فاصله نقطه گریپ لبههای پارچه
فاصله نقطه گریپ لبههای پارچه – Irantarjomeh
مقالات ترجمه شده آماده کل گروه های دانشگاهی
مقالات
قیمت
قیمت این مقاله: 38000 تومان (ایران ترجمه - Irantarjomeh)
توضیح
بخش زیادی از این مقاله بصورت رایگان ذیلا قابل مطالعه می باشد.
شماره | ۱۶۲ |
کد مقاله | TXT162 |
مترجم | گروه مترجمین ایران ترجمه – www.irantarjomeh.ir |
نام فارسی | فاصله گذاری نقطه گریپ در امتداد لبههای یک لایه پارچهای ناهمسانگرد (آنیزوتروپی) در آزمایش کشش دو محوری |
نام انگلیسی | Grip Point Spacing Along the Edges of an AnisotropicFabric Sheet in a Biaxial Tensile Test |
تعداد صفحه به فارسی | ۳۱ |
تعداد صفحه به انگلیسی | ۹ |
کلمات کلیدی به فارسی | فاصله گذاری- نقطه گریپ- پارچهای ناهمسانگرد (آنیزوتروپی)- آزمایش کشش دو محوری |
کلمات کلیدی به انگلیسی | Grip Point- Spacing- AnisotropicFabric Sheet- Biaxial Tensile Test |
مرجع به فارسی | دپارتمان تکنولوژی نساجی- دانشگاه نیوسافت ولز- سیدنی- استرالیاواحد منسوجات و پوشاک- دپارتمان مهندسی بیولوژی و کشاورزی- کالیفرنیاژورنال کامپوزیتهای پلیمری |
مرجع به انگلیسی | Department of Textile TechnologyUniversity of New South W&sSydney- AustraliaDivision of Textiles and ClothingBiological and Agricultural Engineering DepartmentUniversity of California |
کشور | استرالیا- ایالات متحده |
فاصله گذاری نقطه گریپ در امتداد لبههای یک لایه پارچهای ناهمسانگرد (آنیزوتروپی) در آزمایش کشش دو محوری
چکیده
تکنیک گریپینگ یا مهار لبه های پارچه با استفاده از گیره های سنجاقی در چندین مطالعه در مورد رفتار مکانیکی دو محوری پارچه ها بکار گرفته شده است. این مقاله در مورد توزیع غیر یکنواخت تنش حاصل از فاصله گذاری نقاط مهار/ گریپ (فواصل بین فک گیره ها)، یک بررسی تئوری را ارائه میدهد. این تئوری معرف فرمول های کرنش برشی از نمونه پارچه و تغییر مکان (جابجایی) نقاط مهار است که در آن غیر یکنواختی تنش کششی حاصل از روش مهاری را میتوان محاسبه نمود. تجزیه و تحلیل انجام شده نیز نشان دهنده عوامل مهم تاثیر گذار بر توزیع تنش در نمونه پارچه می باشد و فراهم آورنده معیارهای طراحی، برای توسعه دستگاه های جدید، می باشد.
مقدمه
گر چه کاربرد پارچه های تاری پودی، از استفاده سنتی آن در زمینه تولید لباس های متعارف تا کاربرد در نواحی صنعتی و چند سازه ها/ کامپوزیت ها، بخاطر عملکرد منحصر بفرد این ماده، افزایش یافته است، اما فهم ما از رفتار مکانیکی پارچه های تاری پودی هنوز هم بسیار محدود است.
پارچه ها رسانه متخلخل نوعی هستند و میتوانند به صورت مخلوط هایی از الیاف و هوا، که هیچ مرز معین واضحی ندارند و با یک رشته پیوسته کلاسیکی تفاوت دارند، فرآوری شوند. آنها نه یکنواخت و نه همسانگرد (ایزوتروپی) هستند، یعنی آنکه خواص آنها به جهت بارگذاری بسیار حساس هستند. به عبارت دیگر، آنها بر اساس جهت بارگذاری رفتار بسیار متفاوتی میکنند. بنابراین، آنالیز تئوری رفتار پارچه خیلی پیچیده میشود و تأیید تجربی پیش بینی های تئوری آنها نسبت به سایر مواد مهم تر خواهد بود.
آزمایش کشش متداولترین روش تجربی برای بررسی پارچهها میباشد که شامل هم کشش تک محوری و هم دو محوری میباشد. در طی آزمایشهای کشش، پارچه بوسیله مهار یا محکم کردن لبههای نمونه (گریپینگ) با استفاده از یکی از چند روش مشخص شده کشیده میشود.
