ایجاد اشتغال اندازه شرکتها و سابقه سنی
ایجاد اشتغال اندازه شرکتها و سابقه سنی – ایران ترجمه – Irantarjomeh
مقالات ترجمه شده آماده گروه مدیریت – بازرگانی
مقالات ترجمه شده آماده کل گروه های دانشگاهی
مقالات
قیمت
قیمت این مقاله: 25000 تومان (ایران ترجمه - irantarjomeh)
توضیح
بخش زیادی از این مقاله بصورت رایگان ذیلا قابل مطالعه می باشد.
ایجاد اشتغال اندازه شرکتها و سابقه سنی
شماره | ۴۲ |
کد مقاله | MNG42 |
مترجم | گروه مترجمین ایران ترجمه – irantarjomeh |
نام فارسی | برخی از موارد مهم در خصوص ایجاد اشتغال با توجه به اندازه شرکتها و سابقه سنی آنها |
نام انگلیسی | Some Important Observations Concerning Job Creation by Firm Size and Age |
تعداد صفحه به فارسی | ۲۶ |
تعداد صفحه به انگلیسی | ۱۴ |
کلمات کلیدی به فارسی | ایجاد اشتغال، کارآفرینی |
کلمات کلیدی به انگلیسی | Job Creation, Entrepreneurship |
مرجع به فارسی | انستیتو تحقیقاتی کارآفرینی و مشاغل کوچک |
مرجع به انگلیسی | Entrepreneurship and Small Business Research Institute (ESBRI) Stockholm, Sweden |
کشور | سوئد |
ایجاد اشتغال اندازه شرکتها و سابقه سنی
برخی از موارد مهم در خصوص ایجاد اشتغال با توجه به اندازه شرکتها و سابقه سنی آنها
تحقیقی که در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفته است در رابطه با شرکتهای دارای اندازه کوچک و متوسط میباشد. در ابتدا، مطالعه جاری یافتههای اولیه، در خصوص نقش این شرکتها در ایجاد شغل، را مورد بررسی قرار داده و در وهله بعد، این تحقیق، در یک حالت کاملاً دراماتیک، اهمیت تعاریف و مکاتب عملی در تحقیقات مرتبط با رشد شرکتهای کوچک را مورد بررسی قرار میدهد.
نقش شرکتهای کوچک و متوسط در ایجاد اشتغال
The role of SMEs in job creation
تعداد فزایندهای از مطالعات تحقیقاتی از کشورهای مختلف این حقیقت را عنوان داشتهاند که شرکتهای دارای اندازه کوچک و متوسط نقش بسزایی را در رشد ایجاد شغل و کارآفرینانی،که خود از جمله عوامل ایجاد مشاغل می باشد، بعهده دارند (درت ۱۹۷۹، بلت وین و پیکوت، ۱۹۹۵، دیوید سون، ۱۹۹۵، دیویدسون، ۱۹۹۵، دیوید سون، رینگ مارگ و ارفسون، ۱۹۹۳، ۱۹۹۴، ۱۹۹۵ الف، ۱۹۹۵ ب، ۱۹۹۸ الف، ۱۹۹۸ ب، فاکما جلی و موساتی، ۱۹۹۳، فورستر، ۱۹۹۷، کرت هْف و فیلیپس ۱۹۹۸، پیکوت و داپی، ۱۹۹۸، اسپلینگ، ۱۹۹۵. برای کسب اطلاعات بیشتر در خصوص مطالعات انجام شده در کشورهای دیگر میتوانید به مقالههای زیر مراجعه کنید: اجین جر و تیکی، ۱۹۹۱، ENSR، ۱۹۹۴،لاومن و سن جن برگر، ۱۹۹۱، Oecd، ۱۹۸۷، استوری و جانسون، ۱۹۸۷٫
