در این قسمت لغات راه و ساختمان – معماری – عمران بخش 12 عرضه شده است.
لغات راه و ساختمان – معماری – عمران صفحه اصلی – کلیک کنید
خرید لغات راه و ساختمان – معماری – عمران / مجموع لغات در کل رشته ها / لغات بر حسب گروه بندی چند رشته
لغات راه و ساختمان – معماری – عمران بخش 12
Asperity | تکه های پایدار : محدوده ای از گسل که گسیخته نمی شود |
Asthenosphere | سست کره: بخش خمیری زمین که درست زیر سنگ کره (Lithosphere) قرار گرفته و گوشته زیرین را در بر می گیرد. آستنوسفر حدود 180کیلومتر ضخامت دارد. |
Attenuation | کاهیدگی: وقتی شما یک قلوه سنگ را در استخر پرتاب می کنید، روی سطح امواجی را ایجاد می کند که از محل برخورد سنگ در سطح آب دور می شوند.این امواج به هنگام تشکیل ، بزرگترین اندازه را دارند و با دور شدن ، به تدریج کوچکتر می شوند. این کاهش اندازه یا دامنه امواج کاهیدگی (Attenuation) نامیده می شود. |
Back arc | پشت کمان : ناحیه به سمت قاره یک رشته آتشفشانی (کمان آتشفشانی) در سیستم فرورانش. |
Basement | پی سنگ: سنگهای آذرین و دگرگونی سخت و معمولا قدیمی که در زیر توالی رسوبی اصلی یک منطقه قرار می گیرد و به سمت پایین تا قاعده پوسته ادامه دارد. |
Bedrock | سنگ بستر: سنگهای نسبتا سخت و مستحکمی که معمولا در زیر سنگها ، رسوبات یا خاکهای سست تر قرار می گیرد |
Benioff zone | زون بنیوف: زون لرزه ای صفحه ای و شیب داری است که در اثر برخورد ورقه اقیانوسی فرورونده با ورقه قاره ای ایجاد می شود.این زلزله ها در اثر لغزش در طول گسلهای تراستی فرورانش یا لغزش روی گسلهایی که در اثر خمش و کشیدگی در ورقه فرورونده که به درون گوشته رانده می شود ایجاد می شوند. زون واردات ـ بنیوف هم نامیده می شود. |
Blind thrust fault | گسلهای رانندگی کور: گسل تراستی است که بر روی سطح زمین گسیختگی ایجاد نمی کند.بنابراین هیچ شاهدی از آن بر روی زمین وجود ندارد و در زیر بالاترین لایه های سنگی پوسته مدفون است. |
Body wave | موج پیکری: موج لرزه ای که از بخشهای درونی زمین حرکت می کند ، در مقابل امواج سطحی که نزدیک سطح زمین حرکت می کنند.امواج P و S مثالهایی از این امواج هستند. هر نوع موج زمین را به شیوه متفاوتی می لرزاند. |
Brittle – Ductile boundary | مرز ترد- نرم: عمقی که رفتار پوسته از حالت شکننده (در بخشهای بالایی) به شکل پذیر(در بخشهای زیرین ) تغییر می کند.اکثر زمین لرزه ها در بخش شکنای پوسته ، در بالای مرز شکننده– خمیری، رخ می دهند. |
C age date | تعیین سن کربن 14: سن مطلق به دست آمده از موادی که حاوی خرده ها یا ذرات کربن هستند، به منظور تعیین نسبت کربن رادیو اکتیو (کربن 14) به کار می رود.این سنها مستقلا با سنهای تقویمی سنجیده می شوند. این روش برای تعیین زمان رخداد زمین لرزه هایی که در گذشته بر روی گسل رخ داده اند به کار می رود. |
Compressional stress | تنش فشار شی: تنشی است که باعث فشردگی اجسام می شود.تنش فشار شی مولفه تنش عمودی وارد بر یک سطح ، نظیر سطح گسل، می باشد که حاصل نیروهای عمودی اعمال شده بر سطح یا حاصل نیروهای اعمالی از سنگهای مجاور می باشد. |
Compressional wave | موج فشار شیP را ببینید. موج: |
Core | هسته: درونی ترین بخش زمین. هسته خارجی از عمق 2500تا 3500 مایلی زیر سطح زمین بوده و از فلزات مایع تشکیل شده است.هسته داخلی از عمق 500 مایلی تا مرکز زمین بوده و از فلزات جامد تشکیل شده است. |
