ارتباط بین استراتژیهای تجاری و حفظ و نگهداری
ارتباط بین استراتژیهای تجاری و حفظ و نگهداری – ایران ترجمه – Irantarjomeh
مقالات ترجمه شده آماده گروه مدیریت – بازرگانی
مقالات ترجمه شده آماده کل گروه های دانشگاهی
مقالات
قیمت
قیمت این مقاله: 58000 تومان (ایران ترجمه - Irantarjomeh)
توضیح
بخش زیادی از این مقاله بصورت رایگان ذیلا قابل مطالعه می باشد.
ارتباط بین استراتژیهای تجاری و حفظ و نگهداری
شماره | ۹۳ |
کد مقاله | MNG93 |
مترجم | گروه مترجمین ایران ترجمه – irantarjomeh |
نام فارسی | بررسی تجربی در خصوص ارتباط بین استراتژیهای تجاری و حفظ و نگهداری |
نام انگلیسی | An empirical investigation on the relationship between business and maintenance strategies |
تعداد صفحه به فارسی | ۵۵ |
تعداد صفحه به انگلیسی | ۱۶ |
کلمات کلیدی به فارسی | استراتژی تجاری، استراتژی حفظ و نگهداری، اولویتهای رقابتی |
کلمات کلیدی به انگلیسی | Business strategy; Maintenance strategy; Competitive priorities |
مرجع به فارسی | مرکز مدیریت صنعتی، دانشگاه لوون، بلژیک، الزویر |
مرجع به انگلیسی | Center for Industrial Management; Elsevier |
کشور | بلژیک |
ارتباط بین استراتژیهای تجاری و حفظ و نگهداری
بررسی تجربی در خصوص ارتباط بین استراتژیهای تجاری و حفظ و نگهداری
چکیده
کلیه شرکتهای تولیدی سعی دارند تا بر اساس برخی از اولویتهای رقابتی همانند هزینه، کیفیت، انعطاف پذیری و اولویتهای دیگر، وابسته به قابلیتهای تولیدی آنها، نسبت به اعمال فرآیندهای رقابتی در بازار اقدام نمایند. روال حفظ و نگهداری و تعمیر ادوات جزء لاینفکی از امور تولیدی بشمار میآید، پدیدهای که میتواند بر روی اولویتهای رقابتی ذکر شده فوق تاثیر داشته باشد و از اینرو قابلیت تاثیر گذاری مستقیم بر استراتژی تجاری یا شغلی بصورت منفی یا مثبت را خواهد داشت. با گذشت زمان، پیشرفتهای قابل توجهی در رشته تولید و حفظ و نگهداری بوجود آمده است. این پیشرفتها در رشتههای تکنولوژی، مفاهیم و پندارهها، اسلوب شناسی یا روش بررسی و حکمت و فلسفه نمود یافتهاند. مثالهایی از این مضامین حاصل شده عبارتند از: تکنولوژیهای تولیدی پیشرفته (AMT)، JIT، نگهداری فنی با بهرهوری کامل (TPM) و بهره گیری از منابع خارج از سازمانی. روال حفظ و نگهداری که بطور مستقیم تحت تاثیر این پیشرفتها قرار داشته است از یک حالت صرفا تاکتیکی بسمت مضمونی با سطوح استراتژیک بالاتر ترقی نموده است. بر این اساس، نیاز روبرشدی جهت بررسی و مطالعه ارتباط بین استراتژیهای تجاری و حفظ و نگهداری وجود دارد. این مطالعه بوسیله تحقیقات انجام پدیرفته، بر روی نمونههایی که تقریبا ۱۵۰ شرکت بلژیکی و تا حدودی هلندی را در برگرفتهاند، پشتیبانی شده است. در این مطالعه، تحقیقات تجربی ما این موضوع را مورد بررسی قرار میدهند که آیا شرکتهایی که از اولویتهای رقابتی مختلفی برخوردار میباشند نسبت به دنبال نمودن استراتژیهای حفظ و نگهداری متفاوتی نیز اقدام مینمایند یا خیر. نتایج بدست آمده موکد آن میباشد که رقبای ممتاز یا رقبایی که از قدرت کیفی بالاتری در مقایسه با دیگران برخوردار هستند، از سیاستهای حفظ و نگهداری