عناصر الگوی شخصیت
عناصر الگوی شخصیت – ایران ترجمه – Irantarjomeh
مقالات ترجمه شده آماده گروه علوم اجتماعی
مقالات ترجمه شده آماده کل گروه های دانشگاهی
مقالات
قیمت
قیمت این مقاله: 38000 تومان (ایران ترجمه - Irantarjomeh)
توضیح
بخش زیادی از این مقاله بصورت رایگان ذیلا قابل مطالعه می باشد.
شماره | ۴ |
کد مقاله | SOC04 |
مترجم | گروه مترجمین ایران ترجمه – irantarjomeh |
نام فارسی | عناصر الگوی شخصیت |
نام انگلیسی | The Personality Pattern |
تعداد صفحه به فارسی | ۳۳ |
تعداد صفحه به انگلیسی | ۸ |
کلمات کلیدی به فارسی | عناصر الگوی شخصیت |
کلمات کلیدی به انگلیسی | Personality Pattern |
مرجع به فارسی | |
مرجع به انگلیسی | |
کشور | ایالات متحده |
عناصر الگوی شخصیت
تفاوت بین خودانگارگیهای اساسی و آرمانی ممکن است همچنین منعکس کننده راهی باشد که در آن گروه یا شخص خاص صفات یا ویژگیهای مشخصی را مورد ارزیابی قرار میدهد. تفاوت در صفاتی که بوسیله یک گروه اجتماعی دارای ارزش بالایی میباشد چشمگیرتر و بزرگترخواهد بود. بطور مثال در صورتی که شجاعت بعنوان یک ارزش بالای اجتماعی بشمار آید، شخص که خود را قدری ترسو میشمارد، در خودانگاری آرمانیخود، خویش را بعنوان شجاعترین شجاعان میبیند. از طرف دیگر، در صورتی که شجاعت ارزش اجتماعی پایینی داشته باشد، کما اینکه برای دختران ممکن است چنین باشد، آن ویژگی تاثیر اندکی بر روی شکلگیری خودانگاری آرمانی خواهد داشت.
تفاوت زیاد بین خودانگارگیهای واقعی و آرمانی یک شخص میتواند منجر به تعدیلهای ضعیف شخصی و اجتماعی شود. در برخی از مواقع تفاوت کوچکتر از آنچه واقعا است بنظر میرسد. دلیل این امر استفاده شخص از مکانیزمهای دفاعی جهت پوشاندن خودسنجیهای نامطلوب خود میباشد. بطور مثال ممکن است ترس خود را انکار نماید، آن هم به هنگامی که خودانگارگی آرمانی شجاعت را بعنوان یکی از خصیصههای برجسته وی مطرح مینماید.
عناصر الگوی شخصیت
تفاوت بین خودانگارگیهای فیزیکی و روانشناختی
برخی از اشخاص قادرند تا خودانگارههای روانشناختی خود را قبول نمایند ولی قادر به قبول خودانگارگیهای فیزیکی خود نیستند. در برخی دیگری از اشخاص ممکن است عکس این قضیه درست باشد. بسیاری از نوجوانان که از وضعیت ظاهری یا قیافه خود ناراضی میباشند، از توانایی خود در زمینههای دیگر رضایت دارند، همچنین حالت معکوس این قضیه نیز صادق است. بطور مشابه فردی که پا به سن میگذارد ممکن است در خصوص پذیرش تغییرات فیزیکی مرتبط با سن دچار مشکل شود، ولی تا جائیکه که مربوط به توانائیها و ناتوانائیهای وی میشود این مسئله را خود پذیرفته است. حتی در صورتی که تصور قالبی آن را نیز قبول نماید، وی ممکن است بدین موضع اعتقاد داشته باشد که بالا رفتن سن نشانه اضمحلال یا تباهی فکری میباشد.
در برههای از عمر که در آن وضعیت ظاهری یک از موارد قابل توجه، برای نوجوانان و بزرگسالانی که بتازگی مرحله نوجوانی را پشت سر گذاشتهاند، میباشد و یا در موقعیتی که ظاهر اشخاص میتواند برای تشخیص میزان موفقیت آنها بکار آید، همانند انتخاب رهبران یا در زمان عشقبازی، یک خودانگارگی فیزیکی نامناسب، حتی در صورتی که خودانگارگی روانشناختی رضایت بخش باشد، میتواند منجر به سازگاری ضعیف و ناخرسندی شود. هر چه ارزش اجتماعی مرتبط با خصیصههای فیزیکی یا روانشناختی بیشتر باشد، تفاوت بین این دو خودانگاشتی زیانبخشتر خواهد بود.
