بهمن سنگ دسامبر ۲۰۰۸ صخره های کارامونت ایتالیا
بهمن سنگ دسامبر ۲۰۰۸ صخره های کارامونت ایتالیا – ایران ترجمه – Irantarjomeh
مقالات ترجمه شده آماده گروه زمین شناسی – منابع طبیعی
مقالات ترجمه شده آماده کل گروه های دانشگاهی
مقالات
قیمت
قیمت این مقاله: 38000 تومان (ایران ترجمه - Irantarjomeh)
توضیح
بخش زیادی از این مقاله بصورت رایگان ذیلا قابل مطالعه می باشد.
شماره | ۵ |
کد مقاله | GEO05 |
مترجم | گروه مترجمین ایران ترجمه – irantarjomeh |
نام فارسی | بهمن سنگ دسامبر ۲۰۰۸ صخره های کارامونت، سلسه کوه های مانت بلانک، ایتالیا |
نام انگلیسی | The December 2008 Crammont rock avalanche, Mont Blanc massif area, Italy |
تعداد صفحه به فارسی | ۳۴ |
تعداد صفحه به انگلیسی | ۱۲ |
کلمات کلیدی به فارسی | بهمن سنگ، صخره های کارامونت، سلسه کوه های مانت بلانک |
کلمات کلیدی به انگلیسی | Crammont rock avalanche, Mont Blanc massif area |
مرجع به فارسی | موسسه علوم خطرات طبیعی زمیندانشگاه دیساوئی، فرانسه؛ دپارتمان زمین شناسی، ایتالیا؛ دپارتمان علوم زمین شناسی و اقیانوس شناسی، دانشگاه بریتیش کلمبیا، کانادا؛ دانشگاه زوریخ، سویس |
مرجع به انگلیسی | Nat. Hazards Earth Syst. Sci. EDYTEM Lab, Universit´e de Savoie, CNRS, Le Bourget-du-Lac, France; Imageo S.r.l., Torino, Italy; Servizio Geologico della Regione Autonoma Valle d’Aosta, Quart, Italy; Department of Earth and Ocean Sciences, University of British Columbia, Vancouver, Canada; Glaciology, Geomorphodynamics & Geochronology, University of Zurich, Zurich, Switzerland |
کشور | فرانسه، ایتالیا، سوئیس |
بهمن سنگ دسامبر ۲۰۰۸ صخره های کارامونت، سلسه کوه های مانت بلانک، ایتالیا
چکیده
در این مقاله ما نسبت به تشریح وقوع بهمن سنگ در ناحیه صخره ای به وسعت ۰٫۵Mm3 که در سال ۲۰۰۸ در بخش غربی کوه های آلپ به وقوع پیوسته است اقدام می نماییم و نقش محتمل عوامل کنترل کننده در مضمون تغییرات آب و هوایی کنونی را مورد بررسی قرار خواهیم داد. این محل بین ۲۴۱۰ متر و ۲۶۵۳ متر فراتر از سطح دریا در رشته کوه های مانت کارامونت (Mont Crammont) قرار دارد و دارای ساختار صخره ای با شکافتگی متراکم می باشد. بخش اصلی توده صخره فروپاشیده در انتهای بستر جداره صخره پخش شده است. بخش کوچکتر نیز به نواحی دوردست تر رسیده و به ترتیب تا فواصل افقی و عمودی ۳۰۵۰ متر و ۱۵۶۰ متر را تحت پوشش قرار داده است. حرکت توده های صخره ای به واسطه به وجود آمدن کانال های آب و برف نیز ارتقا یافته است. حجم بهمن سنگ ها با استفاده از مقایسه داده های DTMs قبل و بعد از حادثه مورد مقایسه قرار گرفته و ویژگی های ژئومکانیکی ناحیه جدا شده از طریق پردازش ابری نقطه LiDAR حاصل آمد. آنالیز حرکت این بهمن سنگ در بردارنده یک رخداد دو مرحله ای می باشد.