Creep | خزش: حرکت آهسته و کما بیش مداومی که به علت آغاز دگرشکلی تکتونیکی روی سطح گسل رخ می دهد.گسل هایی که حرکت خزشی دارند زمین لرزه های بزرگی ایجاد نمی کنند. |
Crust | پوسته : خارجی ترین لایه زمین ، که ضخامت آن از 10تا65کیلومتر در تغییر است.15تا 35 کیلومتر بالایی پوسته آنقدر شکننده است که زمین لرزه ایجاد کند. |
Dip | شیب: زاویه انحراف یک صفحه مسطح (مثل سطح یک گسل) از افق. |
Dip slip | شیب لغز |
Displacement | جابجایی : تفاوت میان موقعیت اولیه یک نقطه مرجع و موقعیت بعدی آن.هر نقطه بسته به میزان اثر پذیری از زلزله ، نسبت به جایی که قبل از زمین لرزه قرار گرفته بود جابجا می شود. |
Deformation | دگرریختی : تغییر در شکل اولیه و اصلی مواد. وقتی درباره زمین لرزه صحبت می کنیم،دگرشکلی به علت استرس و استرین است. |
Earthquake | زمین لرزه: این اصطلاح هم برای توصیف لغزش ناگهانی روی گسل به کار می رود و هم برای لرزش ناشی از آن و هم برای انرژی لرزه ای آزاد شده در نتیجه لغزش، یا فعالیت ولکانیکی یا ماگماتیکی یا هر نوع تغییر استرس ناگهانی دیگر در زمین. |
Earthquake hazard | خطر زمین لرزه ای: هر نوع خطر همراه با زلزله که فعالیت طبیعی انسان ها را مختل کند.این خطرات شامل گسلش سطحی، جنبش زمین، زمین لغزش، آبگونگی، دگرشکلی تکتونیکی، سونامی وسیچ می باشد. |
Earthquake risk | ریسک زمین لرزه: خسارات احتمالی ساختمانها و تعداد انسانهایی که انتظار می رود در زمین لرزه احتمالی ناشی از یک گسله کشته شده و یا آسیب ببینند.گاهی اوقات ریسک زمین لرزه و خطر زمین لرزه به جای هم به کار می روند. |
Epicenter | کانون زمین لرزه: نقطه ای روی سطح زمین است که به طور قائم در بالای نقطه ای که در پوسته گسیختگی لرزه ای رخ داده قرار دارد. |
Fault | گسل: شکستگی است که در هر دو طرف آن بلوکهای پوسته ای به موازات گسیختگی نسبت به هم حرکت می کنند. گسلهای امتداد لغز کستگیهای عمودی(یا تقریبا عمودی) هستند که در آن بلوکها اغلب به صورت افقی حرکت می کنند.اگر بلوک روبه روی بیننده به سمت راست حرکت کند، نوع لغزش راست بر نامیده می شود. اگر بلوک به سمت چپ حرکت کند ، حرکت چپ بر نامیده می شود.گسلهای شیب لغز شکستگیهای شیب داری هستند که در آنها بلوکها اغلب به صورت قائم حرکت کرده اند. اگر توده سنگی بالای سطح گسلی به سمت پایین حرکت کند گسل عادی نامیده می شود.در حالی که اگر سنگهای بالای سطح گسلی به سمت بالا حرکت کنند گسل معکوس(تراستی) نامیده می شود. گسلهای مورب لغز مولفه های هر دو نوع لغزش را دارند. |
Fault creep | خزش را ببینید. خزش گسل: |
Fault gouge | گوژ گسل: سنگهای خرد شده ای هستند که به هنگام حرکت گسل در اثر اصطکاک بین دو بلوک گسلی ایجاد می شوند. |
Fault plane | سطح گسل: سطح مسطحی که به هنگام وقوع زمین لرزه در طول آن لغزش ایجاد می شود. |
fault – plane solution | محلول سطح گسل: روش نمایش گسل و جهت لغزش روی آن در یک زمین لرزه، با استفاده از دو منحنی متقاطع که شبیه توپهای ساحلی هستند. |
Fault scarp | افراز گسل: عارضه ای روی سطح زمین که شبیه پله بوده و در اثر لغزش روی گسله به وجود می اید |
Fault trace | اثر گسل: تقاطع یک گسل با سطح زمین. همچنین خطی است که معمولا روی نقشه های زمین شناسی برای نمایش گسل کشیده می شود. |
First motion | حرکت نخست: بر روی سیزموگرام، جهت جنبش زمین به صورت موج P به سیزمومتر می رسد.در ناحیه منشا حرکت زمین به طرف بالا بیانگر کشش بوده و حرکت به طرف پایین فشارش را نشان می دهد. |
