آموزش گسترده دانشگاهی کارآفرینی
آموزش گسترده دانشگاهی کارآفرینی – ایران ترجمه – Irantarjomeh
مقالات ترجمه شده آماده گروه آموزش
مقالات ترجمه شده آماده کل گروه های دانشگاهی
مقالات
قیمت
قیمت این مقاله: 88000 تومان
(ایران ترجمه - Irantarjomeh)
توضیح
بخش زیادی از این مقاله بصورت رایگان ذیلا قابل مطالعه می باشد.
قیمت
قیمت این مقاله: 88000 تومان (ایران ترجمه - Irantarjomeh)
توضیح
بخش زیادی از این مقاله بصورت رایگان ذیلا قابل مطالعه می باشد.
شماره | ۳ |
کد مقاله | EDU03 |
مترجم | گروه مترجمین ایران ترجمه – irantarjomeh |
نام فارسی | آموزش گسترده دانشگاهی کارآفرینی |
نام انگلیسی | University-wide Entrepreneurship Education |
تعداد صفحه به فارسی | ۸۶ |
تعداد صفحه به انگلیسی | ۴۳ |
کلمات کلیدی به فارسی | آموزش، کارآفرینی |
کلمات کلیدی به انگلیسی | Education, entrepreneurship |
مرجع به فارسی | دپارتمان مدیریت و اقتصاد کاربردی، دانشگاه کورنل، نیویورک |
مرجع به انگلیسی | Department of Applied Economics and Management Cornell University, Ithaca, New York |
کشور | ایالات متحده |
آموزش گسترده دانشگاهی کارآفرینی – ایران ترجمه – Irantarjomeh
آموزش گسترده دانشگاهی کارآفرینی
مدلهای جایگزین و گرایشهای حاضر
University-wide Entrepreneurship Education
Alternative Models and Current Trends
Deborah H. Streeter
John P. Jaquette, Jr.
Kathryn Hovis
Department of Applied Economics and Management
Cornell University, Ithaca, New York 14853-7801 USA
چکیده Abstract
در این مقاله گرایشهای گسترده دانشگاهی در برنامههای آموزش کارآفرینی مورد بررسی قرار میگیرند. در این راستا ما یک قالب مفهومی برای تقسیم برنامههای دانشگاهی به دو دسته را ارائه میدهیم. این دو دسته عبارتند از “برنامههای جذبی یا مغناطیسی” (متمرکز) و “برنامههای تابشی یا رادیانت” (پراکنده). برنامههای جذبی، جهت جلب دانشجویان به درسهای کارآفرینی بکار میروند و در دانشکدههای بازرگانی عرضه میشوند. برنامههای تابشی شامل برنامههای کارآفرینی خارج از دانشکدههای بازرگانی است و روی مفاهیم تخصصی دانشجویان غیر بازرگانی متمرکز است. با بررسی ۳۸ برنامه از برنامههای رتبهبندی شده کارآفرینی دریافتیم که حدود ۷۵% آنها دارای برنامههای دانشگاهی هستند که قسمت اعظم آنها یک مدل جذبی را دنبال میکنند. در مصاحبه با گروه های ذینفع آموزشگاههای نمونه (بعضا دارای رتبهبندی و بعضا بدون آن)، دریافتیم که برنامههای جذبی و تابشی در موارد زیر با هم متفاوتند: تعریف برنامه، انگیزه تمرکز دانشگاهی، هزینهها و فواید. مهمترین یافتههای ما عبارتند از: ۱) گرایش بسوی ارائه آموزش کارآفرینی در سطح دانشگاه، قوی و در حال گسترش است. ۲) قالب مفهومی ما مسیرهای مختلف خلق راهکارهای دانشگاهی را متمایز میسازد. ۳) در حالیکه مدل تابشی بشدت قابل کاربرد برای دانشجویان، والدین و فارغالتحصیلان است، در مقابل، مدل جذبی در ارائه آسانتر است و معرف یک مسیر با مقاومت حداقل میباشد. ۴) در حالیکه مدل جذبی در پیادهسازی آسانتر است، اما در عوض ممکن است به تقابلهائی در طولانی مدت منجر شود زیرا فواید آن (بر اساس دانشجویان و پشتیبانان مالی) ممکن است در سطح دانشگاه بطور مساوی تقسیم نشود.
