در این قسمت لغات منسوجات بخش 12 عرضه شده است.
لغات منسوجات صفحه اصلی – کلیک کنید
خرید لغات منسوجات / مجموع لغات در کل رشته ها / لغات بر حسب گروه بندی چند رشته
لغات منسوجات بخش 12
رنگ روشن | pale/ bright/poor colour |
رنگ تیره | deep/dull/heavy colour |
رنگزا | dye/dye stuff |
ترکیبات رنگی-مواد رنگی | colorants |
پیگمنت | pigment |
رنگرزی | dyeing, coloration |
درصد رنگزای به کار رفته | dyeing depth% |
درصد نسبت به وزن کالا | % (o.w.f) |
حساسیت رنگی | sensitivity |
حمام رنگ | dye bath |
رنگ از نظر فیزیکی | colour, color |
تثبیت رنگ | fixing |
زمینه (کالا) | substrate |
نمونه | sample, specimen |
استاندارد | standard |
حد تلورانس | tolerance |
عمق های استاندارد | standard depths |
رنگ همانندی | color matching |
متاماریزم-همانندی شرطی | matamaric match, color flare, metamarism |
درصد برداشت رنگ-درصد رمق کشی | take up% |
درخشندگی | brilliancy, luminous |
جلا | gloss, sheen |
کدر-مات | dull |
شفاف | transparent |
نیمه شفاف | translucent |
پشت پوش | opaque |
رنگساز-کروموفر | chromophore |
رنگدانه | dyestuff |
رنگ | color |
فام | hue |
شید | shade |
تستها ی استاندارد | standard tests |
مقاومت | fast |
ثبات | fastness |
ثبات نوری | light fastness |
ثبات شستشویی | washing fastness |
ثبات در برابر آب | water fastness |
ثبات در برابر آب دریا | sea fastness |
ثبات در برابر ازن | ozone fastness |
ثبات دربرابر عرق بدن | perspiration fastness |
ثبات در برابر تصعید | sublimation fastness |
ثبات در برابر سایش | rubbing fastness |
ثبات در برابر آب گرم | hot water fastness |
ثبات در برابر گازهای سوختنی | gas fume fastness |
ثبات در برابر حرارت خشک | dry heat fastness |
ثبات در برابر مهاجرت حرارتی | thermo-migration fastness |
ثبات در یزایز گلازهای اتمسفری | atmospheric gases fastness |
تغییر رنگ پس از عملیات | alteration |
تغییر رنگ پس از عملیات | colour change |
اثر لکه گذاری بر روی لیف همجنس یا غیر هم جنس | staining |
امکان برداشت و احیای رنگزا | dischargeability |
لامپ زنون | xenon arc lamp |
از نظر کاربردی | applicability |
سازگاری رنگها در تزکیب | compatibilities |
امکان دوباره تولید فام مشخص | reproducibility |
کارت رنگی، بروشور رنگی | shade card |
شیدهای رنگی | colour shades |
پوشش رنگی | covering |
رنگیار- عوامل موثر در شدت رنگ | auxochrome |
مولکول رنگزا بدون رنگیار | chromogen |
باتوکرومی | bathochromic |
هیپسو کرومی | hypso chromic |
هایپر کرومی | hyper chromic |
هیپو کرومی | hypo chromic |
سالواتو کرومی (قطبیت حلال که رنگزا در آن قرا دارد تغییر کند و رنگ تغییر کن( | salvato chromic |
هالو کرومی | halo chromic |
رنگ پریدگی | fading |
رنگ پریدگی در اثر نور موقت | phototropic |
رنگ پریدگی در اثر تابش شدید نور | photo-chromism |
نور مصنوعی | artificial light |
تنگستن | tungsten |
ثبات در برابر کربونیزه کردن | carbonising fastness |
ثبات در برابر کلرینه کردن | chloration fastness |
ثبات در برابر میلینگ | milling fastness |
