ساختار مالکیت، ترکیب هیئت مدیره و کارآفرینی
ساختار مالکیت، ترکیب هیئت مدیره و کارآفرینی – ایران ترجمه – Irantarjomeh
مقالات ترجمه شده آماده گروه مدیریت – بازرگانی
مقالات ترجمه شده آماده کل گروه های دانشگاهی
مقالات
قیمت
قیمت این مقاله: 58000 تومان (ایران ترجمه - Irantarjomeh)
توضیح
بخش زیادی از این مقاله بصورت رایگان ذیلا قابل مطالعه می باشد.
ساختار مالکیت، ترکیب هیئت مدیره و کارآفرینی
شماره | ۱۱۳ |
کد مقاله | MNG113 |
مترجم | گروه مترجمین ایران ترجمه – irantarjomeh |
نام فارسی | ساختار مالکیت، ترکیب هیئت مدیره و کارآفرینی |
نام انگلیسی | Ownership structure, board composition and entrepreneurship |
تعداد صفحه به فارسی | ۴۷ |
تعداد صفحه به انگلیسی | ۲۱ |
کلمات کلیدی به فارسی | : هئیت مدیره، شرکتهای خانوادگی، سرمایه مخاطره آمیز یا سرمایه اولیه اقتصادی، شرکتهای دارای اندازه کوچک تا متوسط، مالکیت خصوصی |
کلمات کلیدی به انگلیسی | Boards of directors, Family firms, Venture capital,Small to medium-sized enterprises, Private ownership |
مرجع به فارسی | کالج تجاری بینالمللی جانکوپینگ، سوئدژورنال بین المللی رفتار و تحقیقات کارآفرینی، امرالد |
مرجع به انگلیسی | International Journal of Entrepreneurial Behaviour &Research; Emerald |
کشور | سوئد |
ساختار مالکیت، ترکیب هیئت مدیره و کارآفرینی
ساختار مالکیت، ترکیب هیئت مدیره و کارآفرینی
چکیده
هدف از مقاله جاری بررسی این موضوع میباشد که چگونه ساختار مالکیت مخصوصاً شامل شدن خانواده و / یا سرمایه مخاطره آمیز (سرمایه اولیه) اقتصادی، همراه با فعالیتهای کارآفرینی، که تحت عنوان تغییر و احیای استراتژیک تعریف شده اند، به ما کمک خواهند نمود تا قابلیت تشریح پدیده شمولیت افراد مستقل بعنوان اعضای هیئت مدیره را داشته باشیم. بر این مبنا، مدیران عامل یا مقامهای اجرایی ارشد ۲۴۵۵ شرکت کوچک و متوسط، مشتمل بر شرکتهای خصوصی تقریباً از کلیه صنایع، برای یک مصاحبه تلفنی گردآوری شده تا نتیجه مطلوبی که شامل یک نرخ پاسخ کاملاً استثنایی و بالا میباشد حاصل شود. یافته های این مقوله مشخص کننده آن است که شرکتهای خانوادگی تمایل چندانی جهت ورود به عرصه مدیریت شرکتی بعنوان هیئت های مدیره مستقل در مقایسه با شرکتهای غیر خانوادگی را ندارند؛ بعلاوه وجود سرمایه های مخاطره آمیز سبب افزایش تداوم دورههای حضور اعضای مستقل هیئت مدیره شده و پدیده مالکیت نیز تأثیر خود را بر نقش هیئت مدیره ایفا مینماید. این نتایج از فرضیهای که بر مبنای آن مدیران مستقل سبب ارتقای فعالیتهای کارآفرینی میشوند پشتیبانی نخواهد نمود. یکی از نکات ضروری یا تلویحات مرتبط با مطالعات ما آن است که مبحثی که بصورت همیشگی در زمینه مشارکت استراتژیکی افراد خارج از سازمان، در کادر هیئت مدیره شرکتهای خانوادگی وجود دارد، بیش از حد مورد تأکید قرار گرفته است. از جمله ضروریات دیگر آن است که شرکتهای خانوادگی که سرمایه بیشتر را برمیگزینند میبایست از این نکته آگاه باشند که چنین موردی ممکن است سبب بروز تغییراتی در ترکیب هیئت مدیره شده و در نتیجه سبب از دست رفتن کنترل شغلی شود. با این وجود، ورود صاحبان جدید و خارج از سازمان در تیم هیئت مدیره بنظر قابل مذاکره خواهد بود، چرا که سرمایهدارهای متهور و ریسک پذیری نیز وجود دارند که تمایلی به احراز صندلی در هیئت مدیره ندارند.
