تصمیم استراتژیک خودکفایی کارآفرینی
تصمیم استراتژیک خودکفایی کارآفرینی – ایران ترجمه – Irantarjomeh
مقالات ترجمه شده آماده گروه مدیریت – بازرگانی
مقالات ترجمه شده آماده کل گروه های دانشگاهی
مقالات
قیمت
قیمت این مقاله: 88000 تومان (ایران ترجمه - Irantarjomeh)
توضیح
بخش زیادی از این مقاله بصورت رایگان ذیلا قابل مطالعه می باشد.
شماره | ۱۹ |
کد مقاله | MNG19 |
مترجم | گروه مترجمین ایران ترجمه – irantarjomeh |
نام فارسی | تاثیرات تصمیمسازی استراتژیک بر روی خودکفایی کارآفرینی |
نام انگلیسی | The Effects of Strategic Decision Making on Entrepreneurial Self-Efficacy |
تعداد صفحه به فارسی | ۷۰ |
تعداد صفحه به انگلیسی | ۲۹ |
کلمات کلیدی به فارسی | تصمیم سازی استراتژیک ، کارآفرینی |
کلمات کلیدی به انگلیسی | Strategic Decision Making, Entrepreneurship |
مرجع به فارسی | دانشگاه بیلر، ایالات متحده |
مرجع به انگلیسی | Baylor University |
کشور | ایالات متحده |
تاثیرات تصمیم سازی استراتژیک بر روی خودکفایی کارآفرینی
این بررسی بر اساس خودکفایی کارآفرینی میباشد و معیارهایی را مورد اندازهگیری قرار میدهد که در آن افراد اعتقاد دارند میتوانند وظایف مربوط به مدیریت فعالیت اقتصادی همراه با ریسک را بصورت مطلوب انجام دهند. این مطالعه موارد مربوطه را مورد بررسی قرار داده و این موضوع را مد نظر قرار میدهد که آیا سطوح مختلف کارآفرینان خودکفا، تحت تاثیر روشهایی قرار میگیرند که در آن فعالیت اقتصادی توام با ریسک آنها، منجر بوجود آمدن تصمیمگیریهای استراتژیک شود یا خیر. نتایج نشان میدهند که کارآفرینان نسبت به تواناییهای خود اعتقاد بیشتری را نمود میدهند، مخصوصا به هنگامی که جرات و جسارت آنها باعث تصمیمگیری در روشهایی میشود که بنوعی مرتبط با دیگر کارمندان بوده و موارد جامعتری را شامل شده و در نتیجه با اطلاعات کنونی در هماهنگی بیشتری میباشد. تحلیلهای بررسی شده نیز حاکی از وجود شواهد و مدارک اولیه در این زمینه میباشد که خودکفایی کارآفرینی میتواند باعث پیشرفت و ارتقای عملکرد شرکتها شود.
…
در سه بخش بعدی من مفهوم و اهمیت خودکفایی کارآفرینی را توضیح میدهم که چگونه فرآیندهای تصمیمگیری استراتژیک میتواند روی خودکفایی کارآفرینی تاثیر بگذارد و بعضی مفاهیم و توضیحات مربوط به این تحقیق را توضیح خواهم داد. سپس فرضیههایی در ارتباط با تاثیر فرآیندهای استراتژیک روی خودکفایی کارآفرینی را تشریح نموده و در مرحله بعد روشهای تحقیقی خود را که بر روال تصمیم سازی موثر است را ارائه مینمایم. سپس نتایج تحلیل بعدی رابطه بین خودکفایی کارآفرینی و عملکرد شرکتی را ارائه خواهم کرد با در نظر گرفتن یافتههای تحقیق و اقدامات آینده نتیجهگیری را انجام داده و بعضی محدودیتهای بررسی را بحث نموده و پیشنهادهایی را برای تحقیق آینده مطرح میسازم.
