در این قسمت لغات روان شناسی بخش 3 عرضه شده است.
لغات روان شناسی صفحه اصلی – کلیک کنید
خرید لغات سیاسی / مجموع لغات در کل رشته ها / لغات بر حسب گروه بندی چند رشته
لغات روان شناسی بخش 3
تعارض اجتناب-اجتناب | Avoidance –avoidance conflict |
تعارض گرایش -اجتناب | Approach –Avoidance conflict |
تعارض گرایش -گرایش | Approach-approach conflict |
تفسیر، تعبیر | Interpretation |
تعمیم | Generalization |
تفكر | Thinking, cerebration |
تفكر انتزاعی | Abstract thinking |
تفكر انتقادی | Critical thinking |
تقویت | Reinforcement |
تكانة عصبی | nervous pulse |
تكلم | Conversation / citation/ speech/ speaking/ talking |
تمركز | Concentration |
تمیز | Discrimination / Differentiation |
تنش | Tension |
توجه | Attention |
توجه انتخابی | Selective attention |
توزیع طبیعی | Natural distribution |
توهم (اختلال در ادراك) | Hallucination |
تیپ : | Type |
تیپ شخصیتی | Personality |
تیپ شخصیتی آ | Type (A) |
تیپ شخصیتی ب | Type (B) |
ثبات شی | Object constancy |
ثبت | Registration, record |
جاندار پنداری | Animism |
جسم، سینه ای | Corpus callosum |
حافظه | Memory |
حافظه اولیه | Primary memory |
حافظه بلند مدت، حافظه دراز مدت | Long-term memory |
حافظه ثانویه | memory Secondary |
حافظه حسی | Sensory memory |
حافظه حوادث خاصی ( حافظه رویدادی ) | Episodic memory |
حافظه رویه ای (حافظه روندی) یا روش | Procedural memory |
حافظه كاری | Working memory |
روانشناسان مدرسه | School psychologists |
زمینه یابی | Survey |
ژنوتیپ | Genotype |
ژن | gene |
سازگاری | Adjustment |
سازماندهی مفهومی ( ساختاری) | Conceptual organization |
سطح اخلاق پیش عرف ( پیش قراردادی ) | Pre-conventional Level |
سطح اخلاق متعارف ( قرار دادی ) | Conventional level |
سطوح پردازش | Levels of processing |
حافظه معتائی | Semantic memory |
حركات تثبیتی | Fixation movement |
حركات ساكادی | Saccadic movement |
حساسیت زدایی تدریجی | Systematic desensitization |
حقارت | Inferiority |
حل مسأله | Problem-solving |
خصوصیات اولیه جنسی | Primary sex-characteristic |
خصوصیات ثانویه جنسی | Secondary sex-characteristic |
خطر پذیری | Risk taking |
خلاقیت | Creativity |
خود ( خویش ) | Self |
خود آرمانی | Ideal self / ego-ideal |
خود انتقادی | Self-criticism |
خود انگاره | Self-image |
خود شكوفائی | Self-actualization |
داروی ضد اضطراب | Antianxiety drug |
داروهای ضد افسردگی | Antidepressant, Antidepressive |
درمانگر | Therapist |
درمانهای زیستی | Biological therapies |
درمان مراجع مدار | Client-Center Therapy |
درون داد / برون داد | Input / output ( I/O( |
درون سازی-برون سازی(از دیدگاه پیاژه) | Assimilation –Accommodation |
درونگرا | Introvert |
دستگاه عصبی | Nervous system |
دوره نوزادی ( شیر خوارگی) | Babyhood |
دندریتها | Dendrites |
دو سو گرایی | Ambivalence |
دو قلو های دو تخمكی | Fratarnal twins/ Hetero zygotic twins /Dizygotc twins / |
دو قلو های همسان (تك تخمی) | Homozygotic twins |
درمانهای زیستی | Biological therapies |
دوره جنینی | Fetal period |
دوره رویان | Embryonic period |
دوره زیگوت | Zygote period |
ذهن | mind / mentality |
رسش (پختگی) | maturation |
رشد | Development |
رشد ادراكی | Perceptual development |
رشد پیوسته | Continuous Development |
انعطاف پذیری | Flexibility |
انگیزش | Motivation |
آوا | Phone |
آوا شناسی | Phonetics |
بازتاب (رفلكس) | Reflex |
بازخوانی | Recall |
بازسازی شناختی | Cognitive Restructuring |