در ارتباط با این تحقیق ۴ مطلب معمولاً مورد بحث قرار میگیرد. در ابتدا برخی از منتقدین، این یافتهها که، «شرکتهای دارای اندازه کوچک و متوسط دارای توانایی ایجاد اشتغال میباشند» ، را با دیده شک و تردید نگریستهاند. دیویس، هالتی ونگر و اسچاح (۱۹۹۶ الف، ۱۹۹۶ ب) عنوان میدارند که این عقیده که، «شرکتهای کوچک به عنوان عناصر عمده و کلیدی در بوجود آوردن مشاغل جدید مطرح میباشند»، خود بصورت اساسی از نقص متادولوژیکی برخوردار می باشد، در حالی که دسته ثانویهای از منتقدین شامل بنتهایسون (۱۹۹۴ الف، ۱۹۹۴ب) عبارتی بینابین اظهارات فوق را بیان داشتهاند و چنین اذعان داشتهاند که، «شرکتهای دارای اندازه کوچک و متوسط به صورت تام معرف اشخاصی که بوجود آورنده مشاغل می باشند نبوده» و بر این اساس چنین عقیده دارند که حضور آنها در این عرصه بیشتر به واسطه تغییر استراتژیهای شرکتهای بزرگی است که هنوز در رأس هرم قدرت دارند. کِرک هْف و گرین (۱۹۹۸) و رینولدز (۱۹۹۶) اظهار مینمایند که در برخی از مواقع، نقطه نظرات متضادی، به واسطه وجود تئوریهای بنیادی، مطرح گردیده است و بر این اساس، این تئوریها مباحثی را در خصوص چگونگی کارکرد اقتصادی عنوان نمودهاند. آنالیزهای دقیق در کشورهایی که دارای کیفیت آماری بسیار بالایی از نظر مسائل تجاری میباشند به دقت نشان میدهد که اعتراضات دیوید و همکارانش از نظر تجربی فاقد اعتبار میباشد (دیوید سون، لیند مارک و اُلف سون، ۱۹۹۸ الف، وین و پیکوت، ۱۹۹۵، پیکوت و دابوی، ۱۹۹۸).
جامعه تحقیقاتی امروزه، در خصوص این مورد که شرکتهای دارای اندازه کوچک و متوسط بعنوان هویتهایی مطرح میباشند که ایجاد کننده اشتغال هستند، تقریباً دارای اجماع کلی می باشد. در این خصوص مباحثی وجود دارد مبنی بر این که آیا وجود این شرکتها به صورت کلی نتیجه پا بعرصه گذاشتن شرکتهای نوظهور بیشمار و روند روبرشد آنها میباشد و یا آنکه یک اقلیت کوچکی از شرکتهای دارای اندازه کوچک و متوسط با رشد بالا در این میدان رقابتی شرکت کرده و سهم بالایی از اشتغال جدید را در دست گرفتهاند. مورد دوم به عنوان مبحثی مطرح میشود که آنرا اصطلاحا «مبحث موش در برابر غزال یا پرندگان در برابر خزندگان» مینامند. در این خصوص، استوری، اکیداً این مبحث را پشتیبانی مینماید که گروه کوچکی از شرکتهای دارای اندازه کوچک و متوسط با رشد بالا همانا به وجود آوردندگان اشتغال واقعی میباشند (استوری، ۱۹۹۴، استوری و جانسون، ۱۹۸۷). پیکوت و دوپی (۱۹۹۸) نیز بر این نکته تأکید داشتهاند که میزان رشد به صورت فزایندهای متمرکز بر بخش اقلیتی از شرکتها بوده است. به طور مثال، تحقیقات انجام گرفته در سوئد پشتیبانی بیشتری را برای این فرضیه ارائه میدارد (دیوید سون و دلمر، ۱۹۹۷، دیوید سون، لیند مارک و الوسون، ۱۹۹۳، ۱۹۹۴، ۱۹۹۵ الف، ۱۹۹۵ ب، ۱۹۹۸ الف، ۱۹۹۸ ب، دلمر و داویدسون، ۱۹۹۸).