هیچ گونه فعالیت بهمن سنگ قبلی از سلسله کوه های مانت کارمونت در طی دوره زمین شناسی هولوسن (Holocene) مشاهده نشده است. بهمن سنگ سال ۲۰۰۸ ممکن است به واسطه تخریب لایه های یخ زده جداره های سراشیب صخره ها به وجود آمده باشد، همان گونه که احتمالا این مورد ممکن است به واسطه نشت آب در داخل شیارها / شکافتگی ها پس از فروپاشی، علیرغم دمای منفی هوا، بر حسب مدل سازی دمای صخره که معرف لایه های یخ زده گرمتر (T >−۲ ◦C) است، بروز نموده باشد.
بهمن سنگ دسامبر ۲۰۰۸ صخره های کارامونت ایتالیا
۱- مقدمه
سقوط سنگ یا سنگبارش یک خطر معمولی در نواحی مرتفع کوهستانی می باشد که علت آن سراشیبی های عمیق، برجستگی های بلند، شکستگی های شدید صخره ها، عوارض زمین لرزه، کنترل حاشیه های یخچالی و حضور و بر همکنش برف، یخچال و لایه های همیشه یخ زده محیطی می باشد. یخ و یا برف قرار گرفته بر روی سطح زمین سبب تسهیل قابلیت حرکت سنگها و صخره های در حال ریزش می شوند، که علت آن ضریب کمتر اصطکاک، افزایش اشباع زمین و تعامل یخ و برف در حرکت توده های سنگ و صخره سنگ ها می باشد (Evans و Clague، ۱۹۸۸، Deline، ۲۰۰۹، Schneider، ۲۰۱۱). در دره های کوهستانی پر جمعیت، فروریزی بهمن سنگ (حرکت بسیار سریع ذرات تکه شده سنگ) معرف یک ریسک بالقوه زیاد برای جمعیت و زیرساختارهای در حال توسعه آن مناطق می باشد، همان گونه که اخیرا در Kolka-Karmadon، Caucasus نشان داده شده است (Huggel و همکاران، ۲۰۰۵). انقباض کنونی توده یخ (Zemp و همکاران، ۲۰۰۷) و تخریب لایه های یخ زده و حرکت آنها در مسیر جداره ها و سراشیبی ها در مضمون کنونی مرتبط با تغییرات جهانی شرایط آب و هوایی ممکن است سبب بروز تغییراتی در مناطق خطرناک و افزایش سقوط سنگ ها و بهمن سنگ شده و در نتیجه الزام جهت اعمال تغییرات فرآیندهای کنترلی را به عنوان امری جدی مطرح نموده است. (Ballantyne، ۲۰۰۲، Fischer و همکاران، ۲۰۰۶، Gruber و Haeberli،۲۰۰۷، Ravanel و Deline، ۲۰۱۰).
مثال های اخیر سقوط سنگ و بهمن سنگ های اخیر در سلسله کوه های مانت بلانک (اروپای غربی- آلپ) که در محدوده m3 10000 الی ۲×۱۰۶ m3 واقع شده است (Deline، ۲۰۰۹)، شامل فرو ریزی سنگ های کوچک در ناحیه Tour des Grandes Jorasses در می سال ۲۰۰۲ و سپتامبر ۲۰۰۷ و سقوط سنگ های بزرگتر در Tre-la-Tete در سپتامبر ۲۰۰۸ (Deline و همکاران، ۲۰۰۸)، همچنین فروریزی بهمن سنگ صخره های Drus کوچک در ژوئن ۲۰۰۵ (Ravanel و Deline، ۲۰۰۸) و بهمن سنگ صخره های بزرگ Brenva در ژانویه ۱۹۷۷ (Deline ، ۲۰۰۱) می باشند.