عناصر الگوی شخصیت
تفاوتهای بین خودانگارگی اجتماعی و آرمانی
در زمانهای خاصی ممکن است شخصی خویش را از طریق چشمان دیگران ببیند، آن هم به روشی که حقیقتا بر خلاف خواسته و نگاه خود میباشد. تنفر وی از قضاوت دیگران دربارهاش وی را در موضعی دفاعی قرار داده و او را تشویق میکند تا رفتار خود را توجیه کرده و یا از ارزش منبعی که قضاوت نامتناسب را از دید او انجام داده بکاهد. ناهمخوانی بین مردان و زنان در خصوص مفهوم ”زن آرمانی“ یک نمونه مناسب از این امر میباشد و نشان میدهد که چگونه چنین اختلافی میتواند منجر به مسئلهای مشکل آفرین شود. به هنگامی که زنی همجنس ایدهآل خود را در فردی جستجو میکند که نقش مساوی با مردان را در امور مربوط به تجارت، اجتماع و زندگی خانوادگی ایفا میکند، حال چنانچه به این موضوع پی برد که مردان مهم در دنیای او زن ایدهآل خود را کسی میدانند که میبایست نقش پایینتری در مقایسه با مردان بعهده داشته باشد، این موضوع باعث عدم رضایت و ناکامی او خواهد شد. در این وضعیت، در صورتی که خواسته باشد ایدههای آرمانی مردان را جامه عمل بپوشاند خود را غمگین و ناکام احساس نموده و در صورتی که سعی نماید ایدههای خود را تداوم بخشد باز نیز ناکام خواهد بود چرا که قضاوت و رفتار مردان با او نامناسب خواهد بود.
عناصر الگوی شخصیت
استواری خودانگارگی
به هنگامی که خودانگارگی متغییر یا بی ثبات میباشد، همانگونه که در مفاهیم انتقالی بدان اشاره شده است، برای شخص، دیدن خود به همان صورتی که واقعا میباشد دشوار خواهد بود. تنها در صورتی که خودانگارگی نسبتا ثبات داشته باشد فرد قادر خواهد بود تا احساسی درست از هویت خود بروز دهد.
تغییرات در استواری
خودانگارگی در سالیان اولیه زندگی، به هنگامی که تغییرات سریع فیزیکی و روانی روی میدهد، دارای حداقل میزان استواری میباشد. یک تغییر فیزیکی شدید که تقریبا زمان اندکی را بخود اختصاص میدهد، به هنگام بلوغ جنسی، باعث بروز عدم استواری میگردد. البته این عدم استواری موقتی میباشد. در مبحث تاثیرات رشد سریع فیزیکی و روانی بر روی خودانگارگی به هنگام بلوغ جنسی، لیولی و همکاران مینویسند:
تاثیرات استواری و سازگاری
سازگاریهای شخصی و اجتماعی به میزان زیادی تحت تاثیر شدت یا درجه استواری خودانگارگی قرار میگیرند. یک خودانگارگی استوار، حتی چنانچه منفی باشد، به شخص احساس ایمنی میدهد. لکی در این خصوص مینویسد:
انگیزه اولیه در کلیه رفتارها حافظت از سلامت ادراک فردی میباشد. به منظور محافظت از هویت هر شخص نیاز به خودهمسانی میباشد. حتی فردی که خود را احمق، بد یا شر میداند، به تمامی ادراکاتی که عقیدهاش را در این خصوص بوجود آورده تکیه دارد و از قبول هر گونه ادراکی که وی را بعنوان فردی باهوش، قوی و خوب معرفی میدارد پرهیز میکند. در صورتی که وی به این تصور خود پایبند نباشد، وی در معرض خطر از دست دادن خویشتن خود میباشد.
عناصر الگوی شخصیت
تاثیرات خودانگارگیها بر روی رفتار
خودانگارگی یک شخص، خواه بصورت استوار باشد و خواه نااستوار، باعث برانگیختن نیرو در رفتار وی میشود. اعمال فردی براساس چگونگی دیدن خویش در هر لحظه است. در صورتی که فردی احساس کند که بخوبی درک نشده و یا تبعیضی نسبت بوی روا داشته شده، وی رفتاری به مانند یک فدایی خواهد داشت. در صورتی که فردی احساس کند که مردم او را پذیرفتهاند، رفتار وی نیز دوستانه و مشارکتی خواهد بود. بسیاری از رفتارهای غیرقابل پیشبینی را میتوان در خودانگارگیهای نااستوار ریشه یابی کرد.
