مقالات ترجمه شده دانشگاهی ایران

لغات بین رشته ای – بخش 18

در این قسمت  لغات بین رشته ای بخش 18 عرضه شده است.

لغات بین رشته ای صفحه اصلی – کلیک کنید

خرید لغات بین رشته ای / مجموع لغات در کل رشته ها / لغات بر حسب گروه بندی چند رشته

 

لغات بین رشته ای - ایران ترجمه - irantarjomeh

لغات بین رشته ای بخش 18
دایره قطبی
Antarctic
مجمع الجزایر
Archipelago
دایره قطبی شمال
Arctic circle
تنگه
bay
دماغه
Cape
نقشه کش
Cartographer
غار
Cave
نصف النهار مرکزی
Central Meridian
تونل
Channel
صخره
Cliff
قطب نما
Compass
تصویر سازی مخروطی
Conic Projection
قاره
Continent
خلیج
Cove
تصویر سازی استوانه ای
Cylindrical Project
درجه
Degree
بیابان
Desert
نیم کره شرقی
Eastern Hemisphere
نقشه جنگل
Forestry map
جغرافی
Geography
نقشه زمین شناسی
Geologic map
سیستم مختصات جغرافیایی
Geographical Coordinate System
پوسته یخی
ice shelf
خط تاریخ بین المللی
International Date Line
مقیاس نقشه
map scale
مرداب
marsh
قطب شمال مغناطیسی
North Magnetic Pole
قطب شمال
North Pole
واحه
Oasis
اقیانوس
Ocean
مدار
Parallel
شبه جزیره
Peninsula
نقشه فیزیکی
Physical map
دشت
Plain
تصويرسازي مسطح
Planar Projection
نقشه سياسي
Political Map
فلات
Plateau
حوضچه
Pond
چمن زار
Prairie
تصويرسازي
Projection
مخزن
Reservoir
نقشه برجسته
relief map
نقشه راه
road map
تصويرسازي رابينسون
Robinson Projection
نيمكره جنوبي
Southern Hemisphere
منشا
Source
باتلاق
Swamp
مدار رأس سرطان
Tropic of cancer
بنگال
Bengal
پوست، سبوس
Husk
امکان، عملی بودن
Feasibility
عمل مچی
Wrist- action
مغز, هسته، تخم، دانه، مغز هسته
kernel
غله، ذرت
Corn
تکه بزرگ (زغال)، توده، چوب ذرت
Cob
بادام زمینی
Peanut
پوست میوه یا بقولات، قشر
Hull
فراوان، زیاد، بسیار
Plentiful
ترتیب دادن، مستعد کردن، مصرف کردن، تصفیه کردن، کار چیری را تمام کردن
Dispose off
گله گاو، گله، رمه
Cattle
مسطح قرار دادن
Laid flat
استنباط کردن، پی بردن به، نتیجه گرفتن، فهماندن، دلالت کردن به
Infer
بررسی کردن، مرور  کردن
review
انجام دادن، تکمیل کردن
Fulfill
فرسایش، خوردگی، سایش
Erosion
قوی هیکل، تنومند
robust
واحد صنعتی، دستگاه، گیاه، کشت وزرع
Plant
مقاومت ضربه ای
Shock resistance
تکامل، تغییر شکل، چرخش، سیر تکاملی
Evolution
ترجمه، همگردانی، تلفیق، گردآوری، تالیف
Compilation
کلوخه سازی
Sintering
به شدت زیاد
Intensively
چگالش، متراکم سازی
Densification
جدانشینی، تفکیک، تجزیه، جدایی
Segregation
تخلیه، تهی سازی، تقلیل، نقصان
depletion
محتمل، امید بخش، نوید دهنده
Promising
متداول، مرسوم
conventional
تحریک کردن، برانگیختن
Provoke
ماده متشکله، جزء اصلی، سازنده
Constituent
برون یابی کردن
Extrapolate
غیر عادی، نابهنجاری، غیر متعارف، بی ترتیب
Anomaly
زیر کونیا، اکسید زیر کونیم
Zirconia
تثبیت کردن، پایا ساختن
Stabilize
ایتریا، ایتریم اکسید
yttria
آگهی دادن، اعلام کردن، انتشار دادن، آشکارکردن
Announce
تاخیر کردن، به تاخیر افتادن
Delay
آرایش، صف آرایی، گسترش
Deployment
با دقت شرح دادن، استادانه ساختن، به زحمت ساختن
Elaborate
ریز تب بر، ریز تب آور
Micro pyretic
شدید، زیاد، وسیع، گسترده، پهناور
Extensive
تحویل دادن، ارائه دادن، ترجمه کردن، منتقل کردن
Render
الکتروکاتالیزوری
electrocatalytically
دوغاب، آبکی
Slurry
به هم چسبیده، طرفدار، تابع،