پیشرو، برنامهریزی و سیستمهای کنترلی بهتر و همچنین ساختارهای سازمانی حفظ و نگهداری غیرمتمرکز و متمایزتری بهرهمند هستند. در مقایسه با دیگران، این شرکتها روالهای حفظ و نگهداری را بصورت بسیار کاراتر مدیریت میکنند. بعلاوه، این موضوع معرف وجود تفاوت در پارامترهای مربوطه به توزیع کاربرد AMT، اتوماسیون، پرسنل حفظ و نگهداری (مدیریت / نظارت و تکنیکها)، هزینهها و بودجه میباشد. رقبای ممتاز یا رقبایی که از کیفیت بالاتری برخوردارند از کارایی بیشتری در AMT و اتوماسیون بهره برده و از پرسنل حفظ و نگهداری بیشتری استفاده نموده و بودجه بیشتری را هزینه مینمایند. رقبایی که متعاقب آنها قرار میگیرند تحت عنوان رقبای هزینه و رقبای انعطاف پذیر خوانده میشوند.
کلمات کلیدی: استراتژی تجاری، استراتژی حفظ و نگهداری، اولویتهای رقابتی
ارتباط بین استراتژیهای تجاری و حفظ و نگهداری
۱- مقدمه
کلیه شرکتهای تولیدی مقادیر قابل توجهی را در زمینه کسب دارائیهای فیزیکی سرمایه گذاری مینمایند. یکی از فاکتورهای مهم که تاثیر بسزایی بر روی برگشت سرمایهها دارد، حفظ و نگهداری این دارائیها میباشد. با این وجود، به هنگامیکه بحث حفظ دارائیها به میان میآید، این مضامین تحت عنوان هر یک از اقلام موجود در بودجه منظور میشوند. از طرف دیگر، پیشرفتهای بسیاری در زمینه تکنولوژی، مفاهیم و فلسفه هم در زمینه تولید و هم در زمینه حفظ و نگهداری بوجود آمده است. برخی از نمونهها تحت عنوان تکنولوژی تولیدی پیشرفته (AMT)، JIT ، نگهداری فنی با بهرهوری کامل (TPM) و تامین منابع از خارج از سازمان مطرح میباشند. این روالهای توسعه بطور مستقیم یا غیر مستقیم بر روی برخی از اجزای این مقوله همانند ساختار سازمانی، سیاستهای منابع انسانی (آموزش، استخدام و غیره)، سیاستهای حفظ و نگهداری و مفاهیم مربوطه تاثیر میگذارند. بطور مثال، AMT و اتوماسیون نیازمند برنامههای آموزشی پیوسته برای کارکنان فنی و سوپروایزرها یا مسئولین بخشها میباشند، تا آنکه میزان تخصص فنی آنها افزایش یابد. بعلاوه، این مبحث نیازمند استخدام کارکنان حرفهای میباشد تا آنکه سطح تخصص فنی در واحدهای حفظ و نگهداری افزایش یابد. علاوه بر این، با معرفی AMT و اتوماسیون سطح بالا، طبیعت یا ذات نگهداری به میزان فزایندهای پیچیده و پر هزینه شده است. برحسب نکته نظرات Maggard و Rhyne (1992) و Mobley (1990)، ۱۵ الی ۴۰% هزینههای تولید را میتوان برای هزینههای حفظ و نگهداری در نظر گرفت. با آغاز بکار روالهای اتوماسیون، ادوات روباتیک و ابزارهای کامپیوتری، هزینههای حفظ و نگهداری یا تعمیر ادوات احتمالا در آینده بیشتر نیز خواهد شد. برحسب مطالعهای که در سال ۱۹۸۹ انجام پذیرفت، هزینه تخمینی حفظ و نگهداری برای یک گروه انتخابی از شرکتها از ۲۰۰ بیلیون در سال ۱۹۷۹ تا ۶۰۰ بیلیون در سال ۱۹۸۹ ارتقا یافته است، یعنی میزان سه برابر تنها ظرف ۱۰ سال. از طرف دیگر، میزان اثر بخشی کلی تجهیزات (OEE) برای یک شرکت معمولی تنها ۴۵% میباشد. OEE بعنوان یک تابع موجود بودن ادوات، کارایی عملکرد و نرخ کیفیت تولید مطرح میباشد. این سیستم در حقیقت بعنوان یک روال متریک یا اندازه استاندارد مدنظر است که غالبا برای TPM بکار گرفته میشود.