تصمیم استراتژیک خودکفایی کارآفرینی
مفهوم و اهمیت خودکفایی کارآفرینی The Meaning and Significance of ESE
خودکفایی به ایده و تفکر خودآگاه افراد در توانائی آنها برای بدست آوردن نتایج مطلوب در اجرا وظیفه خاص مربوط میشود (بانددورا ۱۹۹۷). خودکفایی یک مشخصه حائز اهمیت از رفتار انسان میباشد. افراد در پی آن میباشند تا از کارهایی اجتناب کنند که پیرامون آنها کارایی کمی داشته و برعکس به سمت کارهایی کشیده میشوند که در آنها میزان کارایی بالایی احساس میشود. به علاوه اشخاص با کارایی بالا تمایل دارند روی وظایفی بهتر کار کنند که به آنها عقیده دارند و روی کارهایی تمایل کمتر دارند که فکر میکنند میزان کارایی کمتری دارند. برای مثال مشخص شده است که کارایی به سطح بالاتر تمرکز و به کاربرد موثرتر منابع شناختی در انجام وظایف متعدد مربوط میشود (باند دورا ۱۹۹۷) به علاوه در خصوص افراد دارای حس خودکفایی قوی در یک حیطه خاص این احتمال وجود دارد که آنها با مشکلات سختی در آن حیطه مواجهه شوند و احتمال کمتری وجود دارد که بر اساس این سطوح بالای پیچیدگی یا مشکل پیش روی دچار ترس شوند (گیست و میشل ۱۹۹۲). از یک نقطه نظر که حائز اهیمت میباشد، کارایی بالا به احساس آرامش و تسلط در انجام وظایف پیچیده مربوط میشود در حالی که کارایی ضعیف میتواند باعث استرس، دپرس و بیقراری شود (پاجارس ۱۹۹۷). این رفتارها و حالتهای روحی میتواند روی عملکرد تاثیر بگذارد. بنابراین، اعتقاد به داشتن کارایی میتواند در درک، پیشبینی رفتار و عملکرد مربوطه تاثیر داشته و مفید باشد. پاجارس (۱۹۹۸- ۱۹۹۷) مطرح میسازد که اگر ساخت کارایی و استقلال قابل پیشبینی باشد، باید در حیطههایی از عملکردها نمود یابد که مورد تحلیل قرار گرفته و در نتیجه نیازهای کاری متعددی را در آن حیطه منعکس کند. حیطه عملکردی که این تحقیق به آن مربوط میشود موردی است که به مدیریت فعالیت اقتصادی همراه با ریسک مربوط میباشد. بکارگیری یک ساختار خودکفای کلی جهت تحصیل وظایفی که معرف این محدوده میباشند به عنوان یک عملکرد مشکلآفرین و دارای خطا مطرح میباشد. ولی چون مدیریت فعالیتهای اقتصادی همراه با ریسک جدید ذاتا پیچیده میباشد ساختار مربوطه نیز باید شامل وظایف و کارهایی شود که به آن حیطه عملکرد خاص خود مربوط میشود.
تصمیم استراتژیک خودکفایی کارآفرینی
فرآیند تصمیمگیری استراتژیک به عنوان شاخصهای کارایی
Strategic Decision Processes as Determinants of Self-Efficacy
با توجه به اهمیت خودکفایی کارآفرینی برای کارآفرینان بالقوه و موجود، درک این مسئله که چه چیزی به تفاوتهای خودکفایی کارآفرینی در افراد مربوط میشود برای محققین و دستاندرکاران در این حیطه مهم میباشد. چن وهمکاران (۱۹۹۸) روی شاخصهایی از خودکفایی کارآفرینی تاکید کردند که قسمتهایی از سابقه فرد شامل جنس و آموزش را تحت پوشش قرار میداد. اما همانطور که باندورا (۱۹۹۷) مطرح میکند آنها بدین امر معترفند که کارایی یک رابطه دو پهلوی سببی با رفتار و محیط میباشد که در این رابطه میتوان گفت که آنها هم تاثیرگذار میباشد و هم توسط پدیدههای دیگر تحت تاثیر قرار میگیرند (ود و واندورا ۱۹۹۸). با اساس این استنباط چن و همکاران مطرح کردند که خودکفایی کارآفرینی یک پدیده نسبتا پایدار میباشد، بدان معنا که نه بطور کامل ثابت است همچون صفات شخصی، و نه به آسانی قابل تغییر است. بنابراین خودکفایی کارآفرینی ممکن است در تعامل با تجارب مهم، تغییراتی را از خود نشان دهد.
فرضیهای که من مطرح کردم نشان میدهد که خودکفایی کارآفرینی کارآفرینان توسط فرآیند، تصمیمگیری استراتژیک فعالیتهای اقتصادی که کارآفرینان آن را مدیریت میکنند تحت تاثیر قرار میگیرد. من به چندین دلیل بر فرآیند تصمیمگیری استراتژیک مشخصههای خودکفایی کارآفرینی تاکید دارم. اولا تصمیمگیری استراتژیک در میان مهمترین فعالیتهایی که مدیران رده بالا انجام میدهند مد نظر میباشد (انین هارت و زباراکی ۱۹۹۲).
تصمیم استراتژیک خودکفایی کارآفرینی
تعاریف و توضیحات Definitions and Clarifications
در این مقاله من از اصطلاح کارآفرین استفاده نموده تا به افرادی اشاره کنم که شرکتها یا امور تجاری مربوط و خاص خود را تاسیس نمودهاند. این تعریف با آنچه چن و همکاران مورد استفاده قرار دادهاند (۱۹۹۸) همخوانی دارد و در ادبیات کارآفرینی فرآیند رایجی میباشد. البته برای کارآفرینان این احتمال وجود دارد به هنگامی که شرکت خود را تاسیس نمودند پس از مدتی آن را ترک نموده یا آن را به مدیران حرفهای واگذار نمایند تا جایگزین آنها شوند. اما چون این تحقیق بطور عمده روی کارآفرینانی تاکید دارد که هنوز فعالیتهای اقتصادی تاسیس کرده خود را مدیریت میکنند، من از واژه کارآفرین و بنیانگذار/ مدیر برای اشاره بدین افراد استفاده میکنم.