باز شناسی | Recognition |
بازنمایی | Representation |
بازیابی | Retrieval |
بازیابی آشكار | Elicit retrieval |
بحران | Crisis |
بر انگیخته (برانگیختگی ) | Activation-Excitation |
بر نامه ریزی (برنامه سازی) | Planning |
برون داد | Out put |
برونگرا | Extravert Extrovert |
بزهكاری | Delinquency |
بلوغ | Maturity / Puberty |
بلوغ پیش رس (زود رس) | Pubertas Praecox |
بهت | Stupor |
بهداشت روانی | Mental hygiene Mental health |
بیماری آلزهایمر | Alzheimer s ‘Disease |
بیماری روانی | Mental disease Mental disorder/ |
بیماری قلبی كرونر | Coronary heart disease (C.H.D) |
پاركینسون ( بیماری پاركینسون) | Parkinsons Disease / Parkinsonism |
پاسخ | Response |
پاسخ در برابر فشار روانی | Response against stress |
پایدار | persistent |
پدیده نوك زبان | tip of tongue phenomenon |
پرتو نگاری | Roentgenography |
پرخاشگری | Aggressively / Aggression, Aggressiveness |
پردازش | Processing |
پردازش اطلاعات | Information Processing |
پرسشنامه | Questionnaire |
پیشگیری | Prevention |
پیشگیری اولیه | Prime prevention / First prevention |
پیشگیری ثالث | 3rd (third) prevention |
پیشگیری ثانویه | Secondary prevention |
تالاموس | Thalamus |
تثبیت | Fixation |
تجربه | Experience |
تجربه، برداشت | Impression /Experience |
تحریك پذیر | excitable |
تحقیقات كاربردی | Applied research |
تحقیقات محض | Pure research |
تداخل | Interference |
ترس | Fear |
شناخت درمانی | Cognitive |
پنج رگه اصلی شخصیت | Big Five Personality Factor |
سبک های یادگیری | Learning Styles |
سبک های شناختی | Cognitive Styles |
سو گیری توجه | Attention Bias |
سو گیری حافظه | Memory Bias |
رفتار درمانی شناختی | Cognitive Behavior Therapy |
کنش سطحی | surface acting |
مطالبات | demands |
اعتماد | trust |
تظاهر به خشم | faking anger |
شاخهای از علم روانشناسی كه با رفتار غیرعادی سر و كار دارد. | Abnormal psychology |
نقطهای تعیین شده از نظر آماری در طول یك طیف محّرك كه در آن سطح انرژی فقط برای كشف وجود محّرك كافی است. این نقطه را آستانه مطلق یا آستانه كشف مینامند. | Absolute threshold |
تطابق- بطوركلی هر حركت یا سازگاری، خواه فیزیكی و خواه روانی كه به منظور آمادگی در مقابل محركهای ورودی صورت میگیرد. غیر از این تعریف، كه مفهومی گسترده دارد، اصطلاح مزبور كاربردهای خاصی نیز دارد. (1) در زمینه بینایی، به انطباق شكل عدسی چشم به منظور جبران فاصله شی (كانون) از شبكیه اطلاق میشود، (2) در نظریه پیاژه، تعدیل طرحهای درونی برای تطابق با شناخت در حال تغییر واقعیت Assimilation، (3) در جامعهشناسی و روانشناسی اجتماعی، فرآیند سازگاری اجتماعی كه برای حفظ هماهنگی درون گروهی، یا بین گروههای متناقص طرحریزی شده است. در اینجا، اصطلاح تطابق در ارتباط با رفتار فردفرد اعضاء گروه، تمام گروه، حتی یك ملت بكار برده میشود. | Accommodation |
بطوركلی، به معنی كسب كردن، به دست آوردن و نظایر آنها است و از این لحاظ معادل نارسایی برای اصطلاح یادگیری است. از این نظر در اصطلاح عملیاتی به عنوان تغییر در میزان واكنش تعریف شده و بطور مشخص در اشاره به آن بخش از فرآیند یادگیری بكار میرود كه ضمن آن افزایش قابل ملاحظه در میزان پاسخدهی پیدا شده و تغییر بارزتر بوده است. | Acquisition |
پتانسیل عمل، ترادف منظم نوسانات الكتریكی كوچك همراه با فعالیت فیزیولوژیكی عضله یا عصب. | Action Potential |
