در این قسمت لغات زمین شناسی – جغرافی بخش 1 عرضه شده است.
لغات زمین شناسی – جغرافی صفحه اصلی – کلیک کنید
خرید لغات زمین شناسی – جغرافی / مجموع لغات در کل رشته ها / لغات بر حسب گروه بندی چند رشته
لغات زمین شناسی – جغرافی بخش 1
archipelago | دریای پُرجزیره |
archipelago | مجمعالجزایر |
Arctic archipelago | مجمعالجزایر شمالگانی |
atoll | خوست |
coral reef | آبسنگ مرجانی |
highland ice | فلاتیخ |
ice desert | بیابان یخ |
icefall | یخشار |
inland ice | یخ درونخشكی |
lake ice | یخ دریاچه |
reef | آبسنگ |
river ice | یخ رودخانه |
Snowfield | میدان برف |
Absolute humidity | رطوبت مطلق |
Absolute population increase | افزایش مطلق جمعیت |
Acceleration | شتاب |
Access road | جاده شهری |
Accident | تصادف |
Acclimation | سازش خوگرفتن و عادت کردن به آب و هوای غیرعادی |
acropolis | اكروپل- اصطلاحی یونانی است به معنی نقطه برآمده مرتفع. این اصطلاح برای شهرهای نظامی و دفاعی كه ابتدا با یك دژ و یا یك قلعه شروع شده است به كار می رود |
Actinometer | اكتینومتر- دستگاهی كه بتواند شدت تشعشع بویژه شدت تشعشعات خورشید را اندازه گیری كند |
Active fault | گسل فعال،گسلی است که احتمال دارد در اینده, زلزله دیگری را ایجاد کند. اگر گسلی در ده هزار سال گذشته یک بار و یا بیشتر حرکت ایجاد کرده باشد به عنوان گسل فعال در نظر گرفته می شود. |
Adaptation | انطباق، سازش با محیط- روندی كه بر اساس آن، فرد یا گروه، امكان ادامه كار و زندگی در یك محیط خاص را می یابد |
Adiabatic | ناگذار چیزی که مربوط به تغییردما در توده ای از گازها باشد – گرم یا سرد شدن گاز بر اثر فشار هوا بدون دریافت گرما از خارج |
Aeolian | رسوبات بادی |
Aerial photograph | عكس هوایی |
Aerobic | هوازی |
Aerodynamic | آئرودینامیك |
Afforestation | جنگلکاری تبدیل یک منطقه به جنگل که قبلا درخت در آن نروئیده باشد. |
Afghan | افغان |
Africa | آفریقا |
After shock | پس لرزه |
Age | عصر مدت زمن خاصی در تاریخ یا در رشد بشر و یا بطور اخص در تکامل فرهنگ و تمدن را گویند . |
Age-distribution | توزیع سنی |
Agglomeration | انباشتگی |
Agriculture | کشاورزی عمل شخم زدن زمین ، تخم افشانی و برداشت فرآورده های زراعی |
Agriculture development | توسعۀ كشاورزی |
Agropolis | روستا / شهر – روستایی كه دارای بعضی از امكانات شهری می باشد و سیمایی حد فاصل شهر و روستا دارد |
Air corridor | دالان هوایی |
Airport | فرودگاه |
Airsickness | هوازدگی نوعی حال تهوع که به علت پرواز در ارتفاع زیاد یا سرعت زیاد در انسان عارض می شود . |
Aldebaran | دَبَران – ستاره آلفا از صورت فلکی ثور که از غول پیکران مایل به سرخی است و قطرش 38 برابر قطر خورشید است . |
Alfalfa | یونجه گیاهی دارای ریشه های دراز و شاخ های فراوان که برای علوفه دام بکار میرود . |
Algae | جلبک ازجمله رستنی های نخستین که فاقد ریشه و ساقه و برگ و گل واقعی هستند ولی دارای سبزینه(کلروفیل) می باشند . |
Atlantic ocean | اقیانوس اطلس- دومین اقیانوس زمین كه میان قاره های اروپا، آفریقا و آمریكا از نواحی شمالگان تا نواحی جنوبگان گسترده شده و وسعت آن با دریاها و انشعابات به حدود 81،000،000 كیلومتر مربع بالغ می گردد |