تصمیم استراتژیک خودکفایی کارآفرینی
فرضیهها Hypotheses
چندین روش متفاوت برای مشخص کردن اینکه چگونه شرکتها تصمیمات استراتژیک خود را انجام میدهند وجود دارد. این پیچیدگی ذاتی پدیده و همینطور گوناگونی جنبههای تئوریکی بکار برده شده در آن را نشان میدهد (اینسن هارت و زاباراکی ۱۹۹۲). برای مثال تصمیمگیری استراتژیک نشان داده است که میتواند اهداف سمبلیک و سیاسی و همینطور اهداف کاربردی را فراهم سازد (لانگلینگ ۱۹۸۹). فرآیندهای تصمیمگیری استراتژیک که من در این مقاله مورد تاکید قرار میدهم بازتابی از دیدگاه پردازش اطلاعات است که در آن تصمیمگیری استراتژیک بعنوان وسیلهای مطرح شده است که با استفاده از آن مدیران رده بالا میتوانند اطلاعات را از محیطهای سازمانی داخلی و خارجی خود، در تلاشی برای کاهش موارد شک برانگیز و انتخاب اقدامات مناسب، جمعآوری و پردازش کنند(گالبریس ۱۹۷۷، هندرسون و نردریکسون۱۹۹۶، میکن ۱۹۸۷). بطور معمول فرآیندهای مربوط به این دیدگاه احتمالا روی خودکفایی کارآفرینی تاثیر میگذارد، چرا که آنها نیاز دارند که مدیران سطح بالا اقدام اجتماعی و شناختی خود را در ارتباط با فعالیتهای اقتصادی همراه با ریسک خود ارائه داده و این رفتارها بتواند باعث پرورش کارایی آنها شود (چری، پرایس و وینوگر، ۲۰۰۱).
فرآیند تصمیمگیری بحث شده در زیر، آن دسته از جنبههای پردازش اطلاعات سازمانی را در بر دارد که بر اساس تحقیق قبلی در تصمیمگیری استراتژیک مهم میباشند. برای مشخصکردن فرآیند تصمیمگیری مربوط به خودکفایی کارآفرینی همانطور که در میان کارآفرینان موجود در محیطهای دینامیکی وجود دارد، بطور خاص روی آن معیار از فرآیند تصمیمگیری تاکید داشتهام که بر پردازش اطلاعات در محیطهای دینامیکی، یا دارای تغیر سریع، اهتمام داشته است (براون وانیسن هارت ۱۹۹۸، اینسن ۱۹۸۹، گیگ، میلر و هوبر ۱۹۹۳، گال ورشد ۱۹۹۷). تئوری پردازش اطلاعات مطرح میسازد که سازمانها باید ظرفیت پردازش اطلاعات خود را هماهنگ سازند تا نیازهای پردازش اطلاعات را که در محیطهای خود با آن مواجه میشوند برآورده سازند.
تصمیم استراتژیک خودکفایی کارآفرینی
تمرکز زدایی Decentralization
تمرکز زدایی به حیطهای مربوط میشود که در آن تصمیمگیری در یک نقطه متمرکز و یا در سازمان پخش میشود (بروک ۲۰۰۳ صفحه ۶۱). در شرکتهای بزرگ تمرکززدایی ممکن است به گسترهای مرتبط شود که در آن تصمیمها در بخشهای فرعی سازمانی یا سطح پایینتر یک هرم پیچیده انجام میگیرد (لین و جرمن ۲۰۰۳). اما در یک شرکت جدید متهور و کوچک، تمرکز زدایی حیطهای را منعکس میسازد که در آن تصمیمگیری بین افراد در شرکت پراکنده میشود بطوری که مخالف تمرکز یک کارآفرین یا یک هسته کوچک از مدیران میباشد.
تمرکز زدایی احتمالا روی سطوح خودکفایی کارآفرینی تاثیر میگذارد و این تاثیر در متقاعدسازی کلامی سازنده نمود مییابد. تحقیق اخیر توسط فلیپس پیرامون تصمیمگیری در تیمهای سازمانی نشان داده است که وقتی کنترل تصمیم بطور گسترده در تیم به اشتراک گذاشته میشود افراد تیم و رهبران تیمی دوست دارند رضایت بیشتری را مشخص ساخته و سطوح بالاتری از کارایی را در ارتباط با وظایف تیمی نشان دهند. یک بررسی توسط لاتام، وینترز و لوگ(۱۹۹۴) نیز نتایج مشابه را فراهم کرد. در حیطهای که کارمندان با جرات این احساسات و عقاید مثبت را دارند، آنها با احتمال بیشتر بازخورد مثبتی را به کارآفرین، با توجه به عملکرد مدیریتی، فراهم نموده تا حس کلی از کارایی گروهی در فعالیت اقتصادی را تامین سازد. این دو عامل سطح خودکفایی کارآفرینی کارآفرینان را بهبود میدهد. کارکنان ممکن است بطور خاص در این زمینه متقاعد شوند چون آنها غالبا دانش و آگاهی ذاتی از کارآفرینان و شرکت دارند (باندورا ۱۹۹۷ صفحه ۱۰۴). این معیار باعث میشود که آنها بطور خاص بعنوان منبعی موثر از متقاعدسازی کلامی مطرح شوند.