نگرشهای مختلف در این خصوص ممکن است به میزان اندکی، بواسطه وجود تفاوتهای عمده بین کشورهای مختلف باشد. تحقیقات اخیر در خصوص شرکتهای دارای رشد بالا در سوئد که به وسیله بلکست (۱۹۹۷) و دیوید سون و دلمار (۱۹۹۸) انجام پذیرفته است، در مقایسه با مشارکتهایی که در مورد شرکتهای نوظهور ارائه گردیده است، میزان قابل توجهی از اشتغالهای جدید را ذکر نکرده است. این امر میتواند برای سوئد به عنوان یک مورد خاص تلقی گردد. بدون داشتن مطالعات مقایسهای قابل توجه و دقیق ما نمیتوانیم در این خصوص قضاوت درستی را ارائه نمائیم. با این وجود لازم است تا این نکته درک شود که نتایج مقایسه شده که در چهارچوب این مقاله عرضه گردیده است به میزان قابل توجهی در این متودولوژی جا باز نموده است. همانگونه که به وسیله دیویس، هالتی وانگر و اسچاح (۱۹۹۶ الف) تأکید شده است، علت به وجود آمدن اشتغال خالص در یک محیط اقتصادی بزرگ، بواسطه وجود عوامل و زیر گروههای مربوط به شرکتهای متعدد می باشد. برخی از مطالعات نسبت به دنبال کردن روال توسعه یک گروه از شرکتها، در خلال زمان اقدام نموده، ولی با این وجود توجهی به شرکتهای نوظهوری که در آن زمان به وجود میآمدند نکرده اند. با چنین طرحی، می توان اینگونه عنوان داشت که در صورتی که برخی از شرکتها در طی این مدت بسته شوند و شرکتهای باقیمانده دارای نرخهای رشد متفاوتی باشند، بخشهای کوچکی از گروه اصلی، در حقیقت، مسئول افزایش سهم کل گروه در امر اشتغال در خلال این دوره میباشند. در صورتی که، در طرف دیگر این مطالعه، مجموعهای از کلیه شرکتهای تازه تأسیس، شرکتهای بسته شده، موسسات توسعه یافته و موارد دیگر مشارکت بصورت سالیانه وجود داشته باشند، اما مشارکتهای شرکتهای انفرادی را در خلال زمان خاص به شمار نیاورد، نتیجه معمولی بدین صورت خواهد بود که در نهایت این اقلام مشارکتی به واسطه وجود شرکتهای بی شمار و تجمع اندک اندک آنها، موجب بجای گذاشتن تأثیرات انبوهی خواهند شد.
به هنگامی که به وجود آوردن یک شغل در اقتصاد آزاد به عنوان یک عنصر کلیدی مهم به شمار میآید، رشد اشتغال نیز به عنوان شاخص رشد ترجیحی به شمار آمده و بر این اساس تمایز بین رشد ارگانیک و اکتسابی مهم جلوه خواهد نمود. تنها رشد ارگانیک معرف به وجود آمدن شغل حقیقی میباشد. با این وجود مطالعات قبلی بواسطه وجود مجموعهای از اطلاعاتی که به محقق اجازه نمیداد تا نسبت به تمایز بین رشد اشتغال ارگانی و اکتسابی اقدام کند، با محدودیتهایی روبرو بودند. این امر ممکن است در حقیقت، به انجام مقایسههای نامشخص و نا صحیح بین به وجود آوردن اشتغال از طریق شرکتهای نوظهور در برابر به وجود آمدن شغل بواسطه رشد بیانجامد و همچنین ممکن است باعث عدم نتیجه گیری صحیح در خصوص عوامل ایجاد اشتغال در مبحث مرتبط با سن و اندازه شرکتها شود. از اینرو، این تحقیق بر سوالات زیر متمرکز میگردد.
۱- چه میزان از رشد مجموع اشتغال در سطح شرکت به صورت ارگانیک می باشد (یعنی معرف به وجود آوردن اشتغال به صورت حقیقی می باشد)
۲- آیا این سهم به میزان قابل توجه برای شرکتهای دارای اندازه متفاوت و سن مختلف فرق می نماید؟
ایجاد اشتغال اندازه شرکتها و سابقه سنی
روش Method
منبع اطلاعات: اطلاعات مورد نیاز از طریق دفتر سرشماری سوئد بدست آمد. این آمار از این نقطه نظر که کلیه موارد مرتبط با فعالیتهای قانونی را تحت پوشش قرار میدهد کامل بوده و بر این اساس آمارهای شرکتهای مختلف را در بر دارد، شرکتهایی نظیر شرکتهای دارای مالکیت اختصاصی، مشارکتی، شرکتهای دارای مسئولیت محدود یا دیگر انواع شرکتهای قانونی. اطلاعات نشأت گرفته از منابع مختلف نظیر مقامات مالیاتی یا بررسیهای الزامی نیز جمع آوری گردیدند. اطلاعات بدست آمده به صورت مکرر آپدیت گشته و بر این اساس دادهها، بصورت کلی، در مقایسه با موارد بین اللملی، دارای استاندارهای بالایی میباشند. همچنین دادههای بدست آمده از طریق سه مرکز ثبت اطلاعات آماری دیگر و ده مورد ثبت اطلاعات سالیانه، به منظور توسعه مجموعه کلی اطلاعات، مورد استفاده قرار گرفتند. برای کسب توضیحات بیشتر در خصوص این مجموعه داده به دیویدسون (۱۹۹۷) مراجعه کنید.
