غیبت ناشی از بیماری و عدم اشتغال
غیبت ناشی از بیماری و عدم اشتغال – ایران ترجمه – Irantarjomeh
مقالات ترجمه شده آماده گروه مدیریت – بازرگانی
مقالات ترجمه شده آماده کل گروه های دانشگاهی
مقالات
قیمت
قیمت این مقاله: 38000 تومان (ایران ترجمه - Irantarjomeh)
توضیح
بخش زیادی از این مقاله بصورت رایگان ذیلا قابل مطالعه می باشد.
غیبت ناشی از بیماری و عدم اشتغال
شماره | ۱۳ |
کد مقاله | MNG13 |
مترجم | گروه مترجمین ایران ترجمه – irantarjomeh |
نام فارسی | غیبت ناشی از بیماری و عدم اشتغال |
نام انگلیسی | Sickness absence and unemployment. A panel data study |
تعداد صفحه به فارسی | ۳۰ |
تعداد صفحه به انگلیسی | ۲۱ |
کلمات کلیدی به فارسی | غیبت ، بیماری ، عدم اشتغال |
کلمات کلیدی به انگلیسی | Sickness, absence ,unemployment |
مرجع به فارسی | دپارتمان اقتصاد، دانشگاه برگن، نروژ |
مرجع به انگلیسی | Department of Economics, University of Bergen |
کشور | نروژ |
غیبت ناشی از بیماری و عدم اشتغال
چکیده
شواهد تجربی نشان دهنده آن است که غیبت ناشی از بیماری از نقطه نظر تجاری / ادواری دارای گوناگونی خاصی میباشد. این امر ممکن است مواردی از قبیل تاثیرات تادیبی عدم اشتغال تا اعمال تغییراتی در ترکیب نیروی کار را در بر داشته باشد، ضمن آنکه مسئله سلامت در دوران رشد و شکوفایی اقتصادی میتواند تاثیرات نامطلوب و معکوسی را همراه داشته باشد. در این تحقیق محدوده گستردهای از اطلاعات ثبت شده در طی ۱۹۹۰ الی ۱۹۹۵ برای ارزیابی عوامل تعیین کننده غیبت ناشی از بیماری که برای بیش از دو هفته طول میکشد مورد استفاده قرار گرفته است. ما مدلهای تاثیرات ثابت احتمال غیبت و تعداد روزهای مرخصی استعلاجی مرتبط با غیبت را مورد ارزیابی قرار میدهیم. ما بدین نکته دست یافتیم که میزان عدم اشتغال منطقهای بر روی احتمال غیبت بطور منفی تاثیر میگذارد. به هنگامی که ما نمونه خود را محدود به مثالهایی میکنیم که در چارچوب نمونه جاری وجود دارند، میزان تاثیرات میتواند برای کل دوره خاص تداوم داشته باشد. این شواهد خارج از محدوده نمونه مذکور دارای وضوح کمتری بوده ولی در عین حال در همان مسیر به پیش میرود. ما نتایج حاصله را در برابر ترکیب نیروی کار مورد بررسی قرار داده و در خصوص گوناگونی ادواری/ تجاری مسئله غیب به بحث خواهیم نشست.
