مقالات ترجمه شده دانشگاهی ایران

لغات ادبی – بخش 7

در این قسمت  لغات ادبی بخش 7 عرضه شده است.

لغات ادبی صفحه اصلی – کلیک کنید

خرید لغات ادبی/ مجموع لغات در کل رشته ها / لغات بر حسب گروه بندی چند رشته

 

لغات ادبی - ایران ترجمه - irantarjomeh

لغات ادبی بخش 7
افسانه ای
fabulous
آشنایی
familiarity
نثر
prose
شعر، مصراع
verse
داستان، خیال پردازی
fiction
تخیلی
imaginary
شخصیت
character
نویسنده
author
داستان، رمان
novel
نمایشنامه، داستان شورانگیز
drama
شاعر
poet
شعر
poetry
شعری، شاعرانه
poetic
شعر
poem
مقاله، انشا
essay
نمایشنامه نویس
playwright
طرح داستان
Plot
مقاله
article
درون مایه
motif
انتزاعی، چکیده مقاله
abstract
خوش نویسی
calligraphy
متن
context
واژه پردازی، فصاحت
diction
حماسه
epic
موضوع، بن مایه
theme
سبک
style
آهنگ
intonation
داستان جن و پری
fairy tale
طعنه، کنایه
irony
معنی دادن، رساندن مفهوم
convey
شم، درک درونی
intuition
شخصیت ثابت
static character
شخصیت پویا
dynamic character
زبان بومی
native language
گویش یا زبان مادری
mother tongue
تخیل
imagination
ایهام
allusion
صور خیال، تشبیه ادبی، صنایع بدیعی
imagery
تشبیه
simile
استعاره
metaphor
واژه یابی
diction
بی سواد
illiterate
بحث کردن
discuss
معنی ضمنی یا تلویحی
indirect meaning
متن
text
عبارت، قطعه
passage
کسی را مخاطب قراردادن
address to somebody
کنایات یا اشارات کلاسیک و سنتی
classical allusions
احساسات عاطفی
emotions
عقل، خرد
intellect
جهان واقع
objective world
توصیف و بیان کردن
express
زبانی، شفاهی، لغوی
verbal
وجدان
consciousness
فهمیدن
grasp
نکات اصلی
main points
ساده و بی پیرایه
austere
درونی
instinct
شرقی
oriental
شرق شناسی
orientalism
ارزش گذاری
evaluate
نکته یابی
pointing out
دیدگاه
point of view
علی رغم
in contrast to; contrary to
تا حدودی
up to a point
عینی، ملموس
objective
ذهنی، خیالی
subjective
توصیف کردن
Describe
نگرش
attitude
عاطفه
emotion
اخلاق
moral
شناسایی، تعیین هویت
identification
مفهوم
conception
احساس این همانی
feeling of identification
عهد ذهنی
habitual state of mind
مقوله
category
طبقه بندی کردن
categorize
به عبارت دیگر
in other words
حدیث نفس
self-expression
بینش
vision
الگو
model
امیال
desires
تک گویی
monologue
طبیعت، ذات
nature
روزنامه نگار
Journalist
ساختار ذهنی
mental construct
حس تجربی
practical sense
وعظ و نصیحت کردن
preach
بر عکس
vice versa
زبان حرفه ای
technological language
عقلانی
intellectual
ابدی
perpetual
به عبارت دیگر
otherwise
چنانکه هست
as it is…
نمایشنامه نویس
dramatist
سنتی، کلاسیک
classics
روی هم رفته
as a whole
از زمان…
as long as
تمیز دادن
distinguish
ساختار ذهنی
mental construct
تفسیر کردن
interpret
با در نظر گرفتن این نکته
up to a point
بافت، ترکیب
mixture
متضاد
opposite
بر پایه احساس
as emotional
بر پایه استدلال
