ALCARAZAS
باتلاق هائی كه به طور موقت وفصلی خشك شده وبرای كشت آماده است
ASSEC
بادامی شكل.به سنگهائی اطلاق می گردد كه عناصر سازنده آن شكل بادامی دارند.
AMYGDALOID
بارش جوی
ATMOSPHERIC PRE-CIPITATION
باكتری ازت زا گونه ای از باكتری های هوازیكه اندازه قطر آن 5 میكرون بوده ودارای مژه های فراوان بوده وباعث تثبیت ازت در آتمسفر می شوند
AZOTOBACTER
باكتری های ازت دار كه مقدار آنها در خاك های مناطق جنگلی كمتر از مناطق زراعتی است
AZOTOBACTER INDICUM
بالا بردن سطح خاك جهت جلوگیری از عمل فرسایش كه اغلب در دامنه ها شیب هائی كه به كشت مو اختصاص دارد انجام می دهند
ASCENDING A SOIL
بتون رسی
ARGILLOUS CONCRETE
بخشت زیرین وسخت خاك را گویند كه محتوی تركیبات آهن دار است
ALIOS
برجا،موادی كه از سنگ مادر حاصل می شود
AUTOCHTHON
بلندی ارتفاع
AUTURO
بلندی ارتفاع نقطه ای را گویند
AUTO
بندپایان
ARTHROPODA
بوكسیت ،هیدارت آلومنیوم كه متبلور ویا بی شكل است
ALUMOGEL
بوكسیت ،هیدارت آلومنیوم كه متبلور ویا بی شكل است
ALUMOFROST
به آهكی گفته می شود كه بسیار دانه ریز است.زیرا سطح برخورد آهك با عوامل بیرونی بسیار پهن وگسترده است
ATTACK
به چاهی اطلاق میشود كه بر روی لایه های آبرفتی حفر شده باشد
ALLUVIAL WELL
به خانه هایی گفته می شود كه دیوارهای آن گچ بری شده باشد
ALGAMASSE
به زمین های بایر اطلاق می گردد
ARMEAS
به زمینی گفته می شود كه كار روی آن خوب انجام نشده است
APLAQUERE
به زندگی میكربی فعال گفته می شود كه در محیط شوره سازی انجام می گیرد.
ACTIVE
به گونه ای خاك های سفید رسی وآهك دار گفته می شود
AUBUE
به گونه خاك های رسی گفته می شود كه رس و سنگریزه فراوان دارد
ARGILLO-PEBBLY
به ماده ای گفته می شود كه در اثر انحلال از سوئی می تواند یون های +H , از سوی دیگر یون های OH منفی را آزاد كند
AMPHOTER
به مجموعه كانی های سنگین در خاك گفته می شود
ASSOCIATION OF HEAVY MINERALS
به معنی رس آبی رنگ است
ARZIYE
به نوع خاك های گفته می شود كه رنگ خاك سرخ یا قهوه ای بوده ودر نقاشی به كار می رود
ARMENIE
به نوعی از خاك ها گفته میشود كه قسمت زیرین آن مرطوب بوده ودر تكامل ودگرگونی می باشد
AGAIROL
به نوعی خاك رسی گفه می شود – مقدار رس آن 40 تا 60 درصد است
ARGILLOARENACEOUS
به نوعی شیشه درجه بندی شده سیفون دار كه برای گرانولومتری مورد استفاده قرار می گیرد
ATTERBERG FLACON
بهم زن مكانیكی
AGITATOR
بهمن : توده های متراكم برف
AREIN
بی آروارگان
AGNATHES
بی آروارگان
AGNATHA
بی شكل (از نظر بافت وساخت)
AMORPHOUS TEXTURE
بیل گاو آهن
AISSADE
پاك كردن وهرس مواد زاید درختان پیش از جوانه زدن
ASSERTER
پایداری آگرگات ها
AGREGATES STAIBILITY
پرتگاه
ALGARE
پوشیده از شن وماسه
AREINER
پوشیده از گل و لای
ABEUVRER
پیرودوتیت -تیپ آلپ
ALPINE PERIDOTITE
تئوری صعودی ،تئوری بالا رونده
ASCENSIONAL THEORY
تبدیل زمین زراعتی به چمن
APRIEIER
تبر-بیل
AKS
تپه كوچك
AMBOUIN
تجزیه كردن،موشكافی
ANALYSE
تجمع خاك
