ارزیابی آموزش: مثال پزشکی از بیماران همگون
روالهای تشبیهی در ارزیابی آموزش: یک مثال پزشکی از بیماران همگون – ایران ترجمه – Irantarjomeh
مقالات ترجمه شده آماده گروه آموزش
مقالات ترجمه شده آماده کل گروه های دانشگاهی
مقالات
قیمت
قیمت این مقاله: 48000 تومان
(ایران ترجمه - Irantarjomeh)
توضیح
بخش زیادی از این مقاله بصورت رایگان ذیلا قابل مطالعه می باشد.
قیمت
قیمت این مقاله: 48000 تومان (ایران ترجمه - Irantarjomeh)
توضیح
بخش زیادی از این مقاله بصورت رایگان ذیلا قابل مطالعه می باشد.
روالهای تشبیهی در ارزیابی آموزش: یک مثال پزشکی از بیماران همگون – ایران ترجمه – Irantarjomeh
شماره | ۱۱ |
کد مقاله | EDU11 |
مترجم | گروه مترجمین ایران ترجمه – irantarjomeh |
نام فارسی | روالهای تشبیهی در ارزیابی آموزش: یک مثال پزشکی از بیماران همگون |
نام انگلیسی | Simulation in evaluation of training: a medical example using standardized patients |
تعداد صفحه به فارسی | ۵۰ |
تعداد صفحه به انگلیسی | ۱۰ |
کلمات کلیدی به فارسی | آموزش مستمر پزشکی، بیمار همگون، پزشک خانواده، ارزیابی لیاقت، بهداشت نوجوانان، آزمون کنترل شده تصادفی |
کلمات کلیدی به انگلیسی | Continuing medical education, standardiesed patient, Family physician, Competency evaluation, Adolescent health, Radomised controlled trail |
مرجع به فارسی | دپارتمان طب اطفال، مرکز بهداشت نوجوانان، دانشگاه ملبورن، استرالیادانشکده اقتصاد بازرگانی، مرکز ارزیابی برنامه بهداشت، دانشگاه موناش، استرالیا |
مرجع به انگلیسی | University of Melbourne – University of Clayton |
کشور |
روالهای تشبیهی در ارزیابی آموزش
یک مثال پزشکی از بیماران همگون
چکیده
در ارزیابی میزان تاثیر آموزش مستمر پزشکی، مشاهده تغییر در مضامین شغلی پزشکان معرف دلیل و بینه آشکار در امر آموزش میباشد. چنین برآوردهایی از نقطه نظر فنی چالش برانگیز بوده و در بردارنده مسایل اخلاقی مرتبط با رازداری و آسیب پذیری یک بیمار میباشد. هدف از مطالعه جاری مخاطب قرار دادن چنین مسایلی از طریق ارزیابی تاثیر برنامه آموزشی در عملکرد پزشکان خانواده میباشد و در این خصوص راهکار تعامل مشاورهای همانند شده با نوجوانان آموزش دیده، بعنوان بیماران همگون (SPs)، دنبال میشود. بر این اساس، یکصد و هشت پزشک بصورت تصادفی در گروه میانجی یا کنترل جای گرفته و تحت روالهای ماقبل آموزشی ۶ ماهه و مابعد آموزشی ۱۲ ماهه قرار گرفتند. در ادامه موارد مورد بحث توسط افراد ذکر شده ذیل مورد رتبه بندی قرار گرفت: مضامین مرتبط با شایستگی و لیاقت خود ادراک شده، توسط پزشکان، سازگاری و رضایت و همچنین مباحث مرتبط با مضامین رازداری و حریم خصوصی، توسط بیماران همگون و لیاقت بالینی، توسط ناظرین دانشگاهی مستقل. کلیه برآوردهای انجام شده، بجز رتبهبندی ذهنی بیماران همگون در مورد سازگاری و رضایت، تاثیر قابل توجه آموزش بر روی عملکرد پزشکان را خاطر نشان نمودند. نتایج بدست آمده معرف آن است که این روش در برابر اعمال تغییرات در عملکرد شغلی پزشکان میتواند امکانپذیر و در عین حال حساس باشد. مطالعه دیگری را برای تشریح و بررسی سوالات مطرح شده، در زمینه رتبهبندی ذهنی بیماران همگون، میبایست مد نظر قرار داد.