Focal depth | کانونی : به عمق هیپوسنتر زمین لرزه اطلاق می شود |
Focus | کانون: ژرفای هیپوسنتر را ببینید |
Focal – mechanism solution | حل ساز و کار کانونی : حل سطح گسل |
Before arc | پیش کمان: ناحیه میان زون فرورانش و رشته ولکانیکی(کمان ولکانیکی) |
Foreshocks | پیش لرزه: پیش لرزه ها زمین لرزه های نسبتا کوچکی هستند که قبل از زمین لرزه اصلی که Main shock نامیده می شود رخ می دهند. همه زمین لرزه ها پیش لرزه ندارند. |
Frequency | بسامد : تعداد دفعاتی که حادثه ای در یک فاصله زمانی مشخص رخ می دهد، مثل لرزش زمین به هنگام وقوع زمین لرزه به طرف بالا و پایین یا جلو و عقب . |
Geodesy | ژئودزی: علم تعیین اندازه و شکل زمین و موقعیت دقیق نقاط روی سطح آن |
Geodetic | ژئودتیک: اشاره به تعیین اندازه و شکل زمین و موقعیت دقیق نقاط روی سطح آن. |
Geology | زمین شناسی : مطالعه سیاره زمین، موادی که زمین از آن ساخته شده، فرایندهایی که روی این مواد عمل می کنند، محصولاتی که تشکیل می شوند، و تاریخچه سیاره و حیات آن از ابتدای پیدایش. |
Geomorphology | زمین ریخت شناسی : مطالعه ویژگی و منشا عوارض زمین، نظیر کوهها، دره ها و غیره. |
Geophysics | ژئوفیزیک : مطالعه زمین با روشهای فیزیکی |
Geotechnical | ژئوتکنیکی: اشاره به کاربرد روشهای علمی و اصول مهندسی برای به دست آوردن دانش و اطلاعات از مواد زمین ، تفسیر کردن این اطلاعات و به کار بردن آن برای حل مسائل مهندسی. |
Gravity | گرانش: جاذبه میان دو جسم، مثل زمین و جسمی روی سطح آن. معمولا به صورت شتاب جاذبه عنوان می شود.تغییرات جاذبه برای به دست آوردن اطلاعاتی درباره ساختار لیتوسفر زمین و گوشته بالایی آن به کار می رود. |
Graben | فروبوم : بلوک فرو افتاده پوسته زمین که در اثر کشش پوسته به وجود می اید. هورست را هم ببینید. |
Ground failure | گسیختگی زمین : اصطلاح کلی برای زمین لغزش، آبگونگی، گسترش جانبی و عوارض دیگر لرزش که پایداری زمین را تحت تاثیر قرار می دهند. |
Ground motion | جنبش زمین : حرکت سطح زمین در نتیجه زمین لرزه یا انفجار.جنبش زمین ناشی از امواجی است که در نتیجه لغزش ناگهانی روی گسل یا فشار ناگهانی در سرچشمه انفجاری ایجاد می شوند. این امواج در درون زمین و در طول سطح آن حرکت می کنند. |
Half Space | مدل ریاضی که هنگام انجام بعضی محاسبات در لرزه شناسی برای تخمین زمین به کار می رود. این مدل از مدل واقعی زمین ساده تر است. |
Harmonic tremor | لرزش موزون : زمین لرزه های ریتمیک مداومی که توسط سیزموگرافها مشخص می شوند.لرزش های موزون اغلب زودتر از انفجارهای آتشفشانی یا همراه آنها رخ می دهند. |
Hazard | خطر : خطر زمین لرزه ای را ببینید. |
Hertz | هرتز : واحد فرکانس. پدیده رخ داده در هر ثانیه در یک چرخه. |
Holocene | هولوسن: به فاصله زمانی ، بین عهد حاضر و ده هزار سال قبل، گفته می شود.در مورد سنگها و گسلها این اصطلاح زمان تشکیل سنگ یا زمان آخرین لغزش گسل را نشان می دهد. گسلهای هولوسن معمولا گسلهای فعالی هستند. |
Horst | فرابوم : بلوک بالا آمده ای که بین بلوک گسلی پر شیب قرار می گیرد. گرابن را هم ببینید. |
Hypocenter | کانون ژرفی : نقطه ای درون زمین که گسیختگی لرزه ای از آنجا شروع می شود. معمولا کانون نامیده می شود. |