غیبت ناشی از بیماری و عدم اشتغال
۱- مقدمه
بیشتر حقوقبگیران تمایل دارند تا خود را بر علیه ضررهای وارد بر دستمزد خود که ناشی از مشکلات مربوط به سلامت دائمی و یا موقتی میباشد بیمه نمایند. معمولا بیمه بیماری و از کارافتادگی یا بعنوان مقررات جمعی محل کار طبقهبندی گردیدهاند و یا بعنوان بیمه اجتماعی. از اینرو آنها مشکلات انتخاب نامساعد را کاهش میدهند. با توجه به اینکه اینگونه مقررات ارتقای تامین شغلی و درآمد در کشورهای پیشرفته را به بار آوردهاند، ۲۰ الی ۳۰ سال گذشته بعنوان عرصه فراهم سازی و افزایش بیمه درمان و بیمه از کارافتادگی مطرح بوده است. پدیدار شدن این خط مشی باعث مطرح شدن سئوالاتی گشته است که چنین بیمههای بخشنده و دست و دلبازی نه تنها جبرانی برای بیماری و از کارافتادگی بوده بلکه خود باعث بوجود آوردن نتایج مرتبط با آن میشوند. کشورهایی نظیر هلند، سوئد و آلمان تغییراتی را در سیستم پرداخت ناشی از بیماری خود بوجود آوردهاند که کاهش پرداخت مبلغ جبرانی به هنگام استفاده از مرخصی استعلاجی را به همراه دارد. بنابراین نگرش کلی حاکم آن است که غیبت استعلاجی خود مسئول هزینه غیبت هر فرد بشمار میآید. این مقاله بر بیان تاثیرات نسبت اینگونه موارد جبرانی متمرکز نبوده، بلکه مد نظر مباحثات ما بیشتر آنچه میباشد که بنظر بعنوان قواعد تجربی در چندین کشور وجود دارد: غیبت ناشی از بیماری بظاهر از نقطه نظر تجاری/ ادواری دارای گوناگونی میباشد، یعنی آنکه به هنگامی که نرخ اشتغال کاهش مییابد، غیبت افزایش خواهد یافت.
بر حسب نرخ جابجایی یا جایگزینی، غیبت ناشی از بیماری ممکن است برای فرد مستخدم پرهزینه باشد. در صورتی که هزینهای غیرمستقیم مرتبط با ریسک فزاینده از دست رفتن شغل مطرح باشد، خطر مذکور ممکن است در مواقعی که عدم اشتغال در سطح پایینی قرار داشته باشد کاهش یابد. در نظر بگیرید که حداقل موارد چندی از صلاحدیدهای شخصی در امر غیبت ناشی از بیماری وجود داشته باشد (البته الزاما نه به معنای شانه خالی نمودن از کار یا وظیفه)، در این صورت تراکم غیبتهای ناشی از بیماری میتواند بصورت معکوسی با نرخ عدم اشتغال در نوسان باشد. مطالعاتی که این موضوع را تایید میکند شامل تحقیقات انجام پذیرفته از سوی آلن (۱۹۸۱)، لی (۱۹۸۵)، کنیون و داکینز (۱۹۸۹)، دراگو و وودن (۱۹۹۲)، جانسون و پالم (۱۹۹۶)، دیرستد (۱۹۹۷) و تالمیر (۱۹۹۹) میباشد. دستمزدهای کارآمد (اثر شپیرو و استیگلیتز، ۱۹۸۴) ممکن است در این زمینه تاکیدی تجربی در خصوص تاثیر تادیبی عدم اشتغال را در بر داشته باشد.
توضیح دیگر در خصوص گوناگونی این موارد را میتوان بدین صورت مطرح ساخت که علت سببی آنها تغییر نیاز کار میباشد. بطور احتمالی کارفرمایان میخواهند بر کار کارگران خود نظارت داشته باشند و کارهای جاری را بیشتر به کسانی عرضه میدارند که دارای سابقه غیبت مطلوبتری هستند. با این وجود، به هنگامی که نیروی کار کمیاب است، حتی کارگران حاشیهای که از نظر غیبت در وضعیت مساعدی نیز نمیباشند بکار دعوت میشوند. تغییر در ترکیب نیروی کار منجر به افزایش تراکم غیبت خواهد شد. فرضیه سوم آن است که دورههای رونق اقتصادی باعث ارتقای خصیصههای مرتبط با کارگران شده و از این رو باعث بروز مشکلات سلامت و غیبت ناشی از بیماری میشود.