تِرِلوآر (Treloar) (1) شاید اولین کسی بود که از گیرههای سنجاقی برای اعمال نیرو به یک نمونه ورقه مربعی استفاده کرد. کار او در شکل a1 نشان داده شده است. این روش بعدا بوسیله سایر محققین (۴-۲) پذیرفته شد و اصلاح گردید و اخیرا برای بررسی پایداری پارچهها تحت کشش دو محوری بکار برده شده است (۵).
مطلوب ترین مورد آن است که توزیع تنش و کرنش در نمونه یکنواخت باشد بطوریکه بتوان صحت رابطه تنش- کرنش را از نتایج آزمایش برای ماده استنباط کرد. متاسفانه، توزیع تنش در نمونه بخاطر غیر یکنواختی تنش اعمال شده بوسیله گیره ها در معرض خطا می باشد. این مقاله، در مورد توزیع غیر یکنواخت تنش حاصل از فاصله گذاری نقاط گریپ، یک بررسی تئوریکی را ارائه مینماید. این تئوری عوامل مهمی، که بر توزیع تنش در یک نمونه پارچه اثر میگذارند، را نشان میدهد و چند معیار طرّاحی را نیز فراهم میکند.
۳-پیش بینی ها و مباحث
جزئیات مربوط به نمونه پارچه ها و خصوصیات آنها که در این تحقیق بکار برده شده در جدول ۱ نشان داده شدهاند. برای توصیف کامل عملکرد نمونه، خواص اندازهگیری متفاوت در این جدول مشخص شده اما تمام اطلاعات بکار رفته در محاسبات موجود نیستند.
۳-۱- توزیع تنش برشی در نمونه
تنش برشی در نقطه لبهای x از نمونه به صورت تابعی از ، بعد نمونه w و فاصله گذاری بین گیرهای h در یک تنش کشش خارجی معین در معادله (۲۱) ارائه و در شکلهای a3، b و c نشان داده شده است. به این نکته توجه کنید که تمام این شکلها نسبت به تنش کششی اولیه بکار رفته رسم شدهاند.
۴- نتیجه گیری
آنالیز های تئوریکی عدم یکنواختی تنشی و خطاها در تکنیک نقطه گریپ پارچه ها منجر به حاصل آمده نتایج ذیل شده است:
توزیع های برشی و تنش های کششی به وجود آمده به واسطه گریپ ها به صورت غیر خطی می باشند. تنش های برشی در ناحیه لبه های پارچه در حالت حداکثر خود خواهند بود و تدریجا با حرکت به سمت مرکز به صفر تقلیل می یابند و تنش کششی ایجادی از طریق تنش برشی در مقابل این مورد صحت خواهد داشت و بنابراین در امتداد لبه ها به صفر خواهد رسید و در ناحیه مرکز پارچه به میزان حداکثری خود دست خواهد یافت. مقدار حداکثری تنش کششی می تواند به میزان تنش کششی اصلی به کار گرفته شده گردد، البته در صورتی که کلیه پارامترهای مرتبط در سطوح متوسط خود باشند.
تنش های کششی و برشی، همراه با مجموع جایگزینی نقاط گریپ، همگی به عنوان توابع نسبت مدول مطرح می باشند، فاصله گذاری نقاط گریپ h و طول نمونه . در صورتی که کلیه پارامترهای دیگر مطرح باشند، می توان نسبت به ارتقای یکپارچگی توزیع های تنش اقدام نموده و همچنین خطای بوجود آمده ناشی از نقاط گریپ را چه با انتخاب یک پارچه سفتر و چه با انتخاب یک پارچه با اصطکاک نخ داخلی بالاتر حاصل آورد و یا از طریق کاهش فاصله گذاری نقاط گریپ یا با افزایش طول نمونه حاصل کرد.
با وجود آنکه حداکثر تنش کششی به صورت یک ثابت مساوی با تنش کششی اصلی کاربردی می باشد، حداکثر تنش کششی به نظر عمدتا به وسیله نسبت مدول مشخص شده و نسبت تنها دارای تاثیر حاشیه ای به هنگامی خواهد بود که نسبت اندک باشد.
تاثیر سفتی خمشی نخ ها در نمونه پارچه استرچ را می تواند سبب تسکین خطا به واسطه نقاط گریپ شود.
به واسطه مدول برشی اندک، گریپینگ متناسب پارچه های تاری پودی نیازمند نقاط گریپی می باشند که فاصله گذاری آنها نباید بیش از مقدار بحرانی h گردد، برای پارچه جدول ۱ که در آن طول نمونه است، این مقدار (یا ۲۰ نقطه گریپ در اینج) خواهد بود. فاصله گذاری نقطه گریپ به هنگامی که نمونه های بافته در زوایای اریبی نصب می شوند از اهمیت کمتری برخوردار می باشد.