مقالات ترجمه شده دانشگاهی ایران

تفاوت ها در پیشبرد و اعتلای مدیریت مبتنی بر ارزش- نقش مدیران ارشد اجرایی

تفاوت ها در پیشبرد و اعتلای مدیریت مبتنی بر ارزش- نقش مدیران ارشد اجرایی

تفاوت ها در پیشبرد و اعتلای مدیریت مبتنی بر ارزش- نقش مدیران ارشد اجرایی – ایران ترجمه – Irantarjomeh

مقالات ترجمه شده آماده گروه حسابداری
مقالات ترجمه شده آماده کل گروه های دانشگاهی

مقالات

چگونگی سفارش مقاله

الف – پرداخت وجه بحساب وب سایت ایران ترجمه(شماره حساب)ب- اطلاع جزئیات به ایمیل irantarjomeh@gmail.comشامل: مبلغ پرداختی – شماره فیش / ارجاع و تاریخ پرداخت – مقاله مورد نظر --مقالات آماده سفارش داده شده پس از تایید به ایمیل شما ارسال خواهند شد.

قیمت

قیمت این مقاله: 88000 تومان (ایران ترجمه - Irantarjomeh)

توضیح

بخش زیادی از این مقاله بصورت رایگان ذیلا قابل مطالعه می باشد.

مقالات ترجمه شده حسابداری - ایران ترجمه - irantarjomeh
شماره
۶۱
کد مقاله
ACC61
مترجم
گروه مترجمین ایران ترجمه – irantarjomeh
نام فارسی
تفاوت ها در پیشبرد و اعتلای مدیریت مبتنی بر ارزش- نقش مدیران ارشد اجرایی
نام انگلیسی
Differences  in  the  sophistication  of  Value-based  Management  –  The role  of  top  executives
تعداد صفحه به فارسی
۷۳
تعداد صفحه به انگلیسی
۲۰
کلمات کلیدی به فارسی
مدیریت مبتنی بر ارزش (VBM), تیم ارشد مدیریتی (TMT), مدیر ارشد اجرایی (CEO), مدیر ارشد مالی (CFO), آموزش، تصدی گری, عدم قطعیت / ابهام درک شده محیطی (PEU), نظریه انتشار
کلمات کلیدی به انگلیسی
Value-based  Management  (VBM), Top  management  team  (TMT), CEO, CFO, Education, Tenure, Perceived  environmental  uncertainty  (PEU), Diffusion  theory
مرجع به فارسی
تحقیقات حسابداری مدیریت
حسابداری مدیریت و کنترل، کالج بازرگانی و اقتصاد، دانشگاه لوزان، سوئیس
حسابداری مدیریت و کنترل، دانشگاه آرهوس، کالج بازرگانی و علوم اجتماعی، دپارتمان اقتصاد و بازرگانی، آرهوس، دانمارک
الزویر
مرجع به انگلیسی
Management  Accounting  Research; Management  Accounting  and  Control,  Faculty  of  Business  and  Economics,  University  of  Lausanne, Switzerlan; Management  Accounting  and  Control,  Aarhus  University,  Business  and  Social  Sciences,  Department  of  Economics  and  Business, Denmark;  Elsevier
کشور
سوئیس – دانمارک

 

تفاوت ها در پیشبرد و اعتلای مدیریت مبتنی بر ارزش- نقش مدیران ارشد اجرایی

چکیده
این مقاله ارائه دهنده واکنشی به مباحث اخیر، در ارتباط با مطالعات انجام شده در زمینه انتشار راهکارهای مدیریتی، فراتر از دسته بندی شرکت ها تحت عناوین پذیرندگان و غیر پذیرندگان، می باشد (Ansari و همکاران، ۲۰۱۰، Lounsbury، ۲۰۰۸). مخصوصاً، ما این موضوع را مورد بررسی قرار می دهیم که چگونه ویژگی های مدیران ارشد اجرایی (CEO ها) و مدیران ارشد مالی (CFO ها)، همراه با عدم قطعیت یا ابهام درک شده محیطی (PEU) تیم ارشد مدیریت (TMT) ممکن است بر روی پیشبرد و اعتلای مسایل مرتبط با مدیریت ارزش – مبنا (VBM) تأثیر گذار باشند. بر این مبنا، ما اقدام به ایجاد یک ساختار چند بعدی در ارتباط با مدیریت مبتنی بر ارزش می نماییم.
ما تحلیل های خود را بر پایه یک بانک اطلاعات منحصر بفرد بنا می گذاریم که متشکل از داده های آرشیوی، مصاحبه ها و داده های تحقیقاتی پیمایشی از مدیران ارشد اجرایی شرکت های HDAX آلمان (نرخ پاسخ ۵۸%) می باشند. نتایج مدل کمترین توانهای دوم جزئی (PLS) ما (R2 =  ۵۵%) از غالب فرضیه های ما پشتیبانی نموده و فراهم آورنده یافته های قابل توجهی می باشند.