کلمات کلیدی: هئیت مدیره، شرکتهای خانوادگی، سرمایه مخاطره آمیز یا سرمایه اولیه اقتصادی، شرکتهای دارای اندازه کوچک تا متوسط، مالکیت خصوصی
ساختار مالکیت، ترکیب هیئت مدیره و کارآفرینی
مقدمه
اعضای هیئت مدیره میتوانند نقش مهمیرا در حاکمیت شرکتها بازی نمایند. با این وجود، در حالی که مشارکت محتمل اعضای هیئت مدیره در توسعه شرکتهای بزرگ مشخص شده است و غالباً توجه زیادی از سوی رسانه ها و تحقیقات مرتبط بدین مسئله میشود، اعضای هیئت مدیره شرکتهای دارای اندازه کوچک و متوسط (SMEها) عمدتا از قابلیت جلب چنین توجهی برخوردار نمیباشند. صرف نظر از اندازه، بعد اصلی که سبب تمایز این شرکتها از رقبای بزرگ خود میشود ساختار مالکیتی است. با این حال ما اطلاعات اندکی در زمینه نقش اعضای هیئت مدیره در فعالیتهای کارآفرینی شرکتهای خانوادگی داریم، موردی که تشکیل دهنده بخش اصلی SMEها در غالب اقصینقاط مختلف جهان میباشد (ویستید و کالینگ، ۱۹۹۹)؛ بعلاوه این موضوع برای شرکتهایی که پشتیبانی آنها از طریق سرمایه های مخاطره آمیز میباشد و معرف بخش مهمیاز SMEها در گستره جهانی هستند نیز صادق است (ماسون و هاریسون، ۱۹۹۹؛ زیدر، ۱۹۹۸). در این مقاله، ما نگاه خود را معطوف بدین نکته مینماییم که چگونه ساختار مالکیتی و کارآفرینی میتوانند به ما کمک نمایند تا نسبت به تشریح ترکیب هیئت مدیره و شرکتهای کوچک و متوسط اقدام نماییم. با توجه دقیق تر، هدف ما بررسی این نکته است که چگونه ساختار مالکیتی، مخصوصاً شمولیت خانواده و یا سرمایه های مخاطره آمیز، همراه با فعالیتهای کارآفرینی، که بعنوان یک پدیده تغییر و احیای استراتژیک تعریف شده است، به ما کمک مینمایند تا قابلیت تشریح شمولیت اعضای مستقل در هیئت های مدیره را داشته باشیم.
ترغیب فعالیتهای کارآفرینی در کلیه شرکتهای تجاری مهم میباشد (استاپفورد و بیدن- فولر،۱۹۹۴، شین و ونکاتارامان،۲۰۰۰) و هم چنین در سطح شرکتهای تجاری، کارآفرینی شرکتی بعنوان مفهومی تلقی میشود که غالبا جهت رجوع به کارآفرینی در شرکتهای بالغ و کاملا جاافتاده به کار گرفته میشود (برگلمن، ۱۹۸۳، گوت و گینسبرگ،۱۹۹۰، استاپفورد و بیدن- فولر، ۱۹۹۴). یکی از رویه های جاری در این مبحث، در ارتباط با کارآفرینی، به عنوان یک راهکار تجدید حیات استراتژیک و تغییر سازمانی مد نظر میباشد. به صورت سنتی، این فعالیتها شامل تبدیل سازمان از طریق بازسازی ایده های کلیدی، محصولات و خدماتی است که بر مبنای آن چنین رویه ای ایجاد میشود (گوت و گینسبرگ،۱۹۹۰) و چنین فعالیتهایی به عنوان اقدامات ریسک پذیر، کنشی و نوآورانه تلقی میشود (کووین و اسلوین، ۱۹۸۹). ما مفاهیم دیگر کارآفرینی در شرکتهای جا افتاده را مورد توجه قرار میدهیم، نظیر شرکتهای ریسک پذیر تجاری داخلی (برگلمن، ۱۹۸۳)، مدیریت کارآفرینی (استوینسون و جاریلو، ۱۹۹۰)، جهت گیری کارآفرینی (لامپکین و دس، ۱۹۹۶)، یا شکستن چارچوبها، تغییر گسترده صنعتی (اسکامپیتر، ۱۹۳۴ ) بعنوان مباحث مرتبط. با این وجود، در این مقاله، ما کارآفرینی را به عنوان یک مبحث بازسازی و تغییر استراتژیک تعریف مینماییم.