ثبات در برابر محلولهای سفیدگری | peroxide bleaching fastness |
مقاوم در برابر تکمیل براقیت در محیط اسیدی در 80 درجه | potting |
ثبات در برابر اکسید گوگردی | stoving |
فام، ته رنگ | hue |
ارزش – مقدار ارزشی – شدت روشنی یا تیرگی رنگ | value |
شفافیت – درخشش – درخشندگی | brightness |
خلوص رنگ – فام | Chroma |
اشباع | saturation |
سرعت رنگرزی | dyeing rate |
محدوده حرارتی | temperature range |
یکنواختی، مهاجرت | leveling |
برداشت رنگی | build up |
بی رنگ | colorless |
حلالیت | solubility |
شماره کالر ایندکس | C.I.NO |
کالر ایندکس | color index |
سیکل سایش | Abrasion cycle |
مقاومت سایشی | Abrasion resistance |
جاذب رطوبت | Absorbent |
لیف اکریلیک | Acrylic fiber |
حباب هوا | Air bubble |
قابلیت عبور هوا | Air permeability |
هم گیری در نقاط تقاطع | Bedding at crossing points |
ملحفه | Bed sheet |
نیروی خمشی | Bending force |
گشتاور خمشی | Bending moment |
پس ماند خمشی | Bending hysteresis |
خمش بدون شکستگی | Bending without sharps |
اریب | Bias |
نخ دو جزیی | Bicomponent yarn |
بوبین | Bobbin |
شکنندگی | Brittleness |
کپ کردن | Buckling |
کپ کردن بدلیل نیروی فشاری | Buckling due to in-plain compression load |
کپ کردن بدلیل نیروی برشی | Buckling due to shearing load |
کپ کردن بدلیل نیروی کشش | Buckling due to tensile load |
فرشهای کفی– قالیچه یا فرشی که فقط قسمتی از کف را بپوشاند ( مثلا چون بقیه کف از چوب یا مرمر است) | Area rugs |
پود کمکی – پود کاذب در بافت لوپ | Auxiliary weft |
سبک بافندگی آکس مینسترکه در قرن هجدهم در آکس مینستر انگلیس به وجود آمد. در این روش ریشه های نخ خاب را به طور جداگانه از روی ماسوره برداشته و در فرش قرار می دهند | Axminster |
بیتر – زننده – کتک زن تکمیل | Beater |
چله شل باف – چله بافت | Binding warp |
خطوط محو در نقشه | Blurred contour |
فرش های حاشیه دار | Boarded carpet |
فرش بدنه – فرش هاش طرح دار یا ساده با پهنای برابر یا کمتر از 150 سانتیمتر | Body carpet |
طره قالی – حاشیه نقشه | Border |
خطوط حاشیه طرح | Border line |
فرش قیطانی – کفپوش های دورویه ای که خاب ندارند و از به هم دوختن قیطان و ریسمان به وجود می آیند. | Braided carpet |
فرش برادلوم – فرش عریض – عموما به فرشهایی اطلاق می شود که عرض آنها از 12 فوت بیشتر باشد. اصطلاح برادلوم به بافت خاصی تعلق ندارد و فقط مربوط به عرض است | Broadloom carpet |
نقشه شکسته – شکسته شدن نقشه بافت بعلت اشتباه بافنده یا خرابی کارت نقشه | Broken pattern |
پود شکسته – کمبود قسمتی از پودکامل و اصلاح نشدن آن توسط بافنده | Broken pick |
برس زنی | Brushing |
قالی بروکسل – فرش خاب حلقه ای از جنس نخ های پشمی یا فاستونی که در ماشینهای مجهز به ژاکارد بافته می شود . این فرش را بر اساس تعداد رنگ ( سه رنگ ، چهار رنگ ، … تا شش رنگ) می شناسند. بعضی ها نام Body Brussels به آن داده اند | Brussels carpet |
بغ کردن – موجدار شدن – فرشی که به خاطر موج دار بودن نمی توان روی زمین پهن کرد. | Buckling |
کوبیدن دفتین – اشكالی در دستگاه های بافندگی تاری پودی | Bumping |
تراکم فرش – تراکم پودی فرش | Carpet density |