کلمات کلیدی: مدیریت مبتنی بر ارزش (VBM)، تیم ارشد مدیریتی (TMT)، مدیر ارشد اجرایی (CEO)، مدیر ارشد مالی (CFO)، آموزش، تصدی گری، عدم قطعیت / ابهام درک شده محیطی (PEU)، نظریه انتشار.

تفاوت ها در پیشبرد و اعتلای مدیریت مبتنی بر ارزش- نقش مدیران ارشد اجرایی

۱- مقدمه
یک سنت تحقیقاتی قابل توجه در مبحث مدیریت و حسابداری وجود دارد که در آن اقدام  بررسی عواملی می شود که سبب رشد ویژگیهای مربوط به پیاده سازی رویه های نوآورانه مدیریتی، نظیر هزینه یابی بر اساس فعالیت (ABC)، کارت امتیاز دهی متوازن (BSC) یا مدیریت کیفیت جامع (TQM) می شود (Anderson و Young،  ۱۹۹۹، Kennedy و  Fiss 2009، Lee و Yang، ۲۰۱۱). با این وجود، شروع مدیریت مبتنی بر ارزش (VBM) با مقوله های دانشگاهی نسبتا اندکی، در ارتباط با پیاده سازی حقیقی آن در داخل یک جامعه شاخص شرکتی، همراه بوده است. این شکاف تحقاقتی شگفت انگیز می باشد چرا که نه سوابق VBM و نه ضروریت های اجرایی آن هنوز به خوبی شناخته شده نمی باشد (Hopwood، ۲۰۰۹، Ittner، Larcker و ۲۰۰۱، Malmi و Granlund، ۲۰۰۹). بعلاوه، توجه نسبتا اندک آکادمیکی بدین مبحث، با توجه به  آرایه گسترده ای از شرکت کنندگان در این مباحث، شامل مجادله های مورد بحث در جامعه (Meyer و Höllerer، ۲۰۱۰)، مباحث موافقین و منتقدین دانشگاهی (Malmi و Granlund، ۲۰۰۹، Zimmerman، ۲۰۰۱) و مخصوصا مباحث ایدئولوژیکی در بین خود طرفداران VBM (Myers، ۱۹۹۶)، تعجب بر انگیز می باشد. به عنوان یک مثال قابل ذکر، Fiss و Zajac (2004) اقدام به تفکیک بین پذیرندگان و غیرپذیرندگان VBM نمودند. فراتر از این دسته بندی، شاهد وجود شواهد اندکی در زمینه عواملی می باشیم که موجب مشخص نمودن تفاوت در زمینه پیشبرد / اعتلای – VBM، به هنگام پذیرش آن از سوی شرکت ها، می شود. در این مقاله ما سعی خواهیم نمود تا تحقیقات قبلی را گسترش داده و تلاش می نماییم تا تفاوت های موجود، در ارتباط با عوامل داخلی، در مبحث پیشبرد / اعتلای – VBM، را تشریح نماییم. ما از طریق ارائه سوال ذیل سعی در مخاطب قرار دادن شکاف کنونی تحقیقاتی در این زمینه می نمایم: کدامیک از عوامل سبب ایجاد تفاوت ها در مبحث پیشبرد – VBM می شوند؟

ادامه این مقاله به شرح ذیل سازماندهی شده است. پس از بررسی سابقه تئوریکی این مطالعه  در بخش دو، ما فرضیه های خود را در بخش  سه ارائه می نماییم. متعاقبا طراحی تحقیقاتی بخش چهار مطرح شده و در بخش پنج نتایج گزارش می شوند. مباحث و نتیجه گیری در بخش شش مطرح شده که در آن ضروریات مطالعاتی مورد ارزیابی قرار گرفته و همچنین محدودیت های مطالعاتی تعیین و پیشنهادات مشخصی نیز برای تحقیقات آتی ارائه خواهد شد.