تصمیم استراتژیک خودکفایی کارآفرینی
استفاده از مشاورین خارجی The Use of External Advisors
بعد مهم دیگر تصمیمگیری استراتژیک معیاری است که در آن کارآفرینان به مشاورین خارجی متکی میباشند. تحقیق نشان داده است که غالبا کارآفرینان از شبکههای اجتماعی خود برای پیگیری اطلاعات، مشاوره و کمک در مدیریت فعالیتهای اقتصادی همراه با ریسک استفاده میکنند (پیندا، لرنر، میلر و فیلیپس ۱۹۹۸). جستجو کردن و بدست آوردن این نوع فرآیند خارجی میتواند تاثیر روانشناسی مهمی روی مدیران داشته باشد و باعث میشود احساس اطمینان بیشتری در انجام اعمال دقیق خود داشته باشند (ایسنت هارت ۱۹۸۹). در حیطه فعالیتهای اقتصادی جدید کارآفرینانی که شرکتهای آنها از مشاورین خارجی زیاد استفاده میکنند احتمالا با پرسشهای نیابتی و الگودهی مواجه میشوند که خودکفایی کارآفرینی آنها را بهبود میدهد. این امر میتواند در روشی رخ دهد که در زیر توضیح داده میشود.
تصمیم استراتژیک خودکفایی کارآفرینی
جامعیت Comprehensiveness
جامعیت تصمیم، معیاری را نشان میدهد که در آن سازمانها در تصمیمگیری خود بطور نظاممند مواردی نظیر بررسی – تحلیل و برنامهریزی را پیاده میکنند (فرد ریسکون ۱۹۸۴، گلیک و همکاران ۱۹۹۳). وقتی که شرکتها بطور جامع تصمیمگیری میکنند آنها اطلاعات را جامعتر جستجو و تحلیل کرده و تا حد بیشتری روی تحلیلهای سنتی متکی میباشند. کارآفرینانی که اقدامات اقتصادی آنها به فرآیندهای تصمیمگیری استراتژی جامعتر نیاز دارند احتمالا، بواسطه دو دلیل اصلی، سطوح بالاتر خودکفایی کارآفرینی را دارا میباشند.
تصمیم استراتژیک خودکفایی کارآفرینی
استفاده از اطلاعات رایج The Use of Current Information
در تصمیمگیریهای استراتژیک، یک شرکت باید انتخاب کند که چه نوع اطلاعاتی را نیاز دارد. برای مثال برای یک شرکت این امکان وجود دارد تا تصمیمات خود را تا حد زیادی روی دادههای تاریخی، روی نمادها یا پیشبینیهای مربوط به نتایج آینده قرار دهد. استینهارت(۱۹۸۹) عقیده دارد که به جای هر کدام از این گزینهها شرکتها باید از دادههای جاری یا حقیقی استفاده کنند. دادههای حقیقی ممکن است این طور استنباط شود که به دادههای مرتبط به معیارهای زمانی مربوط میشوند و بطور خاص در بردارنده مواردی میباشد که اساسا توجه مدیریت بدان جلب میشود. بر اساس گفتههای اینس هارت میزان خلا زمانی کم یا هیچ خلا زمانی بین اتفاق و گزارش وجود ندارد (صفحه ۵۴۹). بنابراین در صنعتی که هنجار برای مدیران این است که گزارشهای معیاری براساس چهارماه یکبار یا ماهیانه وجود داشته باشند، توجه به دادههای زمان حقیقی ممکن است شامل معیارهای مشاهده و نظارت روزانه باشد.