این مقاله، نروژ که دارای یک برنامه بسیار سخاوتمندانه مرحضی استعلاجی الزامی است را مورد ملاحظه قرار میدهد. هزینههای مرتبط با این برنامه مهم بوده و ۲٫۵% از تولید ناخالص داخلی را تشکیل میدهند. افزایش نرخ غیبت، که در بردارنده هزینههای بهرهوری همراه با افزایش هزینههای عمومی میباشد، بعنوان یکی از منابع مورد بحث و توجه عمومی مطرح میباشد. در سال ۱۹۹۹، هزینههای پرداخت بیماری مدیریت بیمه ملی به ۱۸٫۸ بیلیون رسید که رشدی ۱۳ درصدی در مقایسه با سال قبل را نشان میداد. ما اطلاعات ثبت شده سطح انفرادی، نمونهای شامل ۱۰% نیروی کار در خلال ۱۹۹۰ الی ۱۹۹۵، را مورد برسی قرار دادیم. این اطلاعات شامل غیبت ناشی از بیماری، که تحت پوشش بیمه اجتماعی بوده است میباشد. یعنی غیبتهایی که بیش از دو هفته بطول انجامیده است همراه با دیگر اطلاعات و سوابق مرتبط با آن.
در قسمت بعد، ما بخش مختصری از دیدگاه تجربی خود را عرضه مینمائیم. بخش ۳ برخی از جزئیات سازمانی را ارائه داده و دادههای آن را مورد تشریح قرار میدهیم و در بخش ۴ نتایج گزارش شده و در بخش ۵ برخی از نکات نهایی و نتیجهگیری عرضه میگردد.
غیبت ناشی از بیماری و عدم اشتغال
۲- مدل تجربی
به هنگام تجزیه و تحلیل غیبت ناشی از کار تمایز بین این حادثه و زمان آن بنظر طبیعی جلوه مینماید. در نقطه نظر انفرادی این امر به معنای فرق قایل شدن بین احتمال غایب بودن و مدت زمان مورد انتظار این پدیده میباشد. دیدگاه ما کاملا ساده است. گرایش i هر فرد به غیبت ناشی از بیماری در زمان t با Yit* را در نظر گرفته و ارتباط خطی را تصور کنید:
غیبت ناشی از بیماری و عدم اشتغال
۳- اطلاعات و سابقه اداری
بیمه ناشی از بیماری نروژ بصورت اجباری بوده و در این خصوص قوانینی موجود میباشد که مشمول کلیه کارکنانی میباشد که در ظرف دو هفته با یک کارفرما کار میکنند. به هنگامی که شرایط لازمه محقق شد، میزان تحت پوشش بیمه از روز نخست صددرصد میباشد، البته با توجه به محدوده بالایی ۶G، جاییکه G بعنوان یک واحد پایه در سیستم حقوق بازنشستگی یا مستمری بگیری مطرح است. بیمه ۱۶ روز نخست کاری به وسیله کارفرما پرداخت شده در حالی که بقیه مدت به وسیله بیمه اجتماعی که تحت مدیریت ملی میباشد پرداخت میشود. حداکثر زمان استفاده از این مزیتها ۱سال میباشد. برای بیماریهایی که بیش از ۸ هفته طول میکشد، پزشک مربوطه میبایست شرح حال و مدرک کاملی از بیماری را به مقامات مسئول بیمه اجتماعی ارائه داده و در آن نسبت به مواردی نظیر تشخیص بیماری و پیشبینیهای مربوطه اقدام نماید. هزینههای بیمه ملی تحت پوشش مالیات بردرآمد حقوق و مالیات پرداختی توسط کارفرما قرار میگیرد.
در مقایسه با دیگر کشورهای شمال اروپا، نرخ غیبت ناشی از بیماری نروژیها در سال ۱۹۹۰ پس از سوئد در رتبه دوم قرار داشته است بر خلاف نروژ، سوئد از حجم مزیتهای مرتبط کاسته و دوره روبرشد آتی را در اوایل دهه ۱۹۹۰ معرفی نمود.