آموزش گسترده دانشگاهی کارآفرینی
بخش اول. آموزش کارآفرینی دیگر مختص رشتههای بازرگانی نیست
Part I. Entrepreneurship Education – it’s not just for business majors anymore
در طی چند سال گذشته این موضوع به یک پدیده مشترک تبدیل شده است که سخنرانان سمینارهای آموزش کارآفرینی دعوت به الحاق برنامههای کارآفرینی به رشتههائی خارج از حوزه سنتی رشتههای بازرگانی و مهندسی میکنند (یکپارچهسازی). در این سخنرانیها سوالاتی مطرح میشوند همچون: برنامه کارآفرینی یکپارچه دقیقا چیست؟ فواید و هزینههای گسترش موضوع به خارج از حوزههای سنتی آموزش (بازرگانی و مهندسی) چیست؟ چه کسانی برنامههای دانشگاهی موفق ایجاد کردهاند؟ اختیارات موجود برای سیاستگذاران برای حرکت به سمت کارآفرینی دانشگاهی کدام هستند؟ مقصود این مقاله اطلاع رسانی مباحث حول سوالات فوقالذکر با بررسی تحولات برنامههای یکپارچه میباشد و طی آن یک قالب مفهومی برای ارزیابی مدلهای جایگزینی آموزش دانشگاهی کارآفرینی مورد بحث واقع شده و چند برنامه نمونه تحت بررسی مفصل قرار میگیرند. اهداف ما عبارتند از:
۱) فراهم آوردن یک دید دقیق از وضعیت فعلی آموزش کارآفرینی توسط تشریح برنامههای موجود تحت عبارات و تعاریف قابل فهم و ۲) توضیح هزینهها و فواید در تعقیب هر یک از مسیرهای خاص آموزش دانشگاهی کارآفرینی.
پیش زمینه بحث Background for the discussion
عبارت و تعاریف Terms and definition
در بحث بعدی چندین عبارت از جمله برنامه، مراکز، دانشکدهها، دانشگاهها و غیره مورد استفاده قرار گرفتهاند. تعاریف زیر منظور از این عبارت را توضیح میدهد:
دانشگاهها، آموزشگاهها- هر دو به یک مفهوم بیانگر بالاترین سطح سازمان یا تمام بدنه آموزشی میباشند.
دانشکدهها، کالجها، واحدهای آکادمیک- هر سه به یک مفهوم بیانگر دومین سطح سازمان در داخل دانشگاهها میباشند (مثلا دانشکده بازرگانی، کالج مهندسی).
برنامهها و مراکز- بیانگر واحدی از سازمان که کارآفرینی در محدوده دانشگاه را تحت پوشش دارد. برنامه یا مرکز ممکن است داخل یا خارج دانشکدهها و کالجها در محدوده یک آموزشگاه باشد.
رشد عمومی آموزش کارآفرینی General Growth in Entrepreneurship Education
رشد برنامههای آموزشی در زمینه کارآفرینی در دهه گذشته جهش قابل توجهی داشته است. یک دانشجوی علاقهمند که بدنبال دانشگاهی با امکانات آموزش کارآفرینی است بیش از ۶۵۵ آموزشگاه را در لیست مرکز منابع کافمن (www.entreworld.org) برای این منظور خواهد یافت، که بیشتر آنها در ایالات متحده آمریکا میباشند. شروع بسیاری از برنامههای کارآفرینی از زمانی بود که فارغالتحصیلان کارآفرینی ابتکاراتی را در این خصوص با هدف کمک به دانشجویان برای راهاندازی یک حرفه و کسب و کار بنیان گذاشتند. برای مثال، تحقیقی که توسط دانشگاه سن لوئیز انجام شده نشان داد که در سال ۱۹۹۹ تعداد ۲۷۱ موقعیت در کالجهای آمریکا در کارآفرینی وجود داشت، در مقایسه با تعداد ۱۲۳ موقعیت در سال ۱۹۹۴٫ چنین موقعیتهائی پایه محکمی برای آموزش کارآفرینی در دانشگاهها را فراهم آورده و عملا تعلیم مستمر موضوع تا پرشدن موقعیتهای مربوطه را تضمین میکند.