روش تحقیق Research Method
این مدل از طریق بررسی مدیران/ موسسان شرکتهای جدید ناحیه سیلیکون شهر نیویورک، جامعه شرکتهای متهور اینترنتی، مورد تست قرار گرفت. این بررسی در تابستان سال ۱۹۹۹ انجام شد در آن زمان ناحیه سیلیکون تمرکز زیادی از موسسات اقتصادی مستقل را در خود گنجانده بود. بررسی موسسه پرایس و اترهویس (۲۰۰۰، ۲۰۰۳) مشخص میسازد که هشتاد درصد از شرکتهای ناحیه سیلیکون به مدت پنج سال یا کمتر مشغول بکار تجارت بودند و هفتاد درصد درآمد یک میلیون دلاری یا کمتر داشتهاند و بیش از نود درصد آنها در اختیار بخش خصوصی بودند. در ارتباط با این تحقیق شرکتهای نوپای جدید، شرکتهای مستقل در نظر گرفته میشد (یعنی هیچگونه سوبسید یا امکانات مربوط بدان بدین شرکتها تعلق نمیگرفت) که در آن حداقل یک نفر دارای شغل تماموقت بوده و به مدت هشت سال یا کمتر مشغول در کار تجاری بوده است (مک دوگال و رابین سونگ ۱۹۹۰). این روال یک دریچه نسبتا کوچک را پیش روی شرکتهای اقتصادی اینترنتی در اواخر دهه ۱۹۹۰ قرار داد. در حقیقت تمام فعالیتهای اقتصادی در این مثال بطور قابل ملاحظهای جوان بوده و بیش از هشت سال در این امر اشتغال نداشتند. تلاش زیادی انجام شد تا نمونهای شاخص از این شرکتها بدست آید که دارای چنین معیارهایی باشند. این تلاش در فرآیندهای نمونهای که در زیر توضیح داده میشود منعکس میشود.
مثال و جمعآوری دادهها Sample and Data Collection
فرآیند جمعآوری دادهها با صفحات زرد وبی یا دفترچه راهنمای تلفنی تمام شرکتها مرتبط به مقولههای تجاری (خدمات تلفنی و چند رسانهای) در حیطه شهری نیویورک شروع شد. لیستها و دفترچههای تلفنی مورد استفاده قرار گرفت چرا که این دفترچهها راهنماهای نسبتا کاملی از شرکتها را در رشته خاصی از تجارت فراهم میکردند بواسطه آنکه این شرکتها اینترنتی بودند در حقیقت همگی آنها دارای وبسایت بوده و در موارد زیادی بنظر میرسید وبسایتها از موتورهای جستجوگر از طریق اتصالات تلفنی مستقیم به شرکت استفاده میکردند. وبسایتهای مربوط به تمام شرکتها در این لیست مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته تا شرکت نامرتبط مانند بخشهایی از شرکتهای بزرگتر یا شرکتهایی که از لحاظ جغرافیایی دور، پاره وقت یا تعطیل شده بودند مشخص شوند، تحلیل وبسایت نمونه اولیهای از ۷۱۹ شرکت را نشان داد.
اندازهگیریها Measures
متغیرها به روش زیر مورد اندازهگیری قرار گرفتند:
ESE . این متغیر با استفاده از معیار اندازهگیری تطبیقی چن و همکاران (۱۹۹۸) مربوط به ESE اندازهگیری شد که از پاسخگویان در ارتباط با میزان اطمینان آنها از توانایی جهت انجام ۲۲ نقش و وظیفه مربوط به مدیریت کار سؤال میشد. معیارسنجی پاسخگویان از ESE خود با استفاده از معیارهای نوع – لایکرت ۵ – موردی بررسی قرار گرفت. مورر و پییرس (۱۹۹۸) نشان دادند که این معیارها ابزار قابل قبولی برای اندازهگیری کارایی میباشند.
معیار بوجود آمده توسط چن و همکاران (۱۹۹۸) برای استفاده در این بررسی توسعه داده شده تا تفاوتهای بین محیطی، که بر اساس آن افراد مدیریت شرکتهای نوپای خود که از چندین صنعت منشعب شده است را انجام میدهند، را مورد بررسی قرار داده و همچنین محیطهایی که کارآفرینان با آن مواجه شده و در آن مبادرت به انجام اقدامات اقتصادی دارای ریسک در محیط دینامیکی، مانند بخش اینترنت میکنند را تحت بررسی قرار دهد. برای مثال موارد مربوط به «مشارکت بازار» استثنا گردید، چرا که ماهیت در حال ظهور بسیاری از صنایع جدید فرآیند سنجش مشارکت این موارد را برای شرکتها مشکل میسازد یا حتی مشخص کردن فضای بازار را نیز با اشکال مواجه مینماید (لانت و گارود ۱۹۹۸). همینطور موارد مربوط به سودآوری نیز استثنا شد چون موسسات اقتصادی دارای ریسک تازه تاسیس شده میزان سودآوری کوتاه مدت را هدف قرار میدهند که زیر مجموعهای از اهداف بلند مدت متعدد دیگر مانند رشد درآمد، نوگرایی موفقیتآمیز و ساخت عناوین تجارتی میباشد و این عقیده بطور خاص در میان شرکتهای اینترنتی در زمانی که این تحقیق انجام میشد وجود داشت (موبوسین و هیلر، ۱۹۹۹). بعلاوه وسیله استفاده شده توسط چن و همکاران شامل چهار مورد میشد که برای آنها وزن عاملی زیر ۰٫۵۰ بوده است، معیاری که کمتر از سطح معمول قابل قبول در این ارتباط میباشد. این اقدام نیز از معیارهای منطبق مستثنا شد. ابزار ۱۵ موردی تطبیق داده شده در ضمیمه ۱ نشان داده میشود.