کلمات کلیدی: آموزش مستمر پزشکی، بیمار همگون، پزشک خانواده، ارزیابی لیاقت، بهداشت نوجوانان، آزمون کنترل شده تصادفی
ارزیابی آموزش: مثال پزشکی از بیماران همگون
۱- مقدمه
دانش پزشکی که بسرعت در حال رشد میباشد باعث بوجود آمدن یک علاقه روبرشد در طراحی تجارب پزشکی شده است تا بدین طریق به پزشکان شاغل کمک نماید تا نسبت به تحصیل دانش مرتبط، همراه با مهارتها و گرایشهای وابسته بنحوی موثر و مطلوب اقدام نمایند. با این وجود، تا دهه ۱۹۸۰، ارزیابی آموزش پزشکی مستمر در زمینه نمایش تفاوت عملکردهای پزشکی یا نتایج بهداشتی بطور مکرر با شکست روبرو شده است. کمبود وجود تاثیرات و توجهات کافی در این زمینه وابسته به نوعی ارزیابی میباشد که بر روی مسایل مختلف این فرآیند، نظیر رضایت مشارکت کننده، میزان توجه و حضور یا فراخوانی ساده دانش، متمرکز میباشد (فاکس، دیویس و ونتز، ۱۹۹۴). اینگونه امور را میتوان به آسانی مورد سنجش قرار داد، اما آنها با مضمون فراگیری و تغییر هماهنگ و منطبق نمیباشند (وارد، ۱۹۸۸ب).
ارزیابان برنامهها در صنعت و امور تجاری به طور مشابه متمایل به ایجاد تمرکز بر روی مسایل مرتبط با فرآیند میباشند، علیالخصوص رضایت مشارکت کننده در این زمینه از اهمیت خاصی برخوردار است؛ این در حالی است که تاثیرات آموزش بر روی اعمال مرتبط با محل- کار به بوته فراموشی سپرده شده است:
رتبهبندی سطح بالای آموزش میتواند به آسانی بدون فراگیری مضامین مربوطه بصورت ممتاز و سپس انتقال آنها به محیط کار محقق شود (سندرز، ۱۹۸۹،ص۶۱).
برآورد اکتساب مهارت بوسیله مضامین خود-گزارش شده را نیز میتوان بصورتی راحت و مناسب تحصیل نمود، اما مشخص شده است که این مقوله بخودی خود بعنوان یک شاخص نامطمئن از عملکرد حقیقی شناخته میشود، چرا که در چنین روالی گزارشات ممکن است فراتر از حد واقع آنها و یا کمتر از میزان حقیقی مطرح شوند (نورمن ۱۹۸۵).
بنابر این، چالش مداوم برای ارزیابی آموزش پزشکی نشان دادن این مضمون میباشد که فراگیری در قالب تغییر در اموری رخ میدهد که قابلیت سنجیدن آنها بصورت عینی وجود دارد. هدف از این مقاله تشریح استفاده از بیماران همگون (SPs) به روش مشاوره تشبیهی جهت ارزیابی تاثیر برنامه آموزش در بهداشت نوجوانان میباشد. هدف این آموزش بر کمک به پزشکان خانواده استوار است تا بدینوسیله توانایی بکارگیری از این روالها، در جهت ارتقا توان کاری خود در رابطه با بیماران نوجوان، را بدست آورند. این روش ارزیابی با استفاده از بیماران همگون (Sps) دارای مزیتهایی میباشد که آن را برای ارزیابی تاثیر برنامههای آموزشی، از هر نوع مقوله آموزشی، که هدف از آنها ارتقای مضامین شغلی در این رابطه است، مناسب و کارساز میسازد.
