در این قسمت لغات زمین شناسی – جغرافی بخش 4 عرضه شده است.
لغات زمین شناسی – جغرافی صفحه اصلی – کلیک کنید
خرید لغات زمین شناسی – جغرافی / مجموع لغات در کل رشته ها / لغات بر حسب گروه بندی چند رشته
لغات زمین شناسی – جغرافی بخش 4
شهرهای جهانی- شهرهای جهانی از تبدیل شهرها به پویاشهر و تبدیل آنها به مادرشهر و تبدیل مادرشهرها به پویا مادرشهرهای چند مركزی به وجود می آیند | ecumenopolis |
الکترولیت جسم مرکبی که به حالت محلول یا مذاب هادی جریان برق است و بر اثر عبور جریان الکتریسیته تجزیه می شود مانند انواع اسیدها، بازها و املاح موجود در آب | Electrolyte |
امواج الکترو مغناطیسی امواج حاصله از تغییر شدت میدانهای الکتریکی و مغناطیسی | Electromagnetic waves |
ناهمواریهای زمین | Elevation and relief |
دلتا، قطعه زمینی آبرفتی و بادبزنی شکل که در دهانه رودخانه متصل به دریا تشکیل می شود. | Delta |
مهاجر شخصی که زادگاه و میهن اصلی خویش را ترک گفته و در سرزمین دیگری سکنی گزیده باشد. | Emigrant |
مهاجرت حرکت و جابجایی مردم اعم از داخلی (درون کشور) یا خارجی ( به کشور دیگر) را مهاجرت می گویند. | Emigration |
سرزمین محاط، برون بوم، سرزمینی که تماما\” در داخل اراضی کشور دیگر قراردارد. | enclave |
محیط زیست، فضایی که در برگیرنده کلیه شرایط اقلیمی است که تمامی موجودات در آن زندگی می کنند و شامل مجموعه ای از روابط بین آنها می شود. | environment |
محیط گرایی- یك جنبش اجتماعی كه از نظر سیاسی در دهۀ 1975میلادی درآمریكا چیره گشت. | Environmentalism |
ائوسن- نخستین دوره از دوران نوزیوی(كاینوزوئیك) یا دوران سوم زمین شناسی مربوط به 40تا70 میلیون سال پیش | Eocene |
خشکی زایی نیروهای سازنده قاره ها که باعث حرکات شعاعی یا قائم گردیده و در نتیجه موجبات فرورفتن یا برآمدن پوسته زمین گردند. | Epeirogenesis |
مرکز زمین لرزه نقطه ای از سطح زمین که بطور قائم دربالای کانون زمین لرزه قرار گرفته باشد . | Epicenter |
همه گیر بیماری که یکباره و بطور ناگهانی شیوع یابد و به سرعت همه گیر شود و پس از مدت زمان معینی محدود و نابود گردد . | Epidemic |
خط استوا- خطی كه كره زمین را به دو نیمكره شمالی و جنوبی تقسیم می كند | Equator |
آب و هوای استوایی- آب و هوای بخشی از كره زمین واقع در حدفاصل 10 درجه عرض شمالی تا 10 درجه عرض جنوبی. گرما و رطوبت زیاد از ویژگی های این نوع آب و هوا است | Equatorial climate |
جنگلهای استوایی در حد فاصل 7 درجه عرض شمالی و جنوبی واقع شده و بدلیل گرما و رطوبت همواره سرسبز و انبوه بوده و اغلب دارای ارتفاع قابل توجهی هستند. از انواع آن آبنوس، ماهون و آهن را میتوان نام برد. جنگلهای آمازون، گینه و کنگو از این نوع هستند. | Equatorial rain forests |
تجهیز، ایجاد ظرفیتهای تولیدی و زیربنایی با توجه به الزامات توسعه در هر منطقه. | equipped |
دوران هر یک از بزرگترین تقسیمات زمانی زمین شناسی. | Era |
فرسایش، سایش زمین بوسیله عوامل طبیعی مختلف: خورشید، باد، باران، یخبندان، آبهای جاری، یخ متحرک و دریا، حرارت خورشید باعث می شود که سنگها منبسط شوند ترک بردارند و بشکنند باد قطعات سست جدا از هم را حمل کرده و همراه با شن به سایش سنگها کمک می کند باران خاک را سست کرده و نقل مکان می دهد | Erosion |