ساختار مالکیت، ترکیب هیئت مدیره و کارآفرینی
کارآفرینی در مبحث احیا و تغییر استراتژیک
کارآفرینی بعنوان یک مقوله مرتبط با احیا و تغییر استراتژیک یکی از چندین ایده مرتبط با کارآفرینی شرکتی بشمار میآید که به معنای فعالیت های کارآفرینی در شرکت های جا افتاده خواهد بود. مترادف با آنچه در کلیه فعالیتهای کارآفرینی شرکتی شایع است میتوان اینگونه اظهار داشت که چنین مبحثی قابلیت ارتقای موقعیت رقباتی را داشته و میتواند شرکتها را به سمت رویه های نو رهنمود نماید و بازارها و صنایع را در نتیجه بهره برداری از فرصتهای شغلی جدید دستخوش تغییر و تحول سازد (کوبین و مایلز، ۱۹۹۹). احیای استراتژیک یک شرکت بعنوان فعالیت شایعی به شمار میآید که در ارتباط با جوان سازی مجدد و تبدیل به ایده های استراتژیکی کلیدی خواهد بود که بر مبنای آن شرکتها ایجاد میشوند (استاپفورد و بیدن- فولر، ۱۹۹۴).
ساختار مالکیت، ترکیب هیئت مدیره و کارآفرینی
نقش هیئت مدیره
به منظور درک آن که چرا هیئت های مدیره دارای ترکیبات مختلفی میباشند، این امر الزامی میباشد تا از نقش های مختلفی که یک فرد عضو هیئت مدیره میتواند داشته باشد آگاه باشیم. هیئت های مدیره ای که دارای نقش غیر فعالی میباشند (هوز، ۱۹۹۵)، به صورت صرف و تنها ضروریات قانونی خود را انجام میدهند تا آنکه درگیری بین صاحب یا مدیران شرکتی و اعضای هیئت مدیره وجود نداشته باشد (میس، ۱۹۷۱). «نقش کنترل» از تئوری نمایندگی (جنسن و مکلینگ، ۱۹۷۶)، بعنوان نقطه عزیمت استفاده نموده و از طرف صاحبان اقدام به اعمال کنترل مدیریتی مینماید (فوبز و میلیکن، ۱۹۹۹). مخصوصاً در شرکتهای بزرگ، نقش کنترلی مهم میباشد (زهرا و پیئرس، ۱۹۸۹). با این وجود، در یک مفهوم کارآفرینی، «نقش خدمات» یکی از جالب توجه ترین نقشها میباشد. این نقش بطور اولیه به اعضای هیئت مدیره، بعنوان ارائه دهندگان خدمات مشاورهای و متخصصینی که به مدیران ارشد مشاوره میدهند، رجوع دارد (فوربز و میلیکن، ۱۹۹۹؛ زهرا و پیئرس، ۱۹۸۹). چنین کمکی از اهمیت خاصی برای انجام فعالیتهای کارآفرینی برخوردار میباشد، جائیکه اعضای هیئت مدیره میتوانند در زمینه انجام چنین فعالیتهایی به مدیران کمک نمایند. در چنین موقعیتی، میتوان از اعضای هیئت مدیره جهت ارتباط دادن بین شرکت با سهام داران مهم در محیط آن استفاده نمود (بورچ و هوز، ۱۹۹۳؛ فیگنر و همکاران،۲۰۰۰)، که به معنای آن میباشد که اعضای هیئت مدیره سبب ایجاد و حفظ یک شبکه برای شرکت هستند.
ترکیب هیئت مدیره و نقش آن در شرکتهای خانوادگی
تنوع زیادی در تعریف شرکت خانوادگی وجود دارد. در این مقاله، ما آن دسته از شرکتها را تحت عنوان شرکتهای خانوادگی تعریف میکنیم که بوسیله مسئولین آن (صاحب – مدیر) بعنوان یک شغل خانوادگی تلقی شده و همچنین هر دو مقوله مالکیت (اکثریت سهام قابل رأی) و کنترل (CEO) مدیریت در داخل یک خانواده قرار گرفته باشد (وشید و همکاران، ۱۹۹۶؛ ساموئلسون، ۱۹۹۹). این تعریف در بردارنده اهمیت مالکیت میباشد که یکی از ویژگیهای کلیدی در مقاله کنونی بشمار میآید.