هدف از این مقاله مستند سازی بهمن سنگ های جدا شده از مانت کارمونت (۲۷۴۹ متر فراتر از سطح دریا) در رشته کوه های مانت بلانک در دسامبر ۲۰۰۸ (شکل ۱) می باشد و علاوه بر این در این مطالعه عوامل کنترل کننده احتمالی این پدیده نیز مورد بررسی و مطالعه قرار می گیرند.
بهمن سنگ دسامبر ۲۰۰۸ صخره های کارامونت ایتالیا
۲- وضعیت زمین شناسی منطقه مانت کارمونت
مانت کارمونت ۱۷۰۰ متر فراتر از رودخانه Doire Baltee (شکل ۲) قرار گرفته است، رودخانه ای که دره Aosta (شکل ۱) را تحت پوشش خود قرار داده است. این ناحیه در ۱۰ کیلومتری جنوب شرق مانت بلانک، سلسه کوه های Blanc Berrio (شکل۱) قرار دارد و متشکل از آنچه تحت عنوان“Flysch de Tarentaise” Sequence خوانده می شود (FTS) ناحیه جغرافیایی Valais (Antoine، ۱۹۷۲) می باشد. FTS در شمال به ناحیه Frontal Pennic Thrust ، ناحیه بین مناطق داخلی و خارجی آلپ، به ضخامت ۱۰۰۰ متر و با دو فرم، متصل است: (۱) فرم یا شکل اصلی (BF)، شامل بسترهای انبوه از جوش سنگ (با عناصر فراوان کلسیم و دولومیتی، سیمان آهکی) میان لایه های شیستی و (۲) فرم “Flysch de Tarentaise” ، سطح بالایی تا ضخامت ۸۰۰ متر متشکل از بسترهای متناوب سنگ آهک (ماسه ای و غیره)، شیست های آهکی و phyllitic schists (calcschists) و سنگ های ماسه ای molassic. به سمت پایین و سراشیبی بسترهای FTS (همانند schistosity) ◦۵۰ و N150◦ E .
بهمن سنگ از جبهه شمالی برآمدگی صخره که به Tete de l’Ane و کوه مانت کارمونت متصل است فرو می ریزد (شکل ۳). این شیب شمالی آنتاکلینال به عنوان نوعی دیواره یا پرتگاه طبیعی محسوب می شود که تقریبا عمود بر شیب سطح بستر می باشد. این ناحیه در ارتفاع ۲۶۵۳ متر از سطح دریا در ناحیه جدا شده، با یک میانگین زاویه شیب ۵۰ درجه و ارتفاع ۴۰۰-۵۵۰ متر فراتر از یک شیب واریزی ۱۰۰-۱۵۰ متری قرار دارد.
بهمن سنگ دسامبر ۲۰۰۸ صخره های کارامونت ایتالیا
۳- ویژگی های بهمن سنگ ۲۰۰۸
۱-۳٫ شرح وقایع به ترتیب زمانی
در ۲۴ دسامبر ۲۰۰۸، در تقریبا ۱۷:۲۱ زمان محلی (LT)، یک بهمن سنگ کوچک از جبهه شمالی سلسه کوه های کارمونت جدا شد (شکل ۴). این فروپاشی همراه با چندین مورد ترکیبی بهمن برف و بهمن سنگ در طی اوایل بعد از ظهر رخ داد (M. Pellin، ارتباطات شخصی، ۲۰۰۹)، و سنگ های کوچک جدا شده در چندین نقطه در ساعت های مختلف (همانند ۱۷:۰۱ LT (وقت محلی)) فروپاشیدند: Roveyaz، ارتباطات شخصی، ۲۰۱۰). این فروپاشی ها احتمالا در دهلیزهای از قبل موجود رخ داده است. در ابتدا یک بخش بزرگ سنگ از ناحیه انتهایی جداره جبهه شمالی در تقریبا فاصله ۲۴۰۰ الی ۲۴۵۰ متری بر فراز سطح