تفاوت ها در پیشبرد و اعتلای مدیریت مبتنی بر ارزش- نقش مدیران ارشد اجرایی

 

۲- سابقه تئوریکی
این بخش مشخص کننده رویه های توسعه کنونی در زمینه نظریه انتشار می باشد، که تشکیل دهنده سابقه تئوریکی این مطالعه است. سپس، ما دیدگاه خود را در ارتباط با مطالعه VBM به عنوان یک پدیده چند بعدی تشریح می نماییم.
۲-۱٫ توسعه های بوجود آمده در نظریه انتشار: درک پیشبرد- راهکارها
نظریه انتشار با ترکیب دیدگاه های مختلف تئوریکی اقدام به تشریح الگوهایی می نماید که بر مبنای آنها قابلیت گسترش راهکارهای نوآورانه در این رشته وجود دارد (Abrahamson، ۱۹۹۱، Rogers، ۲۰۰۳). Fiss و Zajac (2006) و Strang و Macy (2001) یافته های تجربی خود در ارتباط با دو علل اصلی پذیرش را خلاصه نمودند: “علل منطقی” و “علل اجتماعی”. علل منطقی برمبنای نظریه اقتصادی می باشند. بر این اساس، شرکت ها  به نظر می بایست اقدام به پیاده سازی راهکارهای مدیریتی نمایند که علت آن را می توان در مزیت های اقتصادی مورد انتظار جستجو کرد. علل اجتماعی مرتبط با نظریه های  جامعه شناختی می باشند. مخصوصا، پذیرندگان اخیر به نظر اقدام به پیگیری استراتژی های دفاعی بیشتری نموده و صبر می کنند تا قابلیت تقلید رویه های مدیریتی را داشته باشند تا آنکه با نظر به داستان های موفقیت آمیز در این عرصه آنها نوعی اثبات کارایی را تجربه نموده و براین مبنا قابلیت تحصیل مزیت های انتظار داشته بدون مواجهه با هرگونه ریسک یا خطری را داشته باشند. به طور جایگزین- در صورتی که یک راهکار مدیریتی به عنوان یک مورد استاندارد در این رشته ارتقا یابد- این راهکار ممکن است به صورت الزامی تحت فشارهای شبکه ای یا افراد ذینفع قدرتمند اعمال گردد. این نوع از پذیرش هدف ارائه یک راهکار قانونی و دنبال نمودن قواعد به وسیله پذیرندگان را در نظر داشته و از این طریق قابلیت شبیه سازی یا القای رویه های کم عمق یا سیستماتیک مرتبط با پیاده سازی امور را خواهد داشت.
۲-۲٫ مدیریت مبتنی بر ارزش: تحلیل تفاوت ها در زمینه پیشبرد
این زیربخش مشخص کننده این موضوع می باشد که چگونه می توان اقدام به تعریف و برآورد ابعاد فرعی پیشبرد – VBM نمود. به عنوان یک تعریف، VBM از تصمیم گیری در ارتباط با اهداف نربوطه به ایجاد ارزش طرف های ذینفع پشتیبانی می نماید. با سرچشمه گرفتن از یک آمار مالی کلیدی فرا دست، VBM اقدام به پیوند دادن اهداف استراتژیک شرکتی به یک سری از مجموعه های برآوردهای عملکرد از طریق زنجیره های علت و معلول (محرک های ارزش) می نماید که شامل کلیه فرآیندهای مرتبط و کلیه سیستم های اطلاعاتی وابسته در یک شرکت می باشد. این اطلاعات تشکیل دهنده مبنایی برای مشخص نمودن اهداف و تعیین برنامه های عملیاتی برای مستخدمین می باشد (Ameels و همکاران، ۲۰۰۳، Copeland و همکاران، ۲۰۰۰، Ittner و Larcker، ۲۰۰۱، Knight، ۱۹۹۷، Young و O’Byrne، ۲۰۰۱).