پاراگراف فوق معرف آن است که در صورتی که بتوان حفظ و نگهداری را بصورت موثری اعمال نمود، چشمانداز قابل توجهی برای ارتقای سوددهی و بهرهوری یک شرکت حاصل خواهد آمد. برای آنکه روالهای حفظ و نگهداری بتوانند از این موقعیت ارتقاء برخوردار باشند، لازم است تا آنها را بعنوان بخش لاینفکی از استراتژیهای تجاری یا معادلههای قدرت رقابتی مدنظر قرار داد. علیالخصوص، نیاز فزایندهای جهت درک ارتباط بین استراتژیهای شغلی و حفظ و نگهداری یک شرکت وجود دارد. عدم درک درست این ارتباط و صرفا کاهش هزینههای حفظ و نگهداری میتواند بر روی تابع قدرت رقابتی یک شرکت و قابلیت آن جهت رقابت در بازار تاثیر بگذارد.
۱-۱٫ استراتژی
استراتژی میتواند دارای تعاریف گوناگونی بر مبنای مضامین متفاوت باشد. با این وجود، اجزای داخلی آن قابلیت ارائه درک نوع استراتژی و مضامین آن را برای ما فراهم آورده است. استراتژی در هر سطح، چه سطح تجاری و چه سطح عملکردی، برای شرکت ها حسی از هدایت، جامعیت و مقصود را مشخص میسازد. به طور کلی، Hax و Majluf (1991) نسبت به ارائه یک تعریف جامع در این زمینه اقدام نمودند. برحسب نظر آنها عبارت “استراتژی به عنوان یک الگوی منسجم، یکنواخت و جامع مطرح بوده که اهداف سازمانی را مشخص و آشکار تعیین مینماید، و همچنین معیارهای تجاری که یک سازمان اتخاذ نموده و یا نسبت به اعمال آن اقدام خواهد نمود را تعیین مینماید و همچنین سعی خواهد داشت تا یک مزیت پایدار دراز مدت در هر یک از مشاغل را حاصل آورده و کلیه سلسله مراتب (سلسله مراتب شرکتی، شغلی و کاربردی) را در برداشته و طبیعت مسائل اقتصادی و مشارکتهای غیر اقتصادی که میبایست در آن نقش ایفا نماید را تعیین نمینماید”.
۱-۱-۱ استراتژی تجاری
Porter (1985) سه انتخاب کلی در زمینه استراتژی های سطح تجاری را مشخص نموده است. آنها عبارتند از راهبری هزینه، تفکیک و تمرکز. پیشروهای هزینه بر مبنای قیمت پایین محصولات خود در بازار رقابت مینمایند افرادی که قائل به تمایز میباشند نیز بر مبنای برخی از صلاحدیدها و سزاواریهای متمایز و آشکار همانند کیفیت، خدمات مشتری، ادراک و غیره اقدام مینمایند. بازیگران متمرکز یا عرصه تمرکز نیز از طریق مرتفع نمودن نیازهای یک بازار خاص و یا یک بخشی از محصول نسبت به رقابت در این عرصه اقدام میورزند. Hax و Majluf (1991) نسبت به تعریف استراتژی تجاری برحسب سه عنصر ذیل اقدام نمودند: هدف تجارت، جاذبه صنعتی که در آن شغل یا تجارت خاص اعمال میگردد و موقعیتی رقابتی آن شغل در داخل صنعت مربوطه.