دریا جدا شده (شکل ۴) و دو دقیقه بعد، کل این جداره فرو پاشیده شد (شکل ۴) و سبب بروز بهمن سنگ و ابر متراکمی از گرد و غبار تیره رنگ گردید که در اطراف منطقه Vallon d’Arp در امتداد Tete d’Arp پخش شد و نهایتا به دره دوئیر (Doire) رسید. پس از انجام نقشه برداری، این بهمن سنگ به دو بخش بازوی غربی و شرقی تقسیم گردید و حوزه انتشار آن در امتداد فلات پوشیده از برف در منطقه ای بین ۲۰۵۰ و ۲۱۵۰ متر فراتر از سطح دریا که در آنجا حجم بزرگی از توده های صخره ای پراکنده گردیده بودند مشخص شد (شکل ۵a و b). بخش کوچکی از این توده به سمت پایین سرازیر شده و مجددا سبب تشکیل بخش های شمالی و جنوبی شده که در کنار آن کانال آب گذر / سیلابArpettaz و de Planey قرار گرفته است. بخش شمالی Arpettaz، که عمدتا پوشیده از برف می باشد (شکل ۵c و d) به رودخانه Doire رسید که به میزان ۱۰۹۰ متر بالاتر از سطح دریا قرار دارد. آوارهای بر جای مانده این صخره ها بوفور در بخش جنوبی Planeybranch، که به رودخانه نمی رسد، پراکنده گردیده اند.
۲-۳٫ نواحی فروپاشی و رسوب شدگی
نواحی آسیب دیده از ۲۴۰۰ الی ۲۶۵۳ متر بالای سطح دریا، با حداکثر پهنا و عمق به ترتیب ۱۶۰ متر و ۵۳ متر (شکل ۸)، و حجم فروپاشیدگی به میزان ۵۳۵ ۰۰۰m3 ±۳۰ ۰۰۰m3 مشخص شدند. این اطلاعات از طریق مقایسه رزولوشن / وضوح m2 مدل DEM در دره ناحیه Aosta Region حاصل آمده از LiDAR هوا برد، قبل از دسامبر ۲۰۰۸، و یک وضوح بالای (۲۰cm) مدل DEM در ناحیه کارمونت، ایجاد شده در ژوئن ۲۰۰۹، از طریق سیستم LiDAR با استفاده از هلی کوپتر انجام گرفت – هر دوی DEM ها از طریق نمونه برداری نقاط مدنظر ابرها بر مبنای یک گرید متعارف ۲×۲ متر مشخص شدند. حجم لغزش زمین در نواحی دچار شکافتگی و نواحی انباشتگی محاسبه گردید (شکل ۸). دو روش مختلف در هر دو ارزیابی ها به کار گرفته شد: اولین روش در یک محیط D GIS – ۵/۲ از طریق کسر ۲ DEMs با استفاده از تحلیل گر فضاییArcGIS Spatial Analyst ESRI انجام گرفت (Giardino و همکاران، ۲۰۰۵). مورد دوم در یک محیط سه بعدی با بهره گیری از تحقیقات گروهی InnovMetric Polyworks پس از ایجاد یک شبکه مثلثی برای هر نقطه ابری و محاسبه حجم شامل شده بین دو سطح انجام گردید (Broccolato و همکاران، ۲۰۰۶). به واسطه غیاب شیب های بسیار تند، هر دوی روش ها را می توان به صورت موفقیت آمیزی به کار گرفت. نتایج نشان دهنده تفاوت اندکی به میزان چندین هزار متر مکعب می باشند. نسبت بین حجم های ترکیبی در ناحیه جدا شده و انباشته شده در حدود ۳/۱ – یک نسبت حداقلی می باشد، چرا که رسوب ها در دو منطقه آب گذر به حساب نیامده اند.
