تجارت بین المللی کشورها – حفظ منابع طبیعی
تجارت بین المللی کشورها – حفظ منابع طبیعی – ایران ترجمه – Irantarjomeh
مقالات ترجمه شده آماده گروه مدیریت – بازرگانی
مقالات ترجمه شده آماده کل گروه های دانشگاهی
مقالات
قیمت
قیمت این مقاله: 88000 تومان (ایران ترجمه - Irantarjomeh)
توضیح
بخش زیادی از این مقاله بصورت رایگان ذیلا قابل مطالعه می باشد.
تجارت بین المللی کشورها – حفظ منابع طبیعی
شماره | ۱۷۳ |
کد مقاله | MNG173 |
مترجم | گروه مترجمین ایران ترجمه – irantarjomeh |
نام فارسی | تجارت بین المللی بین کشورهای مصرف کننده و طرفدار حفظ منابع طبیعی |
نام انگلیسی | International trade between consumer and conservationist countries |
تعداد صفحه به فارسی | ۷۵ |
تعداد صفحه به انگلیسی | ۳۱ |
کلمات کلیدی به فارسی | تجارت بین المللی, منابع تجدیدپذیر, پایداری |
کلمات کلیدی به انگلیسی | International trade, renewable resources, sustainability |
مرجع به فارسی | اقتصاد منابع و انرژیکالج تجارت، دانشگاه بریتیش کلمبیا، کانادادپارتمان اقتصاد، دانشگاه بیریتیش کلمبیا، ونکوور، کاناداالزویر |
مرجع به انگلیسی | Resource and Energy Economics; Elsevier |
کشور | کانادا |
تجارت بین المللی کشورها – حفظ منابع طبیعی
تجارت بین المللی بین کشورهای مصرف کننده و طرفدار حفظ منابع طبیعی
چکیده
ما مبحث تجارت بین کشور “مصرف کننده” با دارا بودن منبع تجدیدپذیر منابع طبیعی و دسترسی باز، از یک طرف، و کشور طرفدار حفظ منابع طبیعی، از طرف دیگر، که اقدام به تعدیل و تنظیم مقرارت خود در ارتباط با برداشت منابع طبیعی، جهت به حداکثر رسانی کاربرد داخلی این منابع بصورت یکنواخت، می نماید، را مد نظر قرار می دهیم. در آنچه می توان آن را تحت عنوان “استعمال مفرط و در عین حال ملایم” منابع خواند، کشور مصرف کننده اقدام به صادر نمودن کالاهای حاصله از منابع خود نموده و در نتیجه از زیان های یکنواختی بواسطه مشارکت در این نوع تجارت رنج می برد، چرا که بر مبنای خرد متعارف می توان این برداشت را داشت که استانداردهای مدیریت ضعیف منابع ممکن است سبب بروز نوعی مزیت رقابتی برای شرکت های داخلی در بخش منابع طبیعی شود، اما این مورد در نهایت موجبات خسران رفاه عامه خواهد شد. با این حال، بطور قابل توجه، به هنگامی موجودی منابع طبیعی در این کشور به خطر افتاد، کشور طرفدار حفظ منابع طبیعی قادر است تا بصورت یکنواخت اقدام به صادر نمودن کالاها و منابع طبیعی خود به کشور طرف متقابل نموده و در نتیجه هر دو کشور از این تجارت سود حاصل خواهند نمود.