ارزیابی آموزش: مثال پزشکی از بیماران همگون
۲٫ سابقه
۱-۲٫ ارزیابی آموزش مستمر پزشکی – انتخاب برآیندها
با توجه بدانکه هدف اصلی آموزش مستمر پزشکی تغییر عملکرد پزشکان، یعنی تغییر در متغیرهای مرتبط با سزاواری و لیاقت آنها است، عملکرد یا نتایج بهداشتی بدست آمده بیماران، بعنوان یک شاخص مناسب از تحقق فرآیند آموزش و فراگیری، را میتوان مد نظر قرار داد (وارد ۱۹۸۸ب).
طبقهبندی تاریخی و مفید ارزیابی برنامه آموزش به چهار سطح، که بصورت ترتیبی با هم بنا شدهاند و بوسیله کرکپاتریک (۱۹۹۷) عرضه گردیده است، توسط سندرز (۱۹۸۹)مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است:
واکنش مشارکت کنندگان در این برنامه، درست بعد از اتمام روال فراگیری، اعلام رضایت بوده است.
تغییرات در دانش، مهارتها و بینشها در نتیجه اعمال و اجرای برنامه تحقق یافته است.
تغییرات در عملکرد شغلی در نتیجه آموزش تحصیل شده است.
اهداف دوردست برنامه بر حسب شاخصها، نظیر هزینه کاهش یافته، ارتقای کمیت و کیفیت، بدست آمده است.
مقولههایی نظیر سزاواری، عملکرد و برآیندهای بهداشتی به ترتیب مترادف با نظریه سطح دو، سه و چهار کرکپاتریک میباشند. سطوح بالاتر معرف آن است که برنامه آموزشی از تاثیر بسزایی برخوردار بوده است.
سزاواری یا لیاقت بعنوان یک سازه یا ساختار تئوریکی مد نظر میباشد، سازهای که متشکل از دانش، مهارتها و بینشهای ضروری بوده و قابلیت اجرای رفتار خاص بر حسب یک استاندارد پذیرفته شده را داشته و بگونهای نمود مییابد که نمیتوان آن را بطور مستقیم مورد ارزیابی و سنجش قرار داد (گانزی، هگر و الیور، ۱۹۹۰). چنین مضمونی را میتوان بطور غیرمستقیم از طریق اعمال تاثیرات بر برآوردهای عملکرد حاصل نمود. به هنگام تشریح نتایج، شرایطی که تحت آن پزشکی عمل مینماید و ارزیاب خاص نیز نسبت به برآورد رفتار آن پزشک اقدام میکند، بحساب خواهد آمد (مست و دیویس، ۱۹۹۴). سزاواری یا لیاقت بعنوان مجاورترین یا نزدیکترین برآورد تاثیر و نتیجه یک برنامه آموزشی مد نظر میباشد که هدف از آن بهرهمند سازی و تسهیم بینشهای حاصل شده میباشد.
۳-۲٫ مزیتهای بیماران همگون در ارزیابی سزاواری و عملکرد
بیماران همگون (SPs) در حقیقت افرادی غیر پزشکی هستند که بر مبنای توصیف مضامین استاندارد و روشهای پایدار، آموزشهای کافی را برای مواجهه شدن با بیماران دیدهاند (باروز، ۱۹۹۳). این افراد شرایط فیزیکی و روحی و همچنین حالات تاثیرگذار مختلف در آموزش و ارزیابی دانشجویان پزشکی و پزشکان را ترسیم مینمایند (باروز، ۱۹۹۳؛ وندر ولوتن و سوانسون، ۱۹۹۰) و روش آنها با گستردگی کمتر نیز برای ارزیابی عملکرد بالینی (اوهگون، دیویس و پیتر، ۱۹۸۶؛ ریتانز، استرمنز، دراپ و وندر ولوتن، ۱۹۹۱ب) و اطمینان از کیفیت پزشکان معتبر (پیترز وهمکاران، ۱۹۹۴؛ ریتینز و ونبون، ۱۹۹۹؛ ریتینز، استرمنز، دراپ، وندر ولوتن و هابز، ۱۹۹۱) بکار گرفته میشود. اخیرا از بیماران همگون بعنوان ابزار تحقیقاتی جهت ارزیابی آموزش مستمر پزشکی (کایا، گلدبرگ و گاسک، ۱۹۹۲) و تدریس دانشجویان پزشکی (مییلر، ۱۹۹۳؛ سانسون و همکاران، ۱۹۹۵) استفاده شده است.