Intensity | شدت: عددی که(به صورت اعداد رومی نوشته می شود) شدت زمین لرزه را بر مبنای اثرات آن روی سطح زمین ، انسانها و ساختمانهای آنها نشان می دهد.مقیاسهای متفاوتی وجود دارد، اما رایج ترین آنها در ایالات متحده مقیاس اصلاح شده مرکالی و مقیاس روسی- فورل است.در یک زمین لرزه، بر خلاف بزرگی که فقط یک عدد است ، بسته به جایی که هستید، شدتهای مختلفی وجود دارد. |
Intraplate and Interplate | درون ورقه ای و بین ورقه ای : اصطلاح درون ورقه ای مربوط به فرایندهای درون ورقه های پوسته است.اصطلاح بین ورقه ای مربوط به فرایندهای بین ورقه هاست. |
Interplate coupling | جفت شدگی بین ورقه ای : توانایی گسل بین دو ورقه برای قفل شدگی و تجمع استرس است. جفت شدگی بین ورقه ای شدید به این معناست که گسل قفل می شود و قادر به ذخیره کردن استرس است،در حالی که جفت شدگی ضعیف به این معناست که گسل قفل نمی شود و تنها قادر به ذخیره مقادیر استرس اندکی است. |
Isoseismic | خطوط هم لرزه: کنتور یا خطی روی نقشه که نقاط هم شدت دریک زمین لرزه ویژه را محدود می کند. |
Kinematics | جنبشی : اشاره به الگوهای حرکت کلی و جهات سنگهای زمین دارد که دگرشکلی سنگ را ایجاد می کنند |
Landslide | زمین لغزش: لغزش سنگ و خاک به طرف پایین شیب. |
Late quaternary | کواترنری پسین : فاصله زمانی بین عهد حاضر و پانصد هزار سال قبل.گاهی اوقات گسلهای کواترنری بر مبنای وجود شواهدی از فعالیت تاریخی بر روی گسلهای هم سن مجاور، فعال در نظر گرفته می شوند. |
Lateral spread and flow | انتشار جانبی و جریان: این اصطلاحات به زمین لغزشهایی اطلاق می شود که معمولا روی شیبهای ملایم ایجاد می شوند و مثل آب، حرکات جریانی سریع و سیال مانندی دارند. |
Least – squares fit | برازش کمترین مربعات: وقتی داده ها را روی گراف پیاده می کنید، بهترین انطباق ، خط یا منحنی است که از بین همه نقاط می گذرد. |
Left – lateral | چپ بر: اگر شما روی گسل ایستاده اید و در امتداد طول گسل نگاه می کنید،بلوک چپ به سمت شما و بلوک راست در خلاف جهت شما حرکت می کند، این گسل نوعی گسل امتداد لغز چپ بر است (راست بر را هم ببینید) |
Lifelines | خطوط حیاتی: سازه هایی که برای ادامه کار مهم یا حیاتی هستند، مثل جاده ها، خطوط لوله ای، خطوط نیرو، فاضلاب ها، خطوط ارتباطی و بندرگاه ها. |
Liquefaction | آبگونگی (راونگرایی): فرایندی است که در رسوبات اشباع از آبی ایجاد می شود که ناگهان مقاومت خود را از دست داده و به صورت سیال عمل می کنند.مثل زمانی که شما انگشت پایتان را در ماسه های مرطوب نزدیک آب در ساحل تکان می دهید. در اثر لرزش زمین لرزه هم این اثر ایجاد می شود. |
Lithology | لیتولوژی : توصیف ترکیب (از چه ساخته شده) و بافت سنگ. |
Lithosphere | سخت کره: خارجی ترین بخش جامد زمین، که شامل پوسته و گوشته بالایی است. سخت کره حدود 100کیلومتر ضخامت دارد، اگر چه ضخامت آن وابسته به سن است(لیتوسفر قدیمی تر ضخیم تر است).لیتوسفر زیر پوسته در بعضی جاها آنقدر شکننده است که در اثر گسلش زمین لرزه هایی ایجاد می کند، مثلا در ورقه اقیانوسی فرورانده شده |
Locked fault | گسل قفل شده :گسلی است که لغزش زیادی ندارد زیرا مقاومت اصطکاکی روی گسل بیشتر از استرس برشی آن است(این گسل قفل شده است).این گسلها می توانند برای مدت طولانی استرین را ذخیره کنند سپس هنگامی که میزان استرین بر مقاومت اصطکاکی غلبه کرد، استرین را دریک زمین لرزه آزاد می کند. |
Love wave | موج لاو : نوعی از امواج لرزه ای سطحی که حرکت افقی دارد و حرکت آن عمد بر جهت انتشار موج است. |
