مقالات ترجمه شده دانشگاهی ایران

لغات هسته ای – اتمی – بخش 14

در این قسمت  لغات هسته ای – اتمی بخش 14 عرضه شده است.

 

لغات هسته ای – اتمی صفحه اصلی – کلیک کنید

خرید لغات هسته ای – اتمی / مجموع لغات در کل رشته ها / لغات بر حسب گروه بندی چند رشته

 

لغات هسته ای - اتمی - ایران ترجمه - irantarjomeh

لغات هسته ای – اتمی بخش 14
Tagged
برچسب­دار
مولکول‌ها شامل اتم‌هایی که با ایزوتوپ‌های دیگر همان عنصر تعویض می‌شوند و امکان استفاده از این مولکول‌ها به عنوان ردیاب فراهم می‌گردد.
Tail End
آمایش نهایی
بازفرابری سوخت مجموعة مراحل به كار رفته در یك طرح معین بازفرابری سوخت، برای آنكه فراورده‌های خالص شده به شكل مطلوب نهایی درآیند.
Tails
پسمان
جداسازی ایزوتوپ‌ها مادة خروجی از یك آبشار كه از ایزوتوپ مطلوب تهی شده است.
Tamper-Proof
غیر قابل دستکاری
پادمان مشكل یا ناممكن ساختن دستكاری غیر قابل كشف.
Tank Reactor
راکتور مخزنی
راكتور ناهمگنی كه در آن، قلب در یك مخزن بسته قرار دارد.
Tearing Instability
ناپایداری پارگی
ناپایداری مگنتو هیدرودینامیكی مقاومتی كه وقتی محدودیت خطوط میدان “منجمد” برداشته می‌شود، رخ می‌دهد؛ به طوری که ماده می‌تواند آزادانه در عرض میدان مغناطیسی حركت كند.یادآوری ـ این ناپایداری از اثراتی همچون لختی محدود الكترون، میدان‌هال و گرادیان‌های فشار یا مقاومت ویژة محدود پلاسما ناشی می‌شود كه در مورد اخیر به ناپایداری مقاومتی (مد پارگی) موسوم است و با گرایش جریان پلاسما به “گسسته شدن” و متراکم شدن به شکل دسته‌ای از تنگش‌های کوچک، مشخص می‌شود. حالت خاص این مد، ناپایداری نقطة خنثی” است كه در آن، خطوط میدان مغناطیسی در نزدیكی یك نقطة خنثی، به علت مقاومت ویژة محدود، “بریده می‌شوند”.
Temperature Coefficient Of Reactivity
ضریب دمای راکتیویته
مشتق جزئی راكتیویته نسبت به دما. یادآوری ـ این دما، می‌تواند دمای یك محل یا جزء مشخص باشد.
Temporary Absorber
جذب­کنندة موقت
جذب‌کنندة نوترونی كه طی یك دورة عملیاتی محدود، مانند دورة به كاراندازی، که راكتیویتة اضافی یا توزیع شار نوترون با حالت عادی متفاوت است، داخل راكتور قرار داده می‌شود؛ معمولاً طی این دوره، اثر جذب‌كنندگی آن تغییر قابل ملاحظه‌ای نمی‌كند.رجوع شود به: Burnable Absorber
Tennis Ball-Seam Coil
سیم­پیچی به شکل درز توپ تنیس
سیم‌پیچ چهار قطبی نواری
Ternary Fission
شکافت سه­گانه
نوعی شكافت هسته‌ای نادر كه در آن، سه پارة شكافت تشكیل می‌شود كه یكی از آنها هسته‌ای سبك است.
Thermal Column
ستون حرارتی
حجم بزرگی از كندكننده در مجاورت یا درون راكتور، به منظور تأمین نوترون‌های حرارتی برای انجام آزمایش‌ها.
Thermal Cross-Section
سطح مقطع حرارتی
سطح مقطع بر همكنش با نوترون‌های حرارتی.رجوع شود به: Effective Thermal Cross-Sectionیادآوری ـ از آنجا كه نوترون‌های حرارتی در وضعیت‌های مختلف، دارای توزیع‌های انرژی متفاوتی هستند (به عنوان مثال، در دماهای مختلف)، اصطلاح مزبور نمی‌تواند دقیق باشد؛ لذا، معمولاً سطح مقطع‌ها برای نوترون‌های با سرعت 2200 متر بر ثانیه بیان می‌شود.
Thermal Diffusion Process
فرایند پخش گرمایی
جداسازی ایزوتوپ‌ها فرایند جداسازی بر اساس این واقعیت كه در گرادیان گرمایی یك شاره، مولكول‌های سنگین عموماً در مناطق سرد تمركز می‌یابند.