ترکیب هیئت مدیره و نقش آن در شرکتهای دارای پشتوانه سرمایه مخاطره پذیر
شروع به کار شرکتهای جدید، یا تشدید حیات شرکتهای قدیمی، غالباً منوط به تعهد مالی اساسی جهت انجام امور میباشد. سرمایه مخاطره پذیر غالباً به آن دسته از سرمایه ای اشاره دارد که در بردارنده نوع مهم و فزاینده ای از سرمایه گذاری مالی هستند و تعداد شرکتهایی که بوسیله چنین سرمایه ای پشتیبانی میشوند در اغلب بخش های دنیا در حال رشد میباشند (آنگ، ۱۹۹۱؛ بروتن و همکاران ۱۹۹۷). یک سرمایه دار مخاطره پذیر در اینجا بعنوان شرکتی تعریف میشود که اقدام به فراهم آوردن سرمایه نموده و مالکیت موقت یک شرکت دیگر را نیز در اختیار میگیرد. شرکتهایی که بوسیله سرمایه های مخاطره آمیز پشتیبانی میشوند، صرفنظر از اندازه سهم آنها، بعنوان آندسته از شرکتهایی محسوب میگردند که دارای هرگونه کنترل مالکیتی از طریق سرمایه داران مخاطره پذیر خواهند بود.
ساختار مالکیت، ترکیب هیئت مدیره و کارآفرینی
هیئت مدیره و کارآفرینی
کارآفرینی بوجود آورنده چالشی برای هر شرکت میباشد. شرکتهایی که با مدیرهای در حال تغییر همیشگی روبرو میباشند میبایست خود را به منظور اجتناب از خطر افت و تغییر جهت استراتژیک بازسازی و احیا نمایند (جانسون، ۱۹۸۸). دس و همکاران (۱۹۹۷) نیاز جهت ورود سازمانها به فعالیتهای کارآفرینی را گزارش نموده که بر این مبنا آنها میبایست نقش فعالی را در زمینه تحصیل فرصتها و خطر پذیری داشته باشند. چنین موردی شامل رویه ها و تغییراتی است که بوسیله مایلز و اسنو (۱۹۷۸) در زمینه رویه های ادراکی بحث شده خود در خصوص شرکتهای دارای چشم انداز مناسب تشریح شده اند. با این وجود، فعالیتهای کارآفرینی یک مبحث شغلی آسان به شمار نمیآید. همانگونه که پنتیگرو ویپ (۱۹۹۱) گزارش مینمایند، شرکتها از طریق ایجاد ظرفیت نیازمند خواهند داشت تا توانایی تفسیر مرتبط با نیروهای رقابتی در محیط شرکتی خود را ارتقا داده و همچنین سزاواریهای لازم جهت ایجاد تحرک و مدیریت منابع مورد نیاز جهت پاسخ به تغییرات رقابتی که آنها مشخص نموده اند را نیز داشته باشند.
روش
نمونه
نمونه استفاده شده در آنالیز ما بطور عمده شامل ۲۴۵۵ شرکت خصوصی سوئد، تقریباً از کلیه صنایع، میباشد. تنها صنعت اصلی که از این نمونه مستثنی گردید تجارت عمده فروشی میباشد. این آزمایش برحسب سه متغیر ذیل آغاز گردید:
متغیرها
تحقیق قبلی در زمینه مشاغل خانوادگی معرف آن میباشد که تعریف مشاغل خانوادگی برای حاصل آوردن نتایج تحقیقاتی حیاتی میباشد. این نتایج بطور قدرتمندی در ارتباط با تعریف بکار گرفته شده میباشند (وستید و همکاران، ۱۹۹۶). برای مطالعه کنونی مشاغل خانوادگی سازمانهایی در نظر گرفته شدند که هر دوی شرایط ذیل را دارا میباشند:
تجزیه و تحلیل
فرضیه های بیان شده فوق در تعدادی از تحلیل های دادهای مورد آزمایش قرار گرفتند. بعنوان یک مرحله اولیه، تفاوت های بین دسته بندی های شرکتی مرتبط با نسبت مدیران مستقل و فعالیت هیئت های مدیره با استفاده از آزمونهای دو دامنه – t (جدول۱) مورد بررسی قرار گرفتند.
فرضیه ۱ مشخص میسازد که شرکتهای غیر خانوادگی، در مقایسه با شرکتهای خانگی، از تمایل بیشتری برای استفاده از مدیران مستقل در هیئت های مدیره خود برخوردار میباشند. تجزیه و تحلیل ما معرف آن است که چنین موردی در صورتی صحت خواهد داشت که درصد مدیران مستقل در شرکتهای غیر خانوادگی بطور میانگین به میزان تقریبی ۱۰% بیش از شرکتهای خانوادگی میباشد.