کلمات کلیدی: تجارت بین المللی، منابع تجدیدپذیر، پایداری
تجارت بین المللی کشورها – حفظ منابع طبیعی
۱- مقدمه
این بحث به طور شایع عنوان می شود که کشور دارای استاندارد های مدیریت ضعیف منابع طبیعی غالبا “مزیت رقابتی” ویژه ای را برای شرکت های داخلی موجود در بخش منابع خود فراهم می آورد. به علاوه، ما به طور طبیعی انتظار داریم که فرآیند آزاد سازی تجاری سبب شود تا چنین کشوری تولید خود را افزایش داده و نسبت به صادرات محصولات حاصل آمده از منابع طبیعی خود اقدام نماید. به علاوه، در صورتی که این استاندارد های مدیریت ضعیف منابع بر روی شکست حقیقی بازار تاثیر گذار باشند (همانند مورد مرتبط با منابع دارای دسترسی آزاد)، می توان انتظار داشت که آزاد سازی تجاری سبب کاهش رفاه عامه خواهد شد. بر این مبنا، نوعی ارتباط محتمل بین استاندارد های ضعیف مدیریت منابع و صادرات فزاینده (و روز افزون) منابع وجود دارد؛ موردی که در نهایت سبب کاهش رفاه عمومی خواهد شد. نگرانی های این چنینی در نشست های مختلف مرتبط با سیاست های بین المللی مطرح گردیده و حتی در برخی از دوره های برگزار شده از «خرد متعارف» نیز بهره گرفته اند.
مقاله ما اقدام به بررسی این نوع از خرد های متعارف با استفاده از یک مدل کلی موازنه بین دو- کشور، در ارتباط با بخش منابع قابل تجدید، می نماید. به منظور آن که تا حد ممکن قابلیت مشخص سازی دیدگاه های خود را داشته باشیم ما نوعی مدل کامل را اتخاذ می نماییم که در آن دو کشور مربوطه به صورت بالقوه دارای موجودی ها و منابع قابل تجدید ملی نسبتاً برابری هستند اما آنها از نقطه نظر مدیریت این منابع با یکدیگر کاملاً متمایز می باشند. با توجه بدین موضوع، ما می توانیم این دو کشور را به عنوان دو راس کاملاً مخالف در ارتباط با مدیریت منابع بخوانیم. در این راستا، کشوری که تحت عنوان کشور «مصرف کننده» مورد خطاب قرار می گیرد دارای راهکار های مدیریتی ضعیف منابع است و منابع آن کشور بصورت آزاد در دسترس می باشد. در مقابل، کشور دیگر تحت عنوان کشور «طرفدار حفظ منابع طبیعی» خوانده شده و از راهکارهای کاملاً اکید مدیریت منابع سود می جوید، راهکارهایی که به کشور این کمک می کند تا قابلیت بکارگیری حداکثری و یکنواخت منابع ملی موجود خود را داشته باشد. بغیر از این تفاوت های (برون زا) در ارتباط با مدیریت منابع، هر دوی این کشورها یکسان هستند.
ادامه این مبحث به شرح ذیل سازمان دهی شده است. بخش ۲ این مقاله مشخص کننده ویژگی های مولفه های منابع تجدیدپذیر مدل ما می باشد. بخش ۳ این منابع تجدیدپذیر را در یک مدل موازنه کلی رقابتی مربوط به تولید و مصرف مورد بررسی قرار می دهد. دیدگاه مرتبط با ویژگی های کشورهای مصرف کننده و کشورهای طرفدار حفظ منابع طبیعی در این بخش تشریح می شود. بخش ۴ تاثیرات تجارت بین المللی را مورد بررسی قرار داده و بخش ۵ برخی از ویژگی ها و رویه های مرتبط را ارائه می نماید. بخش ۶ حاوی نکات مربوط به نتیجه گیری می باشد و علاوه بر این ضمیمه ای نیز در ارتباط با برخی از جزئیات نتیجه گیری ها ارائه خواهد شد.
تجارت بین المللی کشورها – حفظ منابع طبیعی
۲- مدل منابع تجدیدپذیر
قبل از مطرح نمودن ویژگی های موازنه کلی Ricardian، ما ساختار اصلی رشد منابع تجدیدپذیر را ارائه می نماییم. ما در ذهن خود غالباً مواردی چون جنگل ها یا گونه های ماهیان را به عنوان منابع تجدیدپذیر در نظر می گیریم. ساختار بیولوژیکی منابع تجدیدپذیر که در این بخش توصیف می شوند در هر دوی کشورها به صورت یکسان در نظر گرفته شده اند. در یک کشور خاص، موجودی منابع در زمان t به وسیله S(t) نشان داده می شود. نرخ رشد طبیعی منابع، G، منوط به میزان موجودی کنونی می باشد. تغییر ویژه در موجودی در زمان t به عنوان نرخ رشد طبیعی محسوب شده وG(S(t)) منهای نرخ برداشت، H(t)، مشخص می شود.