Thermal Fission
شکافت حرارتی
شكافتی كه توسط نوترون‌های حرارتی انجام می‌پذیرد.
Thermal Growth
رشد گرمایی
افزایش طول میلة سوخت تحت تأثیر تغییرات پی در پی دما، به عنوان مثال وقتی كه توان راكتور افزایش و كاهش می‌یابد.
Thermal Inelastic Scattering
پراکندگی غیرکشسان حرارتی
پراكندگی غیر كشسانی كه در آن، یك نوترون كند یا ذره‌ای دیگر با یك مولكول یا شبكه، انرژی مبادله می‌كند.
Thermal Neutron
نوترون حرارتی
نوترونی در ترازمندی حرارتی با محیطی كه در آن قرار دارد.
Thermal Power
توان حرارتی
توان متناظر با گرمای خروجی که برای تولید انرژی در یك راكتور در دسترس است.
Thermal Reactor
راکتور حرارتی
راكتوری كه در آن، شكافت عمدتاً به وسیلة نوترون‌های حرارتی ایجاد می‌شود.
Thermal Response
پاسخ حرارتی
آهنگ افزایش دما در راكتوری كه با قدرت اسمی خود كار می‌كند، به شرط آنكه هیچ گرمایی به وسیلة خنك‌سازی از آن برداشت نشود.
Thermal Shield
حفاظ حرارتی
حفاظی كه برای كاهش تولید گرمای حاصل از تابش یونساز در مناطق بیرونی و كاهش انتقال گرما به آن مناطق به كار می‌رود.
Thermal Spike
تیزة گرمایی
آسیب ناشی از تابش منطقه‌ای در یك جامد یا مایع كه در آن، دما در طول مسیر ذرة مستقیم یونساز، به طور موقت افزایش یافته باشد.
Thermal Utilization Factor
فاكتور بهره­گیری حرارتی
نسبت شمار نوترون‌های حرارتی جذب شده در یك نوكلیید قابل شكافت یا در سوخت هسته‌ای، بنا به مورد، به شمار كل نوترون‌های حرارتی جذب شده در یك محیط نامتناهی.
Thermalization
حرارتی شدن
برقراری ترازمندی حرارتی بین نوترون‌ها و محیط‌ اطراف آنها.
Thermoelectric Conversion
تبدیل ترموالکتریک
فرایندی برای تبدیل مستقیم انرژی گرمایی به انرژی الكتریكی توسط ترموكوپل‌هایی كه در دماهای متفاوت نگه داشته شده‌اند.
Thermoionic Conversion
تبدیل گرمایونی
فرایندی برای تبدیل مستقیم انرژی گرمایی به انرژی الكتریكی از طریق گسیل الكترون بین یك كاتد داغ و یك آند سرد.
Thermoluminescence Detector
آشکارساز ترمولومینسانس
نوعی آشكارساز تابش كه با به کارگیری یك محیط ترمولومینسان، در اثر برانگیختگی گرمایی، تابش درخشانی گسیل می‌كند؛ اندازة این تابش، تابع انرژیی است که طی پرتوگیری از تابش یونساز، در آشکارساز ذخیره می‌شود.
Thermoluminescent Dosimeter
دزسنج ترمولومینسانس
دزسنج فردی مبتنی بر آشكارساز ترمولومینسانس.
Thermonuclear Conditions
شرایط گرما­هسته­ای
شرایط لازم برای محصور‌سازی مناسب پلاسمایی با دما و چگالی به قدر كافی بالا، به طوری‌كه مقدار انرژی قابل ملاحظه‌ای از طریق واكنش‌های گداخت آزاد گردد.
Thermonuclear Reaction
واکنش گرما­هسته­ای
واكنش هسته‌ای كه ذرات شركت‌كننده در آن، انرژی جنبشی لازم را از اغتشاش گرمایی به دست می‌آورند.یادآوری ـ این اصطلاح، معمولاً در مورد واكنش گداخت هسته‌ای به كار می‌رود.
Thermonuclear Reactor Blanket
پوشش راکتور گرما­هسته­ای
مجموعة پوشش‌هایی كه پلاسما را در راكتورهای گداخت آینده فرا می‌گیرد.یادآوری ـ پوشش مزبور می‌تواند به شکل ساختاری باشد که در میان آن لیتیوم جریان دارد. این پوشش سه هدف را برآورده می‌کند: تولید تریتیوم از لیتیوم، برداشت گرما و حفاظت از سیم‌پیچ‌های ابررسانای خارجی به وسیلة جذب تابش پلاسما.