Alkaline rocks | سنگهای قلیایی- سنگهای آذرینی كه سرشار از مواد سدیم، پتاسیم، ولیتیوم و مانند آن باشد |
Alley | کوچه کم عرض ترین راه عبور در شهرها |
Allies | متفقین 1- در جنگ جهانی اول عنوان کشورهای انگستان ، فرانسه ، روسیه ، آمریکا و هم پیمانان آنها . 2- در جنگ جهانی دوم عنوان کشورهای انگستان ، شوروی ، فرانسه ، چین و دیگر یاران آنها که بمنظور مقابله با نیروهای محور تشکیل یافته بود، اطلاق می شد. |
Alluvial Plain | دشت آبرفتی، قطعه زمینی مسطح محدود به یک رودخانه که در روی آن آبرفت ته نشین می شود که ممکن است در روی یک دشت سیلابی یا در روی یک دلتا یا در روی یک بادبزن آبرفتی واقع شود منبع: فشارکی، پ.، فرهنگ جغرافیا، انتشارات امیرکبیر، 1379 |
Alluvium | آبرفت،گراول، ماسه، سیلت و یا رس سخت نشده که توسط جریانهای رودخانه ای نهشته می شوند. |
Alp | آلپ – دامنه کوهی که با شیب ملایم به لبه یک دره یخچالی u شکل منتهی میگردد |
alterites | رسوبهای سطحی زمین در حد یک دانه کوچک که اغلب بر اثر دخالت نمک های فلزی رنگین می باشند |
Altimeter | ارتفاع سنج- دستگاهی كه برای تعیین ارتفاع نقاط نسبت به سطح دریا و یا تعیین ارتفاع هواپیما از سطح زمین به كار می رود |
Altitude | ارتفاع فاصله قائم هر نقطه یا هر سطح نسبت به سطح متوسط آبهای آزاد. |
Amazon | آمازون عظیم ترین و پرآب ترین رود کره زمین که در آمریکای جنوبی واقع است. |
America | آمریكا- قاره ای است در نیمكرۀ غربی زمین مركب از آمریكای شمالی، مركزی و جنوبی |
Amplitude | دامنه لرزه،اندازه جنبشها در یک ثبت زمین لرزه ای |
Analemma | آنالما |
Anchorage | لنگرگاه محلی از دریا که کشتی در آن بایستد و از آن جلوتر به ساحل نتواند نزدیک شود . |
Anemograph | باد نگار- باد سنجی كه سرعت و جهت بادهای سطحی را بطور خودكار ثبت و بصورت نموداری به نام باد نگاشت نمایش می دهد |
Anemometer | بادسنج- دستگاهی كه سرعت و جهت وزش باد را اندازه گیری می كند |
Angel of incidence | زاویه تابش- زاویه بین شعاع نوری كه بر یك سطح می تابد با خطی كه از نقطه تابش بر آن سطح قائم می شود |
Animal | جانور- هر یك از افراد گروهی از موجودات زنده كه برخلاف رستنی ها قادر به حركت خود به خود هستند و در مقابل محرك های داخلی یا خارجی واكنش از خود نشان می دهند |
Annual motion of the earth | حرکت انتقالی زمین ← گردش سالیانه زمین |
Antarctic Circle | دایره قطبی، مدار جنوبگان، مدار یا خط عرض جغرافیایی 66 درجه و 32 دقیقه جنوبی ، که معمولا در 66 درجه و 30 دقیقه فرض شده است منبع: فشارکی، پ.، فرهنگ جغرافیا، انتشارات امیرکبیر، 1379 |
Antarctica | قاره جنوبگان قاره ای در حوالی قطب جنوب که بدلیل سرما و بادهای سرد وشدید و وجود یخهای شناور و کوههای عظیم یخ تا ایام اخیر ناشناخته مانده بود . |
Antecedent river | پیشینرود- رودخانه ای كه بستر خود را در زمینی كه در حال بالا آمدن است، قبلا حفر كرده باشد و وضع مسیرش ثابت بماند |
Anthropogeography | جغرافیای انسانی- بررسی پراكندگی جوامع انسانی، با توجه به شرایط جغرافیایی محیط زیست |