تجارت بین المللی کشورها – حفظ منابع طبیعی
۳- موازنه کلی با توجه به منابع تجدیدپذیر: خود کفایی اقتصادی
۳-۱٫ کشورهای مصرف کننده و طرفدار حفظ منابع طبیعی
در این مرحله ما به طور دقیق تری آن چه به عنوان کشورهای مصرف کننده و کشورهای طرفدار حفظ منابع طبیعی می نامیم را توصیف می نماییم. در کشورهای مصرف کننده، منابع به عنوان ثروت عمومی محسوب می شود که قابلیت دسترسی آزاد بدان وجود دارد (یعنی هیچگونه قواعد خاصی جهت محدود نمودن دسترسی به منابع وجود ندارد). برداشت این منابع از طریق آن دسته از اشخاصی که در پی تحصیل حداکثری سود می باشند بدون توجه به هیچگونه قید و محدودیتی اعمال می شود. در چنین موقعیتی، فرآیند برداشت تا زمانی ادامه می یابد که میزان سود حاصل از این فرآیند مساوی با هزینه های آن گردد. هیچ کدام از برداشت کنندگان تا زمانی که قابلیت حاصل آوردن منافع مثبت از این پروسه را دارند، از انگیزه کافی برای تاخیر انداختن این فرآیند برخوردار نبوده چرا که این انتظار وجود دارد که در صورت به تاخیر انداختن فرآیند بهره برداری ممکن است اشخاص دیگری در این امر وارد شوند.
۳-۲٫ تولید و عرضه
هر کشور نسبت به تولید و مصرف دو کالا اقدام می نماید. در ابتدا ما محیط اقتصادی برای یکی از این کشورها تحت شرایط اوتارکی اقتصادی را مطرح می نماییم (یعنی شرایط بدون تجارت)، که در آن بر روی عناصری تمرکز خواهیم نمود که برای هر دو کشور مشترک هستند. (به یاد آورید که هر دو کشور دارای محیط های اقتصادی یکسانی به غیر از وضعیت مدیریت منابع تجدیدپذیر هستند). به طور مثال یک کالا تحت عنوان H به عنوان مورد قابل برداشت یا ” کالای حاصله از منابع طبیعی” که خود از موجودی منابع تجدیدپذیر استخراج شده و M، کالاهای دیگر، که می توان به عنوان “کالاهای تولیدی” در نظر گرفت. M را می توان به عنوان کالاهایی بحساب آورد که قیمت آن به ۱ نرمالیده شده است. صرفنظر از این موجودی، S، منابع تجدیدپذیر، تنها عامل اضافه تولید نیروی کار، L می باشد. تولید کنندگان با توجه به بازده های ثابت نسبت به مقیاس، با استفاده از نیروی کار، به عنوان تنها عامل ورودی، به تولید می پردازند.