راندگی فرسایشی ،اگر قسمت بالایی گسل در سطح زمین ظاهر شود و بر روی سطح فرسایش یافته رانده شود، گسل را راندگی فرسایشی می نامند | Erosion thrust |
سنگهای سرگردان- قطعه سنگهای بزرگی كه بوسیله یخچال حمل شده و در گوشه و كنار پراكنده شده باشند | Erratic blocks |
تنده- دیوار شیب داری كه بر اثر فرسایش و یا گسیختگی و شكست یك چینه سنگی پدید آمده باشد | Escarpment |
تخمین زدن | Estimate |
خلیج مصبی | estuary |
تالاب- دریاچه كم عمق كه بویژه در یك شنزار یا در میان شن های ساحلی بوجود آمده باشد | Etang |
نژادشناسی دانشی که به بررسی منشاء، پراکندگی و ویژگی های متمایز نژادها و فرهنگ اقوام بدوی می پردازد . | Ethnology |
رشته ای که رابطه انسان و محیط را از نظر فضایی بررسی میکند | ethology |
اوراسیا- نامی كه از دوكلمه اروپا و آسیا گرفته شده و به دو قاره مزبورعنوان یك قاره داده شده است | Eurasia |
اروپا- یكی از قاره های زمین واقع در نیمكرۀ خاوری كه حدود 10،400،013 كیلومتر مربع مساحت دارد، قاره اروپا نزدیك 7 درصد خشكی های زمین را شامل است | Europe |
تبخیر- تغییر حالت فیزیكی مایع به بخار | Evaporation |
شفق نوری که تا مدتی پس از غروب خورشید از آسمان به زمین می تابد . | Evening |
شفق- نوری كه تا مدتی پس از غروب آفتاب از آسمان به زمین می تابد. در مقابل شفق فلق یا فجر قرار دارد كه آن نوری است كه از مدتی پیش از طلوع خورشید به زمین می تابد | Evening twilight |
واقعه یا حادثه رویدادی که در یک لحظه وقوع می یابد | Event or node |
اورست- قله ای است به بلندی 8847 متر واقع در كوهستان هیمالیا كه مرتفع ترین نقطه كره زمین بشمار می رود | Everest |
تکامل نظریه ای که به موجب آن جانوران و گیاهان با تغییرات و تبدیلات تدریجی و مستمر از صورت اولیه به صورت کنونی در آمده اند. بنابر این نظریه حیات از توده پرتوپلاسمی ساده ای محتملا\” در دریا آغاز شده است. | Evolution |
آبفرسائی- فرسایش سنگ های بستر یك روانه بر اثر جریان آب | Evorsion |
برونبوم- قطعه زمینی از یك دولت كه بوسیلۀ سرزمین های دولت دیگر محصور شده باشد | Exclave |
منطقه بندی- محروم سازی، منطقه بندی،استفاده از مقررات كاربری زمین برای جلوگیری از جابجایی گروههای اجتماعی، اقتصادی یا قومی ویژه در یك جامعه | Exclusionary zoning |
قوه مجریه یکی از قوای سه گانه که موظف به اجرای قوانین و مقررات است و شامل شها یا رئیس جمهور و هیئت وزیران است . | Executive power |
متلاشی شدن به صورت تیغه های سنگی – پدیده تورق | exfoliation |
برون اسپهر- لایۀ بیرونی جو زمین یا قسمت خارجی دما كره كه در ارتفاع حدود 500 تا 800 كیلومتری زمین قرار گرفته و از مشخصات آن وجود اتمهای اكسیژن خنثی است كه بر اثر یونیزه شدن اتمهای ئیدروژن و اكسیژن حاصل گردیده است | Exosphere |
انبساط افزایش طولی، سطحی و حجمی اجسام و مایعات و گازها بر اثر ازدیاد دما. | Expansion |
انبساط جهان در سال 1930 آ.س ادینگتن و چند نفر دیگر به این نتیجه رسیدند که همه اعضای جهان از یکدیگر دور می گردند و به اصطلاح جهان در حال انبساط است. | Expansion of universe |
امید به زندگی | Expectation of life |