Anthropology | مردم شناسی علمی است که درباره شناخت مردم بررسی میکند و درباره محل و زمان زیست و شکل و قیافه و انواع نژادهای انسانی و تفاوت میان آنها گفتگو می نماید. |
Anticline | طاقدیس، طاق یا سر یک چین در طبقات زمین |
anticlinorium | طاقدیس مرکب |
Anticyclone | واچرخه(آنتی سیکلون) منطقه ای که فشار جو آن نسبت به فشار جو مناطق مجاور زیادتر بوده و حداقل یک منحنی همفشار بسته بوجود آورده باشد . |
Anti-freezing solution | ضدیخ مادهی که آن را به مایعی می افزایند تانقطه انجماد مایع را پائین آورد . |
Antipodes | آنتی پود، بادپا- دو نقطه از كره زمین كه در مقابل یكدیگر قرار گرفته و نسبت به هم 180درجه فاصله داشته باشند |
Apartheid | برتری نژادی یا سیاست تبعیض نژادی |
Applied geography | جغرافیای کاربردی، به کارگیری روشها و تکنیکهای جغرافیایی در تحلیل مسائل مهم مانند عقب ماندگی کشورها و نواحی، افزایش جمعیت، استفاده از زمین در شهر و روستا و برنامه ریزی شهری است. |
Arable land | زمین قابل کشت زمین کشتنی – زمینی که برای شخم زدن مناسب باشد و از مراتع دائمی و یا اراضی جنگلی متمایز است . |
Arc | کمان قطعه ای از یک منحنی مانند دایره . |
archah | آرچه یا ارس درختی است جنگلی و مقاوم که در ارتفاع بالای هزار متر ومناطق سرد سیر می روید. |
Archipelago | مجمع الجزایر دریایی مملو از جزایر، یک دسته جزایر منبع: فشارکی، پ.، فرهنگ جغرافیا، انتشارات امیرکبیر، 1379 ، |
Arctic | شمالگان مناطق ، آبها و یا هرچیزی که منسوب به قطب شمال کره زمین باشند . مانند مدار شمالگان . |
Arctic Circle | مدار شمالگان، مدار یا خط عرض جغرافیای 66 درجه و 32 دقیقه شمالی ، که عموما در مدار 66 درجه و 30 دقیقه شمالی فرض شده است بعلت میل محور زمین، خورشید دراینجا یک روز از سال غروب نمی کند که حدود روز 21 ماه ژوئن (12 خردادماه) است که برابر اواسط زمستان نیمکره شمالی است درحدود 22 دسامبر (اول دی ماه) که برابر اواسط زمستان نیمکره شمالی است خورشید طلوع نمی کند در داخل مدار قطبی قطب شمال، تعداد چنین روزهایی با نزدیکی به قطب افزایش می یابد. |
area | سرزمین |
Arid | خشک، کم آب ،منطقه ای که دارای کمبود بارندگی است و معمولا به آب و هوا یا به ناحیه ای اطلاق می شود که متوسط سالیانه باران آن کمتر از 250 میلیمتر باشد. |
Aries | حَمَل نخستین صورت فلکی در منطقه البروج و اولین برج از برجهای دوازده گانه سال مطابق با فروردین ماه تقویم رسمی ایران . |
Artesian Well | چاه آرتزین ، نوعی چاه که معمولا یک جریان آب دائمی را تامین می کند ، و آب بوسیله فشار مربوط به موازنه آبهای ساکن (فشار هیدروستاتیک)مجبور به بالا آمدن می شود این فشار به علت مخرج چاه است که در عمقی زیر سطح منبع آب قرار دارد. |
Arctic ocean | اقیانوس شمالگان در حدفاصل قطب شمال تا مدار 70 درجه عرض شمالی واقعند |
Artificial rain | باران مصنوعی که در نتیجه بارور کردن ابر ریزش نماید . پاشانیدن مواد سرما زا مانند انیدریدکربنیک جامد یکی از طرق باروری ابرها است . |
Ash Cone | مخروط آتشتپه مخروطی یا کوه مخروطی که بوسیله فوران مواد از دهانه یک آتشفشان ساخته می شود. دامنه های یک مخروط اخگر آتشفشانی معمولا پرشیب تر از یک مخروط خاکستر آتشفشانی است، زیرا که مواد آن درشت تر، و در نتیجه زاویه قرار گیری مواد بزرگتر است. |