Theta Pinch
تنگش تتا
نوعی تنگش پلاسما كه در آن، جریان عبوری از درون پلاسما، سمتی و میدان مغناطیسی، طولی است.
Thimble
لولة جاگذاری
لوله‌ای با انتهای بسته كه برای قراردادن عضوهای كنترل، دستگاه‌های آزمایش یا وسایل اندازه‌گیری در راكتور به كار می‌رود.
Threshold Detector
آشکارساز آستانه
آشكارسازی كه پاسخ آن بر اساس واكنش آستانه است.
Threshold Dose
دز آستانه
كمینه دز جذبی كه اثر معینی ایجاد می‌کند.
Threshold Energy
انرژی آستانه
حد انرژی جنبشی یك ذرة فرودی (در سیستم آزمایشگاهی) كه پایین‌تر از آن، امكان رخ دادن فرایندی مشخص وجود ندارد.
Threshold Reaction
واکنش آستانه
واكنشی هسته‌ای كه تنها وقتی انرژی ذرة فرودی حداقل برابر با انرژی آستانه باشد، رخ می‌دهد.یادآوری ـ این اصطلاح گاهی در مورد واكنش‌هایی به كار می‌رود كه برای آنها، احتمال واكنش در انرژی‌های كمتر از یك مقدار معین، كوچك و در انرژی‌های بیشتر از آن، بزرگ است.
Tie Rod
میلة نگهدارنده
میله‌ای در یك دستة سوخت كه اتصالی ثابت بین صفحة نگهدارندة فوقانی و صفحة نگهدارندة تحتانی فراهم می‌آورد.
Time Constant Range
گسترة ثابت زمانی
گسترة قدرتی که در محدودة آن، کنترل راکتور عمدتاً بر پایة اندازه‌گیری ثابت زمانی راکتور (زمان تناوب راکتور)، و نه اندازه‌گیری قدرت راکتور ، صورت می‌گیرد.
Time Factor
فاکتور زمانی
حفاظت در برابر تابش فاكتور به كار رفته در محاسبة معادل دز، برای منظور كردن اختلاف‌ها در آهنگ دز جذبی و زمان تابش‌دهی، در مورد تابش‌دهی‌هایی كه دز انباشتة یكسانی را به دست می‌دهند.
Time-Of-Flight Method
روش زمان پرواز
روش تجزیه و تحلیل باریكه‌ای تپیده از ذرات بر طبق سرعت آنها که در آن، اندازه‌گیری‌ها از روی زمان سپری شده برای پیمودن مسیری با طول معین به دست می‌آید.
Tissue Equivalent
معادل بافت
بیانگر ماده‌ای كه خواص جذب‌كنندگی و پراكنده‌سازی آن برای یك تابش معین، با خواص مزبور در مورد یك بافت زیست‌شناختی خاص، یكسان است.
TLD
دزسنج ترمولومینسانس (مخفف)
دزسنج فردی مبتنی بر آشكارساز ترمولومینسانس.
Tokamak
توکامک
دستگـاه طراحی شده برای محصورسـازی پلاسمـا در داخل یک محفظة چنبـره‌ای با به کارگیری ترکیبی از دو میدان مغناطیسی: یک میدان مغناطیسی چنبره‌ای اصلی که به وسیلة سیم‌پیچ‌های احاطه‌کنندة محفظه به وجود می‌آید و یک میدان مغناطیسی قطبی ثانوی که از جریان الکتریکی قوی که در طول حلقة پلاسما جاری است، حاصل می‌شود.یادآوری ـ این جریان الکتریکی که برای گرم‌ کردن پلاسما نیز به کار می‌رود، به وسیلة ترانسفورماتوری که سیم‌پیچ ثانویة آن خود پلاسماست، تولید می‌شود. میدان مغناطیسی حاصل، برش ملایمی را ایجاد می‌کند که برای محصورسازی پلاسما ضروری است.
Tokomak
توکومک
دستگـاه طراحی شده برای محصورسـازی پلاسمـا در داخل یک محفظة چنبـره‌ای با به کارگیری ترکیبی از دو میدان مغناطیسی: یک میدان مغناطیسی چنبره‌ای اصلی که به وسیلة سیم‌پیچ‌های احاطه‌کنندة محفظه به وجود می‌آید و یک میدان مغناطیسی قطبی ثانوی که از جریان الکتریکی قوی که در طول حلقة پلاسما جاری است، حاصل می‌شود.یادآوری ـ این جریان الکتریکی که برای گرم‌ کردن پلاسما نیز به کار می‌رود، به وسیلة ترانسفورماتوری که سیم‌پیچ ثانویة آن خود پلاسماست، تولید می‌شود. میدان مغناطیسی حاصل، برش ملایمی را ایجاد می‌کند که برای محصورسازی پلاسما ضروری است.