۲-۱-۱ استراتژی حفظ و نگهداری
عبارت استراتژی حفظ و نگهداری به طور کلی از سیاست های و ادراکات مرتبط با حفظ و نگهداری سرچشمه میگیرد. به طور مثال، این مبحث برحسب اصول نگهداری انفعالی یا خرابی ، پیشگیرانه و پیش بینانه تعریف میگردد. برحسب نظر Swanson (2001) سه نوع استراتژی حفظ و نگهداری وجود دارد: استراتژی واکنشی یا انفعالی(حفظ ونگهداری موارد خراب شده) استراتژی فعال (حفظ ونگهداری پیشگیرانه و پیش بینانه) و استراتژی تهاجمی(TPM). با این وجود، از نکته نظر ما، چنین سیاست های حفظ و نگهداری و مفاهیم مربوطه تشکیل دهنده یکی از اجزای مربوط به استراتژی حفظ ونگهداری میباشند. لیستی از اجزای مرتبط در جدول ۲ ارائه شده است. روال های حفظ ونگهداری با وجود آنکه به طور نزدیکی در ارتباط با تولید میباشند به عنوان یک عمل تجاری وابسته به خود مدنظر هستند. هدف این مبحث ارائه خدمات وابسته به تولید میباشد.
۳-۱-۱ ارتباط بین استراتژی های تجاری و حفظ و نگهداری
ارتباط بین استراتژی های تجاری و حفظ و نگهداری را میتوان به خوبی از طریق چارچوب زنجیره ارزش مشهور Porter (1985) مورد شناسایی قرار داد. اصل بنیادین این مبحث شامل این نکته میباشد که کلیه وظایفی که به وسیله یک واحد تجاری انجام گرفته است را میتوان به پنج وظیفه اصلی و چهار فعالیت پشتیبانی تقسیم نمود.
ارتباط بین استراتژیهای تجاری و حفظ و نگهداری
۲- سابقه تئوریکی
چند دهه قبل، تابع حفظ و نگهداری به عنوان جزء لاینفکی از تابع تولید به شمار میآمد و بر این اساس مدیریت آن مشکل بود. این نکته نظر تدریجاً تغییر یافته و این تابع به عنوان یک تابع مجزا و کاملاً الزامیشناخته شد. شکل ۲ نشان دهنده سطح رشد و ترقی تابع حفظ و نگهداری بر مبنای زمان میباشد.
۱-۲ عناصر استراتژی حفظ و نگهداری
ابعاد عملیاتی هزینه، کیفیت و انعطاف پذیری بر مبنای عناصر انتخاب کلیدی استراتژی تولیدی به شمار میآیند. این اجزای انتخاب شامل تأسیسات و ابزار آلات، برنامه ریزی تولید و کنترل، نیروی کار و کارگران، طراحی محصول ومهندسی، سازمان و مدیریت میباشند. در اینجا میتوان چنین تصور نمود که مبحث نگهداری به عنوان بخشی از نظام مهندسی مطرح میباشد.
ارتباط بین استراتژیهای تجاری و حفظ و نگهداری
۳- روش تحقیقات
۱-۳ پیوند بین حفظ و نگهداری با عناصر استراتژی تجاری
در این مقاله، پیوند بین روالهای حفظ و نگهداری با عناصر استراتژی تجاری یا الویتهای رقابتی بر مبنای خصیصههای فرآیند تولیدی که به وسیله Hayes و Wheelwright (1984) عرضه شده است، مورد بررسی قرار میگیرد. روش کلی بررسی فرآیندهای تولید میتواند به صورتهای روالهای ذیل مطرح گردد: فروشگاهی شغلی، دستهای، خط اسمبلی یا تولید و خط جریان پیوسته. انتخاب فرآیند به عنوان یک عنصر تصمیمگیری کلیدی میباشد که روالهای عملیاتی را به استراتژی تجاری پیوند میزند. در یک مطالعه تجربی، این نکته مورد تاکید قرار گرفت که شرکتهایی که دارای انتخابهای فرآیند متفاوتی میباشند بر روی عناصر استراتژی تجاری مختلفی نیز تاکید میورزند و یا اینکه تاکید آنها بر الویتهای رقابتی خواهد بود. انعطافپذیری مهمترین عنصر الویت رقابتی برای پارامتر فروشگاهی شغلی میباشد.