تفاوت ها در پیشبرد و اعتلای مدیریت مبتنی بر ارزش- نقش مدیران ارشد اجرایی

 

۳- ایجاد فرضیه ها
مبحث معاصر تئوری انتشار ارائه دهنده تئوری هایی در خصوص نقش مدیران اجرایی ارشد در زمینه اتخاذ و پذیرش راهکارها می باشد. Strang و Macy (2001، صفحه ۱۵۳) استدلال شایع در زمینه نظریه انتشار که صرفا برمبنای دو استدلال می باشد را مورد نقد قرار داده اند. آنها حسابهای گویا را به عنوان یک دلیل جهت اتخاذ “ویژگی های فوق عقلانی” بر شمرده اند چرا که این مبحث ارائه دهنده نوعی ارزیابی شفاف هزینه و مزیت ها در غیاب عدم قطعیت یا ابهام می باشد. به طور مشابه، Strang و Macy (2001 صفحه ۱۵۳) حسابهای اجتماعی را به عنوان “مورد تحت عقلانی” به حساب می آورند  چرا که این مبحث مشخص می سازد که حتی TMT های موفق به طور قطعی اقدام به اتخاذ راهکارهای مشهور به منظور دنبال نمودن موارد ظاهرا قانونی می نمایند (به طور مشابه: Lounsbury، ۲۰۰۸). به علاوه، هردوی حسابهای گویا و اجتماعی به تاثیرات ضرایب خارجی سازمانی اشاره دارند. همچنین، Lounsbury (2008، صفحه ۳۵۱) مشخص می سازد که این مباحث کنونی سبب مسلط شدن مدیران اجرایی ارشد مؤسسات فعال داخلی شده که به طور مستقیم بر روی پیشبرد عملیات پس از پذیرش اولیه این راهکارهای مدیریتی تاثیر گذار خواهد داشت. به طور مشابه، Ansari و همکاران (۲۰۱۰) درج عوامل داخلی شرکتی را ترغیب می نمایند که سبب شکل گیری پیشبرد و اعتلای راهکارها شده و بنابراین به طور صریح به ویژگی های TMT اشاره می نمایند.
۳-۱٫ ویژگی های شخصی تیم های ارشد مدیریتی
۳-۱-۱٫ ائتلاف نافذ و تیم های ارشد مدیریتی
مدیران اجرایی را نمی توان به عنوان تصمیم گیرندگان مجزایی به حساب آورد، بلکه آنها در TMT هایی مشارکت داشته، که غالبا شامل دو مدیر ارشد در یک شرکت می باشند (Finkelstein و Hambrick، ۱۹۹۶، صفحه ۱۲۲). در داخل یک شرکت (یا واحد تصمیم کوچکتر)، این تیم ها تشکیل دهنده یک “ائتلاف نافذ” می باشند که اعضای آن نه تنها وظایف را با یکدیگر به اشتراک می گذارند بلکه در قدرت نیز سهیم هستند (Cyert و March، ۱۹۶۳، Hambrick و Mason، ۱۹۸۴، Sanders و Tuschke، ۲۰۰۷). به طور کلی با توجه به اتخاذ راهکارهای مدیریتی، تحقیقات قبلی شمولیت قوی مدیر ارشد اجرایی (Anthony، ۱۹۸۸، Emsley، ۲۰۰۵، Siegel و Sorensen، ۱۹۹۹) و مباحث اخیر، التزام قدرتمند مدیر ارشد مالی (Ge و همکاران، ۲۰۱۱، Naranjo-Gil و همکاران، ۲۰۰۹، Zorn، ۲۰۰۴) را ذکر کرده اند. برای VBM، شواهد تجربی حتی مؤکد یک رجحان یا برتری مدیر ارشد مالی  در  این زمینه می باشد (Dobson، ۲۰۰۵، Ryan و Trahan، ۱۹۹۹، Stewart، ۲۰۰۹). از این رو، ما نسبت به بررسی ویژگی اعضای ائتلاف نافذ (CEO، CFO) بر روی پیشبرد و اعتلای – VBM اقدام می نمائیم. به همین دلیل، ما نگاه خود را معطوف به ویژگی های منحصر به فرد مدیران اجرایی و همچنین تاثیرات تعاملی آنها خواهیم نمود. سازگار با مطالعه قبلی، ما بر روی سوابق تحصیلی و تصدی آنها نیز تمرکز خواهیم داشت.
۳-۱-۲٫ سابقه آموزشی