کاوش جستجو کردن و کاویدن و تفحص کردن درباره سرزمینهای ناشناخته که در اصطلاح اکتشاف نیز گفته می شود . | Exploration |
کشاورزی مکانیزه عمل کشت و زرع در مقیاس وسیع واستفاده از سیستم های مکانیزه و بکارگرفتن حداقل نیروی انسانی . | Extensive agriculture |
برون افكنی- پراكندن و انتشار مواد جامد، مایع و گاز بر روی سطح زمین، در یك آتشفشانی | Extrusion |
تراش- رویه ای از سنگ كه در مقابل وزش باد قرار گرفته و فرسوده و صیقلی شده باشد | Facet |
ناورو بخش اصلی و قابل کشتیرانی یک رودخانه یا یک خور که به وسیله شناوه و چراغ دریایی علامت گذاری شده باشد . | Fairway |
آیش- عمل رها ساختن زمین قابل كشت، برای یك یا چند فصل زراعی، به منظور تامین مواد غذایی لازم برای كشت بعدی | Fallow |
خانواده | Family |
خاور دور ناحیه ای مشتمل بر چین، کره، ژاپن، سرزمین های خاوری شوروی، جزایر فیلیپین، هندوچین، تایلند،برمه،مالزی و اندونزی. | Far east |
کشاورز | Farmer |
فاتوم واحد اندازه گیری ژرفای آب دریا که برابر 6پا یا 829/1 متر است. | Fathom |
گسل، شکست زمین ،شکافی در پوسته زمین که در امتداد آن حرکت صورت گرفته بنابراین جایی که طبقه زمین مربوط با هم متناسب نیست اگر چه حرکت کم و بیش عمودی است یک گسل ممکن است در هر جهتی صورت گیرد که شامل جهت افقی می شود | Fault |
سطح گسلش- سطحی كه در امتداد یك گسله واقع شده باشد | Fault plane |
عارضه- آن قسمت از پوسته زمین كه در معرض دید انسان قرار می گیرد چهره یا عارضه می گویند | Feature |
فدارسیون واحدی سیاسی متشکل از چند واحد سیاسی کوچکتر که دارای دولتی بنام دولت فدرال است. | Federation |
بازخورد مثبت یا منفی- هرگاه خروجی یك سیستم مجددا به صورت ورودی سیستم درآید به طوری كه خروجی بعدی را تشدید یا تضعیف كند، این مكانیسم را پس خوراند، بازخوراند و یا بازخورد گویند | feedback |
مؤنث | Female |
پنجره یا روزنه تکتونیکی | fenster |
باروری | Fertility |
کود موادی با منشاء طبیعی یا مصنوعی که به خاک افزوده می شود تا خاصیت باروری زمین را افزایش دهد | fertilizer |
فئودالیسم حکومتی که از مالکان عمده و اشراف تشکیل یافته باشد | Feudalism |
میدان، زمین، صحرا | field |
عیار نسبت وزن فلز قیمتی به وزن کل مخلوط دو فلز یا آلیاژ | Fineness |
آبدره- شاخابه باریك و عمیقی از دریا كه در خشكی پیشرفته باشد | Fiord |
یخبرف برف متراکم شده ای که در نتیجه آب شدن قسمتهای سطحی آن در روزهای تابستان و دوباره منجمد شدن آنها در شب بصورت توده سخت و فشرده شده ای از برف و یخ در آمده است | Firn/neve |
شیلات سدی که در کرانه های دریای خزر بویژه در گیلان از چوب در عرص رودخانه ها می بندند و از آن برای بدام انداختن ماهی و صید آن استفاده می کنند | Fishery |
شکاف ترک یا شکستگی طویل در پوسته زمین | Fissure |
پرچم- تكه پارچه ای كه بعنوان نماد یك ملت یا مملكت بكار می رود | Flag |
کتان گیاهی است به ارتفاع حدود یک متر که از الیاف این گیاه در پارچه بافی استفاده می شد ولی امروزه دانه های روغنی آن را بنام بَزرَککه در صنعت رنگ سازی مورد استعمال دارد تهیه می کنند | Flax |
سِیل آب فراوانی که براثر بالا آمدن سطح آب رودخانه یا دریا و دریاچه سرزمینی را بطور ناگهانی و غیرعادی فراگیرد | Flood |