ساختار مالکیت، ترکیب هیئت مدیره و کارآفرینی
مباحث
در این مقاله ما این مبحث را مطرح نموده ایم که محققین نیاز به درک عمیق تر مسئله جمعیت شناسی مرتبط با هیئت مدیره را خواهند داشت، آن هم قبل از آنکه به طور مثال اقدام به بررسی ترکیب کادر هیئت مدیره بعنوان یک متغیر مستقل نمایند. هدف ما بررسی این موضوع خواهد بود که کدام یک از شرکتها متمایل به شامل نمودن مدیران مستقل میباشند و کدام یک از آنها از چنین تمایلی برخودار نیستند. مبحث اصلی بدین صورت مطرح میشود که مالکیت و فعالیتهای کارآفرینی به ما در زمینه تشریح حضور اعضای مستقل در هیئت های مدیره شرکتها کمک مینماید. ما این امر را از طریق ارائه فرضیه هایی عرضه میداریم که نشأت گرفته از مطالعات قبلی ترکیب اعضای هیئت مدیره در شرکتهای خانوادگی و شرکتهای دارای پشتوانه سرمایه مخاطره پذیر بوده اند. برای فرضیه های مرتبط با کارآفرینی، ما نگاه خود را معطوف به مقاله قبلی مینماییم و تأکید خود را بر نقش هیئت مدیره در احیای و بازسازی استراتژیک خواهیم داشت. تجزیه و تحلیل ما نتایج قابل توجهی را نشان میدهد.
مدیران مستقل در شرکتهای خانوادگی
یافته های ما معرف آن است که شرکتهای غیر خانوادگی به احتمال بیشتری دارای اعضای مستقل در هیئت های مدیره خود در مقایسه با شرکتهای خانگی میباشند. چنین موضوعی قویاً تأکید کننده مباحث مطرح شده از مطالعات اولیه میباشد که معرف آن هستند که شرکتهای خانوادگی بطور کلی تمایلی جهت جذب مدیران مستقل ندارند (گرسیک و همکاران، ۱۹۹۷؛ وارد، ۱۹۹۱؛ کوربتا و توماسلی، ۱۹۹۶). از اینرو، با وجود آنکه نظریه پردازان متعددی نسبت به مشخص نمودن مزیتهایی که مدیران مستقل ممکن است برای شرکتهای خانوادگی فراهم آورند اقدام نمودهاند، این منبع بالقوه در قالب شرکتهای خانوادگی مورد استفاده قرار نمیگیرد. بعلاوه، چنین موضوعی همچنین در تطابق با یافته های اولیه میباشد که بر مبنای آن شرکتهای غیر خانوادگی بنظر بیشتر دارای مدیران مستقل هستند.
مدیران مستقل در شرکتهای دارای پشتوانه سرمایه مخاطره پذیر
مقالات اولیه این مبحث را پیشنهاد مینمایند که میبایست این موضوع را در نظر داشته باشیم که به احتمال قوی شرکتهای دارای پشتوانه سرمایه مخاطره پذیر با شرکتهایی که از این سرمایه بهره نمیجویند دارای مدیران مستقلی خواهند بود (فرضیه۳). این ارتباط معنی دار میباشد و دارای پشتیبانی مکفی نیز خواهد بود. این یافته تصدیق گردیده و دارای پشتوانه متعاقب با مباحث اولیهای است که براساس آنها سرمایه داران مخاطره پذیر غالباً ترجیح میدهند تا در هیئت مدیره شرکتهایی که در آن سرمایه گذاری نموده اند حضور داشته باشند. در آزمون حضور مدیران مستقل در شرکتهای خانوادگی با پشتیبانی سرمایه مخاطره پذیر و شرکتهای غیر خانوادگی با همین پشتیبانی (فرضیه۴)، ما به هیچ نتیجه معنی داری دست نیافته ایم.
