مقالات ترجمه شده دانشگاهی ایران

لغات بین رشته ای – بخش 19

در این قسمت  لغات بین رشته ای بخش 19 عرضه شده است.

لغات بین رشته ای صفحه اصلی – کلیک کنید

خرید لغات بین رشته ای / مجموع لغات در کل رشته ها / لغات بر حسب گروه بندی چند رشته

 

لغات بین رشته ای - ایران ترجمه - irantarjomeh

لغات بین رشته ای بخش 19
اختیاری
arbitrary
كمان، قوس‌
arc
طاق، كمان، قوس‌
arch
سقف‌ قوسی
arch roofs
معماری
architectural
مساحت، ناحیه
area
ضریب منطقه
Area factor
سطح خالص
Area-net
استدلال
argument
شدت اریاس
Arias intensity
بلند شدن‌
arise
بازو، مسلح‌ كردن‌، دکل
arm
ارتش
army
در اطراف‌، در نزدیکی
around
مرتب‌ كردن‌
arrange
ترتیب
arrangement
سد كردن، جلوگیری‌ کردن
arrest
رسیدن
arrive
مصنوعی
artificial
هوش‌ مصنوعی
Artificial Intelligence
بطور مصنوعی
artificially
بطوریكه‌‌، هنگامیكه‌، همچون
as
معلوم‌ كردن‌، معین‌ كردن‌
ascertain
طراحی بر اساس روش تنش مجاز
ASD= Allowable stress design
جنبه
aspect
قیر خیابان‌، اسفالت‌
asphalt
سرهم‌ كردن‌
assemble
مونتاژ
assembly
ارزیابی کردن، تشخیص دادن
assess
ارزیابی
assessment
وكیل‌، نماینده
assignee
پیوستن
associate
انجمن
association
فرض‌ كردن‌
assume
فرضی
assumed
با فرض
assuming
فرض
assumption
اطمینان‌ دادن‌
assure
مطمئن
assured
نامتقارن
asymmetrical
اتمسفر
atmosphere
اتمسفری
atmospheric
مشعل اتمسفری
Atmospheric burner
مخزن با فشار جو
Atmospheric tank
آتریم
Atrium
اتصال
attach
وابسته
attache
متصل
attached
ضمیمه، اتصال‌
attachment
ملحقات اتصال
attachment lug
ملحقات
attachments
دست‌ یافتن‌
attain
دست‌ یابی
attainment
قصد كردن
attempt
توجه‌، مواظبت‌
attention
قابل‌ اسناد
attributable
فولاد ضد زنگ آستنیتی
austenitic stainless steel
مقامات
authorities
قدرت‌ ، توانایی
authority
مراجع قانونی
Authority having jurisdiction
اجازه
authorization
مجاز
authorized
خودکار
automatic
وسیله قطع خودکار گاز
Automatic gas shutoff device
تنظیم مجدد خودکار
Automatic reset
بطور خودكار
automatically
خودکار بسته شو
Automatic-closing
دیگ خودکار
Automatic boiler
سیستم قطع و کنترل اتوماتیک
Automatic control (&cut out) system
شیر قطع خودکار گاز
Automatic gas shutoff valve
مخزن روزانه
Auxiliary tank
اضطراری، كمكی
auxiliary
موجود
available
میانگین‌، متوسط
average
میانگین‌گیری
averaging
اجتناب‌ كردن‌
avoid
منتظر بودن
await
اگاه
aware
دور
away
محورها
axes
محور
axis
اكسل‌، محور انتقال‌
axle
پشت
back
دمپر کوران برگشت
Back draft damper
زمینه
background
گرمایش پایه
Background heating
پشتیبانی
backing
تاسیسات رزرو
backup facilities
بد
bad
متعادل‌ كردن‌
balance
متعادل‌
balanced
بالكن
balcony
ساچمه،‌ توپ‌، گلوله‌
ball
شیر توپی
Ball valve
بالون
balloon
نوار، باند
band
بانك
bank
بانكداری
banking
تیر، میل‌ گرد
bar
بشكه