بهمن سنگ دسامبر ۲۰۰۸ صخره های کارامونت ایتالیا
۴- عوامل کنترل کننده ثبات شیب
۱-۴٫ بسامد کم فرو ریزی صخره ها در طی دوره هولوسن
امر احیای بخش قابل توجهی از یخچال ها در بخش ماکسیمم آخرین نواحی یخچالی در ناحیه مانت بلانک مؤکد آن است که خط برش در بخش شمالی کارامونت بین تقریبا ۲۶۰۰ متر فراتر از سطح دریا (Coutterand و Buoncristiani، ۲۰۰۶) و به میزان اندکی فراتر از ۲۷۰۰ متر از سطح دریا (Porter و Orombelli، ۱۹۸۲) قرار گرفته است. بنابراین، شکست هایی در شیب های صخره ای به واسطه پدیده فروپاشی یخچالی و متعاقب آن مستحکم شدن این موارد بر روی منطقه کارامونت در طی زمان پارایخچالی حاصل آمده است (Ballantyne، ۲۰۰۲) که خود قبل از به انتها رسیدن دوره نهایی، همان گونه که در Vallon d’Arp نشان داده شده است، به پایان رسیده است (شکل ۶). شکل بخش شمالی نیز مؤکد آن است که یک فروپاشی بزرگ قبل از اتمام این دوره اتفاق افتاده است، که احتمالا بر روی بخش سطحی یخچال داونویستینگ ته نشست گردیده است.
۲-۴٫ ناپیوستگی های جغرافیایی در نواحی جدا شده
هر دوی صخره ها و تخته سنگ های رسوب کرده نشان دهنده یک دانسیته از هم گسیختگی بالا می باشند. نوک نواحی برآمده، که به نظر دارای تاج مضاعفی در برخی از بخش ها می باشد، معرف ترک خوردگی های باز و عمودی است. بسیاری از این شکستگی ها با کوارتز و کلسیت پر شده اند، در حالی که پوشش صخره قرمز معرف گردش هیدروترمال یا گرمای پوسته زمین نزدیک سطح با توجه به شرایط آب و هوایی بر مبنای فرایندهای رداکس (لیمونیت) می باشد.
توصیف ژئومکانیکی شیب های صخره ای با استفاده از ابر نقطه ای LiDAR با بهره گیری از هلی کوپتر انجام گردید. یک ابزار نیمه اتوماتیک به زبان ماکرو InnovMetric Polyworks قابلیت محاسبه شیب و مسیر مرتبط با آن برای تقریبا ۳۰۰ سطح ناپیوسته را خواهد داشت (Broccolato و همکاران، ۲۰۰۶). هفت مورد اصلی در این زمینه در یک مساحت حدودا یک کیلومتر مربع مشخص گردیدند که از بین آنها چهار مجموعه دارای مواردی از بروز از هم گسیختگی می باشند (شکل ۱۰). یک لغزش چرخشی احتمالا در امتداد سطح دارای انحنای اندک رخ داده است که به واسطه ترکیب دو سطح متعلق به مجموعه ۴ و ۵ تشکیل شده است، در حالیکه ناپیوستگی های شیب دارتر به عنوان سطوح انتشار بالایی و عرضی عمل می نمایند. یک آنالیز سینماتیک (Hoek و Bray، ۱۹۸۱) به منظور درک بهتر مکانیزم لغزش پتانسیل مربوطه انجام شده است که معرف لغزش سطحی هم برای مجموعه ۴ و هم ۵ با جهت گیری شیب میانگین ۱۴/۴۸ (شیب/ مسیر شیب) اندازه گیری شده در محل انقطاع بر مبنای ابر نقطه ای LiDAR که قبلا با شکست مواجه شده است، می باشد.