فعالیتهای کارآفرینی
ما در ابتدا فرض نمودیم که فعالیتهای کارآفرینی در ارتباط با نسبت بالاتری از مدیران مستقل میباشند و بر این مبنا مشخص ساختیم که مدیران مستقل ممکن است دارای فعالیتهای کارآفرینی بیشتری باشند و آنکه شرکتها ممکن است از مدیران مستقل در هیئت مدیره های خود استفاده نمایند تا آنکه تسهیلات لازم جهت اعمال تغییراتی که آنها خواستار آن میباشند فراهم گردد. با این وجود، پشتیبانی تجربی که ما برای این مبحث یافتیم بسیار ضعیف است. با وجود آنکه فعالیتهای کارآفرینی و نسبت مدیران مستقل بطور مثبتی در ارتباط با شرکتها در کلیه دسته بندی های مالکیتی بررسی شده میباشند، این ارتباط تنها به میزان اندکی در یکی از آنها، یعنی شرکتهای غیر خانوادگی بدون پشتیبانی سرمایه گذاری مخاطره پذیر، معنیدار میباشد. بعلاوه، همبستگی مشخص شده در این دسته تنها به میزان اندکی مثبت میباشد. قویترین همبستگی برای شرکتهای خانوادگی با پشتوانه سرمایه مخاطره آمیز مشخص شد. ممکن است سرمایه داران مخاطره پذیر از هیئت مدیره جهت فراهم آوردن سزاواریها و صلاحدیدهای استراتژیک برای شرکتهای پورتفوی خود استفاده نمایند.
ساختار مالکیت، ترکیب هیئت مدیره و کارآفرینی
مفهوم مدیر مستقل
همانگونه که در بالا ذکر شد، داده های ثانویه ای که ما برای این مبحث استفاده نموده ایم سبب محدود شدن ما در زمینه بوجود آوردن مفاهیمی نظیر مدیران مستقل شده است. براین مبنا ما یک مبحث عملیاتی ساده را انتخاب نموده و اقدام به تعریف مدیران مستقل بعنوان اعضای هیئت مدیره مینماییم که نه بعنوان مستخدمین در آن شرکت کار میکنند و نه عضو دارای اشراف مالک خانواده بشمار میآیند. در تضاد با مدیران بیرون از سازمان (که مستخدم نمیباشند، اما ممکن است اعضای خانواده باشند)، این تعریف در بردارنده مشارکت کمتری برای آندسته از اشخاصی باشد که قویاً در ارتباط با شرکت بوده و نمیتوانند بدون یک نگرش سوگیرانه به شرکت نگاه کنند.
ساختار مالکیت، ترکیب هیئت مدیره و کارآفرینی
نتیجه گیریها و تحقیقات آینده
مقاله کنونی درک ما را در زمینه ترکیب هیئت مدیره از طریق مطالعه تاثیر ساختارهای مالکیتی مختلف بر روی نسبت مدیران مستقل در این هیئت افزایش داده است. از نتایج حاصله میتوانیم اینگونه استنباط نماییم که شرکتهای خانوادگی تمایل چندانی جهت شامل نمودن مدیران در هیئتهای مدیره خود، در مقایسه با شرکتهای غیر خانوادگی، را ندارند. از طرف دیگر، مالکیت توسط سرمایه داران مخاطره پذیر سبب افزایش فراوانی اعضای هیئت مدیره مستقل میشود. این یافته ها مؤکد این نکته هستند که مالکیت دارای تأثیر قابل توجهی بر نقش مدیر میباشد. در شرکتهای خانوادگی، هیئت های مدیره غالباً دارای نقش منفی هستند، که این موضوع بواسطه میزان اندک نشست های هیئت های مدیره در چنین شرکتهایی مشخص میشود. بنابراین، آنها غالباً به میزان کمتری جهت ارتباط دادن اشخاص دارای صلاحیت به شرکت مورد استفاده قرار میگیرند که این موضوع حداقل در مبحث رسمی صحت خواهد داشت. دلیل چنین پدیدهای را میتوان بدین صورت مطرح ساخت که مالکین خانوادگی تمایلی جهت به مشارکت گذاشتن امور کنترلی شرکتی با مدیران مستقل را ندارند. در شرکتهای با پشتوانه سرمایه مخاطره پذیر / سرمایه اولیه اقتصادی، هیئت های مدیره ظاهراً دارای فعالیت بیشتری میباشند. البته نتایج ما نشان دهنده آن نیست که هیئت مدیره چه نقشی را در این شرکتها بعهده دارند. با این وجود، نسبت بالاتر مدیران مستقل و نشست های بیشتر هر دو بعنوان شاخصی در زمینه کنترل قدرتمند تر و ایفای نقش بیشتر میباشند. مورد اولی میتواند مرتبط با تمایل سرمایه دار مخاطره پذیر جهت کنترل سرمایه خود از طریق ورود به هیئت مدیره باشد. مورد آخری به معنای آن است که مدیران مستقل جهت برقرار نمودن ارتباط افراد دارای صلاحیت با شرکت، که بخودی خود آن شرکت از چنین سزاواری و شایستگی برخوردار نیست، مورد استفاده قرار میگیرند.