Adherent
اسپینل
Spinel
پروسکیت، پراوسكيت
Perovskite
اساسا، در واقع
Substantially
بستن، تعطیل کردن، بسته شدن
Shut down
تروت دیل
Troutdale
گدازکار، قال کار، گدازنده، ذوب کننده
Smelter
صرفه جویی هزینه ای
Cost saving
سرمایه گذاری بزرگ
Large investment
مقاومت سایشی
Wear resistance
ضد اصطکاک
Antifriction
مقاومت سطح
Strength the face
بور
Boron
بورید
Boride
تک فام سازی
Monochromatize
شجری، دندریت، رگه دار، شاخه دار
Dendritic
مانع، اشکال
Drawback
اوتکتوئید
Eutectoid
مسیراصطکاک
Friction path
ربایشی، تصرف، گیرپاژ
Seizure
به طور محسوس
Appreciably
نشان دادن، خاطر نشان کردن
Point out
مرز را شکستن، به زور وارد شدن
Break- in
مظهر، آشکارسازی، ظهور، ابراز
Manifestation
لوله ای، لوله دار، لوله مانند
Tubular
تیزاب کاری، کلیشه سازی، حکاکی کردن
Etch
حوضچه ذوب
Melt pool
فاز تقویت کننده، فاز استحکامی
Reinforcement
مدول برشی
Shear modulus
سپس
Subsequently
ساییده شده، خراشیده شده
Abraded
صیقل دادن
Polishing
حلقه مانند
Loop-like
سرد کردن، خنک شدن
Chill
اولا
Firstly
جنین ها، رویان ها، مرحله های بدوی
Embryos
بزرگ شدن، بالغ شدن
Grow up
استنباط کردن، پی بردن
Infer
منشور
Prism
متقاطع، عرضی
Transverse
پشته سازیی، توده سازی
Stacking
سه گوش، مثلثی
Trigonal
ساییدگی، آزاردهنده، سوزان
Galling
کاغذ شنی
Grit paper
آمیخته شده، شکل آیرودینامیکی که در آن اجزای اصلی بدون هیچ خط یا حدو مرز مشخصی به یکدیگر متصل می شوند
Blended
پرتو
Beam
کلوخه سازی، متخلخل
Sintered
برداشتن، جذب کردن، اشغال کردن
Take up
پراکنده، تنک، گشاد گشاد، کم پشت
Sparse
فاصله لغزشی
Sliding distance
ناحیه انتقال (گذار)
Transition region
انجماد
Solidification
شیار دادن، شیار دارد کردن
Groove
سایش چسبناک
Adhesive wear
شیار سایشی
Wear track
تازه دریافت شده
As- received
بازده وزن اکسایش
Oxidation weight gain
چوب، چسباندن
Stick
توانایی، قابلیت، قدرت
capability
ضد تولیدی
counter productive
غیرشخصی
Impersonal
یک مرتبه عادتی را کنار گذاشتن، بی مقدمه اعتیاد را ترک کردن
GO COLD TURKEY
برو بابــا
Go daddy
بی خیال- سخت نگیر
go easy on that
برو پی کارت
go fly a kite
ریگ ته جوی بودن
go for ever
حسابی رو به راه بودن، قبراق بودن
GO GREAT GUNS
با دیگران کنار امدن
Go halfway / meet someone halfway
سریع افت كردن. مثل برق پایین آمدن. شدیدا تنزل كردن
GO INTO A NOSEDIVE
یک تنه به میدان رفتن
Go it alone
همین حالا برو
Go now
دچار فساد اخلاقی شدن
Go off the rails
دزدیدن
go off with
بفرمایید-ادامه دادن
Go on
روزه بگیرید تا سالم بمانید
Go on a fast that stays healthful
به سفر رفتن
go on a trip
داشتی می گفتی ، ادامه بده
Go on with the story
راه خود را رفتن
go one’s own way
برو بیرون
go out
مستقیم به راه ادامه دادن
go straight on
خود را به آب و آتش زدن
Go through fire and water
از کسی طرفداری کردن ، از کسی جانب داری کردن
go to bat for someone
مخروبه شدن، به گند کشیده شدن ، به مخروبه تبدیل شدن
go to the dogs
سنگ تمام گذاشتن، گل کاشتن
go to town
سفارش به قاپيدن لذت آني بدون فكر به آينده
the admonition to seize the pleasure of the moment without though for the future
فرهنگ عاميانه مطالعه سنن  داستانها آداب و رسوم يك جامعه
folklore study of the tradition stories customs etc of the community