ما این بحث را مطرح نمودیم که TMT های قدرتمند اقدام به کالیبره نمودن رویه های مرتبط با پیشبرد / اعتلای – VBM در سبکهای شناختی فردی خود نموده اند (Cyert و March، ۱۹۶۳، Finkelstein و Hambrick، ۱۹۹۶، Hambrick و Mason، ۱۹۸۴). یکسری از تحقیقات تجربی مشخص کننده آن می باشد که خصوصیات مدیران ارشد اجرایی در تناسب با اتخاذ و پذیرش راهکارهای مدیریتی می باشد (Davila و Foster، ۲۰۰۷، Fiss و Zajac، ۲۰۰۴، Naranjo-Gil و همکاران، ۲۰۰۹). دلیل اصلی این همسانی آن است که مدیران اجرایی در معرض جایگزین های تصمیمات پیچیده می باشند. این جایگزین ها شامل یکسری از احتمالات تفصیلی و غیر قابل شناسایی می باشد که فراتر از ظرفیت شناختی انسان هستند، چرا که حتی TMT هایی که از مهارت بالایی نیز برخودار می باشند در این مبحث از میدان دید اندکی برخوردار هستند (Chatterjee و Hambrick، ۲۰۰۷، Finkelstein و Hambrick، ۱۹۹۶، Hambrick و Mason، ۱۹۸۴، Nadkarni و Herrmann، ۲۰۱۰).
۳-۱-۳٫ تصدی گری
تصدی گری به عنوان دومین متغیر اصلی مرتبط با مدیران اجرایی به شمار می آید که معرف دید باز نسبت به تغییرات سازمانی همراه با مبنای قدرت مدیران اجرایی می باشد. این مبانی قدرت در خلال زمان افزایش می یابد که علت آن فرم دادن شبکه ها به وسیله مدیران اجرایی و درک عمیق تر معماری سیاسی شرکت می باشد (Finkelstein و Hambrick، ۱۹۹۶، صفحه ۸۵). مبحث TMT قبلی بر روی این نکته تاکید دارد که مدیران اجرایی به احتمال زیاد اقدام به بکارگیری راهکارهای جدید مدیریتی نموده یا تغییرات استراتژیک در مراحل اولیه تصدیگری خود را اعمال می نمایند.
۳-۱-۴٫ رابطه سابقه آموزشی و تصدی
برمبنای مبحث موجود، ما یک تاثیر مثبت مرتبط با سابقه آموزشی در رشته علوم تجاری یا بازرگانی بر روی پیشبرد / اعتلای – VBM (فرضیه های ۱ الف و ۱ ب) را پیش بینی مینماییم اما در عین حال یک اثر منفی تصدیگری طولانی تر (معکوس فرضیه ۲ الف و ۲ب) را مشخص می سازیم. مقاله قبلی به طور تعجب برانگیزی توجه اندکی را معطوف به تاثیرات تعاملی این دو فرضیه رقابت آمیز نموده است. براین مبنا ما حدس می زنیم که در صورتی که مدیران اجرایی دارای ترجیحی برای VBM باشند (برآورد شده به وسیله سوابق تحصیلی آنها)، چنین موردی ممکن است سبب خنثی سازی تاثیر منفی تصدی طولانی مدت بر روی پیشبرد / اعتلای – VBM شود.
۳-۲٫ ابهام درک شده محیطی تیم های مدیریت ارشد
ابهام یا عدم قطعیت درک شده محیطی (PEU) به عدم توانایی در زمینه پیش بینی تغییرات در محیط خارجی اشاره دارد، که شامل مباحث مربوط به علیت و بزرگی چنین تاثیری بر روی نتایج سازمانی نیز می باشد (Duncan، ۱۹۷۲، Hartmann، ۲۰۰۰، Otley، ۱۹۸۰، Pagell و Krause، ۱۹۹۹). شواهد تحلیلی و تجربی نشان دهنده آن است که PEU دارای حالتی همگن با سطوح سلسله مراتبی یا واحدهای تصمیم یک شرکت می باشد، در عین آنکه چنین موردی ممکن است الزاما در خلال سطوح سلسله مراتبی یا واحدهای تصمیم متفاوت باشد.
۳-۳٫ متغیرهای کنترلی
جهت ممانعت از سوگیری متغیر حذف شده، ما همچنین متغیرهایی را مدنظر قرار می دهیم که مطالعات مربوط به انتشار به طور متعارف از آنها استفاده می نمایند (Ansari و همکاران، ۲۰۱۰، Fiss و Zajac، ۲۰۰۴، Kennedy و Fiss، ۲۰۰۹، Lovata و Costigan، ۲۰۰۲). با کنترل حسابهای اجتماعی، ما قابلیت بررسی تجربه انباشته شرکت ها با توجه به راهکارهای آنها (پذیرندگان اولیه/ نهایی) همراه با تمرکز بر روی مسئله مالکیت، که معرف توان انباشته گروه های سهامدار می باشد، را خواهیم داشت. Fiss و Zajac (2004) این موضوع را عنوان می نمایند که سهامداران قدرتمند قابلیت پیاده سازی رویه های اتخاذی VBM را خواهند داشت. نویسندگان، بر مبنای سهام های عمده بیش از ۵%، قابلیت مشخص نمودن این گروه ها را بدست آوردند، چرا که قواعد شرکتی آلمان متضمن افشای اطلاعات و اعطای حقوق خاص اقلیتی برای سهامداران است (Fiss و Zajac، ۲۰۰۴).