یک یافته قابل توجه از این مطالعه آن است که با وجود آنکه شاخص مدیران مستقل در هیئتهای مدیره شرکتهای دارای پشتوانه سرمایه مخاطره پذیر / سرمایه اقتصادی اولیه به میزان قابل توجهی بیشتر از شرکتهایی میباشد که دارای انواع دیگر مالکیت هستند، هنوز بسیاری از شرکتها با پشتوانه سرمایه مخاطره پذیر امورات خود را بدون مدیران مستقل انجام میدهند. این موضوع تا اندازه ای متضاد با نوع نمونه شایع آن است که سرمایه گذاران مخاطره پذیر سعی مینمایند تا نسبت به استحکام بخشیدن به عملکرد نظارتی خود در هیئت مدیره، از طریق ورود بدان، اقدام نمایند. این یافته خود میتواند در تحقیقات آتی مد نظر باشد. حال سوال این است که آیا سرمایه گذاران مخاطره پذیر اقدام به پذیرش دیدگاهی نسبتاً غیر فعال در ارتباط با شرکتهای پرتفوی خود مینمایند و تنها به انتظار توسعه آنها مینشینند و یا آنکه آنها ممکن است از راهکارهای دیگری، بطور مثال راهکارهای غیر رسمیتر، جهت اقدام به کنترل شرکتها استفاده نمایند؟ یافته های ما مؤکد آن هستند که مدیران مستقل، در شرکتهایی که دارای پشتوانه سرمایه گذاری مخاطره پذیر است، بعنوان منبعی به شمار میآیند که استفاده نسبتاً اندکی از آنها میشود.
محدودیت مطالعه ما تعداد نسبتاً اندک شرکتهایی است که دارای نسبتهای سرمایه ای مخاطره پذیر در این نمونه میباشند. بنابر این، امر حاصل آوردن نتایج معنی دار با توجه به آن دسته از شرکتها مشکل میباشد. با توجه به شرکتهای خانوادگی با پشتوانه سرمایه مخاطره پذیر، که تنها معرف تعدادی از مواردی هستند، ما قابلیت ترسیم نتایج معنی دار آماری را بدست نیاوردهایم. یک دلیل برای تعداد اندک شرکتهای دارای پشتوانه سرمایه ای مخاطره پذیر در این نمونه وجود صنعت سرمایه گذاری مخاطره پذیر نسبتا جوان و کوچک در سوئد میباشد. تحقیقات در زمینه تأثیر سرمایه گذاران مخاطره پذیر نسبتاً در کشورهایی که دارای صنعت مخاطره پذیر توسعه یافته ای هستند آسانتر خواهد بود. در محتوای سوئد، انجام تحقیقی مشابه در سالیان آتی ممکن است توام با موفقیت باشد که خود بدان معنا است که چنین صنعتی در خلال گذشت ایام قابلیت رشد را خواهد داشت. در برخی از مواقع، استفاده از ادوات تجزیه و تحلیل نسبتاً غیر پیچیده، همانند آمارهای تک متغیره که در این مبحث مورد استفاده قرار گرفته است، قابل انتقاد میباشد. با این وجود، ما این نکته را مورد بحث قرار میدهیم که تاکنون از دانش بدوی و ابتدایی در زمینه این مقاله، مخصوصاً با توجه به شرکتهای خانوادگی، برخودار بوده ایم. در نتیجه، آمارهای تک متغیره مورد استفاده، سبب شده است تا ما اقدام به کسب دانشی نماییم که بعنوان یک دانش نوین بشمار آمده و بسیار مرتبط با درک چنین مطلبی میباشد.