as intellectual
تا آنجایی که
as far as
ربط داشتن
concern
نوشته توصیفی
descriptive writing
ادبیات معاصر
contemporary literature
عقل سلیم
common sense
نسل بشر
human race
معنی مجازی
figurative meaning
قیاس، همسانی
analogy
این همانی
identity
باستانی
archaic
تو، شما
thou
منادی
herald
با در نظر گرفتن
as for
کسل و خسته کننده
dry and dull
مفعول
object
فاعل
subject
زبان تداعی گر
associative language
افسون، سحر
magic
دلالت کننده، تلقین کننده
suggestive
صنعت ادبی
figurative speech
شیوه، اسلوب
fashion
شعر آموزشی
instructional poem
مقدمه
preface
سهولت
simplicity
در ازای
as oppose to
اشاره کردن
point out
الهام گرفتن
inspire
افسانه
legend
قرون وسطی
mediaeval
طرح
Plot
رساله، گفتار
treatise
سلسله
dynasty
ریشه شناسی
etymology
خاطر نشان کردن
remark
طنز
humor
انتقاد، بدبینی
cynicism
نقل کردن
quote
بداهه سرایی
improvisation
نقال
rhapsodist
نقطه گذاری
punctuation
مضمون
theme
مدح و ستایش کردن
eulogize
مداح، ستایشگر
eulogist
آتشکده
fire-temple
گوهر
gem
سخاوتمند
generous
نابغه
Genius
افتخار
honor
غنایی
lyrical
نویسندگی
authorship
زندگی نامه نویس/ شرح حال نویس
biographer
نوع ادبی
Literary genre
داستان عاشقانه
romance
درباری
Courtly
دستاورد
achievement
هنر منشیانه
epistolary art
در دسترس
at disposal
در تصاحب
in possession
بزرگ و جاودانی
monumental
مذکور/ نامبرده
last-named
گنجاندن
incorporate
نقل کردن
quote
خاطرات
Reminiscence
دانشمند
Savant
وقایع نامه
Chronicle
سلف
predecessor
نگارش/ انشاء
Composition
شکاف
lacuna
عنوان شده
entitled
کهن
archaic
سلسله
Dynasty
عظیم ( حجیم)
Voluminous
در بازداشت
Custody
درباری
Courtier
تحت الحفظ
Fortress
تاج و تخت/ اریکه
Throne
روابط خوبی داشتن
on good terms
جانشین/ پس از
Successor
ارسال داشتن
dispatch
به او مسئولیت داده شد
was charged
دیوان
Chancellery
مورخ
Historian
دست خط
Handwriting
نسخه
Manuscript
رساله
Treatise
نقل قول
Quotation
کمیاب
Rare
شاهزاده
Prince
شعری
Poetical
فلسفی
Philosophical
اصالت
Originality
حماسه
Epic
گفتمان
Discourse
ایجاز، اختصار
Brevity
تشبیه
simile
پیوسته، مداوم
sustained
مفهوم کلی، ماهیت
tenor
مجازی، استعاری
Figurative
جمعیت
throng
استادانه، ماهرانه
elaborate
هجوم
swarm
به بعد، و پس از آن
ff.
دسته، گروه
cluster
شبنم، ژاله
Dew
جو، حال و هوا، زمینه، فضا
atmosphere=mood=ambience
جایگزین، جانشین
alternative
زمینه
tonality
حاکم بودن بر
pervade
انتظار، توقع
expectation
نگران کننده
tense
مسیر
course
قراول
sentinel
منتظر بودن، آماده شدن برای
anticipate
پدید آمدن دوباره
reappearance
شبح
ghost

 

لغات ادبی بخش 7
Irantarjomeh
لطفا به جای کپی مقالات با خرید آنها به قیمتی بسیار متناسب مشخص شده ما را در ارانه هر چه بیشتر مقالات و مضامین ترجمه شده علمی و بهبود محتویات سایت ایران ترجمه یاری دهید.