در پایان قرن بیستم، برنامههای کارآفرینی به رشد خود و کسب وجهه قانونی در دنیای آکادمیک ادامه دادند، گرچه در بسیاری از موقعیتها این برنامهها در یافتن وجهه کافی برای بیان شدن بعنوان موضوعی قابل مطالعه و تحقیق دچار مشکل بودهاند. مکان معمول برای برنامههای کارآفرینی دانشکدههای بازرگانی و یا کالجهای مهندسی بوده است. دانشجویان کارشناسی و بالاتر رشتههای بازرگانی و دانشجویان کارشناسی مهندسی نیز همچنین موقعیتهای رو به رشدی در آموزش موضوعات مرتبط با مشاغل کارآفرینی (در مقابل مشاغل شرکتی) را تجربه نمودهاند.
کاربرد کارآفرینی The Appeal of Entrepreneurship
علاقه به کارآفرینی نه تنها در دانشجویانی با انگیزه ایجاد شغل و حرفه به محض فراغت از تحصیل وجود دارد بلکه رشد قابل توجهی نیز در علاقه دیگر دانشجویان، بیتوجه به رشته درسی خود، بوجود آمده است، چرا که این دانشجویان کلاسهای کارآفرینی را به عنوان ابزاری در نیل به اهداف دراز مدت شغلی خود در نظر گرفتهاند. بعبارت دیگر، آنها قدر این کلاسها را به عنوان اصلیترین امتیاز شغل و حرفهشان روز بروز بیشتر درک میکنند.
دانشجویان خواه اینکه، برنامهریزی برای شروع یک حرفه، مدیریت یک شرکت، یا اداره یک سازمان غیرانتفاعی، و یا حتی برگشت به شغل خانوادگی خود یا کار برای دولت را در سر پرورانده باشند یا خیر، مزیتهائی را در آموختن دروس کارآفرینی در نظر میگیرند. این مزیتها عبارتند از: فرصت بازشناسی و تحلیل، مدیریت، کار گروهی، و راههای خلاق حل مسئله. آموزش کارآفرینی آنها را قادر میسازد تا در محیطکار منعطف و چابک باشند.
فشارهای بنیانی جهانی سازی و فناوری اطلاعات که شروع به تغییر اقتصاد ما در طول سالهای دهه ۱۹۸۰ کرد بطور قابل ملاحظهای علاقه افراد به کارآفرینی را شدت بخشید. صرفنظر از برنامههای آتی شغلی، تعداد روزافزونی از دانشجویان به اهمیت کارآفرینی پیبردند.
چه چیز بخصوص در آموزش کارآفرینی است که به دانشجویان در تبدیل شدن به مدیران، مبتکران و حلال خلاق مسائل کمک میکند؟ با شنیدن نظرات آموزشگران و دانشجویان در سراسر کشور، به این عقیده میرسیم که بیشتر برنامهها در اثر آموزشهای تجربی توسعه یافتهاند. آموزشهای دانشگاهی کارآفرینی بطور مرتب و برنامهریزی شده راههای ترکیب تجربیات دنیای واقعی با یادگیری مفهومی در کلاس را جستجو میکنند. آن دسته از برنامههای کارآفرینی که ما مورد مطالعه قرار دادیم پر از مثالهایی نظیر موارد ذیل هستند:
برنامهریزیهای شغلی که توسط دانشجویان نوشته و به دنیای واقعی مملو از مخاطبین ارائه شدهاند.