نظارت بر عملکرد پزشکان بطور حقیقی و با استفاده از بیماران واقعی در بردارنده مسایل اخلاقی در رابطه با حفظ اسرار بیمار و شئونات مرتبط با حریم خصوصی و آسیب پذیری آنها میباشد. بدین منظور و برای تحقق ارزیابی، نمیتوان از بیماران حقیقی بعنوان بیماران همگون بهره برد تا این اطمینان را حاصل نمود که هر یک از پزشکان روال معرفی یکسانی را برای بیمار خود در محدوده محیط بالینی مشابه ارائه میدارند. قابلیت همگون سازی این مورد برای کلیه پزشکان و اجتناب از مسایل اخلاقی شامل مشاهده موارد مشورتی بصورت حقیقی بوسیله اشخاص ثالث میباشد که خود مزیتهای آشکار بیماران همگون را در مقایسه با بیماران حقیقی نشان میدهد (کینرسلی و پیل، ۱۹۹۳). همچنین، چنین استفاده از این سناریو فرصت لازم را برای ارزیابی سزاواریهای خاص، که برنامههای آموزشی آن را بعنوان هدف خود در نظر دارند، بوجود میآورد.
…
ارزیابی آموزش: مثال پزشکی از بیماران همگون
۳٫ روشها
یک مطالعه کیفی اولیه همراه با بررسی و تحقیق در زمینه نگرشهای پزشکان خانواده عصر ویکتوریا و موانع ادراک شده در خصوص مواجهه با نوجوانان انجام پذیرفت (ویت، سنسی، کافی و یانگ، ۱۹۹۶؛ ویت، سنسی، یانگ و باوز، ۱۹۹۵) که تشکیل دهنده آنالیز ضروریات بصورت تفصیلی جهت برنامه آموزشی چند وجهی میباشد. بر این مبنا، بیش از ۸۰% مهارتهای ناکافی در بهداشت نوجوانان را گزارش داده و ۸۷% آموزش متعاقب مخصوصا در مسایل روان شناختی را توصیه نمودند (ویت و همکاران، ۱۹۹۶).
استراتژیهای آموزشی بر مبنای شواهد مرتبط با موثر بودن آنها در کمک به پزشکان در زمینه فراگیری و تغییر روالهای عملیاتی آنها انتخاب شدند (دیویس، لیندسی و ماکسمانیان، ۱۹۹۴؛ دیویس و همکاران، ۱۹۹۵). بر این مبنا، یک ارزیابی پیشگیرانه بصورت تفصیلی (اون و روگرز، ۱۹۹۹) شامل انجام آزمونها بصورت تکراری و مکرر و پالایش هر یک از مولفههای آموزشی مد نظر قرار گرفت که دربردارنده گروههای ذینفع شامل اشخاص جوان، پزشکان خانواده، متخصین نوجوان، مدرسین و فرهیختگان بود.
برنامه آموزشی تحصیل شده شامل برگزاری یک کارگاه آموزشی به مدت ۵/۲ ساعت بصورت هفتگی و بمدت ۶ هفته بود که در آن منابع آموزشی نظیر مضامین دوره، مراجع بعدی و ویدیوهای آموزشی، در زمینه بهترین اعمال مرتبط، مورد بررسی و کنکاش قرار گرفتند. این کارگاه عمدتا مبتنی بر مشکلات فرا رو و بر مبنای ایجاد فرصتهای لازم جهت شنیدن مهارتهای جدید، مدلسازی آنها و در نهایت بکارگیری آنها از سوی بازیگران جوان و تسهیل کنندگان این عرصه بصورت ایفای نقش در محیط کاری و بررسی بازخوردهای مربوطه بوده است. تکنیکهای مرتبط با انتقال آموزهها بسمت محیط کاری- بالینی حقیقی نیز مد نظر قرار گرفته بود (سانسی و همکاران، ۲۰۰۰).