barrel
مانع
barrier
بستر، پایه
base
پارامتر شتاب مبنا
base acceleration parameter
تراز پایه
base level
صفحه نشیمن
Base plate
مبنی
based
زیرزمین
basement
اساسی، پایه‌ای‌
basic
مفهوم پایه
Basic concept
طرح‌های پایه
basic plan
اصول پایه
Basic principles
بطور اساسی
basically
حوضه، حوضچه
basin
اساس
basis
باتری
battery
الکترولیت باتری
Battery electrolyte
دهانه
bay
تیر
beam
تاب‌ اوردن‌، تحمل‌ كردن
bear
مقابله‌ كردن‌
beard
باربر
bearing
ضریب ظرفیت باربری
Bearing capacity factor
سازه‌های تکیه گاهی تماسی
Bearing support structures
زیبا
beautiful
بستر
bed
كف‌ سازی، بستر سازی‌
bedding
سنگ‌ بستر
bedrock
خط راست‌
beeline
پیشاپیش
beforehand
اغاز كردن‌
begin
اغاز
beginning
رفتاركردن
behave
ضریب رفتار
behavior factor
پشت
behind
اعتقاد داشتن‌
believe
زنگ
bell
آکاردئونی
bellow
تعلق‌ داشتن
belong
زیر
below
زیر زمین
below grade
تسمه
belt
خم‌ كردن‌
bend
خمش
bending
زاویه خمیدگی
bending angle
زاویه دوران در اتصال
bending angle at joint
در زیر
beneath
منفعت
benefit
دركنار، نزدیك‌، دریك‌ طرف‌، بعلاوه‌
beside
بعلاوه‌، در كنار
besides
بهترین
best
بهتر
better
میان
between
انسوی‌، دورتر
beyond
پیشقدر دار
biased
بزرگ
big
دورپیچی
binding
فولاد سیاه
Black carbon steel
انفجار
blast
داده های انفجاری
blast data
ساختمانهای ضد انفجار
Blast resistant buildings
بدنه
body
دیگ‌ بخار
boiler
دیگ
Boiler
پیچ، پیچ‌مهره
bolt
بمب
bomb
بندکشی
bond
مهار شده
bonded
چسباندن‌ دو یا چند قطعه‌ چوبی توسط چسب‌
attachment
تقاضا کردن
bone
كلاهك‌ دودكش‌
bonnet
بازوی‌ جرثقیل‌ یا بیل‌ مكانیكی
boom
مرز
border
سوراخ‌ كردن
bore
چاه گمانه
bore hole
سوراخ‌ مته، سوراخ‌
borehole
سوراخ، جای‌ مته‌
boring
زاییده‌ شده‌، متولد
born
حد
bound
مرز
boundary
اتصال
bounding
جعبه
box
مهار ، گره‌ فشاری‌ كه‌ اجزا دیگر ساختمان‌ را نگهداری‌ یا بار آنها را تحمل‌ می‌كنند
brace
قاب مهاربندی شده
Braced frame
مهاربندی
bracing
لچکی
bracket
مانع
brake
لوله انشعابی
branch pipe
نوع‌، مارك‌
brand
لحیم کاری سخت
Brazing
لوله رابط دودکش
Breaching connector
شکست
break
اتصال جدایی
Break – away
شكستگی
breakage
شکن
breaker
گسیختگی، شکست
breaking
اجر
brick
اجركاری
brickwork
پل
bridge
بطور خلاصه‌
briefly
انگلیسی
British
ترد و شكننده‌
brittle
شكسته
broken
اورده‌ شده‌
brought
دلو، بیل‌ مكانیكی
bucket
مقابله
bucking
كمانش
buckling
بودجه‌
budget
ساختن
build
ساختمان
building
عناصر ساختمانی
Building elements
پوسته خارجی
Building envelope
سیستم قاب ساختمانی ساده
Building frame system
کاربری ساختمان
Building occupancy
سازه ساختمان
building structure
سطح  زیر بنای مفید Ah
Building usable area
ساخت‌، تركیب‌
built
مقاطع مرکب (ساخته شده)
Built up sections
شكم‌ دادن‌، متورم‌ شدن‌
bulge
تیغه، دیواره‌، تاقك‌