تصمیم استراتژیک خودکفایی کارآفرینی
نتایج Results
جدول ۱ آمار توصیفی برای متغیرها و ارتباط بین آنها را نشان میدهد.
آمار توصیفی نشان میدهد که نمونهها، مانند افراد مرتبط در موسسات اقتصادی سیلیکون، شامل شرکتهای کاملا کوچک و جدید میباشند. متوسط کارکنان تمام وقت شرکت حدود ۸ نفر بود و عمر شرکت حدود ۲ سال میباشد. تقریبا یک پنجم پاسخ دهندگان زن بودند. حدود ۹۰% تحصیلات دانشگاهی و حدود ۴۰% دارای مدرک متفاوت تحصیلی بودند. چیزی کمتر از دو سوم (۶۳%) سابقه کاری قبلی داشتند. افرادی که سابقه قبلی داشتند بطور یکسان در بین افرادی که فقط اولین اقدام اقتصادی را انجام میدادند (۵۵%) و بین کسانی که بیش از یک فعالیت اقتصادی داشتند (۴۵%)، تقسیم شدند. دادههای دیگر جمعآوری شد ولی در این تحلیلها مورد استفاده قرار نگرفت، ولی برای درک نمونه مفید بودند (دادههایی را شامل میشود که روی نتایج تاثیر ندارند). متوسط سن افراد سؤال شده ۳۶ سال و میانه ۵/۳ سن افراد این نمونه بین ۲۹ و ۴۲ سال بود. درست بیش از نیمی (۵۲%) از آنها کامپیوتر و سیستمهای اطلاعات را بعنوان زمینه و سابقه اولیه حرفهای خود مشخص کردند و حدود ۴/۱ (۲۱%) از حیطه روزنامهنگاری، هنر و دیگر حیطههای مربوط به طراحی سود برده و بقیه در ارتباط با بعضی حیطههای کاربردی تجاربی داشتند. اکثر شرکتهای اقتصادی شرکتهای کاربردی- محوری (۷۰%) بودند، مانند مشاوران اینترنتی، شرکتهای طراحی وبسایت و شرکتهای نرمافزاری که در خدمت اینترنتی تخصص داشتند، همچنین شرکتهای واسطهای (۲۳%) مانند خدمات آنلاین، کاریاب و خدمات مربوط به آگهیهای تبلیغاتی جزء این دسته بشمار میآمدند. بنابراین اکثر این شرکتها بر پایه زیرساختار اساسی اینترنت و به روشی ساخته شده بودند که تجارت و معاملات آنلاین را تسهیل مینمودند. تعداد کمی (۵%) در آنها تولیدات و خدمات را در مرکز اصلی فرآیند تجارتی خود ارائه میکردند.
تحلیل بعدی Post hoc Analysis
در مقدمه این مقاله مطرح شد که قسمتی از معیار درک ESE بعنوان یک روال کمکی برای پیشگویی از اینکه با چه کیفیتی کارآفرینان وظایف مرتبط به مدیریت فعالیت اقتصادی دارای ریسک جدید را انجام میدهند مطرح میباشد و همینطور ESE ممکن است در این زمینه کمکی باشد برای نشان دادن اینکه با چه کیفیتی فعالیتهای اقتصادی دارای ریسک، انجام میشوند. البته اینکه چگونه کارآفرینان وظایف خود را محول میسازند فقط یک عامل در میان عوامل زیادی است که به انجام اقدام اقتصادی همراه با ریسک آنها مربوط میشود. ولی چون فعالیتهای اقتصادی بطور نسبی کوچک و جدید میباشند آنها معمولا به سطوح بالای تشخیص مدیران آنها بستگی دارند (هام بریک و فینکل استین ۱۹۸۷). همینطور میتوان انتظار داشت که برخی از معیارهای عملکرد موسسات اقتصادی جدید را بتوان با توجه به مشخصههای شناختی کارآفرینانی که آنها را مدیریت میکنند تشریح نمود. با توجه به این منطق میخواهم بدانم آیا موسسات اقتصادی در نمونه من به هنگامی که آنها توسط کارآفرینان دارای سطوح بالاتر ESE انجام میشود بهتر خواهد بود یا خیر. محدودیتهای روششناسی مرا از ارائه فرضیه رسمی و یک تست در این رابطه ناامید میسازد، ولی با این حال میتوانم تحلیل همبستگی رابطه بین ESE و اقدامات شرکتی را ارائه نمایم.