Ma | مگانوم: حروف اختصاری برای یک میلیون سال قبل |
Magnetic polarity reversal | معکوس شدگی قطبین مغناطیسی : تغییر میدان مغناطیسی زمین به میدان مغناطیسی معکوس که در زمان زمین شناسی در فواصل نامنظم رخ می دهد.معکوس شدگی مغناطیسی در توالی سنگهای مغناطیسی حفظ می شود و برای تخمین سن سنگها، آن را با مقیاسهای زمانی تغییر قطبیت استاندارد مقایسه می کنند.سنگهایی که در پشته های میان اقیانوسی به وجود می ایند معمولا به هنگام سرد شدن، الگوی معکوس شدگی میدان مغناطیسی را در خود حفظ می کنند و می توان این الگو را برای تعیین نرخ گسترش پشته های میان اقیانوسی به کار برد.الگوهای معکوس شدگی که در سنگها حفظ می شوند، خطوط مغناطیسی کف دریا نامیده می شوند. |
Magnitude | بزرگا : عددی است که بزرگی نسبی زمین لرزه را مشخص می کند. بزرگی بر مبنای بزرگترین جنبش ثبت شده توسط سیزموگراف اندازه گیری می شود.مقیاسهای متعددی وجود دارد، اما رایج ترین انها مقیاسهای زیر هستند:(1)بزرگای محلی(M l)، که معمولا به آن بزرگی ریشتر هم گفته می شود،(2) بزرگای امواج سطحی(Ms)، (3) بزرگای امواج حجمی(Mb)، و(4) بزرگای گشتاوری (Mw). مقیاسهای یک تا سه گستره و کاربرد محدودی دارند و بزرگای زمین لرزه های بزرگ را به درستی تعیین نمی کنند.مقیاس بزرگای گشتاوری (Mw ) که بر مبنای گشتاور لحظه ای است، برای هر زمین لرزه ای با هر بزرگی مناسب است اما محاسبه آن از مقیاسهای دیگر سخت تر است.تمام این مقیاسهای بزرگی برای یک زمین لرزه تقریبا عدد مشابهی ارائه می دهند. |
Main Shock | زمین لرزه اصلی : بزرگترین زمین لرزه یک توالی لرزه ای که گاهی اوقات قبل از آن یک یا چند پیش لرزه رخ می دهد و تقریبا همیشه به دنبال آن پس لرزه های زیادی رخ می دهد. |
Mantle | گوشته: بخش درونی زمین بین هسته خارجی فلزی و پوسته. |
Micro Zonation | ریز پهنه بندی : شناسایی مناطق مجزایی که پتانسیل خطرات زمین لرزه در آنها متفاوت است. |
Moho | موهو: مرز میان پوسته و گوشته زمین. موهو عمقی است که در آن سرعت امواج لرزه ای تغییر می کندو در ترکیب شیمیایی هم تغییراتی رخ می دهد.به نام آندریجا موهوروویچ که آن را کشف کرد، ناپیوستگی موهوروویچ هم نامیده می شود. این مرز در زیر قاره ها 25تا 60کیلومتر ورزی اقیانوس ها 5 تا8 کیلومتر عمق دارد. |
Moment magnitude | بزرگای گشتاوری : بزرگا را ببینید. |
Natural frequency | بسامد طبیعی : فرکانسی که یک شی یا سیستم به خصوص دارد که به وسیله یک نیروی تک و مفرد به جلو برده می شود و از نیروهای خارجی دیگر تاثیر نپذیرفته یا کاهش نمی یابد.اگر شما جسمی ارتجاعی را از یک انتها نگه دارید و به آن اجازه بدهید که به طرف پایین آویزان شده و سپس از انتهای دیگر آن را از پایین به بالا هل دهید نرخ حرکت بالا و پایین فرکانس طبیعی آن است. |
Normal stress | تنش نرمال: مولفه تنش عمود بر سطح. اگر شما بعد از بستن در به آن تکیه دهید، تنش عادی به در اعمال می کنید. |
Normal fault | گسل عادی : گسل را ببینید |
Oceanic spreading ridge | پشته های میان اقیانوسی : شکستگی ای در کف اقیانوس که مواد مذاب از طریق آن به سطح رسیده و پوسته جدیدی را می سازند.می توان این شکستگیها را در کف اقیانوس به صورت پشته های خطی دید که در نتیجه رسیدن سنگهای مذاب به کف اقیانوس و سرد شدن آنها ایجاد می شوند. |
Oceanic trench | دراز گودال اقیانوسی : گودالی خطی در کف اقیانوس که در اثر فرورانش یک ورقه به زیر ورقه دیگر ایجاد می شود. |