bulkhead
ابلاغیه‌ رسمی
bulletin
مخزن‌ مواد اولیه‌
bunker
شناوری‌
buoyancy
شناوری یا برکنش
buoyancy or uplift
شناوری
buoyancy
شناور
buoyant
بار كردن‌ به‌ اندازه‌ ظرفیت‌
burden
اداره‌، دفتر
bureau
دفن‌
burial
مدفون
buried
مدفون
Buried
سوزاندن‌
burn
آتش‌سوزی
Burn-down
مشعل‌
burner
احتراق‌
burning
باس‌
bus
مقره‌ تكیه‌گاه شینه
Bus Support Insulator
شینه
Busbar
بوش‌
bushing
تجارت‌، كار
business
گذرگاه‌دهی
busing
ولی، اما
but
هدف
butt
جوش لب به لب
Butt Weld
دیوار پشت بند
buttress
كابینت
cabinet
كابل‌
cable
قفسه‌
cage
پی کیسون، پی های ساخته شده با هوای فشرده در زیر آب، پی صندوقه ای
Caisson foundation
قالب
cake
حساب‌ كردن‌
calculate
محاسبه
calculating
محاسبه‌
calculation
حساب‌ دیفرانسیل‌ و انتگرال‌
calculus
نامیدن‌
call
نامیده شده
called
فراخواننده‌
calling
شكم‌ دادن‌ تیرها
camber
سایه‌ بان‌
canopy
كلاهك
cap
امکانات
capabilities
توانایی
capability
توانا
capable
ترانس‌ پتانسیل کوپلاژ خازنی
Capacitive coupling potential transformer
ترانس جریان خازنی
Capacitive Voltage Transformer
خازن
Capacitor
بانك خازن
Capacitor Bank
بوشینگ خازنی
Capacitor Type
ظرفیت‌
capacity
اتصال لحیمی موئینگی
Capillary soldering
سرستون
capital
حمل‌ كردن‌
carry
روكش‌
case
لوله‌ گذاری‌
casing
در قالب‌ قرار دادن‌
cast
آلومینیوم ریخته
Cast Aluminum
شمع درجا
Cast in place pile
ریخته‌ گر
caster
ریخته‌ گری‌
casting
تلفات‌، تصادفات‌
casualty
گیرنده‌، بدست‌ اورنده‌
catcher
حوزه‌ ابریز مرزی‌
catchment
اقلام
categories
دسته‌
category
سبب‌، علت‌
cause
سوزش‌ اور
caustic
محتاط، مواظب‌
cautious
مقعر
cave
سقف‌
ceiling
سیمان‌
cement
سیمان‌ كاری‌
cementation
میان‌، مركز
center
سانتی متر
centimeter
مركزی‌
central
متمركز
centralized
گریختن‌ از مركز، سانتریفوژ
centrifuge
سرامیك‌
ceramic
معین‌
certain
زنجیر
chain
زنجیره‌ای‌، زنجیره‌ای‌ كردن‌
chained
چالش‌انگیز
challenging
محفظه
chamber
فرصت‌، مجال‌
chance
عوض‌ كردن‌
change
تغییر کاربری
Change of Occupancy
قابل‌ تغییر
changeable
تغییرات
changes
كانال‌
channel
فصل‌( كتاب‌)
chapter
حرف‌
character
مشخصه‌
characteristic
پریود مشخصه
Characteristic period
مشخص‌ كردن‌
characterize
بار الكتریكی
charge
دستگاه‌ شارژ
charger
چارپ
charp
نمودار
chart
ارزان‌، پست‌
cheap
بررسی كردن‌
check
شیر فلكه
Check valve
بررسی
checking
شیمیایی
chemical
شیمی
chemistry
قفسه‌
chest
مهاربند همگرای 7 و یا 8
Chevron bracing (V or inverted)
بطور عمده‌
chiefly
آب سردکننده
Chilled water
دودكش‌
chimney
كلر
chlorine

 

لغات بین رشته ای بخش 19
Irantarjomeh
لطفا به جای کپی مقالات با خرید آنها به قیمتی بسیار متناسب مشخص شده ما را در ارانه هر چه بیشتر مقالات و مضامین ترجمه شده علمی و بهبود محتویات سایت ایران ترجمه یاری دهید.