واحد آنالیز. به صورت کلی سه سطح آنالیز امکان پذیر می باشد: سطح موسسهای، شرکتی یا گروه کارخانهای (درصورت قابلیت به کارگیری). سطح موسسهای به هنگامی که رشد شرکتها دقیقاً آنچه میباشد که ما به دنبال آن هستیم میتواند حداقل تناسب را داشته باشد. هر دو سطح شرکتی و کارخانهای از نظر آکادمیک و همچنین اهداف سیاسی یا خط مشی مربوطه، با هم برابر و مرتبط میباشند. با وجود آنکه ما ترجیح میدهیم که دادههای هر دو سطح را داشته باشیم، بر اساس محدودیت زمانی، حیطه تمرکز خود را بر روی سطح شرکتی خواهیم گذاشت. البته باید توجه داشت که کدهای مورد بحث برای شرکتها ممکن است تغییر نماید، و علت این تغییر نیز همانا وجود تغییرات در مالکیت، طبقه بندی یا دسته بندی مجدد صنایع یا تخصیص مجدد فضایی میباشد. این امور ممکن است به صورت حقیقی مشخص سازد که یک شغل در حال توسعه به چه صورت در دفاتر ثبت وارد میگردد، یعنی وضعیت یک شرکت در حال انحلال یا وضعیت یک شرکت نوظهور چگونه است. کدهای شناسایی برای موسسات ذکر شده بیشتر در معرض تغییرات قرار دارند. از اینرو ما به منظور پیگیری شرکتها در خلال زمان از این معیار استفاده نمیکنیم. در مقابل، مجموعه ای از موسسات (و موارد اشتغال آنها) مرتبط با کد شرکتی خاص، در صورتی که در نگارش سالیانه بعدی دفتر ثبت، تحت کد شرکت دیگری ثبت شوند، به عنوان شرکتهای یکسان قلمداد میگردند.
ایجاد اشتغال اندازه شرکتها و سابقه سنی
نتایج Results
جدول ۱ نشان دهنده مشارکتهای تجمعی شغلی، بوسیله مجموعهای از شرکتهای دارای رشد بالا، در خلال مدت زمان ۱۰ ساله میباشد که نقطه تمایز آنها به واسطه سن شرکتها بر اساس دفتر ثبت شرکتها مشخص شده است. از آنجائیکه این آمارها به صورت تجمعی میباشند، آمارهای مرتبط با شرکتهای در سطح پایینتر را میبایست برای شرکتهای جوانتر انتظار داشت. همچنین لازم به ذکر است که سن یک شرکت بر اساس دورههای ۱۰ ساله مشخص می شود، چرا که ۱۰ سال به عنوان طول دوره شامل شده برای این مجموعه اطلاعاتی در نظر گرفته شده است. میانگین سنی ۱۰ یا بیشتر در اغلب مواقع بیشتر نزدیک به ۲۰ سال مطرح خواهد شد تا ۱۰ سال.
اولین موردی را که میتوان از این جدول بدست آورد آن است که مشارکت جمع شغلی، از طریق به وجود آورندگان مشاغل خبره، چندان جالب توجه نمی باشد. در طول کل این دوره آنها مسئول ۱۸۵۰۰۰ مورد از شغلهای جدید از طریق رشد (مجموع کل اشتغال در سوئد نزدیک چهار میلیون است) میباشند. در مهمترین سالهای بهره وری، یعنی سال ۱۹۹۶، آنها ۴۵۰۰۰ شغل جدید را به وجود آورده اند (البته این مورد در جدول مشخص نشده است). این آمار تقریباً در یک محدوده، مساوی با آن چیزی است که به صورت سالیانه به وسیله شرکتهای نوظهور به وجود میآیند (اداره آمار سوئد، ۱۹۹۷).