تم غالب و تكراري مانند آنچه در يك رمان وجود دارد
a dominant  leimotive
موضوع اصلي
and recurring them as in novel
درونمايه: عوامل اصلي تكراري در تم يك اثر ادبي و هنري
motif –a recurrent  thematic element in an artistic or literary work
کالج های فوق دیپلم (دو ساله)
Junior Colleges
کالج های دوره لیسانس (چهار ساله)
four-year colleges
وضع موجود
status quo
آموزش همگانی
mass education
سطح آموزش متوسطه (دیپلم)
secondary education level
سطح آموزش عالی
Higher education level
خلاصه‌كردن
abbreviate
مخفف
abbreviated
مخفف
abbreviation
توانايي، قابليت‌‌
ability
توانا بودن‌
able
غير عادي‌
abnormal
درباره‌، پيرامون‌، در حدود
about
بالاي
above
تند، پرتگاه‌ دار، سراشيبي، ناگهان‌، ناگهاني، بيخبر، درشت‌، جداكردن‌
abrupt
ناگهان‌، به‌ تندي‌
abruptly
غياب‌
absence
مطلق
absolute
جذب‌ كردن‌
absorb
جاذب‌
absorbing
جذب
absorption
تکیه گاه انتهایی پل
abutment
فرهنگستان‌، دانشگاه‌
academy
شتاب‌ دادن
accelerate
شتاب
acceleration
طیف پاسخ شتاب
Acceleration response spectra
قبول‌ كردن‌
accept
قابلیت قبول‌
acceptability
معیارهای پذیرش
Acceptability criteria
قابل‌ قبول‌
acceptable
پذيرفته
accepted
دسترس
access
قابل دسترس
Accessible
لوازم‌ يدكي
accessories
لوازم یدکی
accessory
حادثه‌، تصادف
accident
تصادفي
accidental
تطبيق‌ دادن
accommodate
ضميمه‌ كردن، توام‌ كردن‌
accompany
انجام‌ دادن‌، صورت‌ گرفتن‌
accomplish
انجام‌ شده
accomplished
مطابقت
accordance
مطابق
according
بنابراين‌، از اينرو
accordingly
آکاردئون
accordion
حساب‌ كردن‌، محاسبه‌ نمودن‌
account
حسابداري
accounting
حسابها
accounts
جمع‌ كردن‌
accumulate
جمع‌ آوري‌، انباشتگي
accumulation
دقت
accuracy
دقيق
accurate
به‌ دقت‌
accurately
دست‌ يافتن
achieve
اسيد
acid
اسيدي
acidic
اسید فلز قلیایی
acids alkalis
از عرض‌، از ميان‌
across
عمل‌ كردن‌
act
عامل
acting
كنش‌، جنبش، عمل‌
action
فعال
active
گسل فعال
Active fault
فشار کنشی
active pressure
فعالانه
actively
فعاليت
activity
اعمال
acts
واقعي
actual
واقعا، عملا
actually
تطبيق‌ شده‌
adapted
اضافه‌ كردن‌
add
اضافه‌ شده‌
added
جمع، افزايش‌، افزایش بنا
addition
اضافي
additional
تنش مجاز اضافی
additional allowable stress
بطور اضافي يا زائد
additionally
افزودني
additive
نشاني، نشاني دادن‌
address
مخاطب‌، گيرنده‌ نامه‌
addressee
آدرس‌ دهي
addressing
كفايت
adequacy
مناسب
adequate
به‌ اندازه‌ كافي
adequately
بهم چسبيده ،تابع
adherent
چسبندگي
adhesion
چسبنده
adhesive
مجاور
adjacent
متصل‌ كردن‌
adjoin
مجاور
adjoining
سازگار كردن‌
adjust
تنظیم شده
adjusted
اجرا
administration
اجرايي، اداری
administrative
مدير
administrator
پذيرفتن
admit
پذیرفته شده
admitted
خشت
adobe
قبول‌ كردن
adopt
اختيار شده‌
adopted
اتخاذ، قبول‌
adoption
پيشرفت
advance
پيشرفته
advanced
مزيت
advantage
مفيد
advantageous
مزایا
advantages
مغاير، ناسازگار
adverse
قابل‌ توصيه‌
advisable
هوايي
aerial
هوايي، هوازي‌
aerobic
كار، امر
affair
اثر
affect
تحت‌ تاثير واقع‌ شده‌
affected
موثر
affecting
فوق‌الذكر
aforementioned
پس‌ از
after
سپس
afterwards
دوباره
again
در مقابل،‌ مخالف
against
نمايندگي
agency
سنگدانه
aggregate
كهنگي
aging
بهم‌ زدن‌ ، تحريك‌ كردن‌
agitate
مطابقت كردن
agree
موافقت‌ ، قرارداد