P wave | موج P:موج لرزه ای حجمی که در جهت انتشار موج زمین را به سمت عقب و جلو حرکت داده و می لرزاند. |
Paleo-seismic | دیرینه لرزه شناختی: به تاریخچه رویدادهای لرزه ای اطلاق می شود که با بررسی لایه های سنگی زیر سطح و چگونگی انتقال آنها در اثر زمین لرزه در گذشته تعیین می شود. |
Peak acceleration | شتاب اوج : شتاب را ببینید |
Pedogenic | خاکزا : اشاره به فرایندهایی دارد که موادی را به مواد سازنده خاک اضافه کرده ، یا موادی را از آن انتقال داده و می برد. |
Period | زمان لازم برای یک چرخه موج کامل: دوره |
Plate tectonic | زمین ساخت صفحه ای: تئوری است که شواهد بسیاری آن را تائید می کنند. این تئوری می گوید پوسته و گوشته بالایی از ورقه های بزرگ، نازک و نسبتا سخت متعددی تشکیل شده که نسبت به هم در حرکتند.لغزش روی گسلهایی که مرز ورقه ها هستند موجب زمین لرزه می شود. گسلهای مختلفی مرز ورقه ها را می سازند. گسلهای تراستی که در طول آن ورقه فرورانده شده و یا در گوشته هضم می شود،پشته های میان اقیانوسی که در طول آن پوسته جدید ساخته می شود، گسلهای ترانسفورم که با لغزش افقی (امتداد لغز) بین ورقه های مجاور همراه هستند (“زمین جنبا :تاریخچه تکتونیک ورقه ای “ را ببینید). |
Pleistocene | پلئیستوسن : به فاصله زمانی بین 10. 000 سال قبل و 1. 650. 000سال قبل گفته می شود. به صورت یک اصطلاح توصیفی برای سنگها یا گسلها به کار می رود که به ترتیب زمان تشکیل سنگ یا زمان آخرین لغزش گسل را نشان می دهد.گسلهای پلیستوسن را می توان به عنوان گسلهای فعال در نظر گرفت اما معمولا نرخ فعالیت آنها کمتر از گسلهای جوانتر است. |
Poisson distribution | توزیع پواسون : توزیع احتمالی است که حوادث گسسته ای را که در طول زمان به صورت مستقل از هم رخ داده اند را مشخص می کند |
Quaternary | کواترنری: دوره زمانی که حدودا شامل 65 میلیون سال گذشته است. |
Radiometric | پرتوسنجی: مربوط به اندازه گیری زمان زمین شناسی با استفاده از رادیوایزوتوپهای مشخص موجود در سنگها و نرخ تجزیه شناخته شده آنها. |
Rayleigh wave | موج ریلی موج لرزه ای سطحی که باعث می شود زمین بدون حرکت عمودی یا متقاطع به صورت بیضوی حرکت کند. |
Recurrence interval | دوره بازگشت: فاصله زمانی بین زمین لرزه های بزرگ یک منطقه. دوره بازگشت هم نامیده می شود |
Reflection | بازتاب : انرژی یا موج یک زمین لرزه که از مرز میان دو بخش زمین بازتاب منعکس می شود. درست مثل اینه که نور را باز می تاباند. |
Refraction | شکست: انحراف یا خمیدگی مسیر موج لرزه ای که در اثر(1) عبور موج از یک ماده به ماده دیگری که خواص الاستیکی متفاوتی دارد ایجاد می شود.(2) خمیدگی موج سونومی به علت متفاوت بودن عمق آب در خط ساحلی است. |
Regression analysis | تحلیل رگرسیون: تکنیکی آماری است که برای پیش گویی روی داده ها انجام می شود تا درجه انطباق یک متغیر وابسته را با یک یا چند متغیر مستقل تعیین کند.به عبارت دیگر، برای اینکه ببینیم ایا رابطه علت و معلولی بین دو چیز وجود دارد. |
Residual | باقیمانده: اختلاف بین مقدار اندازه گیری شده و مقدار پیش بینی شده یک کمیت. |
Return period | دوره بازگشت : دوره وقوع مجدد را هم ببینید. |
Right – lateral | راست لغز : اگر شما روی گسل ایستاده اید و در امتداد طول گسل نگاه می کنید،بلوک راست به سمت شما و بلوک چپ در خلاف جهت شما حرکت می کند، این گسل نوعی گسل امتداد لغز راست براست (چپ بر را هم ببینید) |
