مقالات ترجمه شده دانشگاهی ایران

لغات حقوق – بخش 3

در این قسمت  لغات حقوق بخش 3 عرضه شده است.

لغات حقوق صفحه اصلی – کلیک کنید

خرید لغات حقوق / مجموع لغات در کل رشته ها / لغات بر حسب گروه بندی چند رشته

 

لغات حقوق - ایران ترجمه - irantarjomeh

لغات حقوق بخش 3
به اشتراک گذاری
Sharing
تأثیر
Influence
قرار گرفتن،  بر روی
Upon
واکنش
Responded
متفاوت
Differently
در دسترس،  مفید
Available
هدف
Aimed
وظیفه
Duty
حمایت
Protect
وضوح
Obviously
مقتضی
Appropriate
اعضا
Members
غریبه
Strangers
سارق مسلح
Armed robber
مشتری
Customer
صندوق دار
Cashier
فرصت
Opportunity
ارتکاب
Commission
جرم
Offence
اجتناب
Avoid
سازمان
Organization
منشأ
Source
ملحق شدن
Joined
دسته جنایتکاران
Criminal gang
نوع
Kind
قتل عمد
Murder
شروع به جرم
Attempted
اضطرار
Necessity
عام
General
به رسمیت شناختن
Recognition
شکل
Form
دانسته شده
Referred
در بر می گیرد
Covers
شرایط
Situations
واکنش
Response
تابع،  موضوع
Subject
سببی
Causative
شخصی
Subjective
نوعی
Objective
دفاع از خود
Self – defense
مواجه
Faced
شدید
Violent
ناشایست
Indecent
بی گناه
Justified
زور
Force
دفع
Repel
تصمیم
Decision
معتقد
Believed
تعیین
Deciding
مسأله
Question
حقیقتا
Honestly
عوامل
Factors
موضوع
Issues
در رابطه
Regarding
معقولیت
Reasonableness
استثنا
Except
به خاطر
Due
توسل به زور
Use force
لحاظ می شود
Regarded
در نظر گرفتن،  اقامه دلیل کردن
Account
گرفتن
Taken
عکس العمل
Reflection
موجود
Available
عقب نشینی
Retreat
مقصد
Sought
متناسب
Proportionate
مواجه
Confrontation
حکم کردن
Deciding
تعیین شدن
Governed
عامل
Acting
جلوگیری
Prevention
قانونی
Statutory
پیش بینی،  تدارک
Provide
انجام،  تأثیر
Effecting
کمک
Assisting
بازداشت قانونی
Lawful arrest
مظنونین
Suspected
قابل توجه
Consider able
اشتراک
Overlap
دفاع مشروع
Self – defense
انواع
Variants
کار برد
Application
رضایت قربانی
Consent of the victim
قربانی
Victim
رضایت
Consent
اتهام
Charge
عادی
Common
تجاوز
Assault
فعالیت
Activity
شامل شدن
Involved
منفعت
Interest
حتی
Even
جراحی
Surgical
درمان
Treatment
اقدام،  رفتار
Conduct
در غیر این صورت
Other wise
منتهی،  منجر شدن
Amount
شدید
Grievous
بدنی
Bodily
صدمه
Harm
اضطراری
Emergency
به نظر می رسد
Appear
قابل توجیه
Justified
دلیل
Ground
سیاست
Policy
ضروری
Necessity
به نظر رسیدن
Seem
برخورد
Contact
لازمه
Incidental
نمونه
Instances
حرفه ای
Professional
مشت زدن
Punch
بازی فوتبال
Scrum
شدید
Violent
اتفاقی
Incidental
اصلی
Primary
اعمال
Apply
استثناء
Exception
گسترش
Extend
فراتر
Beyond
خشن
Rough
مشروط به آنکه
Provided
دلیل
Cause
قصد
Intent
نکات کلیدی
Key Point
قتل عمد