Asia | بزرگترین قاره زمین كه كلا در نیمكره شمالی واقع است |
Asia minor | آسیای صغیر- سراسر بخش آسیایی تركیه كنونی كه آناطولیا یا آنتولی خوانده می شود. مأخذ: مرزبان، پرویز و حبیب معروف. |
asthenosphere | استنوسفر – لایه سست و نرم کره زمین |
Astronomy | ستاره شناسی- علم تحقیق درباره خورشید و ماه و ستارگان و سیارات و دیگر اجرام آسمانی را نجوم یا ستاره شناسی گویند |
Atlas | اطلس- مجموعه ای از نقشه های جغرافیایی، كه بصورت كتاب مجلد شده باشد |
Atmosphere | جو، اتمسفر ،پوششی از هوا که پیرامون کره زمین را فراگرفته و اساسا مرکب از مخلوطی از گازها که عمدتا اکسیژن (21درصد)، نیتروژن (78درصد)، دی اکسید کربن(03/0درصد)، آرگن (1درصد)، هلیوم و سایر گازهای نادر (01/0 درصد)در هوای خشک، و مقدارمتغیری بخار آب |
Atmospheric Pressure | فشار جوی، فشار وارده بر هر نقطه در اثر وزن ستون هوای بالای آن نقطه در سطح زمین (سطح دریا) این فشار برابر (14.7 Ib) درهر اینچ مربع یا 1033 گرم در هر سانتیمتر مربع است |
Atmospheric refraction | انكسار جوی- انحراف شعاعهای تابنده از اجرام آسمانی در عبور آنها از طبقات جو زمین را انكسار جوی گویند |
Atoll | آتول |
Attraction | جاذبه- یا كشش عبارتست از كشیدن دو جرم مادی یا دو جرم مغناطیسی یا دو بار برقی یكدیگر را |
Attraction pole | شهر یا بخشی از آن و یا مجموعه ای كه به دلیل داشتن منابع، تجهیزات یا ابزار مبادلۀ اقتصادی از توان جاذبه برخوردار است. |
Attrition | سایش، سایش متقابل قطعه سنگ ها ظرف حمل و نقل بوسیله باد، آب، یا یخ بطوری که اندازه آنها کوچک شده، نرم و گرد شوند این اصطلاح را نباید با شست وساب مخلوط کرد |
autobahn | اتوبان، بزرگراه بین شهری، بزرگراه، شاهراه، شاهراه عبارتست از راه اتومبیل رویی که خطوط رفت و برگشت به وسیله پرچین و یا سکوی مخصوصی از یکدیگر جدا شده و راندن سریع وسایل نقلیه را امکانپذیر می سازد |
Autonomy | خود مختاری استقلال گونه محدود یک واحد سیاسی یا غیر آن در اداره امور خود. |
Autumn | پاییز- زمان عبور كره زمین در حد فاصل میان دو نقطه اعتدال پاییزی و انقلاب زمستانی را پاییز می گویند |
Avalanche | بهمن- توده عظیمی از برف و یخ كه از قسمتهای بلند كوهستان لغزیده و همراه خود هزارتن سنگ و مواد دیگر را حمل می كند |
Avalanche wind | باد بهمن- باد شدیدی كه بر اثر ریزش بهمن تولید می شود و اغلب با ویرانی و مرگ ومیر حتی در فاصلۀ قابل ملاحظه ای از محل ریزش بهمن همراه است |
average | میانگین |
average population | جمعیت متوسط |
Axis | محور خط مستقیم حقیقی و یا موهومی که جسمی بدور آن بچرخد . |
Axis of Earth | محور زمین ،خطی فرضی که قطب شمال و جنوب را از طریق مرکز زمین بهم وصل می کند و در روی آن زمین در هر 24 ساعت یکبار به دور خود حرکت می کند |
Azimuth | آزیموت زاویه قائمی که هر امتداد نسبت به جهت شمال بوجود می آورد. |
Badlands | بدبوم(بدلند) سزمین نسبتا\” کم باران و سرسختی که دارای آبکندهای عمیق بوده و میزان رطوبت و بارندگی آن تکافوی رشد گیاهان را ننموده و از نظر کشاورزی و ایجاد چراگاه بی ارزش باشد. |