Ring of fire | حلقه آتش : زون لرزه ای که اقیانوس آرام را احاطه کرده و کمربند آرام هم نامیده می شود.حدود 90درصد زمین لرزه های دنیا در این جا رخ می دهند. منطقه لرزه ای بعدی (5 تا6 درصد زمین لرزه های دنیا) کمربند آلپ است که از مدیترانه به سمت شرق تا ترکیه ، ایران شمال هند گسترش دارد. |
Rupture front | جبهه گسیختگی : مرز میان بخشهای لغزشی و قفل شده (غیر لغزشی ) گسل در یک زمین لرزه. گسیختگی روی گسل اگر در یک جهت باشد گسیختگی یک سویه (Unilateral) نامیده می شود.گسیختگی ممکن است به صورت مدور و شعاعی به طرف بیرون انتشار یابد یا از یک نقطه داخلی به سمت دو انتهای گسل انتشار یابد که در این صورت به آن گسیختگی دو سویه (Bilateral) می گویند. |
Rupture velocity | سرعت گسیختگی: سرعتی که دریک زمین لرزه جبهه گسیختگی با آن سرعت در سطح گسل حرکت می کند. |
S wave | موج S :موج لرزه ای حجمی که به صورت عمود بر جهت انتشار موج ، زمین را به جلو و عقب حرکت می دهد. موج برشی هم نامیده می شود. |
Sand boil | فوران ماسه ای: ماسه و آبی که به هنگام زمین لرزه در اثر آبگونگی در اعماق کم به سطح زمین می رسد. |
Sea – floor spreading | گسترش بستر اقیانوس: معکوس شدن قطبین مغناطیسی را ببینید. |
Secular | به تغییرات طولانی مدتی که به آرامی رخ میدهند اطلاق می شود. معمولا برای توصیف تغییرات ارتفاع، کج شدگی، و نرخ استرس و استرین به کار می رود که به دگرشکلی های تکتونیکی طولانی مدت وابسته اند.مثلا یک رشته کوه آنقدر آهسته ارتفاع می گیرد که ما آن چه را که رخ داده نمی بینیم، اما می توانیم ارتفاع را در هر سال اندازه گرفته و ببینیم که بلندتر شده است. |
Segmentation | قطعه بندی : تقسیم یک گسل به گسلهای کوچکتر در طول آن. این قطعه قطعه شدن نتیجه برخورد گسلهای دیگر به گسل، تغییرات توپوگرافی، یا منحنی شدن امتداد گسل است.قطعه قطعه شدن باعث می شود که طول گسلش در یک زمین لرزه به کسری از طول کلی گسل کاهش یافته و بنابراین بزرگی زمین لرزه را کاهش می دهد. |
Seich | سیچ : رها شدن آبهای محصور شده در نتیجه زمین لرزه. سطح آب استخرهای شنا به هنگام زمین لرزه دچار نوسان می شود. |
Seismic gap | نبود لرزه ای: بخشی از گسل که در گذشته زمین لرزه هایی را ایجاد کرده است اما کنون فاقد لرزه است. در بعضی از گپ های لرزه ای زمین لرزه تاریخی هم وجود ندارد،اما بر مبنای داده های دیگر، مثل داده های مربوط به حرکت ورقه ها یا اندازه گیری استرین احتمال وقوع زمین لرزه وجود دارد. |
Seismic hazard | خطر لرزه ای : خطر زمین لرزه ای را ببینید |
Seismicity | لرزه خیزی : توزیع جغرافیایی و تاریخی زمین لرزه ها |
Seismic moment | گشتاور لرزه ای: اندازه گیری بزرگای زمین لرزه بر مبنای مساحت گسیختگی، میانگین لغزش، و نیروی لازم برای غلبه بر مقاومت چسبندگی سنگها که گسلش این مقاومت را از بین می برد.گشتاور لرزه ای را می توان از طیف دامنه امواج لرزه ای هم محاسبه کرد. |
Seismic reflection or refraction line | خطوط بازتاب یا شکست لرزه ای : سیزموگرافهایی هستند که معمولا در سطح زمین رسم می شوند تا امواج لرزه ای را که در اثر انفجار ایجاد می شوند ثبت کرده و انعکاس و انکسار این امواج را که ناشی از ناپیوستگی سرعت در زمین است ثبت کنند.داده های حاصله برای تفسیر ساختار درونی زمین به کار می روند. |