دورههای درسی مشورتی که دانشجویان را درگیر کار با شغلهای کوچک میکند.
شامل گرداندن دانشجویان در گروههای توسعه محصول.
کمک دانشجویان در اداره صندوقهای مالی ریسک پذیر یا متهور.
دورههای آموزشی متمرکز در شغلهای کوچک یا شغلهای بوجود آمده ناشی از کارآفرینی.
مسئولین استخدامی شرکتها بصورت فزاینده بدنبال دانشجویانی میگردند که دارای خطمشی برنامههای کارآفرینی هستند. برای مثال، در دانشگاه کورنل، استخدام کنندگان از آموزشگاههای اقتصادی و بنگاههای مشورتی بزرگ بعضی جلسات و کلاسهای استخدامی کارآفرینی مخصوص برای دانشجویان کارشناسی عضو باشگاه ترتیب دادهاند. آنها انتظار یافتن دانشجویانی را دارند که تجربه جستجوی فرصتها و ارزیابی ریسک را داشته باشند، خواه این دانشجویان یک دوره سنتی آموزش شغلی را دیده باشند یا خیر. دانشجویانی (شامل رشتههای غیر بازرگانی) که درسهایی از عناصر دنیای واقعی را گذرانده باشند به عنوان پیشقراولان تغییر و ایجاد فرصت شناخته میشوند. برای والدین نیز آموزش کارآفرینی جاذبه قوی دارد. دورههای آموزشی که اجزای دنیای واقعی را به یادگیری مفهومی پیوند میدهند یک ارتباط بین آموزش و دنیای کار را نشان میدهند، که مورد توجه والدین به مثابه یک مزیت رقابتی برای فرزندان خود میباشد.
پایه یادگیری تجربی آموزش کارآفرینی برای فارغالتحصیلان بشدت قابل توجه است. بسیاری از فارغالتحصیلان علاقهمند به پیشرفت و گسترش برنامههایی که از آنها فارغالتحصیل شدهاند بطور خاص پشتیبان دورههای آموزشی دربرگیرنده اجزای دنیای واقعی میباشند. هر از گاهی در محیطکاری (اعم از طب، خویش فرمائی، شغل مشاورهای، بازاریابی برای شرکت بزرگ و هرگونه فعالیت شغلی دیگر)، فارغالتحصیلان بطور ناگهانی به یک لحظه به اصطلاح “قابل آموزش” میرسند، که نیاز مبرمی به افزودن این دریافت و فهم تجاری به مزیت های نسبی خود احساس میکنند. بسیاری از آنها با مسئله طی انجام کار برخورد کرده و آن را حل میکنند، اما با نگاهی به عقب به آموزشگاهی که در آن تحصیل کردهاند علاقهمند میشوند تا این راههای خود آموخته را در اختیار دیگران قرار دهند، آن هم بگونهای سریعتر از فراگیری خود. دید این فارغالتحصیلان نسبت به کلاسهای کارآفرینی، بعنوان یک منبع تمرکز بکارگرفته شدهای است که میتواند به هدف مربوطه دست یابد.
…
آموزش گسترده دانشگاهی کارآفرینی
عزمی به سوی برنامههای گسترده دانشگاهی
Impetus towards university-wide programs
گرچه در ابتدا آموزش کارآفرینی جایگاه خود را در دانشکدههای بازرگانی و یا مهندسی یافت، بتدریج علاقه به کارآفرینی در افراد خارج از این دو حوزه بروز یافت. با شروع علاقه از اواسط دهه ۹۰ میلادی، رشد چشمگیر در تعداد شرکتهای جدید و سایتهای بسیار عمومی dot.com، نقطه عطفی را در تغییرات مهم محیط اقتصادی رقم زده که این خود نشانه تجدید حیات روح کارآفرینی به عنوان یک ارزش معتبر و قابل اعتماد مهم آمریکائیان مدنظر بود. گسترش مشاغل اینترنتی، با مشخصه راهاندازی سریع و مخارج عمومی پائین، باعث دسترسی بیشتر خویش فرمائی به تعداد روزافزونی از آمریکائیها گردیده و رفته رفته کسانی را در بر میگرفت که دورههای شغلی خاص را نگذرانده بودند.