اعتیاد- هرگونه وابستگی شدید روانی یا فیزیولوژیك ارگانیسم نسبت به یك دارو. اعتیاد با پیدایش سندرم پرهیز یا محرومیت (abstinence-syndrome) مشخص است كه هنگامی قطع ناگهانی دارو ظاهر میگردد. به نظر میرسد كه فرد معتاد وجود ماده اعتیادآور برای حفظ كاركرد طبیعی سلولی الزامی گردیده و قطع آن موجب دگرگونی فرآیندهای فیزیولوژیك و در نتیجه علائم محرومیت میشود. به عبارت دیگر معتاد كسی است كه وابستگی جسمی و روانی نسبت به یك دارو پیدا كرده و ناگزیر است مصرف مقادیر مشخصی از آن را بطور مستمر ادامه دهد. | Addiction |
پیری گرایی. كلیشهای یا قالبی ساختن سالمندان فقط بر اساس سن آنها، به گونهای كه ایجاد انتظارات منفی از آنان بنماید، آنها را مورد تبعیض قرار دهد، و از مدارا با مسائل اجتماعی و فیزیولوژیك آنها پرهیز نماید. | Ageism |
پرخاشگری. اصطلاحی بسیار كلی برای انواع گوناگونی از اعمال همراه با حمله و خصومت و خشونت. | Aggression |
ترس از فضای باز، گذر هراسی. علامت اساسی اختلال گذر هراسی، ترس از حضور در مكانها یا موقعیتهایی است كه ممكن است گریز از آن مشكل باشد یا در صورت وقوع حمله هراس امكان اخذ كمك نباشد. | Agoraphobia |
مخفف سندرم كمبود ایمنی اكتسابی نوعی بیماری است كه بوسیله یك رترو ویروس آهسته منتقل میشود. این ویروس بطور انتخابی برخی از لنفوسیتها را منهدم ساخته و در نتیجه واكنش ایمنی حاصله با وساطت سلولی را مختل نموده و امكان رشد عفونتهای فرصت طلب و نئوپلاسمها را فراهم میكند. | Aids |
قانون همه یا هیچ. (1) در نوروفیزیولوژی، اصلی كه طبق آن بدون رابطه با شدت محرك یك نورون یا با حداكثر شدت واكنش نشان میدهد یا اصلاً واكنش ظاهر نمیكند. (2) در یادگیری، اصلی كه طبق آن تداعیها با آزمایشی واحد بطور كامل ساخته میشوند یا اصلاً بوجود نمیآیند. | All-or-none law |
نوعدوستی. احترام به نیازها و خواستهای دیگران. | Altruism |
سلولهایی در شبكیه كه نورونهای دو قطبی را با نورونهای ردیف دوم مرتبط میسازد. | Amacrine Cells |
ابهام. داشتن دو یا چند معنی و یا تعبیر. یكی از ویژگیهای محرك، نظر یا موقعیتی كه امكان بیش از یك تعبیر را فراهم میكند. | Ambiguity |
بطور كلی، هرگونه فقدان نسبی یا كامل حافظه، فراموشی. | Amnesia |
آمیگدال بخشی از مجموع هستههای قاعدهای. آمیگدال ساختمانی كوچك و بادامی شكل روی سقف شاخ تامپورال بطن جانبی در انتهای تحتانی هسته دمدار است. | amygdala |
روانشناسی تحلیلی. سیستم روانشناسی یونگ، كه برعكس روانكاوی فرویدی، نقش تمایلات جنسی را در اختلالات هیجانی به حداقل میرساند. یونگ روان را چیزی بیشتر از حاصل تجربیات گذشته میداند، برای او روان در عین حال تداركی برای آینده است، با اهداف و مقاصدی كه میكوشد در اندرون خود آنها را تجزیه و تحلیل نماید. | Analytic Psychology |
بی اشتهایی عصبی (روانی). بی اشتهایی عصبی یكی از اختلالات مصرف غذا است كه اول بار در سال 1868 توسط سیرویلیام گال تحت عنوان hystericaApepsia معرفی شد. اصطلاح بیاشتهایی عصبی در سال 1874 توسط همین محقق پیشنهاد گردید. این سندرم یا محدودیتهای بخود تحمیل شده در رژیم غذایی، الگوهای غریب در مدارا با غذاها، كاهش قابل ملاحظه وزن، و ترس شدید از افزایش وزن و فربهی مشخص میباشد. | Anorexia Nervosa |
اضطراب. اضطراب یك احساس منتشر، بسیار ناخوشایند، و اغلب مبهم دلواپسی است كه با یك یا چند تا از احساسهای جسمی همراه میگردد. مثل احساس خالی شدن سردل، تنگی قفسه سینه، طپش قلب، تعریق، سردرد، یا میل جبری ناگهانی برای دفع ادرار، بیقرار و میل برای حركت نیز از علائم شایع است. | Anxiety |
اختلال اضطرابی. حالات نابهنجاری هستند كه خصوصیات بالینی آنها علائم جسمی و روانی اضطراب بوده و ثانوی بر بیماری مغزی عضوی یا یك اختلال روانپزشكی دیگر نمیباشند. | Anxiety Disorders |
حركت ظاهری. اصطلاحی پوششی برای تعداد زیادی پدیدههای ادراكی كه در آن شخص اشیاء ثابت را در حالت حركت “میبیند”. | Apparent Motion |