۲-۳ رقیبان هزینه
رقبای هزینه به طور معمولی نسبت به تولید محصولاتی استاندارد در حجم بالایی اقدام میکنند که این تولید از طریق بهرهگیری از فرآیندهای تولیدی خط جریان پیوسته میباشد. آنها بر این اساس سعی دارند تا سود بیشتری را از طریق معیار صرفهجوییهای مقیاسی به دست آورند. بر این مبنا ادوات و ماشین ابزارها سرمایهطلب بوده و از تکنولوژی سطح بالایی برخوردار میباشند. از اینرو، پیچیدگی فنی، ضروریات کار تیمی و آموزش نیروی انسانی و کارکنان نیز به میزان زیادی هویدا میگردد. از آنجایی که اغلب فرآیندها دارای اتوماسیون کاملی میباشند و ابزارآلات به ندرت به صورت بیکار باقی میمانند، حفظ و نگهداری و تعمیر این ابزارآلات در چنین موقعیتهای کاملاً به عنوان یک مسئله حیاتی مطرح میباشد.
فرضیه ۱
رقبای هزینه دارای یک نوع ترکیبی از ساختار سازمانی در زمینه حفظ و نگهداری میباشند. این نوع ترکیبی عبارت است از یک نوع تعدیل شده، در سطح متوسط پیشگیرانه و پیشبینانه، استفاده از منابع خارج از سازمانی زیاد، و پیچیدگیهای فنی بالا، آموزش و کار تیمیو استفادهی بالا از CMMS
۳-۳ رقبای کیفیت
کیفیت به عنوان یک الویت عمده برای کلیه انتخابهای فرآیند (شغل، دسته، اسمبلی و خط جریان) مطرح میباشد. رقبای ممتاز ممکن است از AMT و اتوماسیون بیشتر استفاده نمایند. ادوات AMT و اتوماسیون میتوانند محصولات را با مشخصههای دقیقتری در مقایسه با غالب مکانیکهای ماهر و اپراتورها تولید نمایند. از اینرو، پیچیدگی فنی، کار تیمی و ضروریتهای آموزشی بالا خواهند بود.
فرضیه ۲
رقبای ممتاز دارای ساختار سازمانی حفظ و نگهداری غیر متمرکز میباشند و از تعدیل پایین، و روالهای پیشگیرانه و پیشبینانه بالا سود میبرند و علاوه بر این سطح بهرهگیری از منابع خارج از سازمانی آنها در حد متوسط میباشد و از پیچیدگیهای فنی بالا بهرهمند بوده و همچنین روالهای آموزشی و تیمهای کاری نیز مورد توجه قرار داشته و استفاده بالایی از CMMS میشود.
۴-۳ رقبای انعطافپذیری
رقبای انعطافپذیری معمولاً دارای محیطهای شغلی یا فروشگاهی تولید دستهای یا سری میباشند. آنها معمولاً دارای ادوات عمومیهستند. با این وجود، در برخی از مواقع جهت داشتن انعطافپذیری بیشتر، امکان بهره گیری از سیستمهای تولیدی انعطافپذیری همانند –AMT در فروشگاههای شغلی و سری یا دستهای ممکن خواهد بود، که این سیستمها متشکل از ایستگاههای پردازش کنترل شده کامپیوتری متعددی میباشند (نظیر ماشینهای برش CMC).