تفاوت ها در پیشبرد و اعتلای مدیریت مبتنی بر ارزش- نقش مدیران ارشد اجرایی

 

۴- طراحی تحقیقاتی
طراحی تحقیقاتی ما در تطابق با معیار Lounsbury (2008، صفحه ۳۵۷) در زمینه گسترش تحقیقات مرتبط با راهکارهای مدیریتی می باشد. فراتر از ارزیابی این مفهوم، لازم است تا این مضمون را مد نظر قرار داد “[…] چندین سازمان در یک حوزه، یا حتی بهتر، کل جمعیت […] چرا که راهکارها غالبا در سطح میدانی تعیین می شوند”. به علاوه، وی اهمیت ترکیب داده های کمی و کیفی را خاطرنشان نموده است.
۴-۱٫ انتخاب نمونه: قضیه چند ملیتی آلمان
جهت مخاطب قرار دادن سوال تحقیقاتی، ما به نوعی نمونه نیاز داریم که متشکل از تعداد بالایی از پذیرندگان مقوله VBM بوده و در عین حال از نظر پیشبرد اعتلای مسایل VBM نیز متفاوت باشند. به طور ایده آل، این نمونه معرف یک حوزه کامل است. بنابراین، ما سه دلیل جهت انتخاب کشور آلمان را عنوان می نماییم. در ابتدا، تقریبا کلیه بزرگترین شرکت های ثبت شده در آلمان برمبنای ادعای خود دارای سیستم VBM خاص خود می باشند: از سال ۱۹۹۰ الی ۲۰۰۰، Fiss و Zajac (2004) یک رشد نمایی  DAX1007 German در ارتباط با پذیرش VBM از ۰% الی ۶۴% را مشخص ساخته و پس از آن KPMG (2003) یک نرخ پذیرش را برای مجموعه اطلاعاتی یکسان به میزان ۷۶% در سال ۲۰۰۱ و ۹۷% در سال ۲۰۰۳ را نشان داد.
۴-۲٫ جمع آوری داده ها
۴-۲-۱٫ متغیرهای مستقل (مدیران ارشد اجرایی)
ما داده های خود را از بانک اطلاعات مالی Thomson، بانک اطلاعات شرکتی Hoppenstedt و گزارشات حسابرسی سالیانه به دست آوردیم. به منظور مخاطب قرار دادن مشکل سوگیری شایع، ما اقدام به جمع آوری داده های آرشیوی برای کلیه متغیرهای محتوایی نمودیم (Moers، ۲۰۰۷). دو مورد از ارزیاب های مستقل – که خود جزء نویسندگان نبودند- اقدام به جمع آوری و اثبات داده ها در زمینه ویژگی های مدیران اجرایی از صورتحساب های مالی حسابرسی شده، بخش مدیران ارشد اجرایی در وبسایت های شرکتی، و نشریات تجاری نمودند. آموزش CEO (CEOedu) و آموزش CFO (CFOedu) در صورتی دارای نمره ۱ می گردید که مدیران دارای مدرک لیسانس یا بالاتر در رشته علوم تجاری / بازرگانی (شامل اقتصاد) باشند. ما پارامتر تصدی گری را برمبنای سال (حتی به صورت دقیق با توجه به روز) برآورد نموده و طول زمانی که در طی آن مدیران اجرایی دارای پست مرتبط بودند (CEOtenure/CFOtenure) را مشخص ساختیم.