Seismic wave | موج لرزه ای : موج الاستیکی که در اثر تکانهای ناگهانی نظیر زمین لرزه یا انفجار ایجاد می شود.امواج لرزه ای هم در سطح زمین یا نزدیک سطح آن (امواج ریلای و لاو) و هم در درون زمین(امواج P وS) حرکت می کنند. |
Seismic zone | پهنه لرزه ای : منطقه لرزه خیزی که احتمالا دچار لرزش می شود. مثل زون لرزه ای نیو مادرید. |
Seismogenic | لرزه زا : مستعد ایجاد زمین لرزه. |
Seismogram | لرزه نگاشت : در اثر حرکت زمین به هنگام زمین لرزه ، انفجار، یا عوامل دیگر جنبش زمین توسط لرزه نگار ثبت می شود. |
Seismograph | لرزه نگار: سیزمومتر را ببینید |
Seismology | لرزه شناسی : مطالعه زمین لرزه ها و ساختار زمین هم به وسیله امواج لرزه ای طبیعی و هم به وسیله امواج لرزه ای مصنوعی. |
Seismometer or seismograph | لرزه سنج یا لرزه نگار : سیزمومتر وسیله ای است که برای ثبت زمین لرزه ها به کار می رود. به طور کلی، دارای بدنه ای است که به پایه ثابتی متصل است.به هنگام زمین لرزه ، پایه حرکت می کند اما بدنه ثابت می ماند. حرکت پایه نسبت به بدنه به ولتاژ الکتریکی تبدیل می شود. ولتاژ الکتریکی روی کاغذ، نوار مغناطیسی، یا وسیله ثبت دیگری ثبت می شود.این ثبت یادداشت شده متناسب با حرکت بدنه سیزمومتر نسبت به زمین است، اما می توان با استفاده از ریاضیات آن را به حرکت مطلق زمین تبدیل کرد. سیزموگراف اصطلاحی است که به سیزمومتر و قلم ثبات آن اطلاق می شود. |
Shear stress | تنش برشی : استرس موازی با سطحی مثل سطح گسل که ناشی از نیروهایی است که به صورت موازی با سطح اعمال می شوند یا ناشی از نیروهایی است که از سنگهای مجاور اعمال می شود.وقتی در قفل است و شما به در تکیه می دهید، به در استرس برشی اعمال می کنید. |
Shear wave | موج S را ببینید. موج برشی: |
Slab | بره: ورقه اقیانوسی که در زون فرورانش به زیر ورقه قاره ای رانده شده و در گوشته زمین هضم می شود |
Slickenside | سطح خش : سطوح سنگی خط داری که روی گسل، در اثر حرکت یک توده سنگی در کنار دیگری ایجاد شده است. |
Slip | لغزش : جابجایی نسبی نقاطی که قبلا در دو طرف گسل کنار هم بودند، روی سطح گسل اندازه گیری می شود |
Slip model | مدل لغزش: مدل جنبشی که مقدار، توزیع و زمان لغزش همراه با زمین لرزه را توصیف می کند |
Slip rate | نرخ لغزش: میزان سرعتی که دو طرف گسل با آن سرعت نسبت به هم می لغزند. با استفاده از اندازه گیریهای ژئودتیک، جابجایی ساختارهای دست ساز بشر، یا جابجایی عوارض زمین شناسی که می توان سن آنها را تخمین زد، تعیین می شوند.نرخ لغزش به موازات جهت لغزش غالب اندازه گیری می شود که جهت لغزش غالب را از جابجایی قائم یا افقی نشانگرهای زمین شناسی به دست می آورند. |
Soil | : خاک: در مهندسی، همه مواد سخت نشده روی سنگ بستر. (2) در علوم خاک، لایه های طبیعی از کانیها یا مواد آلی که به خاطر فرایندهای خاک زایی از نظر ویژگیهای فیزیکی، شیمیایی، مینرالوژیکی، و مورفولوژیکی با لایه مادر زیرین متفاوت هستند.(3) به عبارت دیگر خاک. |
Soil profile | نیمرخ خاک : آرایش عمودی لایه های خاک به سمت سنگ بستر |
source | منشا : نیروهای آزاد شده که امواج صوتی یا لرزه ای را به وجود می آورند. منشا لرزه ا ی هم نامیده می شوند. |
Spectral Acceleration or SA | شتاب طیفی یا ((PGAشتاب اوج: شتابی است که فقط در بخشی از زمین ایجاد می شود.. S A شتابی است که یک ساختمان تحمل می کند، که به وسیله جسمی که روی یک میله قائم بدون جرم مدل سازی شده که این میله دوره ارتعاش طبیعی مشابه ساختمان دارد. |