…
ارتباط بین استراتژیهای تجاری و حفظ و نگهداری
۴- دادهها و آنالیز
۱-۴ دادهها
نمونهای از ۱۴۰ شرکت توسط برنامه Trends 30000 (2002) از بلژیک و ده کشور دیگر مشخص شده و همچنین از هلند راهنمای NVDO 2003 از انجمن حفظ و نگهداری هلند انتخاب گردید. این مجموعه به عنوان نمونهای از ۱۵۰ شرکت برگزیده شدهاند. نمونهها به گونهای برگزیده شده تا اطمینان حاصل گردد که کلیه شرکتهای اصلی در این نمونهها قرار گرفتهاند. کلیه شرکتهای انتخابی دارای حداقل ۱۰۰ کارمند میباشند. انتظار میرود تا این شرکتها دارای یک روال حفظ و نگهداری منطقی باشند. دستهبندی صنعتی استاندارد اروپا دو کد دیجیتال – NACE را به منظور مشخص نمودن نوع صنایع برگزیده است. شرکتهایی که در این مقوله قرار گرفتهاند عبارتنداز: شرکتهای شیمیایی (NACE24) محصولات حاصل از نفت (NACE23) شرکتهای ساخت ماشینآلات و ابزارآلات (NACE29)، محصولات فلزی پایه و محصولات ساخته شده از فلز (NACE27)، ادوات برقی و نوری (NACE30)، محصولات کاغذی و وابسته به آن (NACE21و ۲۲)، محصولات غذایی (NACE15) و در نهایت ادوات حمل و نقل (NACE34).
۲-۴ آنالیز
۱-۲-۴ عناصر استراتژی تجاری یا الویتهای رقابتی
در این بررسی، پرسشنامهها به دو دسته کلی تقسیم گردید. اولین قسمت شامل متغیرهای تولیدی میباشند که مشخصکننده الویتهای رقابتی هستند که عمدتاً عبارتنداز: هزینه، کیفیت، انعطافپذیری و قابلیت ارسال یا تحویل. قسمت دوم شامل متغیرهایی هستند که برآوردکننده عناصر مختلف استراتژی حفظ و نگهداری خواهند بود.
۲-۲-۴ ارتباط با متغیرهای استراتژی حفظ و نگهداری
سه الویت رقابتی مورد استفاده قرار گرفته است که عبارتند از هزینه، کیفیت و انعطافپذیری تا آنکه بتوان آنها را با متغیرهای حفظ و نگهداری ذیل مقایسه نمود:
ساختار سازمانی حفظ و نگهداری
تأمین فعالیتهای حفظ و نگهداری خارج از محیط سازمانی
سیاستهای حفظ و نگهداری (تعمیراتی، پیشگیرانه و پیشبینانه)
سیاستهای مربوط به منابع انسانی نظیر آموزش و کار گروهی
برنامهریزی حفظ و نگهداری و سیستمهای کنترلی مرتبط با استفاده از CMMS
علاوه بر موارد فوق، تأثیر AMT و اتوماسیون ادوات از طریق پیچیدگی فنی روالهای حفظ و نگهداری مورد بررسی قرار میگیرند.
ارتباط بین استراتژیهای تجاری و حفظ و نگهداری
۵- مباحث
هدف از این مطالعه نشان دادن این موضوع میباشد که آیا ارتباطی بین استراتژیهای تجاری و استراتژیهای حفظ و نگهداری وجود دارد یا خیر. در مقایسه با عناصر مشخص شده در جدول ۲، تنها برخی از عناصر مربوطه جهت کنترل این موضوع به کار گرفته شد که آیا حقیقتاً خط مشی در این زمینه وجود دارد یا خیر. بر این اساس این نکته مشخص گردید که رقبای هزینه متمایل به اعمال رویههای حفظ و نگهداری تعمیراتی، سطح متوسط پیشگیرانه و پیشبینانه میباشند. آنها همچنین دارای پیچیدگی فنی بالا و آموزش زیاد میباشند، اما سطح کار تیمی در حد متوسط قرار گرفته است.