این تحقیق سبب بروز تعدادی از سوالات جهت اعمال در تحقیقات آتی شده است. از نقطه نظر مباحث مرتبط با نقش هیئت مدیره این تحقیق سعی در یافتن ارتباطاتی در زمینه نقش هیئت های مدیره در فعالیتهای کارآفرینی داشته است. متأسفانه، مطالعه کنونی نتوانسته است هیچگونه نتایجی دال بر ارتباطات فرضی ما بین مدیران مستقل و فعالیتهای کارآفرینی بیابد. یکی از دلایل ساده برای این موضوع را میتوان بدین صورت مطرح نمود که مدیران مستقل در مجموعه داده ما جزء اعضای هیئت مدیره بصورت دراز مدتی نبوده اند و بنابر این نتوانسته اند بر روی فعالیتهای کارآفرینی تأثیر گذار باشند. یک مطالعه متعاقب با بهره گیری از داده های طولی بیشتر میتواند بدین هدف نایل شود. چنین مطالعهای میتواند این موضوع را آشکار نماید که آیا تأثیر اعضای هیئت مدیره بر روی این استراتژی نیازمند زمان بیشتری میباشد یا خیر و آیا نقش آنها بعنوان کاتالیزور جهت اعمال تغییرات بسادگی بوسیله مباحث قبلی بیش از حد تخمین زده شده است یا خیر. داده های طولی بیشتر می تواند به ما اجازه آزمایش این نکته را دهد که در کدام مسیر مدیران مستقل و فعالیتهای کارآفرینی به یکدیگر مرتبط میباشند، بدان معنا که آیا مدیران مستقل قابلیت اعمال فعالیتهای کارآفرینی بیشتر را خواهند داشت یا آنکه این قضیه معکوس خواهد بود.
پیشنهادهای قابل توجه برای تحقیقات آتی میتوانند در زمینه استفاده مطالعات موردی کامل، جهت ایجاد درکی عمیق تر در مبحث فرآیندهای داخل «جعبه سیاه»، یعنی داخل اتاق حقیقی هیئت مدیره، بکار گرفته شوند (هوز، ۱۹۹۸). این مورد همچنین قابلیت ایجاد درک بیشتر در زمینه نقش اعضای هیئت مدیره در مبحث فرآیند استراتژی را خواهد داشت و ممکن است منجر به بروز نتیجهای مطلوب در زمینه فرضیه های کاملی شوند که در مطالعه کنونی از آنها استفاده شده است. یکی از مشارکت های اصلی این مقاله آن است که این مبحث نسبت به بررسی عوامل تأثیر گذار بر روی ترکیب هیئت مدیره در محتوای سوئدی آن اقدام نموده است. تحقیقات آتی میتوانند در جهت مقایسه های ملی، همانند آنکه چگونه نقش سرمایه گذاران مخاطره پذیر بین ملت ها متفاوت میباشد، اعمال گردند (ساپینزا و همکاران، ۱۹۹۶).
در نهایت، در ارتباط با دست اندرکاران در چنین تحقیقی، یافته های ما دارای یکسری از ضروریات قابل توجه میباشند. شرکتهای خانوادگی که کسب سرمایه بیشتر را انتخاب نموده اند میبایست از این نکته آگاه باشند که این مورد احتمالاً منجر به تغییر در راهکارهای حاکمیتی شرکتی خواهد شد. اعمال نسبی مالکیت نیز به معنای از دست دادن عنصری از کنترل در امور تجاری میباشد. با وجود آنکه سرمایه گذاران مخاطره پذیری وجود دارند که تمایلی جهت حضور در هیئت مدیره ندارند، بسیاری از سرمایه گذاران بیرونی خواستار وجود هیئت مدیرهای مستقل از صاحب خانوادگی شرکت هستند. با آنکه هیئت های مدیره در بسیاری از شرکتهای خانوادگی نسبتاً غیر فعال میباشند، با برگزاری چندین جلسه، مالکان میبایست از این نکته آگاه شوند که فعالیت هیئت مدیره، به هنگامی که اجازه دهند تا مالکین جدید بدان وارد شوند، افزایش خواهد یافت. با وجود آنکه چنین موردی حداقل به معنای از دست دادن نسبی کنترل میباشد، یک هیئت مدیره فعال که شامل اعضایی از بیرون از شرکت میباشد، را میتوان بعنوان راهکاری مناسب جهت توسعه شرکت در نظر گرفت. با این وجود، عدم داشتن یک ارتباط آشکار بین مدیران مستقل و فعالیتهای کارآفرینی ما را در زمینه مشارکت اشخاص خارج از سازمان و دخول آنها در هیئت مدیره به شک میاندازد. این مبحث کاملاً نیازمند تحقیقات بیشتری میباشد. هم از نقطه نظر سیاست گذاران و هم دستاندرکاران، تمایل چندانی بر تأکید بیش از حد بر اهمیت مدیران مستقل برای احیای یک مضمون شغلی وجود ندارد. براین مبنا ممکن است راهکارهای جایگزینی جهت حاصل آوردن نقطه نظرات افراد خارج از سازمان و اعمال آنها در استراتژی شرکتی وجود داشته باشد.
ساختار مالکیت، ترکیب هیئت مدیره و کارآفرینی