۳-۳٫ مطلوبیت، مصرف و تقاضا
یک مصرف کننده شاخص از یک واحد کار برخوردار شده و به نظر دارای مطلوبیت همزمانی که بوسیله تابع مطلوبیت Cobb-Douglas ذیل ارائه شده است می باشد:
۳-۴٫ عرضه و تقاضای نسبی یکنواخت
در این مقاله ما بر روی تحلیل حالت یکنواخت تمرکز داریم که در آن چنین حالتی به عنوان موقعیتی تعریف می گردد که در آن موجودی منابع، S، به صورت ثابت می باشد. ما این مدل را با استفاده از ویژگی های عرضه و تقاضای نسبی مورد تحلیل قرار می دهیم که برای بسیاری از مباحث تجارت بین المللی شایع هستند. ما بدین علت چنین موردی را در این بحث گنجاندیم چرا که این ویژگی برای مقایسه مدیریت مصرف کننده و در مقابل مدیریت حفظ منابع طبیعی بسیار مفید است. از معادله ۹ ما می توانیم تقاضای نسبی کالای برداشت شده برای تولید کنندگان را به شرح ذیل مشخص سازیم:
۳-۵٫ کشور مصرف کننده
در کشور مصرف کننده، تولید در هر دو بخش مورد بحث به وسیله شرکت هایی انجام می شود که به فکر حاصل آوردن حداکثر میزان سود تحت شرایط ورود آزاد به بازار می باشند. در این جا با هیچگونه مقررات محدود کننده دسترسی به منابع روبرو نمی باشیم و به علاوه هیچگونه مالیات بر تولید در خصوص برداشت منابع نیز وجود ندارد. در نتیجه، به هنگامی که تولید مثبت باشد، قیمت کالاهای حاصل از منابع می بایست مساوی هزینه واحد آن باشد. چنین موردی (با استفاده از معادله ۵) مشخص می شود:
۳-۶٫ کشور طرفدار حفظ منابع طبیعی
ما هم اکنون ویژگی های خاص کشور طرفدار حفظ منابع طبیعی را مورد بررسی قرار می دهیم. ویژگی قطعی این نوع از کشورها آن است که برداشت منابع تحت کنترل می باشد به گونه ای که قابلیت به حداکثر رسانی مطلوبیت ثابت برای شهروند – مصرف کننده شاخص را داشته باشد. همانگونه که قبلاً ذکر شد، چنین موردی در ارتباط با عدم وجود تنزیل می باشد. رویکرد ما دارای دو مزیت اصلی است. یک مزیت در ارتباط با ویژگی های جبری می باشد. برای نرخ های مثبت و در عین حال با تنزیل محدود چنین موردی به عنوان یک چالش جبری به شمار می آید که می بایست اقدام به حل آن نمود (مشکلات بهینه سازی مشابه برای مدل های تعادل نسبی بدون تجارت بین المللی در مبحث Clark (1990)، Neher (1990) حل شده اند).
۳-۷٫ مقایسه منحنی های عرضه نسبی
در این بخش ما نسبت به مقایسه کشورهای مصرف کننده و محافظت کننده از منابع طبیعی اقدام نموده و نشان می دهیم که چگونه تفاوت در مدیریت منابع می تواند بعنوان مبنایی برای مزیت رقابتی تصور شود. در شکل ۳ ما منحنی های عرضه نسبی نوعی برای هر دو کشور را نشان می دهیم.
تجارت بین المللی کشورها – حفظ منابع طبیعی
۴- تجارت بین المللی بین کشورهای مصرف کننده و محافظت کننده
از آنجاییکه تقاضای نسبی در هر کشور یکسان است، تقاضای نسبی جهانی نیز می تواند به سادگی یکسان تلقی شود. در نتیجه، قابلیت تعیین الگوهای تجارت با نگاه به هر کشور و با توجه به تفاوت بین عرضه نسبی و تقاضای نسبی شایع وجود خواهد داشت. برای هر کشور، تقاطع منحنی تقاضای نسبی و منحنی عرضه نسبی معرف قیمت اوتارکی کالاهای حاصله از منابع طبیعی می باشد. در صورتی که یکی از آنها بیشتر از منحنی تقاضای نسبی شکل ۳ گردد، این مورد آشکار خواهد بود که سه احتمال مختلف بوجود خواهد آمد. در ابتدا، همانگونه که در شکل ۴ نشان داده شده است، این امر امکان پذیر خواهد بود که منحنی تقاضای نسبی دارای متقاطع شدگی بر منحنی های عرضه نسبی در قیمت های زیر pXشود. در این مورد، کشور مصرف کننده می بایست دارای قیمت اوتارکی پایین تر کالاهای حاصله از منابع طبیعی در مقایسه با کشورهای محافظت کننده باشد. ما به این مورد تحت عنوان “مصرف بیش از حد ملایم” اشاره می نماییم. احتمال دوم آن است که منحنی تقاضای نسبی با منحنی های عرضه نسبی در pX متقاطع شود. در این مورد، کشورهایی که دارای قیمت های اوتارکی یکسان و تجارت بازی هستند بدون تاثیر باقی می مانند. البته ما در اینجا این مبحث را مورد مطالعه قرار نمی دهیم.