غیبت ناشی از بیماری و عدم اشتغال
۴- نتایج رگرسیون
در این بخش ما نتایج بدست آمده از ارزیابی معادله (۲) و نتایج حاصله از معادله (۳) را مورد ارزیابی قرار میدهیم. این نکته قابل ذکر است که مدل لاگیت تاثیر ثابت با استفاده از احتمال حداکثر شرطی مورد ارزیابی قرار میگیرد، جاییکه حالت شرطی بر روی میباشد. افرادی که هرگز وضعیت آنها تغییر نمییابد (هرگز بیمار نشده یا آنکه هر سال بیمار میشوند) هیچگونه ارتباطی با این احتمال نداشته و از این ارزیابی کنار گذاشته میشوند. بنابراین، کلیه اطلاعات این نمونه مورد استفاده قرار نمیگیرد. رگرسیونهای دوره ثبت بصورت مشروط بر بوده و قبلا از مشاهدات کمتری بهره بردهاند. با این وجود، فردی که در نمونه بطور مثال برای مدت دو سال حضور داشته و دارای سوابق بیماری در هر سال میباشد در این بحث قرار میگیرد. در نتیجه، تعداد نفراتی که در این رگرسیونها جای میگیرند معمولا بیشتر از برآوردهای لاگیت میباشد.
غیبت ناشی از بیماری و عدم اشتغال
۵- نکات مربوط به نتیجهگیری
هدف از این مقاله بررسی ارتباط بالقوه بین غیبت ناشی از بیماری و نرخ عدم اشتغال میباشد. بدین منظور ما از وجود یک پانل ۶ ساله که حاوی بیش از ۳۰۰۰۰ نفر بود استفاده کردیم. این امر که تنها غیبت بیش از دو هفته در این بانک ثبت گردیده بعنوان یک نقطه ضعف تلقی میگردد. با این حال یک تاثیر کاملا منفی از سطح عدم اشتغال از مدلهای لاگیت تاثیر ثابت برای احتمال بروز بیماری در سال عنوان شده نشات میگیرد. به هنگامی که ما نمونه خود را تنها محدود به آنهایی میکنیم که در نیروی کار برای یک مدت نظارتی کامل حضور دارند، تاثیر این مورد از دست نرفته و برخلاف آن واضحتر نیز میشود. همچنین برای مدت غیبت یک تاثیر منفی در نمونه محدود شده وجود دارد، اما نمونه مربوطه بصورت ثابتتری میباشد. این امر که مدت زمان ممکن است دارای وابستگی بیشتری بر فاکتورهای سلامت خالص باشد، غیرمنطقی جلوه نمینماید.
این یک ایده رایج میباشد که گوناگونی ادواری / تجاری موجود در غیبت ناشی از بیماری بواسطه تغییرات در ترکیب نیروی کار بوده که خود بعلت ورود کارگران حاشیهای در وضعیت روبه رشد اقتصادی میباشد. ما تصور میکنیم که نتایج بدست آمده شواهد بسیار آشکاری را ارائه نموده که این مورد حداقل برای غیبت بیش از دو هفته جزء برنامه نبوده است. کارگران «باثبات»، که شامل آندسته میباشند که برای مدت مدیدی در بازار کار حضور داشتهاند، تغییر رفتار دادهاند. با این وجود، ما ادعا نمیکنیم که توانستهایم مکانیسم واقعی بحرکت درآورنده این تغییرات را آشکار سازیم. دستمزدهای دارای بازدهی بیشتر ممکن است تناسب بهتری برای تشریح غیبت کمتر داشته باشد. ما در حقیقت نمیتوانیم بیان داریم که آیا دقیقا اثرات سلامت در رشد اقتصادی مضر و خطرناک بوده و یا آنکه شرایط محیط کار دارای تاثیر معکوس در این خصوص میباشد. اما در عین حال تصور میکنیم که درک سیاستهای کلی برای کاهش غیبت ناشی از بیماری مهم بوده و میتواند دارای کارایی بیشتری در مقایسه با سیاستهایی باشد که سمت و سوی آنها گروههای «حاشیهای» است.
غیبت ناشی از بیماری و عدم اشتغال