Tolerance Dose
دز قابل تحمل
حفاظت در برابر تابش بالاترین معادل دز دریافتی طی دورة زمانی معین که توسط کمیتة نظام ایمنی، مجاز شناخته شده باشد با این فرض که احتمال آسیب بدنی یا ژنتیکی محسوسی وجود نداشته باشد.یادآوری ـ سطوح مختلف بیشینه معادل دز مجاز را می‌توان برای گروه‌های مختلف موجود در یک جمعیت تعیین کرد.
Toll Enrichment
غنی­سازی با اخذ هزینه
فرایند غنی‌سازی که در قبال دریافت هزینة خدمات انجام می‌شود.
Top Tie Plate
صفحة نگهدارندة فوقانی
صفحة فوقانی دستة سوخت كه میله‌های نگهدارنده به آن متصل شده‌اند و سایر میله‌های سوخت را هدایت می‌كند.رجوع شود به: Bottom Tie Plate
Toroidal Configuration
آرایش چنبره­ای
Toroidal Magnetic Field
میدان مغناطیسی چنبره­ای
میدانی مغناطیسی كه در هر نقطه از فضا با محیط بزرگتر چنبره در یك آرایش بسته با تقارن محوری، موازی است.
Toroidal Pinch
تنگش چنبره­ای
تنگش پلاسما در یك آرایش بسته.
Total Atomic Stopping Power
قدرت توقف اتمی کل
توان ایستانندگی خطی كل تقسیم بر شمار اتم‌ها در واحد حجم محیط.
Total Cross-Section
سطح مقطع کل
مجموع سطح مقطع‌های كلیة برهمكنش‌های جداگانه بین تابش فرودی و هدفی معین.
Total Ionization
یونش کل
شمار كل جفت یون‌های تولید شده از هر طریق به وسیلة ذرة مستقیم یونساز.
Total Linear Stopping Power
قدرت توقف خطی کل
میانگین اتلاف به ازای هر ذره (از طریق برخورد و تابش) برای ذرات باردار با انرژی مشخص در پیمایش محیط و در امتداد عنصر به قدر كافی كوچك از مسیر، تقسیم بر طول آن عنصر.
Total Mass Stopping Power
قدرت توقف جرمی کل
توان ایستانندگی خطی كل تقسیم برچگالی محیط.
Tracer
ردیاب
مادة قابل تشخیص به وسیلة خاصیتی متمایز‌كننده كه به مقدار كم با مادة دیگری مخلوط یا با آن همراه می‌شود تا امكان تعیین توزیع یا مكان مادة دوم را فراهم آورد.
Track Detector
آشکارساز ردپا
نوعی آشكارساز تابش كه در آن، تابش، ردپای ذرات را ایجاد میكند.
Training Reactor
راکتور آموزشی
راكتوری كه عمدتاً برای آموزش كار با راكتور و فراگیری عملکرد راكتور است.
Transfer Function
تابع انتقال
راكتور عبارتی ریاضی كه پاسخ پارامتر مشخصی از راكتور (مانند قدرت) را به تغییری در راكتیویته به دست می‌دهد.
Transient Equilibrium
ترازمندی گذرا
ترازمندی پرتوزا، غیر از ترازمندی دیرپا.
Transition Boiling
جوش گذار
كاهش ناگهانی در برداشت گرمای تولید شده در یك مجتمع سوخت، به واسطة تغییر موضعی در مد جوشیدن خنك‌كننده.
Transit-Time Heating
گرم­سازی زمانِ گذر
گرم‌سازی پلاسمای با چگالی پایین و به قدر كافی داغ، از طریق دمش مغناطیسی در بسامدی بسیار بالاتر از بسامد برخورد، لیكن در حدود بسامد گذر ذرات از ناحیه‌ای كه در آن دمش مغناطیسی صورت گرفته است.
Transit-Time Magnetic Pumping
دمش مغناطیسی زمانِ گذر
گرم‌سازی پلاسمای با چگالی پایین و به قدر كافی داغ، از طریق دمش مغناطیسی در بسامدی بسیار بالاتر از بسامد برخورد، لیكن در حدود بسامد گذر ذرات از ناحیه‌ای كه در آن دمش مغناطیسی صورت گرفته است.
Transport Cross-Section
سطح مقطع ترابرد