۴-۱٫ مصرف بیش از حد ملایم
شکل ۴ نشان دهنده شده مورد استعمال بیش از حد ملایم می باشد. ما قیمت اوتارکی کالاهای مربوط به منابع در کشور مصرف کننده را بعنوان pN مشخص نموده و همانگونه که نشان داده شده است چنین موردی در تقاطع تقاضای نسبی مشترک و عرضه نسبی کشور مصرف کننده رخ می دهد. بطور مشابه ما قابلیت مشخص سازی قیمت اوتارکی در کشور محافظت کننده را داشته و آن را بصورت pV نشان می دهیم.
۴-۲٫ استفاده بیش از حد شدید
مورد استفاده یا استعمال شدید بیش از حد در شکل ۵ نشان داده شده است. در این مورد قیمت اوتارکی در کشور طرفدار محیط طبیعی، pV، کمتر از کشور مصرف کننده می باشد. در صورتی که ما اجازه دهیم تا این دو ملت به تجارت خود ادامه دهند، قیمت نسبی جهان pW می بایست جایی بین دو قیمت اوتارکی قرار گیرد. در pW، عرضه کالای برداشت شده در کشور طرفدار حفظ منابع طبیعی فراتر از تقاضای آن بوده و بنابراین آن کشور اقدام به صادرات این کالا در یک حالت یکنواخت تجاری می نماید.
۴-۳٫ عوامل تعیین کننده شدت یا ملایمت استعمال بیش از حد
ما هنوز عوامل تعیین کننده این موضوع که استعمال افراطی شدید یا ملایمی در ارتباط با مصرف منابع وجود دارد یا خیر را مورد بحث قرار نداده ایم. عوامل اصلی شامل ساختار مربوط به ترجیحات، عامل اصلی واگذاری و رشد منابع است. نقش ترجیحات را می توان به آسانی با استفاده از شکل ۴ مشخص نمود. این شکل که از استعمال ملایم همانگونه که در شکل ۴ نشان داده شده است آغاز می شود، تغییر ترجیحات به سمت کالاهای حاصله از منابع را مشخص می سازد.
تجارت بین المللی کشورها – حفظ منابع طبیعی
۵- مباحث
یکی از رویه های مهم ساده سازی در تحلیل ما آن است که ما بصورت صریح با پدیده تنزیل کار نداریم. کشور مصرف کننده از مشکل دسترسی آزاد در رنج بوده و سعی در مرتفع نمودن این مسئله در خلال هر برهه زمانی می نماید. چنین موردی در صورتی می تواند بهینه باشد که نرخ تنزیل نامحدود باشد. در مقابل، کشورهای طرفدار محیط زیست سعی در به حداکثر رسانی مطلوبیت یکنواخت خود نموده و در این راستا هیچگونه ترجیحی برای زمان حال در مقایسه با مطلوبیت زمان آتی ندارند. سادگی تحلیلی این مقاله به میزان زیادی از این حقیقت نشات می گیرد که چنین مدلی برای هر کشور سبب کاهش مقادیر مساوی با یک مسئله تخصیص نیروی کار بصورت ثابت می گردد بنابراین هیچگونه فرآیند به حداکثر رسانی موقتی داخلی مورد نیاز نخواهد بود. ما این مورد را بعنوان یک معیار مفید در نظر گرفته اما در عین حال اعتراف می نماییم که چنین موردی بطور کامل قابلیت مخاطب قرار دادن ویژگی های دینامیکی بالقوه خاص را نخواهد داشت.