در نتیجه، برنامههای کارآفرینی که در اوائل دهه ۹۰ میلادی آغاز گردید شروع به شکوفایی در زمان تغییر هزاره نمود. فشار در دوره کارشناسی برای ایجاد برنامههای تجارت اینترنتی (e-commerce) یا مدیریت اینترنتی (e-management) و سایر موضوعات مرتبط برای داوطلبین رشته کارشناسی ارشد بازرگانی (MBA) احساس گردید. بعلاوه، بعلت این حقیقت که بسیاری از قهرمانان اقتصاد نوین زیر سن سی سالگی بودند، دانشجویان در هر دو سطح کارشناسی و کارشناسی ارشد بیشتر و بیشتر علاقهمند به فراگیری جنبههای مختلف راهاندازی کسب و کار شدند. برای مثال، جری یانگ فقط ۲۶ سال داشت وقتی که او و دوستش دیوید فیلو ۲۸ ساله یاهو را بنیان گذاشتند، در حالیکه هردو دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه استانفورد بودند. آنها موفق به نگهداری و ساخت سایت اینترنتی خود برای ارائه سرویس به کاربران در حال انفجار (از نظر تعداد!) و رشد شرکت به ۱۱ بیلیون دلار تا سال ۱۹۹۸ گردیدند. علیرغم پدیده اخیر شکست بسیاری از dot.comها (که حالا به عنوان dot.bombs شناخته میشوند)، یاهو به صورت یک سمبل از کسانی شد که معتقدند چند جوان با اراده در یک اتاق خوابگاه دانشجوئی مسلح به تکنولوژی و اعتماد به نفس میتوانند حرکتهای بزرگی در حوزه اقتصاد امریکا انجام دهند.
نتیجهگیری و موارد کلیدی مباحثه
Conclusions and Key Issues for Discussion
توسعه یک چارچوب مفهومی و مطالعه آموزش کارآفرینی در موارد مختلف سه نتیجه را پیش روی ما قرار میدهد. اول آنکه، حرکت بسوی یک برنامه گسترده دانشگاهی آموزش کارآفرینی بسیار بیش از آنچه تصور میکردیم گسترش یافته است و خط مشی یا رویه این مسیر دارای شتاب قابل توجهی میباشد.
نتیجهگیری دوم آن است که چارچوب مفهومی ما بیشترین فایده را بعنوان یک راهنما در مباحث داشته و نه بعنوان وسیلهای جهت تعیین کمیت تعداد دقیق برنامههای موجود در هر طبقه. در کاربرد این چارچوب به بیش از چهل نمونه، ما دریافتیم که قراردادن هر مورد در چارچوب یک طبقهبندی دقیق و خاص مشکل میباشد. در برخی از مواقع این مشکل بواسطه طبیعت تغییرپذیر برنامههای دانشگاهی است. بطور مثال، حتی در دوره حیات این پروژه، سازمان و کادر چندین مورد از این برنامهها به روشی فعالیت مینمودند که آنها را از یک دسته به دسته دیگری حرکت میداد. بدون شک، برای برخی از دانشگاههای مرتبط با این لیست، ما برخی از نکتههای ظریف را بواسطه روشی که آموزش کارآفرینی طبقهبندی شده است را از دست دادهایم. در نتیجه ما ممکن است برخی از برنامهها را جزء دستهای قرار داده باشیم که متعلق بدانها نمیباشند. در نهایت ما تصور نمودیم بکار بردن برچسبها یا عناوین موضوعات نمیتواند اهمیت چندانی داشته باشد و نکته مهم فهم این موضوع است که چندین راه کلی برای ارتقای آموزش کارآفرینی وجود دارد. به عبارت دیگر، ما این چارچوب را بعنوان ابزاری برای مباحثه در نظر گرفتهایم تا ابزاری برای محاسبه.