مباحث
مشاوره تشبیهی با استفاده از یک بیمار همگون بعنوان یک استراتژی مفید جهت کسب اقدامات عینی و خود ادراک شده در زمینه عملکرد پزشکان خانواده قبل و بعد از آموزش مدنظر قرار گرفت. این مورد همچنین در مطالعات ارزیابی روالهای آموزش پزشکی مستمر با استفاده از معرفی بیماران همگون و استفاده از آنها در روالهای روزانه کاری پزشکان و یا در موقعیتهای آزمایشی نیز بکار گرفته شد (گاسک، آشروود، تامپسون و ویلیامز، ۱۹۹۸؛ کایا و همکاران، ۱۹۹۲؛ کینرسلی و پیل، ۱۹۹۳). علاوه بر این، چنین برآوردهایی از حساسیت کافی به منظور تشخیص تغییرات در عملکردهای مربوطه برخوردار بودند.
۶٫ درسهای فراگرفته شده
رتبه بندی بیماران همگون در زمینه سازگاری و رضایت در مصاحبه بالینی بعنوان تنها برآیند مورد ارزیابی قرار گرفته در مطالعه ما میباشد که بدون شواهد آماری در زمینه تاثیرات تداخلی مد نظر قرار گرفته است. در زمینه ارتقا یا بهبود پایدار در کلیه برآوردهای دیگر، گوناگونی گسترده در نمرات بیماران همگون با توجه به وجود مواردی از ارتقای کلی (با وجود آنکه از نظر آماری مهم نمیباشند) را میتوان بعنوان خطای نوع ۲ در نظر گرفت، که به معنای آن است که چنین ارتقایی صورت گرفته است ولی مطالعه ما از توان کافی برای تعامل با چنین مضمونی برخوردار نبوده و بر این اساس قابلیت مشخص سازی آن را نداشته است. ما هم اکنون نسبت به بررسی فاکتورهای طراحی ممکن که میتوانند در این یافته انحصاری دخالت داشته باشند اقدام میکنیم تا آنکه «درسهای قابل فراگیری»، از سوی اشخاصی که ممکن است از بیماران همگون به منظور ارزیابی ذهنی مضامین مرتبط با سازگاری و رضایت در مصاحبههای بالینی استفاده کنند، را فراهم نموده باشیم.
ما از سه بیمار همگون در خط مبنا استفاده نمودیم، اما در نهایت نیاز به بهرهگیری از ۴ بیمار همگون دیگر برای دورههای پیگیری ۷ و ۱۳ ماهه بعدی، موجبات گوناگونی نوسانی نمرات را فراهم آورده که خود باعث کاهش کارایی این مطالعه شد. بحداکثر رسانی سازگاری پرسنل بکار گرفته شده در زمینه بیماران همگون در خلال این مطالعه میتواند باعث بروز تعدیلات آماری در زمینه تفاوتهای سیستم نمره دهی بین بیماران همگون شود. کاهش فشار وارده بر روی بیماران همگون بوسیله استخدام تعداد بیشتری از افراد جهت ایفای نقش در این زمینه و به منظور اطمینان از رویارویی با مسئله کناره گیری این افراد در طول زمان این تحقیق بعنوان یکی از موارد مهم چنین مضمونی بشمار میآید، مخصوصا برای افرادی که نقش بیماران همگون را بعنوان شغلی نیمه وقت بعهده دارند. در مطالعه ما سه فرد بیمار همگون در مرحله خط مبنا میبایست ۱۰۸ مورد از مشاورهها را پس از ساعات کاری و بمدت ۱ ماه انجام دهند. اما اثبات شد که چنین زمانی برای دورههای ارزیابی ثانویه و ثالث سنگین میباشد که علاوه بر آن این زمان با امتحانات مدارس نیز همراه گشته بود. بر این اساس لازم بود تا بازیگران جدیدی استخدام شوند تا علاوه بر سه فرد اولیه بار کاری برای دو روال ارزیابی پیش روی را به اشتراک گذارند.
علیرغم مشکلات عملی، مزیتهایی نیز در بکارگیری بازیگران آماتور بجای افراد حرفهای وجود داشت. بازیگران تمام وقت را میبایست هم بر اساس هزینه، در تجربه فرا روی ما، و هم بر مبنای توانایی در نشان دادن واکنشهای خودبخود در مقابل سبک مشاوره پزشکان، مورد آموزش قرار داد.