دشت سیلابی،دشتی واقع در کنار یک رودخانه که از ته نشستهای رسوب محموله بوسیله رودخانه تشکیل شده است | Flood Plain |
روانش- جریان یافتن و روان شدن آب یا گدازه های آتشفشانی تحت تأتیر نیروی كشش زمین | Flow |
شار در فارسی ریزش آب و در فیزیک مقدار سیال یا ذرات یا انرژی که در واحد زمان از یک سطح می گذرد | Flux |
کانون نقطه ای که شعاع های نور حرارت یا صوت در صورتی که مانعی سرراهشان نباشد بدان جا متقارب می شوند | Focus |
مه،توده ای متراکم از قطرات کوچک آب یا دود یا قطعات گرد و غبار در لایه های پایینتر جو | Fog |
گرمباد باد گرم و خشکی که بویژه در دامنه های شمالی کوهستان آلپ می وزد. این باد رطوبت دریای مدیترانه را به سوی کوهستان آلپ هدایت کرده و با ابری ساختن آسمان بارندگی شدیدی را بدنبال می آورد | Fohn |
خمیدگی در طبقات سنگ بعلت حرکات پوسته زمین | Fold |
پا- واحد اندازه گیری انگلیسی | Foot |
پای كوه- خط تغییر شیبی كه كم و بیش میان قسمت اصلی یك كوه و بخش هموار پائین كوه قرار گرفته باشد | Foot hill |
گدار محل کم عمقی در یک رودخانه یا هرآب دیگر که بتوان پیاده از آن گذشت | Ford |
پیشكرانه- بخشی از كرانه دریا كه در حد فاصل كمترین فروكشند(جذر) بهاره و متوسط بركشند(مد) واقع شده باشد | Foreshore |
جنگل منطقه ای از زمین که با درخت پوشیده شده باشد | Forest |
جنگلبانی علم و فن اداره حفظ و تأسیس جنگلها به منظور تأمین دوام فوایدی که انسان از جنگل می برد | Forestry |
سازند مجموعه چینه هایی که دارای خواص سنگی و یا زیستی مشترک باشند | Formation |
خندق گودالی که پیرامون شهرهای قدیمی و یا بناهای نظامی حفر شده باشد | Fosse |
سنگواره- باقیمانده قسمتهایی سخت موجودات زنده كه طی سالیان بسیار طولانی در زیر مواد رسوبی مدفون شده و بوسیله مواد معدنی جایگزین گردیده باشد | Fossil |
بندر آزاد بندری که کالاهای بازرگانی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به آن وارد و یا از آن صادر گردند | Free port |
آزادراه، شاهراه، بزرگراه بین شهری | free way |
انجماد- تغییر حالت جسم از مایع به جامد در اثر كاهش دما.انجماد عكس ذوب است | Freezing solidification |
نقطه انجماد دمایی که در آن مایع به جامد تبدیل گردد | Freezing-point |
نرمه سنگ سنگ نرمی که در جهات مختلف به آسانی بریده شود | Freezstone |
نرمه سنگی که قابلیت خرد شدن آن زیاد باشد – خاک آمیخته با رس و شن که به آسانی خرد و نرم شود | Friable |
آب و هوای قطبی- آب و هوای مناطق منجمده شمالی و جنوبی كه موجبات ریزش برف و یخبندان دائمی را فراهم نماید | Frigid climate |
حاشیه – کناره | fringe |
منطقۀ حاشیه ای- حاشیۀ مركز شهر، حاشیۀ داخل خط پیرامونی شهر | Fringe area |
جبهه- خط و یا حدی كه دو توده هوای سرد و هوای گرم را از هم جدا می سازد. بطور كلی جبهه، هوا را به دو دوسته تقسیم می كند | Front |
نوار مرزی باریکه ای که در پیرامون خط مرز میان دو کشور واقع شده باشد | Frontier |
یخبندان وضعیت جوی که آب در مرحله نقطه انجماد و یا زیر آن باشد | Frost |
مرز یخبندان مرزی که حد یک منطقه را از نظر یخبندان مشخص سازد | Frost boundary |
تبیین کارکردی | Functional explanation |
کهکشانه هر یک از منظومه های عظیم ستارگان، که کهکشان ما نیز از جمله آنهاست و واحد تشکیل دهنده جهان می باشد | Galaxies |