Murder
ارادی
Voluntary
مخدوش
Diminished
مسئولیت
Responsibility
تحریک
Provocation
پیمان خودکشی
Suicide pact
اعتباری
Constructive
سنگین
Gross
غفلت
Negligence
بحث کردن
Discuss
اصلاحات
Reforms
پیشنهادی
Proposed
غیر ارادی
Involuntary
تابع،  مشمول
Subject
اجباری
Mandatory
حکم
Sentence
حبس ابد
Life imprisonment
مستقیم
Direct
تجاوز
Assault
ترس
Fright
کافی
Sufficient
همین طور
Similarly
مرتبط،  راجع به
Relating
بحث شد
Discussed
قبلا
Earlier
در جستجو
Seeking
جنایت آمیز
Murderous
سقوط
Fall
مشروط
Provided
قابل پیش بینی
Foreseeable
متولد
Born
قبلا
Already
در خصوص
Regarding
تولد
Birth
کاملا
Wholly
جدا شدن
Expelled
مستقل
Independent
ضربات وارده
Sustained
رحم
Womb
مرده
Dead
متناسب
Appropriate
هلاک
Destruction
بچه کشی
Infanticide
اتخاذ
Adopt
مرگ مغزی
Brain death
تاریخی
Historically
در طول
Within
اثر گذار بودن
Inflicted
ارائه شدن
Introduced
بعدی
Subsequent
پیشرفت ها
Advances
از بین
Removed
توجیه
Justification
نسخ
Abolished
اصلاح
Reform
دادستان کل
Attorney generals
ارتباط
Connected
کلاسیک
Traditionally
اطلاق می شود
Referred
سبق تصمیم توأم با سوء نیت
Malice aforethought
سوء نیت
Ill – will
سبق تصمیم
Premeditation
وجود
Presence
اساسی
Vital
صریح
Express
شدید
Grievous
صدمه
Harm
ضمنی
Implied
سرفصل
Outlined
در مورد
Regarding
سوء نیت ضمنی
Implied malice
پیش بینی
Foresaw
قصد
Intended
عملکرد،  بهره برداری
Operation
ناقص
Partial
پیرو
Pursuance
اعتباری
Constructive
سنگین
Gross
تحریک
Provocation
اعطا کردن
Gave
اعتبار قانونی
Statutory force
دیگر
Further
رنج بردن،  مبتلا بودن
Suffering
پیرو
Pursuance
اختلال روانی
Abnormality of mind
متوقف شدن
Arrested
عقب افتاده
Retarded
ذاتی
Inherent
ایجاد شده
Induced
اساسا
Substantially
مختل نموده،  آسیب زده
Impaired
به خاطر
Due
عادی
Ordinary
ادراکی
Perception
استدلالی
Reason
توانایی
Ability
به کار انداختن
Exercise
نیروی اراده
Willpower
اگر چه
Though
مقاومت ناپذیر
Irresistible
انگیزه ناگهانی
Impulse
اساسی
Substantial
اختلال
Impairment
جزیی
Trivial
شباهت ها
Similarities
مقایسه
Contrast
تبرئه
Acquittal
تحریک
Provocation
قاتل
Killer
گفته شده
Said
از دست دادن
Lose
مطابقت دادن،  وفق دادن
According
پاسخ دادن
Satisfy
ناگهانی
Sudden
موقت
Temporary
به منظور
Intended to
حقیقتا
Genuinely
عکس العمل ها
Reactions
انتقام گیری
Revenge
به ویژه
Particularly
به تأخیر انداختن
Delayed
اگر چه
Albeit

 

لغات حقوق بخش 3
Irantarjomeh
لطفا به جای کپی مقالات با خرید آنها به قیمتی بسیار متناسب مشخص شده ما را در ارانه هر چه بیشتر مقالات و مضامین ترجمه شده علمی و بهبود محتویات سایت ایران ترجمه یاری دهید.