۱-۵٫ نتیجهگیری
نتایج به دست آمده معرف این نکته میباشند که ارتباطی بین استراتژیهای تجاری و حفظ و نگهداری وجود دارد. این نتایج نشان دهنده وجود برخی از پشتیبانیها برای تعدادی از فرضیهها هستند که در بخش ۳ مورد بحث قرار گرفتند و بر این اساس رقبای ممتاز با توجه به فرضیه آنها دارای سیاستهای فعالانه حفظ و نگهداری بیشتر و سیستمهای کنترل و برنامهریزی بهتر در مقایسه با دیگران میباشند. آنها به نظر روال حفظ و نگهداری را بسیار موثرتر از دیگران مدیریت میکنند. این امر همچنین در توافق با استراتژی شغلی آنها میباشد، چرا که کیفیت محصول ممتاز را تنها میتوان از طریق بهرهگیری از ادوات موثر و کارا حاصل نمود. مفهوم TPM نیز بر مبنای این ارتباط بین حفظ و نگهداری و کیفیت بنا شده است. با وجود آنکه رقبای هزینه دارای نمره بالایی در برخی از عناصر هستند، این موضوع چندان مهم نمیباشد. این موضوع را میتوان از طریق انجام بررسیهایی که از مقیاس بزرگی برخوردار میباشند آشکار نمود. بطور قابل توجه، این موضوع در اغلب کارهای تیمی شرکتها در سطح متوسط قرار گرفته است که علت آن میتواند دلایل بسیاری همانند نگرش کارکنان، سطح آموزش اپراتورها و فلسفه مدیریتی باشد. جهت اعمال مفاهیم حفظ و نگهداری مبتنی بر اشخاص همانند TPM ارتقای کار تیمی بعنوان یک فاکتور مهم جلوه خواهد نمود. علاوه بر این تفاوتی در توزیع کاربرد AMT ، اتوماسیون، پرسنل واحد حفظ و نگهداری (مدیریت، سرپرستی و متخصصین فنی)، هزینهها و اشکال بودجه وجود دارد. رقبای ممتاز دارای پرسنل حفظ و نگهداری بیشتری بوده و هزینه و بودجه بیشتری را بدین امر اختصاص میدهند و پس از آنها رقبای هزینه و انعطافپذیر به ترتیب قرار میگیرند. پیچیدگی فنی ادوات معرف گوناگونی زیاد بین رقبای مختلف نمیباشد. با این وجود، در اکثریت مرتبط با رقبای ممتاز این موضوع از سطح متوسط تا بالا خواهد بود. علت این امر کاربرد بیشتر AMT و اتوماسیون در مقایسه با دیگران است. این مطالعه تنها محدود به جمعیت کوچکی از صنایع بلژیک میباشد. بر این اساس وجود یک مطالعه در مقیاس وسیع میتواند اطلاعات بیشتری را در زمینه مضامین خاص برای ما فراهم آورد. برخی از این مضامین عبارتند از: آموزش، پیچیدگی فنی، کار تیمی و غیره. علاوه بر این، نتایج این تحقیق نکات قابل توجهی را در جهت تحقیقات آتی برای ما روشن میسازد. ارتباط بین کیفیت و حفظ و نگهداری را میتوان در زمینههای مربوط به هزینههای حفظ و نگهداری، پرسنل اندازهگیری و سنجش خروجی و کیفیت این مبحث، مورد کنکاش و بررسی بیشتر قرار داد. یک مطالعه محدود در داخل یک کارخانه (همانند کارخانه اتومبیل سازی و یا صنایع فرآوری شیمیایی) محصولات مشابهی را تولید خواهد نمود، اما اولویتهای رقابتی مختلف نیز ممکن است نکات کلیدی بیشتری را برای ما روشن سازد. بطور کلی، این نوع از مطالعات به ما کمک خواهند نمود تا بتوانیم نسبت به درک روالهای حفظ و نگهداری در مضامین مختلف آن اقدام نماییم. بر این اساس این مبحث میتواند برای مدیران جهت تدبیر در زمینه بکار گیری استراتژیهای حفظ و نگهداری مناسب در مضامین مختلف مفید و کارگشا باشد.
ارتباط بین استراتژیهای تجاری و حفظ و نگهداری