agreement
جلو، رو به‌ جلو
ahead
كمك‌ كردن‌،مساعدت‌ كردن
aid
هدف
aim
نشانه‌ روي
aiming
هوا
air
هوا
Air
تعویض هوا
Air change
تصفیه هوا
Air cleaning
تهویه مطبوع
Air Conditioning
تهویه هوا
Air Conditioning
سیستم توزیع هوا
Air distribution system
تخلیه هوا
Air exhausting
دریچه های تامین هوا
Air intake
نشت هوا
Air leakage
آلاینده هوا
Air pollutants
بازگردانی هوا
Air recirculation
فاصله هوایی
Air space
هوابندی
Air tightening
کلید هوایی
Air-Break Switch
فرودگاه‌
airport
هواناپذير
airtight
عایق هوا
air tightness
به‌ خط كردن،‌ همتراز كردن‌
align
مسير ، امتداد
alignment
زنده‌
alive
قليايي
alkali
همه‌، كليه‌
all
سبك‌ كردن‌، ارام‌ كردن‌، كم‌ كردن‌
alleviate
پيوستگي
alliance
اختصاص یافته
allocated
تخصيص‌ دادن‌
allot
پذيرفتن
allow
مجاز
allowable
حداکثر فشار کار مجاز
Allowable maximum working pressure
نسبت تغییر شکل پلاستیک مجاز
Allowable plastic deformation ratio
روش تنش مجاز
Allowable stress design
میزان مجاز
allowance
مجاز
allowed
آلياژ
alloy
ابرفتي
alluvial
رسوبی
alluvium
تقريبا
almost
تنها
alone
در امتداد خط
along
پيش‌ از اين‌
already
نيز، همچنين‌
also
تغيير دادن‌، عوض‌ كردن‌
alter
تغيير
alteration
جایگزین
alternative
متناوبا
alternatively
اگرچه‌، هرچند
although
الومينيم
aluminum
هميشه
always
گرداگرد
ambient
امبولانس
ambulance
اصلاح‌ و تجديد كردن‌
amend
اصلاح
amendment
امريكا
America
امريكايي
American
امونياك
ammonia
درميان
among
میزان،‌ مقدار
amount
تقویت
amplification
تقويت‌ كردن‌
amplify
مشابه
analogous
مانند
analogue
تحليل‌ كردن‌
analyze
تحليل
analysis
تحليلي
analytic
تحليلي
analytical
شرایط تحلیلی
Analytical condition
تحليل‌ كردن
analyze
مهار
anchor
پیچ مهار
anchor bolt
مهاربندي
anchorage
مهارشده‌
anchored
سیستم سرویس و تاسیسات پشتیبانی
Ancillary Facilities And Functions
زاويه
angle
قلاب‌هاي زانويي
angle bracket
زاویه اصطکاک داخلی
angle of internal friction
گوشه‌ دار ، زاويه‌ دار
angled
زاويه‌اي
angular
جابجایی زاویه‌ای
angular displacement
ضميمه‌، پيوست
annex
ساليانه
annual
ديگر، ديگري
another
ضد زلزله
anti-earthquake
پيش‌ بيني كردن‌، انتظار داشتن‌
anticipate
هرچيز
anything
در هر صورت‌‌
anyway
هركجا، هر جا
anywhere
جدا
apart
نقطه‌ اوج، رأس
apex
دستگاه‌، لوازم‌
apparatus
ظاهري
apparent
ظاهر شدن
appear
ظاهر
appearance
پيوست
appendix
يكي از بزرگترين‌ سازندگان‌ ريزكامپيوتر در جهان‌
apple
دستگاه با سوخت جامد، مایع، گاز یا برق
Appliance
قابل‌ اجرا
applicable
كاربرد
application
بكار رفته‌
applied
بكار بردن
apply
نزديك‌ شدن،‌ حركت‌ به‌ سمت‌ جلو
approach
مناسب
appropriate
بطور مناسب‌
appropriately
تناسب
appropriateness
موافقت
approval
موافقت‌ كردن‌
approve
مورد تأیید
approved
تایید شده، تصویب شده
Approved
تقريبي
approximate
تقريبا
approximately
تقريب‌
approximation
متعلقات
appurtenance
مناسب
apt
مستعد، محتمل
apt to
اباره‌ ، ابگذر ناوه‌ اي‌
aqueduct
پل آبگذر
aqueduct bridge
بطور دلخواه
arbitrarily

 

لغات بین رشته ای بخش 18
Irantarjomeh
لطفا به جای کپی مقالات با خرید آنها به قیمتی بسیار متناسب مشخص شده ما را در ارانه هر چه بیشتر مقالات و مضامین ترجمه شده علمی و بهبود محتویات سایت ایران ترجمه یاری دهید.