از اینرو، این دسته از افراد که اصطلاحاً به عنوان غزالها خوانده میشوند چندان عملکرد بهتری از دسته دوم که اصطلاحاً موشها خوانده میشوند در وضعیت اقتصادی سوئد نداشتهاند. این امر به هنگامی که به رشد ارگانیک توجه میکنیم بیشتر نمود مییابد. رشد ارگانیک تجمعی (۱) شرکتهای دارای رشد بالا، ۶۰۰۴۰ مورد اشتغال جدید بوده است. بنابراین پاسخ به اولین سوال تحقیقاتی ما آن است که کمتر از یک سوم مجموع کل رشد شرکتهای دارای رشد بالا به صورت ارگانیک میباشد (یا کمتر از نیم، بر حسب تعاریف). این امر نه تنها نقش آنها را به عنوان به وجود آورندگان مشاغل در این تحقیق کمرنگتر میکند، بلکه علاوه بر این دارای تلویحات بسیار مهمی در جهت تفسیر نتایج دیگر مطالعات نیز میباشد، جائیکه رشد حاصل شده اکتسابی بوسیله فاکتور ارگانیک تفکیک نگردیده است. ما دلیل کمی را برای باور کردن این موضوع در دست داریم که این تناسبها تفاوت زیادی را در دیگر کشورها دارا میباشند.
ایجاد اشتغال اندازه شرکتها و سابقه سنی
نتیجه گیری Conclusion
نتایج ما نشان می دهند که کمتر از نیمی از مجموع سطح اشتغال شرکتی که به وسیله شرکتهای دارای رشد بالای افزایش یافته است را می توان به عنوان یک روال بوجود آوردن مشاغل به صورت حقیقی مد نظر قرار داد. این نتایج ارتباطات بسیار آشکاری بین سن شرکتها و اندازه آنها را نشان داده و همچنین سهم بوجود آوردن مشاغل جدید در رشد اشتغال را آشکار میسازد.
تصویری که از این مطالعات و بررسیهای دیگر پدیدار میگردد، به عنوان جزئی از موارد اقتصادی بشمار آمده که در آن مشاغل جدید بوسیله شرکتهای نوظهور پدیدار گشتهاند و همچنین برخی از آنها نیز در زمان توسعه اولیه، پا به عرصه وجود گذاشته اند. شرکتهای رو به رشد قدیمیتر و بزرگتر جزئی از موارد تجدید ساختار مهم اقتصاد به شمار آمده که رویههای اقتصادی مربوط بدانها در خلال رویههای شروع بکار، خرید و فروش و انحلال آنها، تحقق مییابد. با این وجود، با توجه به ایجاد مشاغل مستقیم، توسعه آنها در بهترین حالت به مثابه یک بازی با امتیاز صفر میباشد.
نتایج بدست آمده اینگونه عنوان میدارند که در صورتی که بوجود آوردن مشاغل حقیقی مد نظر باشد، آنالیز و تجزیه و تحلیل نمودن میزان رشد کلی به صورت سیستماتیک ممکن است موجبات بروز نتایجی، بر علیه شرکتهای جوان کوچک و احتمالاً مستقل، به واسطه وجود برخی از تعصبات، را فراهم آورد. این امر را میبایست زمانی که نتایج را مورد بررسی قرار میدهیم و آنها را با مطالعات دیگر تطبیق میدهیم و به هنگامی که مطالعات جدیدی را برای آینده طراحی میکنیم، مد نظر قرار دهیم. به منظور توسعه این موارد به صورتی اصولی و مناسب و بر اساس تئوری وابسته به تجربههای کسب شده و همچنین به منظور مهیا نمودن مشورتهای مرتبط به سیاست گذاران، ما نیازمند دادههایی با کیفیت بالا و همچنین اطلاعاتی کامل، آشکار و کاملاً بر مبنای تفکر هستیم.
ایجاد اشتغال اندازه شرکتها و سابقه سنی