balance of migration | موازنه مهاجرت |
Bar | بار واحد اندازه گیری فشار جو |
Barely | جو یکی از کهن ترین غلات که توسط انسان کاشته شده اشت. |
Barkhan | برخان تپه شنی هلالی شکلی که شاخک های آن در امتداد جهت وزش باد قرار گرته باشد. چگونگی پیداش این گونه تپه ها، وجود شنهای روان و تأثیر وزش باد بر پهلوها و سر تپه شنی است. |
Barrage | سد رودخانه ای، ساختمان بزرگی که از یک سمت رودخانه، به سمت دیگر نصب می شود به منظور ذخیره آب، معمولا جهت آبیاری. اگر نیروی ئیدروالکتریک نیز تولید شود ،ساختمان مربوط عموما سد نامیده می شود |
Barren | لم یزرع زمین غیرقابل کشت و یا زمینی که در آن زراعت نمی شود. |
Barren lands | اراضی موات شهری- اراضی مشمول قانون زمین شهری كه در محدودۀ قانونی و یا حریم استحفاظی شهرها و شهركها واقع شده و فاقد هر گونه سابقه عمران و احیاء باشد. |
Barrier Beach | سد ساحلی، سد جزیره ای:میله ماسه ای (Bar) که حتی به هنگام کشند بلند پوشیده نشده و بوسیله مردابی از ساحل جدا شده باشد. |
Base-level | سطح مبنا ،سطح اساس، پایینترین سطحی که رودی می تواند بستر خود را فرسایش دهد مدت زمانی که بستر جهت رسیدن به سطح مبنا لازم دارد بستگی به میزان فرسایش دارد بطور کلی این مدت زمان برای رودی بزرگ کمترخواهد بود تا برای رودی کوچک و در روی سنگهای سست و کم مقاومت کمتر خواهد تا در روی سنگهای سخت و مقاوم |
Basin | حوضه،آبگیر،1) ناحیه ای که در آن طبقات در تمام جهات بطرف یک نقطه مرکزی شیب دارند 2) ناحیه ای که بوسیله یک رودخانه و شعبات آن مشروب شده است |
Batholith | باتولیت- تودۀ گنبدی شكلی از تخته سنگهای دج مانند كه بیشتر از نوع سنگ خارا هستند |
Bathymetry | ژرفا سنجی- آسیاببی برای تعیین عمق دریاها و اقیانوسها كه به كمك سرعت صورت در آب كار می كند |
beach | ساحل – زمین فاقد بریدگی و سراسر پست و پوشیده از ماسه |
Bedding plane | بستره- سطحی كه لایه سنگهای رسوبی را از لایه دیگر جدا سازد |
Bedrock | سنگ بستر ،صخره سخت زیرین خاک، پوشش زیر خاک ،و دیگر مواد سنگی سست و لقی که بیشتر سطح خشکیهای زمین با آن پوشیده شده است. |
Beetroot | چغندر گیاهی یکساله یا دو ساله دائمی از تیره اسفناجیان که در ریشه های آن مواد غذایی بسیاری اندوخته است. |
Berbers | بربرها در یونان باستان به مردمان خارج از تمدن یونان سپس به اقوام حمله ور به امپراطوری روم و در حال حاضر به مردمان ساکن شمال آفریقا که به زبان بربری گفتگو می کنند، اطلاق می گردد. |
biodiversity | تنوع زیستی |
Biosphere | زیست بیوسفر، کره حیاتی:گاهی به آن قسمت از زمین که با اشکال مختلف حیات اشغال شده است اطلاق می شود کره ، |
biostasie | منطقه فعال زیستی |
Birds | پرندگان- رده بزرگی از جانوران خون گرم، تخم گذار مهره دار پوشیده از پر كه دستهایشان به بال تحویل یافته و استخوان دمشان كوتاه و كنده مانند شده است |
birth | تولد |
birth control | تنظیم موالید |
Birth place | زادبوم- محل تولد یا جائی كه شخص در آن زاده شده |
birth rate | میزان ولادت |
Blow-hole / Blowhole | دیگ جن سوراخی که در سقف صخره های سنگی غار مانند ساحل دریا طبیعتا\” بوسیله آب بوجود آمده و هنگام مد آب از آن با فشار به بیرون می جهد. |