تجارت بین المللی کشورها – حفظ منابع طبیعی
۶- نتیجه گیری
دانش و حکمت متعارف خود در بردارنده این موضوع می باشد که در صورتی که کشور خاصی راهکارهای مدیریت منابع ضعیفی را اتخاذ نماید، شرکت های موجود در صنعت منابع آن کشور در مقایسه با رقبای خود که در کشورهای دارای مقررات سخت مشغول بکار می باشند از نوعی مزیت رقابتی برخوردار خواهند بود. تجارت بین المللی آزاد منجر به گسترش فرآیند تولید و صادرات منابع اولیه و محصولات آن از کشورهای دارای استاندارد سطح پایین گردیده و منجر به نوعی انقباض موازی در کشورهای دارای استاندارد بالا در این زمینه شده است. این ارتباط مستقیم از مدیریت ضعیف منابع به سمت “رقابت پذیری” و متعاقبا در جهت جریان های تجاری، بعنوان نکته اصلی بسیاری از مباحث در ارتباط با ضروریات محیطت زیستی تجارت بین المللی آزاد، سیر خود را طی نموده است. با این وجود، از طرف دیگر، این موضوع روشن است که یک کشور دارای مدیریت نادرست منابع در نهایت منجر به بهره برداری بیش از حد از منابع و درنتیجه بهره وری نامطلوب گردیده و نهایتا رقابت پذیری خود را از دست خواهد داد.
این مقاله تاثیر استانداردهای تفاضلی مدیریت منابع بر روی جریان های تجاری و مزیت رقابتی را مورد بررسی قرار می دهد. ما تجارت بین دو اقتصاد را مورد بررسی قرار می دهیم، که هر کدام از آنها دارای موجودی منابع تجدید پذیر ملی (در مقابل ویژگی های فرامرزی) می باشند. یک کشور، یعنی کشور مصرف کننده، مدیریت منابع خود را بصورت دسترسی باز (یعنی بدون حق مالکیت) در نظر گرفته بگونه ای که تولید کنندگان داخلی دارای حق دسترسی آزاد و باز به منابع می باشند. کشور دیگر، یعنی کشور طرفدار محافظت از منابع طبیعی، دسترسی به منابع را محدود نموده است بگونه ای که قابلیت به حداکثر رسانی رفاه ثابت سکنه محلی خود را داشته باشد. بر این مبنا ما دو مورد را تشخیص می دهیم. یک مورد تحت عنوان “استفاده بیش از حد ملایم” مطرح می گردد و منجر به موقعیتی می شود که در آن کشور مصرف کننده بعنوان صادر کننده مطلق کالاهای حاصله از منابع در یک حالت ثابت بشمار می آید. الزاما، این کنترل های ضعیف منابع سبب ایجاد نوعی مزیت رقابتی موثر برای بخش منابع می گردد. در این حالت، کشور مصرف کننده از تجارت زیان دیده، در حالی که کشور طرفدار حفظ منابع طبیعی بطور برعکس از چنین تجارتی سود حاصل می نماید. این حالت به نظر موکد تعقل و حکمت متعارف می باشد.
بعلاوه این مورد نیز محتمل است که کشور مصرف کننده در موقعیت “استعمال بیش از حد و شدید” منابع در وضعیت اوتارکی قرار گیرد. در این حالت کشور مصرف کننده بعنوان وارد کننده ثابت منابع و کالاهای مربوطه بشمار آمده و بطور قابل تعجب هر دوی این کشورها از این تجارت سود می برند. چنین موردی متضاد آن چیزی می باشد که ما تحت عنوان تعقل یا حکمت متعارف آن را توصیف نموده ایم. در این گونه موارد، که منابع تحت قاعده اوتارکی در خطرناکترین حالت خود قرار می گیرند (مورد استفاده افراطی و بیش از حد) ادامه روند تجارت سبب کاهش کاربرد منابع در کشور مصرف کننده گردیده و سبب می شود تا این کشور تنها قابلیت بازسازی نسبی موجودی منابع خود که بیش از حد استخراج شده است را داشته باشد، و در نتیجه سبب می شود تا کشور مصرف کننده بعنوان وارد کننده منابع بشمار آمده و در نتیجه هر دوی کشورها از این تجارت کسب سود می نمایند. بنابراین یک شکست اصلی بازار در کشور مصرف کننده را می توان از طریق بازگشایی رویه تجارت تعدیل داد، در حالی که شکست بازاری ملایم تر ممکن است بواسطه تجارت وضعیتی وخیم تری را در بر داشته باشد.
اثبات قضیه ها
اثبات قضیه ۱
تجارت بین المللی کشورها – حفظ منابع طبیعی