صفات و ویژگیها
الگوی شخصیت یک ساختار چندبعدی واحد میباشد که در آن مفهوم خود بعنوان هسته یا مرکز ثقل(جاذبه) بشمار میآید. در این ساختار الگوهای یکپارچه بسیاری در خصوص گرایشهای واکنشی وجود دارد که بنام ”صفات“ معروفیت داشته، که دارای ارتباط نزدیک و تحت تاثیر مفهوم ”خود“ میباشند.
معنای صفات و ویژگیها
صفات و ویژگیهای شخصی، با وجود آنکه اغلب تعاریف و تشریحات آن بواسطه شامل شدن نقاط برجسته مشترک مشابه میباشند، بروشهای بسیاری تشریح و تعریف گردیدهاند. یک صفت بعنوان یک ویژگی یا بعد شخصیت مورد تشریح قرار گرفته که شامل گروهی از واکنشهای مرتبط و پایدار از خصیصههای سازگاری بارز یک فرد میباشد.
ویژگیهای صفات
هر صفت دارای سه ویژگی میباشد: یگانگی، درجه درستنمایی و همسانی. یگانگی بدان معنا نیست که فرد خاصی دارای صفات مشخص مختص بخود میباشد، بلکه معنای آن داشتن میزان مشخصی از رفتار خاص خود است. همانگونه که ودورس و مارکئیس خاطر نشان میکنند، ”صفات ابعاد رفتاری بوده که در آن افراد متفاوت میباشند“.
یک صفت چیزی نیست که حاضر و یا غایب باشد. در عوض، عنصری نظیر هوش، بر حسب منحنی توزیع نرمال گسترش یافته است. این بدان معناست که یک صفت یا ویژگی تقریبا در تمامی افراد وجود دارد ولی شدت یا درجه آن متفاوت میباشد. علاوه بر این، در منحنی توزیع نرمال، اغلب افراد با هر ویژگی خاص در حول و حوش میانی یا میانگین آن قرار میگیرند.
صفات در برابر عادات
تاکید بر همسانی رفتار، که ویژگی تمامی صفات میباشد، ممکن است بدین امر منجر شود که شخصی اعتقاد یابد که صفات و عادات یکی میباشند. هر دوی این ویژگیها درست بوده و جزء الگوهای فراگرفته شده رفتاری بشمار میآیند. هر دو در این موضوع برابر میباشند که در موقعیتهای مشابه رفتار یک شخص برابر با رفتار وی تحت شرایط یکسان گذشته خواهد بود. ضمن آنکه هر دو این نکته را در بر دارند که یادگیری باعث رفتاری میشود که براساس آن یک شخص بدون آنکه متوجه رفتاری باشد و بدون آنکه قبلا برای آن برنامهریزی کرده باشد، آن رفتار را بصورت اتوماتیک اجرا نموده و فرد تنها پس از انجام، متوجه آن خواهد شد.
صفات مشترک و منحصربفرد
در داخل الگوی شخصیت صفات مشترک و منحصربفرد جای گرفتهاند. ترکیب این دو صفت نقش مهمی در فردیت یک شخص بعهده دارد. این دو صفت که همچنین نقش تعیینکنندهای در الگوی شخصیت دارند، در اشخاص گوناگون دارای تفاوتهای فاحشی بوده و حتی ممکن است در یک فرد خاص در زمانها و دفعات مختلف دوره حیات وی بصورت گوناگون و متغییر ظاهر شوند.
تعداد صفات
تلاشهای زیادی انجام پذیرفته است تا مشخص شود که یک الگوی شخصیت معمولی یا متداول دارای چه میزان صفاتی میباشد. برای نشاندادن عظمت این کار، آلپورت و آدبرت در سال ۱۹۳۶ لیستی از لغاتی که در زبان انگلیسی تشریح کننده صفات شخصیتی بودند را تهیه نمودند. در این لیست آنها ۱۷۹۳۵ کلمه برای این منظور مورد استفاده قرار گرفته است. با این وجود، بسیاری از کلمات، مترادف بوده و یا آنکه بازگوکننده نگرشهای مقطعی در رفتار بودند تا نگرشهای ثابت و پایداری رفتاری.
نشانگان شخصیت
از زمان بقراط اینگونه فرض شده بود که الگوهای شخصیت با برخی از استانداردها یا ”سنخهای“(بقراطی) مطابقت دارد. طبقهبندی مردم براین اساس از جمله روشهای آسان بشمار میآید، ولی مردم کمی در این طبقهبندی قرار میگیرند، چه این طبقهبندی براساس هیکل یا وضعیت جسمانی و عملکردههای غدهای باشد یا خواه براساس ویژگیهای رفتاری.
عناصر الگوی شخصیت