سومین نتیجهگیری ما در خصوص هزینهها و مزیتهای انتخاب روشهای مختلف میباشد. مشاهدات ما بدین صورت است که به هنگامی مدل تابشی کارآفرینی بصورت کاملی مورد نظر دانشجویان، والدین و فارغالتحصیلان میباشد، مدیریت مدل جذبی، حداقل برای مرحله آغازین، آسانتر میباشد.
انتخاب بین مدلهای جذبی و تابشی آموزش کارآفرینی آسان نمیباشد. در وهله اول مدل جذبی سادهتر، واضحتر و مناسبتر جلوه مینماید. با این وجود، موفقیت آن نهایتا منجر به رقابت آن با واحدهای دانشگاهی غیربازرگانی (یا غیر مهندسی) میشود. این رقابت هم در بین دانشجویان و هم اهدا کنندگان بودجه پیش میآید و در نتیجه، امر مقاومت یا پایداری سیاسی جهت پیروزی کارآفرینی در عناصر آموزشی به منظور احیای روند پشتیبانی دانشجویان، فارغالتحصیلان و پشتیبانی مالی پیش میآید که میتواند منجر به ایجاد فشار همیشگی برای ساخت برنامههای کارآفرینی مناسب جهت دیگر رشتهها شود.
در مقابل، مدل تابشی در بردارنده کلیه گروه های ذینفع مربوطه میباشد. از اینرو، ناچارا برنامه تابشی دارای یک ارگانیسم پیچیدهتر بر حسب موارد دانشگاهی، سیاسی و مالی میباشد. ساخت یک برنامه تابشی یک فرآیند درازمدتتر میباشد، چرا که رهبران چنین برنامهای میبایست منافع شخصی گروه های ذینفع خود را با هم یکی کرده تا از این طریق بتوانند با همدلی بسوی جلو حرکت کنند. بطور مثال هر واحد دانشگاهی میبایست این امر را درک نماید که با سرمایهگذاری معتدلی قادر خواهد بود تا در امر بوجود آوری برنامه گسترده دانشگاهی شرکت نماید.
از نکته نظر آکادمیک، مدل تابشی مشکل میباشد. برای برقراری کلاسهای کارآفرینی جهت رشتههای غیر بازرگانی میبایست زمان و برنامه درسی مطلوبی را تعیین نمود. برای توجیه این دورهها میبایست اهمیت ارتباط آموزش با آمادگی کاری در دنیای بیرون گوشزد شود. در دانشگاههایی که نگرش به کارآفرینی بصورت جدی و خارج از رشتههای بازرگانی دنبال نشود، کاربرد مدل جذبی آسانتر و عملیتر خواهد بود.
به منظور ختم و نتیجهگیری این مبحث ما تصور میکنیم ارائه لیستی از مواردی که میبایست به هنگام حرکت آموزش کارآفرینی بسمت یک مدل گسترده دانشگاهی مورد توجه قرار گیرد، توسط مدرسی و اشخاصی که خطمشی برنامه را تعیین میکنند، میتواند مفید باشد. ما لیست زیر را بر اساس صحبتهای مدیران و اساتید دانشگاهی شامل در طرح تهیه نمودهایم.