بحث Discussion
زمانی یوگیبرا مطرح ساخت که بیسبال تا میزان نود درصد بعنوان یک بازی بدنی و ده درصد باقی مانده به معیار فکری آن مربوط میشود. بدون توجه به نقصهای ریاضی چنین استدلالی، بصیرت و بینش ضروری در آن متین و بطور گستردهای قابل تقدیر میباشد. تحقیق در حیطههای زیادی از فعالیت انسانی نشان داده است که درک چگونگی تفکر انسانها درباره آنچه انجام میدهند مهم میباشد، مخصوصا آنکه مردم در خصوص توانایی خود چگونه میاندیشند. دانشآموزان زمانی بیشتر یاد میگیرند که فکر کنند میتوانند نیازهای رقابتی که با آنها مواجهه میشوند را برآورده سازند، همچنین بیماران تغییرات در سبک زندگی خود را زمانی بهتر انجام میدهند که اعتقاد دارند آنها توانایی آنگونه عملکردن را دارند (باندورا ۱۹۹۷). با توجه به تایید گسترده تئوری کارایی شخص و اقدامات شناختی قبلی در کارآفرینی، چن و همکاران (۱۹۹۸) ساختار ESE را ارائه نمودند، که با توجه به این ساختار زمینه تحقیقات آینده برای گسترش درک پیچیدهتری از آنکه چگونه چنین ساختاری میتواند در مضامین رفتاری کارآفرینی موثر باشد، فراهم شد. این بررسی چندین مورد از مشارکتهای دیگر را ارائه میدهد که این هدف را گسترش میدهد. من این همکاریها را در بخش بعدی مورد بحث قرار میدهم. همینطور محدودیتهای بررسی و فرصتها برای تحقیق آینده را در بخشهای بعدی مطرح خواهم نمود.
مشارکتها Contributions
مهمترین مشارکت این مقوله آن است که راههایی را نشان میدهد که در آنها شرکتهای نوپای جدید اقدام به تصمیمسازی نموده و تاثیرات حائز اهمیتی را بر روی ESE کارآفرینانی که خود روال مدیریت را بعهده دارند بر جای خواهد گذارد. این یافته از اهمیت تئوریکی ویژهای در خصوص تحقیقات مرتبط با کارایی بطور عام و تحقیقات تصمیمگیری استراتژیک و کارآفرین بطورخاص برخوردار میباشد.
محدودیتها Limitations
علیرغم مشارکتهای فوق، این تحقیق با چندین محدودیت همراه میباشد. یکی از این محدودیتها به نقطه نظر، دیدگاه و اندیشه موقت این مقاله مربوط میشود. تئوری خود کارایی تاکید دارد که کارایی در علت و معلول سهگانهای وجود دارد بطوریکه هم به رفتار و هم به محیط مربوط میشود (باندورا ۱۹۹۷). این مقاله بر این موضوع تاکید دارد که چگونه فرآیندهای تصمیمگیری روی ESE تاثیر میگذارد. پتانسیل تاثیرات معکوس توسط ملاحظات تئوریکی مطرح شده قبلی و توسط نمونههای روششناسی محدود شده است که شامل ترتیب زمانی متغیرهای بررسی شده در اینجا و هماهنگی متغیرهای کنترلی مقتضی میباشد. بعلاوه من این احتمال را مورد تست قرار دادم که ESE روی فرآیند تصمیمگیری با استفاده از حداقل روش توان دو مرحلهای (۲SLS) مربوط به تست هوسمن(۱۹۸۷) تاثیر میگذارد که این مورد را تحت بررسی قرار میدهد که آیا ضریب همبستگی در برآورد ۲SLS (که در صورتی که ESE روی فرآیندهای تصمیمگیری تاثیر داشته باشد، هماهنگ خواهد بود) با توجه به برآوردهای OSL (در صورتی که ESE روی فرآیند تصمیمگیری تاثیر نداشته باشد، موثر خواهد بود) متفاوت میباشد. آزمایش هوسمن نمیتواند فرضیه صفر را رد نماید که بر اساس آن دو مجموعه از برآوردها یکسان میباشند (X2 = 3.04; P < .93). نتیجهای که تحلیلهای OSL را مورد تایید قرار میدهد در اینجا ذکر میگردد. با این وجود، اندازهگیری تکرار شده از تمام متغیرهای مربوطه، بهترین روش را برای کاملا در نظرگرفتن موضوعات علت و معلول و درون زایی ارائه میدهد که در این تحقیق پیرامون ESE مطرح شده است. همچنین عدم وجود معیارهای تکرار شده در این تحقیق محدودیت مهمی را نشان میدهد. در این خصوص در مباحث بعد توضیحات بیشتری داده خواهد شد.
تصمیم استراتژیک خودکفایی کارآفرینی
سمت و سوی تحقیقات آینده Directions for Future Research
این بررسی چند فرصت را برای تحقیق آینده در نظر دارد. اولا، این تحقیق بیشتر باید بر روی ESE بعنوان قسمتی از تلاش عمومیتر برای ارتباط دادن شناخت کارآفرین با تئوریهای روانشناسی اجتماعی مطالعه نموده و تعامل شناخت، رفتار و محیط را در نظر داشته باشد. برای گسترش بیشتر درک این تعاملها، همانطور که به ESE مربوط میشود، لازم است محققین آن دسته از بررسیهای طولی را طراحی و پیاده سازند که میتوانند تعاملهای پیچیده را مشخص ساخته و قادرند در بین ایدههای کارایی، رفتار و رویدادهای محیطی یا بازخورد نمود یابند.