استاندارد سازی رفتار وابسته به رتبه دهی بیماران همگون نیازمند اعمال روالهای سخت و دقیق بود. تنوع در رفتار نمره دهی بیماران همگون در مطالعه ما را میتوان با صرف زمان بیشتر، برای آموزش بازیگران جهت استفاده بهینه از نمودار رتبه بندی و اطمینان از قابلیت اعمال تست – آزمون مجدد، بحداقل رساند. بطور جایگزین، بهتر است تا امر انتخاب بازیگران بر مبنای رفتار نمره دهی مشابه همانند روال پیشنهادی تامبلین و همکاران (۱۹۹۱) انجام شود. با این وجود، با توجه بدین دیدگاه، این خطر وجود دارد که بازیگران بسیار شبیه به هم عمل نموده و در حقیقت امر تعمیم پذیری ارزیابی را به مصالحه گذارند.
…
نگرانی عمده ما در خصوص داشتن بیش از یک بیمار همگون برای مواجهه با پزشک حول و حوش مسایلی چون هزینه، تدارکات و زمان پزشکان آن دور میزد. با وجود آنکه هزینه ممکن است برای پروژههای دیگر بعنوان یک مسئله مطرح نباشد، اما مشکل تامین بودجه، استخدام و سازماندهی بیماران همگون، از این نظر که برای مواجهه با هر پزشک خانواده بیش از یک بیمار همگون داشته باشیم، برای ما یک مشکل بازدارنده بوده است. در خصوص زمان پزشک خانواده، تکمیل ارزیابیهای نوشتاری همراه با مشاوره تشبیهی به معنای آن است که هر پزشک خانواده قبلا بیش از ۲ ساعت را در هر یک از دورههای تست سه گانه (خط مبنا، ۷ ماهه و ۱۳ ماهه) سپری کرده است. مواجهه بیشتر با بیماران همگون باعث افزایش زمان این موارد به سطوحی غیرقابل قبول میگردد، بجز آنکه بتوان انگیزهها و محرکهای مالی را برای پزشکان خانواده مهیا نمود. البته لازم به یادآوری است که افزایش بودجه در تحقیق جاری برای ما امکان پذیر نبوده است.
یافته اصلی این تحقیق آن است که بیماران همگون در یک اقدام موثر، حساس و اخلاقی با برآیند مربوطه شرکت داده شده و در یک ارزیابی آموزشی حرفهای، که به هنگام کاربرد بسیار نزدیک به محیط حقیقی میباشد، مشارکت نمودند. نتایجی که بصورت حساس در این روال تشبیهی مورد سنجش قرار گرفت عبارتند از رتبه بندی عینی مهارتهای پزشکان و مضمون ارزیابی ریسک بهداشتی آنها بوسیله ناظرین متخصص آموزش دیده، رتبه بندی پزشکان از سزاواری خود ادراک شده خویش و رتبه بندی بیماران همگون در زمینه مباحثات مرتبط با اسرار بیماران و حفظ حریم خصوصی آنها. در صورتی که از سطح تاثیر پذیری و سودمندی این روش قبل از شروع بکار اطلاع داشتیم، ما با صرف بودجه تخصیص داده شده برای روشهای ارزیابی دیگر، از بیماران همگون بیشتری در امر مواجهه با پزشکان در این مطالعه استفاده مینمودیم و از اینرو پزشکان را بصورت یک شخصیت متعهد جامع در سراسر مطالعه بخدمت میگرفتیم. از اینرو، در جائیکه محدودیتهای اخلاقی و موارد دیگر نظیر خطر دسترسی محدود، ما را از استفاده از محیطهای متعامل حرفهای حقیقی باز میدارد، استفاده از روالهای تشبیهی همراه با بکارگیری بیماران همگون، در ارزیابی دیگر رشتهها و فیلدهای توسعه حرفهای و همچنین در برآورد روال آموزش افراد متخصص، را بعنوان یک راهکار مناسب مورد پشتیانی قرار میدهیم.
ارزیابی آموزش: مثال پزشکی از بیماران همگون