۴-۲-۲٫ متغیر وابسته (پیشبرد / اعتلای – VBM)
استانداردهای مرتبط با ایجاد ساختارهای VBM و مرتبط با پرسشنامه ها، سازگار با روش های به کار گرفته شده در مطالعات معاصر هستند (Bisbe و همکاران، ۲۰۰۷، Burkert و همکاران، ۲۰۱۱، Dillman، ۲۰۰۷، Hall، ۲۰۰۸، Luft و Shields، ۲۰۰۳). به هنگامی که بازنگری این مبحث را تکمیل نمودیم (بخش ۲-۲) و اقدام به ایجاد سازه های اولیه کردیم، ما از سه گروه متمایز آزمایشگران اولیه جهت تضمین سطح بالای اعتبار و اطمینان پذیری بهره گرفتیم. اولین گروه متشکل از اساتید دانشگاهی از چندین کالج مختلف می باشد. دومین گروه شامل طراحان VBM بوده و در بردارنده مشاورین مدیریت ارشد از سطح شرکت های مرتبط تا شرکای آنها بوده اند. گروه سوم متشکل از کاربران VBM و شامل کنترل کننده های سطح شرکتی از چندین شرکت بزرگ لیست شده دولتی می باشند.
 ۴-۲-۳٫ متغیرهای کنترلی
ما نسبت به برآورد تجربه کاربرد VBM یک شرکت در خلال سالیان کامل و مشخصی از زمان اتخاذ این رویه (EXPERIENCE) اقدام می نماییم. ما از طریق طرح سوال از افراد مطلع کلیدی و اتخاذ داده های رسمی VBM به عنوان یک راهکار و همچنین از طریق کنترل متقاطع صورتحساب های مالی برای هر مورد از VBM ذکر شده اولی اقدام به جمع آوری اطلاعات در این رابطه نمودیم (Balachandran، ۲۰۰۶). تفاوت های بی معنی یافته شده مؤکد اطمینان پذیری داده های پرسش نامه می باشند، که ما از آنها برای تحلیل های خود استفاده نمودیم. براین مبنا ما اقدام به برآورد تمرکز مالکیت (OWN ERSHIP) به وسیله مجموع کلیه سهام نگه داشته شده در بسته ها به میزان حداقل ۵% با استفاده از یک طیف متغیر که از “۰” الی “۱” متغیر می باشد نمودیم.

تفاوت ها در پیشبرد و اعتلای مدیریت مبتنی بر ارزش- نقش مدیران ارشد اجرایی

 