۳-۴٫ شرایط هواسنجی قبل از رخداد
میزان بارش ۲/۹۹ و . میلیمتر در منطقه Morgex (938 متر فراتر از سطح دریا؛ ۷۵ کیلومتری شرق کارمونت) در طی دوره های ۱ الی ۱۷ دسامبر و ۱۸ الی ۲۴ دسامبر ۲۰۰۸ به ترتیب گزارش شد. در منطقه Grand-Saint Bernard Pass (2472 متر فراتر از سطح دریا، ۲۲ کیلومتری شمال شرق کارامونت)، دمای میانگین روزانه هوا (MDAT) به طور مرتب از منفی ۱/۱۳ تا منفی ۱ درجه سانتی گراد در طی دوره ۲۵ نوامبر الی ۲۴ دسامبر ۲۰۰۸ افزایش یافت، البته قبل از آنکه مجددا به منفی ۶/۱۳ درجه سانتی گراد در ۲۸ دسامبر ۲۰۰۸ نزول نماید (شکل ۱۱). MDAT بلندتر از میانگین ۱۹۶۰- ۲۰۰۷ پس از ۱۷ دسامبر گزارش شده است، اما این میزان کمتر از صفر درجه سانتی گراد مانده است (شکل ۱۱). حداکثر دمای روزانه بزرگتر از صفر درجه سانتی گراد در چهار روز دوره های ذیل بوده است: (۱۸ (۱٫۴ ◦C، ۲۲ (۱٫۱ °C)، ۲۳ (۱٫۰ °C) و ۲۴ دسامبر (۲٫۱ °C).
۴-۴٫ شرایط لایه همیشه یخ بسته
به منظور ارزیابی شرایط لایه منجمد دایمی زمین در منطقه تحت بررسی ما می بایست متکی به برآوردهای منطقی با استفاده از مدل های ارزیابی شده باشیم چرا که پدیده زیر سطحی محسوس نبوده و هیچ گونه داده های محلی نیز موجود نمی باشند. به همین دلیل، ما یک مدل شماتیک دما در یک سطح مقطع N–S را در امتداد برآمدگی های منطقه کارامونت مشخص نمودیم، که معرف تغییر عرضی دمای زیر سطح به میزان بسیار کمتری در امتداد این لبه در مقایسه با این رشته کوه ها می باشد. شبیه سازی بر مبنای دیدگاه Noetzli (2008) انجام گردید که مورد آزمایش قرار گرفته و رویه های آن نیز اعمال شد (همانند Noetzli و همکاران، ۲۰۰۸، Noetzli و Gruber، ۲۰۰۹) که برای مدل سازی سه بعدی توزیع دمای عوارض زمین در مناطق شیب دار آلپ انجام گردید. دمای سطح سنگ ها نیز در امتداد سطح مقطع بر مبنای نتایج حاصله از مدل تراز انرژی توزیعی مشخص شد (Noetzli و Gruber، ۲۰۰۹)، که برای این کار ارتفاع مدنظر، ویژگی ها و شیب ها نیز مشخص شده و شرایط ایده آل در صخره های عمودی نزدیک که دارای پوشش برفی ضخیم تری نبوده اند نیز مشخص شد. دمای زیر سطحی پس از آن بر مبنای انتقال حرارت با استفاده از دمای سطحی در شرایط کرانه بالایی در داخل سیستم مدل سازی مولتی فیزیک COMSOL Multiphysics (نرم افزار ارائه شده به وسیله Femlab AG) محاسبه شد. مدل زیر سطحی معرف زیر سطح ایزوتروپی همگنی می باشد. تاثیر گرمای نهان شامل نشده است. برای جزئیات فرایند مدل سازی مطالعات حساسیت و ارزیابی های مربوطه به مطالعات Noetzli رجوع شد (۲۰۰۸).