کهکشان یکی از کهکشانه ها یا ابری های عالم افلاک که تقریباً از یکصد هزار میلیون ستاره که خورشید و منظومه شمسی یکی از آنهاست تشکیل یافته. این مجموعه عظیم را که کهکشان راه شیری نیز می نامند دارای قطری معادل یکصدهزار سال نوری می باشد | Galaxy |
تنگ دره ای که بیش از اندازه طبیعی ژرف و تنگ باشد که اغلب قائم و فوق العاده پرشیب است | Gap/gorge |
باغ شهر،شهرکوچکی که برای زندگی سالم طراحی شده است. اندازه آن امکان جایگیری صنایع و امکانات اجتماعی زندگی را می دهد و بوسیله یک کمربند روستایی در برگرفته شده است | garden city |
گاز هر ماده هوا مانند و بی شکل ی که قابلیت گسترش نامحدود داشته باشد | gas |
متلاشی شدن سنگ در اثر یخ زدگی | gelifraction |
جاذبه عمومی نیرویی که همه اجسام را بطرف مرکز زمین می کشد | General gravitation |
نسل | Generation |
دوره های فعال از نظر زمین ساختی در زمین شناسی کواترنر | geocratic |
ژئودزی، زمین سنجی، علم اندازه گیری شکل و اندازه زمین که شامل وزن آن، تراکم آن و … می شود و همچنین شامل مساحی از چنان قسمتهای بزرگی از زمین می شود که انحناء زمین بایستی در نظر گرفته شود | Geodesy |
آسیب پذیری جغرافیایی- در اصطلاح برنامه ریزی ناحیه ای، شهری و روستایی به مجموعه محدودیتها و موانع طبیعی اطاق می شود كه موجودیت و توسعه نظام استقرار جمعیت و فعالیت را مورد تهدید دائمی قرار داده و می دهد | Geographic vulnerability |
كاداستر جغرافیایی-عبارتست از تعیین حدود مرزهای جغرافیایی، تهیه، ضبط و ازائه اطلاعات جغرافیایی اعم از طبیعی و انسانی | Geographical cadastre |
مختصات جغرافیایی سیستمی برای مشخص ساختن موقعیت کمانی هر یک از نقاط مسطح زمین که از دو مقدار زاویه ای یا قوسی بنام طول جغرافیایی و عرض جغرافیایی ترکیب یافته است | Geographical coordinates |
تحرک جغرافیایی، جابجایی انسانها را در سطح جغرافیا می رساند که می تواند بصورت مهاجرت، کوچ نشینی، جابجایی بین مکانها و نظایر آن تجلی یابد | Geographical mobility |
پدیده های جغرافیایی- پدیده های مركبی كه با چشم انسان قابل رؤیت بوده و در هر نقطه از سطح زمین به صورت مجموعه ای از عناصر جریان دارندكه با روابط علی خود در حال تأتیر و تأثر بر همدیگر هستند | Geographical phenomena |
پدیده های جغرافیایی، پدیده های مرکبی که با چشم انسان قابل رؤیت بوده و در هر نقطه از سطح زمین به صورت مجموعه ای از عناصر جریان دارد مانند : اقیلم، اشکال ناهمواری و نظایر آنها | geographical phenomena |
جغرافیا گرایی- مكتبی كه در آن، بستر جغرافیا به عنوان عامل اساسی تكوین حیات اجتماعی شناخته می شود | geographism |
جغرافیا- تقریبا 2300 سال قبل برای اولین بار اراتوستن، دانشمند بزرگ یونانی، كلمۀ جغرافیا را به كار گرفت و از آن تاریخ بود كه \”جغرافیا\” بعنوان یكی از قدیمی ترین رشته های علمی شناخته شد | geography |
دوره های زمین شناسی +ازمنه زمین شناسی | Geological periods |
زمین شناسی- دانشی كه درباره تركیب، ساختمان و تاریخ پیدایش زمین بررسی می كند | Geology |
دانش و فنّاوری گردآوری، تحلیل، تفسیر، توزیع و استفاده از اطّلاعات جغرافیایی را ژئوماتیك گویند | Geomatics |