ASSOCIATION OF THE SOIL
تحول وتبدیل سنگ یا كانی به خاك های رسی
ARGILIZATION
تحول وتكامل خاك
ACTIVE
تراس آبرفتی
AALUVIAL TERRACE
تراس آلتی پلاناسیون
ALTIPLANTION TERRCE
تراس تراكمی،تراس توده ای
ACCUMULATION TERRACE
تراكم خاك بادرفتی
ACCUMULATION AEOLIAN SOIL
تراكم ماده، توده ماده
AGGREGATION MATERIAL
تركیب سیلیس با نمك های آلومینیوم چنین تركیباتی با آهن تولید خاك های محلول كاذب را می كند
ALUMINO SILICIC ACID
تشكیلات رسوبی یا غیر رسوبی بدون فسیل را گویند
AZOIC
تصحیح هوائی
AIR-LINE CORRECTION
تغییر مواد آلی ازت دار به آمونیاك را گویند
AMMONISATION
تغییراتی كه به وسیله انسان در محیط بوجود می آید
ANTHROPOGENESIS
تقسیم خاك های زیركشت
ASSOLER
تكامل وتحول زمین
AUTUREAL
تكه پاره های سنگ های سفید رنگ كه دارای جنس وكیفیت خوبی است
ARGEASSE
تكیه گاه
ABUTMENT
تلفات آغشتگی
ABSORPTION LOSS
تناسب تحول وتكامل یك گونه با گونه های دیگر را گویند
ABONDANCE
توان جذب ،قدرت جذب
ABSORPTION FACULTY
توانائی خاك در ذخیره كردن آب
AQUIDITE DUN SOL
تورب خاكستردار
ASHES PEAT
تورب قلیائی
ALKALINE PEAT
توربین محوری یا توربین موازی
AXIAL FLOW TURBINE
ته نشست مواد رسوبی
ALLUVIA
تهویه، هواگیری
AERATION
تیپ آلپی
ALPYNOTYPE
تیشه زدن، با تیشه صاف كردن
ADZE
جابجائی مواد آبرفتی
ALLUVIATION
جاذب توان،  درآشامی توان
ABSORBENT POWER
جدا كردن بوسیله جریان هوا
AIR-CURRENT
جدا كردن خشك آبرفت ها
ALLOVIOM DRY VANNING
جریب
ACRE ACKER
جزر ومدنگار
AUTOMATIC TIDE GAUGE
جلبك
ALGAE
جلبك های زغالی
ALGAE COAL
جلگه پهن قلیائی
ALKALI FLAT
جلوگیری از دانه دانه شدن وخاكدانه شدن ذرات كلوئیدی خاك
AGREGATION
جنگل كاری
AFFORSTATION
جنگل های نواحی معتدل با زمستان های سخت
AESTATISILVA
جنگلی كه دورتا دور آنرا چمن گرفته است
ARPEN
جویبار
ARROUIL
جویبارهای فصلی و موقتی نواحی خشك ونیمه خشك را گویند كه دارای دیواره وكناره های سختی می باشد
ARROYO
چراگاه-چمنزار
AIGADE
چرخه آلپی
ALPINE CYCLE
چسبندگی
ADHERENCE
چشمه، جائی كه اسامی گوناگون دارد.جای مرطوب اطراف جشمه ها
ADOUS
چكه كردن آب
AGOUT
چگالی ظاهری
APPARENT SPECIFIC GRAVITY
چند شكلی، دگروارگی
ALLOTROPY
چیزی كه به اندازه دانه گردو است
AVELLANAIRE
چیزی كه شكل فرم معین ندارد
AMORPHUS
چین طاقدیس
ANTICLINAL FOLD
حفاظت خود به خود خاك
AUTOPROTOGITY
حوضه آبرفتی
ALLUVIAL BASIN
خاك آبرفتی
ALLUVIAL SOIL
خاك آبی، خاك های باتلاقی
AQUATIC TERRA
خاك آرسنیك دار، خاكی كه تركیبات آرسنیك دارد
ARSENICAL EARTH
خاك آلپی هومیكی
ALPINE HUMIC SOIL
خاك آلپی خام
ALLPINE CRUDE SOIL
خاك آلماگرا
ALMAGARA SOIL
خاك آلون دار،  خاك زاج دار
ALUNED SOIL
لغات زمین شناسی – جغرافی بخش 18
Irantarjomeh
لطفا به جای کپی مقالات با خرید آنها به قیمتی بسیار متناسب مشخص شده ما را در ارانه هر چه بیشتر مقالات و مضامین ترجمه شده علمی و بهبود محتویات سایت ایران ترجمه یاری دهید.