۵- نتایج
 
۵-۱٫ آمار توصیفی و مدل اندازه گیری
تحلیل عاملی مؤکد آن است که اقلام پرسشنامه دارای باری بر روی PEU و شش ساختار مرتبط با پیشبرد / اعتلای VBM می باشد. با توجه به اندازه نمونه نسبتا کوچک (n  =  ۵۲) ما برای وزن های عاملی ۴/۰ الی ۵/۰ اقدام به افزایش آستانه متعارف نمودیم تا قابلیت ارتقای اعتبار و صحت ساختار وجود داشته باشد. از ۳۷ قلم اولیه که جهت برآورد متغیرهای کمون ایجاد شدند، ما ۱۴ مورد را حذف نمودیم (۳۸%). ما تنها یک قلم زیر آستانه ۵/۰ را قبول نمودیم چرا که این قلم متعلق به ساختار جاافتاده PEU می باشد. ما از طریق برآورد ویژگی های مرتبط برخی از موارد مرتبط با عدم پاسخ را حل نمودیم (Van  der  Stede و همکاران، ۲۰۰۵).
۵-۲٫ نتایج تست فرضیه ها
ما نسبت به تحلیل مجموعه اطلاعاتی خود با استفاده از PLS، که یک روش جاافتاده در تحقیقات حسابداری مدیریت می باشد، اقدام نمودیم (Hall، ۲۰۰۸، Hartmann و Slapnicar 2012). PLS مخصوصا برای نمونه های دارای اندازه کوچک مناسب است، چرا که این سیستم فراهم آورنده فرضیه های گسترده ای با توجه به داده ها می باشد (Wold، ۱۹۸۵).
۵- ۳٫ کنترل های استواری
ما چندین کنترل استواری جهت مشخص نمودن اعتبار یافته های خود را انجام دادیم. مخصوصا، ما تحلیل رگرسیون معتدل شده برای مدل ۲ را انجام داده و نتایج مشابهی را بدست آوردیم.
ما اقدام به طبقه بندی شرکت ها به دو بخش برمبنای صنعت و برحسب کد یک رقمی SIC نمودیم. با درج متغیرهای تصنعی صنعتی در مدل کامل ۲ هیچگونه تغییری بر روی نتایج ما حاصل نشد.

تفاوت ها در پیشبرد و اعتلای مدیریت مبتنی بر ارزش- نقش مدیران ارشد اجرایی

 

۶- مباحث و نتیجه گیری
این مقاله واکنشی به مباحث اخیر جهت آنالیز عواملی می باشد که سبب ایجاد تفاوت هایی در زمینه پیشبرد / اعتلای راهکارهای مدیریت پس از اتخاذ اولیه آنها می شود (Ansari و همکاران، ۲۰۱۰، Lounsbury، ۲۰۰۸)، و در این زمینه مخصوصا راهبردهای پیشبرد و اعتلای VBM مدنظر می باشد (Hopwood، ۲۰۰۹، Ittner و Larcker، ۲۰۰۱، Malmi و Granlund، ۲۰۰۹). ما از طریق نشان دادن این موضوع که پارامترهای خاص مربوط به مدیران ارشد مالی (CFO) قابلیت شکل دادن ویژگی های پیشبرد و اعتلای VBM را دارند در این مبحث مشارکت نمودیم. به علاوه، یافته های ما ارتباط PEU مرتبط با TMT را مشخص می سازد. مطالعه ما در تعامل با مبحث موجود به ۴ روش می باشد.

 

در ابتدا، یافته توصیفی ما که پیشبرد  و اعتلای VBM بطور قابل توجهی در این مبحث متفاوت می باشد خود ضرورت انجام تحقیقات بیشتر انتشاری – تئوریکی، جهت مخاطب قرار دادن عواملی که موجب پرورش یا سرکوب رویه های – پیشبرد می شود، را مشخص می سازد (Ansari و همکاران، ۲۰۱۰، Lounsbury، ۲۰۰۸). در عین برآورد VBM به روشی مشابه با مطالعات قبلی (پذیرش در برابر عدم پذیرش)، چنین روشی منجر شد تا به این نتیجه برسیم که کلیه شرکت ها در نمونه ما جزء پذیرندگان کامل چنین سیستمی می باشند، ساختار چند بعدی ما برای پیشبرد و اعتلای VBM سبب مشخص نمودن گوناگونی های قابل توجهی شد. بنابراین، ما همچنین در مباحث مفهومی در زمینه VBM مشارکت نمودیم (Ittner و Larcker، ۲۰۰۱، ۲۰۰۲، Malmi و Granlund، ۲۰۰۹، Zimmerman، ۲۰۰۱) آنهم از طریق ارائه یک نگارش اولیه از یک ساختار چند بعدی، که اجازه می دهد تا مطالعات آتی قابلیت تست فرضیه های مرتبط با VBM بصورت تجربی را داشته باشند.
Irantarjomeh
لطفا به جای کپی مقالات با خرید آنها به قیمتی بسیار متناسب مشخص شده ما را در ارانه هر چه بیشتر مقالات و مضامین ترجمه شده علمی و بهبود محتویات سایت ایران ترجمه یاری دهید.