به همین منوال، این بررسیها باید شامل اندازهگیریهای تکرار شده از ESE، بعلاوه عوامل رفتاری و محیطی مربوط باشد. انجام این بررسیها کار مشکلی میباشد. برای انجام آنها مدت زمان زیاد و میزان گستردهای از موضوعات (بررسی فرسایشی که بطور غیر قابل اجتناب در کارهای طولی رخ میدهد) لازم میباشد. تکمیل موفقیتآمیز این بررسیها منوط به گروههایی از محققین که با یکدیگر بصورت تیمی کار میکنند یا از طریق مجموعههایی که فعالیتهای چندین موسسه را هماهنگ میسازند میباشد. همینطور رهبری محققین ارشد، از حیطهای که آنها کاربرد تئوریها و روشهای روانشناسی اجتماعی را تجربه کردهاند، مورد نیاز میباشد.
روال امید بخش بعدی در جهت تحقیقات آینده شامل رشد و ارزیابی روشهایی واسطهای میباشد که برای کمک به کارآفرینان و دیگر کسانیکه با آنها کار میکنند طراحی شده است تا بدینوسیله ESE و روالهای عملیاتی آن را بهتر درک نمایند. البته کتابها واحدهای درسی و دیگر منابع وجود دارند که به موضوع کلی کارایی کارآفرین مربوط میشوند. اما کیفیت تعداد زیادی از این منابع ممکن است بطور حائز اهیمت به دانش و آگاهیهایی مربوط شود که توسط محققین اخیر پیرامون خود کارایی بدست آمده است. بطور کلی توسعه ESE موضوع سادهای نمیباشد. از دیدگاه باندورا (۲۰۰۰) این موضوع فرآیند پیچیدهای از خود تقاعدی است که براساس مشاورههای اطلاعاتی، دارای آن دسته از کارایی است که بصورت فعال، جدی، اجتماعی و روانشناسی وجود دارد. یافتن روشهایی جهت حصول اطمینان از این موضوع که منابع پشتیبان که در اختیار کارآفرینان بالقوه و موجود میباشد بازتابی از پیچیدگی چنین فرآیندی خواهند بود و وضعیت پیشرفته اطلاعات و دانش جاری در خصوص این موضوع بعنوان یک وظیفه مهم و با ارزش برای محققینی که برایشان تحقیق در زمینههای مختلف خودکفایی و راههای عملی آن جالب توجه است مطرح میباشد.
در آخر، تحقیق پیرامون ESE از بررسیهای دیگری که برای بهبود و گسترش ساختار ESE میباشد، سود میبرد. یک هدف حائز اهمیت از این بررسیها بطور مشخص برپا کردن ساختار عاملی ESE میباشد. گرچه چن و همکاران (۱۹۹۸) معیاری را در عاملهای پنج مقولهای را مورد بررسی قرار دادهاند، این معیار در تحقیق بعدی توسط درنوسک و گلاس (۲۰۰۲) مورد تایید قرار نگرفته است. ممکن است این احتمال وجود داشته باشد که ساختار عامل از طریق اضافهسازی و الحاق متفکرانه یا بررسی مجدد آن تقویت شود. در ارتباط با این تلاش، محققین باید عوامل مقولهای ESE را در یک حالت تئوریکی، با در نظر گرفتن اینکه چگونه این عوامل با رفتار و تجربه فردی تعامل دارند، مورد بررسی قرار دهند. برای مثال محققین ممکن است در نظر داشته باشند که آیا کارآفرینان تصمیمات مرتبط با تخصیص منابع را بگونهای اتخاذ میکنند که برای مواردی که در آن محققین از سطوح بالاتری از ESE برخوردارند مفید باشد یا خیر و یا بطور جایگزین، آیا آنها در صدد هزینه نمودن بودجه و وقت، در مواردی که کارایی و سودمندی ادراک شده آنها توام با نقص و کمبود میباشد، خواهند بود یا خیر.
تصمیم استراتژیک خودکفایی کارآفرینی
واژه نامه Vocabulary
Decision Making تصمیم سازی
Strategic استراتژیک
Significance اهمیت
Processes فرآیندها
Self-Efficacy خود- کارایی
Definitions تعاریف
Hypothese فرضیه
Clarification تشریح
Decentralization تمرکز زدایی
Advisor مشاور
Ecternal خارجی
Comprehensiveness جامعیت
Information اطلاعات
Research method روش تحقیق
Sample نمونه
Collection گردآوری
Data داده، اطلاعات
Measure اندازهگیری
Discussion مباحثه
Contribution مشارکت
Limitation محدودیت
Direction مسیر
Future آینده