ماشین بافندگی فرش | Carpet loom |
رول فرش – طاقه فرش | Carpet roll |
قطعه فرش – عموما به فرش های مربعی شکل گفته می شود که اندازه آنها 18در 18 اینچ است و از فرش های عریض برش داده می شوند | Carpet tile |
رویه فرش | Carpet surface |
فرش سایه نما | Carpet with shadow effect |
ریل تیغ | Carriage rail |
کنده کاری – برجسته زنی | Carving |
چله شل باف | Chain warp |
نامی که اشتباها به فرشهای شنیل داده اند | Chenille Axminster |
فرش شنیل – نوعی فرش ماشینی لوکس و گران قیمت که برای خاب از نخ شنیل وبرای تار از پنبه اسفاده می کنند. تعداد رنگ آن نامحدود است . به خاطر نحوه تغذیه نخ های رنگ به دستگاه که شبیه آکس مینستر است ، بعضی ها به اشتباه شنیل آکس مینستر گویند. | Chenille carpet |
گیرکردن نخ به نخ مجاور یا چیز دیگری | Clinging |
قسمت پیچش | Cloth take-down |
فرش ضخیم – فرش با خاب زیاد | Coarse rug |
تارعنکبوتی – حالت شدیدتر پرزدهی فرش که الیاف آزاد سطح فرش به هم چسبیده و تشکیل تارعنکبوتی می دهند. | Cob webbing |
تعداد رنگ ماشین بافندگی | Color frame |
کمبر برد – صفحه سوراخدار بالای میل میلکهای ژاکارد که هارنیش از آنها عبور می کند | Comber board |
فرشهایی که به خاطر تولید کمتر الکتریسیته ساکن در زیر یا محیط اطراف کامپیوترها استفاده می شوند. | Computer grade carpet |
بوبین – دوک – بسته نخ | Cone |
فرش سفارشی | Contract carpet |
کچلی – قسمتی از فرش که ارتفاع خاب کمتری دارد | Contracted cloth |
کچلی خاب | Contraction |
کوپس پیچی | Cop winding |
سبک کرینت (آکس مینستر) که نقشه در پشت فرش دیده نمی شود. | Corinthian |
رج | Course |
کرابتری – کمپانی بزرگ سازنده ماشین های آکس مینستر | Crabtree |
میل لنگ | Crank shaft |
قفسه – محلی که بوبین های نخ را در آنجا قرار داده و نخ ها را از روی آنها باز می کنند | Creel |
پرکردن بوبین های خالی قفسه با بوبین های پر | Creeling |
حالت تک ضربه | Creep operation |
سرعت تک ضربه | Creep speed |
روکارگیری قالی | Cropping |
سطح مقطع | Cross section |
چپ راست گیری چله | Crossing |
انقطه همسطحی وردها | Crossing point |
نقطه همسطحی دهنه ژاکارد – دهنه كار متقاطع | Cross shed position |
نمدی شدن – حالتی که ضخامت فرش براثر نیروهای دینامیکی یا استاتیکی کاهش می یابد. | Crushing |
غلتک کشش آهار | Dancing roller |
کارگر روزمزد | Day laborer |
روزمزدی | Day work |
خاب مرده – خاب ساكن | Dead pile |
نقطه مرگ | Dead point |
قالی تزئینی | Decorative rug |
غلتک راهنما | Deflecting roll |
تراکم – تراکم تاری یا پودی | Density |
چله پیچی مستقیم | Direct beaming |
نام دیگر ماشین های بافندگی Face-to-Face | Double cloth loom |
حلقه دوبل | Double loop |
عیب دوپودی ( دو پود در یک دهانه قرار می گیرند) | Double pick |
گره دوبل – نقاطی از نقشه که در آنها دو نخ خاب بافت می روند | Double pile |
گره دوبل – نقاطی از نقشه که در آنها دو نخ خاب بافت می روند | Double point |
پود کاذب – پود فرعی | Dummy weft |
حاشیه دوزی | Edging |
تراز کردن هارنیش ها | Edging blade |
نصب ماشین آلات | Erection |