بهمن سنگ دسامبر ۲۰۰۸ صخره های کارامونت ایتالیا
۵- آنالیز مجدد ریزش بهمن سنگ
علیرغم حجم آن که کاملا زیر سطح آستانه ۱×۱۰۶ m3 است و می توان آن را به طور شایع به عنوان میزان حداقلی برای دسته بندی Sturzstrom بر شمرد (Hsu، ۱۹۷۵)، بهمن سنگ منطقه کارامونت حرکت و لرزش بالایی را تجربه نمود. علیرغم کاهش شیب و عدم جامعیت و یکپارچگی جرم دینامیکی صخره ها، تحرک و لرزش بالا ناشی از موارد ذیل بوده است: (۱) اصطکاک پایین تر در سطح میانجی بین آوارهای سنگی و برفی. (۲) وجود برف در بهمن سنگ ها، که منجر به اشباع جرم در حال حرکت شده است (Huggel و همکاران، ۲۰۰۵) و (۳) ایجاد کانال به وسیله مورن های بر روی فلات و مسیر های سیلاب، که دارای یک تاثیر کانالی از طریق ممانعت از گسترش عرضی می باشد. در نواحی مختلف، علایم تخریب در سطح سنگ (تحلیل رفتگی سنگ و ایجاد شیار بر روی تخته سنگ های بزرگ) یا هندسه رسوب (حالت راه راه شدگی) معرف مسیر جرم متحرک می باشد که به وسیله مورنها کنترل گردیده است.
بهمن سنگ دسامبر ۲۰۰۸ صخره های کارامونت ایتالیا
۶- نتیجه گیری
وقوع یک بهمن سنگ کوچک، در منطقه کارامونت سال ۲۰۰۸، یکی از حوادث مرتبط با فروپاشی سنگ ریزه ها و صخره ها در خلال سالیان اخیر می باشد که در منطقه آلپ اتفاق افتاده است. زاویه سیر نسبتا اندک این حادثه- مخصوصا با توجه به حجم نسبتا کوچک آن (۰٫۵ Mm3)- به واسطه ویژگی ها و تعامل آن با برف بوده است. چنین موردی می بایست توجه ما را به اهمیت شرایط محلی جلب نماید (مخصوصا پوشش برف و توپوگرافی) تا آنکه قابلیت بررسی خطرات در محتوای مدیریت ریسک وجود داشته باشد.
یک مدل شماتیک توزیع دمای صخره ای در سلسله کوه های کارامونت معرف لایه های منجمد و در عین حال گرمی هستند که ممکن است در جبهه شمالی در محدوده مرتفع منطقه حادثه خیز وجود داشته باشند. گرم شدگی آب و هوایی از زمان به پایان رسیدن عصر یخبندان کوچک و مخصوصا در خلال یک یا دو دهه گذشته سبب بدتر شدن اوضاع گردیده است و جابجایی حرارت از طریق گردش آب نیز ممکن است اخیرا بر روی عمق جرم صخره ها تاثیر گذاشته باشد.
انجام یک تحلیل برگشتی دو مرحله ای حرکت بهمن سنگ های منطقه کارامونت مؤکد نقش مهم برف در افزایش تحرک می باشد. توافق بین مسیرهای سیر شبیه سازی شده و مشاهده شده در خصوص جرم لغزشی مؤکد آن است که سرعت های محاسبه شده به وسیله DAN3D سازگار با سرعت های واقعی می باشند. مدل سازی نیز در زمینه درک بهتر دینامیک این رخداد، مخصوصا دو فاز آن، نقش دارد.
رخ دادن این موارد در ناحیه کاملا متراکم و پوشیده از جمعیت آلپ، نزدیک به یکی از جاده های بین المللی اصلی که آلپ را قطع می کند، این موضوع را مشخص می سازد که اهمیت بهمن سنگ منطقه کارامونت به چه میزان مهم بوده و احتمالا تقریبی آن نیز به چه میزان می تواند بالا باشد، فرآیندی که ممکن است جمعیت محلی را در معرض خطر، حتی در فواصل دوردست تر از مرکز فروپاشی، قرار دهد. بر مبنای وضعیت گرم شدگی کنونی جهانی و گرم شدگی متعاقب آن که برای قرن ۲۱ پیش بینی می شود، تخریب لایه های همیشه یخ زده سرعت بیشتری می یابد و بر این مبنا احتمال فروپاشی بهمن سنگ های بیشتری وجود خواهد داشت.