شفاف بودن در خصوص هدف از تبدیل به یک برنامه گسترده دانشگاهی. آیا میخواهید دانشجویان رشتههای مختلف را بر اساس سیلابس درسی بدور هم جمع نمائید؟ و یا آنکه میخواهید مسیر مشخصی را برای دانشجویان در خصوص موارد گوناگون کارآفرینی مشخص نمائید که منطبق با رشته مورد نظر آنها باشد؟
توجه به این موضوع که آیا داشتن یک برنامه گسترده دانشگاهی تناسب با اهداف کلی آموزشگاه شما دارد یا خیر؟ این بدان معناست که چگونه این مفهوم متناسب با فرهنگ دانشگاه میباشد؟
مشخص نمودن آنکه آیا پشتیبانی سیاسی و فوری از حرکت بسوی برنامه گسترده دانشگاهی در سطوح مورد نیاز وجود دارد یا خیر؟
جستجو برای قهرمانان دانشگاهی. آیا در بین دانشگاهیان و اساتید میتوان اشخاصی را یافت که از رشته غیربازرگانی بوده و دارای انگیزه اضافه نمودن برنامههای کارآفرینی بعنوان یکی از ابعاد متمرکز کار حرفهای خود باشند یا خیر؟
…
آموزش گسترده دانشگاهی کارآفرینی
Entrepreneurship education | آموزش کارآفرینی |
University wide program | برنامه آموزش گسترده دانشگاهی |
Magnet program | برنامه جذبی |
Radiant program | برنامه تابشی |
Transitional program | برنامه انتقالی |
Stakeholders | گروه های ذینفع دانشگاه |
Institutions | موسسات آموزشی، آموزشکدهها |
Financial Institutions | موسسات مالی |
Academic units | واحدهای دانشگاهی |
School of business | آموزشکده بازرگانی |
Consulting courses | دورههای مشاورهای |
Opportunity recognition | شناسایی فرصت |
Product development team | تیم توسعه محصول |
Business majors | رشتههای بازرگانی |
Non business majors | رشتههای غیر بازرگانی |
Alumni | فارغالتحصیلان از یک دانشگاه |
Career | خط مشی |
Conceptual framework | چارچوب مفهومی |
MBA (master of business administration) | فوقلیسانس مدیریت بازرگانی |
UGB (Undergraduate Business) | لیسانس بازرگانی |
ENG (Engineering) | مهندسی |
Graduate | فوق لیسانس |
Undergraduate | لیسانس |
Fund | بودجه |
Administrative infrastructure | زیرساخت مدیریتی |
Research activities | فعالیتهای تحقیقاتی |
Outreach activities | فعالیتهای مربوط به توسعه |
Ranked programs | برنامههای رتبهبندی شده |
Focused programs | برنامههای متمرکز |
Mixed programs | برنامههای ترکیبی |
Collaboration | همکاری |
Positive outcomes | نتایج مثبت |
Aggressive approaches | دیدگاههای تند |
Compendium | خلاصه ، اختصار |
Consortium of entrepreneurship | کنسرسیوم کارآفرینی |
Representative of models | معرف مدلها |
Curriculum | برنامه آموزشی |
Interdisciplinary programs | برنامههای مربوط به رشتههای مختلف علمی |
Major strategy | استراتژی اصلی |
Prerequisite | پیش نیاز |
Marketing | بازاریابی |
Accounting | حسابداری |
Introductory classes | کلاسهای مقدماتی |
Foster entrepreneurial spirit | پرورش روح کارآفرینی |
Dean of university | ریاست یک دانشگاه |
Infuse | برانگیختن، القا |
Steering committee | کمیته راهبردی |
Challenges and benefits | چالشها و مزایا |
Overcoming the challenges | فایق آمدن بر چالشها |
Faculty member | عضو هیئت علمی |
Permanent faculty members | مدیره دانشگاه اعضای دائمی هئیت |
Roundtable meeting | میزگرد |
On a volunteer basis | بر مبنای داوطلبانه |
Enrollment | ثبت نام در یک دوره |
Basic knowledge | دانش پایه |
Donors | اعطا کنندگان، حمایت کنندگان مالی |
Measuring success | برآورد موفقیت |
Considerable momentum | شتاب حرکت قابل ملاحظه |
Goals of an institute | هداف یک موسسه |
U. (University) | دانشگاه |