فرش ESD – فرش هایی که ولتاژ الکتریسیته ساکن آنها کمتر از 200 ولت است و برای محیط های الکتریکی مناسب هستند. این فرش ها را با چسب های رسانا به زمین متصل می کنند | ESD (Electrostatic Discharge) carpet |
فرش رویه به رویه – فرش به هم چسبیده – فرش رودر رو | Face to face carpet |
کم رنگی – کاهش تدریجی رنگ فرش براثر نور طبیعی و مصنوعی یا گازهای مخرب | Fading |
لبه کار – لبه فرش در امتداد دفتین | Fell |
نمدی شدن – تغییر حالت سطح فرش به خاطر فشرده شدن الیاف خاب | Felting |
دندانه تیغ شیرینگ | File cut |
رشته رشته شدن – فیلامنتی شدن – رشته های شکسته ای که از بدن نخ بیرون می آیند | Fillamentation |
ترمز نخ پود | Filling brake |
جمع شدگی پود (بافندگی) | Filling contraction |
نخ شناور – نخ نبافت | Float |
خاب مرده شناور | Floating dead pile |
شناور – حالتی که خاب مرده در داخل فرش به صورت شناورحرکت می کند | Floating |
نقشه برجسته – روشی برای تولید فرشهای نقشه برجسته | Flocking |
فرشی که در آن نقش شاخ و برگ و گل و بوته باشد | Floral |
پرز – موها و الیاف نرم و کوتاه – کرک | Fluff |
پرزدهی – پرزهای روی فرش که از مرحله تولید باقی مانده اند اما پس از استفاده یا تمیز کردن محصول از بین می روند | Fluffing |
نخ چند لا | Folded yarn |
پاخوردگی – تعداد راه رفتن شخص در یک محل مشخص را گویند. این پارامتر به چهار دسته تقسیم می شود: 1) سبک : کمتر از 100 بار در روز 2) متوسط : 100 بار تا 1000 بار در روز 3) سنگین : 1000 تا 10000 بار در روز 4) فوق العاده سنگین : بیش از 10 هزار بار در روز | Foot traffic unit |
دستگاه – ماشین – وسیله – ورد – رنگ | Frame |
نخ فریز – نخ هایی با تاب بالا که به ظاهر فرش حالت برآمدگی یا بوکله می دهند. | Friese yarn |
ریشه | Fringe |
ریشه دوزی | Fringing |
پرزدهی – سطح پرزدار فرش که به واسطه بیرون زدن الیاف بر اثر سایش به وجود می آید | Fuzzing |
درجه بندی | Grading |
چبرزنت – کرباسی | Grey cloth |
سنگ تیغ | Grind stone |
فرش موئی – فرشی که از الیاف حیوانی نظیر بز و اسب و سایر حیوانات رمه بجز گوسفند بافته می شود | Hair carpet |
موئی شدن – پرزدهی سطح فرش که با برس و مکش خارج نمی شود. | Hairiness |
افرش ضد سایش | Hard weaving carpet |
ورد – ریسمان ژاکارد – هارنیش | Harness |
زاویه هارنیش – زاویه ورود نخهای هارنیش به ماشین بافندگی | Harness angel |
زمان بسته شدن دهانه نخ های خاب | Harness crossing time |
نقشه هارنیش کشی | Harness draft |
میل میلک | headle |
ورد | Heald frame |
تثبیت تاب نخ با حرارت یا تثبیت حرارتی | Heat setting |
کنف – لیف ساقه ای شاهدانه | Hemp |
فرش مخلوط – فرشی که در آن از دو یا چند نوع نخ استفاده شده است. | Hybrid carpet |
فرش پرز بلند | High pile carpet |
عملیات تیزکردن تیغ شیرینگ | Honing |
قلاب | Hook |
نقشه هارنیش کشی | Hooking plan |
فرش مسافرخانه ای | Hospitality carpet |
منسوجات خانگی | House hold Textiles |
سرعت تک ضربه | Inching speed |
اینکورپوریتد – حالتی که خاب مرده به داخل فرش می رود | Incorporated |
خاب مرده اینکورپوریتد | Incorporated dead pile |
فرورفتگی روی فرش بر اثر فشار وسایل سنگین مثل مبل | Indentation |