اختلاف بین سطح مقطع كل و حاصل‌ضرب سطح مقطع پراكندگی در میانگین كسینوس زاویة پراكندگی در سیستم آزمایشگاهی.رجوع شود به: Transport Mean Free Path
Transport Equation
معادلة ترابرد
معادله‌ای خطی، شبیه به معادلة بولتزمن در نظریة جنبشی گازها، كه در نظریة ترابرد برای مشخص كردن بستگی فضایی و زمانی چگالی ‌ شار ذرات دیفرانسیلی به كار می‌رود.
Transport Index
شاخص ترابرد
مقدار بیشینة آهنگ معادل دز در فاصلة یك متری از سطح بسته‌ای كه قرار است حمل شود.یادآوری ـ شاخص‌های ترابرد ویژه، مبتنی بر احتمال خطر بحرانی شدن مواد شكافا هستند.
Transport Mean Free Path
پویش آزاد میانگین ترابرد
معكوس سطح مقطع ترابرد ماكروسكوپی.
Transport Theory
نظریة ترابرد
فناوری راكتور نظریه‌ای برای تفسیر مهاجرت نوترون یا پرتو گاما در یك محیط، براساس معادلة ترابرد خطی بولتزمن.
Trapped Particle Instability
ناپایداری ذرات به تله افتاده
ماكروناپایداری الكترواستاتیكی موجود در یك آرایش چنبره‌ای در نتیجة ناپایداری فلوتی ناشی از به تله افتادن ذرات بین نواحی با میدان‌های مغناطیسی قوی (آینه‌های مغناطیسی).
Treatment Cone
مخروط درمان
وسیله‌ای مكانیكی یا نوری، عموماً قابل برداشتن، که در پرتودرمانی برای مشخص كردن محدودة ناحیه‌ای كه باید پرتو ببیند و احتمالاً برای ایجاد فاصله نسبت به چشمه به كار می‌رود.
Trip
خاموشی سریع
راكتور كاهش سریع قدرت راكتور.یادآوری ـ این كاهش ممكن است عمدی یا در نتیجة به كار‌اندازی مدار ایمنی باشد.
Triton
تریتون
هستة ایزوتوپ هیدروژن با عدد جرمی 3، تریتیوم.
TTMP
دمش مغناطیسی زمانِ گذر (مخفف)
گرم‌سازی پلاسمای با چگالی پایین و به قدر كافی داغ، از طریق دمش مغناطیسی در بسامدی بسیار بالاتر از بسامد برخورد، لیكن در حدود بسامد گذر ذرات از ناحیه‌ای كه در آن دمش مغناطیسی صورت گرفته است.
Turbulent Heating
گرم­سازی تلاطمی
مد گرم‌سازی پلاسما كه در آن، حركت منظم ذراتی كه از چشمه‌های خارجی حاصل شده اند، از طریق برانگیختن میكروناپایداری‌ها، به حركت نامنظم تبدیل می‌شود.
Turnaround Time
زمان برگشت
بازفرابری سوخت مدت زمان خاموشی یك كارخانة بازفرابری، به منظور تمیزكاری و آماده‌سازی در فاصلة بین بهره‌برداری‌های مختلف.
Two-Group Theory
نظریه دوگروهی
ساده‌ترین حالت نظریة چندگروهی كه در آن، نوترون‌ها در دو گروه انرژی قرار می‌گیرند.
Two-Stream Instability
ناپایداری دوجریانی
نوعی ناپایداری كه وقتی توزیع سرعت پلاسما دو قلة كاملاً مجزا دارد، به وجود می‌آید.مثال ـ جریانی از الکترون‌های پرانرژی، در گذر از پلاسمای سرد موجب برانگیختگی امواج یونی می‌شود که میزان آن، به بهای اتلاف انرژی جنبشی الکترون‌ها، به سرعت افزایش می‌یابد.
Tying Down Of The Lines Of Force
محدود شدن خطوط نیرو
اثری که وقتی خطوط میدان مغناطیسی در یک پلاسما، دیواره رسانا را قطع کند، رخ می‌دهد.یادآوری ـ از آنجا که خطوط میدان نمی‌توانند به سرعت در جامد رسانا حرکت کنند، بدین گونه پلاسما می‌تواند در مقابل ناپایداری تبادلی، پایدار گردد.

 

لغات هسته ای – اتمی بخش 14
Irantarjomeh
لطفا به جای کپی مقالات با خرید آنها به قیمتی بسیار متناسب مشخص شده ما را در ارانه هر چه بیشتر مقالات و مضامین ترجمه شده علمی و بهبود محتویات سایت ایران ترجمه یاری دهید.