کیفیت هوا که توسط ساکنین محیط دربسته تنفس می شود. | Indoor air quality (IAQ) |
دورنگی – خطوط باریکی که حاصل از اختلاف شید یک رنگ مشابه در فرش می باشند. عیب دورنگی می تواند براثر اختلاف تاب دو نخ مشابه به وجود آید. | Jaspe |
برش J – برش نامناسب نخ خاب که به خاطر عدم تنظیم تیغ یا کشش نایکنواخت بوبین نخ می باشد | J Cut |
بند تیغ | Knife rope |
برچسب زنی | Labeling |
تیغه تخت (شیرینگ) – چاقوئی (کاشان) | Ledger blade |
طول باف | Length wise |
تغذیه تار به ماشین بافندگی | Let off |
اتراز کردن هارنیش ها | Leveling |
بازوی ورد | Lifting lever |
قل زدگی – لوپ پشت فرش | Loop in backside |
1- زیرتلفنی 2- زیرپائی (اتومبیل) 3- زیرظرفی 4- پادری | Mat |
ترنج وسط قالی | Medallion |
رفوگری | Mending |
حالت قرینه که هنگام بافتن نوشته یا متن به وجود می آید | Mirror effect |
قرینه بافی | Mirror woven |
طراحی اشتباه – نخ کشی اشتباه | Misdraw |
خطوط درهم | Mixed contour |
فرش با نقشه برجسته | Multi-level surface carpet |
حالتی که نقشه در پشت فرش دیده نمی شود | Not through to the back |
چکشی – بازکننده سر گریپر | Opener |
فرش دستباف شرقی – فرش اصیل | Oriental carpet |
فرش محوطه – نوعی فرش که طوری طراحی می گردد که نسبت به رطوبت ، دمای بالا و اشعه ماورابنفش مقاوم باشد | Outdoor carpet |
ریشه دوزی | Overlocking |
کیفیت حسی – تعیین کیفیت فرش با لمس کردن، نگاه کردن . غالب مصرف کنندگان این عبارت را با کیفیت واقعی فرش اشتباه می گیرند | Perceived quality |
متراژ بافی | Piece length |
کارمزد بافی | Piece working |
ضخامت خاب که با کسر ضخامت برزنت از ضخامت کلی فرش به دست می آید. | Pile thickness |
پرزدهی – پفکی شدن و ریزش : حالتی که الیاف به صورت گلوله درآمده و روی سطح فرش قرار می گیرند. این الیاف با برس و مکش خارج می شوند | Pilling |
رول کن فرش | Plaiter |
پودکش (بافت لوپ) | Pull-out device |
رادیو – پارامتری که رابطه بین رج های خاب و تعداد خطوط افقی نقشه فرش را نشان می دهد | Radio |
فرش خانگی – فرش های ارزان قیمت که در خانه های پیش ساخته و هتل های کم خرج استفاده می شوند | Residential carpet |
برگشت پذیری فرش – توانایی خاب فرش برای بازگشت به حالت اولیه پس از واردکردن فشار یا عبور و مرور | Resilience |
حرکت عکس | Reverse motion |
قالی با گل ابریشم | Rug with silk accent |
سرطاقه بین رول – سرطاقه فرش (تکمیل) – محل اتصال دو طاقه فرش به یکدیگر | Seams |
چله پیچی بخشی | Sectional warping |
مقطع گیری از الیاف | Sectioning |
دستگاه حاشیه بافی – بچه ژاکارد | Selvedge device |
پیچش ضایعات حاشیه | Selvedge take-up |
حاشیه دوزی کناره های فرش | Serging |
سایه دار شدن – حالت سایه روشن سطح فرش که براثر تغییر جهت خاب دیده می شود . با وجود این که انعکاس نور متفاوت است اما با دورنگی فرق دارد. | Shading |
فرش سایه نما | Shadow effected carpet |
قالی پرز بلند | Shaggy rug |
تراش دادن پرز های فرش – ماشین تراش پرز – دستگاه شیرینگ | Shearing |
سیسال – نوعی کفپوش ماشینی شبیه گلیم که تعداد رنگ در آن محدود بوده و بیشتر از رنگهای طبیعی مثل قهوه ای، مشکی و سفید استفاده می شود. | Sisal |
آهارزنی | Sizing |
چله شل باف | Slack warp |
دفتین | Slay |
رودگی – روده شدن پود | Sluff off |
غلتک سوزنی | Spike roll |
ببالا آمدگی خاب – نوک زدن خاب- حالتی که ریشه های خاب از سطح فرش بیرون می زنند | Sprouting |
چله سفت باف | Stuffer warp |
زیردست | Surface touch |
بافت متقارن | Symmetric weave |
پیچش فرش – عمل پیش کشیدن و پیچیدن تدریجی فرش بافته شده در ماشین بافندگی | Taking up |
پیچش فرش – عمل پیچش فرش بافته شده بر روی غلتک های رول کن | Taking down |
به هم گیر کردن نخ – گوریده شدن نخ یا الیاف | Tangle |
حالتی که نقشه فرش از پشت آن قابل رویت است | Through to the back |
زه کشی – هارنیش کشی | Tie up |
طراحی فرش با استفاده از شیدهای مختلف یک رنگ | Tone on tone |
اصطلاحی که در بریتانیا برای فرش های مخملی با خاب یک شانزدهم اینچ به کار می برند | Tournay carpet |
برش نامرتب – حالتی که به واسطه کندی تیغ ، سطح فرش نخ نما می شود. | Uneven cut |
سرتاسری | Wall to wall |
عرض باف | Weft wise |
نخ به هم تابیده شده از چند نخ چندلا | Cable yarn |
پارچه مناسب برای پوشاک | Cloth |
پوشاک | Clothing |
راحتی | Comfort |
انطباق پذیری | Conformability |
جمع شدگی | Contraction |
تاب حقیقی (معمولی) | Conventional twist |
نخ مغزی | Core yarn |
پنبه | Cotton |
غوزه پنبه | Cotton pod or cotton boll |
بوته پنبه | Cotton shrub |
فاکتور پوشانندگی | Cover Factor |
تجعد | Crimp |
فرهنگ | Culture |
لوله ای | Curling |
ثبات ابعادی | Dimension stability |
سیستم نمره گذاری مستقیم | Direct system |
خمش در دو جهت | Double curvature |
آویزش | Drape |
آویزش پذیری | Drapability |
لباس | Dress |
شستشوی راحت | Easy wash |
لبه تیغه | Edge crimp |
کشسان | Elastic |
خاصیت کشسانی | Elastic property |
آرنج کت | Elbow |
الکتریسیته ساکن | Electrostatic |
ازدیاد طول تا پارگی | Elongation |
مورد مصرف | End use |
درگیری | Entanglement |
پارچه | Fabric |
رفتار پارچه | Fabric behavior |
قابلیت فشردگی پارچه | Fabric compressibility |
ساختمان پارچه | Fabric construction |
تغییر شکل پارچه | Fabric deformation |
هندسه پارچه | Fabric geometry |
خصوصیت های پارچه | Fabric properties |
تاب مجازی | False twist |
روش اندازه گیری “فست” | FAST |
لیف | Fiber |
توازی الیاف | Fiber alignment |
انسجام الیاف | Fiber compactness |
نمودار طول_فراوانی | Fiber frequency diagram |
سرخوردن الیاف | Fiber slippage |
نخ یکسره | Filament yarn |
ظرافت | Fineness |
ماشین های تکمیل | Finishing machinery |
انعطاف پذیری | Flexibility |
نخ چندلای به هم تابیده شده | Folded yarn |
شکل پذیری | Formability |
لباس (از نوع پشمی) | Garment |
لیف شیشه | Glass fiber |
پرزینگی | Hairiness |
زبر و زبری | Harsh |
نخ حجیم | High bulk yarn |
آب دوست | Hydrophile |
آب گریز | Hydrophobe |
سیستم نمره گذاری غیرمستقیم | Indirect system |
نخ صنعتی | Industrial yarn |
مدول اولیه | Initial modulus |
ازدیاد طول آنی | Instantaneous elastic deflection |
برگشت آنی | Instantaneous elastic recovery |
عایق بندی | Insulation |
در هم روی، بافته شدن، متقاطع | Interlacing |